Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🍂 ذنب و عصیانی فراتر از بودن در کنار بودِ خدا نیست که:
💠 «یا بنی آدم!
وجودُکَ ذَنْبٌ لا یُقاسُ بِه ذَنْبٌ»
ای آدمیزاد!
وجود تو گناهی است که گناهی به آن مقایسه نمیشود.
🔲 نفسِ بودنْ در کنار خدا، دوئیّت است و شرک و:
💎【إنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم】
🔹شرک ظلم بزرگ است.
(سورۀ لقمان، آیۀ ۱۳)
🔲 عالم کثرات تا وقتی اِنیّتی کنار خدا دارند، مشرک به خدایند. آنکه فانیِ در خدا شد، سر تا پا موحّد است و جز تجلّی خدا ظهوری ندارد.
🔳 ذنوب به ذنوبِ در افعال، در صفات، و در ذات تقسیم میگردد.
و کفّارۀ هر ذنبی به حسب خودش است؛ مثلاً:
⭕️سرقت که ذنبی است مربوط به افعال، کفّارهاش با شرایطی که فرمودند قطع عضو است (خصوصاً قطع عضوی که با آن سرقت صورت گرفته است).
⭕️کفارۀ قتل عمد، قصاص است.
⭕️کفارۀ بد خُلقی (ذنب در صفت)، گرفتگی درون و ضیقِ قلب است.
...
⇦ ⭕️تا برسیم به کفارۀ بودن در کنار خدا (ذنب در ذات)، که صیام (روزه) است.
🍃 پس دقّت کنیم.
🔹در جنّت؛ زاد و ولد نیست تا حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) به عنوان ذرّیۀ حضرت آدم (علیه السلام)، و نیز حضرات ائمۀ اطهار (علیهم السلام) و به تَبَعِ آنها حضرات انبیاء الهی (علیهم السلام) و شیعیان و محبّین آنها پای به عرصۀ ظهور بگذارند و همۀ این برکات به ظهور بیاید!
و موجودات، از کـَـتْم عدم پا به عرصۀ وجود بگذارند. تا همگی خاضعانه و عابدانه، جلالتِ قدر الهی یعنی حضرت صدیقه طاهره (س)، آن "کنز مخفی" را به تسبیح و تقدیس بنشینند.
کنز مخفی که حضرت حقّ تعالی در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 كنتُ كنزاً مخفياً
فأحببتُ أن أعرف
فخلقت الخلق لكي أعرف〗🔺
من گنج پنهانی بودم
پس دوست داشتم شناخته شوم
پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج84، ص: 199)
✅ #کنز مخفی:
«مخفی بودن»؛ خصوصیّت هر گنجی است (حتّی همین گنجهایِ عالم دنیا). که ؛ ➷
🎯 اوّلاً اگر چیزی عمومی شد و در دسترس و منظَر همگانی قرار گرفت، قیمتی ندارد که بخواهد گنج باشد.
🎯ثانیاً اگر گنجی، به ظهورِ در عالم حدود، قدر و منزلتش معلوم شود، گنج حقیقی نیست.
بر روی گنجینههای عالم حدود میشود قیمت گذاشت و یا قدرش را به هر حال معلوم ساخت. ولی اگر گنج، حقیقی بود؛ آنچنان جلالتی دارد که قدرش معلوم نمیشود.
یعنی کنز حقیقی؛ اوّلاً "مخفی" است و ثانیاً "مجهولة القدر" است.
⚠️ اینجا را به اشاره عرض میکنم:
♦️ "#کنز_مخفی" همان "#لیلة_القدر"، حضرت فاطمة الله صدیقه کبری سلام الله علیها هستند.
🔺"کنز" و گنج بودن حضرت (س)؛ «قدر» و منزلتِ حقّ است.
🔺 و "مخفی" بودن حضرت (س)؛ «لیلة» بودن حضرت (س).
☀️ که "لیلة" بودن ایشان؛ جلال و باطن و حقیقتِ «قدر» است.
یعنی "لیلة"؛ جلال و باطنِ "قدر" است.
(ان شاء الله در مورد لیلة القدر در این سلسله مقالات لطائفی را خواهید خواند)
⇪ 🔔 اگر این مهمّ را یافتیم، خدا را بر این معرفت شاکر باشیم.
💠 پس قرار بر این است که لیلة القدر، آن کنز مخفی، در عالم اشارات جلوه کند.
↲ 🔲 پس به قوّت #اطلاق و در صفحۀ #عصمت_مطلقه ، عصیان و قیدی توسّط حضرت آدم (علی نبیِّنا و آله و علیه السلام) صورت میگیرد. آن نبی گرامی که "#صفوة_الله" بودن، و نهایتِ خلوص و پاکی، وصفِ حضرتشان است.
(دقت میخواهد!)
⬅️ در نتیجه؛ حضرت آدم صفی الله (؏) به نفسِ پاکیِ صفوة اللّه بودنِ خویش، خود را در ورطۀ عصیانی قرار میدهد که مبدئی برای ظهورِ حقیقتِ حقّ تعالی و نقطۀ قدر حضرت جلّ جلاله و عظم شأنه، حضرت فاطمة الله (صلوات الله و سلامه علیها) باشد.
✅ حضرت آدم (ع) در جهت تجلّی "کنز مخفی" در عالَمِ اشارات؛ مرتکب عصیانی میشوند.
که عصیان حضرت آدم (ع) در «صفحۀ عصمتِ» ایشان صورت میگیرد.
🔹عالم کثرات به این عصیانِ در صفحۀ عصمت، ترسیم میشود.
امّا عالم کثرات، عالم دوئیّت و شرک است و موجودات در این کثرات، ادعایِ انیّت دارند. ذنبی که با هیچ گناهی قابل قیاس نیست. چرا که ذنبِ در ذات است.
⇚ ⭕️پس بایستی کفّارۀ این ذنب داده شود.
⚜ کفارۀ این ذنب عظیم؛ روزۀ ماه مبارک رمضان است.
چون گناه در انیّت و ذات، خاصّ است؛ کفّارۀ ذنبِ عظیم نیز خاصّ و عظیم است.
چطور ؟!
🍃 و امّا بیان شد؛
کفــّـاره، در «نفیِ» کفرانی است که حاصل شده است.
همینکه پا به عرصۀ وجود گذاشته و خود را در کنار حقّ دانستیم، این کفران در احد بودنِ حقّ است.
پس روزه باید طوری باشد که با جانت ندا کنی که من نیستم و تو هستی.
این است که ظهوراتِ تو باید برود.
⚜ برای همین صائم در ترک عمل باید باشد.
نخورد، ننوشد، زاد و ولد نکند. و حتّی نبایستی حقیقتاً بخوابد!
این است که خوابیدنش نیز به عین بیداریش است، آنچنان که نخوابیده است و از این رو فرمودند:
🔻〖نوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَةٌ〗🔺
خواب روزهدار عبادت است.
(📚الكافي، ط - الإسلامية، ج4، ص: 64)
🔹
🍂 ذنب و عصیانی فراتر از بودن در کنار بودِ خدا نیست که:
💠 «یا بنی آدم!
وجودُکَ ذَنْبٌ لا یُقاسُ بِه ذَنْبٌ»
ای آدمیزاد!
وجود تو گناهی است که گناهی به آن مقایسه نمیشود.
🔲 نفسِ بودنْ در کنار خدا، دوئیّت است و شرک و:
💎【إنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم】
🔹شرک ظلم بزرگ است.
(سورۀ لقمان، آیۀ ۱۳)
🔲 عالم کثرات تا وقتی اِنیّتی کنار خدا دارند، مشرک به خدایند. آنکه فانیِ در خدا شد، سر تا پا موحّد است و جز تجلّی خدا ظهوری ندارد.
🔳 ذنوب به ذنوبِ در افعال، در صفات، و در ذات تقسیم میگردد.
و کفّارۀ هر ذنبی به حسب خودش است؛ مثلاً:
⭕️سرقت که ذنبی است مربوط به افعال، کفّارهاش با شرایطی که فرمودند قطع عضو است (خصوصاً قطع عضوی که با آن سرقت صورت گرفته است).
⭕️کفارۀ قتل عمد، قصاص است.
⭕️کفارۀ بد خُلقی (ذنب در صفت)، گرفتگی درون و ضیقِ قلب است.
...
⇦ ⭕️تا برسیم به کفارۀ بودن در کنار خدا (ذنب در ذات)، که صیام (روزه) است.
🍃 پس دقّت کنیم.
🔹در جنّت؛ زاد و ولد نیست تا حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) به عنوان ذرّیۀ حضرت آدم (علیه السلام)، و نیز حضرات ائمۀ اطهار (علیهم السلام) و به تَبَعِ آنها حضرات انبیاء الهی (علیهم السلام) و شیعیان و محبّین آنها پای به عرصۀ ظهور بگذارند و همۀ این برکات به ظهور بیاید!
و موجودات، از کـَـتْم عدم پا به عرصۀ وجود بگذارند. تا همگی خاضعانه و عابدانه، جلالتِ قدر الهی یعنی حضرت صدیقه طاهره (س)، آن "کنز مخفی" را به تسبیح و تقدیس بنشینند.
کنز مخفی که حضرت حقّ تعالی در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 كنتُ كنزاً مخفياً
فأحببتُ أن أعرف
فخلقت الخلق لكي أعرف〗🔺
من گنج پنهانی بودم
پس دوست داشتم شناخته شوم
پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج84، ص: 199)
✅ #کنز مخفی:
«مخفی بودن»؛ خصوصیّت هر گنجی است (حتّی همین گنجهایِ عالم دنیا). که ؛ ➷
🎯 اوّلاً اگر چیزی عمومی شد و در دسترس و منظَر همگانی قرار گرفت، قیمتی ندارد که بخواهد گنج باشد.
🎯ثانیاً اگر گنجی، به ظهورِ در عالم حدود، قدر و منزلتش معلوم شود، گنج حقیقی نیست.
بر روی گنجینههای عالم حدود میشود قیمت گذاشت و یا قدرش را به هر حال معلوم ساخت. ولی اگر گنج، حقیقی بود؛ آنچنان جلالتی دارد که قدرش معلوم نمیشود.
یعنی کنز حقیقی؛ اوّلاً "مخفی" است و ثانیاً "مجهولة القدر" است.
⚠️ اینجا را به اشاره عرض میکنم:
♦️ "#کنز_مخفی" همان "#لیلة_القدر"، حضرت فاطمة الله صدیقه کبری سلام الله علیها هستند.
🔺"کنز" و گنج بودن حضرت (س)؛ «قدر» و منزلتِ حقّ است.
🔺 و "مخفی" بودن حضرت (س)؛ «لیلة» بودن حضرت (س).
☀️ که "لیلة" بودن ایشان؛ جلال و باطن و حقیقتِ «قدر» است.
یعنی "لیلة"؛ جلال و باطنِ "قدر" است.
(ان شاء الله در مورد لیلة القدر در این سلسله مقالات لطائفی را خواهید خواند)
⇪ 🔔 اگر این مهمّ را یافتیم، خدا را بر این معرفت شاکر باشیم.
💠 پس قرار بر این است که لیلة القدر، آن کنز مخفی، در عالم اشارات جلوه کند.
↲ 🔲 پس به قوّت #اطلاق و در صفحۀ #عصمت_مطلقه ، عصیان و قیدی توسّط حضرت آدم (علی نبیِّنا و آله و علیه السلام) صورت میگیرد. آن نبی گرامی که "#صفوة_الله" بودن، و نهایتِ خلوص و پاکی، وصفِ حضرتشان است.
