کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
318 subscribers
1.8K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🕋

🔰 قدم سوّم؛
«قبله چیست؟»

۞ قبله، بالإشاره؛
❂☜جلوه‌ی #مکانت تا #مکان «اقبالِ مطلقه‌ی وجوه» است.
بدین معنا که؛
اطلاقِ «قبلة الله(؏)»؛
قبله‌ی مطلق را - که مکانتِ اقبالِ موجودات است -؛ تا قبله‌ی ظاهری - که مکانِ اقبالِ ظاهری است -؛ ممدود می‌سازد.

۞ توضیح اینکه؛

■ قبله در عالَمِ حدّ و قِشر و ظلمت؛
❂☜ ماندن در حدّ «اقبال» است.
بدین معنا که؛
اگر کسی اقبال به أمری از أمورِ حدّی داشته باشد؛ از سایر أمور، غافل می‌شود. بنابراین؛ چنین قبله‌ای، در نفسِ اقبال به سویش؛ إدبار و غفلت از سایر أمور را با خود به همراه دارد.

● امّا قبله در عالَمِ بی‌حدّی و لُبّ و نور؛
❂☜ رفتن در لُبِّ #اقبال است.
پس؛ در مورد قبله‌ی لُبّی و نوری؛
به هر طرف که رو کنی ☜ جز او را نیابی. که قبله‌ی حقیقی؛ حیات و نفسِ «رو کردن»ها و «اقبال»هاست.

۞ حضرت امام محمّد باقر (؏) می‌فرمایند:

💫 «لَا صَلَاةَ إلّا إلَى الْقِبْلَة»
❖ هیچ صلاتی نیست، إلّا اینکه رو به قبله است.

۞ بعد؛ راوی، عرضِ سؤال می‌دارد:
💫 «أيْنَ حَدُّ الْقِبْلَة؟»
❖ حدّ قبله کجاست؟

❂☜ و حضرت (؏) می‌فرمایند:
🔻«مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ
قِبْلَةٌ كُلُّه‏»
🔺
❖ ما بین مشرق و مغرب؛ همگی قبله است.

❂ ظاهرِ قبله که یک محلّ مشخص است و آن؛ کعبه است، امّا مراد از «مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه‏» آیا همه‌ی عالَم نیست؟!

۞ از «همه‌ی عالَم»؛ خیر. بلکه از شخصِ حقیقیِ «قبلةُ الله»(؏) که مطلق و فراگیر است؛ بله.
❂☜ به لطف خدا؛ شخصِ حضراتِ «قبلةُ الله(؏)» را باید شناخته شود، تا حقیقتِ قبله، درک شود.
قرآن می‌فرماید:

🔆『وَ للهِ المَشْرِقُ وَ المَغْرِبُ
فَأيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ
إنَّ اللهَ واسِعٌ عَليمٌ』
🔆
❖ و مشرق و مغرب از آنِ خداوندست.
پس به هر سوئی که رو كنيد؛ همان جاست وجه خداوند ...
که خداوند؛ وسعت دهنده‌‌ی علیم است.
📗 بقره، ۱۱۵

۞ و حضرت امام محمّد باقر (؏)، ذیلِ این آیه می‌فرمایند:

🔆 «نَحْنُ وَجْهُ الله» 🔆
❂ مائیم وجه خداوند.
📚 بصائر الدّرجات في فضائلِ آلِ محمّد (ص)، ج‏۱، ص۶۱

۞ بنابراین؛
❂ به مطلق بودنِ شخصِ حضراتِ وجه‌ُالله(؏)؛ «مَا بَيْنَ المَشْرِقِ وَ المَغْرِب» ☜ «قِبْلَةٌ كُلُّه‏» می‌باشد. و این مطلب؛ أمری تدریجی و حدّی نیست، بلکه به مطلقِ عَلَی الإطلاق بودنِ شخصِ حضراتِ «قبلة الله(؏)» ☜ أمری بسیطه و مطلق است و تمام امر مربوط به حضرتشان(ع)؛ في الواقع، محقّق است و فعلیّت دارد.

۞ چون حضراتِ «قبلةالله(؏)» حتّی از اطلاق وُ رهائی نیز اطلاق دارند، بنابراین؛ از علوّ تا دنوّ را فراگرفتند. پس؛ به جلوه‌ی قبله‌ی ظاهری هم ☜ متجلّی می‌گردند و به واقع؛ کعبه‌ی ظاهری نیز؛ جلوه‌ای از جلواتِ شخصِ «قبلةالله» بودنِ حضراتِ آل الله(؏) است.

۞ که این حقیقت؛ وَ تمامِ مراتبِ «قبلةالله» را از ظاهر تا باطنِ أمر، این‌گونه بیان می‌فرمایند:

🔻«نَحْنُ الشّهْرُ الحَرَامُ
وَ نَحْنُ البَلَدُ الحَرَامُ
وَ نَحْنُ كَعْبَةُ الله
وَ نَحْنُ قِبْلَةُ الله
وَ نَحْنُ وَجْهُ الله»
🔺
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۴، ص۳۰۳


۞ جمع‌بندی آنکه؛
❂☜ اگر «قبلةالله» در قامتِ بیتُ المقدّس (به عنوانِ قبله‌ی اوّل) متعیّن شده است، در واقع؛ جلوه‌ی عَلَی الإطلاقیِ حضراتِ «قبلةالله(؏)» می‌باشد و اگر با تغییرِ قبله؛ از بیتُ المقدّس به کعبه (به عنوانِ قبله‌ی دوّم) متغیّر شده است، به واقع ☜ ظهورِ مطلقِ عَلَی الإطلاق بودن و رها از قیود بودنِ «قبلةالله(؏)» است که در عالَمِ اشارات هم ظاهر شده است.

🍃 این است که در نمازهای مستحبّی
- که رها از تکلّفِ #تکلیف؛
بیش از عبادتِ واجب،
دل به حضراتِ «قبلةالله(؏)» سپرده‌ای -؛
❂☜ لزومی ندارد که رو به تعیُّنِ کعبه نماز بخوانی.


🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋
༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🕋

🔰 قدم چهارم؛
«قبلةالله»؛ جلوه‌ی وجاهتِ مطلقه‌ی آل‌الله (؏)

۞ «قبلةُالله» بودنِ حضراتِ آل‌الله (؏) - که کعبه‌ی ظاهری، یکی از جلواتِ ایشان (؏) است -؛ از آن مقامِ «وجه‌ُالله» بودن حضرتشان است که ☜ وجاهتِ مطلقه‌ی حقّﷻ می‌باشند.
بدین معنا که؛
❂☜ به وساطتِ مطلقه‌ی «وجه الله» بودنشان؛ جامعِ «جاهِ» غیبی وَ «شأنِ» ظاهریِ موجودات هستند.

(در شرحِ جاه وُ شؤونِ وجودِ مطلق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/155)

۞ و ازین روست که؛
❂☜ مکانتِ اقبالِ جمیعِ موجودات می‌باشند و همه‌ی ساحاتِ عالَم و لااشارات و اشارات، عوالِم غیبی و عوالِم شهودی، از جاهِ «غیب» تا شؤونِ «شهود»، همه و همه؛ تکویناً رو به حضراتِ «وجه‌الله(؏)» هستند که «هستند»‌‌ و «#موجود» می‌باشند و قوام دارند.

