کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
💢دلایل محکم برای اثبات شهادت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)

♦️یکی از شیوه هایی که دشمنان، برای خاموش کردن نور خدا به کار می گرفتند، کشتن اولیا خدا بوده است که این روش بارها درباره اهل بیت (علیهم السلام) به کار گرفته شده است.
♦️روایات متضافره ای که درباره شهادت همه معصومین رسیده است، ثابت می کند همه ایشان به شهادت رسیده اند و هیچ یک با فوت طبیعی از دنیا نرفته اند و پیامبر گرامی اسلام نیز از این عموم خارج نیستند.
♦️همه علمای بزرگ شیعه بر این باورند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به سبب سم به شهادت رسیده اند. هر چند بعضی از ایشان به خاطر رعایت تقیه وخفقان موجود در زمان حکومت های ظالم به این مطلب تصریح نکرده اند ولی هیچ یک از ایشان مطلبی را که دال بر این باشد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با فوت طبیعی از دنیا رفته اند را نقل نکرده اند.

♦️روایتی که به خصوص در مورد شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسیده که از نظر سند صحیح و غیر قابل خدشه است:سلیم بن قیس هلالی از عبدالله بن جعفر نقل می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خطبه خواندند و فرمودند: «ای مردم! زمانی که من شهید شوم، علی أولی به نفس شماست(امر دنیا و آخرت شما به ید ولائی اوست و بر همه ی شما ولایت دارد )، و زمانی که علی به شهادت برسد، فرزندم حسن أولی به نفس مؤمنین است و وقتی فرزندم حسن به شهادت برسد، فرزندم حسین أولی به نفس مؤمنین است و زمانی که فرزندم حسین به شهادت برسد،فرزندم علی بن حسین أولی به نفس مؤمنین است، با وجود او امر به دست مؤمنین نیست.

♦️ سپس رو کردند به امیرالمومنین علی (علیه السلام) و فرمودند:یا علی! تو او را درک خواهی کرد پس سلام مرا به او برسان و زمانی‌که او به شهادت برسد، فرزندش محمد أولی به نفس مؤمنین است و تو یا حسین! او را به زودی درک خواهی کرد، پس سلام مرا به او برسان.

♦️سپس بعد از محمد مردانی هستند یکی بعد از دیگری و با وجود ایشان امر در اختیار مؤمنین نخواهد بود و این فرمایش را سه مرتبه تکرار کردند و فرمودند: هیچ کدام از ایشان نیست مگر این که أولی به نفس مؤمنین است، با وجود ایشان، امر در دست مؤمنین نیست، همه ایشان هدایت‌گر و هدایت شده‌اند، که ایشان؛ نُه نفر از فرزندان حسین اند.
♦️ پس علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) ایستاد و در حالی‌که گریه می‌کرد، فرمود: پدر و مادرم فدایت ای پیامبر خدا! آیا کشته می‌شوی؟!

♦️♦️حضرت فرمود: بله، به وسیله سمّ به شهادت می‌رسم و تو با شمشیر کشته می‌شوی و محاسنت از خون سرت خضاب می‌شود و فرزندم حسن نیز با سمّ کشته می‌شود! و فرزندم حسین با شمشیر کشته می‌شود، او را ظالم پسر ظالم! زنا زاده پسر زنا زاده! منافق پسر منافق می کشد»

💢امام صادق از پدرانشان (علیهم السلام) روایت کرده که فرمودند: امام حسن (علیه السلام) به اهل بیتشان فرمودند: «من با سمّ کشته می شوم همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با سمّ به شهادت رسید. پرسیدند: چه کسی این کار را با شما می کند؟ فرمودند: همسرم جعده دختر اشعث، معاویه او را فریب می دهد و او را به این کار امر می کند.

💢هم چنین عیاشی از حسین بن منذر روایت کرده که گفت: «از امام صادق (علیه السلام) در مورد قول خداوند ﴿أفإن مات أو قتل إنقلبتم علی أعقابکم﴾ پرسیدم: آیا قتل بوده یا موت؟ فرمود: اصحابش کردند آن چه کردند(یعنی: ایشان را به شهادت رساندند)

📚اسرار آل محمد (صلی الله علیه و آله)، سلیم بن قیس هلالی ص 362؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 33، ص 266.
📚 اثبات الهداه، شیخ حر عاملی، ج 2، ص 558؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 43، ص 327
📚 تفسیر عیاشی، محمد بن عیاش، ج 1، ص 200

🌍 @divaneganezeinab
🚩مراسم #جلسه_هفتگی شب #بیست_و_نهم_صفر۱۴۳۹

💾 دانلود از کانال دیوانگان زینب سلام الله علیها👇👇

. . . . . .

