دیده‌بان زیستبوم ایران
730 subscribers
3.77K photos
1.04K videos
157 files
3.94K links
«دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران» از کنشگران، استادان، خبرنگاران و دوستداران محیط‌زیست ایران دعوت می‌کند تا ویرانگری‌های زیستبومی را به کانال اطلاع دهند.
ارتباط با گروه مدیریت:
@masoudamirzadeh

گروه
https://t.me/+WB-Gzcgm4ZU2YTU0
Download Telegram
Forwarded from اسکان نیوز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مرگ خرس قهوه‌ای در تصادف جاده شاهرود

اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان سمنان از کشته شدن یک خرس بر اثر تصادف در محور شاهرود - آزادشهر خبر داده است.

مرتضی فرخی معاون این اداره گفته است که این خرس پس از تصادف، به حاشیه جاده پرتاب شده و از ناحیه کمر و پاها دچار آسیب‌دیدگی شده بود. به گفته او این خرس «هیچ حرکتی در آن ناحیه نداشت و به زحمت دست‌هایش را حرکت می‌داد.»

خبرگزاری ایسنا نیز فیلمی را منتشر کرده که لحظات قبل از جان باختن این حیوان را نشان می‌دهد.

فرخی گفته است که قرار بود پس از بررسی اولیه وضعیت حیوان از نظر دامپزشکی، این خرس به مراکز درمانی منتقل شود، اما «به‌دلیل جراحت‌های سنگین واردشده ناشی از تصادف، حیوان در مسیر جاده دامغان به سمنان تلف شد.»

او در ادامه افزود که خرس کشته شده، نر و با سن بیش از هشت سال بود.

👈مرگ خرس‌های قهوه‌ای در تصادفات جاده‌ای در شاهرود تازگی ندارد و پیش از این بارها خبر کشته شدن این حیوان در جاده‌های شاهرود گزارش شده است.

@eskannews_com
instagram.com/eskannews
هم‌میهنان گرامی و دوستان هم‌دل و همراه‌!

درخواست پنجاه‌وهشت سازمان مردم‌نهاد از رئیس‌جمهور برای ثبت آیین‌های باستانی به نام‌های درست و تاریخی‌شان در تقویم رسمی را در تارنمای کارزار قرار دادیم تا به صورت حقیقی هم از این مطالبه پشتیبانی و حمایت شود.

برای امضای آن به نشانی زیر بروید:
https://www.karzar.net/93722


@anjomanafraz
www.anjomanafraz.com
نسبت های سه گانه
مسعود امیرزاده

یکی از فلاسفه ای که به ما آموخت چگونه هر امر اجتماعی یک نسبت با سه ساحت مهم برقرار میکنند، ژیل دلوز (Gilles Deleuze )بود.سه مولفه قدرت، اخلاق و دانش.
دومین نکته‌ای که باز در فلسفه دلوز به کار ما می‌آید برداشتن مرز بین ماشین و انسان با مطرح ساختن مفهوم ماشین میل ورز( ‎ ‎ ‎ machine désirante )بود.ماشین میل ورز به تفکیک بین ماشین و انسان قائل نیست و در میانه درهم تنیدگیهای ریزومی دلوز (Rhizome network) انسانها، ماشین بودند و ماشینها، انسان و هر دو موجوداتی هیبریدی که ویژگیهای ترکیبی آتها تعیین کننده هر چیز است.
امر اجتماعی مورد نظر،ممکن است قانون باشد یا یک پروژه فنی و مهندسی و یا تکنولوژیهای جدیدی که از دل زیست اجتماعی برمی‌آید و باید از تونل های مغناطیسی این سه عبور کند.بدیهی است که تاثیرات متفاوت خواهد بود، گاه قدرت است که زبان هر دو را می‌بندد و یا در جایی اخلاق حکفرمایی میکند و یا داوری با دانش است.
و اما ماشین میل ورز دلوز در میانه این سه چه میکند ،جز اینکه در میدان آنها و با توجه به توان و میل خود با یکی از بیش از دیگران پیوند بخورد.لازم به یادآوری ماشین میل ورز در یک پروژه انسانها نیستند که تصمیم بگیرند، بلکه توده‌ای است ترکیبی از ساخت بروکراتیک و ساخت فنی که گیرنده‌های خاص پیوند آنها را آماده و یا پذیرای اتصال میکند.زمانیکه در جامعه قدرت حرف اول را بزند که میخواهد قدرت سیاسی و اقتصادی باشد شاید اولین جایی که در ساحت نسبت گیری با تصمیم رو به خاموشی می‌رود ساحت اخلاق است. وقتی از اخلاق صحبت می‌کنیم با دایره وسیع از امر اخلاقی مواجه هستیم که میتواند مربوط به رعایت حقوق طبیعت و‌ سایر موجودات زنده تا نسلهای آتی و یا طبقات فرودست و بدون صدای جامعه باشد.
هر چند دانش نیز میل ترکیبی خوبی با قدرت دارد اما او نیز ممکن است وادار به سکوت شود و فقط قدرت پیشران ماشین میل ورز باشد.و این مرحله نسبتا هولناکی است چرا که همه چیز در میدان میل قدرت تعیین وقت و مسیر میشود، دانش محض نیز منزوی شده و تکنولوژی بی اخلاق نه فقط ابزار دست که معرکه گیر ماجراست.اما در کنار رفتن داوری اخلاقی و علمی هر خطایی صواب است و هیچ دلیلی جز تصمیم بر آن سوار نمی‌شود.این تصمیم میتواند از دایره قدرت سیاسی و یا حتا توان مالی و پروپاگاندای تبلیغاتی بخشی از جامعه برون زاییده شود اما در هر صورت حاضر به شنیدن صدای اخلاق و دانش و نسبت بر قرار کردن با این دو نیست.

