کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.
༺•اا𑁍 حقیقتِ اخلاق 𑁍اا•༻
༆࿐
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐
🍃بعثتِ تمام انبیاء الهی(؏) جلوه و مقدمۀ بعثتِ حضرت ختمی مرتبت(ص) بوده، و بعثتِ حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین(ص)، برای اتمامِ حقیقتِ اخلاق است که حضرتشان(ص) می‌فرمایند:

☀️『إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق‏』☀️
این است و جز این نیست که من برای اتمام مکارمت‌های اخلاقی مبعوث شدم.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۶۷، ص۳۷۲

این در حالی است که؛
در روز غدیر برای ابلاغ ولایتِ حضرت مولی امیرالمومنین(؏) خداوند به حضرت خاتم الانبیاء(ص) که وصفی از حضرتشان(ص) در قرآن ✿『وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ؛ و به راستى تو مستولی بر خلق عظیم هستى؛ قلم۴』✿، می‌فرماید:

💎﴿يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه﴾💎
اى پيامبر(ص)! آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى رسالت او را انجام نداده‌‏اى‏.
(مائده ۶۷)
ི ི ི﹆

آن چیزی که بایستی حضرت خاتم الانبیاء (ص) ابلاغ می‌فرمودند و اگر به فرض محال ابلاغ نمی‌شد؛ اصلاً رسالت و اتمام مکارم اخلاق موضوعاً منتفی بود، چه بود؟

👈🏻در حدیث ذیل این آیۀ شریفه فرمودند: ♦️«هي الولاية»♦️ (📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏۲، ص۳۳۶)

پس ولایت؛ تمامِ اخلاق و مکارم اخلاق است، و حضرت خاتم الانبیاء(ص) که در تمامیّت نبوّت و اطلاق آن می‌باشند (و از این جهت؛ «خاتم» یعنی «تمام» هستند)، برای اتمامِ آن مبعوث شدند که قرآن برای عید غدیر می‌فرماید:

💎﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ
👈🏻 «أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي»‏
وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا﴾💎
امروز دين شما را براى شما كامل كردم
و نعمت خود را بر شما تمام نمودم
و دين اسلام را براى شما پسنديدم‏.
(مائده ۳)
༄༅༅
ولایت؛ خُلق مطلق است و 👈🏻 نفسِ «تمام» و «کمال» و شخصِ «مکارم الاخلاق» می‌باشد، که؛
اخلاق؛ جلوه‌ای از جلواتِ ولایت می‌باشد.
(«اخلاق»؛ جمعِ مکسّر ِ«خُلق» است و مقامِ فرق و کثرتِ نوری «خُلق»)

نکته:
تمام بودن؛ اطلاق است.
تمام کردن؛ علی الاطلاق است.
•⬧᯽

⏎▣ بنابراین؛
ربط افراد با ولایت، میزانِ اخلاق است.
هر کسی ربط و نسبت و قربش با ائمه اطهار(ع) و ولایتشان بیشتر باشد (یعنی با ایمان‌تر باشد)؛ خوش اخلاق‌تر است.
و عقلِ افراد، به نسبت خضوع و تسلیم و عبدیّت ایشان (یعنی ایمانشان) بر حقیقتِ خُلق مطلقه، یعنی حضرات آل الله(ع) می‌باشد که در حدیث است:

🔻أَكْمَلُ النَّاسِ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً.🔺
کامل‌ترین مردم از نظر عقلی، خوش اخلاق‌ترین آنهاست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۲۳

🔻『إِنَّ أَكْمَلَ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً.』🔺
همانا کامل‌ترین مؤمنان از نظر ایمانی، خوش اخلاق‌ترین آنهاست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۲، ص۹۹

🔅 که البته؛
ایمانِ «کامل»، از باطن تا ظاهر ممدود است و مؤمنِ «کامل»؛ رفتار و اعمالِ مؤمنانه، و خُلقِ ظاهریِ خوش دارد.

༄ ྀ

💎 ولایت؛ وحدانیّت است و باطن توحید. ائمه اطهار(؏) شخصِ «الْوَحْدَانِيَّةُ الْکبْرَیٰ‏ٰ» هستند (📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۱۷۲) و توحید، فرعی از فروعاتِ حضرتشان است.
کلمۀ توحید و اخلاص؛ «لا هو إلّا هو» است.

┄◎❅❈ اخلاق؛ جلوۀ توحید است که؛
❈ تمام نهی‌هایی که در اخلاق هویداست؛ جلوۀ «لا هو» و جلالِ حقّ است.
❈ تمام امرهایی که در اخلاق هویداست؛ جلوۀ «إلّا هو» و جمالِ حقّ است.

🔰 و به عبارتی؛
🔹امرهای اخلاق؛ جلوۀ قوسِ نزولِ توحید است.
🔹نهی‌های اخلاق؛ جلوۀ قوسِ صعودِ توحید است.

