کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔹

☘️ در احادیث شریفه، حضرات آل الله علیهم السلام می‌فرمایند که 《بهشتِ عَدْن》، وسطِ بهشت‌های دیگر است (『 جَنَّةُ عَدْنٍ وَ هِيَ فِي وَسَطِ الْجِنَان』/ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۱، ص: ۲۹۶).

⤴️ وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن شیء شده است، ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی حضرات آل الله علیهم السلام می‌باشند که وسط حقیقی شیء هستند و فرمودند 🔻«خَيْرُ الْأُمُورِ "أَوْسَطُهَا"»🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۶، ص: ۵۴۱).

🔅نقطۀ کینونت و حیاتِ بهشت‌های دیگر، 《جنة عَدْن》 است.

⤵️ و این، در حالی است که 『 طُوبیٰ』 که ظهورِ حیات مطلقۀ حضرتِ حیّ (جلّ جلاله) است، در 《جنة عَدْن》 قرار دارد که فرمودند:

🌳 『 وَ طُوبَى وَ هِيَ شَجَرَةٌ مِنْ «جَنَّةِ عَدْنٍ» غَرَسَهَا رَبِّي بِيَدِه‏』

(📚ثواب الأعمال ، ص: ۱۳۶ )


کلّ جَنّات، ظلِّ طوبیٰ و در سایۀ 『 طُوبیٰ』 بوده، و حیاتشان بدان است و دائماً ارتزاق از آن دارند و برگشت آنها به ذی ظلِّ خویش است. حضرت حقّ تعالی در وصف آن می‌فرماید:

🌳『 شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ أَنَا غَرَسْتُهَا «تُظِلُّ الْجِنَان»』

(📚الأمالي- للصدوق، ص: ۲۷۲)

و تمام نعَم بهشتی، [و از آنجا] تمامِ نعَم عالَم، از این درخت است که فرمودند:

🌳『 مَا خَلَقَ اللَّهُ «مِنْ شَيْ‏ءٍ» إِلَّا وَ هُوَ تَحْتَ «طُوبَى»‏』
هیچ چیزی را خدا خلق نکرد الّا در حالیکه آن شیء تحتِ 『 طُوبیٰ』 است.

(📚روضة الواعظين، ط - القديمة، ج‏۱، ص: ۱۰۵)


⬅️ پس دقّت بفرمائید:

🌳 وجود و کینونتِ اشیاء، 『 طُوبیٰ』 است و تحتِ 『 طُوبیٰ』 است و دائماً ارتزاق از 『 طُوبیٰ』 دارد.
که بیان شد چهار نهری که از 『 طُوبیٰ』 جاری است، می‌تواند اشاره به ارکان اربعۀ اشیاء باشد و جاری بودنِ این نهرها، دوام و حیات مَرزوق خویش را رقم میزند.

چون احادیث آن و دقائق آن بسیار و در عین حال پر نکته و پر اهمیّت، و محلّ تدقیق و تأمّل بود، در این مقاله وارد بر آن نشدم تا به عنایت حقّ در فرصتی دیگر بر ایوانِ نَفحۀ لطفشان، عاجزانه گدائی کنیم.

⇐ در هر صورت اگر حیات و خوشی، در هر شیئی و امری از عالَم باشد (چه آخرت و چه دنیا)، از شجرۀ طیّبه 『 طُوبیٰ』 است.


🌳 شجرۀ 『 طُوبیٰ』 در «منزل»ِ؛

🔻عالیة المحلّ، سرّ العظمة، صورةِ النَّفسِ الکُلیّة ، بِضعَةِ الحَقیقةِ النَّبویّة، مَطلع الأنوارِ العلویّة، الجوهرةِ القُدسیَّة فی تعیُّنِ الإنسیّة، واسطة قلّادة الوجود، درّة البحر الشّرف و الجود، علّة العلل، غایة الغایات، حقیقة العماء، إنسیة حوراء، فاطمة الزهرا علیها افضل صلوات المصّلین🔺
و
🔻الوالی للولایةِ إلاهیّة، بِسْمَلَةِ کتابِ الموجودِ ، فاتحة مصحفِ الوجودِ، حقیقة النقطةِ البائیّة ، المُهندِسِ في الغُیُوبِ اللّاهوتِیَّة ، المظهر في الهیکل الناسوتیة، نقطة الکائنات، قطب الدائرات، فطرة العالمین، ربّ العارفین، امام المتقّین، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما افضل صلوات المصّلین 🔺

می‌باشد.

۩ رشحۀ القاب جاری شده که به مناسبت موضوع، هبه فرمودند، محلّ خضوع مدقّقین است!


🔔 《منزل》؛ محلّ نزول است.
چون حضرات (علیهم السلام) تَمَنُّناً و تفضّلاً نزولِ اجلال نمایند؛ محلّ نزولشان، نقطۀ حیات مطلقه است.

(دقت بفرمائید❗️)

🔔 حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می‌فرمایند:

🔻〖 إِنَّ دَارِي وَ دَارَ عَلِيٍّ وَاحِدَة〗🔺
خانۀ من و خانۀ علی (ع) یکی است.

(📚تفسير فرات الكوفي، ص: ۲۰۹)


🔲 جمع بندی مطالب تا بدینجا:

✿تمثال و حقیقتِ هستی، در عالَم عالی، و از عالَم عالی است. یعنی هستی از عرشِ لا تعیّن (و جنّات) تا فرشِ تعیّن، کشیده شده است.
✿و حقیقت و باطنِ تمام مراتب بهشت (جنّات)، جنة عَدْن است.
✿و باطن و قلب و حیاتِ جنة عدن، 『 طُوبیٰ』 است.
✿و 『 طُوبیٰ』 درختی است در «منزل» حضرات آل الله علیهم السلام.


🌳طُوبیٰ』؛ خوشیِ مطلق و مطلقِ خوشی است.و حیاتِ محضه است.
کوچکترین خوشی و لذّتی، مستقل از 『 طُوبیٰ』 معنا ندارد.

🍃 پس اگر طالبِ لذّت و خوشی هم باشیم، خوشی حقیقی و مبدأ خوشی را باید بیابیم.

🌱 «خوشی» حقیقی، مَدِّ حیات است و خَیر و نیکی است. و هر خَیری، ظهورِ حضرات آل الله علیهم السلام می‌باشد که فرمودند🔸نحنُ اصلُ کلِّ خَیر🔸(ما اصل تمام نیکی‌ها هستیم / 📚 الکافی، ج ۸، ص: ۲۴۲).

إن شاء الله در مورد حقیقتِ لذائذ و لذّت حقیقی در فرصتی دیگر خواهیم خواند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔹

🔰حضرت خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند:

🔻 『 حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ شَجَرَةٌ أَصْلُهَا فِي الْجَنَّةِ وَ أَغْصَانُهَا فِي الدُّنْيَا
فَمَنْ تَعَلَّقَ بِهَا فِي الدُّنْيَا أَدْخَلَهُ الْجَنَّة』🔺

دوستی علی بن ابیطالب علیه السلام درختی است که اصلش در بهشت است و شاخه‌هایش در دنیا.
پس هرکس در دنیا به آن در آویزد، او را به بهشت می‌برد.

