کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
318 subscribers
1.8K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.

༺֎ 《اســــرارِ #مگو》؛
«مَگوئیِ» وصفِ تو بود
֎༻


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/460
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🍃۞ حضرتِ «اللهﷻ» کیست؟

قرآن می‌فرماید:

💎 ﴿اللهُ لا إلهَ إلّا هُو﴾ 💎
📘 بقره، ۲۵۵

◉⇯⇦ «الله»؛ مبتدا، و «لا اله الّا هو»؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ «الله» ☜ «لا إله إلّا هو» است.
که «لا إله إلّا هو»؛ کلمۀ توحید است.
و مرتبه‌ای والاتر از آن در مراتبِ توحید؛
֎⫸ «لا هو إلّا هو» است.

💠 که در تحلیل:

«لا هو»؛ #جلال است.
«إلّا هو»؛ #جمال است.

🍃۞شخص حقیقی عالَم؛ اللهﷻ است، و همۀ عالم؛ آیات و جلواتِ اویند.
و توحیدِ او (❂☜«لا هو إلّا هو»)؛ عالم را بالحقیقة فراگرفته است.
بنابراین؛
֎⇦به همۀ عالم و امورِ آن؛ به «لا هو إلّا هو» یعنی؛ به «جلال و جمال»، بایستی نظر شود.

✿الغرض؛
❂☜به #معرفت نیز چنین باید نگریست.
𒆳
🌕معرفت در #جمال معرفت؛
֎⇦ معرفت در تعیّنِ «معرفت» است.‌
که از آن به «شناختن» یاد می‌شود.‌
و در عالم حدّ هم با آن سر و کار داریم که می‌گوییم:
"فلان امر را «شناختم»"

🍃۞پس معروف، در #جمال معرفت؛
❂☜ به جمال و تعیّنِ «معروف بودن» ظاهر می‌گردد.


🌑معرفت در #جلال معرفت؛
֎⇦ معرفت در لاتعیّنیِ «معرفت» است.
که از آن به «نشناختن» یاد می‌شود.
و در عالم حدّ می‌گوییم:
"فلان امر را «نشناختم»"، چرا که به هر نحوی از دسترسم خارج بود. بنابراین آن نشناختنی حدّی؛ خودش چیزی بود و شناخته شدن و نشدنش، امری دیگر.

🍃۞پس معروف در #جلال معرفت؛
❂☜ به جلال و لاتعیّنیِ «معروف بودن» ظاهر می‌گردد و گفته می‌شود که «#نشناختنی است».


🔆۞و امّا سخن و مطلوب ما؛ در عالم، #نور است. پس إن شاء الله از عالم حدّ و معیاراتش فاصله بگیریم و #بالنورانیة معرفت را طالب باشیم.

🔳 در عالم حدّ، «نشناختنی» برای جویندۀ آن است که اصلاً در میدانِ شناخته شدن نیامده. یعنی؛ مطلوبِ شناخته شدن، چیزی هست و نفس الأمری دارد، و معرفت به آن، نفس الأمرِ دیگری دارد. امّا چون مطلوب، در دسترس نیامده، پس شناخته نشده است.

🔆 امّا «نشناختنی در عالم نور»؛ خودش «نشناختنی» است. یعنی؛
֎⇦ نفسِ او؛ «نشناختنی» است. و نه اینکه چیزی هست و بعد از آنکه چیزی است، شناخته نمی‌شود.

[به لفظِ «#نشناختنی» بیان کردم که صفت باشد. و لطائف عمیق و معرفتِ اخصّی ورایِ آن خوابیده که بایستی به مدد الهی، در مقالی دیگر، شرح آن بیان گردد.]

●⇯⇦بنابراین؛
❂☜ هرچه عارف به «نشناختنی» نزدیک شد و مندکّ و فانیِ در آن گشت؛ عارفِ «نشناختنی» شد.
نه اینکه این عارف، نقص داشت که او را نشناخت. بلکه معروف؛ در جلالَتِ «معروف بودن» بود.
یعنی؛
❂☜ خودش #نشناختنی بود. نه اینکه برای مَن و شما «نشناختنی» بود. في الواقع؛ «نشناختنی» بود. بدین معنا که؛
֎⇦ جلالَتِ «المعروف» بود.

💦 اگر دست در آب فرو کردی؛ قدری درکِ تَریِ آب روزی‌ات شده. و اگر تماماً در آب فرو رفتی؛ تماماً مُدرِک آنی.

✿⇯⇦ به هر قدر که عارفِ آن کس شدی که «نشناختنی»؛ نفْسَش است (و بلکه نفْسِ «نشناختنی» ست)؛ مُدرکِ «نشناختنی» شدی.

معرفتِ «متعیّن»؛
֎⇦ در تعیّنِ معرفت است.

● اما معرفتِ «لا متعیّن»
(و بلکه معرفتِ «لاتعیّن»
֎⇦ در لاتعیّنیِ معرفت است و جلالِ خودِ «معرفت» می‌باشد.

● حالا؛ معروف و منظور و مطلوبِ ما؛
֎⇦ خودِ «لا تعیّنی» و خودِ «نشناختنی»، یعنی؛ «جلالتِ معرفت» می‌باشد.