https://t.me/didehbaanzistboom
Forwarded from مسعود بُربُر (Masoud Borbor مسعود بُربُر)
🌲
۹ هزار درخت در آستانۀ قطع
درخت‌خواری به چیتگر رسید

مسعود بُربُر- ورزشکاران و مردمی که در روزهای اخیر به پارک جنگلی چیتگر رفته‌اند می‌گویند شمار زیادی از درختان را دیده‌اند که به‌تازگی بریده شده‌اند. شنیده‌ها از برنامه‌ریزی برای قطع ۹ هزار درخت در بوستان جنگلی چیتگر حکایت می‌کند. به‌گفته‌ی بازدیدکنندگان درختان سالم و زنده و بی‌آفت بوده‌اند اما در ورودی پارک اطلاعیه‌ای نصب شده که درختان را به‌خاطر حمله‌ی سوسک‌پوست‌خوار درختان قطع می‌کنند. بااین‌حال سوسک پوست‌خواری که در جنگل پرکاج بتواند دوام بیاورد قاعدتاً از جنس Orthotomicus است که نشانه‌ای از طغیان جمعیت این حشره به صورت آفت در چیتگر مشاهده نشده است.

یکی از بازدیدکنندگان چیتگر در روزهای اخیر که شمار قطع درختان را چشمگیر می‌داند گفته درختانی که قطع شده‌اند مشخصاً یقه‌تراشی شده و سالم بوده‌اند و هیچ جایی از جنگل هیچ نشانه‌ای از هجوم چنین آفتی ندیده‌ است. نکته جالب‌تر آنجاست که علاوه بر امکان فروش چوب درختان به قیمت چشمگیر، ظاهراً سوسک‌های یادشده دید اقتصادی بالایی نیز داشته‌اند و فقط به درختانی حمله کرده‌اند که در مناطق تخت و نزدیک جاده قرار داشته باشند. یعنی جاهایی مناسب برای راه‌اندازی کافه یا مغازه یا هرگونه تغییر کابری دیگر و البته حمل تنۀ درختان.
اکنون باید دید کارشناسان متخصص و مسئولان مربوطه دراین‌باره موضعی گرفته و اقدامی می‌کنند یا آفت درخت‌خواری که از دوران متوکل عباسی با قطع درخت سرو کشمر به جان این مملکت افتاده و اخیراً (مشخصاً در دهۀ هشتاد و بار دیگر در هفته‌های اخیر) احیا شده، بی هیچ اقدام و اعتراضی درختان چیتگر را هم از پا در خواهد آورد.
@masoudborbor

https://www.dropbox.com/scl/fi/2owq55wrsu1x0ct8so8iy/.jpg?rlkey=m5bz06gf320gb2e9c28rd7kw5&dl=0
Forwarded from کاف
‍ اهالی منطقه سعدآباد که اشرافیت به مجموعه دارند تصاویری را ثبت کرده‌اند که نشان از خالی شدن بخش هایی از سعدآباد از درخت دارد.
پیشتر یکی از مسئولان مجموعه سعدآباد به رکنا گفته بود که درختان
درگیرآفت و سوسک چوب خوار شده‌اند.
سوسک‌های چوب خوار همچنان دارد بقلع و قمع می کند یا چی؟!

