..
شاید باید جهان را رها کرد
و فنجانی چای خورد☕️
مبادا که خودمان را از یاد ببریم
بی گمان لایق ترین فرد در زندگیمان
اول خودمان هستیم
21 می روز جهانی چای گرامی☕️🫖
شاید باید جهان را رها کرد
و فنجانی چای خورد☕️
مبادا که خودمان را از یاد ببریم
بی گمان لایق ترین فرد در زندگیمان
اول خودمان هستیم
21 می روز جهانی چای گرامی☕️🫖
.
خرداد زَنیست عاشق
که از جای بوسه های معشوقه
بر دستانِ بهاری اش غنچه های یاس
شکوفه میزند.
خرداد پایانِ بهار است و
آغاز دوست داشتنِ دوباره ی "تو"
توسکوتی میانِ کلامم دیده نمیشوی
توهیاهوی میانِ قلبم شنیده نمیشوی
تو همان کلمه ی مقدس عشقی
میان تک تک واژهایم
من تو را احساس میکنم
با تو عاشقانه حرف می زنم
با تو راه می روم
با تو نفس میکشم
وبا تو در خیالم زندگی میکنم .
من با خیالت میروم تا بی خیالی ها..
#مینو_ پناهپور
🌹 خرداد مبارک 🌹
خرداد زَنیست عاشق
که از جای بوسه های معشوقه
بر دستانِ بهاری اش غنچه های یاس
شکوفه میزند.
خرداد پایانِ بهار است و
آغاز دوست داشتنِ دوباره ی "تو"
توسکوتی میانِ کلامم دیده نمیشوی
توهیاهوی میانِ قلبم شنیده نمیشوی
تو همان کلمه ی مقدس عشقی
میان تک تک واژهایم
من تو را احساس میکنم
با تو عاشقانه حرف می زنم
با تو راه می روم
با تو نفس میکشم
وبا تو در خیالم زندگی میکنم .
من با خیالت میروم تا بی خیالی ها..
#مینو_ پناهپور
🌹 خرداد مبارک 🌹
َ
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمیآید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
#حافظ
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمیآید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
#حافظ
محفل اشعار
. خرداد زَنیست عاشق که از جای بوسه های معشوقه بر دستانِ بهاری اش غنچه های یاس شکوفه میزند. خرداد پایانِ بهار است و آغاز دوست داشتنِ دوباره ی "تو" توسکوتی میانِ کلامم دیده نمیشوی توهیاهوی میانِ قلبم شنیده نمیشوی تو همان کلمه ی مقدس عشقی میان تک تک واژهایم…
.
خردادِ عزیز !
خوش آمدی ...
با این که می دانم در کوله ات ، چیزی جز خاطره ی امتحانات و بویِ تندِ بیقراری نداری ...
با این که می دانم ، هرگز شبیهِ اردیبهشت ، صورتی و دلبرانه نخواهی بود ،
با این که با هوایت غریبه ام ...
ولی من آن قدر در خیالم ، حال و هوایِ نابِ اردیبهشت را کِش می دهم ؛
تا حواسم از تو و تکرارِ روزهایت پرت شود ...
مشکل از تو نیست ...
ما از هوایِ تکراریِ این روزها خسته ایم ...
دنبالِ معجزه می گردیم ،
و تو اصلا شبیهِ معجزه نیستی ...
در نگاهِ من ؛
تو با تابستان ،
هیچ فرقی نداری ...
لطفا میانِ صفحاتِ معمولی ات ؛
دو سه خط ، بارانِ غیرِ معمولی مهمانمان کن ...
شاید از حضورت کمی ذوق کردیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
خردادِ عزیز !
خوش آمدی ...
با این که می دانم در کوله ات ، چیزی جز خاطره ی امتحانات و بویِ تندِ بیقراری نداری ...
با این که می دانم ، هرگز شبیهِ اردیبهشت ، صورتی و دلبرانه نخواهی بود ،
با این که با هوایت غریبه ام ...
ولی من آن قدر در خیالم ، حال و هوایِ نابِ اردیبهشت را کِش می دهم ؛
تا حواسم از تو و تکرارِ روزهایت پرت شود ...
مشکل از تو نیست ...
ما از هوایِ تکراریِ این روزها خسته ایم ...