(دقت میخواهد!)
⬅️ در نتیجه؛ حضرت آدم صفی الله (؏) به نفسِ پاکیِ صفوة اللّه بودنِ خویش، خود را در ورطۀ عصیانی قرار میدهد که مبدئی برای ظهورِ حقیقتِ حقّ تعالی و نقطۀ قدر حضرت جلّ جلاله و عظم شأنه، حضرت فاطمة الله (صلوات الله و سلامه علیها) باشد.
✅ حضرت آدم (ع) در جهت تجلّی "کنز مخفی" در عالَمِ اشارات؛ مرتکب عصیانی میشوند.
که عصیان حضرت آدم (ع) در «صفحۀ عصمتِ» ایشان صورت میگیرد.
🔹عالم کثرات به این عصیانِ در صفحۀ عصمت، ترسیم میشود.
امّا عالم کثرات، عالم دوئیّت و شرک است و موجودات در این کثرات، ادعایِ انیّت دارند. ذنبی که با هیچ گناهی قابل قیاس نیست. چرا که ذنبِ در ذات است.
⇚ ⭕️پس بایستی کفّارۀ این ذنب داده شود.
⚜ کفارۀ این ذنب عظیم؛ روزۀ ماه مبارک رمضان است.
چون گناه در انیّت و ذات، خاصّ است؛ کفّارۀ ذنبِ عظیم نیز خاصّ و عظیم است.
چطور ؟!
🍃 و امّا بیان شد؛
کفــّـاره، در «نفیِ» کفرانی است که حاصل شده است.
همینکه پا به عرصۀ وجود گذاشته و خود را در کنار حقّ دانستیم، این کفران در احد بودنِ حقّ است.
پس روزه باید طوری باشد که با جانت ندا کنی که من نیستم و تو هستی.
این است که ظهوراتِ تو باید برود.
⚜ برای همین صائم در ترک عمل باید باشد.
نخورد، ننوشد، زاد و ولد نکند. و حتّی نبایستی حقیقتاً بخوابد!
این است که خوابیدنش نیز به عین بیداریش است، آنچنان که نخوابیده است و از این رو فرمودند:
🔻〖نوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَةٌ〗🔺
خواب روزهدار عبادت است.
(📚الكافي، ط - الإسلامية، ج4، ص: 64)
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🔰 چند کلمه در شرح:
🔷 خداوند "لا هــــو الا هــــو" است (【اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ】 / سورۀ بقره آیۀ 255).
🔹روزه تنها عبادتی است که در "نفی" است و ظهورِ "لا هــــو" و جلال حضرت حقّ است.
🔹سایر عبادات در «اثبات» است و ظهورِ "الا هو" و جمال حضرت حقّ است.
⚜ برای همین در سایر عبادات، بایستی عملی انجام شود (که این اثبات است) مثلاً حج، زکات، خمس، جهاد، وضو، تیمم، نماز، صدقه و همۀ عبادات در انجام دادن و ظهور است.
🔲 اما صوم (روزه) بر عکس سایر عبادات؛ ترک عمل است نه عمل.
🔹صوم در عمل کردن نیست بلکه در امساک و ترک اعمالی است که شارع مقدّس آنها را به عنوان مُفْطِرات روزه نام برده است که فرمودند🔻《الصِّيَامُ؛ «اجْتِنَابُ» الْمَحَارِم》🔺 (📚بحار الأنوار، ج68، ص: 233).
🔹و در روزه، عملِ جوارِحی (بدنی) انجام نمیشود. و از این جهت روزه در اَعیان، ظاهر نیست و از همۀ ماسِوَی الله پوشیده است. و جز خدا و خودِ صائم، کسی روزۀ صائم را نمیبیند (کاری به این مطلب نداریم که صائم بگوید من روزهام).
⚜ این امساک و ترک عمل در روزه، در جهتِ نفیِ مِثلیّت برای حضرت حقّ است.
☘ حضرت حقّ 【 لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ】 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱) است.
🔹صائم (روزهدار) با روزهاش که ترک اعمال خاصّی است، انیّتِ اعتباری خویش را کنار میزند.
(علّت این اعمالِ خاصّ را در دنباله خواهید خواند)
پس در این ترک؛ دیگر خودش نیست، و بلکه معبود به او ظاهر میشود.
این است که؛🔻〖 الصِّيَامُ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاص〗🔺(روزه، ثـباتِ اخلاص است. / (📚 علل الشّرائع، ج۱، ص: ۲۴۸).
که من نیستم و تو هستی.
و بدین ترتیب؛ برداشته شدنِ "انیّتِ" اعتباری، کفارۀ #ذنب_عظیم خواهد بود.
🔶 امّا این ترک اعمالِ خاصّه از کجاست ؟
🔆 صوم؛ ظهورِ حقیقت است و ما فوق عبادات و اعمال دیگر.
🔆 صوم؛ صفت صمدیّت حضرت حقّ است.
آثار صمدیّت حقّ در افعال این است که خداوند نمیخورد و نمینوشد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد.
حقّ جلّ جلاله؛ از اینکه صمد است و بینیاز، منزّه از این اعمال است. این اعمال چون در ظاهر مُدرَک است، آنها را بهتر میشناسیم. وگرنه در صفات باطنی نیز خداوند، نفی و تنزیه از صفاتِ ناصَواب دارد.
🔹حال، صائم [به روزه]، مُتـَـصِّف به صفتِ #صمد میشود و این اتّصافِ او به صفتِ صمدیّت است که ترک صفاتی و اعمالی خاصّ برای او واجب میگردد.
این #ترک و نفی، که ظهور صمدیّت حقّ است، در سه مرتبۀ جسد، نفس، و قلب بایستی ظاهر شود که "صَوْمُ الْجَسَدِ" ، "صَوْمُ النَّفْسِ" و "صَوْمُ الْقَلْبِ" در فرمایشات نورانی حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره شده است (📚غرر الحکم).
⇚ امساک از مُفطرات روزه، در این سه مرتبۀ باید باشد.
🔻〖 أَعُوذُ بِجَلاَلِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ
أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْه〗🔺
◉ پناه مىبرم به جلال وجه كريمت كه بگذرد از من ماه رمضان
◉ يا برآيد سپيده دم از اين شب بر من و من در پيشگاه تو بر خود گناه يا پيگردى داشته باشم كه مرا بر آن عذاب فرمايى.
(استعاذه در هر شب دهۀ آخر ماه رمضان -
📚مفاتیج الجنان)
👁🗨 اگر چشمان وحدتبین به لطف خدا باز شود؛ خواهیم دید که این شخصِ روزهدار نیست که ترک ما سوَی الْمحبوب میکند.
بلکه خداست که به «عبد»ش، ترکِ غیر خودش را مینماید.
🔹این کمالِ انقطاع و فنایی است که در ادعیه و مناجات ماه شعبان طلب کردی و بر معبودت عرضه داشتی:
🔻〖إلَهِي!
هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْک〗🔺
🔹خدایا!
به من کمالِ انقطاع و فنا بسوی خودت را عطا کن.
⚜ و در ماه رمضان پرده از اجابت دعایت برداشته شد.
"وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَان"
(📚دعای 44 صحیفه سجادیه علیه السلام -
برای دخول در ماه مبارک رمضان)
#لطیفه_ترک_عمل_بودن_روزه
#احسان_الله_نیلفروش_زاده
↪️🆔 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
🔰 چند کلمه در شرح:
🔷 خداوند "لا هــــو الا هــــو" است (【اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ】 / سورۀ بقره آیۀ 255).
🔹روزه تنها عبادتی است که در "نفی" است و ظهورِ "لا هــــو" و جلال حضرت حقّ است.
🔹سایر عبادات در «اثبات» است و ظهورِ "الا هو" و جمال حضرت حقّ است.
⚜ برای همین در سایر عبادات، بایستی عملی انجام شود (که این اثبات است) مثلاً حج، زکات، خمس، جهاد، وضو، تیمم، نماز، صدقه و همۀ عبادات در انجام دادن و ظهور است.
🔲 اما صوم (روزه) بر عکس سایر عبادات؛ ترک عمل است نه عمل.
🔹صوم در عمل کردن نیست بلکه در امساک و ترک اعمالی است که شارع مقدّس آنها را به عنوان مُفْطِرات روزه نام برده است که فرمودند🔻《الصِّيَامُ؛ «اجْتِنَابُ» الْمَحَارِم》🔺 (📚بحار الأنوار، ج68، ص: 233).
🔹و در روزه، عملِ جوارِحی (بدنی) انجام نمیشود. و از این جهت روزه در اَعیان، ظاهر نیست و از همۀ ماسِوَی الله پوشیده است. و جز خدا و خودِ صائم، کسی روزۀ صائم را نمیبیند (کاری به این مطلب نداریم که صائم بگوید من روزهام).
⚜ این امساک و ترک عمل در روزه، در جهتِ نفیِ مِثلیّت برای حضرت حقّ است.
☘ حضرت حقّ 【 لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ】 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱) است.
🔹صائم (روزهدار) با روزهاش که ترک اعمال خاصّی است، انیّتِ اعتباری خویش را کنار میزند.
(علّت این اعمالِ خاصّ را در دنباله خواهید خواند)
پس در این ترک؛ دیگر خودش نیست، و بلکه معبود به او ظاهر میشود.
این است که؛🔻〖 الصِّيَامُ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاص〗🔺(روزه، ثـباتِ اخلاص است. / (📚 علل الشّرائع، ج۱، ص: ۲۴۸).
که من نیستم و تو هستی.
و بدین ترتیب؛ برداشته شدنِ "انیّتِ" اعتباری، کفارۀ #ذنب_عظیم خواهد بود.
🔶 امّا این ترک اعمالِ خاصّه از کجاست ؟
🔆 صوم؛ ظهورِ حقیقت است و ما فوق عبادات و اعمال دیگر.
🔆 صوم؛ صفت صمدیّت حضرت حقّ است.
آثار صمدیّت حقّ در افعال این است که خداوند نمیخورد و نمینوشد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد.
حقّ جلّ جلاله؛ از اینکه صمد است و بینیاز، منزّه از این اعمال است. این اعمال چون در ظاهر مُدرَک است، آنها را بهتر میشناسیم. وگرنه در صفات باطنی نیز خداوند، نفی و تنزیه از صفاتِ ناصَواب دارد.
🔹حال، صائم [به روزه]، مُتـَـصِّف به صفتِ #صمد میشود و این اتّصافِ او به صفتِ صمدیّت است که ترک صفاتی و اعمالی خاصّ برای او واجب میگردد.
این #ترک و نفی، که ظهور صمدیّت حقّ است، در سه مرتبۀ جسد، نفس، و قلب بایستی ظاهر شود که "صَوْمُ الْجَسَدِ" ، "صَوْمُ النَّفْسِ" و "صَوْمُ الْقَلْبِ" در فرمایشات نورانی حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام اشاره شده است (📚غرر الحکم).
⇚ امساک از مُفطرات روزه، در این سه مرتبۀ باید باشد.
🔻〖 أَعُوذُ بِجَلاَلِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ
أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْه〗🔺
◉ پناه مىبرم به جلال وجه كريمت كه بگذرد از من ماه رمضان
◉ يا برآيد سپيده دم از اين شب بر من و من در پيشگاه تو بر خود گناه يا پيگردى داشته باشم كه مرا بر آن عذاب فرمايى.