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍃۞ با درکِ مقدّمۀ فوق، بخوانیم:

💎 ﴿إنّا أنزلناهُ في‏ لَيلَةِ القدر
وَ ما أدراكَ ما ليلَةُ القدر﴾ 💎

✾ همانا ما آن را در شب قدر نازل كرديم.
✾ و تو چه مى‏‌دانى شب قدر چيست.
📘سورهٔ قدر

֎⇯⇦ در حدیث برای آیات فوق می‌فرمایند:

🔻«اللّیلَةُ فاطمةُ وَ القَدرُ الله
فَمَنْ عَرَفَ فاطمةَ حَقَّ معرفَتِهَا
فَقَدْ أدْرَكَ لَيْلَةَ القدر
وَ إنّما سُمِّيَتْ فاطمةُ
لِأنّ الخَلقَ فُطِمُوا عَنْ معرفتِهَا» 🔺

«لیلة»؛ فاطمه (س) هستند و «القدر»؛ اللهﷻ.
پس کسی که فاطمه (س) را به حقِّ معرفتِ حضرتشان، شناخت؛
֎⇦ #لیلة_القدر را درک کرده است.
و همانا حضرتشان فاطمه (س) نامیده شده
زیرا مطلقِ «خلق» از شناختِ ایشان جدا شدند.


✿⇯⇦ کافِ «وَ ما أدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْر»؛
֎⇦ ضمیرِ #مخاطب است و سوی سخن به حضرتِ حقُّ الحقیق، سیّد المرسلین، خاتم الانبیاء، محمّدِ مصطفی (ص) است.

✿⇯⇦ائمۀ اطهار (؏) نور واحد هستند. بنابراین؛ درک نشدنِ «لَيْلَةُ الْقَدْر» برای حضرت رسول اکرم (ص) معنا ندارد!
[و به فنایِ در ائمّهٔ اطهار (؏)؛
این درک؛ برای طالبانِ حقیقی، جاری است.]‌

🍃۞ پس دقّت بفرمائید:
درک نشدن در آیۀ «وَ ما أدْراك ما لَيلَةُ القدر»؛
֎⇦ درکِ نشدنِ حدّی نیست.
بلکه سخن در نور، از نور، و برای نور است.
و این درکِ نشدن، به واقع؛
֎⇦ لاتعیّنیِ درک و معرفت است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


🍃۞ بنابراین؛
این نیست که هدف و غرضِ خلقت؛ شناختنِ مطلق آل‌الله (؏) باشد، امّا از آن طرف‌ بیان نمایند که درکِ حضرتشان ممکن نیست!
اینکه، نقضِ غرض است!

🔰 خودِ معروف؛
که «لیلة» است
و «#فاطمه» است (روحی لذکرها الفداء)؛
❂☜ نفسِ «نشناختنی» است.

[ دقّت بفرمائید که در اینجا صفتِ «نشناختنی» منظورم است، و نه اسمِ آن]


🔲 فطام؛ از شیر گرفتنِ کودک است.
که شیر در اینجا؛ علم و معرفت است.
فِطامة؛ مصدرِ این أمر است.
و‌ #فاطمه؛
֎⇦ اسم فاعلی است که صفتِ حالیهٔ این مهمّ است.
و فِطامة؛ از «فاطمة» (س) است که فِطامة است.
و‌ فِطام، رشحاتی از جلواتِ حضرتشان ...


◉⇯⇦ اگر حضرتِ «هوﷻ»؛ غیب الغیوب است و «هوﷻ» بودنِ او؛ اسمِ عَلَمی برای غیب الغیوب بودنِ اوست؛
❂☜ #فاطمه (س)؛ که نفسِ #جدائی هستند و نفْسِ بریدن؛ هویّت و غیبوبَتِ مطلقۀ حضرت «هوﷻ» هستند.

✿⇯⇦ حضرتشان بَتول می‌باشند. یعنی؛ مبالغۀ «بریده»، بلکه نفْسِ «بریدن» هستند.
نه از ضعفِ دیگران چنین باشند. همان طوری که «هوﷻ» از ضعفِ دیگران غیب نبود. ضعفِ دیگران، بعد از این دقائق معنا می‌شود.


🍃۞ عارف، در نقطۀ «معرفت»؛ فانی در «معروف» است.
و در حقیقت؛ به اندازۀ معرفتش، جلوه‌ای از «معروف» است.
یعنی؛ «معروف» به جلوۀ «عارف»؛ رخی عیان می‌کند.

◉⇯⇦ حالا؛
معروف و مطلوبِ منظورِ ما؛
❂☜ نفْسِ «#جدائی» است.

🍃۞ فرض کنید می‌خواهند نفسِ «جدائی» را بشناسند.
چه می‌شود؟
֎⇦ در درک و معرفت به ایشان؛ غرقۀ در نفسِ «جدائی» شدند، و عارف که ظهورِ معروف است؛ «جدا شده» گشت.

