دین عقلانی | جعفر نکونام
4.3K subscribers
41 photos
116 videos
34 files
1.31K links
مخاطبان این کانال، کسانی‌اند که از قرائت تعبدی از دین گریزان شدند و به قرائت عقلانی از دین متمایل‌اند. جعفر نکونام، استاد تمام دانشگاه در رشته علوم قرآن و حدیث. لطفاً کانال را به افراد و گروه‌ها معرفی فرمایید.
Download Telegram
▫️ص 2 از 2
4️⃣ تقوای قرآنی و پیشاقرآنی
🔸اگرچه هرکسی هرچه را که ادعا می‌کند، باید برای آن دلیل و شاهدی بیاورد تا اعتبار علمی پیدا کند، اما آن برای کسی که مدعی چیزی خلاف اصل است، ضروری‌تر است. ادعای تطور معنایی در واژگان قرآنی نسبت به دورۀ پیشاقرآن خلاف اصل است؛ چون، اصل بر این است که در قرآن، واژگان به همان معانی پیشاقرآنی به کار رفته‌اند، مگر آن که خلافش ثابت بشود.
🔸جهت آن این است که:
▪️اولاً، هرگز حضرت محمد(ع) مدعی آوردن دین جدید نبود؛ بلکه تصریح می‌کرد که بر دین آباء و اجدادی‌اش یعنی دین حضرت ابراهیم(ع) باقی است. دین عرب حجاز هم عبارت از همان دین حضرت ابراهیم بود. در قرآن به این معنا نیز این چنین تصریح شده است: «مِلَّةَ أَبيکمْ إِبْراهيمَ هُوَ سَمَّاکمُ الْمُسْلِمينَ مِنْ قَبْلُ» (حج، 78).
▪️ثانیاً، حضرت محمد(ع) مثل قومش امی بود و به تعبیر قرآن، او یک امی از میان امیون بود؛ یعنی کسی بود که هیچ دانشی نداشت و حتی کتاب آسمانی را هم نخوانده بود.
▪️ثالثاً، زبانی که حضرت محمد(ع) بدان سخن می‌گفت، همان زبان عرب حجاز عصر خودش بود و با هیچ زبان دیگری آشنایی نداشت و سخن نمی‌گفت.
▪️ثالثاً، سراسر عمر خودش را در میان قومش به سر برد و لذا به زبان و دانشی متفاوت از زبان و دانش قومش اشراف پیدا نکرده بود.
🔸تنها تفاوتی که حضرت محمد(ص) با قومش داشت، این بود که نسبت به برخی از باورها و سنت‌های قومش انتقاد داشت؛ نظیر این که با بت‌پرستی و شریک قرار دان برای خدا مخالفت کرد یا از قریب الوقوع بودن قیامت و زنده شدن مردگان خبر می‌داد یا توصیه می‌کرد که به یتیمان و مساکین و ابن سبیل رسیدگی کنید و مرتکب فحشاء نشوید.
🔸چنین تفاوتی نیز هرگز اقتضاء نمی‌کرد که تمام واژگان پیشاقرآنی دچار تحول معنایی بشوند و معنای دیگری پیدا کنند. به همین جهت تمام مقولات دینی نظیر توحید و نبوت و معاد و صلاة و زکات و حج بر همان معانی پیشاقرآنی باقی بودند و مسلمانان از این مقولات همان چیزی را می فهمیدند که پیش از اسلام می‌فهمیدند.

5️⃣ لزوم توضیح مایه‌وری قرآن با ذکر مثال
🔸من پیش‌تر عرض کردم که سقف معانی قرآن عبارت از معانی عرفی و لوازم منطقی مترتب بر آن معانی است. حال اگر شما مدعی هستید که معانی قرآن بیش از این است، یک مثالی از آیات قرآن را ذکر کنید و آنچه را که بیش از این در آن می‌یابید، بیان کنید تا واقف شویم که شما از مقولۀ مایه‌وری قرآن چه چیزی را قصد دارید.
🔸تلقی من این است که شما هر معنایی غیر از معنای عرفی و عقلی آیات بیان فرمایید، از قبیل تداعی معانی‌های مبتنی بر دانش‌های بیرون‌قرآنی است که هیچ ربطی به آیات قرآن ندارد.