💠اخلاق؛ اخلاص (توحید) است و جمالِ وحدانیّت کبراست.
💠و خُلق؛ خلوص (ولایت) است و جلالِ وحدانیّتِ کبراست.

𑁍ܓ

❀ اخلاق و رفتارِ نیکو که جلوۀ توحید و کلمۀ اخلاص است؛
قبولِ این مهمّ است که؛
👈🏻 ■ 《«م‌َن» نباشد》؛ او (هو) هست.
که؛
◧ 《«م‌َن» نباشد》 ؛ جلوۀ «لا هو» است.
◨ او (هو) هست؛ جلوه‌ی «إلّا هو» است.

🔸اخلاق »» ظهورِ وحدانیّت | ظهورِ ولایت
مکارم اخلاق »» شدّتِ ظهورِ ولایت
༨ ུ
🔰 جمع بندی به اختصار؛
❖ ولایت (وحدانیّت) = خُلق = خلوص = شرطِ توحید »» باطن توحید و اخلاص
❖ توحید = «لا هو إلا هو » = اخلاص
❖ اخلاق = جلوۀ «لا هو إلّا هو» »» جلوۀ توحید و اخلاص


🔲 اگر بزرگانِ اخلاق می‌فرمایند؛ خلاصۀ اخلاق 🔻«مَرنج و مرنجان»🔺 است، یعنی؛ «نَباش و نَبین و نَخواه که جز او (جلّ‌جلاله) باشد» که؛
🔸«مرنج» («نباش») یعنی؛ اقبالِ اطلاقیِ به «لا هو إلّا هو».
🔸«مرنجان» («نخواه که جز او باشد»)؛ یعنی ؛ اقبالِ عَلی الاطلاقیِ به «لا هو إلّا هو».


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔆
🔅

🌐 عوالِم بایستی متخلّق به اخلاقِ مطلق و مطلقِ اخلاق یعنی «اخلاق الله» باشند که فرمودند:

🔻 『 تَخَلـَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّه』🔺
به اخلاق الهی متخلّق شوید.
📚بحارالأنوار ، ج۵۸، ص۱۲۹

🔻 『 تَخَلـَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّه』🔺 یعنی؛
༻ فانی در توحید باش.
༻ صله و وصلت به وجودِ بسیط و مطلق یعنی نفس واحدۀ الهی یعنی ائمه اطهار(ع) پیدا کن.
༻ پس؛ نَبین که کسی در کنارِ حضراتِ آل الله(ع)، حیثیتی و وجودی دارد.

🌿۞ «الصادق عنِ الله»، حضرتِ امام جعفرِ صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

🔻«صِلْ مَنْ قَطَعَكَ
وَ أعْطِ مَنْ حَرَمَكَ
وَ أحْسِنْ إلىٰ مَنْ أساءَ إلَيْكَ
وَ سَلِّمْ عَلىٰ مَنْ سَبَّكَ
وَ أنْصِفْ مَنْ خاصَمَكَ
وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ»
🔺

✾ ۱- با كسى كه با تو قطعِ رابطه كرد، رابطه برقرار كن.
✾ ۲- به كسى كه از تو دريغ داشت، ببخش.
✾ ۳- به كسى كه به تو بدى كرد، نيكى كن.
✾ ۴- بر كسى كه تو را ناسزا گفت، سلام كن.
✾ ۵- با دشمنت، منصفانه رفتار كن.
✾ ۶- و كسى را كه بر تو ستم نمود، عفو كن.

📚 تحَف العقول، ص۳۰۵

༺𒆳

🌿۞ اهلِ ظاهر؛ چون از عمق و حقیقتِ #اخلاقیات بی‌خبرند؛ روایتِ فوق را در حدِّ اخلاقیّاتِ صِرف می‌بینند، بنابراین؛ یا دل نمی‌دهند، یا تعبدّاً و به #سختی (وَ نه از سرِ شوق و رغبت) قبول می‌کنند.
༺𒆳
اگر آفرینش بر اساس توحید و صله با ائمه اطهار(ع)، در ❂☜#شش روز متجلّی و آفریده شد که ؛ 『إنّ رَبَّكُمُ الله الّذي خَلَقَ السّماواتِ وَ الأرض☜ في سِتَّةِ أيّام』؛ ✾پروردگار شما آن خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز خلق کرد؛ 📘 سورۀ اعراف، آیۀ »؛
استقبال از #شش فقرۀ حدیثِ فوق؛ ❂☜اقبالِ بنده است برای آینه تامِّ توحیدی که ائمه اطهار(ع) حقانیّت و باطن، و حقیقت و ظاهر آن هستند.