✿⇯این؛ معرفت و درکِ حضرت فاطمه (س) است که؛
֎⇦ «فُطِموا عَنْ معرفتها»
از معرفتشان، جدا و بریده‌اند.

🍂۞ و این؛
معرفت در جلال و لاتعیّنیِ «معرفت» است.


🔰 اشاره‌ای دیگر در مورد دو دسته از احادیث:

➊ قیامت؛
حضرت فاطمه (س) از خداوندﷻ شناخته شدنِ قدر و منزلتشان را برای خلائق طلب می‌کنند (📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏8، ص52).
ایشان که حقیقتِ مدعوّ و داعی و دعا هستند؛ استجابت، جلوه‌ای از جلواتِ حضورِ خودشان است. بنابراین؛
بایستی قدرِ حضرتِ «لیلة القدر (س)» معلوم گردد.
چه می‌شود؟☟

➋ قیامت؛
منادی با صدایِ بلند ندا می‌کند:

🔻«غُضُّوا أبصارَكُمْ حتّى تَجُوزَ
فاطمةُ بِنْتُ محمّد (ص‏)» 🔺

✾ دیدۀ [إنّیّت] بر هم نهید،
تا فاطمه دختر محمّد (ص) بگذرد.

📚 الأمالي؛ للصدوق، ص۱۸


👁‍🗨⫸ غَضِّ بصر برای معروفِ حدّی - که در عالم حدّ است، و صرفاً در جمالِ معرفت و «معروفْ بودن» است -؛
֎⇦ موجبِ عدمِ شناخت است. یعنی؛ اگر به کسی در عالم حدّ گفته شود: حواس ظاهری و باطنی‌ات را تعطیل کن، آیا می‌شود که شیئی حدّی را بشناسد؟!
▣ هرگز.

❂☜ امّا #معروف وقتی در جلالَتِ «معروفیّت» بود؛ شناختنش به غضِّ بصیرت و إنّیّت است.
پس بایستی میّت شوی. بایستی إنّیّت تو بروَد تا معروف در تو بِرویَد.
#نباش، تا حضور «معروف»، تا «تو»یِ عارف؛ معلوم گردد، چنان که می‌فرمایند:

🔻 «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي» 🔺
✾ هرکس بمیرد، مرا رؤیت کند.
📚الأمالي؛ للمفيد، ص۷

⇯֎ چرا که برای هر درکی؛ مُدرِک در نقطۀ درک (که حضراتِ واسطۀ مطلقه؏ هستند) فانی می‌شود، و به قدرِ فنایش، حظّ از درک در تعیّنِ مُدرَک دارد.
֎⇦ و از آنجا که در موضوع درکِ لیلةالقدر؛ مُدرَک؛ لا تعیّن و بلکه نفسِ «لا تعیّنی» است. بنابراین؛ امرِ به غضّ بصر می‌شود.


🔰 و کلامِ آخر:
֎⇦ حجّة الله با دوئیّت و تعدّدِ کثرتی سازگار نیست. و اگر حجّت، متعدّدِ عددی شد؛ «مَن له الحجّة» (یعنی؛ خداوندﷻ) [اَلْعَیاذُ بالله] متعدّد است.

✿⇯⇦ حجّت حقّﷻ؛ صمدیّتِ حقّﷻ است و کنار و پهلو ندارد، و از این رو؛
֎⇦ #بالغه و رساست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎 ﴿قُلْ فَلِلّهِ الحُجّةُ ❂☜ البالِغَة﴾ 💎
📘 انعام، ۱۴۹


✿⇯⇦ تعدّدِ حُجَج الهی (؏)؛ تعدّد نوری است.
و ائمّۀ اطهار (؏)؛ نور واحدی هستند که به چهارده جلوه، متجلّی هستند.

֎⇯⇦ با این معرفت، به حدیث ذیل دقّت بفرمائید:

🔻 «نحنُ حجّةُ الله عَلَى الخلق
و فاطمةُ حجّةٌ علينا»🔺

✾ ما آل‌الله (؏) حجّت بر مطلقِ خلق هستیم،
و فاطمه (س) حجّت بر ماست.

📚عوالم العلوم، ج‏ ۱۱، ص۷


🗨⫸ حجج الهی، ائمّۀ اطهار (؏)؛
֎⇦ «سرّ الله» هستند.
(📚بحار الانوار، ج‏۹۹، ص۶۴)


֎⇯⇦ در تحلیل بیان می‌شود:

✿ اگر همۀ حجج الهی (؏)؛ تعیّن و جمالِ «سِرُّ الله بودن» هستند؛ حضرت فاطمه (س) که حجّتِ بر حجج الهی (؏) می‌باشند؛
֎⇦ لاتعیّنی و جلالِ «سِرُّ الله بودن» هستند.


֎⇯⇦ که حضرت فاطمه (س)؛
❂☜ مگو بودنِ سرّ الهی، و سِرّ مگویِ الهی‌اند ...