(در شرحِ قیّومیّتِ معیّه؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/75)

۞ و این مطلب امکان ندارد، جز به اینکه «وجه‌الله(؏)»؛ شیئیّتِ اشیاء و أمور باشد، بدین معنا که؛
❂☜ چیزی از ذات و صفات و افعال و آثارِ أشیاء و أمور نیست، إلّا اینکه ☜ به شخصِ حضراتِ «وجه‌الله»(؏)؛ محقّق و برقرار است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔆『كُلُّ شيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه‏』🔆
جمیعِ ساحاتِ اشیاء، فی‌الواقع؛ هالکند،
مگرِ وجهِ اوﷻ.
📗 قصص، ۸۸

(در شرحِ مطلبِ فوق؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/215)


۞ نتیجه آنکه؛
❂☜ قبله؛ نقطه‌ی اقبالِ جمیعِ #وجوه است، وَ مُقبَلٌ إلیه (آنچه بدان اقبال می‌شود) ☜ وجاهَتِ وُجوه، یعنی؛ شخصِ حضرات «وجهُ‌الله(؏)» هستند.

🕋 و به دیگر بیان؛
❂☜ همه‌ی موجودات، از #دحو_الارض کعبه؛ موجود شده‌اند. بنابراین؛
کعبه‌ی ارکانِ اربعه ☜ #جمال وُ ظاهرِ ذاتشان است.
وَ #جلال و باطنِ ذاتشان ☜ وجهِ آنهاست، که جلوه‌ای از جلواتِ حضرات «وجه‌الله؏» است.

۞ بدین معنا که؛
❂☜ موجودات، دائماً با تسبیحاتِ اربعه - که ﴿وَ إنْ مِنْ شيءٍ إلّا يُسَبّحُ بِحَمده؛ اسراء، ۴۴﴾ -؛ رجعت به حقیقتِ و مقوّمِ خویش و مبدأ وجودِ خود دارند. یعنی؛ رو و وجه و هویّتِ آنها، به حضرات «وجه‌الله؏» است وُ حضراتِ «وجه‌الله(؏)»؛ نقطه‌ی اقبالِ حقیقیِ تمامِ وجوه هستند.


۞ جمع‌بندیِ قدم سوّم آنکه؛

مقصد وُ مقصودِ اقبالِ مطلقه [و عبادتِ مطلقه‌]؛
❂☜ حضراتِ «وجه‌الله(؏)» هستند. و حقیقتِ رو کردن و اقبالِ #عابد به سویِ «کعبه» (قبله)؛ اقبال به شخصِ حضراتِ «قبلةالله(؏)» است (حتّی اگر العیاذ بالله؛ منکرِ آل الله؏ باشد). و مؤمن این حقیقت را با رغبت پذیرفته و اقبالِ تشریعی به آن دارد و مطیعِ امرِ مولایِ خویش حضرت علی ابن‌موسی‌الرّضا (؏) است که می‌فرمایند:

🕊 «وَ أنْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ ذِكْرَ الله
وَ ذِكْرَ رَسُولِ الله (ص)
وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ‏ الأئمّةِ (؏) نُصْبَ عَيْنَيْك‏»

❖ و نمازت را با نوایِ ذکرِ حقّﷻ
و ذکر رسول‌الله (ص) آغاز کن و
یکی از ائمّه‌ی اطهار (؏) را پیشِ چشمِ خود قرار ده ...

📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرّضا(؏)، ص۱۰۵
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۸۱، ص۲۰۷


۞ و این حقیقت از آنجایی است که؛
عابد و معبود مطلق، یعنی حضرت حقّ تعالیﷻ، ❂☜ دائماً مُصلِّي به صلوات وُ صِله و وصلتِ مطلقه به سویِ نفس و وجهِ مطلقِ خویش، یعنی؛
حضراتِ «وجه‌الله(؏)» است، که؛
💫 ﴿إنّ اللهَ وَ ملائكتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النّبي﴾؛

در حالی که شرطِ #صحت وُ #مقبولیت مطلقِ #صلوة؛
❂☜ اقبال به سویِ قبلةاللهِ مطلق،
یعنی؛ حضراتِ آل‌الله (؏) است،
که؛ 🔻«لَا صَلَاةَ إلّا إلَى الْقِبْلَة»🔺.


۞ و جمع‌بندی قدمِ سوّم وُ چهارم آنکه؛

❖⫸ اگر حقیقتِ فراگیریِ وجاهَتِ مطلقه (یعنی؛ شخصِ حضراتِ «وجه‌الله؏»)؛
که مقامِ #اطلاق بوده، بدین معنا که؛
❂☜ جامعِ مشرقِ «هو الأوّل» وُ «هو الباطن»، وَ مغربِ «هو الآخِر» وُ «هو الظّاهر» هستند وُ وجاهَتِ مقبول بودنِ حقّﷻ وَ مقبولٌ إلیه بودنِ کعبه می‌باشند؛‌
طوری درک شود که؛
❂☜ مُدرِک؛ فانیِ در «وجه‌الله(؏)» گردد؛
آنگاه است که؛
«مَا بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قِبْلَةٌ كُلُّه‏» را می‌یابد و با تغییر قبله، بدونِ آنکه از نماز به سویِ بیتُ المقدّس، نهی شود و به نماز به سوی کعبه، أمر شود؛
در حالِ فنایِ در شخصِ «وجه‌الله(ص)»،
و به عین شخصِ ایشان (ص)
❂☜ «تُوَلَّوا» داشته، و #می‌گردد.

❖⫸ ولی اگر «قبلةاللهِ مطلق» بودنِ آل‌الله (؏) را
نیافته باشد وُ صرفاً به تعیّنِ قبله متوقّف گردد؛
❂☜ با تغییر قبله، معطّل است و #نمی‌گردد.

(توضیحِ بیشترِ مطلبِ فوق؛
در قدمِ هشتم از جاریِ همین سخن)


🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋
༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🕋

🔰 قدم پنجم؛
«تغییر به چه معناست؟»

۞ ظاهراً بدین معناست که ☜ أمری، به جایِ قرار پیدا کردن در یک نفسُ‌الأمر، مردّد وُ متغیّر بین نفسُ‌الأمرهای مختلف باشد.

❖⫸ تغییر در امورِ حدّیه؛ نشان از تزلزل و بی‌ثباتی است.

❖⫸ امّا تغییر در امور لُبّیه؛ نشان از «رها از قیود بودنِ وجودِ حقّﷻ» وَ ثباتِ اطلاقی می‌باشد. که ثباتِ اطلاقی ☜ خودِ «اطلاقِ عَلَی الإطلاق» است‌.

۞ از منظر لغوی؛
❂☜ «تغییر»؛ مصدرِ بابِ تفعیل از مادّۀ «غیر» است.
باب تفعیل؛ متعدّی ساز است. یعنی؛ فعل را از فاعل به سمتِ مفعول، ممدود می‌سازد.
بنابراین؛ «تغییر» لبّی ☜ «غیور» بودنِ مطلقِ عَلَی الإطلاقیِ نفسِ حقّﷻ است.


🔔 همینجا توجّه شود:
بر خلافِ تصوّرِ اکثرِ قریب به اتّفاقِ محقّقین و مدقّقین در معارف - که به طور کلّی؛ تغییر در ذات باریتعالیٰ را مردود می‌دانند -، بیان می‌شود؛

❂☜ «تغییر» به محوریّتِ «غیور» بودنِ ذات باریتعالیٰ؛ نه تنها در ذاتِ باریتعالیٰ، موجود و محقّق است، بلکه ذاتیّت و حیاتِ ذات است، تا جائی که ذاتِ الهی، حتّی نسبت به خویشتن نیز، #غیور است. البتّه نه غیورِ حدّی که نفیِ حدّیِ خویش نماید، بلکه غیورِ لبّی که نفیِ لُبّیِ خود می‌نماید.