🆔 @divaneganezeinab
کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
Voice message
هم اڪنون
در محضر حجه الاسلام والمسلمین بهبهانی
قبلا از ڪیفیت پایین صوت عذر خواهی
می ڪنم.
بسم الله الرحمن الرحیم

⚫️دوران بین فضیلت نماز و استمرار هیئت های عزاداری⚫️

آیا در این مقوله وجه شرعی وجود دارد؟ اقامه نماز در اول وقت، و نیز برپایی شعائر حسینی هر دو از مستحبات هستند، بنابراین مانعی برای تاخیر نماز به خاطر اتمام شعائر حسینی وجود ندارد؟

🖊جواب:
1- سیره مرجع تقلید معاصر، آیت الله مرعشی نجفی( قدس سره)، این گونه بود که در حسینیه خود و در حرم حضرت معصومه( علیها السلام)، هنگام نماز به استقبال هیئت های عزاداری می رفت، و راهپیمایی و آرامش آنان را جهت اقامه نماز در اول وقت به هم نمی زد، بلکه منتظر هماهنگی برای اقامه نماز می ماند. شاید به این دلیل بود که قطع حرکت آنان سخت بوده و اقامه نماز در اول وقت فضیلت موجب بی نظمی می شده است، به همین دلیل دقائقی تا قبل فوت وقت فضیلت صبر می کرد تا امکان اقامه نماز فراهم شود.

2- آیت الله خویی در جواب سوالی که درباره تزاحم طواف و نماز جماعت از ایشان شده بود٬ طواف را بر نماز جماعت مقدم شمردند. ظاهرا ایشان به آیه ای از سوره بقره که در آن طواف بر رکوع و سجود مقدم شده بود٬ استناد کرده اند.

3- در اماکن زیارتی این نوع دوران هنگام تزاحم بین اقامه نماز و زیارت اتفاق می افتد.

4- قاعده اولیه در فقه، جلوگیری از تزاحم به وسیله ملاحظه هر دو امر می باشد، و این، با هماهنگ کردن بین استحقاق هر دو امر و عدم تعطیل یکی به بهانه دیگری صورت می پذیرد.

5- این جلوگیری از تزاحم در بحث مورد نظر، حتی با ایجاد نظم در عبور و مرور به وسیله طراحی و مهندسی هوشمند، توسط متخصصان مهندسی رفع ترافیک، و یا از طریق ایجاد صحن ها و میادینی که قابلیت اجرای هر دو فعالیت را بدون اصطکاک داشته باشند، مهیا می شود.

6- امیر المؤمنین علیه السلام درنامه شان به مالک اشتر – که این نامه یک نظام اداری را تببین می کند- وی را از تفریط در امور جزئی به بهانه رسیدگی به امور کلی و مهم بر حذر می دارند، و این مطلب اشاره ایست به این که متولی و مدیر کل، وظیفه دارد به همه امور رسیدگی کند، نه این که به بعضی اهتمام بورزد و بعضی دیگر را رها کند.

7- و از جمله اشتباهات رایج این است که می گویند زیارت مستحب بوده و حجاب واجب است، در حالی که زیارت متضمن بسیاری از واجبات کفائی و حتی عینی و عقائدی است، هر چند که بعد فردی زیارت مستحب می باشد.

8- اهمیت واجب نیز، تفریط و حقیر شمردن عمل دیگر را جائز نمی کند.

9- و این مطلب نظیر سخنی است که می گوید، گریه در عزاداری، هر چقدر هم که زیاد باشد، اگر با ترک نماز همراه باشد بی فایده است. مطلب صحیح و روایت شده از شیعه و سنی این است که نماز و روزه و عبادات هر چقدر که زیاد باشند و حتی اگر بین رکن و مقام ادا شود، اگر بدون محبت و ولایت اهل بیت عترت پیامبر صلی الله علیه و آله باشد فایده ای ندارد، بنابراین واقعیت بر عکس است، یعنی ولایت و شعائر آن، نسبت به بقیه ابواب اهمیت بیشتری دارد.

10- لکن قاعده این است که رعایت اهم، تفریط به مهم را تجویز نکرده و فرد را معذور نمی دارد.

11- و از همین رو، از ائمه علیهم السلام نقل شده است که سفارش می کردند: به عمل صالح بدون محبت و ولایت ما اتکا نکنید، و به شفاعت بدون عمل صالح نیز اتکا نکنید٬ چرا که شفاعت ایشان تارک الصلاة را شامل نمی شود.

12- و بدین وسیله مشخص می شود که یکی از معانی شرطیت ولایت اهل بیت در قبول عبادات این است که نماز و حج و روزه و زکات و جهاد٬ در راستای اعلای ولایت اهل بیت و بالابردن پرچم آن ها باشد.

دفتر مرجع عالی قدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
-محرم الحرام۱۴۳۹
بسم الله الرحمن الرحیم

⚫️مقبولیت عرف متشرعه و شعائر⚫️

1- سابقا بیان شد که آلت و ابزاری که در شعائر از آن استفاده می شود، جهت انطباق عنوان شعائر دینی و حسینی بر آن- اضافه بر مباح بودن و عدم انطباق عنوان حرام بر آن- باید در زبان و رسم عرف، برای اعمال عبادی و عزاداری ها از آن استفاده شود، بنابراین، مجرد وجود دو شرط اول برای تحقق عنوان شعائر کافی نیست، هر چند که برای رسیدن به ثواب و اجر در صورت وجود نیت کفایت می کنند.