(📚الفضائل - لابن شاذان القمي، ص: ۱۴۸)

🔰و نیز می‌فرمایند:

🔻 『 من أراد ان يحيى حيوتى و يموت ميتتي و يدخل «جنّة عَدن» التي غرسها الله بيده فليتوال على بن أبي طالب عليه السلام، و ليتول وليّه و ليعاد عدوه، و ليسلم للأوصياء من بعده فإنهم عترتي من لحمى و دمي، أعطاهم الله‏ فهمي و علمي‏』🔺

(📚تفسير نور الثقلين، ج‏۲، ص: ۴۹۸)


⇦ ❃ پس چون کسی به حبّ و ولایت مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) متصّل شود، داخل در بهشت عَدن است و طوبیٰ و خوشی حقیقی مخصوص اوست.


🌳طُوبیٰ』 که خوشی حقیقی است، در مجالس شیعه سایه افکنده که حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در وصف سایۀ 『 طُوبیٰ』 می‌فرمایند:

🔻『 《ظِلُّهَا مَجْلِسٌ مِنْ مَجَالِسِ شِيعَةِ》 أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(؏) يَأْلَفُونَهُ وَ يُتَحَدَّثُ بِمَجْمَعِهِمْ [بِجَمْعِهِمْ‏] وَ بَيْنَا هُمْ فِي ظِلِّهَا يَتَحَدَّثُون‏』🔺

سایۀ طُوبیٰ مجلسی از مجالس شیعۀ امیرالمؤمنین علی (؏) است. که شیعیان با آن الفت و انس گرفته و با جمعشان حدیث می‌کند و شیعیان در سایۀ آن گفتگو می‌کنند.

(📚تفسير فرات الكوفي، ص: ۲۱۲)

در این عبارت نورانی دقت فرمودید ⇦ 《ظِلُّهَا مَجْلِسٌ مِنْ مَجَالِسِ شِيعَةِ》؟!

نفرمودند سایۀ آن در مجالس شیعه است!
👈بلکه فرمودند خودِ سایۀ طوبیٰ، مجالس شیعه است.

⇦ ❃ بنابراین شرافتِ مجلسِ شیعه چنین است که همه چیزش «سایۀ طوبیٰ» و خوشی است و نه اینکه مجلس ایشان چیزی باشد وخوشی چیزی از آن باشد.

✳️ «مجلس» محلّ جلوس و نشستن است. و مجلسِ شیعه، آن نشیمنگاهِ شیعه بودن است.
یعنی خودِ شیعه بودن، مجلسِ شیعه است.

بنابراین؛
👈🏻 شیعه بودنِ شیعه، مجلس و سایۀ طوبیٰ است.

بنابراین فتراکِ «شیعه بودن» مطرح است.

پس ؛
♦️«شیعه»؛ ظلّ طوبیٰ است.
یعنی خودِ شیعه بودن، خوشی است و همۀ نعمت.

اگر به مرحمت حقّ، با جان و دل از تصدیق‌کنندگان بودیم، به عین الیقین این حقیقت را نشان می‌دهند.


🔔 این رشحه رشحهْ رزقِ معنوی را به جانْ نوش کنیم که هر کدام، محلّ تأمّل و تحقّق در وجود است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔹

🍃 و امّا بعد از این مقدمه در مورد 『 طُوبیٰ』، لطیفه‌ای از ماه شعبان را بخوانیم:
(قدم به قدم و با تأمّل همراه بیائید تا ان شاء الله رزق جاری شده در جانتان منزل کند)


🔻✓➊ قدم اوّل :

عرض شد که 『 طُوبیٰ』 ؛ اسم تفضیل، بر وزن فُعلىٰ، مؤنث «أَطيـَـب» (پاكيزه‌‏تر) است‏ و از ریشۀ «طیب» است (طیب به معنایِ پاکی).

🔻✓➋ قدم دوّم :

«طَیِّب» (اَجوَف یایی) بر وزن "فَیعِل"، صفت مشبهه است. و از همین ریشۀ «طیب» می‌باشد.

«طَیِّب» شدّت پاکی را می‌رساند که در پاکی آنقدر شدید بوده و ثبات دارد که معنایِ اسم فاعل و اسم مفعول نیز می‌دهد. یعنی آنطور پاک است که هم پاک‌ کننده است و هم پاک شونده.

🔻✓➌ قدم سوّم :

«طبیب» از «طَیّب» است.
چرا ؟!

روایت را دقت بفرمائید:

🔰 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

🔻 【 كَانَ يُسَمَّى «الطَّبِيبُ» الْمُعَالِجَ.
فَقَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ يَا رَبِّ مِمَّنِ الدَّاءُ؟ قَالَ مِنِّي. قَالَ مِمَّنِ الدَّوَاءُ؟ قَالَ مِنِّي. قَالَ فَمَا يَصْنَعُ النَّاسُ بِالْمُعَالِجِ؟

👈 قالَ : «يُطَيِّبُ» بِذَلِكَ أَنْفُسَهُمْ.

⇦ فَسُمِّيَ «الطَّبِيبَ» لِذَلِك‏】🔺

⬅️〖«طبيب» را معالج مى‏خواندند.
حضرت موسى بن عمران عليه السّلام به درگاه الهى عرضه داشت پروردگارا، درد از كيست؟
خدا فرمود: از من.
جناب موسى (ع) عرضه داشت : دواء از كيست؟
خدا فرمود: از من.
جناب موسی (ع) عرض كرد: پس مردم با معالج چه كار دارند كه به وى مراجعه می‌نمايند؟
خدا فرمود: با مراجعه به او «دلشان خوش می‌شود».

سپس امام صادق عليه السّلام فرمودند:
بعد از آن، طبيب را طبيب گفتند (يعنى موجب دلخوشى) 〗➡️

(📚 علل الشرائع، ج‏۲، ص: ۵۲۵)


💠 ملاک و معیارِ معانی، معنا کردنِ حقّ تعالی است. و لُغویون در هر ید و بیضائی که باشند، مجالِ سخن خلافِ حقّ ندارند.

❖ هرچند از علم اشتقاق، ربط "طیب" و "طبب" استخراج میگردد، ولی حدیث و نقل مذکور کفایت میکند و برای ادامۀ بحث، قوّت بیان است.

👈🏻 "طَبیب"ِ در ظاهر، "طَیِّب" در باطن است.


🔻✓➍ قدم چهارم :

🔶 طبیب مطلق و مطلقِ طبیب کیست؟

🔷🔻طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه‏》 (📚نهج البلاغه، خطبۀ ۱۰۸)، مبدأ الانوار الازلی و منتهَی الْعروج الکمالی، "رحمةً للعالمین"، "شفیع یوم الدین"، مخاطَب حدیثِ «لولاک، لمّا خلقتُ الافلاک»، "جَوْهَرٌ دَرَّاك" ، "مُحِيطٌ بِالأشْيَاء" ، "وَسَطُ الكُلّ"، "عِلَّةٌ لِلْمَوْجُودَات" ، عالِم السرّ و الخفیات، حضرت سیّد الانبیاء و المرسلین محمّد المصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم🔺

(القاب جاری شده، محلّ تأمّل است❗️)

🔻✓➎ قدم پنجم :

🔶 طبّ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله چیست؟

🔷 طبِّ حضرتِ «طبیب» (صلّی الله علیه و آله)، ولایت ایشان است.
که طبّ، آن موقع در اطلاقِ طبّ بودن است، که در دوئیت با درد نباشد. بلکه حقیقتِ درد را گرفته باشد. به عبارتی، خودش درد است و خودش درمان.