🔸یادداشت‌های مربوط به گفتمان قرآنی، عرفی یا فلسفی

https://t.me/dineaqlani
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹 خاک سرد است.
✍️دکتر علی‌رضا آزاد 31 اردیبهشت 1403

▪️مرگ رجال سیاسی در طول تاریخ، گاه آغاز یک بحران و گاه پایان کشمکش‌ها بوده است. این هنر ماست که نقمت را به نعمت تبدیل کنیم یا راه دیگری برگزینیم.

▪️مشهور است که: "خاک سرد است و آتش کینه‌ها را فرو می‌نشاند. " اگر به آینده ایران می‌اندیشیم، سزاوار است در این شرایط، بجای عقده‌گشایی و خط‌و‌نشان‌کشی، با کدورت‌زدایی، گلایه‌کاهی و ابراز هم‌دردی برای نزدیکیِ قلب‌ها و وحدت‌آفرینیِ دست‌ها و همراه شدنِ گام‌ها، راهی بگشاییم.

▪️حتی اگر طرف مقابل در شرایط مشابه، چنین عقلانیّتی به خرج نداده باشد، از طرفی که عاقل‌تر است و قلبش برای آینده کشور و مردم جانانه‌تر می‌تپد، انتظار می‌رود که بداند وطن بیش از هر چیز، محتاج وحدت است و نه تسویه حساب احساسی یا سیاسی به بهانه شادباشی یا سوگواری.

▪️اگر نمی‌توانیم حِقدها را فرو بریم و مثل مادر ترزا، گُلی بر مزار انور خوجه بگذاریم، لااقل به اخلاق پای‌بند باشیم که گفته‌اند: لیْسَ مِنَ الادبِ إظْهارُ الفرَحِ عِندَ المَحزونِ: اظهار شادمانی پیش فرد غمگین، دور از ادب است. و "ادب مرد، بِه ز دولت اوست."

▪️این چند سطر را که به بهانه درگذشت رئیس جمهور محترم در حین انجام خدمت نوشته شد، با شعر زیبای سنگ قبر بانو پروین اعتصامی به پایان می‌برم؛ امید به اینکه مایه عبرت همه ما "روندگانِ دیر و زودِ سویِ مرگ" باشد:

هر که باشی و به هر جا برسی
آخرین منزل هستی، این است

صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است

بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت‌بین است

خرّم آن کس که در این محنت‌گاه
خاطری را سبب تسکین است


https://t.me/dineaqlani
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔶 بررسی کتاب «پرسش‌های ایمان»، تألیف پیتر برگر به مناسبت رونمایی از آن در شهر کتاب فرهنگان پاسداران
مصطفی ملکیان 1 خرداد 1403
🔹کانال سخنرانی‌ها، درس گفتارها و گفت‌و‌گوها

https://t.me/dineaqlani
گفت و گوی رونمایی از کتاب پرسش های ایمان پیتر برگر مصطفی ملکیان…
🔶پرسش‌های نیازمند پاسخ در پروژۀ روشنفکری دینی
مصطفی ملکیان 1 خرداد 1403

🔸پروژۀ روشنفکری دینی عبارت از جمع میان دین و مدرنیته است. موفقیت این پروژه در گرو آن است که روشنفکران دینی ده گزارۀ ذیل را با استدلال عقلی ثابت کنند؛ چرا که قوام روشنفکری دینی به عقلانیت است و قوام عقلانیت به استدلال‌گری است. به موجب آن، روشنفکران دینی باید پاسخ دهند که گزاره‌های ذیل را چگونه اثبات می‌کنند:
▪️1. بزرگترین مشکل بشر جمع میان دین(قرآن) و مدرنیته است.
▪️2. بشر به دین نیاز دارد.
▪️3. بشر به دین اسلام نیاز دارد.
▪️4. به پیامبر اسلام(ص) وحی می‌شده است.
▪️5. پیامبر اسلام(ص) در تلقی و حفظ و ابلاغ وحی خطا نکرده است.
▪️6. قرآن همان وحی است.
▪️7. [آیات قرآن سازگاری درونی دارند.]
▪️8. [آیات قرآن سازگاری بیرونی دارند.]
▪️9. [مراد واقعی آیات قرآن قابل فهم بشر است.]
▪️10. قرآن بهترین راه حل را برای مشکلات بشر دارد.