(استعاذه در هر شب دهۀ آخر ماه رمضان -
📚مفاتیج الجنان)
👁🗨 اگر چشمان وحدتبین به لطف خدا باز شود؛ خواهیم دید که این شخصِ روزهدار نیست که ترک ما سوَی الْمحبوب میکند.
بلکه خداست که به «عبد»ش، ترکِ غیر خودش را مینماید.
🔹این کمالِ انقطاع و فنایی است که در ادعیه و مناجات ماه شعبان طلب کردی و بر معبودت عرضه داشتی:
🔻〖إلَهِي!
هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْک〗🔺
🔹خدایا!
به من کمالِ انقطاع و فنا بسوی خودت را عطا کن.
⚜ و در ماه رمضان پرده از اجابت دعایت برداشته شد.
"وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَان"
(📚دعای 44 صحیفه سجادیه علیه السلام -
برای دخول در ماه مبارک رمضان)
#لطیفه_ترک_عمل_بودن_روزه
#احسان_الله_نیلفروش_زاده
↪️🆔 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
Audio
علي غفوري كربلايي
🎤
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
Audio
محمد قربانخاني كربلايي
🎤
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
Audio
علي غفوري كربلايي
🎤
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
Audio
محمد قربانخاني كربلايي
🎤
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💠 صــیام، سرّی از اسرار الهی
❖ لطیفۀ سوّم:
#صیام_و_وجوب_رحمت_حق!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 🌙 •═─┅─┅
بیانِ مقدمۀ کوتاهی لازم است.
این مقدمه، لطیفهای است برای اهل معنا!
ان شاء الله عزیزان بطور مجزّا و مستقلاً در این معنا غور نمایند و اشارات آنرا در مهدِ تأمّل بپرورند.
📝 متعارف است که نوشتن را "کتابت" میگویند.
🔲 ولی در اصل، "کـَـتَب" به معنایِ جمع کردن است.
در واقع چون حروف و کلمات را در نوشتن، کنار هم جمع کرده و خواندن آنها را بهم مُنضَم میکنیم، این جمع کردنِ کلمات و حروف و مقیّد ساختنِ آنها در قالبِ یک نوشتار، به «کتابت» خوانده میشود.
🗣 امّا اگر کلامی در حقیقتِ جمع بودن باشد، ولی هرگز بر اوراقی هم نوشته نشود، باز "کتاب" خوانده میشود.
✴️ "قرآن"؛ از ریشۀ "قـَــرَأ" است.
"قـَــرأَ" به دو معناست:
✓➊ خواندن
✓➋ جمع کردن
🌱 این دو معنا بهم مربوط است.
"خواندن"، در "جمع بودن"ِ حروف و کلمات ممکن است. و هر آوایی، به معنایِ خواندن نیست.
اصلاً نقطۀ "خواندن"، نقطۀ "جمع" است.
🔳 وقتی گفته میشود "قرآن"؛ تصوّر ابتدایی یک کتاب با صفحاتی متعدّد را از ذهن پاک کن!
⇫✓➊ درست است که "قرآن"، شیءِ قابل قرائت است. امّا در جلالتِ و لُبّیتِ "قرائت" به آن نظر کن.
یعنی کینونت و بودِ آن "قرائت" است.
مطلب را تنزیل میدهم تا بهتر روشن شود:
◉ اگر آنچه از قرآن را در حافظه دارید و بخوانید (و نه از رویِ مصحَفِ نگاشتۀ شدۀ قرآن)؛ باز هم آنرا قرائت کردید.
◉ اگر چشمها را ببندید و با طهارت، مسِّ حروفِ نگاشتۀ شدۀ قرآن را بنمائید؛ باز در قرائت آمدید.
◉ اگر آیاتی از قرآن را تصوّر کنید؛ باز هم "قرآن" را به "قرآن" بودن تصوّر کردهاید و در قرائت آمدید.
این را برای هیچ کتابی نمیشود بیان کرد.
[هرچند با تنزیل قرآن، تمام کتب آسمانی منسوخ شده است، امّا علی فرضِ این منسوخ شدن] حتّی سایر کتب آسمانی اگر «در کنارِ قرآن» قیاس شوند، چنین خصوصیّتی را ندارند. و قرآن را فرمودند 🔻"هُوَ مُهَيْمِنٌ عَلَى سَائِرِ الْكُتُبِ"🔺(قرآن هیمنه بر تمام کتب الهی دارد /📚الكافي، ط - الإسلامية، ج2، ص: 601).
🔰 قرآن، مقامِ جمع الجمع است و برای آن، فرمودند:
🔹" لَيْسَ بِخَالِقٍ وَ لَا مَخْلُوقٍ
وَ لَكِنَّهُ كَلَامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل "🔹
نه خالق است و نه مخلوق،
بلکه کلامِ خدایِ عزّ و جلّ است.
(📚 التوحيد للصدوق، ص: 223)
📘 کتب دیگر، بعد از اینکه بر جائی ثبت شوند (مثلا بر رویِ کاغذ)، قابل قرائت میشوند.
یعنی خودشان، غیر از قرائتشان هستند.
⇦ ✴️ امّا قرآن؛ خودش و قرائتش یک شیء است.
قرآن، در ذات و کینونتش، "قرآن" است و "مُبین" است و آشکار.
✅ اینجا جایِ تأمّل است!
تناول طعامِ معرفتی، که روزی فرمودند، در ماه مبارک رمضان که "ربیع القرآن" است، گوارایی دو چندان دارد.
نوش وجود کسانی که به جانْ تناول فرمودند.
❗️"قرآن" را با هیچ کتابی قیاس نکنیم. که حضرات آل الله (علیهم السلام) که روح و حیاتِ قرآن، و حقیقتِ آن هستند، میفرمایند🔻《لا یُقاس بنا احدٌ》🔺 (احدی با ما قیاس کرده نمیشود/ 📚معانی الاخبار ص 179).
💠 ذاتِ قرآن، ذاتِ قرائت است.
و نظیر و شبیه ندارد.
اصلاً هر چیزی که قابل قرائت باشد، در نقطۀ «قرائت شدن»، ظهورِ قرآن است.
قرآن، در "قرائت" آنقدر در ملئیت است که نیاز به حروف بر روی کاغذ ندارد و تفضلاً در حروف آمده.
حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله از مقامِ قرائت در خفایِ قرآن، قرآن را قرائت میفرمودند.
و از این رو به «حسب ظاهر» (دقّت بفرمائید!) حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در خواندن و نوشتنِ ظاهری نیامدند که قرآن میفرماید:
💎 【وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُون】💎
و تو پيش از [نزول] آن هيچ كتابى را نمیخواندی و با دست خود آن را نمینوشتی، و گر نه باطلانديشان قطعاً [دربارۀ قرآن] به شک میافتادند.
(سورۀ عنکبوت آیۀ 48)
⇫ و این مطلب، تفوّق حضرت (ص) بر هر خواندنی و نوشتنی است.
و چون بحث این مقاله نیست، به اشاره عرض میشود که :
☀️ قرآن؛ جلوۀ کلام رسول اکرم (ص) است.
⇫✓➋ قرآن؛ جامعِ حقیقی است که همۀ اشیاء را احاطه کرده است که 《رَطْب》 و 《یابِس》 را در خود جمع نموده که فرمود 【 وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ】 (هيچ تر و خشكى نيست مگر اين كه در كتابى روشن [درج] است./ سورۀ انعام آیۀ 59).
به کاشفیّتِ وَلوی آل الله علیهم السلام، این حقیقت واضح خواهد شد.
امّا ...
✿ علاوه بر اینکه خودِ نام "قرآن" معنایِ «جمع کردن» را میرساند، نام دیگرِ قرآن، «کتاب» است.
که بیان شد «کتَبَ» به معنایِ «جمع کردن» است.
همینقدر برای ادامۀ بحث ما کفایت میکند که بدانیم "کَتَبَ" در حقیقت به معنایِ «جمع کردن» است.
🔹
💠 صــیام، سرّی از اسرار الهی
❖ لطیفۀ سوّم:
#صیام_و_وجوب_رحمت_حق!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 🌙 •═─┅─┅
بیانِ مقدمۀ کوتاهی لازم است.
این مقدمه، لطیفهای است برای اهل معنا!
ان شاء الله عزیزان بطور مجزّا و مستقلاً در این معنا غور نمایند و اشارات آنرا در مهدِ تأمّل بپرورند.
📝 متعارف است که نوشتن را "کتابت" میگویند.
🔲 ولی در اصل، "کـَـتَب" به معنایِ جمع کردن است.
در واقع چون حروف و کلمات را در نوشتن، کنار هم جمع کرده و خواندن آنها را بهم مُنضَم میکنیم، این جمع کردنِ کلمات و حروف و مقیّد ساختنِ آنها در قالبِ یک نوشتار، به «کتابت» خوانده میشود.
🗣 امّا اگر کلامی در حقیقتِ جمع بودن باشد، ولی هرگز بر اوراقی هم نوشته نشود، باز "کتاب" خوانده میشود.
✴️ "قرآن"؛ از ریشۀ "قـَــرَأ" است.
"قـَــرأَ" به دو معناست:
✓➊ خواندن
✓➋ جمع کردن
🌱 این دو معنا بهم مربوط است.
"خواندن"، در "جمع بودن"ِ حروف و کلمات ممکن است. و هر آوایی، به معنایِ خواندن نیست.
اصلاً نقطۀ "خواندن"، نقطۀ "جمع" است.
🔳 وقتی گفته میشود "قرآن"؛ تصوّر ابتدایی یک کتاب با صفحاتی متعدّد را از ذهن پاک کن!
⇫✓➊ درست است که "قرآن"، شیءِ قابل قرائت است. امّا در جلالتِ و لُبّیتِ "قرائت" به آن نظر کن.
یعنی کینونت و بودِ آن "قرائت" است.
مطلب را تنزیل میدهم تا بهتر روشن شود:
◉ اگر آنچه از قرآن را در حافظه دارید و بخوانید (و نه از رویِ مصحَفِ نگاشتۀ شدۀ قرآن)؛ باز هم آنرا قرائت کردید.
◉ اگر چشمها را ببندید و با طهارت، مسِّ حروفِ نگاشتۀ شدۀ قرآن را بنمائید؛ باز در قرائت آمدید.
◉ اگر آیاتی از قرآن را تصوّر کنید؛ باز هم "قرآن" را به "قرآن" بودن تصوّر کردهاید و در قرائت آمدید.
این را برای هیچ کتابی نمیشود بیان کرد.
[هرچند با تنزیل قرآن، تمام کتب آسمانی منسوخ شده است، امّا علی فرضِ این منسوخ شدن] حتّی سایر کتب آسمانی اگر «در کنارِ قرآن» قیاس شوند، چنین خصوصیّتی را ندارند. و قرآن را فرمودند 🔻"هُوَ مُهَيْمِنٌ عَلَى سَائِرِ الْكُتُبِ"🔺(قرآن هیمنه بر تمام کتب الهی دارد /📚الكافي، ط - الإسلامية، ج2، ص: 601).
🔰 قرآن، مقامِ جمع الجمع است و برای آن، فرمودند:
🔹" لَيْسَ بِخَالِقٍ وَ لَا مَخْلُوقٍ
وَ لَكِنَّهُ كَلَامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل "🔹
نه خالق است و نه مخلوق،
بلکه کلامِ خدایِ عزّ و جلّ است.