(در شرحِ نفیِ لبّی؛
ر.ک☜ https://t.me/ehsannil3/376)

❖⫸ بدین معنا که؛
دائماً آن ذاتﷻ، «لاهو الّاهو» است وُ به «لاهو»ی جلالیِ خویش☜ محوِ خویش می‌کند وُ به «الّاهو»یِ جمالیِ خویش☜ اثباتِ خود. و این نه تنها، حقیقتِ «تغییر لبّی» است، بلکه تمام تغییرها - که حرکت در نفس‌ُالأمرهای مختلف است -، از این تغییرِ لُبّی و حُبّی، انشاء می‌شود.

۞ منتها دقّت شود که؛
❂☜ تغییر حدّی - که حرکت #خلئی است -؛ به حدّ و تعیّنِ «تغییر»، متوقف می‌گردد، امّا؛
❂☜ تغییر لُبّی - که حرکت مَلَئی است -؛ به حدّ «تغییر» متوقف نمی‌گردد وُ حتّی نسبت به «تغییر» هم تغییر دارد وُ لُبّاً به هیچ قیدی متوقّف نیست.

(در شرحِ حرکت خلئی و ملئی؛
ر.ک☜ https://t.me/ehsannil3/123)

۞ جمع‌بندیِ قدم پنجم آنکه؛

تغییرِ قبله، به مصدریّتِ غیور بودنِ حقّﷻ است، و چنان که در جمع‌بندیِ قدمِ سوّم از همین مقاله بیان شد: تغییر قبله؛ به واقع ☜ ظهورِ مطلقِ عَلَی الإطلاق بودن و رها از قیود بودنِ شخصِ «قبلةالله(؏)» در لُبِّ عالَمِ وجود است، که در عالَمِ اشارات هم ظاهر شده است.


🔰 قدم ششم؛
«ظهورِ تغییرِ قبله»

۞ ظهورِ تغییر قبله؛ در پانزدهمِ رجبُ المرجّب (آخرین روزِ از ایّام البیض) محقّق است.

۞ اوّلیّن روزِ ایّامُ البیض (۱۳ رجب)؛
❂☜میلادِ حقیقتِ قبله و صاحب بیت الله‌الحرام، نفس و وجهِ مطلقِ حضرتِ باریتعالیٰ؛ یعنی حضرتِ مولیٰ امیرالمؤمنین(؏) می‌باشد.
بعد از سه روز، حضرت مولیٰ(؏) از قبله و کعبه‌ی مستور، تشریف‌فرما شدند.

(🔷مَثلُ عليٍّ ؏ فيكم كمَثل الكعبةِ المستورة النّظر إليها عبادة و الحج إليها فريضة؛ 📚بحار الأنوار، ج۳۸،ص۱۹۹』🔷)

🕋 بنابراین؛
تا قبل از پانزدهم رجب، قبله‌ی حقیقی، مستوره و در پسِ پرده‌ی خفا بود. و تغییر قبله - که ذاتیّتِ قبله و حیاتِ قبله و مطلقِ عَلَی الاطلاق بودنِ قبله است -؛ #مختفی بود.

❖ و امّا به قدوم حقیقیِ حضرتِ «وجه الله»، «الكعبة المستورة»، «قبلةُ الله» مولی امیرالمؤمنین(؏) به عالَمِ ظاهر، تغییرِ قبله، و غیور بودن و تغییرِ لبّی و حیاتیِ ذاتِ الهی، ظاهر گشت. ❖

۞ راجع به حیاتِ قبله و تغییر آن،
قرآن این طور می‌فرماید:

🔆『قَدْ نَریٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ
فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها
فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ
وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ
وَ إنَّ الّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أنّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ
وَ مَا اللهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ』
🔆

❂ نگريستنت را به اطراف آسمان مى‌‏بينيم.
تو را به سوى قبله‌‏اى كه مى‌‏پسندى، مى‏‌گردانيم.
پس روى به جانبِ مسجدُالحرام كن...
و هر جا كه باشيد، روىْ بدان جانب كنيد.
اهل كتاب مى‌‏دانند كه اين دگرگونى، به حق و از جانب پروردگارشان بوده است و خدا از آنچه مى‏‌كنيد غافل نيست.
📗 بقره، ۱۴۴

۞ که در آیه‌ی فوق:
❖⫸ ﴿قَدْ نَریٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السّماء﴾؛
❂☜ مقام خلوَتِ تغییرِ لبّیِ قبله است.

❖⫸ ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها﴾؛
❂☜ مقامِ حیات وُ علّتِ تغییر قبله را ظاهر فرموده‌اند (که رضایتِ حضرت رسول اکرم -ص- است).

❖⫸ ﴿فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ﴾؛
❂☜ مقام جلوَتِ تغییرِ قبله است.

۞ جمع‌بندیِ قدمِ ششم؛

او
ّلین روز ایّام البیض ماه رجب (۱۳ رجب)؛ حقیقتِ قبله، مولی امیرالمؤمنین(ع)، در مکانِ قبله (کعبه) ظهور می‌فرمایند،
و ظهورِ حیات و اطلاق و تغییر لُبّیِ قبله، در آخرین روز ایام البیضِ ماهِ رجب (۱۵ رجب) متجلّی می‌شود🔻؛



🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋
༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
🕋

❂☜ تا شدّت قبله بودنِ حضرت مولیٰ(؏) را نشان دهد.
❂☜ ظهورِ ذاتیّت وُ حیات وُ مطلقِ عَلَی الاطلاق بودنِ قبلةالله در عالَمِ اشارات؛ به خروجِ شخصِ «قبلة‌الله» حضرتِ مولیٰ(؏)، از مقامِ خلوَت قبله و «کعبه مستوره» بودن خود محقّق است.

و این امر هم با شکافتنِ کعبه محقّق می‌شود، تا حتّی کسی به حدّ و تعیّنِ قبله‌ی جدید (یعنی کعبه) متوقّف نشود و رو به سویِ حقیقتِ کعبه، حضرتِ مولی امیرالمؤمنین(ع) نماید و بداند که نه تنها مقصد مطلق، بلکه مقصود مطلق، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏) (منظور؛ حضراتِ آل الله؏) هستند که در ادعیه آمده است:

🔻『بِحَقِّ مُحَمَّدٍ ص الْمَحْمُودِ وَ بِعَلِيٍّ؏ "الْمَقْصُودِ" وَ بِحَقِّ شَبَّرَ؏ وَ شَبِيرٍ؏ وَ بِحَقِّ أَسْمَائِكَ الْحُسْنَیٰ...』🔺

📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۳۸۳

که هر کس، ذاتِ باریتعالی را هم به هر نحوی، قصد کند؛ چه بخواهد و چه نخواهد، چه بداند و چه نداند؛ متوجّه مقصود مطلق یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) است که در جامعه‌ی کبیره آمده است:

🔆《منْ قَصَدَهُ‏ تَوَجَّهَ‏ بِکم‏》🔆

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۵


🔰 قدم هفتم؛
تغییرِ لُبّیِ قبله

۞ تغییرِ قبله اگر خارج از شخصِ حضرتِ «وجه‌الله(؏)» وَ بیرون از رضایتِ ذاتیِ او (که ذاتِ اوست) باشد؛
❂☜ #شرک است.
چرا که در این صورت؛ دو قبله‌ی #حدی واقع شده‌ است، هر چند که گفته شود؛ «مُقبَلٌ إلیه»(حقیقتی که به سوی او اقبال می‌شود) غیر از «قبله» است. چون دوئیّتِ حدّی، در جمالِ مُقبَلٌ إلیه، جوُلان داده؛ شرک واقع شده است.