💬آزاده مختاری
ClovE @Kafiha
مالکیت عمومی

مسعود امیرزاده

پاره هشتم
در بخش پیشین به این اشاره داشتیم که برخلاف نظریه تراژدی منابع مشترک (Tragedy of the commons ) گرت هاردین جوامع گوناگون به صورت مدیریت بومی توانسته بودند منابع خود را استفاده کرده و در عین حال آنرا محافظت کنند.شاید بهترین نمونه های آنرا بتوان در ایران مثال زد اما پیش از آن بد نیست به برخی تجربیات در سایر نقاط جهان هم نگاهی بیندازیم:

-بسیاری از جوامع کشاورزی در گذشته، مخصوصاً در مناطق روستایی اروپا، از سیستم‌های اشتراکی در زمینه کشاورزی بهره‌مند بودند. این اشتراک‌ها به شکلی محلی و اجتماعی منابع را مدیریت می‌کردند و از توازن بین تقاضا و عرضه استفاده می‌کردند.
-در برخی از جوامع اروپایی، به ویژه در اسکاندیناوی، سیستم‌های مشارکتی در مدیریت جنگل‌ها و حفظ منابع چوب برقرار بوده‌اند. جوامع محلی به تدریج قوانین و قواعدی را برای رفتار با جنگل‌ها تدوین کرده‌ بودند که به حفظ تعادل طبیعی توجه داشت.
-سیستم‌های مدیریت آب در اروپای سنتی به خصوص در کشور هلند( بواسطه بیش‌بود آب و کنترل سیلاب )نشانگر یک نهادگرایی و هماهنگی در مدیریت منابع آب بوده است.
-در برخی از مناطق آسیا، مثل بخشی از چین و ژاپن جوامع ماهور( Nomadic communities )بر مدیریت منابع طبیعی و محافظت از محیط زیست تاکید زیادی داشته‌اند. بقای این جوامع بر مبنای حفظ تعادل با طبیعت بنا شده‌ بود.
-در هند و نپال، برخی از جوامع بوم‌نویسان(Indigenous communities )نیز به شکل مشترکی منابع طبیعی را مدیریت کرده‌اند. این افراد با استفاده از دانش محلی و ضمنی خود، تمرکز اصلی را بر تنوع زیستی و حفاظت از محیط زیست داشته اند.

از این موارد گذشته نگاه گرت هاردین بیشتر صدور گزاره ساده برای سیستم های پیچیده اجتماعی-اکولوژیک است و شاید صرفا یک پنجره اقتصادی به مساله گشوده بود.در نظریه اولیه بازی ها( Game theory )و خصوصا مدل اعتراف زندانی (Prisoner's Dilemma)معمولا نتایج همکاری ناامید کننده است و بیشتر به اعتراف زندانیان علیه دیگر می‌انجامد و احتمالا هاردین و طرفداران نظریه او بیشتر به چنین سطوحی از نظریه بازی اکتفا کرده بودند.
اما با بسط نظریه بازی‌ها توسط رابرت اکسلرود (Axelrod) به نام "تعاون ثابت" (Tit for Tat) و مفاهیم مشابه، مشخص شد که در مدل‌های مبتنی بر همکاری و برخی ایده های تعاون، افراد با همکاری به جای رقابت نابودکننده، می‌توانند منافع بهتری برای خود تحصیل کنند.اکسلرود با اضافه کردن هنجارها و سپس ابرهنجارها به این نظریه، در حوزهٔ "تکامل همکاری" (Evolution of Cooperation) فرم های اجتماعی پیش رونده و تکاملی از نظریه بازی ها را معرفی کرد.هنجارها و ابرهنجارها میتوانستند متغیرهای غیر اقتصادی و بیشتر فرهنگی و اعتباری و بدون منفعت را در داخل مبانی تصمیم بازیگران کنند.
در این سناریو، هر بازیکن در طول زمان همکاری یا خیانت و رقابت نابودکننده را تجربه کرده و این تجربیات به شکل هنجارها (norms) در جامعه شکل می‌گیرند. این هنجارها نشان‌دهندهٔ رفتارهای مورد انتظار و قوانین اجتماعی می‌باشند. به تدریج هنجارها می‌توانند توسط افراد در ارتباطات خود اعمال شوند.
سپس، ابرهنجارها (meta-norms) وارد عمل می‌شوند که بر اساس آنها نظارت بیشتری بر رعایت هنجارها انجام می‌شود. این نظارت می‌تواند از طریق جوامع، سازمان‌ها، یا سیستم‌های حکمرانی خرد صورت بگیرد.با تجربه و تطور هنجارها و ابرهنجارها، می‌توان بهبودهایی در تعاون و همکاری در جوامع مشاهده کرد و از طریق اعمال مکانیسم‌های نظارتی، خطر خیانت را کاهش داد.
تعاون ثابت نیز به این معنا که در هر دور از بازی، بازیکنان به یکدیگر همان رفتاری را اعمال می‌کنند که حریف در دور قبل اعمال کرده است. به مرور نشان می‌دهد که اگر همکاری تداوم داشته باشد، می‌تواند نفع تمام طرفین حاصل شود.
مدلهای اکسلرود در واقع صورت بندی کلاسیک اشکال همکاری های اجتماعی و بهره برداری از منابع مشترک در بسیاری جوامع صاحب تمدن است که توانستند ضمن بقای اجتماعی خود محیط طبیعی و موجودی عمومی را محفوظ دارند.
واقعیت این است که فلات ایران و تمدن شکل گرفته در آن شاخص‌ترین و مثال زدنی ترین نمونه ها در جهان برای اندیشه مالکیت عمومی و پایداری منابع پایه است.در قسمت بعدی به سراغ نمونه هایی افتخارآمیز در سرزمین خود خواهیم رفت.
ادامه دارد….