༺࿐

🌿۞ اوّلاً با توجّه به اینکه اخلاق؛ جلوۀ «لا هو إلّا هو» است.
و ثانیاً بر اساسِ این مبنا که؛ هر «بودنـ»ی، وقتی در اطلاق و شدّت قرار داشت؛
❀☜ «إلّاهو»یِ اثبات و نزولش؛ در «#أمر» ظاهر می‌شود،
✿☜ و «لاهو»یِ نفی‌ و صعودش در «#نهی» جلوه‌گر می‌گردد؛

⏎▣ تحلیلِ روایتِ فوق مثلاً در فرازِ «صِلْ مَنْ قَطَعَكَ» چنین خواهد بود:

🍂۞ «مَنْ قَطَعَكَ» ؛ حدّ جلالیِ «لا هو»یی است. که این قطع [نستجیر بالله]؛ جولانی از نفیِ حدّی و انکار کردنِ الله تعالی است.
🌿۞ «صِلْ»؛ در رقیقۀ وصل بودن؛ حدّ جمالیِ «إلّا هو»یی است. که این وصل؛ جلوه‌ای از اثباتِ حدّیِ الله تعالی است.
🍃۞ و امّا؛
«صِلْ مَنْ قَطَعَكَ»؛ شدّتِ صلۀ مطلقه یعنی؛ صلوات بر حضرات آل الله(ع) است که مقامِ جمعِ الجمعِ #جلال و #جمال می‌باشد و به عبارتی؛ قبولِ «لا هو إلّا هو» در مرتبۀ سلسله‌جنبانیِ خلقت است.

🍃⇯֎ تمام مراتبِ دیگرِ حدیثِ فوق (#عطا، #احسان، #سلامت، #انصاف، #عفو)؛ ظلّ این حقیقت، ممدود است و جز به این حقیقت؛ محقّق نبوده و محقّق نخواهد شد.




🍃«اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلیٰ فَنائِها
وَ مِنَ الآخِرَةِ اِلیٰ بَقائِها»🌱



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#حقیقت_تولی
#لطیفه_اخلاقیات
#اقبال_به_ولایت_الله




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.
💍 ༺خاتم بخشی؛ ختمِ تمامیّتِ مطلقه ༻
┈••✾•💠💍💠•✾••┈
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┈••✾•💠💍💠•✾••┈

⤵️➊ ⇦ اسلام؛ دین مطلق و عالم‌گیر است ➣●•

قرآن می‌فرماید:
💎﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ﴾💎
در حقيقت، دين در نزد خدا همان اسلام است‏.
(سورۀ آل عمران، آیۀ 19)

«عِنْدَ اللَّه»؛ یک مکان و محلّه کنار محلّه‌هایِ دیگر، و یک مکانت و مقام کنارِ مکانتها و مقاماتِ دیگر نیست! بلکه چون خداوند مطلق و صمد است و جائی از او خالی نیست، پس وقتی «عِنْدَ اللَّه» بودن برای امری، مطرح شد؛ منظور، آن امر در اطلاق است.
بنابراین؛
💎﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ﴾💎؛ یعنی دینِ مطلق، اسلام است.

که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏) می‌فرمایند: ⦅أَنَا الْإِسلام؛ 📚بحار الأنوار،ج‏26،ص154⦆. حضرتِ شخصِ «دینِ مطلق [الهی]» هستند. و چون دین مطلق، شخصِ حقیقی است؛ پس یک مفهوم کنار مفاهیم دیگر نیست که مصادیق داشته باشد.

🔰 بنابراین؛
1- در هر مرتبۀ وجودی، تا برسد به اینکه در هر وَهله و زمانی، حضرت مولی(؏) -که دینِ مطلقِ الهی می‌باشند- در مرتبه‌ای از مراتب خود، جلوه کردند و دین نبیِّ آن زمان(ع) محقّق شد. و در مبعثِ حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت مولی(ع) تماماً به نامِ خاصّ خود یعنی «اسلام»، ظاهر و متجلّی شدند.

2- وقتی حضرت مولی(ع) به جلوۀ تامّۀ دین بودنِ خود، یعنی به نامِ خاصّ «اسلام» ظاهر شدند، دیگر جلوات، مندک و فانی در جلوۀ تامّ است و از این رو، جلواتِ قبلی (یعنی ادیانِ انبیاء قبل ع)، به نفسِ جلوۀ تامّۀ مولی(ع)، منسوخ و باطل است و معتقدین به آن، یعنی کسانی که جلوۀ تامّه را قبول نکرده و به دینِ منسوخ شده ماندند؛ کافر هستند (برای پرهیز از اطالۀ کلام، از ذکرِ آیات و روایات این خصوص صرفنظر شد).

اسلام، دینِ خودِ خداوند است که می‌فرمایند؛ 🔻دِينُ الله اسْمُهُ الْإِسلام؛ اسلام، اسمِ دین خداوند است』🔺.
با دقائقی که بیان شد معارفی که شرح مفصلی از آن در #کانال_معرفة_الحق و #کانال_اللطائف_الالهیة روزی شد؛

👈خداوند، نفساً و ذاتاً مؤمن و دیندار است که نفسِ او و دینِ او؛ شخصِ شخیص مطلق، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند («کلّهم -؏- نورٌ واحدٌ»).

⇦ از دینداری خداوند؛ سایرین هم بایستی مختاراً دیندار باشند.