۞ امّا تغییرِ قبله وقتی از غیرتِ مطلقۀ مقبَلٌ إلیه (یعنی؛ حضراتِ «وجه‌الله؏») باشد؛ بی‌قراریِ لُبّی و حیاتِ اطلاقیِ مقبَلٌ إلیه را ظاهر می‌کند.

۞ از این رو؛
معطّل نمانْد که نمازِ حضرتِ «وجه‌الله(ص)» تمام شود و بعد؛ تغییرِ قبله صورت بگیرد. بلکه بعد از رکعتِ دوّم نمازِ ظهر، شانه‌های رسولِ حقیقت (ص) را به سویِ کعبه چرخانید.
(❂☜ نماز ظهر؛ منسوب به حضرت رسول اکرم؏ است که ☜ «هي صَلوةُ الظُّهر وَ هي أوّلُ صلوةٍ صَلّاها رسول‌ُالله ص و هي وسطُ النّهار؛ تفسير نور الثقلين،ج‏ ص۲۳۷»).

❖⫸ این در حالی بود که در طولِ ۱۳ سال که در مکّه تشریف داشتند، این أمر واقع نشد، و بلکه ۷ ماه بعد از هجرت به مدینه، تغییرِ قبله صورت گرفت؛ تا معلوم شود که جانِ قبله، مافوق تعیّنِ ظاهر است.


🔰 قدم هشتم؛
تعبّد یا عبودیّت؟

۞ در تغییر قبله، تنها آن کسی که حقُّ الحقیقِ وجاهَتِ مطلقه است، یعنی؛ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین(ع)، تغییرِ قبله دادند، و سایرین که مولیٰ و مُوَّلایِ قبله نبودند؛ در تعیّنِ قبلۀ ظاهر ماندند.

❖⫸ به طورِ کلّی، قبولِ دقیقۀ تغییرِ قبله؛
یا به تعبّد است یا به عبودیّت؛

۞ تعبّد این است که؛
❂☜ چون مولیٰ(؏) سخنی را بفرماید وُ عابد، مولیٰ(؏) را قبول داشته باشد، با اینکه حقیقتِ سخن و أمرِ مولیٰ (؏) برایش معلوم نیست، از آنجائی که مولیٰ(؏) را قبول دارد؛ أمرِ او را قبول می‌نماید.

۞ امّا عبودیّت - که برای عبد است و عبد؛ فانی در مولایش است - آن است که؛
❂☜ عبد، به فنایش در مولیٰ(؏)، حقیقتِ سخن مولیٰ(؏) و فرمانِ او را شهود می‌کند. از این رو، تعبّداً نیست که می‌پذیرد، بلکه؛ نفْس و خالصۀ اقبال و پذیرش می‌شود.

۞ نتیجه آنکه؛
کسانی که مقامِ اطلاق و قبله‌ی مطلقه بودنِ حضراتِ آل‌الله (؏) را درک کرده باشند، قبله به قبله شدنِ مولیٰ(ص) در نماز، ایشان را قبله به قبله می‌کند.
❂☜ چنین کسانی، نفْسی کنارِ آل‌الله (؏) ندارند.
پس چون رسول اکرم(ص) بگردند، ایشان هم به نفسِ این گردیدن، می‌گردند، و نه چون دیگران؛ با فاصله و بعد از تعبّد وُ پذیرشِ فرمانِ ایشان (ص).


🔰 قدم نهم؛
تغییرِ قبله‌ی حدّی؛ ظهور و مدِّ تغییر و تغَیُّرِ دائمی در لُبِّ عالَم

۞ حتّی اگر تغییرِ قبله‌ی ظاهری هم صورت نگرفته بود وُ قبله فقط بیت‌المقدّس می‌بود ☜ تغییر لبّی در قبله، حقیقتی بود که در باطنِ مطلقِ علی الإطلاقِ عالَم، برقرار بود.

۞ اگر قبله، جز تعیّنِ ظاهری چیزی نبود؛ پس آن بخش از نماز که حضرتِ مُصلِّي (ص)، از محوِ بیتُ المقدّس (قبلۀ اوّل)، تا اثباتِ کعبه (قبلۀ دوّم)، تغییرِ جهت داده‌اند؛ بلاتکلیف می‌ماند!

۞ بدین معنا که؛
در حالی که بایستی نماز واجب رو به قبله باشد وُ اساساً شرطِ صحّتِ ظاهری، و مقبولیّتِ باطنیِ صلوة؛ اقبال به قبله است؛
في ما بینِ این دو قبله (بیت المقدّس و کعبه) نمازگزار به کجا رو کرده بوده؟!



🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🕋
༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
🕋

❂☜ مطلب این است که تغییرِ قبلۀ ظاهری؛ جلوۀ تغییر لبّی و غیور بودنِ اطلاقیِ حضراتِ «قبلة الله»(ع) است و از اطلاق و حیاتِ دائمیِ قبله بودنِ آل الله(ع) پرده برداشته شده است. پس؛
کسانی که «وجه الله» و «قبلة الله» بودنِ مطلقِ ائمه اطهار(ع) را پذیرفته باشند؛ في ما بین و گستگی و انفکاکی بین قبلۀ اوّل (بیت المقدس) و قبله دوّم (کعبه) برای آنها نیست و نمازشان، به قوّتِ حضراتِ «قبلة الله»(ع) در أعلی درجۀ مقبولیّت است.


🔰قدم دهم؛
تیامُن و تیاسُر در قبله

۞ تغییرِ قبله (تیامُن ☜ اندکی به راست مایل شدن، و تیاسُر ☜ اندکی به چپ مایل شدن) در نمازها، به عنوانِ عملی مستحبّی، جاری است. بدین معنا که اهالیِ شرق؛ در حالی که جهتِ قبله را به دقّت می‌دانند، کمی به سمتِ چپ (تیاسر) مایل شوند.

❖⫸ از خواجه نصیر الدّین طوسی در مجلس درس محقّقِ حلّی (صاحب شرایع)، در ارتباط با مسئله‌ی تیاسُر، اشکال معروفی نقل شده که منجر به نگاشتن رساله‌ای مستقل در پاسخ به آن از سوی محقّق گشته و مورد پذیرش خواجه قرار گرفته است.

❖⫸ خلاصه‌ی اشکال این است که؛
❂☜ تَیاسُر از دو حال خارج نیست؛
از قبله به غیر قبله
یا از غیرِ قبله به قبله
اوّلی؛ حرام، و دوّمی؛ واجب خواهد بود.

❖⫸ و خلاصه‌ی پاسخ آن است که؛
❂☜ صورت سوّمی وجود دارد و آن؛ تیاسر از قبله به قبله است که در این مورد، مرحوم خواجه دیگر سکوت فرموده و پاسخ محقّق حلّی را پذیرفتند.