https://t.me/didehbaanzistboom
4_5818942239467899148.pdf
153.7 KB
🖍یادداشت "نقدی اجتماعی بر طرح احیا و تعادل بخشی" منابع آب زیرزمینی ؛ نگارش خانم دکتر مهتا بذرافکن
ویژه نامه پای فردا بر شانه های امروز/از زنان و آب یاری
water road map-3-07-09-1402.pdf
1.2 MB
#سند #پیشنهاد #نقشه_راه_آب_کشور

🔴📣 فـــراااخـــوااان 🔴📣

✳️ اعضاء محترم دبیرخانه تخصصی آب، تالاب و حوضه‌های آبریز شبکه ملی

✳️ مدیران محترم تشکل‌های مردم‌نهاد تخصصی حوزه مدیریت منابع آب سراسر کشور

✳️ فعالان، متخصصان و کارشناسان محترم غیردولتی حوزه مدیریت منابع آب سراسر کشور


📒📊 متن پیش‌نویس سند نقشه راه آب کشور که در روزهای نخست آذر ۱۴۰۲ از سوی معاونت آب و آبفای وزارت نیرو منتشر و جهت اظهارنظر متخصصان و فعالان این حوزه، در اختیار بخش‌های مختلف قرار گرفته است، به پیوست ارسال شده است

⬅️ از کلیه عزیزان تقاضا می‌شود نظرات تخصصی خود را در مورد کل سند و یا هر جزء آن و یا از هر منظری که مورد توجه و نظرشان است، حداکثر تا تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۲ به رایانامه شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور به نشانی:

iranengos@gmail.com

ارسال نمایند. بدیهی است دیدگاههای فعالان و کنشگران ارجمند، پس از انقضای مهلت فوق، در قالب یک گزارش رسمی، با ذکر نام و مشخصات هر یک از ارائه‌کنندگان، برای وزارت نیرو ارسال خواهد شد.

🔹 با احترام؛ شورای هماهنگی شبکه ملی؛ ۸ آذر ۱۴۰۲

🆔 @IranENGOs
دکتر چلمقانی
مسعود امیرزاده
تو اصفهان یک جابنداز است بنام آقای چلمقانی! جابنداز کسی است که به صورت تجربی میتواند در رفتگی ها را جاانداخته و با هزینه کمتر از مراجعه به پزشک متخصص ضایعات ترومایی خفیف را تسکین دهد.اما به تدریج کار این آقا بالاگرفت و شکستگی‌ها و دردهای مزمن عضلانی و استخوانی را هم نزد او می‌برند.اما کار به اینجا متوقف نمانده و کم کم مردم به بیماران ضایعات نخاعی و مشکلات مادرزادی حرکتی را هم به مراجعه چلمقانی توصیه میکنند.تا اینکه یکروز در یکی از مراکز درمان سرطانی بین بیماران و همراهان آنها گفتگویی اتفاق می‌افتد و فردی توصیه میکند اگر همه به جای معطلی در اینجا پیش چلمقانی رفته بودیم تا حالا خوب شده بودیم.از قضا یکی از طرفداران دوآتیشه چلمقانی قصه ما آنجا بود و میگوید آقا! تخصص دکتر دیگه سرطان نیست به خدا!
این حکایت، حکایت انتقال آب از خلیج فارس است که از این پس قرار است تمام مشکلات آبی، خاکی، ارضی و سماوی ما را حل کند! از خشکیدگی دریاچه ارومیه تا خلیج گرگان و مشکلات شرب و فولاد و آبخوان و انشالله به تدریج چند قطره برای سرماخوردگی فصلی و حتا کمبود خوراک دام و طیور!

https://t.me/didehbaanzistboom
Forwarded from GroundWater
💡غیر از تاکید، اقدامی یا ایده ای هست؟!