2- این اتخاذ عرفی و استمرار استخدام آن به مثابه این است که عرف، دلالت آن آلت را بر معنای دینی معینی پذیرفته است و با تکرار ممارست توسط عرف، آن ابزار تبدیل به زبان رایجی برای دلالت بر آن معنای شامخ می شود. همچنانکه الفاظ نیز توسط عرف بشر استعمال می شود، سپس اصوات آن الفاظ، به عنوان لغاتی برای تعبیر از معنی اتخاذ می شود، مانند وضع تعیینی یا تعینی اهل زبان.

3- این اتخاذ و ممارست عملی از ناحیه عرف متشرعه و یا همان چیزی که با نام عقل اجتماعی متدینین شناخته می شود، به مثابه جعل و اعتبار و انشاء قانونی در ناحیه موضوع احکام شرعیه بوده که از طریق قرار دادن آلتی به عنوان نشانه معنایی دینی، انجام می پذیرد.

4- این قبول عرفی متشرعه خود معیار کنترل کننده ای برای انسجام آن ابزار جدید، جهت دلالت بر معنای مورد نظر، می باشد، چه از ناحیه عملکرد بیانگری و چه از ناحیه تناسب بین ابزار به عنوان یک علامت و آن معنای دینی که رساندن آن مد نظر است و چه از نواحی نهادینه دیگری نزد عرف متشرع و عقل باطنی که در نتیجه عمومات تشریعی به وجود آمده است.

5- این معیار که همان قبول عرفی متشرعین می باشد گرچه که معیار و میزان حلیت و حرمت نیست ولی سبب تحقق موضوع که همان شعائر هست می باشد، و موضوع، همچون انشاء نذر، عنوانیست که حکم یا احکامی بر آن مترتب می شود.
پس مباح بودن یا حرمت ابزار مرهون عرف متشرع نیست ولی تشکیل عنوان شعائر - که در شریعت جعل نشده است- توسط ممارست عرف متشرعه و اتخاذ ابزار به عنوان وسیله ای برای رونمایی از معنایی دینی تحقق می پذیرد.

6- با همه آنچه که درباره نقش عرف متشرعه بیان شد، باید بگوییم که عرف متشرعه بما هو عرف و بما هو متشرع، باید رنگ شریعت به خود گرفته و شناخته شده برای بشر باشد ، بنابراین شناخت بشری باید وجود داشته باشد تا طبیعت بشر، به وسیله فطرت سلیم با آن ادوات و ابزار مأنوس باشد. و نشان شریعت نیز به ناچار باید وجود داشته باشد، چرا که اگر نشان شریعت نمی بود عرف درآمیخته با مخالفات شرعی می شد، بنابراین لازم است ضوابط عمومی شرعی وجود داشته باشد، و اگر عرف با این ضوابط شرعی مخالف باشد، آن عرف، نقشی در ایجاد اعراف نخواهد داشت، و چه بسا عرفِ مخالف شرع، قیود و موانعی برای عرف صحیح ایجاد کند، که لازم است عرف را از آن قیود محفوظ بداریم.
7- ضرورت و یا فایده تحکیم عرف متشرع در جعل و اتخاذ ابزاری که بیان کننده معنایی دینی است، عدم انفراد بعضی افراد در اتخاذ و نفی ابزار می باشد، و سبب این مطلب این است که شعائر، در اصل لغتی جمعیست، نه این که لغتی مربوط به فرد یا افراد باشد.

8- و ضرورت یا فایده دیگر تحکیم عرف متشرعه این است که ضوابط شرعی ثبت شده به طور اجمالی، نظیر ضرورات دینی و متسالمات بدیهی در نزد مؤمنان و مسلمانان، همگی حاضر در عقل جمعی متشرع است، و هیچ فرد یا گروهی نیست که این ضوابط شرعی تنها نزد او حاضر باشد، بلکه شیوع داشته و در نزد همه وجود دارد، این عقل جمعی، همان عرف متشرع است، و تحکیم عرف متشرع موجب تحکیم میراث دینی می شود.

9- مراد از عرف متشرعه، عرفیست که با عرف های فاسد در نیامیخته است چه به سبب جنگ روانی از ناحیه دشمنان و یا به سبب شیوع سکولاریسم خوش رنگ و لعاب و یا غیر آن.

10- تحکیم عقل جمعی متشرعه و عقل کنترل کننده جامعه، موجب دفع خودکامگی یک فرد یا گروه در به عهده گرفتن امور دین، هم در ناحیه نفی و هم در ناحیه اثبات می شود. همچنانکه مراد از عقل جمعی نه توافق کامل است و نه غلبه کامل، بلکه شیوع این عقل جمعی در گستره ای وسیع بین متشرعین کفایت می کند.

11- ناگفته نماند که آراء و نظرات بر اساس اجتهاد و تقلید، نسبت به دو شرط سابق متفاوت است، و همچون شرط سوم نیست که غلبه جمعی متشرعین در آن لازم باشد.

دفتر مرجع عالی قدر حضرت آیت الله شیخ محمد سند دام ظله
-محرم الحرام 1439