🔥 لعن ازلی و ابدی خداوندﷻ
بر قاتلین حضرت فاطمه (س)
عمر و ابابکر ملعون و تابعینشان 🔥



🏴🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لا_تعینی_معروف
#معروف_در_جلالت_معروف



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Forwarded from کانال رزرو 9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسمه تعالی شانه و جلت عظمته

        انا لله و انا الیه راجعون

حضور محترم مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام
   جناب آقای محمد قربان خانی کربلایی

بدین وسیله درگذشت مادربزرگ صالحه
جنابعالی را خدمت شما ، کانون معزی و
تمامی بستگان تسلیت عرض می نماییم.


دیوانگان حضرت زینب
سلام الله علیها اصفهان
  جمادی الاولی ۱۴۴۵
         آذر ۱۴۰۲
.

🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستی‌آفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَری‌شأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء؛ فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.

شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت؛ مانع از مشروح‌گفتن. پس به پریشان‌گوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...

‎‌‌‎─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─

تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر؛ خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.


🔳 شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهٔ تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» می‌باشد.

(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)

🔳 به میخِ گداخته‌ی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعله‌ی نارِ #کثرت و‌ #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت؛ مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه؛ منجلی است،
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُ‌ الشتّات» بودنِ #اطلاق،
#جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت می‌گیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).‌

دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچه‌ای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق [بدین معنا که؛ تا نقطه‌ی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف می‌آورند و مجال می‌دهند] احراقِ باب می‌کند.🔥

🔳 #باب [که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است]؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُ‌الله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُ‌الله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُ‌الله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.

💠 حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها [که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت می‌باشند]؛ دربانِ موجِد «باب‌ُالله، بابِ بیتُ‌الله، و [بلکه] الله» می‌باشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهٔ #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.

🔥 دوّمی ملعون؛ نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم‌، بلکه #دمادم حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها را شهید می‌سازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.

🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...


◆◈◆◈◆رشحه‌ای از شرح!◆◈◆◈◆

🍁 تمام اشارات فوق، بابی است از سخن‌های معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در شبِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
🔥📌فقط اشاره‌ای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔳

🔥 نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.

🔹نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حُبّ الله نارٌ ».
🔸نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.


☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:

🔹 الله = «لا هو الا هو» = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبِّ «لا هو الا هو»

🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله وجود دارد، و حبّ به او، بعد از وجود داشتنِ «الله» است.

🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
«حبّ الله»؛ اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.

هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.

نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ «حبّ» متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ «بغض». بلکه جامع است و همان #اطلاق می‌باشد.

🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق؛ جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ «هــو»ی غیب الغیوب را منصهٔ مظلومیّت، نمایان ساخت.

🔲 تمامِ «#هو»ی غیب، در «#آه »ِ شهود، متجلّی است.
«#آه » همان «#هو»ست، که؛ در تأویلِ «هو»، می‌فرمایند(ع):

◾️الْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ ؛📚التوحيد للصدوق،ص۸۸ 』◾️

[در سیر سالک] هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.

در اسم عَلَمِ «هو»؛ اگر واو ِجلال، در ابتدا آمد و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچاره‌ات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .

در تحلیل؛
«هو»قوسِ صعود است و «آه» قوسِ نزول.

«هو»ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به «آه»ِ قوسِ نزول، رجعت می‌کند که؛

#آه در تحلیل؛ «ا» و «ه» می‌باشد.
«ا»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).


«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.

🔲 «آه‌» از سویدای دل می‌آید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و‌ جز بی‌قراریِ «#هو» نمانده. از آن مکانت که بیچاره‌اش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند می‌شود، و می‌شود «#آه» ...

🔲 «#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.

📌 #مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطه‌ای است که ضربه به آن می‌زنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.

محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.

آه ...😭

ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها


📌 دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت می‌رساند.

📌 #مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )

#سامری از ریشه‌ی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه 👈🏻 خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.




ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز
او خورد زمین و من بُریدم آن روز
از پهلویِ میخ کوبِ زهرا آن روز
با دستِ خودم میخ کشیدم آن روز 💧

🍂 وامصیبتاه!
یا زهرا سلام الله علیها 💧



إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعینشان باشید.

🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الأشرار، لا تعدّ و لا تحصی




#مسمار_عداوت

#موجد_باب_بیت‌الله
#موجد_باب_الله
🔔 #موجد_اطلاقی_واجب
#آه
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/465
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفته‌اند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!

از جمله این کلمات، #جانشین و #جانشینی است.
(⇦ ر.ک: #سخن_سیزدهم_حقیقة_التوحید در #کانال_معرفة_الحق.
آدرس: 👈 https://t.me/ehsannil3/277)

💠 جانشینِ حقیقیِ شخص؛ آن است که در تمام مراتبِ وجودی (یعنی #ذات، #صفت، #فعل، #اثر) جانشینِ او باشد.
و این، ممکن نمی‌شود، إلا اینکه؛
👈 جانشین حقیقی؛ نفس و خودیّت مستخلفٌ عنه است.

⊱⟤ اشکال؛
اگر نفسِ یک نفر، جانشینِ اوست؛ دیگر چه لزومی به مطرح کردنِ «جانشین» است؟! یکباره بگوئیم؛"خودِ او"، و اصلاً سخنی از «جانشین» و «جانشینی» به میان نیاوریم!