وزیر کشور:
اقداماتی که تاکنون انجام شده، کفایت مقابله و پیشگیری از وقوع فرونشست زمین را نمی کند.
بحث فرونشست یک موضوع جدی است و استان اصفهان از مهمترین استان‌ها در این زمینه به شمار می‌آید.

برای مقابله با فرونشست زمین نمی‌توان با ساز و کار عادی فعالیت‌ها و برنامه‌ها را دنبال کرد.
@GroundWaterResources
ما و سرو کاشمر

❇️ آن چیست که در میان چیتگر و سرخه‌حصار و سعدآباد و هیرکانی و آستارا و مریوان و زاگرس مشترک است؟ این که جنگل دارند و درختانی سربلند و کهنسال؟ نه، شباهتشان در آن است که این درختان طی دهه‌ها و سال‌های گذشته به دست جانورانی دوپا بریده و سوزانده و نابود شده است.
آن چیست که بین مردم ایران و این نامردمان منحطِ جنگل‌خوار و درخت‌بُر مشترک نیست؟ این که یکی خاک و درخت می‌فروشد و دیگری نمی‌فروشد؟ نه، قدری ژرف‌تر: این که ادراکی ذاتی و شهودی بنیادین در مردمان وجود دارد که باعث می‌شود زیبایی درختان را ببینند و شکوه و عظمتشان را دریابند و قدر و ارجشان را بشناسند، و در این نامردمان چنین حس و فهمی گویا نیست.
و شگفتا که این دو قطب ناهمسان در سراسر تاریخ وجود داشته‌اند. از یکسو مردم ایران زمین که برای نخستین بار کاشتن درختان را آغاز کردند و شکوهش را مقدس شمردند، و از آنسو اشموغانی که گهگاه بر این بوم و بر غلبه می‌کنند و با هرچه ارجمند و باشکوه و زیباست دشمنی دارند، اگرچه که به قدر درخت بی‌زبان و بی‌زیان باشد.
در گروه اول مشهورترین زرتشت است که سرو کاشمر را کاشت و در گروه دوم منفورترین متوکل عباسی است که آن درخت را انداخت. تنها چون توصیف عظمتش را شنیده بود. عظمتی که فردوسی کمی بعد از او چنین توصیفش کرد:
«بهشتیش خوان ار ندانی همی/ چرا سرو کشمرش خوانی همی؟
چرا کش نخوانی نهال بهشت؟/ که شاه کیانش به کشمر بکشت»
ثعالبی در کتاب «ثمارالقلوب» نوشته که این سرو وقتی از پای افتاد ۱۴۵۰ سال سن داشت و بیش از هزار گوسفند در سایه‌اش می‌آرمیدند و گوناگونی و شمار مرغانی که در شاخسارش می‌خفتند و می‌زیستند بیرون از شمار بود. وقتی متوکل فرمان داد درخت را بیندازند و برای استفاده از چوبش به سامره منتقلش کنند، زرتشتیان خراسان بر عهده گرفتند تا پنجاه هزار دینار زر بدهند تا خلیفه از این تصمیم درگذرد. اما ربط متوکل و سرو کاشمر از جنس کینه‌ی حقیر به عظمت بود و چنین چاره نمی‌شد. پس پانصد هزار دینار خرج کرد تا درخت را بیندازند و به بغداد حملش کنند. اما وقتی سرو کاشمر به یک منزلی سامره رسید، غلامان خلیفه را کشتند و آن گوساله‌ی سامری آرزوی برخورداری از آن عظمت را به گور برد. ثعالبی نام سایر دست‌اندرکاران این جنایت را نیز ذکر کرده است: امیر عبدالله بن طاهر بن طاهر، خواجه ابوالطیب، عتاب ورقاء الشاعر الشیبانی، و حسین نجار. و آورده که اینان همه مانند اربابشان متوکل مدت کوتاهی پس از انداختن سرو کاشمر مردند. و معلوم است که چرا نام و نشان این گروه باقی مانده، چون در گذر قرون لنگر لعنتی بوده‌اند و عبارت عبرتی.
این که در مغز محقر این گروه چه می‌گذشته، درست دانسته نیست، این را هم نمی‌دانیم که اهالی کاشمر چرا به عاملان خلیفه‌ اجازه دادند به شهرشان چنین جفایی کنند و آن عاملان و حمالان و کارگزارانی که در این جرم شریک بودند، چگونه تباهی و انحطاط خویش را نزد اطرافیانشان توجیه می‌کرده‌اند. اما این را می‌دانیم که بعد از آن دیگر عظمت سرو کاشمر را نداریم، و به جایش گزارشی از پلشتی فرومایگانی را داریم که سرفرازی درختان را تاب نمی‌آوردند.
امروز که از هر گوشه بانگ درافتادن درختان برخاسته، آنچه درباره‌ی سرو کاشمر می‌دانیم، عبرت‌آموز است. هم برای آنان که در این بزهکاری و تاوانش سهیم‌اند، و هم آنان که بی‌تفاوت و سست از کنارش درمی‌گذرند. اگر مردمان بر نامردمان چیره شوند، هر درختی هزار سال بعد به سرو کاشمری بدل خواهد شد، و هر سرو کاشمری اگر کرختی مردمان با آزمندی و حقارت نامردان تلاقی کند، ‌از پای خواهد افتاد.
پس اینک این ما، و این سروهای کاشمر...
«ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان
بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان
ای باغبان هین گوش کن ناله‌یْ درختان نوش کن
نوحه‌کنان از هر طرف صد بی‌زبان صد بی‌زبان
... حاصل درآمد زاغ غم در باغ و می‌کوبد قدم
پرسان به افسوس و ستم: کو گلسِتان؟ کو گلسِتان؟
...جمله درختان صف زده جامه سیه ماتم زده
بی‌برگ و زار و نوحه‌گر زان امتحان زان امتحان
... گفتند: ای زاغ عدو، آن آب بازآید به جو
عالم شود پررنگ و بو همچون جنان همچون جنان
ای زاغِ بیهوده سَخُن، سه ماه دیگر صبر کن
تا دررسد کوری تو عید جهان عید جهان
(مولانا جلال‌الدین محمد بلخی)