(📚 التوحيد للصدوق، ص: 223)
📘 کتب دیگر، بعد از اینکه بر جائی ثبت شوند (مثلا بر رویِ کاغذ)، قابل قرائت میشوند.
یعنی خودشان، غیر از قرائتشان هستند.
⇦ ✴️ امّا قرآن؛ خودش و قرائتش یک شیء است.
قرآن، در ذات و کینونتش، "قرآن" است و "مُبین" است و آشکار.
✅ اینجا جایِ تأمّل است!
تناول طعامِ معرفتی، که روزی فرمودند، در ماه مبارک رمضان که "ربیع القرآن" است، گوارایی دو چندان دارد.
نوش وجود کسانی که به جانْ تناول فرمودند.
❗️"قرآن" را با هیچ کتابی قیاس نکنیم. که حضرات آل الله (علیهم السلام) که روح و حیاتِ قرآن، و حقیقتِ آن هستند، میفرمایند🔻《لا یُقاس بنا احدٌ》🔺 (احدی با ما قیاس کرده نمیشود/ 📚معانی الاخبار ص 179).
💠 ذاتِ قرآن، ذاتِ قرائت است.
و نظیر و شبیه ندارد.
اصلاً هر چیزی که قابل قرائت باشد، در نقطۀ «قرائت شدن»، ظهورِ قرآن است.
قرآن، در "قرائت" آنقدر در ملئیت است که نیاز به حروف بر روی کاغذ ندارد و تفضلاً در حروف آمده.
حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله از مقامِ قرائت در خفایِ قرآن، قرآن را قرائت میفرمودند.
و از این رو به «حسب ظاهر» (دقّت بفرمائید!) حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در خواندن و نوشتنِ ظاهری نیامدند که قرآن میفرماید:
💎 【وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُون】💎
و تو پيش از [نزول] آن هيچ كتابى را نمیخواندی و با دست خود آن را نمینوشتی، و گر نه باطلانديشان قطعاً [دربارۀ قرآن] به شک میافتادند.
(سورۀ عنکبوت آیۀ 48)
⇫ و این مطلب، تفوّق حضرت (ص) بر هر خواندنی و نوشتنی است.
و چون بحث این مقاله نیست، به اشاره عرض میشود که :
☀️ قرآن؛ جلوۀ کلام رسول اکرم (ص) است.
⇫✓➋ قرآن؛ جامعِ حقیقی است که همۀ اشیاء را احاطه کرده است که 《رَطْب》 و 《یابِس》 را در خود جمع نموده که فرمود 【 وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ】 (هيچ تر و خشكى نيست مگر اين كه در كتابى روشن [درج] است./ سورۀ انعام آیۀ 59).
به کاشفیّتِ وَلوی آل الله علیهم السلام، این حقیقت واضح خواهد شد.
امّا ...
✿ علاوه بر اینکه خودِ نام "قرآن" معنایِ «جمع کردن» را میرساند، نام دیگرِ قرآن، «کتاب» است.
که بیان شد «کتَبَ» به معنایِ «جمع کردن» است.
همینقدر برای ادامۀ بحث ما کفایت میکند که بدانیم "کَتَبَ" در حقیقت به معنایِ «جمع کردن» است.
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🍃و امّا بعد ...
🔰 قرآن میفرماید:
💎【كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】💎
🔹خداوند رحمت را بر خود نوشته است.
(سورۀ انعام، آیۀ ۱۲)
🔶 آیا این آیه چنین معنایی دارد که رحمت چیزی بود و خداوند فاقدِ آن بود و بعد بر خودش رحمت را نوشت یا مقرّر و واجب نمود؟!
🔹معنا کردن با مقدّمۀ آلودگیِ به دوئیّت و شرک، همین گونه است که خدا را چیزی و رحمتش را چیز دیگری میداند.
☀️ ملَئیّت و صمدیّت حقّ، جا برای این نمیگذارد که رحمت، چیزی جز خودیّت او باشد.
ذات خداوند، سراسر خیر و رحمت است و از ملئیت و شدّت رحمت، در 🔻【كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】🔺 میآید.
نه از اینکه نفْسَش چیزی بود و فاقد رحمت، و حالا رحمت بر آن مکتوب شد.
🔻【كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】🔺؛ بیانِ وجوبِ واجب الوجود است.
وجوب، نقطۀ جمعیۀ ثبوت است.
بیانِ نقطۀ «جمعیۀ» وجوبِ واجب، این کتابت است.
✓🔲 این مکتوب؛ نقطۀ مَکتوم بودنِ ذات است.
شدّتِ «بود»، به «نمود» آمده است.
شدّت رحمت در کَتمِ ذات، به نمودِ رحمت در کتابتِ بر ذات ظاهر شده.
🔻【كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】🔺فعل نیست. بلکه بیانِ خداوندیِ خداست.
⭕️ دو دیدگاه را دقّت بفرمائید:
✖️➊ یکی میگوید: رحمت و وجوب رحمت، بر نفس الهی نبوده، و بعد نوشته شده.
✔️➋ با بینشی که میگوید: رحمت، در وجوبِ واجب الوجود است.
⇭🌱تفاوت این دو بینش تفاوت شرک و توحید است.
✅ رحمت؛ شخصِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستند. که ایشان «نفس الله تعالی» میباشند (📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج97، ص: 331).
🔹
🍃و امّا بعد ...
🔰 قرآن میفرماید:
💎【كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】💎
🔹خداوند رحمت را بر خود نوشته است.
(سورۀ انعام، آیۀ ۱۲)
🔶 آیا این آیه چنین معنایی دارد که رحمت چیزی بود و خداوند فاقدِ آن بود و بعد بر خودش رحمت را نوشت یا مقرّر و واجب نمود؟!
🔹معنا کردن با مقدّمۀ آلودگیِ به دوئیّت و شرک، همین گونه است که خدا را چیزی و رحمتش را چیز دیگری میداند.
☀️ ملَئیّت و صمدیّت حقّ، جا برای این نمیگذارد که رحمت، چیزی جز خودیّت او باشد.
ذات خداوند، سراسر خیر و رحمت است و از ملئیت و شدّت رحمت، در 🔻【كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】🔺 میآید.
نه از اینکه نفْسَش چیزی بود و فاقد رحمت، و حالا رحمت بر آن مکتوب شد.
🔻【كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】🔺؛ بیانِ وجوبِ واجب الوجود است.
وجوب، نقطۀ جمعیۀ ثبوت است.
بیانِ نقطۀ «جمعیۀ» وجوبِ واجب، این کتابت است.
✓🔲 این مکتوب؛ نقطۀ مَکتوم بودنِ ذات است.
شدّتِ «بود»، به «نمود» آمده است.
شدّت رحمت در کَتمِ ذات، به نمودِ رحمت در کتابتِ بر ذات ظاهر شده.
🔻【كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】🔺فعل نیست. بلکه بیانِ خداوندیِ خداست.
⭕️ دو دیدگاه را دقّت بفرمائید:
✖️➊ یکی میگوید: رحمت و وجوب رحمت، بر نفس الهی نبوده، و بعد نوشته شده.
✔️➋ با بینشی که میگوید: رحمت، در وجوبِ واجب الوجود است.
⇭🌱تفاوت این دو بینش تفاوت شرک و توحید است.
✅ رحمت؛ شخصِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستند. که ایشان «نفس الله تعالی» میباشند (📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج97، ص: 331).
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
❁ معارف بایستی از ذات باریتعالی بررسی شود.
همۀ دین، وَ بایدها و نبایدهای احکام که امر به معروف و نهی از منکر است، جلواتی از ذاتِ باریتعالی است.
که هر بایدی و نبایدی در شریعت؛ از شدّت نفی و اثباتِ ذاتِ واجب الوجود است که او،🔻『 لا هــــو الا هــــو』🔺 است.
👁🗨 دیدگاه ما نسبت به هر مطلب معرفتی باید از شخص حقیقی عالم، تا آن مطلب باشد.
چرا که " 🔸《الْمَعْرِفَةُ صُنْعُ اللَّهِ》🔸(📚دعائم الإسلام، ج1، ص: 13) . و «صنع» الهی؛ یک فعل مانند افعالِ سایرین نیست. بلکه ظهورِ فعلیّتِ محضۀ حقّ تعالی است.
و از اینکه نقطۀ اتقان و استواریِ حقّ است؛ اتقانِ هر شیئی است که فرمود ِ🔅【صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء】🔅(سورۀ نمل آیۀ 88).
⇐ ✳️ پس معرفت به هر امری و نیز هر حکمِ شریعت، از معرفت به خودِ حقّ باید باشد که؛
◣〖بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك〗◢
تو را به خودت شناختم و تو مرا بر خودت دلالت کردی و بسویِ خودت دعوت نمودی.
(📚 فرازی از دعای پر فیض عرفه)
♦️آنانکه که صرفاً در #مقام_فرق (یعنی #مقام_جلوت ، #مقام_اشاره) معارف را نظر میکنند، در تفاوتهای و فرقها گرفتار میشوند. و جمع بندی حقائق برایشان مشکل و مغلق خواهد بود.
👁🗨 امّا چنانچه به عنایات حقّ، چشم بر جمالِ #شخص_حقیقی عالم باز شد، و توحید را از مبدأ تا انزال و تنزیل و [در کلّ] تجلّیات حقّ تعالی نظر کردیم؛
نظامِ جُمَلیِ عالم را جلوۀ حضرت احد (عزّ و جلّ) خواهیم دید و مییابیم که همۀ امور، ظلِّ ممدودِ این شاخص است. و مسائل، به او ، و در او معنا میشود.
◎ چون بینش توحیدی تصحیح شد، و مشاهده شد که شخصِ حقیقی عالم، حضرتِ حقّ تعالی، عالَم و امور و شئون را فراگرفته؛
آنگاه معرفت به احکام از حضرتِ حقّ که 🔸【لا هو الا هو】🔸 است ("اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو" / سورۀ بقره آیۀ 255) حاصل میشود. ➷
⭕️پس چون این مطلب و حقیقت را یافتیم، دقّت کنیم:
🔺◉ هر #نهی ، در شریعت؛ از شدّت نفیِ 《لا هـــو》یِ حضرت حقّ است. یعنی #جلال حقّ است که منشأ نهی از منکر میباشد.
و نواهی الهی (اموری که نهی از انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جلال حقّ تعالی است.
🔺◉ و هر #امر ، در شریعت؛ از شدّتِ 《الّا هـــو》یِ حضرت حقّ است. یعنی #جمال حقّ است که منشأ امر به معروف میباشد.
و اوامر الهی (اموری که امر به انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جمالِ حقّ تعالی است.
✅ نکته :
همانطور که خداوند، مرکّب از اجزاء نبوده بلکه بسیط است؛ امرها و نهیهای در شرع و احکام که ظهورِ 🔸【لا هو الا هو】🔸 است، یک حقیقتِ مطلقه است. و انفکاک و تباینِ «حدّی»، و جدایی بین اوامر و نواهی الهی وجود ندارد.
(مقالهای با عنوان #حق_تعالی_احدی_المعنا_است در #کانال_معرفة_الحق نگاشته شد که ان شاء الله خوانندگان این مقالات، پیشنیازهایِ این مباحث را خوانده باشند.