🔅 پاسخ:
این معرفت، فقط بالنورانیّة حاصل می‌شود.
این «خود» را در حدّ خلوَت (حدّ اطلاق) تصوّر کردید که با کثرتِ حقیقی و اطلاقیِ «خلافت»، «مُستَخلَفٌ عَنه»، و «خلیفه» نمی‌سازد. وقتی یگانگی، اشدّ باشد، «مُستَخلَفٌ عَنه» در خلیفه، ظاهر می‌شود و این ثنویّتِ مستخلفٌ عنه و خلیفه؛ کثرت نوری (کثرت حقیقی و اطلاقی) است که مؤکّد وحدت نوری است و نه خلافِ آن.

🔻
مطالعه و تدبّر و تأمّل در مبحثِ #اطلاق و #عینیت_شخصی بر خوانندگان توصیه می‌شود. رجوع شود به؛
https://t.me/ehsannil3/291 👈
https://t.me/ehsannil3/299 👈
🔺
▪️چون در عالمِ کثرات؛ نفوسِ در تعدّدِ ظلمتی‌اند و از یکدیگر جدا هستند و منفک از هم قلمداد می‌شوند؛ جانشینِ حقیقی برای افرادِ عالَم کثرات ممکن نیست. و جانشینی در عالَم ظلمت و کثرت؛ تسامحتاً «#جانشین» خوانده می‌شود.

▪️جانشین در عالَم کثرت؛ فقط در مرتبه‌ای از مراتبِ دانیِ وجود (مثل فعل)، می‌تواند محقّق شود.
یعنی مثلاً معاونِ یک فرد که به عنوان جانشینِ او در امور است؛ صرفاً در مرتبۀ فعل، و آن هم در بعضی از افعال و امور رئیس خود، جانشینِ اوست. و حتّی در مرتبۀ «فعل» هم جانشینِ مطلقِ مستخلُفٌ عنهِ خویش نیست.

بنابراین مسامحتاً این معاون را جانشینِ رئیس می‌خوانند. و این لغت، آنطور غاصبانه بکار گرفته شده است که از لطافت و حقیقتِ جانشینی (که جانشینی و خلافت در عالَم نور است) اذهان را دور کرده است.

🔔 الغرض؛
جانشینِ حقیقی، - تنها و فقط - جانشینیِ شخصِ حقیقیِ عالم (یعنی حضرات آل‌الله؏) برای خودشان است.

ائمۀ اطهار(ع) که جانشین و خلیفۀ باریتعالی هستند؛ از آنجائیست که نَفْسِ حضرت حقّ می‌باشند. و از این رو، به عینِ شخصی، و در همان مقامی که حضرات آل الله(ع) خلیفۀ خداوند متعال هستند؛ دقیقاً و عیناً و شخصاً خداوند متعال، خلیفۀ نفسِ خویش یعنی ائمۀ اطهار(ع) است.
که در روایات متعدّدی، حضرت رسول اکرم (ص) به اهل بیت مطهّرشان (ع) می‌فرمایند:

👈♦️ «اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم في المحيا و الممات»♦️
(📚تأويل الآيات، ص۷۲۷)
(📚تفسير كنز الدقائق، ج۱۴ص۷۶)



🌱 مقدّمه فوق، مَقْدَمِ بیانی از دلباختگی و عرضِ ارادت به ساحت ملکوتی آن والامقامی‌ست، که از شدّتِ قرب و فنا به حقیقت و مقتدایِ خویش؛ پرهیز از بردنِ اسم خود داشت!
حضرت فاطمی منسَب، والا شوکت، مرآة المرایا، فاطمه أمّ البَنین سلام الله علیها.

🔅 هرچند مقامِ معنایِ مطلبی که خواهید خواند، آنچنانی است که بایستی در استعاره و کتمان، ایهام و تشبیه و امثال، طوری جاری شود تا بیانِ آن، به طعنۀ اهل ظاهر مخدوش نگردد؛ ولی به سفارش بعضی از محبّین، رعایت بینابینی میشود و گوشه‌ای از آن حقیقت، قلمی میگردد.
إن شاء الله آن بزرگوارانی که مطالب #کانال_معرفة_الحق را هنوز به استماعِ دلْ نخوانده، و یا به قبولِ نفسشان مؤکَّد نگشته؛ مرحمت نمایند و ابتدائاً مطالب کانال مذکور را به تدقیق و تأمّل مطالعه فرمایند ...


قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر

°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍃 حضرات آل الله علیهم السلام جانشینی دونِ خودشان ندارند.
چرا که از صمدیّت، نفس واحده بودن، و کمالِ مطلق بودنشان؛ جا برای کسِ دیگری نیست. بنابراین کسی جز حضرتشان، جانشین‌شان نخواهد بود. و آن یکتا وجود؛ هردَم به جلوه‌ای در مقام و سریرِ «جانشین» متجلّی میگردد.
👁‍🗨 پس با این منظر تماشا کن.