👈 طبّ مطلق، ولایت است که فطرتِ هر ذی اشاره‌ای است. حضرت مولی(؏) می‌فرمایند:

🔻"دوائك فيك فلا تبصر
و دائك منك فلا تشعر"🔺

دوایِ تو در توست ولی آنرا نمی‌بینی.
و درد تو از توست ولی آنرا درک نمی‌کنی.

(📚منهاج البراعة، خوئى، ج‏۷، ص: ۳۶)


☀️ ولایت، فطرت همۀ اشیاء است. و چیزی از ولایت بیرون نیست.
ولایت، حضرات آل الله (ع) هستند و رسول اکرم (ص) به 《طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه‏》 بودن، عالمیان را به فطرت خویش دعوت می‌کنند.

دقت شود :

🔸باء «بِـطِبِّه»؛ ابتدائاً باء الصاقِ حقیقی است و باء سببیّت، در مرحلۀ بعد است و آن هم سببی نیست که بیرون از حضرتِ «طبیب» صلّی الله علیه و آله باشد، بلکه خودیّت حضرتِ رسول اکرم (ص) است.

🔸"طبیب"؛ صفت مشبهه است. و چون در عالم نور می‌باشد؛ از شدّت ثبوت، فاعل و مفعول را فرا میگیرد. یعنی هم طبابت کننده و هم طبابت شده، در نقطۀ وحدتِ «طبّه» به توحید میرسند. و طبابتِ حضرتِ《طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه‏》 (ص)، موحّد ساختنِ عالمیان، به قوّتِ ولایت است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔹

🔻✓➏ قدم ششم :

🔰 حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:

🔹خداوند عزّ و جلّ هنگامی که روز اول شعبان می‌شود، به درهای بهشت امر می‌کند، پس گشوده می‌گردد.
و به شجرۀ 『 طُوبیٰ』 امر می‌کند، پس شاخه‌هايش بر اين دنيا آشکار می‌شود (〖يَأْمُرُ شَجَرَةَ طُوبَي فَتُطْلِعُ أَغْصَانُهَا عَلَي هَذِهِ الدُّنْيَا〗/ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۴، ص: ۶۱).

🔹سپس منادی پروردگار ندا می‌کند:
ای بندگان خدا ! اينها شاخه‌های درخت طوبیٰ است، به آنها چنگ زنيد تا اينکه شما را بسوی بهشت رفعت دهد (〖یا عِبَادَ اللَّهِ هَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ طُوبَي فَتَمَسَّکُوا بِهَا تَرْفَعْكُمْ إِلَي الْجَنَّةِ〗).

🔹بعد می‌فرمایند که اعمالی مثلِ «صلوات، روزه، زکات (صدقه)، امر به معروف، نهی از منکر، صله رحم، آشتی دادن افراد، ادایِ قرض، شمارش نعمتهای خدا، کفالت یتیم، عیادت مریض، نیکی به والدین، تشییع جنازۀ مؤمن، تسلیت گفتن» موجب «وصل» شدن به 『 طُوبیٰ』 است.

این اعمال، ظهورِ ابوابِ جنّت است و جلواتِ شاخه‌های 『 طُوبیٰ』.

چند نکته:

✓ ➀ دقت بفرمائید که در تمام اعمالِ فوق، صله و اتصال (صلوات) و جفت شدن (شفع) خوابیده است.
که پیشتر مفصلاً صحبت شد که ماه شعبان، ماه صلوات (صله - اتصال) و شفاعت است.


✓ ➁ اصلاً #وجه_تسمیه_شعبان از این جهت است که خَیرات در این ماه شعبه شعبه می‌شود (🔻"سَمَّاهُ رَبُّنَا شَعْبَانَ «لِتَشَعُّب»ِ الْخَيْرَاتِ فِيه‏"🔺/ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۴، ص: ۵۶).
یعنی 『 طُوبیٰ』 که ظهورِ خیرات است، در ماه شریف «شعبان»، بصورتِ شعبه شعبه در عالم دنیا ظاهر می‌شود و از مجالِ 『 طُوبیٰ』 و در پیِ آن؛ زقّوم نیز شعبه شعبه ظاهر می‌شود (در دنباله می‌خوانید).

👈 ماه شعبان، ماه شعبه شعبه بودنِ طوبی [از حقیقتِ آن تا عالمِ ظاهر]، برای دستاویزی مؤمنین است.


از آن طرف؛
🔰حضرت مولی (علیه السلام) می‌فرمایند به درخت زقّوم امر می‌شود که شاخه‌هایش را بر دنیا آشکار کند (〖يَأْمُرُ شَجَرَةَ «الزَّقُّومِ» فَتُطْلِعُ أَغْصَانَهَا عَلَى هَذِهِ الدُّنْيَا〗/ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۴، ص: ۶۱).


🔥 که #زقوم درختی است در جهنّم که باید از آن پرهیز و دوری نمود چرا که زقّوم، آویختگانش را به جهنّم می‌کشاند
(🔻"هَذِهِ أَغْصَانُ شَجَرَةِ الزَّقُّومِ فَإِيَّاكُمْ وَ إِيَّاهَا وَ لَا تَعُودُ بِكُمْ إِلَى الْجَحِيمِ"🔺 /📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۴، ص: ۶۶).

🔹که شاخه‌های #زقوم را هم اشاره فرمودند. از جمله؛

«فراگیر کردن شرّ یا گناهی، تقصیر در نماز یومیه، ردّ کردن فقیر در حال غنائت، نپذیرفتنِ عذرخواه، جدائی انداختن بین افراد، باطل کردن دَیْن، برآشفتنِ مردم بر علیه مؤمنی، آوازه‌خوانی غنا که به معصیت بیانجامد (که موجب نسیان خداست. که قطع رحم است)، افتخار کردن و شمردن کارهای قبیح، عیادت نکردن مریض، بد رفتاری با والدین و کوتاهی در خشنودی ایشان.»

⇮ دقت بفرمائید که در تمام اعمالِ فوق، قطع اتصال به حقیقت صورت گرفته است. که مخالفِ صلوات و شفاعت که حقیقت شعبان است، می‌باشد.

✓ ➂ در دعای ندبه می‌خوانیم:

🔸〖 أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء〗🔸

(📚المزار الكبير، لابن المشهدي، ص: ۵۷۹)

⇜ حضرات آل الله علیهم السلام؛ حقیقت و جان عالم لا اشاره (سماء) و عالم اشاره (ارض) بوده و نقطۀ بسیطۀ اتصال هستند که هرکس به آنها متصّل شود، متصّل به حیات شده و هرکس منقطع از ایشان گردد، به ورطۀ عدم کشیده شده است.