حضرت امام محمّد باقر(؏)، در تأویلِ آیه‌ی ﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ الله الْإِسلام‏﴾ «اسلام» را این گونه معرّفی می‌فرمایند؛

🔻『التَّسْلِيمُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(؏) بِالْوَلَايَةِ.』 🔺
[اسلام] تسلیم به ولایتِ علی بن ابیطالب(؏) شدن است.
(📚بحار الأنوار،ج‏35ص341)

اسلام، از اطلاقش، عالَم را گرفته است و به همۀ خلائق، مجال داده است. پس؛ بر اساسِ اطلاقِ اسلام، هیچ کسی در عالم نیست که دین نداشته باشد. حتی کفّار که خدا و دین را قبول ندارند، «بی دینی‌شان»، دین‌شان است (دقت بفرمائید!).

از آنجایی که اسلام، «دِينُ الله»، یعنی دینِ مطلق است؛ پس خالصۀ دینِ مطلق (یعنی «اسلام» بدون لحاظِ احکامِ و شریعتِ ظاهری که برای قومِ هر یک از انبیاء ؏، به جلوه‌ای تشریع شده است)، بر «بی‌دینیِ کافر»(که همین «بی‌دینی»، دینِ کافر است)، آنطور حاکم است که حتّی فارغ از اسلام، کافر، معدوم است و [چون معدوم است، مسلّم است که] نمی‌تواند کافری کند.
کافر ملعون، برای انکارِ خدا، بایستی در صفحۀ اطلاقِ «اسلام» و به مجالِ «اسلام» (که دینِ مطلق است)، منکر باشد و چون «اسلام»، تسلیم به ولایتِ حضرت مولی(؏) است، پس؛ کافر هم، با کراهت و تکویناً، برای بودن و کافری کردنش، بایستی تسلیمِ ولایتِ آل الله(؏) باشد. قرآن می‌فرماید:

💎﴿أَ فَغَيْرَ دينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ﴾💎
پس آيا آنها دينى جز دين الهى مى‌‏جويند؟! حال آن كه هر كه در آسمان‏ها و زمين است خواه ناخواه تسلیمِ اوست و [في الحال] همه در حالِ بازگشتن به سوى او هستند.

دینِ کافر، در سیطرۀ حقیقیِ دینِ مطلق، مجالِ جولان دارد و کافر، در نفسِ کفرش، به مجالِ اسلام، نفَس می‌کشد. بنابراین؛ در نفسِ کفرَش، مقهورِ اسلام و حقیقتِ آن - یعنی ائمه اطهار؏- است.

با معرفتی که بیان شد، بخوانیم که پیامبر اکرم (ص) به کفّار ملعون می‌فرمایند:
💎﴿لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ﴾💎
شما را دين خودتان و مرا دين خويش.
(سورۀ کافرون،6)

(تا پیش از درکِ اطلاقِ اسلام، آیۀ فوق اینطور تصوّر می‌شود که حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند؛ طرفیِ دینِ مَن و طرفِ دینِ شما کفّار!)

بنابراین؛
کفّار و منافقین، به همان نحو که از مجالِ ولایتِ مطلقۀ آل الله(؏)، غاصبانه به هم ولایت دارند (که قرآن می‌فرماید؛«﴿وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ﴾؛ بقره، 257»)؛ غاصبانه هم دین دارند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.
⤵️➋ ⇦ تشریع اسلام؛ به وسعت همهٔ گیتی➣●•

تشریع دین، بقولِ مطلق، فعلی از افعالِ شارعِ مطلق یعنی حضرتِ خاتم الانبیاء و المرسلین(ص) است که در زیارتِ شریف حضرتشان(ص) می‌خوانیم:

🔹 『أَشْهَدُ أَنَّ الدِّينَ کمَا شَرَعَ.』🔹
شهادت می‌دهم که دین [مطلق]؛ آن است که حضرت رسول اکرم(ص) تشریع فرمودند.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏99، ص149)

ائمه اطهار(ع) که دینِ مطلق هستند و ادیانِ مختلف، جلواتِ حضرتشان(ع) است، خود به خود، و در خود، و به خود، و تا خود، در مرتبۀ شریعت، تجلّی و تشریع شده، و به بذل جاه، در عالَم اشارات، جلوه می‌نمایند و شریعتِ ادیان و احکام و حدود را به نفسِ حضورِ خود، ترسیم می‌نمایند.
بنابراین؛
تمام احکام و مناسک دین و مناسباتِ آن، جلواتِ شخصِ ائمه اطهار(؏) است که حضرت امام جعفر صادق(؏) می‌فرمایند:

🔻『نَحْنُ الصَّلَاةُ فِي کتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الزَّکاةُ وَ نَحْنُ‏ الصِّيَامُ‏ وَ نَحْنُ الْحَجُّ وَ نَحْنُ الشَّهْرُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ کعْبَةُ اللهِ وَ نَحْنُ قِبْلَةُ اللهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللهِ.』🔺
ما نماز هستیم که در کتاب خداوند عزّوجلّ ذکر شده است، و ما زکات هستیم، و ما روزه هستیم، و ما حج هستیم، و ما ماه حرام هستیم، و ما شهر حرام هستیم، و ما کعبه‌ی خداوند می‌باشیم و ما قبله‌ی خدا هستیم، و مائیم وجه حضرت باریتعالی.