۞ مطلب این است که اگر مسئله در عالَم حدّ مطرح شود؛ اصطکاکِ حدود رخ می‌دهد. بدین معنا که؛
❂☜ اگر قبله مشخص است، چرا بایستی تیاسُر داشت؟ که یا آن قبله‌ی مشخص، تسامحاً قبله دانسته شده است یا قبله‌ی دوّمی، مسامحتاً قبله انگاشته شده!

۞ امّا وقتی سخن در عالَم بیحدّی و بیقراریِ نوریِ «قبله» است؛
❂☜ اصلاً دوئیّت مطرح نیست، و یک حقیقت است وُ حرکتِ «قبله به قبله»، حرکتِ مَلَئی وُ لُبّی وُ اطلاقی وُ حیاتیِ قبله‌ی واحده، یعنی؛ حضراتِ «قبلة الله»(ع) است.


🔰 قدم یازدهم؛
نَقلِ روایتی در نُقلِ رهائیِ ولیّ‌الله (؏) از حدود

۞ صادقِ آلِ محمّد از جدّ بزرگوارشان (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) حکایتی را نقل و تحلیل می‌فرمایند که:

🍃«رَأَى (ص) نُخَامَةً فِي الْمَسْجِدِ
فَمَشَى إِلَيْهَا بِعُرْجُونٍ مِنْ عَرَاجِينِ إبْنِ طَابٍ
فَحَكَّهَا ثُمَّ رَجَعَ الْقَهْقَرَى فَبَنَى عَلَى صَلَاتِهِ.
وَ قَالَ الصّادِقُ (؏):
وَ هَذَا يَفْتَحُ مِنَ الصَّلَاةِ أَبْوَاباً كَثِيرَةً»
🍃

❖ روزی رسول خدا(ص) در حالِ نماز بودند،
که چیزی ناخوشایند بر دیوار مسجد مشاهده فرمودند.
پس آن حضرت (ص)؛ شاخه‌‏اى از شاخه‌‏هاى إبنِ طاب برداشته، به سوى دیوار رفتند وُ آن را تراشيدند.
و آنگاه به همان صورت از پشت، به محلّ نماز باز گشتند و از آنجا كه نماز را رها كرده بودند، دنباله‌ی نماز را ادامه داد.
و امام صادق(ع) می‌فرمایند:
اين رفتار پيامبر اکرم(ص) باب‌ِ مسائل فراوانی متعلّق به نماز را پيشِ روى مى‌‏گشايد.

📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۱، ص۲۷۷


۞ حضرت رسول اکرم(ص) حقائق بسیاری را در این حرکتِ نورانی، ظاهر و انشاء فرمودند.
از جمله؛

❖⫸ معلوم ساختند که خودشان حقیقت و معیارِ نماز و قبله هستند. و ☜ نماز و قبله‌ی ظاهر و باطن؛ تابعِ حضرت (ص) است.

❖⫸ ظاهر فرمودند که اگر مقامِ جمعُ الجمعی و اطلاقِ ولیّ‌الله(؏) را دریابی، خواهی یافت که نماز و ☜#قبله؛ خشکیده به تعیّنِ ظاهر نیست.

❖⫸ با برگشتِ قهقرایی به محلّ نماز («رَجَعَ الْقَهْقَرَی»)، برملا ساختند که هر أمری از أمور را که انجام می‌دهند، رو به قبله‌ای هستند که خودشان حقیقتِ آن می‌باشند.

❖⫸ و انشاء فرمودند که هر کس روی دل و جان سوی قبله‌ی حقیقت، یعنی؛ حضراتِ «قبلةالله(؏)» بدارد؛ در هر کاری و هر حالی که باشد، در حالِ نماز است وُ چنین کسی بالحقیقة ☜ #دائم_الصلوة است.


🔰 قدم آخر؛

۞ حضرات آل‌الله (؏) که شخصِ قبلةُالله هستند و به مطلقِ عَلَی الإطلاق بودنِ حضرتشان است که تغییر و تغیّرِ لُبّی وُ اطلاقی در باطنِ هستی، برقرار است؛
به همین قوّت؛
❂☜ صاحَب وَ مُنشِئِ قِبلَتَیْن (بیتُ المقدّس و کعبه) می‌باشند. چرا که حقیقتِ قبله ☜ اقبال به وجهِ مبارکِ ایشان(؏) و قبولِ ولایتشان است، چنان که حضرت مولیٰ أمیرالمؤمنین علیِّ عالیّ أعلیٰ (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

🍃 «أَنَا صَاحِبُ الْقِبْلَتَيْن‏»
❂ منم صاحبِ دو قبله.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۵، ص۳۳


هستیِ مطلقِ حـقّ، معبد وُ معبودِ خودی
ساجـد درگـهِ دل، مقصد وُ مقصودِ خـودی
گوهر هـر دو جهان، بارگـهِ جـودِ خودی
شش‌جهتْ آئینه‌دارِ خود وُ مسجود خودی

«قبلۀ بی جهت»، ای داورِ دادار؛ عـﷻــلے


الحمد للّه ربّ العالمین

🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
#تغییر_قبله


🕋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🕋
‌.
.
تا دیر نشده، نا امید شو!
༺𐦍•لطیـفـه‌ای از «یــأس»•𐦍༻

─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─
↗️http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─


🌿۞ هر شیئی؛ جائی دارد و هر صفتی؛ محلّی.
🔅 اگر اشیاء در جای خودشان باشند، این #عدل است.
[❂☜ #العدل؛ وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه].
▪️ و اگر در غیرِ جای خود باشند، #ظلم است.

«عدل» چِه بْوَد؟ وضع اندر موضعش
«ظلم» چِه بْوَد؟ وضع در نـاموقعش

🍃⇯֎ به عنوان مثال:

🔥 حضرت حقّﷻ 『غضب』را قرار داد تا بر دشمنانِ ملعونِ آل‌الله (علیهم السّلام) غضبناک باشی.
֎⇦ پس اگر در وجودت با دشمنانِ خدا (لعنة الله علیهم اجمعین) تسامح کردی، بدان که ظالم هستی، و به نفسِ همان تسامح، در واقع؛ بر خدا غضب کرده‌ای! [العیاذ بالله].

♦️ و یا 『شهوت』را قرار داد، تا به حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) اشتهاء و رغبت داشته باشی، چنان که در وصفِ اولوا الالباب - که شیعیان حقیقی هستند - فرموده‌اند؛ 🔻〖جَعَلَ شَهْوَتَهُ وَ مَحَبَّتَهُ فِي خَالِقِه〗🔺 (📚بحار الأنوار، ج‏۳۶، ص۴۰۴).

[🔆 و فرمودند: این اشتها و محبّت به خالقﷻ؛ «منزل کبریٰ» است. و چون به این منزل برسند؛ خداوندﷻ را در قلبشان بِعَیْنِهِ می‌بینند و حکمت را به ارث می‌برند: 『فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ نَزَلَ «الْمَنْزِلَةَ الْكُبْرَى» فَعَايَنَ رَبَّهُ فِي قَلْبِهِ وَ وَرِثَ الْحِكْمَة🔆].