#درخت
#سروکاشمر

@sherwin_vakili
سطح و سطوح مطالبات
مسعود امیرزاده

چندروزی است که جامعه مدنی ما درگیر برخورد بین محیط بان منطقه آشوراده و یک فرد مسئول در حوزه میراث فرهنگی است.کارزارهای گوناگون، نوشته ها، استوری‌ها، پست‌ها…شاید بالاترین حجم واکنشها در طی یکساله اخیر!
اما همزمان برنامه هفتم توسعه با دهها بند و ماده متعرض محیط زیست و‌ منابع طبیعی آخرین مراحل تصویب خود را میگذراند.
برخی از مخربترین پروژه های سد سازی در هیرکانی و زاگرس یا کلید خورده و یا که در شرف اجرا هستند.
هوای آلوده شهرها ناشی از مازوت سوزی هزاران هموطن را در خطر مرگ قرار داده است.
سیستان و بلوچستان هنوز در حسرت قطره آبی از هیرمند است.
قامت ایران برای لوله کشی از دریا در چند خط موازی همچنان شکافته میشود.
اندک فضای سبز شهرها و پارک های جنگلی بی‌شرمانه با قطع درختان ارزشمند ناپدید میشود.
چه دولت و چه منتقدین آن بر طبل ساخت وساز مسکن و گسترش شهرهای فعلی علی رغم کمبود آب و سایر منابع حیاتی می‌کوبند.
جاده های همه جایی نادرترین گونه های حیات وحش را تکه تکه میکند.
مرجانهای خلیج فارس بواسطه یک سری اقدامات‌ مربوط به لایروبی در شرف نابودی هستند و همین برای نابودی آبزیان و‌ معیشت های مرتبط کافی است.
رودخانه ها مبدل به اردوگاه بیل و لودر و معادن شن و ماسه شده اند.