🔳 پیشتر در بیان‌هایی در مورد #اسم_توقیفی و توقیفی بودنِ اسماءِ حقّ، که از انحصار بودنِ أسماء الحسناست(ع)؛ توضیحاتی بیان شده است.
(مثلاً ر.ک: 👈 https://t.me/ehsannil3/186)

و در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الإلهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔳

🍁 و امّا ...

بعد از شهادت مظلومانۀ حضرت فاطمه سلام الله علیها،
[با آدابی خاصّ] حضرت «امّ البنین» سلام الله علیها به همسری حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام در آمدند. بدین صورت که حضرتِ «عِلم الله»عزّوجلّ، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام از برادر خویش، جناب عقیل، خواستند که :
بانویی را جستجو کن که از نسل شجاعان باشد تا با او ازدواج کنم و برایم پسرانی شجاع به دنیا آورد.

(📚الصحیح من سیره الإمام علی؏ ، ج۱، ص۲۶۵)

که چه شود؟
که این فرزندانِ شجاع در کربلایِ حقیقت، یاور حضرت سیّد الشهدا(ع) باشند.
(لطائف این خصوص بسیار است، و بحمد الله بعضی از آن در مقالات «یوم الطفوف» در همین #کانال_اللطائف_الالهیة ارائه شده است)

🔔 خوب دقت بفرمائید که حضرت فاطمه امّ البنین(س)؛ به محوریّتِ اُمّیَّت برای فرزندانی که فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهدا(ع) هستند، همسرِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌شوند.
قبلاً در مورد حضرت وفا، اباالفضل العباس(ع) در مقالات متعدّدی لطائفی روزی شده و بیان گشت که حضرتشان نقطۀ اتصال و فنایِ تمام اسماء باریتعالی به [و در] اسمِ مستأثر (یعنی حضرت سیّدالشهدا؏) هستند.

(مثلاً رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil2/259)


🔅هر اشاره‌ای از خاندانِ نور، نورِ این خاندان است و #بالنورانیة بایستی معرفت به آن حاصل گردد و این قوّت بایستی در تمامِ شئونات و رفتار و کردار و مناسبات و منسوبین به حضرات آل‌الله؏، سرلوحه‌ی بینش قرار گیرد که می‌فرمایند:

💠«نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ «لَا يُقَاسُ» بِنَا أَحَدٌ»💠
ما اهل بیت؏ هستیم که [بطور مطلق] احدی با ما قیاس کرده نمی‌شود.
(📚عيون أخبار الرضا؏، ج‏۲، ص۶۶)

بنابراین؛ دست از غیر آل الله(ع) بشوی و بدون اینکه شأنی از شئوناتِ حضرتشان را با کسی قیاس کنی؛ برایِ یافتن معرفت، همّت نما!

🔆 اسمِ مبارک حضرت «أمّ البنین» (سلام‌الله‌علیها) "#فاطمه"، و لقب حضرتشان؛ «امّ البنین» است.

أُمِّ کدام بنین؟
آن #شجاعانی که قرار است فَدوی و فانیِ در حضرت سیّدالشهداء؏ در کربلاء باشند وُ از آنجا که فرزندِ حقیقی؛ سرّ حقیقیِ والد است (الوَلدُ سرُّ أبیه)؛ پس این فرزندانِ شجاع؛ ظهورِ فدوی بودنِ حضرت أمّ البنین (س) هستند.

🔆از طرفی؛
لقبِ حضرت فاطمة الزهرا (س)؛ «أمّ أبیها» می‌باشد.
أمّ کدام پدر؟
حضرت خاتم‌الأنبیاء (ص)؛ که "حسینُ منّی؏ و أنا مِن حُسین؏" می‌فرمایند. هم‌ایشان که أبِ مطلق و مطلقِ أب هستند. و به حکمِ الوَلدُ سرُّ أبیه؛ ابّ به بنین ظاهر است. و بنین هم به حکمِ آن که وجودشان از أب است؛ فانی‌ِ در أب هستند.

نتیجه آنکه؛
چون #أب در #بنین (فرزندان)؛ ظاهر است، پس=> أمّ‌أبیها(س) هم در أم‌البنین(س)؛ ظاهر هستند.
و چون #بنین در #أب فانی‌اند؛ پس=> أم‌البنين (س) در أم‌ّأبیها(س)؛ فانی هستند.

بنابراین؛
جانشینِ حقیقیِ حضرت فاطمةالزهرا (س) - که امّ‌الحسین؏ و «امّ ابیها» هستند -؛ حضرت فاطمه «امّ البنین» می‌باشند که أُمِّ فدویانِ حضرت امام حسین؏ در کربلا می‌باشند و #بالنورانیة؛ این خودِ حضرت "فاطمه‌ی امّ ابیها (س) هستند؛ که در جانشینشان، به «امّ البنین» بودن ظاهر می‌شوند.

🔴 إن شاء الله روشن باشد که چه بیان می‌شود!
به لطف خدا؛
وجهی از وجوهِ تسمیه‌ی «امّ البنین»، با تمسّک به حضرت فاطمة الزهرا(س) بیان شد.