🔻✓➐ قدم هفتم :

تطبیق دهید:

⭕️۱. ماه شعبان؛ ماه صلوات و شفاعت است.
صلوات، صله با آل الله علیهم السلام است. و شفاعت نیز، جفت شدن و یکی شدن با آل الله علیهم السلام است.
پس شعبان؛ ماهِ اتصال به حقیقتِ حیات، حضرات آل الله علیهم السلام می‌باشد.


⭕️۲. ماه شعبان؛ ماه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است.

پیامبر اکرم (ص) 《طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه‏》 می‌باشند. که بیان شد که "طبیب" بودن، ظهورِ "طیّب" بودن است.


⭕️۳. ماه شعبان؛ ماه شعبه شعبه شدن خیرات است که ماهِ ظهورِ شُعَب 『 طُوبیٰ』 است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔹

♻️ جمع بندی مطلب:

⇪✾『 طُوبیٰ』 که ظهورِ حیاتِ هستی، از اعلی مرتبۀ عالم لا اشاره، تا ادنی مرتبۀ عالم اشاره است، ظهورِ 《طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه‏》 می‌باشد.

⇪✾ماه شعبان؛ ماهِ شعبه شعبه شدن 『 طُوبیٰ』 است.

⇪✾در این ماه ؛ 『 طُوبیٰ』 از منزلِ حقیقتِ حیات، یعنی حضرت 《طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّه‏》 رسول اکرم صلّی الله علیه و آله، از عالمِ عالی، تا عالَمِ دانی (دنیا) ظاهر و کشیده می‌شود.

💢 که آشکار شدنِ 『 طُوبیٰ』 در ماه شعبان؛ ظهورِ «دوّار» بودنِ حضرتِ 《طَبِيب》 (صلّی الله علیه و آله) است.
🔴 و متصّل بودنِ 『 طُوبیٰ』 و متصّل کردن آویختگانش به جنّت؛ ظهورِ صلوات و شفاعت بوده که از خصوصیّات ماه شعبان است، و 《بِــطِبِّه‏》 این حقیقت صورت میگیرد.
(باء الصاق حقیقی و نکاتِ لطیفش در همین مقاله اشاره شد)


⇪✾ماه شعبان که ماه پیامبر اکرم (ص) است؛ ماهی است که حضرتِ 《طَبِيب》 (صلّی الله علیه و آله)، به 《«دَوَّارٌ بِطِبِّه‏» بودن》، دستگیرِ عالمیان بوده تا ایشان را به فطرت خویش، یعنی نقطۀ توحیدیه هر ذی وجودی برگردانند.


گر طبيـــبانه بيايی به ســــر بالينم
به دو عالم ندهم لذّت بيماری را

(سعدی- ره)

🔲 پذیرش این دستگیری؛ پذیرش شفاعت و صِله (صلوات) با رسول رحمت و خاندانِ مطهّر ایشان است (صلوات الله علیهم) و این پذیرش که در سه مرتبۀ ذات و صفت و فعلِ مؤمن مَمدود است، یاری پیامبر اکرم (ص) می‌باشد که می‌فرمایند:

👈🏻♦️" إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي. رَحِمَ اللَّهُ مَنْ «أَعَانَنِي» عَلَيْه‏"♦️
شعبان ماه من است. خداوند كسى را که مرا در ماهَم يارى كند، رحمت کند.

(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص: ۶۸۳)




🍃 ان شاء الله به توفیقی از جانب خودشان، برگشتِ به فطرت را در این ماه شریف طلب کنیم و حقیقتِ این طلب را در صفات و اعمال، ظاهر ساخته و از یاری‌کنندگان حضرت (ص) باشیم که یاری ایشان، تمامِ خوشی و حقیقتِ طوبی است.


🌳【الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ «طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ»】🌳
كسانى که ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، پاكيزه‏ترين [زندگى‏] و سر انجام نیکو براى آنهاست.

(سورۀ رعد آیۀ ۲۹)





«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ»
(📚الدروع الواقية – سید بن طاووس، ص:۱۷۴)




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه‌_شعبانیه
#ربط_طوبی_و_طبیب


─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
.

༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻

─═༅࿇༅ 📜 ༅࿇༅═─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 🦋 ༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، خطبۀ ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
🔅

➋ و از شهر بيرون می‌برند و به سوی #بیابان رفتند (فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ )»»
● که #شهر، تعیّنِ وطن است و بیرون رفتن از تعیّن وطن؛ ترکِ إنیّت و رسیدن به إنیّت و نفسِ حقیقی و واحدۀ الهی یعنی «#نفس_الله_تعالی» حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
☜ این سیر، سیرِ استکمالی حدّی برای جناب کمیل نیست، بلکه تمام این امور برای رهسپاری خلائق به حقیقتیِ عمیق است که به عنایت و انشاء حضرت مولی(ع)، به باب بودنِ جناب کمیل در عالم متجلّی می‌شود.

● بیانِ کردنِ #صحرا با نام «الْجَبَّانِ» در حالِ خروج؛
«الْجَبَّانِ»؛ از #جبین آمده که جبین و پیشانی؛ مقامِ جلوه کردنِ هویّت است و از این رو در قیامت هر کسی به جبینش شناخته می‌شود و مثلاً بر پیشانی کسانی که ولایت حضرات آل الله(ع) را نداشته باشند چنین مکتوب می‌شود؛ «آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله؛ مأیوس از رحمت خدایند؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۹۴». که این مکتوب، هویّتِ نابجایِ بُریدگان از ولایت و رحمت حقّ است.

➌چون به صحرا رسيدند (فَلَمَّا أَصْحَر)؛
بیانِ کردنِ #بیابان با نامِ صحرا در هنگام وصلت به آن؛ جوشندگی را می‌رساند. چرا که #صحرا ؛ بیابانی است که از شدّت گرما، هر چیزی را می‌جوشاند.

➍ نَفَسِ بلندى می‌کشند ( تَنَفَّسَ الصُّعَدَاء)؛
نفَسِ حضرت مولی(ع)، نفخۀ منشئ است که جاری‌کنندۀ حقیقت از بطن و خلوَت حضرت امیرالمؤمنین(ع) - یعنی کوثرِ حقیقت، حضرت فاطمه زهرا(س)-، تا عالَم جلوَت است.

➎و «#می‌فرمایند»؛
فرمایش و #قول حقیقی، جلوۀ خودِ «قائل» است و از این رو هر کسی به قولش، شناخته می‌شود و گفتار حقیقی، آینۀ شخصیّت و هویّت است که؛
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه‏؛ مرد،پشت زبانش پنهان شده است؛📚 الأمالي( للصدوق)، ص:۴۴۷»
و «الْأَلْسُنُ تُتَرْجِمُ عَمَّا تَجُنُّهُ الضَّمَائِرُ؛ زبانها آنچه را در ضمیر و هویّتِ انسان است، ترجمه مى‌كنند؛ 📚 تصنيف غرر الحكم، ص: ۲۰۹».

🔆 ائمه اطهار(ع) شخصِ #أحسن_قول و قولِ أحسن بوده و قول و فرمایش حضرتشان(ع)، تجلیّاتشان در عالَم وجود است.