اگر لطفا دعوای این دو بزرگوار ختم به خیر شد و آشتی کنان برقرار، سری هم به موارد فوق بزنید.

https://t.me/didehbaanzistboom
مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست!
🖤مرگ 358 درخت برای احداث یک خیابان
#بلوارجمهوری_کرج

کسی شمرده طی ده سال اخیر، آزمون خطای شهرداری، در روان سازی ناموفق ترافیک، چند صد درخت را نابود و هویت محلات را ازبین برده است؟

🆘آیین باور : علی رغم شعار های شیک محیط زیستی و حضور و نظارت کمیسیون های مرتبط بار دیگر مجوز قطع و جابه جایی درختان قدیمی و نیمه قدیمی صادر شد بی آنکه حتا یک خبرنگار بداند درختان به کجا منتقل می شوند؟ قبلا نمونه های مشابه چگونه با چه تخصصی جابه جا شدند وضعیت کنونی درختانی که جابه جا شدند چگونه است. ناگفته می دانیم درخت در جایی ارزشمند است که رشدکرده، آب و خاک خورده ،جانورانی را به سوی خود جذب کرده، لانه گزینی پرندگان در آن شکل گرفته و می دانیم محال است صد درصد درختان جا به جاشده زنده بمانند.
6 درخت قدیمی این مسیر به لحاظ ریالی و معنوی به کل پروژه مذکور و فوایدش می ارزد.
https://www.aeinbavar.ir/fa/news/1438
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from CITY RAVAND♻️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم/ مسعود امیرزاده، نماینده تشکل‌های محیط زیستی: از ۵ کانون به تهران، انتقال آب داده‌ایم تا صنایع فعالیت کنند، با این رویکرد مردم در شهر از فرط آلودگی هوا در حال خفه شدن هستند/ قیمت آبی که از خلیج فارس به مرکز کشور انتقال می‌دهید گران تمام می‌شود

کانال آخرین اخبار و تحلیل‌های محیط زیست، معماری و شهرسازی↙️

🆔https://t.me/+QalxSmBRcYc8nWY6
شرایط اتاق گاز
مسعود امیرزاده

کارشناس هواشناسی وعده داده،که احتمالا فردا جریانی از باد کمی وضعیت هوای آلوده کشور را بهبود خواهد بخشید.‌پاییزی که قراربود بارش‌های فرانرمال داشته و ایران تشنه لب را جامی از امید و بخشش آسمان بنوشاند مبدل به یکی از غمبارترین،خشک ترین و آسمان‌سربی‌ترین فصول چند دهه اخیر شده است.آذرماهی که همواره دستان پرسخاوت برف و باران و برودت داشت حالا تمام امید و انتظار مارا به کمی باد تنزل داده است.گاهی خبر خوب هم درمتن خود هزار حکایت فلاکت دارد، ولی چاره چیست؟ فعلا الویت مردم محبوس در اتاق های گاز تنفس است تا دانه های الماس نشان برف و باران.
جهالت و طمع بشر دامن او را گرفته است و قادر به تدبیر در خود کرده‌ها نیست.شاید بخشی از مساله ما به ابعاد جهانی آن باز میگردد، کره زمینی که گرمتر و از لحاظ آب و هوایی آشفته‌تر شده است، اما مگر خود در این معرکه بی تقصیر و بدون سهمی از آلودن هوا و افروختن تب زمین هستیم؟
و‌ یا از طرف دیگر در همین پهنه اقلیمی در طی مسیر منتهی به شرایط فعلی لحظه‌ای از شتاب خود کاسته‌ایم؟
پایتخت ایران نمونه‌ای از نابلدی در اداره شهر به عنوان موجودی زنده و با قابلیت زیست پذیری است که شرایط بیمارگونه خود را به سایر شهرها و حتا گاه روستاهای کشور سرایت داده است.
تهران بیش از آنکه شهر باشد کارگاه نامنظمی از ساخت وساز و محل کار و‌ درآمد صنف محترم بساز و بفروش و شهرداری از قبل تراکم فروشی است.کافی است چرخی در شهر بزنید بونکرها،تاورها، و یا بنرهای بی‌محتوای عذرخواهی مداوم از همسایگان را بر دیواره های کارگاهی ببینید.منطقه ۲۲ و دامنه های البرز که قرار بود نقش کریدور هوایی را ایفا کند خود تا خرخره در ساخت وساز دفن شده و محتاج تنفس مصنوعی هستند.
تهران تپه‌ ماهوری در مقابل هجوم آهن و سیمان شکست خورده و تپه های عباس آباد و الهیه و‌ قیطریه و‌ سوهانک …را واگذار کرده است.
باغها و چنارها و نارونها و داغداغان‌ها تهران جای خود را به مالها و برج ها داده و لشکر ساخت وساز تا پشت دیوار مهم‌ترین باغ گیاه شناسی خاورمیانه رسیده است.
دقیقا کسی نمیداند آنچه به عنوان فرومیبریم محصول مازوت سوزی است و یا بنزین غیر استاندارد؟ و فقط واقفیم که به کار ادامه حیات و فرح جان نمی‌آید.
جنگلهای دست کاشت تهران و مناطق ارزشمندی چون سرخه حصار درحال زوال است و هر روز خبر مرگ دسته جمعی و قطع درختان آن در اخبار به گوش می‌رسد.
در این وضعیت ناگفتنی شهرداری از بریدن درختان تحت عنوان هرس فروگذار نیست و برای شهروندان کیسه شن و نمک میگذارد که به جای برف این بار روی زخمهای خود بپاشند.
البته جای نگرانی نیست چرا که گفته اند همین چهار تا عرصه خالی از ساخت و ساز و یا محوطه برخی باشگاه ها و یا مایملک بانکها و دستگاه های دولتی نیز باید فروخته شده و به چرخه اقتصادی تزریق شود. تشخیص سرنوشت نهایی همین چند لکه سبز چندان دشوار نیست.
آری این شرح مختصری بود از احوال زیستن در یک اتاق گاز و یا به بیان شهرداری آن: تهران شهر تلاش و سرزندگی!
و‌ البته بیشتر شهرها از قرار آسمان به رنگ تهران است.