رجوع شود به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/310)
🔹
❁ معارف بایستی از ذات باریتعالی بررسی شود.
همۀ دین، وَ بایدها و نبایدهای احکام که امر به معروف و نهی از منکر است، جلواتی از ذاتِ باریتعالی است.
که هر بایدی و نبایدی در شریعت؛ از شدّت نفی و اثباتِ ذاتِ واجب الوجود است که او،🔻『 لا هــــو الا هــــو』🔺 است.
👁🗨 دیدگاه ما نسبت به هر مطلب معرفتی باید از شخص حقیقی عالم، تا آن مطلب باشد.
چرا که " 🔸《الْمَعْرِفَةُ صُنْعُ اللَّهِ》🔸(📚دعائم الإسلام، ج1، ص: 13) . و «صنع» الهی؛ یک فعل مانند افعالِ سایرین نیست. بلکه ظهورِ فعلیّتِ محضۀ حقّ تعالی است.
و از اینکه نقطۀ اتقان و استواریِ حقّ است؛ اتقانِ هر شیئی است که فرمود ِ🔅【صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء】🔅(سورۀ نمل آیۀ 88).
⇐ ✳️ پس معرفت به هر امری و نیز هر حکمِ شریعت، از معرفت به خودِ حقّ باید باشد که؛
◣〖بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك〗◢
تو را به خودت شناختم و تو مرا بر خودت دلالت کردی و بسویِ خودت دعوت نمودی.
(📚 فرازی از دعای پر فیض عرفه)
♦️آنانکه که صرفاً در #مقام_فرق (یعنی #مقام_جلوت ، #مقام_اشاره) معارف را نظر میکنند، در تفاوتهای و فرقها گرفتار میشوند. و جمع بندی حقائق برایشان مشکل و مغلق خواهد بود.
👁🗨 امّا چنانچه به عنایات حقّ، چشم بر جمالِ #شخص_حقیقی عالم باز شد، و توحید را از مبدأ تا انزال و تنزیل و [در کلّ] تجلّیات حقّ تعالی نظر کردیم؛
نظامِ جُمَلیِ عالم را جلوۀ حضرت احد (عزّ و جلّ) خواهیم دید و مییابیم که همۀ امور، ظلِّ ممدودِ این شاخص است. و مسائل، به او ، و در او معنا میشود.
◎ چون بینش توحیدی تصحیح شد، و مشاهده شد که شخصِ حقیقی عالم، حضرتِ حقّ تعالی، عالَم و امور و شئون را فراگرفته؛
آنگاه معرفت به احکام از حضرتِ حقّ که 🔸【لا هو الا هو】🔸 است ("اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو" / سورۀ بقره آیۀ 255) حاصل میشود. ➷
⭕️پس چون این مطلب و حقیقت را یافتیم، دقّت کنیم:
🔺◉ هر #نهی ، در شریعت؛ از شدّت نفیِ 《لا هـــو》یِ حضرت حقّ است. یعنی #جلال حقّ است که منشأ نهی از منکر میباشد.
و نواهی الهی (اموری که نهی از انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جلال حقّ تعالی است.
🔺◉ و هر #امر ، در شریعت؛ از شدّتِ 《الّا هـــو》یِ حضرت حقّ است. یعنی #جمال حقّ است که منشأ امر به معروف میباشد.
و اوامر الهی (اموری که امر به انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جمالِ حقّ تعالی است.
✅ نکته :
همانطور که خداوند، مرکّب از اجزاء نبوده بلکه بسیط است؛ امرها و نهیهای در شرع و احکام که ظهورِ 🔸【لا هو الا هو】🔸 است، یک حقیقتِ مطلقه است. و انفکاک و تباینِ «حدّی»، و جدایی بین اوامر و نواهی الهی وجود ندارد.
(مقالهای با عنوان #حق_تعالی_احدی_المعنا_است در #کانال_معرفة_الحق نگاشته شد که ان شاء الله خوانندگان این مقالات، پیشنیازهایِ این مباحث را خوانده باشند.
رجوع شود به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/310)
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🔰 قرآن کریم میفرماید:
💎 【 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ»
كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ】💎
🔹اى كسانى كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما مقرّر شده همانطور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود. شايد با تقوا شويد.
(سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۳)
حقّ تعالی شخصِ شخیصِ "المؤمن" است (【السَّلامُ «الْمُؤْمِنُ»】 / سورۀ حشر آیۀ 23).
🔆 "مؤمنین"؛ ظهورِ "المؤمن" بودنِ حقّ تعالی هستند که🔻《الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن》🔺 (مؤمن، آئینۀ مؤمن است./ 📚تحف العقول، ص: 173).
«وجوب و مکتوب بودنِ رحمت بر ذات باریتعالی»؛ در «وجوب و مکتوب بودنِ صیام بر مؤمن»، ظاهر میشود.
یعنی 💎【كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】💎 در 🔻【كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ】 🔺 ظاهر است.
✯ مجهول بودنِ فعلِ "كُتِبَ" (در 【كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ】)، نه از مجهولِ بودنِ حدّیِ فاعل آن است. معلوم است که فاعلِ این کتابت و واجب کردن، خداست.
بلکه مجهول بودنِ "كُتِبَ"؛ نشان دهندۀ این است که واجب بودنِ صیام، در تعیّنِ افعالِ ظاهری نیست.
یعنی اینطور نیست که واجب نبود، و بعد واجب شد. و اینطور نیست که واجب بودنش از این عالم دون است.
بلکه وجوبش از نقطۀ رفعت و علوّ ذاتیِ خداست. که لا اشاره و «مجهولة القدر» است و در غیبوبت است.
✅ "کُتِبَ"یِ مجهول در 🔻【كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ】🔺؛ ظاهر کنندۀ "كَتَبَ"یِ معلوم در 💎【كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】💎 میباشد.
(و سخنهایِ دیگر که مجالِ بیانش نبود!)
♻️ مطلب را با فرمایشی از مولایم حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام جمع بندی میکنم:
♦️『 مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَجَبَتْ لَهُ الرَّحْمَةُ 』♦️
کسی که در ماه رمضان روزه میگیرد، رحمت برای او واجب میشود.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج94، ص: 80)
صومِ مؤمن، رحمت را از نقطۀ ذاتیۀ حقّ، بر حقّ واجب میکند و
👈☀️ وجوبِ صیام؛ جلوۀ وجوبِ رحمتِ ذاتیِ حقّ است.
"اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا حَمِدْتَ نَفْسَكَ
وَ أَوْجَبَ الْحَمْدِ جَزَاءً عَلَيْكَ حَمْداً"
(📚 از ادعیه ماه مبارک رمضان -
إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 163)
#لطیفه_صیام_و_وجوب_رحمت_حق
#احسان_الله_نیلفروش_زاده
↪️🆔 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
🔰 قرآن کریم میفرماید:
💎 【 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ»
كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ】💎
🔹اى كسانى كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما مقرّر شده همانطور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود. شايد با تقوا شويد.
(سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۳)
حقّ تعالی شخصِ شخیصِ "المؤمن" است (【السَّلامُ «الْمُؤْمِنُ»】 / سورۀ حشر آیۀ 23).
🔆 "مؤمنین"؛ ظهورِ "المؤمن" بودنِ حقّ تعالی هستند که🔻《الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن》🔺 (مؤمن، آئینۀ مؤمن است./ 📚تحف العقول، ص: 173).
«وجوب و مکتوب بودنِ رحمت بر ذات باریتعالی»؛ در «وجوب و مکتوب بودنِ صیام بر مؤمن»، ظاهر میشود.
یعنی 💎【كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】💎 در 🔻【كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ】 🔺 ظاهر است.
✯ مجهول بودنِ فعلِ "كُتِبَ" (در 【كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ】)، نه از مجهولِ بودنِ حدّیِ فاعل آن است. معلوم است که فاعلِ این کتابت و واجب کردن، خداست.
بلکه مجهول بودنِ "كُتِبَ"؛ نشان دهندۀ این است که واجب بودنِ صیام، در تعیّنِ افعالِ ظاهری نیست.
یعنی اینطور نیست که واجب نبود، و بعد واجب شد. و اینطور نیست که واجب بودنش از این عالم دون است.
بلکه وجوبش از نقطۀ رفعت و علوّ ذاتیِ خداست. که لا اشاره و «مجهولة القدر» است و در غیبوبت است.
✅ "کُتِبَ"یِ مجهول در 🔻【كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ】🔺؛ ظاهر کنندۀ "كَتَبَ"یِ معلوم در 💎【كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】💎 میباشد.
(و سخنهایِ دیگر که مجالِ بیانش نبود!)
♻️ مطلب را با فرمایشی از مولایم حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام جمع بندی میکنم:
♦️『 مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَجَبَتْ لَهُ الرَّحْمَةُ 』♦️
کسی که در ماه رمضان روزه میگیرد، رحمت برای او واجب میشود.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج94، ص: 80)
صومِ مؤمن، رحمت را از نقطۀ ذاتیۀ حقّ، بر حقّ واجب میکند و
👈☀️ وجوبِ صیام؛ جلوۀ وجوبِ رحمتِ ذاتیِ حقّ است.
"اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا حَمِدْتَ نَفْسَكَ
وَ أَوْجَبَ الْحَمْدِ جَزَاءً عَلَيْكَ حَمْداً"
(📚 از ادعیه ماه مبارک رمضان -
إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 163)
#لطیفه_صیام_و_وجوب_رحمت_حق
#احسان_الله_نیلفروش_زاده
↪️🆔 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
Audio
علي غفوري كربلايي
🎤
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
Audio
محمد قربانخاني كربلايي
🎤
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزاداری حضرت خدیجه علیها سلام
به کلام:حجه الاسلام مسقطیان
و نفس آقایان:غفوری-قربانخانی-کرباسی
یکشنبه ۹ رمضان از اذان مغرب
اصفهان-خیابان كاشانی- مقابل خیابان ميرداماد- كوی ١٦ محله جوزدان-نبش كوچه صفا
به کلام:حجه الاسلام مسقطیان
و نفس آقایان:غفوری-قربانخانی-کرباسی
یکشنبه ۹ رمضان از اذان مغرب
اصفهان-خیابان كاشانی- مقابل خیابان ميرداماد- كوی ١٦ محله جوزدان-نبش كوچه صفا
ناصرالدین شاه قاجار در ماه مبارک رمضان نامه ای به مرجع تقلید آن زمان میرزای شیرازی به اين مضمون نوشت :
كه من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدم لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرماييد !
آیت الله العظمی میرزای شیرازی درجواب ناصرالدین شاه نوشت:
بسمه تعالی
حکم خدا قابل تغییر نیست لکن حاکم قابل تغییر است اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود!
كه من وقتی روزه میگیرم از شدت گرسنگی و تشنگی عصبانی میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدم لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرماييد !
آیت الله العظمی میرزای شیرازی درجواب ناصرالدین شاه نوشت:
بسمه تعالی
حکم خدا قابل تغییر نیست لکن حاکم قابل تغییر است اگر نمیتوانی به اعصابت مسلط شوی از مسند حکومت پایین بیا تا شخص با ایمانی در جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود!