https://t.me/dineaqlani
🔶 تقریرهای مختلف از روشنفکری دینی
🔸در حاشیۀ بیان جدید آقای ملکیان در زمینۀ عدم موفقیت پروژۀ روشنفکری دینی
جعفر نکونام 4 خرداد 1403

▫️من پیش‌تر در یادداشتی با عنوان «روشنفکری دینی داریم تا روشنفکری دینی» در نقد نظر آقای ملکیان مبنی بر عدم موفقیت پروژۀ روشنفکری دینی سخن گفتم و در آن یادداشت یک تقریری از روشنفکری دینی به دست دادم که پروژۀ روشنفکری دینی را قابل دفاع معرفی می‌کرد.
▫️من اینک می‌خواهم سه تقریر متمایز از روشنفکری دینی را به دست بدهم و بگویم که در عین حالی که دو تا از تقریرها پارادوکسیکال و بدون موفقیت‌اند، اما تقریر سومی هم هست که طبق آن، روشنفکری دینی همساز و قرین موفقیت دانسته می‌شود.

1️⃣ روشنفکری دینی به معنای پذیرش مدرنیته در محدودۀ دین تاریخی
🔸شاید بتوان گفت که کهن‌ترین تقریر از روشنفکری دینی که به منصۀ ظهور رسید، این بود که ما مدرنیته را تا جایی قبول کنیم که با دین تاریخی در تعارض نباشد.
🔸برای مثال، اگر مدرنیته آورده‌‌هایی مثل بیمه و بانکداری و نظایر آن دارد که با آموزه‌های دینی در تعارض نیست، پذیرفته شود و بسان گذشته گفته نشود که هر آوردۀ جدیدی در دین بدعت است و حرام؛ بلکه گفته شود، بدعت آن آورده‌ای است که جای یک سنت دینی را بگیرد؛ مثل این که انتخابات جای بیعت و تجمیع قوا جای تفکیک قوا را بگیرد.
🔸طبق این تقریر از روشنفکری دینی طالبان و داعش نیز در زمرۀ روشنفکران دینی به شمار خواهند آمد؛ چون آنان از آخرین دستاوردهای علمی و فنی بشر تا جایی که با آموزه‌های دین تاریخی در تعارض نباشد، بهره‌برداری می‌کنند؛ اما وقتی به آموزه‌هایی می‌رسند که با آموزه های دینی در تعارض‌اند، با آنها مخالفت می‌کنند؛ مثل این که با آزادی تحصیل زنان یا دموکراسی و انتخابات آزاد مخالفت می‌کنند؛ اما دستاوردهای پزشکی و مهندسی و مانند آنها را از مدرنیته اخذ می‌کنند و مورد بهره‌برداری قرار می‌دهند.

2️⃣ روشنفکری دینی به معنای عبور از دین تاریخی در موارد اجتناب‌ناپذیر
🔸تقریر نوتر از روشنفکری دینی این است که به هنگام جنگ میان دین تاریخی و مدرنیته تنها در مواردی دین تاریخی به عقب‌نشینی دست بزند که دیگر به هیچ وجه امکان پایبندی به دین تاریخی وجود نداشته باشد؛ مثل این که دیگر امروزه به هیچ وجه پذیرفته نیست که زمین مرکز عالم یا زمین مرکز منظومۀ شمسی باشد و یا دیگر امروزه به هیچ وجه جهاد ابتدایی و برده‌داری مورد پذیرش مردم جهان و حتی قاطبۀ مسلمانان نیست؛ اما در مواردی که امکان پایبندی به آنها ولو در یک کشوری مثل ایران وجود داشته باشد، همچنان بر آنها پایبند باشند.
🔸برای مثال، امروزه علیرغم این که حجاب در سراسر جهان اختیاری است، اما ولو با زور و تهدید و ضرب و جرح و زندان در کشوری مثل ایران حجاب اجباری است یا در عین حالی که آخرین دستاوردهای بشری نشان داده است که چیزی به نام آسمان هفت طبقه وجود ندارد، اما همچنان با توجیهات و تأویلاتی بر هفت طبقه بودن آسمان اصرار می‌شود.
🔸ظاهراً نقد آقای ملکیان نسبت به پروژۀ روشنفکری دینی ناظر به این تقریر از روشنفکری دینی است. گویا ایشان می‌گوید که هرچه از گذشته فاصله گرفته شود و مدرنیته از رشد و اقتدار بیش‌تری برخوردار گردد، روشنفکران دینی بیش‌تر ناگزیر خواهند شد که از دین تاریخی به نفع مدرنیته عقب‌نشینی کنند؛ یعنی همچنان که برای مثال، آموزۀ زمین‌مرکزی یا حکم ضروری جهاد ابتدایی و سنت ریشه‌دار برده‌داری را به ضرب و زور مدرنیته نظراً یا عملاً منسوخ کردند، دیگر آموزه‌های دین تاریخی را نیز که در تعارض با مدرنیته قرار بگیرند، منسوخ خواهند کرد. البته این سخن حقی است.