🔆 از منظری دیگر؛
حضرت «امّ البنین» (س) به جانشینِ حقیقیِ حضرت أم‌ّأبیها (س) بودن؛ مطلقِ "بنین" را «أمّ» می‌باشند؛ چنان که حضرت «امّ ابیها» (س)؛ مطلقِ "أبّ" را «امّ» و اصل و ریشه‌اند.
بنابراین؛
به عینِ شخصیِ اینکه بنین (فرزندان)، سرّ پدر هستند، و "أبّ" به "بنین"ِ خود ظاهر است و فرزندان، دنباله و ظهورِ پدرشانند؛
🔅"امّ البنین"(س) هم سرّ "امّ ابیها"(س) هستند که ظاهر شده‌اند.


🍀 در چهار پسر بزرگوار حضرت «أمّ البَنین»(س) ، حضرت أبا الفضل العباس؏؛ «رَبیع» و جانِ سه فرزند دیگرند و به عبارتی؛ «اسم مستأثر» برای سه فرزند دیگر می‌باشند.

⏎❖ حاصل آنکه؛
به عین شخصیِ این حقیقت که «بَنین» دائماً در «ـأبّ» فانی‌اند؛ حضرت «أمّ البنین» (س) دائماً در حضرت «أمّ أبیها» فاطمةالزهرا (س) فانی هستند. چنان که حتّی می‌فرمایند:
مرا به 《فاطمه》 صدا نزنید. که این امر▣⇦ بیانی از فنایِ در مسمّای خویش بودنِ حضرتِ أمّ البنین (س) است.

⇦◈ به عین شخصیِ حقیقتی که بیان شد؛ رَبیعِ فرزندان حضرتِ أمّ البَنین(س)، یعنی؛ حضرت أبا الفضل العباس؏، دائماً فانی در حضرت أباعبدالله؏ هستند. که این فنا از آن قوّتی است که حضرت «أمّ البَنین»(س) دائماً در حضرت «أمّ أبیها» فاطمه زهرا (س) فانی‌اند.

و اصلاً خلقتِ حضرت 《أمّ البنین》 (س) به 《"أمّ البنین"بودن》 است.
و «بَنین»، بیرون از شخص حقیقی ایشان نیست.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔳

🍂 عالَم، برای اهلِ ظاهر؛ جز ظواهر چیزی نیست.
امّا حقیقت، از باطن البواطن، تا ظاهر الظواهر؛ به قوّت، ممدود است. و هادی؛ آن کسی است که از قشر، به قشر نماند. بلکه لُبّ را دریابد.

◉ الغرض؛
به عینِ شخصیِ این حقیقت که حضرت أبا الفضل العباس؏ برای حضرت سیّد الشهداء؏ خلق شده‌اند و فانی در ایشان و ظهور ایشان هستند؛ حضرت «أمّ البنین» (س) برای حضرت «أمّ أبیها» فاطمةالزهرا (س) خلق شده و فانی در حضرت فاطمه زهرا(س) بوده، و ظهور و خلیفه‌ی‌شان می‌باشند.


🍂 اینچنین است که حضرت امّ البنین(س)، بعد از عاشورا و شهادت خاندانِ الهی؏، هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه، به بشیر (فرستاده‌ی امام سجّاد؏) فرمودند:

"ای بشیر! از اباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام چه خبری داری؟"

بشیر عرض کرد:
خدا به تو صبر دهد که عباس؏ تو شهید شد.

امّا حضرت ام‏ّ البنین(س) فرمودند:
[بس کن!] از حسین علیه‌السّلام مرا خبر بده!

بشیر خبر شهادت بقیه‌ی فرزندان او را یک به یک اعلام کرد، امّا ... امّا امّ ‏البنین(س) پیوسته و با حالِ بیقراری می‌فرمود [بس کن!] از امام حسین علیه‏‌السّلام خبر بده؟ حالِ مولایم حسین؏ چطور است ؟

🔻"یا بشیر!
أخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِالله علیه‌السّلام
اَوْلادِی وَمَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه‌السّلام
..."🔺
ای بشیر!
مرا از ابا عبد الله الحسین علیه‌السّلام با خبر کن.
فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای اباعبدالله‌الحسین علیه‌السّلام باد.💧

اینجاست که چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیه‏‌السّلام را به آن ظهورِ حضرت امّ ابیها فاطمۀ زهرا (س)، یعنی؛ حضرت «امّ البنین» داد؛ حضرت امّ البنین(س) صیحه‌ ای کشیدند و در حالِ بیقراری فرمودند:

👈 ▪️"قد قَطّعتَ نیاطَ قلبی"▪️
رگ قلبم را پاره کردی.💧

و سپس صدا به ناله و شیون حضرتشان(س)، آسمانِ حقیقت را گسست.

(📚 ریاحین الشریعه، ج۳، ص۲۹۴)


🍃 رفیقاً!
اهل ظاهر را رها کن!
🔆 وقتی سخن از خاندانِ نور(ع) است؛ همّتی نورانی کن و فقط به نور، محضرِ این خاندان مشرّف شود که 『المؤمنُ ینظرُ بنور الله』 .