Audio
علي غفوري كربلايي
🎤
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#علـــی_غفـــــــوری_کربلایـــی ⬆️
#روضـــــــــه
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
Audio
محمد قربانخاني كربلايي
🎤
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
#محمدقربانخوانـــــــی_کربلایـی⬆️
#شـــور
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهــا
🆔 @divaneganezeinab
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💠 صــیام، سرّی از اسرار الهی
❖ لطیفۀ چهارم:
#صیام_حقیقت_اشیاء!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 🌙 •═─┅─┅
🌙 در مقالات قبل بیان شد که "صیـــام" ظهورِ صمدیّت و جلالت حضرت باریتعالی است.
🔆 حضرت حقّ تعالی که خود، 【لا هو الا هو】 است، جلالیّت او ؛ 《لا هــو》 است.
و خداوند است که نمیخورد و نمیآشامد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد.
#صیام ؛ حقیقتِ الله تعالی است که حقیقتِ الله، ولیِّ اوست و حضرات آل الله (علیهم السلام) میفرمایند:
🔻〖نحْنُ الصِّيَامُ〗🔺
🔹ما حقیقت روزه هستیم.
(📚 بحار الأنوار، ج ۲۴، ص: ۳۰۳)
✿ هر شخصی در نقطۀ عبدیّت، ظاهر کنندۀ ربّ و معبود است. یعنی به هر اندازه که عبد باشد، فانی در معبود و ظاهر کنندۀ معبود است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔸〖 العبودية جوهرة كنهها الربوبية〗🔸
عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است.
(📚مصباح الشریعه –
باب 100 - في حقيقة العبودية)
صیامِ عبدِ صائم (روزهدار)؛ ظهورِ حقیقتِ صائم بودنِ خداوند است. اینچنین است که از مُفطرات روزه نهی میشود.
شدّت نفیِ جلالی حقّ (یعنی "لا هو")، در نهیِ از مفطرات روزه ظاهر میگردد.
🔷 خداوند في نفسِهِ و بِذاتِهِ، واجب الإطاعه است، نه اینکه به حسب غیر خودش واجب الإطاعه باشد.
🔹غالباً برای اطاعت در ذهنمان یک مُطیع (اطاعت کننده) و یک مُطاع (اطاعت شده) در نظر میگیریم و بعد میگوییم مُطاع، برای مُطیع، واجب الإطاعه است.
امّا خداوند، مطلق است. و تمام شئوناتِ او، به اطلاقش بایستی دیده شود.
در نتیجه ؛
واجب الإطاعه بودنِ خداوندِ صمد، از بیرون او نیست.
⇦ ❁ خداوند به خودیِ خود، واجب الإطاعه است. و «مؤمنین»، واجب الإطاعه بودنِ خدا را «میپذیرند».
💠 اطاعت خداوند في ذاتِهِ، «فَـــرض» است. یعنی واجب است. ➷
❖ و در ترسیم عالم، این اطاعت؛ «افتـــراض» است.
✅ تذکّر: "افتراض" مصدر باب افتعال است. و باب افتعال، مطاوعه و پذیرش را میرساند.
↲ یعنی "افتراض" به معنی «پذیرشِ» واجب الإطاعه بودنِ خداوند است.
حضرات آل الله علیهم السلام که ظهور تامهٔ حق تعالی هستند، «مفترض الطاعه» هستند (یعنی واجب الاطاعه).
🔰حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام در مورد حقّ تعالی میفرمایند:
🔻〖 عَالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ
وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ
وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ
وَ إِلَهٌ إِذْ لَا مَأْلُوهَ 〗🔺
[خداوند] عالم است در حالیکه که معلومی نیست
و خالق است در حالیکه مخلوقی نیست
و ربّ است در حالیکه مربوبی نیست
و اله است در حالیکه شیدایی نیست.
(📚التوحيد، للصدوق، ص: 56)
🔹خداوند به حَسَبِ مخلوقات، خالق نیست. بلکه خالق بودن، ذات خداست و از شدّت خالق بودن، مخلوق را میآورد. مخلوق، خالقیّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حسبِ گنهکاران، غفّار نیست. غفّار، ذاتِ خداست نه به حسب غیر. بلکه به خودی خود غفّار است. یعنی شدّت غفاریّت خدا در ذات، مغفور را میآورد. مغفور، غفاریّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حَسَبِ مخلوقات، رزّاق نیست. بلکه رزّاق بودن، ذات خداست و از شدّت رزّاق بودن، مرزوق را میآورد. مرزوق، رزاقیّت حقّ را میپذیرد.
⚜ این خدایِ صمد است که نیاز به هیچ چیز ندارد. و تمام شئوناتش در خودش معنا میشود. و شدّت صفاتِ اوست که عالَمِ ظاهر را ترسیم میکند.
به همین صورت؛
👈 حقیقتِ صوم در حقّ تعالی است که صائم را میآورد. و این افعال و صفات و ذات صائم، پذیرش و مطاوعۀ حقّ تعالی است و ظهورِ حضرت صمد است.
🔹
💠 صــیام، سرّی از اسرار الهی
❖ لطیفۀ چهارم:
#صیام_حقیقت_اشیاء!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 🌙 •═─┅─┅
🌙 در مقالات قبل بیان شد که "صیـــام" ظهورِ صمدیّت و جلالت حضرت باریتعالی است.
🔆 حضرت حقّ تعالی که خود، 【لا هو الا هو】 است، جلالیّت او ؛ 《لا هــو》 است.
و خداوند است که نمیخورد و نمیآشامد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد.
#صیام ؛ حقیقتِ الله تعالی است که حقیقتِ الله، ولیِّ اوست و حضرات آل الله (علیهم السلام) میفرمایند:
🔻〖نحْنُ الصِّيَامُ〗🔺
🔹ما حقیقت روزه هستیم.
(📚 بحار الأنوار، ج ۲۴، ص: ۳۰۳)
✿ هر شخصی در نقطۀ عبدیّت، ظاهر کنندۀ ربّ و معبود است. یعنی به هر اندازه که عبد باشد، فانی در معبود و ظاهر کنندۀ معبود است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔸〖 العبودية جوهرة كنهها الربوبية〗🔸
عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است.
(📚مصباح الشریعه –
باب 100 - في حقيقة العبودية)
صیامِ عبدِ صائم (روزهدار)؛ ظهورِ حقیقتِ صائم بودنِ خداوند است. اینچنین است که از مُفطرات روزه نهی میشود.
شدّت نفیِ جلالی حقّ (یعنی "لا هو")، در نهیِ از مفطرات روزه ظاهر میگردد.
🔷 خداوند في نفسِهِ و بِذاتِهِ، واجب الإطاعه است، نه اینکه به حسب غیر خودش واجب الإطاعه باشد.
🔹غالباً برای اطاعت در ذهنمان یک مُطیع (اطاعت کننده) و یک مُطاع (اطاعت شده) در نظر میگیریم و بعد میگوییم مُطاع، برای مُطیع، واجب الإطاعه است.
امّا خداوند، مطلق است. و تمام شئوناتِ او، به اطلاقش بایستی دیده شود.
در نتیجه ؛
واجب الإطاعه بودنِ خداوندِ صمد، از بیرون او نیست.
⇦ ❁ خداوند به خودیِ خود، واجب الإطاعه است. و «مؤمنین»، واجب الإطاعه بودنِ خدا را «میپذیرند».
💠 اطاعت خداوند في ذاتِهِ، «فَـــرض» است. یعنی واجب است. ➷
❖ و در ترسیم عالم، این اطاعت؛ «افتـــراض» است.
✅ تذکّر: "افتراض" مصدر باب افتعال است. و باب افتعال، مطاوعه و پذیرش را میرساند.
↲ یعنی "افتراض" به معنی «پذیرشِ» واجب الإطاعه بودنِ خداوند است.
حضرات آل الله علیهم السلام که ظهور تامهٔ حق تعالی هستند، «مفترض الطاعه» هستند (یعنی واجب الاطاعه).
🔰حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام در مورد حقّ تعالی میفرمایند:
🔻〖 عَالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ
وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ
وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ
وَ إِلَهٌ إِذْ لَا مَأْلُوهَ 〗🔺
[خداوند] عالم است در حالیکه که معلومی نیست
و خالق است در حالیکه مخلوقی نیست
و ربّ است در حالیکه مربوبی نیست
و اله است در حالیکه شیدایی نیست.
(📚التوحيد، للصدوق، ص: 56)
🔹خداوند به حَسَبِ مخلوقات، خالق نیست. بلکه خالق بودن، ذات خداست و از شدّت خالق بودن، مخلوق را میآورد. مخلوق، خالقیّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حسبِ گنهکاران، غفّار نیست. غفّار، ذاتِ خداست نه به حسب غیر. بلکه به خودی خود غفّار است. یعنی شدّت غفاریّت خدا در ذات، مغفور را میآورد. مغفور، غفاریّت حقّ را میپذیرد.
🔹و به همین صورت؛ خداوند به حَسَبِ مخلوقات، رزّاق نیست. بلکه رزّاق بودن، ذات خداست و از شدّت رزّاق بودن، مرزوق را میآورد. مرزوق، رزاقیّت حقّ را میپذیرد.
⚜ این خدایِ صمد است که نیاز به هیچ چیز ندارد. و تمام شئوناتش در خودش معنا میشود. و شدّت صفاتِ اوست که عالَمِ ظاهر را ترسیم میکند.
به همین صورت؛
👈 حقیقتِ صوم در حقّ تعالی است که صائم را میآورد. و این افعال و صفات و ذات صائم، پذیرش و مطاوعۀ حقّ تعالی است و ظهورِ حضرت صمد است.
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🔰 حقّ تعالی در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 عبدي!
خلقت الأشياء لأجلك و خلقتك لأجلي〗🔺
بندۀ من!
همۀ اشیاء را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم خلق نمودم.
(📚مشارق الانوار ، ص 283)
🌿 عالَم، به تَبَعِ عبدِ مؤمن و برای او خلق شده است.
تمام اشیاء؛ در پیِ مؤمن، مخاطب حقّ تعالی واقع میشوند وگرنه اصلاً مورد اعتناء نیستند.
🔆 اوّل المؤمن، حقیقتِ مؤمن و ایمان (و عبد حقیقی)، حضرات آل الله علیهم السلام میباشند.
🔅 هر مؤمنی، «در نقطۀ مؤمن بودن»، جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار (؏) است.
همۀ موجودات، در نقطۀ "موجود" بودن، تکویناً مؤمن هستند و تسلیم حقّ تعالی و مسبِّحین او. که قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مىشوند.
(سورۀ آل عمران، آیۀ 83)
🌱پس موجودات، تکویناً همه تسلیم حقّ تعالی هستند. همینکه "موجود"اند، حظّی از "وجود" دارند. و "وجود"، حضرت حقّ تعالی است. پس لا جَرَم، تکوینشان، ایمان است.
💠 انسان، موجودی مختار است. و در اختیارش، تشریعاً میتواند ایمانِ در تکوین عالَم را بپذیرد یا نپذیرد.
این تشریعِ در ظاهر (برای انسان)؛ مدّ تکوین باطن است.
🍃 پس اگر انسان امر به ایمان و تسلیم میشود، این حقیقت در تکوین عالَم [و انسان] است. و اصلاً کینونَت و «بودِ» انسان، ایمان به خدا و تسلیم در برابر حقّ است.
ولی بایستی این ایمان در باطن، به اختیارِ خود انسان پذیرفته شود. پس امر میشود که💎【 آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ】💎( به خدا و پيامبر او ايمان آوريد/ سورۀ حدید آیۀ 7).