(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏24، ص303)

🔰 دقّت بفرمائید:

⦿ ۱. جملاتِ حدیثِ فوق، از نظر ادبی، جملۀ اسمیه است که دالّ بر ثبوت و دوام دارد و ثبوت و دوام، وقتی حقیقی است که دیمومَتِ حقّ باشد. بنابراین؛ اگر در روایات معراجیه بیان می‎شود که خداوند، نمازگزار است («رَبَّكَ يُصَلِّي‏؛📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏1، ص: 443»)، خداوند به نفسِ خویش - که ائمه اطهار(؏) هستند- خودش را عابد است و دائماً نمازگزار است. و این، دیمومَت و دوامِ علی الاطلاقِ حضرتِ «الدائم»(عزّوجلّ) است که مقاله‌ای در این خصوص پیشتر بیان شد و اشاره شد که نفسِ نمازِ باریتعالی، صلواتِ دائمیِ ذاتی، صفاتی، افعالیِ باریتعالی بر حضرات آل الله(؏) است.
(رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil2/80 )

⦿۲. «نَحْنُ» ضمیر است و اشاره به مرتبۀ نفسِ ائمه اطهار(؏).
بنابراین؛ ائمه اطهار(ع) شخصِ نماز و روزه و حج و سایر احکام و مناسک، و همچنین قبلۀ مطلقه و کعبه مطلقه که مُطافِ هر قومی است، هستند. شخصِ حقیقی هستند یعنی موارد مذکور، از مفاهیم نیستند که وجودِ مصادیق برایشان تصوّر شود. در نتیجه؛ نه تنها شریعتِ و احکامِ هر دینی (که بیان شد ادیان قبل از اسلام هم از تطوّراتِ آل الله؏ هستند)، جلوه‌ای از جلواتِ آل الله(؏) است، بلکه [می‌دانستند یا نمی‌دانستند] قبلۀ ایشان هم، شخصِ ائمه اطهار(؏) بوده‌اند و الان نیز در اسلام، همه به سمتِ آل الله(؏) در سجده و نمازند و گِردِ وجودِ شخصِ ایشان، طواف می‌کنند و آنانکه معتقد و مقرّ به این امر نیستند، در حالِ طواف و نماز و عباداتشان، وَیل و نفرین و لعن، آنها را در برگرفته است که البته محبّین آل الله(؏) مورد مغفرت هستند ولی مطلب حقیقی، همین است که نفسِ انکارِ نماز [و همۀ عبادات و نیز کعبه و قبله] بودنِ آل الله(؏)، مطرود و منفور است که قرآن می‌فرماید:

◾️﴿فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ✾ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ﴾◾️
پس واى بر نمازگزاران! آنان که از [حقیقتِ] نمازشان (یعنی از آل الله ؏) غافلند.
(سوره‌‌ی ماعون، آیات 4 و 5)

∆ امّا مؤمنین؛
✓ «﴿الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُون‏﴾؛ مؤمنون،2» ،
✓ «﴿الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ﴾؛ معارج،23» ،
✓ «﴿وَ الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ‏﴾؛ معارج،34».

چون سلطه و سیطرۀ مطلقِ «دین مطلق» - یعنی «دین الله» که اسلام است- درک شد، خواهیم دانست که مطالبی که در تشریع اسلام هم بیان می‌شود؛ مجالِ فرار ندارد و حتّی کفّار در عینِ کفرشان، تکویناً در سیطرۀ تشریع هستند و از این رو همین که وجود دارند و موجود هستند؛ «﴿إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ﴾؛ هيچ موجودى نيست مگر اين كه به ستايش او تسبيح می‌کند؛ اسراء44»، هرچند به حالِ کراهت، ولی تکویناً به نفسِ موجود بودنشان و برای موجود بودنشان، نمازگزار بوده و بخاطرِ غافل بودن و بلکه دشمن بودن با حقیقتِ نماز - یعنی ائمه اطهار(؏)- ملعون و منفور و معذَّب هستند.

إن شاء الله تا بدینجا، اطلاقِ اسلام، و اطلاقِ نماز و سیطرۀ آن معلوم شده باشد. در قدم معرفتیِ بعدی، وارد بر موضوعِ محورِ نماز خواهیم شد...

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.
⤵️➌ ⇦ نماز، محورِ همۀ اعمال ➣●•

حضرت
امام جعفر صادق(؏) می‌فرمایند: 🔻الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين‏؛ نماز ستون دین است؛📚المحاسن، ج‏1، ص: 286』🔺 و می‌فرمایند:

🔻『أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ عَلَيْهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ.』🔺
اوّل چیزی که بر عبد محاسبه می‌شود، نماز است. پس اگر قبول شد، سائر اعمالش قبول است و اگر ردّ شود، سائر اعمالش بر او ردّ می‌شود.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏79، ص: 236)

پس معلوم شد؛
نماز (که جلوۀ ائمه اطهار؏ است)؛ مصدرِ حقیقی و اطلاقی تمام اعمال است.