🔻 توضیح نمی‌خواهد، ولی این بیان‌ها، شوری و اظهارِ ادبی برای حضرتشان(س) است:🔻

✿ فرمایش حضرت أمّ البنین(س) جلوه‌ی حقیقتِ ایشان است. این کلمات یعنی؛
▣ من خلق نشده‌ام إلّا برای حضرت أمّ أبیها (س) و سرّ ایشان یعنی حضرت سیّد الشهداء؏.
▣ و علّتِ خلقتِ چهار فرزندم؛ ⇦ 《فدویِ حضرت أباعبدالله؏ بودن》 است.

اگر حضرت سیّد الشهداء؏ اسم مستأثر و ذاتیّتِ و نفسِ باریتعالی هستند؛ چهار فرزند حضرت امّ البنین (س)، به مصدریّتِ حضرت ابالفضل العبّاس؏، ارکان اربعه‌ای می‌باشند که عالَمِ اسماء، جلوه‌ای از جلواتِ ایشان است.

(🔔 رجوع شود به سخن پنجم از مقالات 《«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!》 به نام 《حضرتِ وفا ؏؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله》 به آدرسِ 👈 https://t.me/ehsannil2/259 )


🔻
( ⚠️ عزیزا!
اگر بینشِ حدود هنوز مانده و معیاراتِ تعیّنات و عالَم ظاهر هنوز جولان می‌دهد؛
برای مسدود نشدنِ راه معرفت، از خواندنِ باقیِ این کلمات صرفنظر بفرما!
إن شاء الله به چنین ادبی، راه معرفت برایت مفتوح خواهد ماند.)
🔺

🍃 دل شوریده نَه از شورِ شراب آمده مست
دین و دل ساقی شیرین سخنم بُرده ز دست

💧 سخن، به میوه‌ی دل حضرت امّ البنین(س) یعنی حضرت ساقی، اباالفضل العباس؏ رسید.


🔰 ارکان اربعه؛ آب، خاک، آتش و باد است.

💦 که به بیانی؛ خاک و آتش و باد، فانی در #آب است.
کدام آب؟
#آب، مهریه‌ی حضرت امّ ابیها فاطمة الزهرا (س) است.
که مَهریه، مِهر است و عُلقه، و مطلقِ اتّصال و حیات.

💧سقّای تامّ آب، کسی نیست جز آن که خودش آب است. که اصلاً سقایتِ مطلقه، آن است که ساقی و مُستَسقی و آب؛ جلواتِ او باشد.
و ساقی، دائماً خود به خود، سقایت داشته باشد و عالَم که همه بر سفره‌ی حیاتِ آب، زنده‌اند؛ انشائی از سقایتِ مطلقه‌ی او باشند.

👁‍🗨 پس ساقی، آن وقت در اطلاق است، که سقایتِ خویشتنِ مطلقِ خود می‌کند. و بلکه سقایت را مُنشئ است و ساقیِ سقایت باشد و مصدرِ آبِ حیات و حقیقت، که مصدرِ تمام فضائل است.
مصدرِ فضائل؛ یعنی أبّ و پدر آن باشد ...

او؛ «أبــا الفضل» است.
پدرِ تمام فضائل، ساقیِ سقایت، ساقیِ آب.
و بلکه به وحدتِ حقیقت و نفس؛ ساقیِ اهل البیت؏ است.

💧حضرت أبا الفضل العبّاس؏، فرزندِ فاطمه أمّ البنین(س)، که جانشین و جلوه‌ی حضرت فاطمة الزهرا(س) هستند؛ فرزندِ سقایِ خویشتنِ خویشند.


"الْحَمْدُللهِ الَّذِي لَهُ الْفَضْلُ عَلَى مَنْ أَطَاعَهُ"
(📚 الدروع الواقية، ص١٨٧)





#ام_البنین_ظهور_ام_ابیها علیهما السلام
#الولد_سر_ابیه

🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
بسمه تعالی شانه و جلت عظمته

              ده‌ شب نورانی
از شهادت بانوی ادب تا تجلی بانوی آب

به نیابت حضرت ولی عصر عجل الله
تعالی فرجه الشریف و تعجیل در فرج

به روایت : حجه الاسلام و المسلمین
    حاج شیخ محمد رضا حججی
و

       حجه‌الاسلام‌ و المسلمین
     سید عباس حسینی هرندی

‌مداحی مداحان اهل ‌بیت‌علیهم ‌السلام

از دوشنبه ۰۴ الی چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲
                 از ساعت ۱۸:۳۰

   اصفهان - میدان لاله - خیابان بعثت
خیابان ابوریحان(غرب)-کوی۱/۱(فدک)
           #برادران_و_خواهران

واتس اپ:
https://chat.whatsapp.com/KEe6504OSlS57GZ9aWRJrw

اینستاگرام:
https://instagram.com/divaneganezeinab?igshid=MzNlNGNkZWQ4Mg

تلگرام:
https://t.me/divaneganezeinab

ایتا:
https://eitaa.com/divaneganezeinab

سروش:
https://splus.ir/divaneganezeinab

روبیکا:
https://rubika.ir/divaneganezeinab

بله:
https://ble.ir/divaneganezeinab