دنبالِ معجزه می گردیم ،
و تو اصلا شبیهِ معجزه نیستی ...
در نگاهِ من ؛
تو با تابستان ،
هیچ فرقی نداری ...
لطفا میانِ صفحاتِ معمولی ات ؛
دو سه خط ، بارانِ غیرِ معمولی مهمانمان کن ...
شاید از حضورت کمی ذوق کردیم ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
.
ایستادن بر سر حرف حق، از « اراده به توکل » ما سرچشمه می گیرد، باز شدن هزار چشمه آگاهی، از اراده خداوند.
#حکیم_ملاصدرا
اول خرداد روز بزرگداشت ملاصدرا گرامی باد🌹
ایستادن بر سر حرف حق، از « اراده به توکل » ما سرچشمه می گیرد، باز شدن هزار چشمه آگاهی، از اراده خداوند.
#حکیم_ملاصدرا
اول خرداد روز بزرگداشت ملاصدرا گرامی باد🌹
زندگی را با چیزهای بسیار ساده پر باید کرد. سادهها سطحی نیستند. خرید چند سیب ترش میتواند به عمق فلسفهی ملاصدرا باشد.
مشکل ما این نیست که برای شیرین کردن زندگی معجزه نمیکنیم؛ مشکل ما این است که همانقدر که ویران میکنیم نمیسازیم؛
همانقدر که کهنه میکنیم تازگی نمیبخشیم؛ همانقدر که دور میشویم باز نمیگردیم.
#نادر_ابراهیمی
مشکل ما این نیست که برای شیرین کردن زندگی معجزه نمیکنیم؛ مشکل ما این است که همانقدر که ویران میکنیم نمیسازیم؛
همانقدر که کهنه میکنیم تازگی نمیبخشیم؛ همانقدر که دور میشویم باز نمیگردیم.
#نادر_ابراهیمی
انسان دارای چشم و گوشی حقیقی است
که نتیجهٔ نور معرفت است
و از لوازم حیات
با این چشم و گوش است
که چیزها را حقیقتاً میبیند و میشنود
ولی اکثر متکلمان و فلاسفه
میخواهند بدین عقل مزخرف و
با این حواس،حقیقتِ هستی را دریابند
چه جای حواس!
که عقل نیز تا به نورِ #عشق مُنوّر نگردد
راه به مطلوبِ اصلی نمیبَرَد
#حکیم_ملاصدرا
که نتیجهٔ نور معرفت است
و از لوازم حیات
با این چشم و گوش است
که چیزها را حقیقتاً میبیند و میشنود
ولی اکثر متکلمان و فلاسفه
میخواهند بدین عقل مزخرف و
با این حواس،حقیقتِ هستی را دریابند
چه جای حواس!
که عقل نیز تا به نورِ #عشق مُنوّر نگردد
راه به مطلوبِ اصلی نمیبَرَد
#حکیم_ملاصدرا
با همه خلق جهان گرچه از آن
بیشتر بیره و کمتر به رهند
تو چنان زی که بمیری برهی
نه چنان چون تو بمیری برهند
#سنایی_غزنوی
بیشتر بیره و کمتر به رهند
تو چنان زی که بمیری برهی
نه چنان چون تو بمیری برهند
#سنایی_غزنوی
.
مولوی میگوید عشق چیزی نیست که بیرون بشود پیدایش کرد. درونی است. تنها کاری که باید بکنیم این است که موانعی را که در درونمان جلو عشق را میگیرند پیدا کنیم و از میان برداریم..
📘 ملت_عشق
#الیف_شافاک
مولوی میگوید عشق چیزی نیست که بیرون بشود پیدایش کرد. درونی است. تنها کاری که باید بکنیم این است که موانعی را که در درونمان جلو عشق را میگیرند پیدا کنیم و از میان برداریم..
📘 ملت_عشق
#الیف_شافاک
.
هیچ انسانی بدونِ شب بخیر،
تا صبح بیدار نمانده...!
اما گاهی انسانها
به یادِ یک شب بخیر
سالها بیداری میکشند...!
#نرگس_حریری
شبتون مهتابی🌙✨
هیچ انسانی بدونِ شب بخیر،
تا صبح بیدار نمانده...!
اما گاهی انسانها
به یادِ یک شب بخیر
سالها بیداری میکشند...!