🔷 و یا 『 حرص』را قرار داد تا بر مؤمنین حریص باشیم، چنان که قرآن در وصف حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌فرماید:

💎【لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ «حَريصٌ» عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ 】💎
همانا شما را پيامبرى از خودتان آمد که رنج و زيان‏تان بر او گران است، به [هدايت‏] شما اصرار دارد و به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
📘سورۀ توبه، آیۀ۱۲۸

🍃֎⇦ و یا در احادیث آمده که می‌فرمایند:

🔹〖لَا «حِرْصَ» كَالْمُنَافَسَةِ فِي الدَّرَجَات‏〗🔹
حرصی برتر از رقابت با یکدیگر در وصول به درجات [الهی] نیست.
📚تحف العقول، ص۲۸۶

☘️۞ این سه صفتِ شاخص (یعنی؛ غضب و شهوت و حرص) را که عموماً مذموم پنداشته می‌شوند، به عنوان مثال بیان شد تا سایر صفات مذموم دیگر را هم به همین منظر، نظر بفرمائید.

🍃۞ پس اگر قرآن می‌فرماید:

💎【 وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا 】💎
بهره‌ات از #دنيا را فراموش مکن...
📘سورۀ قصص، آیۀ ۷۷

همان‌طور که دنیا في حدّ نفسِهِ #مذموم است ولیکن برای اهل آخرت و اهلُ الله «مزرعة الآخرة» است؛ #صفات_مذموم هم به شرطی که درست در جای خویش واقع شوند، صفاتِ ممدوح هستند. و اصلاً راحتت کنم (!)؛ مذموم بودن، بابتِ تعلّق و توقّفِ نابجاست! که چون جایِ درست خرج نشدند(تعلّقِ نابجا)، یا به حدّی متوقّف شدند؛ مذموم هستند.

🍃۞ و امّا ...

🔲 『یأس』 و نا امیدی هم همین‌طور است.

🔔 تصوّر نکنیم که یأس؛ بی‌جهت و بیهوده خلق شده، و بایستی همه جا سرکوب شود!
❂☜ بلکه چون حقیقتِ آن را درست نشناختیم و در جایِ خودش آن را صرف نکردیم؛ «یأس» برای ما تلخ و ناگوار شد.

🍃⇯֎ پس حقیقت هر چیزی را باید از خودِ حقیقت شناخت.

🔻 و چون 『 یأس』 را بالحقیقة شناختیم و جای خودش وضع کردیم؛ خواهیم دانست که دلپذیرتر از «یــَــــأْس» وجود ندارد.
🌸 و آنگاه است که عطرآگینْ‌یـٰـاسِ وجودت؛ آکندۀ طلب خواهد شد.

❣️پس قدمی با دلت همراه بیا ...


🍂 حقّ تعالی، نا امیدی و یأس را قرار داد تا دست از غیرِ او برداریم.

🔰 پس با جانت ببین که حقیقتِ امید و امیدواری، مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

💠【 أَصْلُ الْإِخْلَاصِ «الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاس»】💠
ریشۀ اخلاص، ناامیدی از آن چیزی است که در دستان مردم است.
📚غرر الحكم، ص۱۹۸


🔲 『یـــأس』 که به معنایِ نومیدی است، مخالفِ 『 اَمـَـل』 است.
«اَمَل»؛ همان «امید» است و از آن جهت به «#آرزو» معنایش کرده‌اند که «آرزو»؛ موجبِ ایجادِ امید است، و نه اینکه مستقلاً خودِ امید باشد.

و اگر عارفِ به حقیقت شدیم، خواهیم دانست که؛
🍃☜ خداوندﷻ تمامِ «اَمَل» و امید است، چنان که در دعایِ کمیل، حقّ تعالی به 🔻『غَايَةَ «آمَال»‏ الْعَارِفِين』🔺 معرّفی شده است.

🔔۞ و امّا ...
مناط و معیارِ 『ما فِي أَيْدِي النَّاس
❂☜ هـــــــــــر چه غیر خداست را می‌گیرد.
✿ تا جائی که حتّی خودِ انسان را هم می‌گیرد.

◼️ یعنی باید از «خود» نا امید شد.
[و اصلاً اخلاص در مراتب #عالی، همین است - در مراتب اعلیٰ را فعلاً بیان نمی‌کنم!]


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻



🍂⇯֎ این ناامیدی؛ شیرین و گوارا، و صفتِ انبیاء الهی (علیهم السلام) است، چنان که قرآن می‌فرماید:

💠【 حَتَّى إِذَا «اسْتَيْأَسَ» الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا】💠
تا آن جا که پیامبران [از هر آنچه غیر خداست‏] نوميد شدند و [مردم‏] پنداشتند كه به آن‌ها [از جانب پیامبران] دروغ گفته شده! در اين هنگام يارى ما به آنها رسيد.
📘سورۀ حضرت یوسف (علیه السلام)، آیۀ ۱۱۰


☘️۞ که این یأس؛ اخلاص است. موت است. و فناست...
و خداوند متعال به این بنده، ظاهر می‌شود و این خودِ حضرتِ غنیّ مطلق است که حضرت مولی (علیه السّلام) در بیانی دیگر می‌فرمایند:

🔻【 «الْغِنَى الْأَكْبَرُ»؛ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاس‏】🔺
📚نهج البلاغة، للصبحي صالح، ص۵۳۴

☀️ دقّت شود که؛
❂☜『یـــأس』 و 『غنایِ اکبر』 دو مطلب نیست. بلکه؛ 『 غنایِ اکبر』؛ خودِ 『 یـــأس』 از ماسوی الله است.

( با شرحِ مهمّی که در مورد نفیِ لبّی در #کانال_معرفة_الحق داده شد؛
『 یـأس مطلق』 نفیِ لبّی مطلق است و هر امری در جلالتِ آن قرار دارد و از این رو غنایِ اکبر است.
برای شرحِ نفی لبّی ر.ک: ☜ https://t.me/ehsannil1/376 )

🍃⇯֎ و در همان نقطه که یأس از غیر خدا کامل شد، و با تمامِ وجودْ، فقر و اضطرار را یافتی، حضرتِ «غایة الآمالﷻ» جلوه می‌کند.
[که این جلوه؛ تمام نصرت است].
و سیّد الکونین حضرت خاتم الانبیاء (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

◼️〖 اذا تَمَّ الفقــر فهُـــوَ الله】 ✴️
📚جامع الأسرار - سیّد حیدر آملی، ص۳۶۴

◼️و در نقطۀ درْکِ نیستی‌مان؛
❂☜ هستیِ مطلق - یعنی؛ حضرتِ الله تعالی- جلوه‌گر است. ✴️

🌿۞ که کرسیِ خالی از «مَن»، عرش الهی است، چنان که حقّﷻ در حدیث قدسی می‌فرمایند:

💔『 أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم‏』🔆
من نزد قلب‌هایِ شکسته‌ام.
📚منهاج النجاح، مقدّمه‏۲، ص۹


🍃 ⇯֎ الغرض؛
🌙 #ماه_رجب ، ماه نا امیدی از غیرِ خداست.

✸و درکِ رَجَب، از وجوب حقِّ آل‌الله (علیهم السلام)، بر اولیاء، واجب است، که می‌فرمایند:

🔻『 الْحَمْدُ للهِ الَّذِي أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِيَائِهِ فِي رَجَبٍ وَ أَوْجَبَ عَلَيْنَا مِنْ حَقِّهِمْ مَا قَدْ وَجَبَ
وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَ عَلَى أَوْصِيَائِهِ الْحُجُب‌‏』🔺

ستايش خداى راست كه ما را به حضور اولياء و دوستانش در ماه رجب رسانيد و بر ما از حقّ آن‌ها واجب كرد آنچه واجب كرد.
و درود خداى بر محمّد برگزيده (صلّی الله علیه و آله) و بر اوصياى او (علیهم السلام) كه در پرده محجوبند.