⏎▣ با این پنج مرتبه از مراتب انشائی، حقیقتِ «قلب» در عالَم محقّق می‌گردد.

۞ قلبی از کمیلِ مولی؏، ظرفیت می‌گیرد که #شکسته‌ترین باشد.
چرا که قلبِ حقیقی؛ نفْسِ #دگرگونی و #شکستگی است و خودیتی جز مظروفش ندارد و تامّاً مَظهَر و مُظهِرِ مظروفِ خویش، یعنی؛ حضرت حقّﷻ است.
◘ ‌هم اوﷻ که ☜«لاهوإلّاهو» ست.
بدین معنا که؛

◪ دائماً☜به «لا هو» در شکستن و نفیِ لبّی خویش است و به «إلّا هو» در اثباتِ لبّی خویش می‌باشد.
این شکستگی (نفی) و شکسته‌بندی (اثبات)؛ حیاتِ حضرت حقّﷻ است.
.
۞«قلب»☜نقطۀ شکستگی و دگرگونیِ حیاتی است که جامعِ شکسته شدنِ«لاهو»ئیِ جلال، و شکسته‌بندیِ«إلّاهو»ئی‌ جمال است.
و این☜معنای شکسته بودنِ ذاتیِ قلب است که جلوه‌ای از «لا هو إلا هو»ست.

حضرت حقّ تعالی نفسِ وسعت است و «الْوَسِيع‏؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 633». بنابراین؛ در هیچ ظرفی، مظروف نمی‌شود، جز اینکه آن ظرف، نفسِ شکستگی باشد و چیزی جز، جلوۀ حضرتِ الوسیعﷻ نباشد.

حضرت «الْوَسِيع‏»ﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻『 لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ.』 🔺
من در زمین و آسمانم نمی‌گنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای می‌دهد.
(📚عوالي اللئالي، ج‏۴، ص: ۷)

این است که 🔹قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ؛ قلب مؤمن، عرش خدای رحمان است؛📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۵۵، ص:۳۹』🔹.

حضرتِ حقّﷻ که صرفاً نزد خویش است و بس؛ نزد قلبِ مؤمن که نفسِ شکستگی است می‌باشد که در حدیث قدسی می‌فرماید:
.
💔أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم💔
من نزد دل‌شکستگانم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۷۰، ص:۱۵۷)
♡࿐

۞ شکستۀ حقیقی؛
آن دلِ منقلب بین جلال و جمال حقّﷻ است که؛
☜نه به قید جلال، مختفی است، و نه به قید جمال، منجلی است. بلکه به قامتِ مقامِ جمع الجمعِ #مشیة_الله بودنِ ائمه اطهار(ع)، نفسِ دگرگونی و شکستگی و گَردان بودن است که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند:

🔻♡『إِنَّ الْقُلُوبَ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ يَقْلِبُهَا كَيْفَ يَشَاءُ سَاعَةَ كَذَا وَ سَاعَةَ كَذَا.』🔺
همانا قلوب، بین دو انگشت از انگشتان پروردگارش هستند که دائماً منقلب می‌شود آن‌گونه که اوﷻ می‌خواهد، ساعتی(که جلوۀ وسعتِ حق است) چنین‌اند و ساعتی، چنان.

(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷، ص:۵۳)

غیر از این دگرگونی باشد، قلب نیست بلکه مسامحتاً «قلب» خوانده می‌شود و إلّا حقیقتاً بدتر از سنگ و حجر است که؛

▪️«قَلْبُ الْكَافِرِ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ.»▪️
قلب کافر از سنگ سخت‌تر است.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷، ص: ۵۳)
♡࿐


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
🔅

🔰 الغرض؛

🌙۞ سه ماه#رجب، #شعبان، و #ماه_رمضان؛ سیردهندۀ سالک است.
نیمۀ شعبان میلادِ حضرت بقیة الله روحی فداه، است.

⧯ نیمه شعبان که به ظاهر وسطِ این سه ماه سلوکی قرار دارد، وسطِ حقیقیِ بوده و نقطۀ #عطف این سیر است و ظهورِ مقام جمع الجمع می‌باشد.
و از آن دقیقه که حضرت بقیة الله(ع) عصاره و سلالۀ حضرتِ لیلة القدر فاطمة الزهرا (س) هستند؛
☜ شب نیمه شعبان، لیلة القدر ائمه اطهار(ع) و شیعیان خالصشان است که حضرت امام محمّد باقر(ع) می‌فرمایند:

🔻『إِنَّهَا اللَّيْلَةُ الَّتِي جَعَلَهَا اللَّهُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِيِّنَا.』🔺
همانطور که لیلة القدر برای پیامبر ما(ص) قرار داده شد، خداوند برای ما اهل بیت(ع)
شب نیمۀ شعبان را قرار داد.
(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص:۶۹۵)

پس؛ #شب_نیمه_شعبان؛ #لیلة_القدر اهل بیت(ع) و شیعیانشان است و از این رو؛ آنچه که در شب قدر برقرار است و ملائکه نزول پیدا می‌نمایند و امور مقدّر می‌شود، در این شب برقرار است که حضرت نبی اکرم(ص) برای این شب می‌فرمایند:

🔹『فِيهَا تُقَسَّمُ الْأَرْزَاقُ وَ فِيهَا تُكْتَبُ الْآجَالُ وَ فِيهَا يُكْتَبُ وَفْدُ الْحَاجِّ وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيَغْفِرُ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ مِنْ خَلْقِهِ أَكْثَرَ مِنْ عَدَدِ شَعْرِ مِعْزَى كَلْبٍ وَ يُنْزِلُ اللَّهُ تَعَالَى مَلَائِكَتَهُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ بِمَكَّة.』🔹
شب نیمه شعبان همان شبی است روزیها در آن تقسیم می‌شود، و سرآمدِ عمر انسانها نوشته می‌شود، و نیز گروه حاجیان نوشته می‌شوند، و خداوند در این شب، تعداد بیشتر از موی قبیلۀ کَلب از مردم را می‌آمرزد و نیز خداوند متعال، فرشتگان را از آسمان به سوی زمین مکّه نازل می‌فرماید.

(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص: ۷۰۲)

برای دریافت تجلیّات و نزولات حقّ در این شب، شکستگی بایستی باشد از این رو، سجده‌های خاصّی با اذکارِ خاصّ در این شب وارد شده است که سجده؛ مقام شکستگی و فناست.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
🔅

🍃جناب کمیل؏ می‌فرماید در شب نیمه شعبان به دیدار حضرت مولی امیرالمؤمنین؏ رفته و حضرت مولی؏ را در حالِ سجده دیدند که در حالِ سجده، دعای حضرت خضر (ع) را می‌خوانند.

حضرت خضر(ع) همراهِ دائمیِ شخصِ «عین الحیاة» یعنی حضرت بقیة الله(روحی فداه) هستند و از این رو مظهرِ حیات می‌باشند.
#دعای_کمیل؛ دعایِ مظهرِ حیات، یعنی دعای حضرت خضر (ع) است.
حضرت مولی؏ این دعا را در حالِ سجده، انشاء می‌فرمایند و مضامینِ خاصّی از این دعای شریف، مضامینی مقام فنا و انشاء آن در عالَم است تا عالَم کثرات، فانی در عالَم وحدت شود و مقام جمع الجمع ظاهر گردد.