#نرگس_حریری
شبتون مهتابی🌙✨
.َ
صبح می خندد و باغ از نفس گرم بهار
می گشاید مژه و میشکند مستی خواب
آسمان تافته در برکه و زین تابش گرم
آتش انگیخته در سینه افسرده آب
#هوشنگ ابتهاج
صبحتون پرطراوت🌸💜
صبح می خندد و باغ از نفس گرم بهار
می گشاید مژه و میشکند مستی خواب
آسمان تافته در برکه و زین تابش گرم
آتش انگیخته در سینه افسرده آب
#هوشنگ ابتهاج
صبحتون پرطراوت🌸💜
دی باد صبح بوی تو آورد سوی من
امروز دل به سوی تو برباد دادهام
گفتی دل شکسته بنه بر دو زلف من
من خود شکسته وار بر این دل نهادهام
#امیرخسرو_دهلوی
امروز دل به سوی تو برباد دادهام
گفتی دل شکسته بنه بر دو زلف من
من خود شکسته وار بر این دل نهادهام
#امیرخسرو_دهلوی
.
و هر بامداد
از خاکستر خویش بر میخیزم
و با صدای خویشتن
بیدار میشوم
تو را میگویم:
شادیا! صبحات عاشقانه باد
#غادة_السمان
و هر بامداد
از خاکستر خویش بر میخیزم
و با صدای خویشتن
بیدار میشوم
تو را میگویم:
شادیا! صبحات عاشقانه باد
#غادة_السمان
.
من اما
برای تو
کلمه کم میآورم
بانوی من!
شعر بلد نیستم...
وقتی آمدی با چشمهام میگویم...
#عباس_معروفی
من اما
برای تو
کلمه کم میآورم
بانوی من!
شعر بلد نیستم...
وقتی آمدی با چشمهام میگویم...
#عباس_معروفی
محفل اشعار
. "شاعران در مکانی میرویند که حقیقتی بیپناه وجود داشته باشد، حقیقتی که باید از آن دفاع کرد." دوم خرداد زادروز فریدون رهنما، فیلمساز ، روزنامه نگارو شاعر بزرگ اما مهجور ایران. .
.
(زاده ۲ خرداد ۱۳۰۹ تهران -- درگذشته ۱۷ امرداد ۱۳۵۴ پاریس) شاعر و سینماگر🌹
او در سال ۱۳۲۳ در رشته ادبیات در دانشگاه سوربن فرانسه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۲۶ نخستین دفتر شعرش را بهزبان فارسی باعنوان «هیچ» با نام مستعار «کوچه» منتشر کرد. «منظومه برای ایران» نام نخستین دفتر شعرش بهزبان فرانسه بود که با نام کاوه طبرستانی توسط انتشارات پییرسگرس در پاریس در سال ۱۹۵۰ منتشر شد. در سال ۱۹۵۹ مجموعه اشعار «سرودهای کهنه» (Poems Anciens) را با مقدمهای از پل الوار شاعر سورئالیست فرانسوی در پاریس منتشر کرد. «آوازهای رهایی» نیز نام آخرین دفتر شعر او بهزبان فرانسوی بود که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد.
وی در سال ۱۳۳۶ پس از پایان تحصیلات دانشگاهیاش در دانشکده ادبیات سوربن و فارغالتحصیلی از مدرسه فیلمسازی پاریس به ایران بازگشت و در کتابخانه مجلس شورای ملی مشغول بهکار شد. کتاب واقعیت گرایی فیلم، پایاننامه تحصیلات سینمایی اوست که در سال ۱۳۵۱ بهوسیله انتشارت بوف در ایران منتشر شد. رهنما با اینکه عشق ساختن فیلم داشت اما کار در فضای فیلمفارسی برای او قابل تحمل نبود. او در گفتوگویی در این باره گفته است: «با آنکه بهمن پیشنهادهایی برای ساختن فیلم شد، ترجیح دادم بروم و در یک کتابخانه کتابدار شوم.»