آن ایمان، در باطن و کینونت وجود دارد و جانِ اشیاء است. ولی انسان، تشریعاً در این مطلب باید بیاید تا به انسانیّت باقی بماند.
🔰 اشارهای دیگر از قرآن کریم:
💎 【سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْض】💎
آنچه در آسمانها و زمين است خدا را به پاكى مىستايند
(سورۀ حدید آیۀ 1)
🌿 به همان منوال که در قبل بیان شد؛
تمام موجودات، تکویناً ، مُسبِّحین (تسبیح کنندگان) حضرت حقّ تعالی هستند.
و انسان؛ تشریعاً نیز بایستی مسبّح باشد و امر میشود💎【سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا】 💎(صبح و شام خدا را تسبيح گوييد./ سورۀ حضرت مریم سلام الله علیها، آیۀ 11).
نقطۀ "وجود" در هر "موجودی"، نقطۀ ایمان است. و هر موجودی، همینکه «هست»؛ [چه بداند و چه نداند، و چه ملحد باشد و چه مؤمن] در کینونت و بودش تسلیم حقّ است و مسبّح او.
🔔 متذّکر شوم که این خصیصه باعثِ نجات کافر و معاند نمیشود. و مطالب عِقاب و عذاب کفّار، چون از مطالب دقیقِ معرفتی است، ان شاء الله در آینده، در مقالاتی مستقل در #کانال_معرفة_الحق ارائه میشود.
حالا دقّت بفرمائید!
🔰قرآن میفرماید:
💎【يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ 】💎
ای کسانی که ایمان آورید!
بر شما روزه واجب شد.
(سورۀ بقره آیۀ 183)
🔲 مخاطب حقّ تعالی، مؤمنین هستند. یعنی نقطۀ "ایمان" افراد مورد اشاره است.
🔅 ایمانی که در باطن و تکوین عالَم است، حالا در تشریع مورد خطاب است.
🔸آیا مؤمن کسی بود و بعد صیام از بیرون از او، بر او نوشته و مقرّر و واجب شد؟!
🔹خیر.
همانطور که برای تسلیم و تسبیح اشاراتی گذشت، صیام نیز حقیقتِ وجودی همۀ موجودات، است.
❆ صیام؛ نفیِ جلالی حقّ است که ظاهر شده است.
❆ صیام؛ ظهورِ "لا هو" در موجودات است.
🔳 که موجودیّت همۀ اشیاء، فانی و هالک در حضرت حقّ است و به رجوع و فقرِ به سوی حقّ است که خلق شدهاند.
🔳 هر موجودی چه بداند و چه نداند؛ آن به آن در نفیِ خود، قیّومیّت حقّ را طلب میکنند.
🔷 بحمد الله در #مباحث_توحید در #کانال_معرفة_الحق مقالات متعدّدی برای این مهمّ ارائه شد و خوانندگان میتوانند آن سلسله مقالات را مطالعه نمایند.
(رجوع شود به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/213)
⇩ ✅ جهت یادآوری؛
اشارهای به بعضی از آیات مبحث توحید:
✓➊ 💎 【 كلُّ شَيْءٍ «هــالِكٌ» إِلاَّ وَجْهَه】
🔹هر چیزی في نفسِهِ هالک است الّا وجه خدا.
(سورۀ قصص، آیۀ ۸۸)
✓➋ 💎【كلُّ مَنْ عَلَيهَْا «فَـــــانٍ»
وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ】
🔹همه چیز كه روى آن [زمين] هستند، فانى هستند.
و وجه ربّت که صاحب جلال و اکرام است، باقی است.
(سورۀ الرّحمن، آیات ۲۶ و ۲۷)
✓➌ 💎 【 يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ «الْفُــقَــــراءُ» إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ】
🔹اى مردم! شما به خدا نيازمنديد، و خداست كه بى نياز و ستوده است.
(سورۀ فاطر، آیۀ ۱۵)
✓➍ 💎 【إنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ «راجِـــعُــونَ»】
🔹همانا ما برای خداییم و في نفسِهِ در برگشت به او هستیم.
(سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶)
(⇯ شرح و توضیح این آیات در #کانال_معرفة_الحق)
🔹
🔰 حقّ تعالی در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 عبدي!
خلقت الأشياء لأجلك و خلقتك لأجلي〗🔺
بندۀ من!
همۀ اشیاء را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم خلق نمودم.
(📚مشارق الانوار ، ص 283)
🌿 عالَم، به تَبَعِ عبدِ مؤمن و برای او خلق شده است.
تمام اشیاء؛ در پیِ مؤمن، مخاطب حقّ تعالی واقع میشوند وگرنه اصلاً مورد اعتناء نیستند.
🔆 اوّل المؤمن، حقیقتِ مؤمن و ایمان (و عبد حقیقی)، حضرات آل الله علیهم السلام میباشند.
🔅 هر مؤمنی، «در نقطۀ مؤمن بودن»، جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار (؏) است.
همۀ موجودات، در نقطۀ "موجود" بودن، تکویناً مؤمن هستند و تسلیم حقّ تعالی و مسبِّحین او. که قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مىشوند.
(سورۀ آل عمران، آیۀ 83)
🌱پس موجودات، تکویناً همه تسلیم حقّ تعالی هستند. همینکه "موجود"اند، حظّی از "وجود" دارند. و "وجود"، حضرت حقّ تعالی است. پس لا جَرَم، تکوینشان، ایمان است.
💠 انسان، موجودی مختار است. و در اختیارش، تشریعاً میتواند ایمانِ در تکوین عالَم را بپذیرد یا نپذیرد.
این تشریعِ در ظاهر (برای انسان)؛ مدّ تکوین باطن است.
🍃 پس اگر انسان امر به ایمان و تسلیم میشود، این حقیقت در تکوین عالَم [و انسان] است. و اصلاً کینونَت و «بودِ» انسان، ایمان به خدا و تسلیم در برابر حقّ است.
ولی بایستی این ایمان در باطن، به اختیارِ خود انسان پذیرفته شود. پس امر میشود که💎【 آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ】💎( به خدا و پيامبر او ايمان آوريد/ سورۀ حدید آیۀ 7).
آن ایمان، در باطن و کینونت وجود دارد و جانِ اشیاء است. ولی انسان، تشریعاً در این مطلب باید بیاید تا به انسانیّت باقی بماند.
🔰 اشارهای دیگر از قرآن کریم:
💎 【سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْض】💎
آنچه در آسمانها و زمين است خدا را به پاكى مىستايند
(سورۀ حدید آیۀ 1)
🌿 به همان منوال که در قبل بیان شد؛
تمام موجودات، تکویناً ، مُسبِّحین (تسبیح کنندگان) حضرت حقّ تعالی هستند.
و انسان؛ تشریعاً نیز بایستی مسبّح باشد و امر میشود💎【سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا】 💎(صبح و شام خدا را تسبيح گوييد./ سورۀ حضرت مریم سلام الله علیها، آیۀ 11).
نقطۀ "وجود" در هر "موجودی"، نقطۀ ایمان است. و هر موجودی، همینکه «هست»؛ [چه بداند و چه نداند، و چه ملحد باشد و چه مؤمن] در کینونت و بودش تسلیم حقّ است و مسبّح او.
🔔 متذّکر شوم که این خصیصه باعثِ نجات کافر و معاند نمیشود. و مطالب عِقاب و عذاب کفّار، چون از مطالب دقیقِ معرفتی است، ان شاء الله در آینده، در مقالاتی مستقل در #کانال_معرفة_الحق ارائه میشود.
حالا دقّت بفرمائید!
🔰قرآن میفرماید:
💎【يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ 】💎
ای کسانی که ایمان آورید!
بر شما روزه واجب شد.
(سورۀ بقره آیۀ 183)
🔲 مخاطب حقّ تعالی، مؤمنین هستند. یعنی نقطۀ "ایمان" افراد مورد اشاره است.
🔅 ایمانی که در باطن و تکوین عالَم است، حالا در تشریع مورد خطاب است.
🔸آیا مؤمن کسی بود و بعد صیام از بیرون از او، بر او نوشته و مقرّر و واجب شد؟!
🔹خیر.
همانطور که برای تسلیم و تسبیح اشاراتی گذشت، صیام نیز حقیقتِ وجودی همۀ موجودات، است.
❆ صیام؛ نفیِ جلالی حقّ است که ظاهر شده است.
❆ صیام؛ ظهورِ "لا هو" در موجودات است.
🔳 که موجودیّت همۀ اشیاء، فانی و هالک در حضرت حقّ است و به رجوع و فقرِ به سوی حقّ است که خلق شدهاند.
🔳 هر موجودی چه بداند و چه نداند؛ آن به آن در نفیِ خود، قیّومیّت حقّ را طلب میکنند.
🔷 بحمد الله در #مباحث_توحید در #کانال_معرفة_الحق مقالات متعدّدی برای این مهمّ ارائه شد و خوانندگان میتوانند آن سلسله مقالات را مطالعه نمایند.
(رجوع شود به 👈 https://telegram.me/ehsannil1/213)
⇩ ✅ جهت یادآوری؛
اشارهای به بعضی از آیات مبحث توحید:
✓➊ 💎 【 كلُّ شَيْءٍ «هــالِكٌ» إِلاَّ وَجْهَه】
🔹هر چیزی في نفسِهِ هالک است الّا وجه خدا.
(سورۀ قصص، آیۀ ۸۸)
✓➋ 💎【كلُّ مَنْ عَلَيهَْا «فَـــــانٍ»
وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ】
🔹همه چیز كه روى آن [زمين] هستند، فانى هستند.
و وجه ربّت که صاحب جلال و اکرام است، باقی است.
(سورۀ الرّحمن، آیات ۲۶ و ۲۷)
✓➌ 💎 【 يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ «الْفُــقَــــراءُ» إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ】
🔹اى مردم! شما به خدا نيازمنديد، و خداست كه بى نياز و ستوده است.
(سورۀ فاطر، آیۀ ۱۵)
✓➍ 💎 【إنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ «راجِـــعُــونَ»】
🔹همانا ما برای خداییم و في نفسِهِ در برگشت به او هستیم.
(سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶)
(⇯ شرح و توضیح این آیات در #کانال_معرفة_الحق)
🔹
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🔳 موجودات، خوردن و آشامیدن و زاد و ولد کردن و مانند آن را از آنجائی دارند که نقص دارند. مثلاً قوُت میخورند، چون صمدیّت و غنایِ در قوّت ندارند.
و دائماً از غنی مطلق ارتزاق دارند.
🔲 نقطۀ ارتزاق از حقّ تعالی در هر موجودی، نقطۀ فقر اوست.
🔲 موجودات، از ذات و صفت و فعل، فقیر مطلق هستند.
❂ روزه از فعل تا صفات، و سپس ذات لحاظ میشود.
روزه، در افعال یعنی نخوردن، ننوشیدن، زاد و ولد نکردن (کلاً مفطرات روزه در افعال).
🔻صائم با افعالِ روزه، ظهورات و تعیّناتش میرود. یعنی در افعالش فریاد میزند، "من نیستم و خدا هست (#توحید_افعالی).
🔻در صفات نیز، چون #صفات_رذیله را کنار میگذارد، نبودِ صفتیِ خویش و بودِ صفتی خدا را ظاهر میسازد (#توحید_صفاتی).