🔰 امّا اوّلیتِ حقیقیِ نماز چیست؟

شخصِ صلاة و حقیقتِ آن یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏) می‎فرمایند :

🔻『إِنَّ أَوَّلَ صَلَاةِ أَحَدِكُمُ‏ الرُّكُوعُ‏.』🔺
همانا اوّل نماز شما، رکوع است.
(📚وسائل الشيعة، ج‏8، ص: 384)

مسلّم است که رکوع؛ اول حدّی و ظاهریِ نماز نیست. چرا که در میانۀ نماز واقع است.
🔰 بنابراین؛
👈🏻رکوع ، اوّلِ حقیقی و اطلاقی نماز است.
و چون حضراتِ آل الله(؏) شخصِ صلاة هستند، نتیجه اینکه؛
رکوع؛ شدّتِ ظهورِ واسطۀ مطلقه و مقامِ جمع الجمع بودنِ حضراتِ ائمه اطهار(؏) است.

که به حسبِ ظاهر، مقامِ جمع الجمع در آن مشهود است. بدینصورت که؛

حالِ ظاهریِ قیام، ایستادن است. و آن، مقامِ خلوَت و جمع و وحدت نوری است (عالم وحدت).
و حالِ ظاهری سجده بر خاک افتادن است. و آن، مقامِ فنا و فرق و کثرتِ نوری است (عالم کثرت).

ولی رکوع ؛ جامعِ دو حالِ فوق است ؛
۱. 🔷 ایستاده بودن »» قیام »» اشاره به مقام وحدت (عالم وحدت)
۲. 🔷 خمیده بودن »» اشاره به مقام کثرت (عالم کثرت)

🌸 در حقیقت؛ رکوع، جامع مقام وحدت و کثرت است و مقام جمع الجمع می‌باشد.
از این رو؛
حضرتِ جامع الشَّتات، مجمع الاضداد، مولی الموحّدین امیرالمؤمنین(ع)، که مقام جمع الجمع هستند؛ در حالِ رکوع نمازشان، خاتم بخشی می‌نمایند و نه در حالات دیگر مثل قیام یا سجده یا تشهد یا غیره.
و این حال، حالِ دائمی حضرتشان است که در آیهٔ خاتم‌بخشی فرمود؛《وَ هُمْ راكِعُونَ؛ مائده ۵۵》(واو حالیه، و ضمیر که اشاره به مرتبهٔ نفس است، و اسم فاعل که بدون زمان، معنای صفتِ حالیه میدهد).
ظهور مقام جمع الجمع و واسطه مطلقه - که خلوت و جلوت را به فراگیری، خوانده، و به خواندن، انشاءِ لبِّی و حقیقی فرموده-؛ رکوع است، و در رکوع است. و اینچنین است که در رکوع، خاتم بخشی می‌نماید.

نکته‌:
شباهت حالِ رکوع؛➷
شبیه حرفِ لام است (لـ" است، منتها برعکس. برعکس بودنش برای تصعید و ارجاع و ترسیمِ ارجاع است. یعنی به رجعت و بازگشت و "لا هو" و جلال، ترسیم و انشاء صورت می‌گیرد.
این حرف، حرفِ وُسطایِ بینِ "عَلـــی" و "ولـــیّ" است. در این حال است که خاتم بخشی هم در خلوت صورت می‌گیرد و هم در جلوَت. یعنی هم خلوت به لامِ نامِ مبارک و سِمَتِ حضرت مولی(؏) تحقّق دارد و هم جلوَت.

🍃 به لطف مولی(؏)؛

یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصف آن رشک ملک
ور دهان یابم، چنین و صد چنین
تنگ آید در فغانِ این حنین
این قدر گر هم نگویم ای سند
شیشهٔ دل از ضعیفی بشکند
شیشهٔ دل را چو نازک دیده‌ام
بهر تسکین بس قبا بدریده‌ام


🔰 در زیارت حضرت مولی(؏) می‌خوانیم:

🔹《السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》🔹
سلام بر اصلِ حضرتِ قدیم(عزّوجلّ)، و فرعِ حضرتِ کریم(عزوجل).
(📚المزار الكبير، لابن المشهدي، ص: 217)


👈🏻❖ 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ》 ⇦ حیاتِ و انشاء لبّی و حقّی و حقیقتیِ مقامِ خلوَت است.
👈🏻❖ 《الْفَرْعِ الْكَرِيـــم‏》 ⇦ حیاتِ و انشاءِ لبّی و حقّی و حقیقتی مقامِ جلوَت است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.
⦁⊷▾⧩ا🔻ا ⧨ ▾⊶⦁
⚠️ نکاتی به اشاره:

✋🏻 دربارۀ لطیفه‌ای از «دست»، در #کانال_اللطائف_الالهیة صحبت شد و بیان شد که دست، مدّ وجود است و نیز بیان شد که انگشتر، لبّ وجودِ شخص است که به مدّ وجودِ او یعنی «یَمین» و دستِ راست او قرار می‌گیرد که «یَمین» صفتِ مشبهه از مادۀ «یُمن؛ مبارک بودن» است که حقیقتِ فطری و وجودیِ شخص است.
◉اگر قرآن، «قسَم» را با نام «أَيْمان» که جمعِ «یَمین؛ دستِ راست» است بیان می‌فرماید (مائده 89)؛ زیرا قَسمِ حقیقی، قِسمِ لبّیِ وجود شخص است که به «یَمین» جلوه می‌کند که مثلاً بایستی برای قَسَم خوردن با قرآن، دست راست خود را بر قرآن بگذارد و قسم یاد کند.
◉«أَيْمان؛ قَسَم»(از مادۀ «یُمن؛ مبارک») با «إيمان»(از مادۀ «أمن») اشتقاقِ کبیر دارد و یک حقیقت، در دو جلوه است. که قَسَم حقیقی، قِسمی از ایمان شخص است که متجلّی میگردد.
◉ سفارش به 『تَخَتَّمَ بِيَمِينِه‏؛ انگشتر به دست راست کردن؛📚المناقب، شهرآشوب،ج‏3، ص: 303』، برخاسته از اصحاب یمین بودن است و شرحش، موکولِ به مقالات دیگر إن شاء الله.
◉ دستِ مولی(؏) و خاتم در دستان بزرگوارشان و خاتم بخشیِ حضرتشان(ع)، از باطن تا ظاهر، ممدوداً، برقرار است.

⦁⊷▴◭ا🔺ا◮▴⊶⦁

💍 در زبانِ حقیقت - یعنی زبانِ عربی- انگشتر را «خاتم» می‌گویند (که هم با فتحِ تاء برقرار است و هم با کسرِ تاء).

⤵️ خاتم بخشی ولیّ خدا(؏)؛ نه صرفاً انگشتر ظاهری به سائلی ظاهری است. بلکه؛
خاتم منظور؛ به دو معنای اصلی است؛
◙ تمام
◙ خَتم کننده

هردو معنا، جلوۀ اطلاق حقیقی است. اما فرق نوری این دو معنا:
◙ تمام ⇦ اطلاق
◙ خَتم کننده ⇦ عَلَی الاطلاق

مولایی که تمامِ حقیقی است، در خلوت اطلاق متوقف نمی‌شود. بلکه از مقامِ «تمام»، به عَلَی الاطلاقِ «تمام»، ظاهر می‌شود و خود به خود، خاتم بخشی می‌نماید. و این، ختمِ حقیقیِ بی‌حدّ است ، و او، خاتِم مطلق است.

رشحه؛
إن شاء الله برای خواندنِ لطائف و دقائق، شرح صدر داشته باشیم و اگر مطلبی، سنگین بود، توسّل و ادب کنیم تا بابِ فهم و تسلیم و تصدیقش باز شود:
فقیری که به جلوهٔ مَلَکی از ملائک، سائل مولای خاتم‌بخشی(؏) است، حضرت سیّد الکونین، راسِم عوالم هستی، حقیقت حق، رحمةً للعالمین، احمدِ احد، محمّدِ مَحمود، مصطفیِّ مصطفیٰ، و مصطفای مصطفیٖ، سیّد المرسلین و خاتم الانبیاء و المرسلین صلوات الله و سلامه علیه و آله و سلّم می‌باشند.
خاتم‌بخشی به حضرتِ رسالت(ص)، از آنجایی که حضرت مولی(؏)، نفس الله و نفس الرسول(ص)، تمامیّت و خدائیّت خداوند و حقیقت و دلالتِ رسالت هستند و این خاتم‌بخشی، به دوامِ مطلقه، دائم است.

🔰 این چنین است که حضرت رسول اکرم(روحنا لذکره الفداء) به حضرت مولی(ع) می‌فرمایند: ➷

💠『لَا أَسْتَغْنِي‏ عَنْک‏ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة』💠
هرگز در دنیا و آخرت (کنایه از همۀ مقامات و شئونات و حالات) از تو بی نیاز نمی‌شوم.
(📚الخصال، ج‏2، ص573)

و این، در نفسِ یگانگیِ آل الله(؏) است و با این معرفت، بیان می‌شود که حضرتِ مولی امیرالمؤمنین(؏)، غنایِ حضرت غنیِ مطلق، یعنی ذاتِ خداوند باریتعالی هستند.