با این حال موفق شد در سال ۱۳۳۹ نخستین فیلمش، یعنی مستند "تخت جمشید" را با سرمایه شخصی بسازد. در این فیلم او با نگاه شاعرانهای در دل ویرانههای تخت جمشید، بهدنبال سازندگی و شناخت هویت تاریخی ایرانی است. فیلم بعدی وی "سیاوش در تخت جمشید"، که در سال ۱۳۴۶ ساخته شد با واکنشهای غالباً منفی منتقدان سینمایی ایرانی آن روزگار مواجه شد و بهعنوان اثری "روشنفکرانه" و "فضل فروشانه" به آن حمله شد. منتقدان، فیلم رهنما را پر از عیب و بدون خلاقیت و تخیل ارزیابی کرده و آن را "هذیانها و کابوسهای فیلمسازی دانستند که نه شناختی از شاهنامه فردوسی داشت و نه قهرمانان آن را درست میشناخت. با این حال فیلم مورد تحسین برخی صاحب نظران غربی از جمله هانری لانگلوا فیلمشناس برجسته فرانسوی و مدیر سینما تک پاریس و هانری کوربن فیلسوف و ایران شناس مشهور فرانسوی قرار گرفت و توانست جایزه ژان اپستاین برای پیشبرد زبان سینما را از جشنواره لوکارنو در سال ۱۹۶۶ دریافت کند. فیلمبرداری فیلم "پسر ایران از مادرش بی خبر است" در سال ۱۳۴۸ آغاز شد اما نزدیک بهپنج سال طول کشید تا در سال ۱۳۵۳ آماده نمایش شود. اولین نمایش این فیلم در خرداد ۱۳۵۴ در سینماتک پاریس بود که هانری لانگلوا، مدیر سینما تک و فیلمشناس برجسته فرانسوی آن را معرفی کرد و پس از آن در تیرماه همان سال، برای نخستین بار در جشنواره توس در ایران بهنمایش درآمد.
فریدون رهنما در شکل گیری بخش پژوهش و مستند تلویزیون ملی ایران، جریان سینمای آزاد و تأسیس مدرسه عالی تلویزیون و سینما نقش مهمی داشت. او بههمراه فرخ غفاری از مدرسان مدرسه عالی تلویزیون و سینما بود. با تأسیس تلویزیون ملی ایران در سال ۱۳۴۶ او نیز جذب تلویزیون شد و بخش مستندسازی و پژوهش در مورد ایران زمین را راه انداخت. بهکوشش وی در همین بخش بود که سینماگرانی چون محمدرضا اصلانی، ناصر تقوایی، منوچهر طیاب، هژیر داریوش و پرویز کیمیاوی توانستند نخستین فیلمهای مستند خود را بسازند. فیلمهایی چون «جام حسنلو»، «بادجن» «یا ضامن آهو» «تپههای قیطریه» و «چه هراسی دارد ظلمت روح» محصول همین دوره است و زیر نظر رهنما ساخته شدهاند. نوآوریهای زبانی او حتی در ترجمه واژگان سینمایی نیز دیده میشود. او نخستین کسی بود که واژههای سینمایی فارسی را بهجای واژههای انگلیسی و فرانسوی پیشنهاد کرد. نما به جای پلان یا شات، نمای درشت به جای کلوزآپ، نمای دور بهجای لانگ شات و راه دوربین بهجای تراولینگ شات، از ابداعات رهنما در این زمینه است،
.
(زاده ۲ خرداد ۱۳۰۹ تهران -- درگذشته ۱۷ امرداد ۱۳۵۴ پاریس) شاعر و سینماگر🌹
او در سال ۱۳۲۳ در رشته ادبیات در دانشگاه سوربن فرانسه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۲۶ نخستین دفتر شعرش را بهزبان فارسی باعنوان «هیچ» با نام مستعار «کوچه» منتشر کرد. «منظومه برای ایران» نام نخستین دفتر شعرش بهزبان فرانسه بود که با نام کاوه طبرستانی توسط انتشارات پییرسگرس در پاریس در سال ۱۹۵۰ منتشر شد. در سال ۱۹۵۹ مجموعه اشعار «سرودهای کهنه» (Poems Anciens) را با مقدمهای از پل الوار شاعر سورئالیست فرانسوی در پاریس منتشر کرد. «آوازهای رهایی» نیز نام آخرین دفتر شعر او بهزبان فرانسوی بود که در سال ۱۹۶۸ منتشر شد.