📚مفاتیح الجنان، دعای ماه رجب در مشاهد مشرّفه


🍃۞ که شَهرِ «رجب»؛ شُهرۀ شکسته‌‌نفس‌هایِ عالم است.
🔆☜ آنان که که وجوبِ «واجب الوجود»یِ آل‌الله (علیهم السّلام) را مُدْرِکَـند و حقّﷻ را در ایشان (علیهم السّلام)؛ ناظر.

✿ که رجب؛ ماهِ درکِ شکستگی در مقابل محکمی و وجوبِ واجب الوجود، یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) است.

🌼 و چون «سلمان»وار تسلیمِ او و میّت شدی؛
بر «سلمان»یْ وجودتْ، حقیقتِ رجبْ، یعنی؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواهند نوشت:

🔻『«وَفَدْتُ عَلَی الْکَریمِ» بِغَیْرِ زادٍ
مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّلیمِ
وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ کُلِّ شَیْءٍ
اِذَا کَانَ الْوُفُودُ عَلَی الْکَریم』🔺

بدونِ هیچ زاد و توشه‌ای از حسنات و قلب سلیم
بر کریمِ حقیقی وارد شدم
و بُردن زاد و توشه در پیشگاهِ کریم؛
زشت ترین کار است.

📚منهاج البراعة، ج‏۶، ص۶۳

👁‍🗨 چشمانی باید تا «کریم» بودنِ ربّﷻ را بیینیم تا پذیرایِ انشاءِ مولی (علیه السّلام) بر پیکرۀ بی‌جانِ خود باشیم که؛ «وفدتُ علی الکریم ...».

◾️֎⇦ و محروم؛ آن است که جائی دیگر بار افکند، که؛

🍂『خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِك‏』🍂
كسى كه بر غيرِ تو وارد شود، محروم است.
📚مفاتیح الجنان، دعای ماه رجب

✿ پس؛
❂☜『 «وَفَدْتُ» عَلَی الْکَریمِ
و نه؛『 «الْوَافِدُونَ» عَلَى غَيْرِك‌‏


⚠️ حدیث نفس می‌کنم:

🔔⇦ تا دیر نشده، #ناامید_شو !
و از هر چه غیرِ اوست، کیسه‌ات را خالی کن.
که؛
اوّلْ‌منزل؛ منزلِ بُریدنِ از #خود است
الْمَوْتُ أَوَّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الْآخِرَة؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۶، ص۱۳۳»).





🔻『الْحَمْدُ للهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ أَوَّلِيَّةِ الْأَوَّلِينَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ الْعَالَمِين‏』🔺
📚المناقب، ابن شهرآشوب، ج‏۳، ص۳۴۷




🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه‌_یأس
#رجب_ماه_مأیوس_شدن_از_غیر_خدا


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

༺•اا۞•درکِ لیلة القدر
با حضرتِ خیبر شکن(؏)•۞اا•༻

•┈••✾•🍃عـﷻــلےفاطـﷻـمه🍃•✾••┈•

─═༅࿇༅ 🕯 ༅࿇༅═─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 🦋 ༅࿇༅═─


🍃حضرت مولی امیرالمؤمنین؏ (منظور؛ تمام آل الله؏ ) نفس واحدۀ الهی و انیّت حقیقی می‌باشند (『السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』؛📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۷، ص۳۳۱»).

🍂هر نَفْسی که ادعایِ جدایی و استقلال از حضرتِ «نَفْسِ اللهِ تَعَالَى»؏ داشته باشد؛ دعویِ 🔥﴿أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏؛ نازعات، ۲۴🔥 داشته و جولانی از دشمنان حضرت مولی؏، یعنی ابابکر و عمر و عثمان ملعون است.

#یهود؛ نشانی از جولانِ این سه ملعون ازل و ابد است.
◨و #خیبر؛ حصارِ انیّتِ پوچ و نابجا و غاصبانۀ ایشان بوده که درب آن؛ نقطۀ جمعِ اجمال و تفصیلِ این انیّتِ تهی و نابجا، و ادّعای بی دلیل است.

حضرت نفس مطلقه، «نفس الله تعالی»، مولی امیرالمؤمنین علی(؏) آن والا مقام که ❂☜ چون هر نَفْسی، چیزی جز جلوۀ حضرتش نیست؛ ⇦ مقدم بر ذات و کینونت و نفس هر موجودی، فاتح مطلقِ نفوس است (و نفوسِ شرور، به شرارت به این حقیقت می‌تازند و ملعون هستند)،...
حضرتش فاتح مطلق است، که فتحش از خلوَتِ خَیر (مطلقاً؛ 《بِکمْ فَتَحَ الله》؛📜جامعه کبیره، من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۵») تا جلوَتِ خیبر، آنچنانی ممدود است که در زیارتشان، چنین عرض ارادت می‌شود؛

✿『السَّلَامُ عَلَى قَالِعِ بَابِ خَيْبَرَ وَ الدَّاحِي بِهَا فِي الْهَوَاءِ.』✿
سلام بر کَنندۀ دربِ خیبر و پخش‌کنندۀ آن در هوا.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص: ۲۵۷

#خیبر؛ همان خودیّتِ تهی از حقیقت است.
◈☜ و حضرتِ خیبر شکن(؏)؛ شکنندۀ مطلقِ «خودیّتِ نابجا» هستند.

بر اساس روایات؛ گشودن و بستن درب خیبر، به سختی توسط چهل مرد جنگی صورت می‌گرفت («لَقَدْ تَکلَّفَ حَمْلَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلاً فَمَا أَطَاقُوهُ؛ 📚الأمالي( للصدوق)،ص: ۵۱۳»).
#چهل؛ عددِ تامّ و کمال است و چون حقیقی باشد کنار ۳۹ و ۴۱ نیست بلکه خودش چهل است تا حقیقتِ چهل و کمال را نشان دهد.
حضرت «قدرة الله»، آن قدرت و قوۀ مطلقۀ الهی، مولی امیرالمؤمنین(؏) به انگشتی، خیبر شکنند که می‌فرمایند:

🔸『و اللهِ ما قلعت باب خيبر و دكدكت‏ حصن يهود بقوة جسمانية بل بقوة إلهية』🔸
به خدا قسم با نیروی جسمانی درب خیبر را نکندم و دژ یهودیان را در هم نکوفتم ، بلکه با قوّت الهی این عمل را انجام دادم.
📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏۲۰، ص: ۳۱۶

🍃 حضرتِ «قُدْرَةُ الله؛📚بحار،ج‏۲۶، ص۶» مولی امیرالمؤمنین؏، درب خیبر را آنچنان کنده که تا #چهل ذراع به پشت سر خود پرتاب نمودند («فَاقْتَلَعَهُ ثُمَّ رَمَى بِهِ خَلْفَ ظَهْرِهِ أَرْبَعِينَ ذِرَاعاً؛📚الأمالي( للصدوق)،ص: ۵۱۳») به این معنا که هر انیّتی جز انیّتِ حضرتشان؏، تامّاً و تماماً در پستیِ نیستی است.