🔆 حضرتشان(؏)، به خاتم بخشیِ مطلقۀ خود؛ خاتم رسالت(ص) را آورنده‌اند تا کارِ نبوّت را در مقامِ لُبّیّت، اکمال و اتمام نمایند و تمامت خویش را از خلوت تا جلوت، ظاهر و ممدود سازند.
و
به نفسِ حضرت ختمی مرتبت(ص)، تمام انبیاء الهی(؏)، مستفیضِ خاتم بخشیِ حضرت مولی (؏) هستند و این خاتم، مُهرِ نبوّتِ یک به یک همۀ انبیاء الهی(؏) می‌باشد و بدونِ آن، نبی، نبی نخواهد بود. حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند:

🔸『يَا عَلِيُّ ؏! مَا بَعَثَ الله نَبِيّاً إلّا وَ قَدْ دَعَاهُ إِلَى وَلَايَتِک طَائِعاً أَوْ کارِهاً.』🔸
يا على؏! خداوند پيامبرى را مبعوث نکرد مگر اينکه او را دعوت به ولايت تو کرد چه بخواهد و چه نخواهد.
(📚بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد ص، ج‏1، ص72)

و این مطلب، دوامِ نبوّتِ هر یک انبیاء(؏) است و هرگز استغنایی از حضرت مولی(؏) پیدا نکرده و نمی‌کنند.
و اگر مطلبِ اطلاقی که از صدرِ این بحث، صحبت آن شد، درست تبیین و تفهیم شده باشد، خواهیم دانست که حتّی کفّار از این خاتم بخشی، مجالِ فرار و گریزی ندارند.

🔰 و وقتی اطلاقِ این خاتِم و خاتم‌بخشیِ حضرتش(؏) بیان شد، این مطلب، مطلبِ بزرگی نیست که اشاره شود؛

👈 تمامِ نفوس -که ظلّ «نفس الله تعالی» هستند-، سائلِ حضرت مولی(؏) و خاتم بخشیِ حضرتشان هستند.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.

اگر برای انگشتر افراد مختلف هیچ لطیفه‌ای نباشد و دقّت و توجّه، محلّ نداشته باشد؛ امّا مسلّماً خاتمِ ائمه اطهار(؏)، جایِ خضوع و دقت دارد؛

💍♦️ خاتمِ حضرتِ نفس الله تعالی، خالصة الله، صفوة الله، خاصّة الله، سرّ الله، رُکن الله، امیرالمؤمنین (که ﴿هُوَ...الْمُؤْمِن؛ حشر 23‏﴾) 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 که «هو القدیم» (که قدیم؛ مقامِ خفا و ذاتِ باریتعالی است)و «هو الکریم» (که کریم، مقامِ جلا و جمالِ باریتعالی است)، مولی علی بن ابیطالب علیهما السلام؛
👈🏻 تمامیّتِ مطلقه الهی است که از تمامیّتِ مطلقه بودن، ختم کنندۀ مطلقه است.

و
خاتم بخشیِ حضرت مولی(؏)؛ ➷
👈🏻 ♦️انشاء لبّی و حیاتِ دَم به دمِ تمامیّتِ مقامِ خلوَت و جلوَتِ باریتعالی است. ♦️

⚠️ در صورتِ توجّه، لطیفۀ این مقاله؛
◣ جز برای معتقدینِ این مهمّ که ائمه اطهار(؏) «مِن دون الله» نبوده، بلکه نفسِ باریتعالی هستند -و این، توحیدِ ذاتیِ خداوند و حضرات آل الله(؏) است-؛ کفر و شرک قلمداد می‌شود! و معتقد و گویندۀ چنین دقائقی، قطع به یقین از دیدِ احوَل چنین افرادی، مطرود است! (پناه بر خدا)
امّا ؛
به لطف حضرت حقّ، درسهای این دقائق در #کانال_معرفة_الحق و لطائفِ مقدماتی این مقاله، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة بارها بیان شده است و اگر کسی به لطف خدا، از ابتدایِ این مسیر، همدلی و همراهی کرده، و مطالب را با دقّت مطالعه کرده باشد؛ إن شاء الله قبول این معارف برای او آسان است و بلکه تشنۀ بیشتر آن خواهد بود.
به نفسِ حضرتِ حقّ، مولی امیرالمؤمنین؏؛ دائماً ملتجی و پناهنده‌‌ایم.◥


🍃 خاتم بخشی حضرتِ 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام؛ فتراکِ و محور و حیات و قوّتِ تمامیّتِ مطلقۀ باریتعالی است.
♻️ و این حلقۀ انگشتری -که حالِ برگشت به خود دارد-؛ جلوۀ «﴿نُورٌ عَلى‏ نُور﴾؛ سورۀ نور، آیۀ 35» و تجلّی «خود به خودِ» نفس باریتعالی، یعنی حضراتِ ائمه اطهار(؏) است.


🍃 به لطف حضرتِ مولی(؏) روزی شد و؛
من از مفصّــل این نکتــــه ، مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصّل بخوان ازین مجمل



«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
(📚الدروع الواقية – سیّد بن طاووس ، ص: 176)




#خاتم_نفس_الله_تعالی
#خاتم_الرسول_ص
#خاتم_رسالت
#خاتم_بخشی
#خاتم

🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.