3️⃣ روشنفکری دینی به معنای عبور از دین تاریخی در تمام موارد متعارض با مدرنیته
🔸تصور می‌رود، آقای ملکیان با این تقریر از روشنفکری دینی مخالفت نداشته باشد که بقای بر دین تاریخی تا جایی باشد که دین تاریخی با آخرین دانش‌ها و تجربیات بشری هیچ‌گونه تعارضی نداشته باشد؛ چون او اگرچه اعتقاد دینی به خدای متشخص انسانوار و انگارۀ آخرالزمان را انکار می‌کند، اما در عین حال، ایمان فلسفی به خدای غیر متشخص و حیات پس از مرگ و تعبد به مناسک را تا جایی که کارکرد مثبتی داشته باشند، معقول می‌شمارد.
🔸طبق این تقریر از روشنفکری دینی جمع میان دین تاریخی و مدرنیته قابل دفاع عقلانی خواهد بود؛ چون به موجب این تقریر هرگز تعبیر «روشنفکری دینی» پارادوکسیکال نخواهد بود؛ چون در این تقریر، این عقل مدرن است که حکومت مطلقه بر دین تاریخی دارد و دین تاریخی را تا جایی می‌پذیرد که با مدرنیته تعارض نداشته باشد؛ به همین رو، روشنفکر دینی کسی است که به دین تاریخی تا جایی که با مدرنیته در تعارض نباشد، پایبندی دارد.

🔸یادداشت‌های مربوط به روشنفکری دینی

https://t.me/dineaqlani
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔶 حیلت‌اندیشی‌های روشنفکران دینی در عبور از دین تاریخی
جعفر نکونام 6 خرداد 1403

1️⃣ تعریف حیلت‌اندیشی
🔸حیلت به معنای چاره‌ای فریبکارانه است؛ یعنی وقتی که کسی در یک مخمصه‌ای گیر می‌افتد و قدرت آن را ندارد که با صراحت و شجاعت در مقابل خصم بیایستد و او را شکست دهد، چاره‌ای فریبکارانه می‌اندیشد تا خصم خود را به این طریق شکست دهد.
🔸البته من هرگز هیچ یک از علمایی را که در طول تاریخ اسلام با طرق مختلف به عبور از دین تاریخی مبادرت کردند، به فریبکاری متهم نمی‌کنم؛ بلکه حتی می‌توانم با اطمینان بگویم که آنان هرگز فریبکار نبودند. منتها پیش‌فرض‌هایی که آنان برای عبور از دین تاریخی اختیار کرده بودند، آنان را به طریقی سوق می‌داد که از نگاه برون‌دینی فریبکارانه به شمار می‌آید.