وی در سال ۱۳۳۶ پس از پایان تحصیلات دانشگاهیاش در دانشکده ادبیات سوربن و فارغالتحصیلی از مدرسه فیلمسازی پاریس به ایران بازگشت و در کتابخانه مجلس شورای ملی مشغول بهکار شد. کتاب واقعیت گرایی فیلم، پایاننامه تحصیلات سینمایی اوست که در سال ۱۳۵۱ بهوسیله انتشارت بوف در ایران منتشر شد. رهنما با اینکه عشق ساختن فیلم داشت اما کار در فضای فیلمفارسی برای او قابل تحمل نبود. او در گفتوگویی در این باره گفته است: «با آنکه بهمن پیشنهادهایی برای ساختن فیلم شد، ترجیح دادم بروم و در یک کتابخانه کتابدار شوم.»
با این حال موفق شد در سال ۱۳۳۹ نخستین فیلمش، یعنی مستند "تخت جمشید" را با سرمایه شخصی بسازد. در این فیلم او با نگاه شاعرانهای در دل ویرانههای تخت جمشید، بهدنبال سازندگی و شناخت هویت تاریخی ایرانی است. فیلم بعدی وی "سیاوش در تخت جمشید"، که در سال ۱۳۴۶ ساخته شد با واکنشهای غالباً منفی منتقدان سینمایی ایرانی آن روزگار مواجه شد و بهعنوان اثری "روشنفکرانه" و "فضل فروشانه" به آن حمله شد. منتقدان، فیلم رهنما را پر از عیب و بدون خلاقیت و تخیل ارزیابی کرده و آن را "هذیانها و کابوسهای فیلمسازی دانستند که نه شناختی از شاهنامه فردوسی داشت و نه قهرمانان آن را درست میشناخت. با این حال فیلم مورد تحسین برخی صاحب نظران غربی از جمله هانری لانگلوا فیلمشناس برجسته فرانسوی و مدیر سینما تک پاریس و هانری کوربن فیلسوف و ایران شناس مشهور فرانسوی قرار گرفت و توانست جایزه ژان اپستاین برای پیشبرد زبان سینما را از جشنواره لوکارنو در سال ۱۹۶۶ دریافت کند. فیلمبرداری فیلم "پسر ایران از مادرش بی خبر است" در سال ۱۳۴۸ آغاز شد اما نزدیک بهپنج سال طول کشید تا در سال ۱۳۵۳ آماده نمایش شود. اولین نمایش این فیلم در خرداد ۱۳۵۴ در سینماتک پاریس بود که هانری لانگلوا، مدیر سینما تک و فیلمشناس برجسته فرانسوی آن را معرفی کرد و پس از آن در تیرماه همان سال، برای نخستین بار در جشنواره توس در ایران بهنمایش درآمد.
فریدون رهنما در شکل گیری بخش پژوهش و مستند تلویزیون ملی ایران، جریان سینمای آزاد و تأسیس مدرسه عالی تلویزیون و سینما نقش مهمی داشت. او بههمراه فرخ غفاری از مدرسان مدرسه عالی تلویزیون و سینما بود. با تأسیس تلویزیون ملی ایران در سال ۱۳۴۶ او نیز جذب تلویزیون شد و بخش مستندسازی و پژوهش در مورد ایران زمین را راه انداخت. بهکوشش وی در همین بخش بود که سینماگرانی چون محمدرضا اصلانی، ناصر تقوایی، منوچهر طیاب، هژیر داریوش و پرویز کیمیاوی توانستند نخستین فیلمهای مستند خود را بسازند. فیلمهایی چون «جام حسنلو»، «بادجن» «یا ضامن آهو» «تپههای قیطریه» و «چه هراسی دارد ظلمت روح» محصول همین دوره است و زیر نظر رهنما ساخته شدهاند. نوآوریهای زبانی او حتی در ترجمه واژگان سینمایی نیز دیده میشود. او نخستین کسی بود که واژههای سینمایی فارسی را بهجای واژههای انگلیسی و فرانسوی پیشنهاد کرد. نما به جای پلان یا شات، نمای درشت به جای کلوزآپ، نمای دور بهجای لانگ شات و راه دوربین بهجای تراولینگ شات، از ابداعات رهنما در این زمینه است،
.
Telegram
attach 📎