دعای کمیل در شب نیمۀ شعبان وارد شده است. حضرت مولی؏ به جناب کمیل؏ می‌فرمایند:

🔻『الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ بِيَدِهِ إِنَّهُ مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ جَمِيعُ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ مَقْسُومٍ لَهُ فِي لَيْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ- إِلَى آخِرِ السَّنَةِ فِي مِثْلِ تِلْكَ اللَّيْلَةِ الْمُقْبِلَةِ
وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُحْيِيهَا وَ يَدْعُو بِدُعَاءِ الْخَضِرِ ع إِلَّا أُجِيبَ [لَهُ‏].』🔺
سوگند
به خدایی که جانم به دست اوست، هیچ بنده‌ای نیست مگر آن که همۀ امور او، اعمّ از خیر و شرّ، در شب نیمه شعبان تا مثلِ آن در سال بعد که رخ می‌دهد، در شب نیمۀ شعبان قسمت و مقدّر میگردد.
و هیچ بنده‌ای شب نیمه شعبان را احیاء نمی‌کند و دعای خضر(ع) (دعای کمیل ع) را نمی‌خواند، مگر آنکه خداوند دعای او را مستجاب می‌کند.

(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص: ۷۰۶)

بعد از این فرمایشات، حضرت مولی؏، دعای مذکور را توسّط باب و یارِ کُمَّل و صحابۀ سرّ خویش یعنی جناب کُمَیل؏ در عالَم انشاء می‌فرمایند و شبهای جمعه را مزیّن و متجلّی به این دعا می‌فرمایند و بیان می‌دارند:

🔹〖إجْلِسْ يَا كُمَيْلُ!
إِذَا حَفِظْتَ هَذَا الدُّعَاءَ فَادْعُ بِهِ كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ أَوْ فِي الشَّهْرِ مَرَّةً أَوْ فِي السَّنَةِ مَرَّةً أَوْ فِي عُمُرِكَ مَرَّةً تُكْفَ وَ تُنْصَرَ وَ تُرْزَقَ وَ لَنْ تُعْدَمَ الْمَغْفِرَةَ.
يَا كُمَيْلُ! أَوْجَبَ لَكَ طُولُ الصُّحْبَةِ لَنَا أَنْ نَجُودَ لَكَ بِمَا سَأَلْت‏.〗🔹
بنشین ای کمیل!
(☜که به امرِ «إجْلِسْ»؛ «#کمال» در نقطۀ شکستگی قرار گرفته و مُدرکِ مقامِ جمع الجمعِ «#جمعه » خواهد بود)
هرگاه این دعا را حفظ کردی، در هر شب جمعه، یا در هر ماه یکبار، یا در هر سال یکبار، یا در طول عُمرَت یکبار آن را بخوان، که خدا تو را کفایت و یاری و به تو روزی عطا می‌کند و هرگز آمرزش را از دست نمی‌دهی.
ای کمیل! مصاحبت طولانی تو با ما موجب گردیده آن چه را که از ما درخواست نمودی، به تو عطا کنیم.

دعای کمیل، از مقام شب نیمۀ شعبان، در شبهای جمعه، جاریست که این شب و شب جمعه جلواتِ مقام جمع الجمع‌اند که شبی هستند که؛
شب نیمۀ شعبان؛ جلوۀ اجمالیِ مقامِ جمع الجمع است.
و شبهای جمعه؛ جلوۀ تفصیلیِ مقامِ جمع الجمع است.

جمعه؛
مقامِ اتمامِ ایّامِ خلقتِ وجود، مقام فنایِ کثرت در وحدت، و شکوفایی و تجلّیِ مقامِ جمع الجمعِ حضرت جانِ جانان، حضرت بقیة الله روحنا فداه می‌باشد که؛

💎﴿كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ ✾ وَ يَبْقى‏ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ﴾💎
• هر آن كس كه بر روى زمين است فناپذير است.
• و تنها وجه با شكوه و ارجمند پروردگارت [یعنی حضرات آل الله علیهم السلام] باقى مى‌‏مانند.

(الرحمن، آیات ۲۶ و ۲۷)

⏎❂ دعای کمیل در شب نیمۀ شعبان، انشاء کنندۀ ظرفیت قلوب است.

الحمد لله ربّ العالمین.




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#لطیفه_دعای_کمیل
#شب_نیمه_شعبان
#لیلة_القدر_اهل_بیت ع


─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
.
•┈┈••✾•🍃🏹🍃•✾••┈┈•


🔹الْفُلْكِ الْجَارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ
يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا
🔹

(🌙 فرازی از صلواتِ شعبانیه -
صِله با حقیقتِ هستی)


🔲 کشتیِ طلبِ آل الله (ع) در دریایِ مستی آورِ ایّام، جاری است
که هرکس سوار شد؛ سوُرِ اَمنَش برقرار شد
و هرکس تارک بود؛ در متروکۀ انیّت رها شد


🏹 اوقات، چِلّه کشیده و ایّام، چون تیر در گذر است.
تا آشیانْ قــرار یابَد، چلچلۀ اضطرار را چلّۀ بی‌قراری باید.
که حضرتِ مقصود، شاهدِ مشهود، امیرالمؤمنین (ع)، فرمود:

🔻ما فاتَ مَضی وَ ما سیأتیكَ فَاَیْنَ؟
«قُــمْ» فَاغْتَنِم الفُرصَةَ بَینَ العَدَمَین
🔺

آنچه گذشت، از دست رفت و آنچه می‌آید كجاست؟!
«برخیز» ! ...
و فرصت میان دو «نیستی» را دریاب.



💦 مستانهْ اَفشرهٔ حقائق، در تُنگۀ تَنگِ دقائق،
به رجب المرجّب، شعبان المعظم، و رمضان المبارک
چکیده ...

🔰 پس ؛

به دور لاله قدح گیر و بی‌ریا می‌باش
به بوی گل نفَسی همدم صبا می‌باش
نگویمت که همه ساله مِی پرستــی کن
«سه ماه» مِی خور و نُه ماه پارسا می‌باش

(حافظ - ره)




💬 حدیث نفس می‌کنم:

🍂 رخوَت را رها کن!
توسّلی و توفیقی طلب نما!
برخیز و فرصت را دریاب که آناتِ این ایّام، هزاران هزار سالِ تقرّب به حضرت اوست.