2️⃣ تعریف روشنفکری دینی
🔸من در این یادداشت، روشنفکری دینی را به یک معنایی عامی به کار می‌گیرم که شامل هر گونه عبور از دین تاریخی می‌شود و آن تاریخی به درازای صدر اسلام تاکنون دارد؛ بنابراین مقصود من از روشنفکری دینی در اینجا چیزی اعم از روشنفکری دینی به معنای معاصر است که در عصر رنسانس پدید آمده است.
🔸من با این تعریف می‌خواهیم، ترادف روشنفکری دینی را با جمع میان دین و مدرنیته، اشتباه بخوانم و بر اساس آن بگویم که هرگز تعبیر «روشنفکری دینی»، پارادوکسیکال نیست؛ چون طبق تعریف مختار، روشنفکری دینی عبارت از پل زدن میان دین تاریخی و مدرنیته است که یکسوی پل، دین تاریخی و آن سوی پل، مدرنیته قرار دارد و روشنفکران دینی با طرقی که ابداع کردند، در مقام این هستند که دینداران را از این سوی پل به آن سوی پل عبور دهند.
🔸روشنفکر دینی اگرچه به دین تاریخی تعلق خاطر دارد، اما هرگز تعلق خاطرش به بهای قربانی کردن علم به پای دین تاریخی نیست؛ از این رو، وقتی مشاهده می‌کند، میان دین تاریخی و مدرنیته تعارضی رخ داده است، جانب مدرنیته را می‌گیرد و دین تاریخی را کنار می‌زند.

3️⃣ طرق عبور روشنفکران دینی از دین تاریخی
🔸مهم‌ترین طرقی که روشنفکران دینی در عبور از دین تاریخی اتخاذ کردند، به این قرار است:
▪️الف. توقف‌گرایی: نخستین طریقی که برای عبور از دین تاریخی برگزیده شد، توقف‌گرایی بود؛ به این معنا که اظهار شد، ما معنای نص را نمی‌دانیم و لذا به ظاهر نص ایمان می‌آوریم، بدون آن که آن را انکار یا تأویل کنیم. این گروه به اهل حدیث و بعد سلفیه نامبردار شدند. محل نزاع عبارت از آیات و روایاتی بود که صفات خدا را به معنایی حسی توصیف می‌کرد و خدا را موجودی جسمانی معرفی می‌کرد؛ این چنین که خدا در آسمان بر تخت پادشاهی جلوس کرده است و فرشتگان بر گرد تختش حلقه زدند و به ستایش او می‌پردازند و در آخرالزمان در سایه‌های ابر از آسمان به زمین می‌آید تا میان خلائق داوری فرماید.
▫️از منظر برون‌دینی هرگز چنین تعابیری معنای پنهانی نداشت و لذا ادعای اهل حدیث و سلفیه مبنی بر این که معنای این تعابیر را نمی‌فهمند، خلاف واقع تلقی می‌شود. تنها عاملی که باعث شد، آنان مدعی بشوند، معنای این تعابیر را نمی‌فهمند، این بود که کسانی امثال جهم بن صفوان(ت128ق) و یا معتزله روی کار آمده بودند و جسمانی بودن خدا را رد می‌کردند.
▪️ب. تأویل‌گرایی: کسانی امثال جهم بن صفوان یا معتزله که خدا را جسمانی نمی‌دانستند، نمی‌توانستند، چنین آیات و روایاتی را محو کنند؛ لذا به تأویل آنها روی آورند و مدعی شدند که معنای مراد از آنها خلاف ظاهر آنهاست. آنان الفاظ را از معانی عرفی تهی کردند و معنایی کلامی مورد نظر خود را به آنها بخشیدند.
▫️از منظر برون‌دینی تأویل نصوص دینی به معانی کلامی تفسیر به رأی خوانده می‌شود؛ لذا ادعای امثال جهم بن صفوان و معتزله مبنی بر این که معنای این تعابیر خلاف ظاهر است، خلاف واقع دانسته می‌شود. تنها عاملی که منجر شد به این که آنان چنین ادعایی بکنند، پیش‌فرض‌های کلامی آنان نظیر غیر جسمانی بودن خدا بود و گرنه هرگز در ظاهر و سیاق چنین تعابیری هیچ قرینه‌ای وجود نداشت که دلالت داشته باشد، معنایی خلاف ظاهر قصد شده است؛ علاوه بر این که هرگز در زبان عرفی آنگاه که اهل زبان قصد القای مقصود دارند، معنایی خلاف ظاهر را قصد نمی‌کنند.
▪️ج. مماشات‌گرایی: برخی از علمای دینی وقتی به مواردی از نصوص دینی بر می‌خوردند که با علوم بشری در تعارض بود، قایل می‌شدند که این نصوص جدلی‌اند؛ یعنی خدا یا پیغمبر(ص) از باب جدل با تصورات عرب حجاز عصر نزول مماشات و همراهی کردند؛ نه این که خدا یا پیغمبر(ص) چنان تصوراتی را قبول داشته باشند.
▫️از منظر برون‌دینی چنین نصوصی جدلی شمرده نمی‌شوند؛ چون در جدل قرائنی وجود دارد که آشکار می‌سازد، جدل کننده عقیده خصم را قبول ندارد؛ حال آن که در این نصوص، چنین قرائنی وجود ندارد.