🔻و امّا در ذات؛
صائم در ذات، آن است که دائماً في نفسِهِ میگوید "اصلاً من نیستم که نیستم. بلکه خدا هست" (#توحید_ذاتی).
🔲 تمام اشیاء، في نفسِهِ چنین نِدائی را دارند. و في نفسِهِ و تکویناً #صائم میباشند.
🔹خداوند برای مؤمن، پرده از حقیقت و تکوین عالم برمیدارد و به روزه، او را نهی از مفطرات میکند که؛ "لا تأکُلْ" (نخور)، "لا تَشرِبْ" (ننوش)، "لا"، "لا و "لا" إلی آخر (سایر مفطرات).
👈 تا آنجایی که: "لا تکُنْ" یعنی نباش.
◻️ که در اصل از اوّل هم نبودی. که همۀ اشیاء فی نفسه "هالِكٌ" و "فان" هستند. امّا این نبودن را بپذیر.
خوردن و آشامیدن و زاد و ولد کردن و صفات دیگر که همه نقیصه و رذائل و ظهورِ انیّت انسان بود، در برابرِ انیّت او ، «ذنب عظیم» محسوب نمیشد.
◼️ #ذنب_عظیم ، انیّت انسان است.
⤵️ اگر برای انسان:
🔻◉ روزه در افعال؛ #توحید_افعالی را رقم میزند،
🔻◉ و روزه در صفات؛ #توحید_صفاتی را ترسیم مینماید،
🔻◉ روزه در ذات؛ #توحید_ذاتی را محقّق میکند.
⇦ 🔲 صیام خواصّ؛ کفّارۀ «#ذنب_عظیم» یعنی «انیّت» است.
همانطور که گناه در سه مرتبۀ کلّی فعل و صفت و ذات میباشد، ماه مبارک رمضان، پوشانندۀ ذنوب در افعال، صفات و ذات است. و حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق رمضان را پوشانندۀ ذنوب معرّفی فرمودندکه 🔅《رَمَضانُ المُكَفِّرُ》🔅 (📚مستدرك الوسائل، ج7، ص: 544).
چنین غوغایی در روزۀ ماه مبارک رمضان است.
☘ و اینچنین است که در هر «شبِ» ماه مبارک رمضان دو رکعت نماز وارد شده است که چکیدۀ صیام آن روز، مسجّل به سرّ الصلوة این معراج در معنا شود! (📚در کتب ادعیه و از جمله کتاب شریف مفاتیح الجنان آمده است) که خواصّ مراقب بر رعایتِ این هبه هستند.
🔰 فرمودهاند:
در هر رکعت، بعد از حمد، 3 بار سورۀ توحید بایستی خوانده شود (به این سه مرتبه تلاوت سورۀ توحید؛ ان شاء الله توحید در مراتب سهگانه در وجود محقّق میگردد).
و چون سلام داده شد، چهار تسبیح خاصّ و هفت بار تسبیحات اربعه را بخواند (لطائف دارد!).
و در آخر بگوید:
🔻◉【سُبْحَانَكَ
🔻◉ سُبْحَانَكَ
🔻◉ سُبْحَانَكَ
💢 يا عَظِيمُ اغْفِرْ لِيَ «الذَّنْبَ الْعَظِيم»】
و نهایتاً ده مرتبه #صلوات بفرستد. که صلۀ مراتب عاشرۀ ایمانی است با باطن البواطنِ حقّ تعالی، یعنی حضرات مبدأ الوجود، ائمۀ اطهار علیهم صلوات الله.
⇪ 💢 《 الذَّنْبَ الْعَظِيم》؛
یعنی هرآنچه در صیامِ روزی که گذشت (صوم در فعل و صفت)؛ نهایتاً برای این بود که 《 الذَّنْبَ الْعَظِيم》 که انیّت من بوده به عظمتِ حقّ تعالی، پوشیده و کنار گذاشته شود و روزهدار ذاتی او باشم (صوم در ذات).
("طُوبَى لِمَنْ عَمِلَ بِسُنَّةِ الدِّينِ وَ اقْتَفَى آثَارَ النَّبِيِّينَ" / 📚غرر الحکم)
♻️ جمع بندی مطلب:
صیام، حقیقت تمام اشیاء است. و همۀ اشیاء، تکویناً و در نفس و کینونتِ خویش، ذاتاً صائم هستند و خدا را نشان میدهند و فریاد "نه مَن، بلکه تو" سر میدهند.
مؤمنین، به اختیار خویش و در نقطۀ مؤمن بودن، تکوین را به تشریع ممدود میسازند و جانشان میگوید:
ز هرچه غیر یــار،"استغفر الله"
ز «بود»ِ مستعــار ،"استغفر الله"
دمی کان بگذرد بی یادِ رویَـش
از آن دم بیشمـار، "استغفر الله"
(ملّا محسن فیض کاشانی -ره-)
"الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَخْلُقُ وَ لَمْ يُخْلَقْ
وَ يَرْزُقُ وَ لاَ يُرْزَقُ
وَ يُطْعِمُ وَ لاَ يُطْعَم"
(📚دعای افتتاح –
ماه مبارک رمضان )
#لطیفه_صیام_حقیقت_اشیاء
#احسان_الله_نیلفروش_زاده
↪️🆔 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
🔳 موجودات، خوردن و آشامیدن و زاد و ولد کردن و مانند آن را از آنجائی دارند که نقص دارند. مثلاً قوُت میخورند، چون صمدیّت و غنایِ در قوّت ندارند.
و دائماً از غنی مطلق ارتزاق دارند.
🔲 نقطۀ ارتزاق از حقّ تعالی در هر موجودی، نقطۀ فقر اوست.
🔲 موجودات، از ذات و صفت و فعل، فقیر مطلق هستند.
❂ روزه از فعل تا صفات، و سپس ذات لحاظ میشود.
روزه، در افعال یعنی نخوردن، ننوشیدن، زاد و ولد نکردن (کلاً مفطرات روزه در افعال).
🔻صائم با افعالِ روزه، ظهورات و تعیّناتش میرود. یعنی در افعالش فریاد میزند، "من نیستم و خدا هست (#توحید_افعالی).
🔻در صفات نیز، چون #صفات_رذیله را کنار میگذارد، نبودِ صفتیِ خویش و بودِ صفتی خدا را ظاهر میسازد (#توحید_صفاتی).
🔻و امّا در ذات؛
صائم در ذات، آن است که دائماً في نفسِهِ میگوید "اصلاً من نیستم که نیستم. بلکه خدا هست" (#توحید_ذاتی).
🔲 تمام اشیاء، في نفسِهِ چنین نِدائی را دارند. و في نفسِهِ و تکویناً #صائم میباشند.
🔹خداوند برای مؤمن، پرده از حقیقت و تکوین عالم برمیدارد و به روزه، او را نهی از مفطرات میکند که؛ "لا تأکُلْ" (نخور)، "لا تَشرِبْ" (ننوش)، "لا"، "لا و "لا" إلی آخر (سایر مفطرات).
👈 تا آنجایی که: "لا تکُنْ" یعنی نباش.
◻️ که در اصل از اوّل هم نبودی. که همۀ اشیاء فی نفسه "هالِكٌ" و "فان" هستند. امّا این نبودن را بپذیر.
خوردن و آشامیدن و زاد و ولد کردن و صفات دیگر که همه نقیصه و رذائل و ظهورِ انیّت انسان بود، در برابرِ انیّت او ، «ذنب عظیم» محسوب نمیشد.
◼️ #ذنب_عظیم ، انیّت انسان است.
⤵️ اگر برای انسان:
🔻◉ روزه در افعال؛ #توحید_افعالی را رقم میزند،
🔻◉ و روزه در صفات؛ #توحید_صفاتی را ترسیم مینماید،
🔻◉ روزه در ذات؛ #توحید_ذاتی را محقّق میکند.
⇦ 🔲 صیام خواصّ؛ کفّارۀ «#ذنب_عظیم» یعنی «انیّت» است.
همانطور که گناه در سه مرتبۀ کلّی فعل و صفت و ذات میباشد، ماه مبارک رمضان، پوشانندۀ ذنوب در افعال، صفات و ذات است. و حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بقول مطلق رمضان را پوشانندۀ ذنوب معرّفی فرمودندکه 🔅《رَمَضانُ المُكَفِّرُ》🔅 (📚مستدرك الوسائل، ج7، ص: 544).
چنین غوغایی در روزۀ ماه مبارک رمضان است.
☘ و اینچنین است که در هر «شبِ» ماه مبارک رمضان دو رکعت نماز وارد شده است که چکیدۀ صیام آن روز، مسجّل به سرّ الصلوة این معراج در معنا شود! (📚در کتب ادعیه و از جمله کتاب شریف مفاتیح الجنان آمده است) که خواصّ مراقب بر رعایتِ این هبه هستند.
🔰 فرمودهاند:
در هر رکعت، بعد از حمد، 3 بار سورۀ توحید بایستی خوانده شود (به این سه مرتبه تلاوت سورۀ توحید؛ ان شاء الله توحید در مراتب سهگانه در وجود محقّق میگردد).
و چون سلام داده شد، چهار تسبیح خاصّ و هفت بار تسبیحات اربعه را بخواند (لطائف دارد!).
و در آخر بگوید:
🔻◉【سُبْحَانَكَ
🔻◉ سُبْحَانَكَ
🔻◉ سُبْحَانَكَ
💢 يا عَظِيمُ اغْفِرْ لِيَ «الذَّنْبَ الْعَظِيم»】
و نهایتاً ده مرتبه #صلوات بفرستد. که صلۀ مراتب عاشرۀ ایمانی است با باطن البواطنِ حقّ تعالی، یعنی حضرات مبدأ الوجود، ائمۀ اطهار علیهم صلوات الله.
⇪ 💢 《 الذَّنْبَ الْعَظِيم》؛
یعنی هرآنچه در صیامِ روزی که گذشت (صوم در فعل و صفت)؛ نهایتاً برای این بود که 《 الذَّنْبَ الْعَظِيم》 که انیّت من بوده به عظمتِ حقّ تعالی، پوشیده و کنار گذاشته شود و روزهدار ذاتی او باشم (صوم در ذات).
("طُوبَى لِمَنْ عَمِلَ بِسُنَّةِ الدِّينِ وَ اقْتَفَى آثَارَ النَّبِيِّينَ" / 📚غرر الحکم)
♻️ جمع بندی مطلب:
صیام، حقیقت تمام اشیاء است. و همۀ اشیاء، تکویناً و در نفس و کینونتِ خویش، ذاتاً صائم هستند و خدا را نشان میدهند و فریاد "نه مَن، بلکه تو" سر میدهند.
مؤمنین، به اختیار خویش و در نقطۀ مؤمن بودن، تکوین را به تشریع ممدود میسازند و جانشان میگوید:
ز هرچه غیر یــار،"استغفر الله"
ز «بود»ِ مستعــار ،"استغفر الله"
دمی کان بگذرد بی یادِ رویَـش
از آن دم بیشمـار، "استغفر الله"
(ملّا محسن فیض کاشانی -ره-)
"الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَخْلُقُ وَ لَمْ يُخْلَقْ
وَ يَرْزُقُ وَ لاَ يُرْزَقُ
وَ يُطْعِمُ وَ لاَ يُطْعَم"
(📚دعای افتتاح –
ماه مبارک رمضان )
#لطیفه_صیام_حقیقت_اشیاء
#احسان_الله_نیلفروش_زاده
↪️🆔 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