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.🌳.
Forwarded from آخرین خبر (M.Z)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺شرط واکسیناسیون برای حج عمره لغو شد

🔹مقامات عربستان در بخشنامه‌های جدیدی شرط واکسیناسیون برای ادای حج‌عمره و ورود به مسجد‌الحرام و مسجد‌النبی را لغو کردند

@Akharinkhabar
Forwarded from آخرین خبر (M.Z)
🔺آغاز عملیات ۱۰ روزه تنظیف گنبد طلای حرم رضوی

🔹در آستانه عید نوروز و تلاقی آن با میلاد امام زمان عجل‎الله، گنبد طلای حرم مطهر رضوی شستشو داده می‌شود تا چشم‌نوازی این بارگاه نورانی برای زائران این ایام بیشتر شود

@Akharinkhabar
.
☀️ زمان و صاحب الزّمان (علیه‌السّلام)

•┈┈••✾•☀️•✾••┈┈•
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
•┈┈••✾•☀️•✾••┈┈•


🍃 بحث زمان از دغدغه‌های بزرگ محقّقین و مدقّقین علوم معرفتی بوده و این مهمّ تا علوم مادّی و تجربی نیز، اهمیّت خویش را ممدود ساخته. بطوریکه بسیاری از دانشمندان علم فیزیک بخش عمده‌ای از تحقیقات خود را به این مهمّ اختصاص داده‌اند.

امّا منظور نظر و محورِ سخنِ این مقالۀ تلخیص شده، معرفت به ساحت ربّانی حضرت صاحب العصر و الزمان (روحی له الفداء) است. منظوری که علّت العلل خلقت عوالِم هستی است.
إن شاء الله به دل همراهی بفرمائید ...
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈


🕰 بحمد الله پیش از این، به مناسبت در مباحث مختلف، اشارات و توضیحات مختصری در مورد #زمان و #مکان بیان شده. در مقدمۀ این مقاله، مختصر ذکری خواهد گذشت تا اشاراتی از آن، یادآوری گردد :

🍃 تصوّر مکان در قیاس با زمان، بخاطر ابعاد و جرم اَمکِنه، آسان است. البته همان تصویری هم که از مکان در ذهن شکل میگیرد، مکانیّتِ مکان نیست. بلکه محلّ ظهورِ مکان است. وگرنه لُبّ مکان، مکانتی است که درک آن جز به فنایِ در آن، ممکن نیست. ذهن مشوب به عالم حدود و معیارات آن؛ برای تصوّر مکان، یا ظرف و محیط را تصوّر میکند، یا مظروف و محاط را.
در حقیقت، مکان را به آثار و لوازمش میشناسد و نه به خودش.

زمان که اَلطَف از مکان است (لطیف‌تر)؛ به مراتب، تصوّرش مشکلتر است.
❁ کُندی تفکّر در مورد زمان، و بلکه صعب و مشکل بودن تصوّر آن، موجب شده که متکلّمین، #زمان را امری موهوم بدانند. یعنی واقعیّتی برای آن قائل نبوده پس وجود آنرا منکرند و آن را اعتباری «موهومی» قلمداد میکنند. و صِرفاً قراردادی بین اهل دنیا دانسته‌اند تا امورات دنیایِ این افراد (اهل دنیا) به سبب این قرارداد، قرار یاید.

امّا زمان هم مخلوقی از مخلوقات خداست، پس امری موهوم نیست. در ادعیه پانزدهم ماه مبارک رمضان، به ▪️«خَالِقِ الْأَزْمِنَةِ وَ الْأَعْصَارِ»▪️ بودنِ حضرت حقّ، اشاره شده است.
(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص: ۱۵۱)

❁ لطافت زمان حتّی موجب شده است که بعضی دیگر از افراد، زمان را بُعد چهارم دانستند.
چون "بُعد"، خودِ «دوری» است؛ پس هرچه در بُعد، پیش رویم، از حقیقت که قُربِ مطلق است، فاصله گرفته‌ایم. که حجم، ابعَد از صفحه است. و صفحه، اَبعَدِ از خط است. بنابراین بُعد چهارم بودنِ زمان، به نظر بعضی از قائلینِ آن، در نهایتِ تغیّر و بُعد است.
این منظر باعث می‌شود که نظریۀ بُعد چهارم بودنِ زمان، مورد نقد یا لااقل تأمّل افزون قرار گیرد.

خصوصی از دانشمندان، از لطیف بودنِ زمان، او را ابعَد از مکان میدانند. امّا چون دو متقابل در عالم، یک حکم در ظاهر پیدا می‌کنند؛ این، لطافت و قربِ زمان است که آنرا از ادراکِ اصحابِ حدود دور ساخته، و نه ابعَد بودنِ آن که باعث شود به سمتِ موهومی بودن یا تغیّر و سستی و نهایتِ بُعد پیش رود.


💎【إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً
وَ نَراهُ قَريباً 】💎
همانا آنها آنرا دور و بعید مى‏بينند.
در حالیکه ما نزديک و قریب مى‏بينيم.
📘معارج، آیات ۶ و ۷

به هر حال چون زمان در لطافت، قوّت دارد، درکِ حقیقت آن، مستلزم رهایی تعیّنات و عالمِ ابعاد است.

❖ این است که برای تصوّر زمان، طولِ «مُدَّة» و یا آثار طولِ «مُدّة» و یا اشیاء و امری که مربوط به زمان است (که به آنها، "زمانیّات" گفته می‌شود) را تصوّر کرده یا مطرح می‌کنند، و مستقیماً سراغِ خودِ زمان نمیروند.

در صورتیکه «مُدَّة» که اسم مَرّه از ریشۀ «مَدّ» است، اصلاً و حقیقتاً «کشیدگی» است. که برای کشیدگی و طولِ زمان بکار می‌رود. بنابراین تحلیلاً می‌توان گفت :

#مدة؛ «زمان بما هو زمان» نیست.
إلّا اینکه باز، چون درکِ خودیّت زمان برای ذهنِ گرفتار به «حدّ» مشکل است، بگوید : "زمان؛ چیزی جز مدّت نیست"!

🔰 با این اوصاف، در تصوّر عمومی ؛
زمان در طولی از حرکت یا کشیدگیِ آن، تصوّر شده و به زبان جاری می‌گردد.
و مکان، به مختصات و ابعادی از "مَکین" خود (یعنی آن شیئی که در آن مکان است) تصوّر شده و به زبان جاری می‌شود.

وگرنه لُبِّ زمان و مکان، مافوقِ زمختیِ ابعاد است. پس جز به فنایِ در آن، [و به حقیقتِ آن،] ذوقی از آن حاصل نمی‌شود.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤
🔹

لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.

👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه می‌کند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد می‌شود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره می‌آید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، می‌سنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یک‌بار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب می‌شود.

🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
● حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.

(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً می‌توانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil1/162 )


محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان‌ محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن می‌فرماید:

💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت‏] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶

🌓 صبح و شب اشاره‌ای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان می‌دهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبه‌ای بودنش، اشاره‌ای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان می‌دهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمی‌کنند که فرمود :

💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي‏ لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في‏ فَلَكٍ يَسْبَحُونَ‏】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40


♻️در مقایسۀ زمان با مکان:

زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمی‌آید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه می‌دهد.

⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی می‌رود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز می‌شود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز می‌گذارد.

⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر می‌شود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته می‌سازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.

#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر می‌شود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر می‌کنند.

امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء می‌باشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهم‌السّلام) مبعوث می‌گردند که حضرتشان (ص) می‌فرمایند:

💠 أنَا أَوَّلُ‏ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج‏۷، ص ۶۳

🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان‏.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان می‌باشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶


قرآن می‌فرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ «سِتَّةِ أَيَّـــام‏».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴

💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.

🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.

🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.

⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.

که در تحلیل عرض می‌شود:

⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان می‌باشد.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤
🔹

🔲 خلقِ 『السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ』 در #ظرف_حقیقی «أَيَّام» است.
ظرف حقیقی اینطور است که مظروف، جدایِ از ظرف نیست. بلکه ظهورِ ظرف است.
یعنی زمان، به مکان، به اشاره می‌آید. و از این رو «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک می‌سنجند.

🕰 قرآن می‌فرماید:

💎 إنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ.
🔹 همانا که در خلقت آسمان و زمین و آمد و شدِ روز و شب، نشانه‌هائی برای حقیقت‌نگران.
📘 آل‌عمران، آیهٔ۱۹۰

👈🏻 چون تذکّر و سیر اثباتی و عقلی برای اولوا الالباب مطرح است؛ از خلق سماوات و ارض، به اختلافِ زمانی (آمد و شد زمان) رو می‌کند و حرکتِ شب و روز را مطرح می‌نماید.

«یوم» و «زمان» در هر عالَمی به حسبِ همان عالم است. عوالم اگر در تجرّد باشند، زمانِ مذکور در آن در لطافتِ تجرّدی است. برای همین در احادیث مختلف تعابیر مختلفی در مورد زمان آمده است و با عنوانِ «دهر» و «سرمد» نیز از آن یاد شده است.

🍃 ولی به طور کلّی زمان بودنِ زمان، در همهٔ عوالم به همان لطافت، وجود دارد. لطافتی که مربوط به خدائیّتِ خداست.
حضرت حقّ تعالی در مکان حضور دارد که در ادعیه میخوانیم ◣『 يَا مَوْجُوداً فِي كُلِّ مَكَان‏』◥ ، امّا مستقیماً به هیچ مرتبه‌ مکانی، مسمّا نیست. امّا در مورد ازمنه اینطور نیست.

حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند:

💠 لا تَسُبُّوا «الدَّهْرَ»، فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ «الدَّهْرُ».
🔹 دهر را دشنام مگوئید که دهر، همانا خداوند است.
📚 وسائل‌الشّيعة، ج‏۷، ص ۵۰۸

او، دهر است که حقیقتِ زمان است و از دهر بودن، ▪️«خَالِقِ الْأَزْمِنَةِ وَ الْأَعْصَارِ»▪️ است.
بنابراین زمان و مراتب آن، جلوه و اسمی از اسماء مسمّایِ خویش یعنی حضرت دهر عزّ وجلّ است.

🔅لطافتِ زمان، تجلّیِ لطافتِ دهر بودنِ حضرتِ لطیف (عزّوجلّ) است.

چون حضرت حقّ، خودِ دهر می‌باشد، پس متأثّر از تغییراتِ جلواتِ خود نیست پس ◣『 لَا تُبْلِيكَ الْأَزْمَانُ‏ وَ لَا تُغَيِّرُكَ الدُّهُورُ』◥ (خدایا! زمانها تو را مبدَّل نمیکند و دهر و روزگاران تو را تغییر نمی‌دهد. / 📚فلاح السائل و نجاح المسائل، ص: ۲۳۹).
🔳 بلکه حضرت دهر (عزّوجلّ) از اطلاقِ حقیقی خویش، ▫️مُدَهِّرَ الدُّهُور▫️ و مغیِّرِ مطلق اوست که از اسماء الحسنایِ او 🔻«مُغَيِّر»🔺 است («يَا مُغَيِّر» / 📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص: ۸۱۰)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤
🔹

پیش‌تر می‌رویم...

🕰 زمان در عالم حدود، ظهورِ نَفْسِ حرکت است. این حرکت، از حبّ و عشق است. «افلاک» که از «فَلک» به معنای «گردَنده» می‌آید، به عشق حضرات آل الله (علیهم‌السّلام) می‌گردد که در حدیث کساء بیان شده است:

💠 إنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّةً وَ لا اَرْضاً مَدْحِیَّةً وَ لا قَمَراً مُنیراً وَ لا شَمْساً مُضَّیئَةً وَ لا فَلَكاً یَدُورُ وَ لا بَحْراً یَجْرى وَ لا فُلْكاً یَسْرى اِلاّ «لاَجْلِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ».

🔹 همانا من نیافریدم آسمانِ بنا شده، و نه زمین گسترده، و نه ماه تابان، و نه مهر درخشان، و نه فلک چرخان، و نه دریاى روان، و نه كشتىِ در جریان را مگر براى خاطر شما و محبّت و دوستى شما.

در عالم #اشاره؛
حرکت، مقدّمه زمان است و حرکتِ افلاک به حبّ حضرات محمّد و آل محمّد (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است.

👈🏻 به دیگر بیان؛
«مَن لَهُ الحرکة»، یعنی کسی که برایش حرکت انجام می‌شود، حضرات آل الله (علیهم‌السّلام) هستند.

💕 به تحلیل بیان می‌شود:
#زمان؛ به واسطۀ حرکت، و حرکت به واسطۀ محبّت در عالم اشارات خلق شده است. و همه، گِرد شمع وجود آل الله (علیهم‌السّلام) دَوَران دارند. که «دوُران» بودن «دوُران»، از این گردش و دَوَرانِ حُبّی است.


🔸 امّا زمان چه نسبتی با حضرات آل الله (علیهم‌السّلام) دارد؟
👈🏻 حضرات آل الله (علیهم‌السّلام)، «صاحب الزّمان» هستند.

🔷 «صاحب» در عالم حدود؛ در دوئیّت معنا می‌شود و مُصاحِب بودن در «دو» شخص، یا «دو» چیز، لحاظ شده است.

🔹 اگر کسی صاحب وسیله‌ای است، او شخصی است و وسیله، شیئی جدایِ از او. و او بعد از مصاحب بودن با آن شیء، صاحبِ آن است. و صاحب بودن این شخص، صِرفِ اعتبار است و حقیقی نیست.
👈🏻 برای همین هم؛ بعد از مرگ، اعتباری بودنِ این مصاحبت معلوم می‌گردد و دیگر صاحب هیچ چیزی نخواهد بود.

☀️ امّا «صاحب» در عالم نور و بی‌حدّی این‌طور نیست، بلکه جان و حقیقتِ مملوکِ خویش است. حضرات آل الله (علیهم‌السّلام)، «صاحب الزمان» هستند. صاحب بودنِ حضرات آل الله (علیهم‌السّلام) حقیقی است و نه اعتباری.

🕰 پس زمان را از حقیقتی که توضیح داده شد، تا عالم حدود، با این عنوان باید شناخت. وگرنه «صاحب الزّمان» بودنِ آل الله (علیهم‌السّلام)، از مافوقِ عالم لاهوت تا أدنی درکۀ عالمِ ناسوت به یک قوّت، ممدود است.

☀️ بنابراین؛ اگر در عالم نور، بالخصوص از «زمان» با واژۀ «دهر» یا «سرمد» یاد می‌شود، منظور خصوصیّتِ زمان در عوالم عالی است، و إلّا زمان در همۀ عوالم به قوّتِ واحدۀ حضرات آل الله (علیهم‌السّلام) ممدود است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