دارد شروع می‌شود این شعر با علی؏
صلّ عَلیٰ محمّد و صلّ عَلیٰ علی؏
هرکس دلش به زلف کسی بند خورده است
ما بند خورده است به زلف شما علی؏
خیبر گشا ، یتیم نواز و غریب...، آه💧
من مانده‌ام خدا به تو گویم و یا علی؏

◧ این گشودن و بستن درب خیبر، جوُلان در جوُلان دادنِ انیّتِ تهی و شرور است.
و این چهل مرد جنگیِ ملعون، خودشان موضوعیّت ندارند، بلکه تقابلشان موضوعیّت دارد. یعنی آورده می‌شوند تا قدرتِ مقابلشان را نشان دهند. که مقابلِ این چهل، «قدرة الله عزّوجلّ»، انیّتِ مطلقه، حضرت 『نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.

☀️ روز ۲۴ ماه رجب، روز #فتح_خیبر است که انیّت و هویّتِ پوچ، به پوچی هویدا شده و حضرتِ «الْوَحْدَانِيَّةُ الْکبْرَیٰ‏»، 『نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』، انیّت مطلقه، هویدا می‌شود.
°࿔
▣ به لطف خدا؛
❧ اگر سالک به این فتح، دل دهد؛ خیبر و انیّتِ پوچ و هیچ او، رُفته و رفته، و حضرتِ خَیر و انیّتِ مطلقه(ع)؛ به «فاتحْ بودن» ظاهر می‎گردد.
𑁍ܓ
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◾️
◾️

⏎❂از این رو؛
به نصّ احادیث؛
◔ در شب ۲۴ ماه رجب (شبِ فتح خیبر)؛
֎اقامۀ چهل رکعت نمازی خاصّ وارد شده است ❂☜ به جلوۀ قوّت مطلقۀ حضرت فاتح مولی امیرالمؤمنین(ع).
֎هر رکعت به قرائتِ حمد و سورۀ «اخلاص»(توحید) »» تا به چهل رکعت، ارکان اربعۀ نمازگزار از خود و انیّتِ تهی، «خالص» شده و به حضرت فاتح مولی امیرالمؤمنین(ع)، فتح شود و انیّت حقیقی جلوه کند.

و چون سالک به چنین رزقی موفّق بود، فرمودند؛

🔻『➊كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ أَلْفَ حَسَنَةٍ
➋وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ
➌ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ
➍وَ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ أَلْفُ مَلَكٍ
➎رَافِعُونَ أَيْدِيهِمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ
➏وَ يَرْزُقُهُ اللَّهُ تَعَالَى سَلَامَةَ الدَّارَيْنِ
➐وَ كَأَنَّمَا أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ 』🔺
➀خداوند هزار حسنه و عمل نیک برای او نویسد
➁و هزار سیئه و گناه او را محو کند
➂و هزار درجه برای او بلند فرماید
➃و هزار ملک از آسمان نازل می کند
➄که دست های خود را بلند نموده بر او صلوات می فرستند
➅و خداوند سلامتی دنیا و آخرت را به او عطا می کند
➆و گویا شب قدر را درک کرده است.

📚البلد الأمين و الدرع الحصين،ص: ۱۶۹

◩ فتح خیبرِ انیّت؛ در اخصّ فتح شدن منتهی به دَرْکِ ناموس حق، عصمتِ مطلقۀ الهی، شخصِ 《کَنز مخفی》، شخصیّت و هویّتِ ذاتِ باریتعالی، حضرتِ 《لیلة القدر》، 《فاطمة الله》، صدیقۀ طاهره سلام الله علیها خواهد بود. قرآن می‌فرماید:

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏
💎﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(۱ قدر)
وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(۲)
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(۳)
تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ(۴)
سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ(۵)﴾💎
به نام خداوند هستى بخش مهربان.
۱. همانا ما آن [قرآن‏] را در شب قدر نازل كرديم.
۲. و تو چه مى‌‏دانى شب قدر چيست.
۳. شب قدر از هزار ماه بهتر است.
۴. در آن شب فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان از براى هر كارى فرو مى‌‏آيند.
۵. شبى سراسر سلامت است تا صبحدم.

🔰 به لطف حضرت خیبر شکن، مولی امیرالمؤمنین؏،
فتحِ خیبرِ سالک به چهل رکعتِ اقامۀ نماز مذکور، طوری محقّق می‌شود که؛

◄⇦ ثبتِ «أَلْفَ حَسَنَةٍ» و محوِ «أَلْفَ سَيِّئَةٍ» و ترفیعِ «أَلْفَ دَرَجَةٍ» یکجا، برقرار شده که این تحقّق؛ جلوۀ ﴿أَلْفِ شهَْرٍ﴾ی است که 💎﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ﴾💎.
که «ألْف»(هزار)؛ تجلّی اُلفَتی و کمالیِ حضراتِ «شهر الله» - یعنی ائمه اطهار(ع)- است که؛
● ثبتِ «أَلْفَ حَسَنَةٍ»؛ جلوۀ جمالیِ حضرتشان(ع)،
● و محوِ «أَلْفَ سَيِّئَةٍ»؛ جلوۀ جلالیِ حضرتشان(ع)،
● و ترفیعِ «أَلْفَ دَرَجَةٍ»؛ جلوۀ ربط به رفعتِ مطلقه یعنی شخصِ حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است.

◄⇦ و اینکه «أَلْفُ مَلَكٍ» از آسمان نازل می‌شوند؛ جلوۀ 💎﴿تَنزَّلُ الْمَلَئكَةُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبهِّم مِّن كلُ‏ِّ أَمْرٍ﴾💎 است.

◄⇦ و «يَرْزُقُهُ اللَّهُ تَعَالَى سَلَامَةَ الدَّارَيْنِ»؛ جلوۀ 💎﴿سَلَامٌ هِىَ حَتىَ‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ﴾💎 است.

◄⇦ و 『وَ كَأَنَّمَا أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ』؛ جلوۀ 💎﴿وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ﴾💎 می‌باشد. و شاید و «گمان» مطرح‌شده که در کلمۀ «كَأَنَّمَا» وجود دارد؛

⧔➊⧕. از بی حدّ بودن «لیلة القدر»(س) است و نه اینکه «لیلة القدر» درک نشده است.
⧔➋⧕. چون «لیلة القدر»(س) شخصِ اطلاق و لاتعیّنی مطلقه هستند؛ بیانِ درکِ «لیلة القدر» خودِ «گویی» است و خودِ «درک نشدنی» که قبلاً مقاله‌ای مستقل در این خصوص به لطف خدا نگاشته شد و شرحی بر آیۀ شریفۀ 💎﴿وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ﴾💎 گذشت.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil2/460)

🍃گویند: علی به دست خیبر شکنش
انگشتر «یا فاطمةالزهرا» بود!

به لطف مولی(ع)؛
آن کس که از نفس گذشت و مؤمن حقیقی شد، به فرمایش روایات؛ قوّتِ چهل مرد را داراست («جَعَلَ قُوَّةَ الرَّجُلِ مِنْهُمْ‏ قُوَّةَ أَرْبَعینَ‏ رَجُلًا؛ 📚الخصال، ج‏۲، ص: ۵۴۱»).
مؤمن، بدونِ تعدّدِ نفرات، و به عددِ نوری و نه عدد ظلمتی، یکباره و به وحدانیّت مولایش(ع)، چهل مرد است.

💠خیبر که شکست؛ درک امّ الخیرة حضرتِ «لیلة القدر»(س) به همان لاتعیّنی و اطلاق؛ محقّق و برقرار است.




🍃ای فاتح دل و جان،
یا علی!
بی چاره آن دلی، که بیچاره‌ات نشد

الحمد لله الفاتح.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#خیبر_شکن
#درک_لیلة_القدر


─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.