🔸یادداشت‌های مربوط به روشنفکری دینی

https://t.me/dineaqlani
🔶 تحلیل روشنفکرانه، چوب دو سر طلا
جعفر نکونام 6 خرداد 1403

▪️صدا و سیما با نمایش تصویر روشنفکرانی چون ملکیان، عبدالکریمی، فیاض، محدثی، اباذری، ارمکی و کولایی، ایشان را از این که دربارۀ حضور میلیونی مردم در تشیع جنازۀ رئیس جمهور محترم خاموشی گزیدند و هیچ سخنی در ستایش آن اظهار نداشتند، بی‌شرف و بی‌ادب خواند.
▪️البته نوک تیز حمله صدا و سیما به آقای ملکیان بود و این بدان جهت بود که ایشان سخنان تندی در تحلیل شخصیت رئیس جمهور مرحوم اظهار داشته بود.
▪️به هر حال، روزگار بغرنجی است: روشنفکران اگر سخن بگویند و به تحلیل رویدادهای روز جامعه بپردازند، گرفتار بگیر و ببند و بایکوت و اخراج و تضییق حقوق اجتماعی می‌شوند و اگر خاموشی گزینند که بلکه بعد از آن که آب از آسیاب بیافتد و التهابات فرو نشیند، آنگاه در یک فضای متعادلی آن هم با هزار لطایف الحیل به تحلیل رویدادهای اجتماعی بپردازند، بی‌شرف و بی‌ادب خوانده می‌شوند.


https://t.me/dineaqlani
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔸راه مقابله با شیوه‌های استثمارگرانه از پژوهش‌های دانشجویی

🖋دکتر مهدی حسن‌زاده 5 خرداد 1403
(عضو هیأت علمی گروه حقوق دانشگاه قم)

▪️برای مقابله با برخی روش های استثمارگرانه از پژوهش‌های دانشجویی، شایسته است که مقاله دانشجویی به استاد نسبت داده نشود و چنین مقالاتی، مقاله استاد محسوب نشود. همچنین با مقالات مستقل و مقاله خود استاد، مقایسه و یکسان تلقی نشود و از امتیازی تقریباً معادل امتیاز مقاله خود استاد، برخوردار نشود. همانطور که در حقوق کیفری و حقوق مسئولیت مدنی، عمل، به مباشر نسبت داده می‌شود نه به مسبب و معاون.

🔹 در مجلات هم مانند خود رساله و پایان نامه‌ها، نقش راهنما و مشاور برای استادان تعریف شود و نویسنده مقاله، صرفاً دانشجو معرفی شود و برای راهنمایی و مشاوره استادان در مقاله های دانشجویی، امتیاز مناسب چنین فعالیتی در نظر گرفته شود.

🔺از نظر اثباتی نیز در ارزیابی پرونده‌ها وقتی در یک پرونده با وجود ده‌ها مقاله دانشجویی، کمترین مقاله خود استاد وجود ندارد، این وضعیت می‌تواند نشان‌دهنده روش استثمارگرانه باشد.

✴️ در مقابل، وقتی که حداقل به تعداد مقاله های دانشجویی، مقاله از خود استاد وجود داشته باشد، این وضعیت هم می‌تواند دلیل نقش مؤثر استاد در مقاله های دانشجویی و ویژگی شاگردپروری باشد.

https://t.me/dineaqlani