https://t.me/didehbaanzistboom
Forwarded from اسکان نیوز
🔻 یک توله پلنگ به‌دلیل تصادف در جاده تلف شد

محمدامین بیرامی، ‌رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان کازرون اعلام کرد سه‌شنبه‌شب ۱۴ آذرماه در محور جدید «کوهچنار» به شیراز یک توله پلنگ بر اثر تصادف با خودرو تلف شد.

او با اعلام این خبر گفت: «نصب تابلوهای هشدار دهنده در محل های عبور حیوانات در جاده ها یک اقدام ضروری است که باید از سوی اداره راه و پلیس راهنمایی و رانندگی در مسیرهایی که جاده‌ها در کنار مناطق جنگلی و کوهستانی قرار دارد، نصب شوند.»

@eskannews_com
instagram.com/eskannews
Forwarded from منابع طبیعی و امور اراضی (انگورج)
صدور سند بستر و حریم رودخانه ها آبکی است
✍️بهزادانگورج
فرایند صدور سند بستر و حریم رودخانه ها به نام وزارت نیرو به قدری آبکی است که سازمان ثبت اسناد و املاک کشور حداقل در یک مورد از سند صادره در یکی از استان ها، بیش از ۱۶مورد مشخص ، اراضی اشخاص واقع در روستاها را به اشتباه در ضمن سند کاداستر صادره به نام وزارت نیرو منتقل کرده است
اینگونه اسناد مغایر با مفهوم کاداستر از لحاظ علمی، طبعا به سبب فقدان تولید اطلاعات حقوقی نظیر، اصالت کاداستر نداشته و آبکی است. متاسفانه با وجود چنین اشتباهاتی می توان گفت حتی از لحاظ داده آمایی نیز کار اجرایی صدور سند، ایراد اجرایی دارد و طبعاً از لحاظ هندسی نیز نمی توانند واجد دقت باشند.
تفاهم نامه فی بین سازمان منابع طبیعی و وزارت نیرو نیز آبکی است و متاسفانه رای وحدت رویه مرتبط که بر اساس یک شکایت واهی از طریق معاون دادستان کل جریان یافته است، فاقد اعتبار اجرایی است، زیرا اختلاف بین دستگاه ها باید در دولت حل و فصل شود و شانیت دیوان عدالت اداری در ورود به این بحث محل تردید است.
نظریه معاونت حقوقی وزارت نیرو در این مورد که در پاسخ به کنشگران اجتماعی اشاره می کند ! در اصل ۴۵ قانون اساسی نامی از سازمان منابع طبیعی به عنوان نمایندگی مالکیت نیامده است و ادعای کنشگران اجتماعی را موجه نمی داند و رد می کند، باید چنین نظریه ای را هم آبکی دانست، زیرا ملی شدن جنگل ها و مراتع عملاً با عبارت «در اختیار دولت جمهوری اسلامی قرار گرفت،.» با قید کلمه "اختیار" ملی بودن را تنفیذ و حتی دولت جمهوری اسلامی را نیز مالک محسوب نکرده است، وانگهی با توجه به تاریخ تصویب قوانین مرتبط آب در قبل از انقلاب، استناد این معاونت و صالح دانستن وزارت نیرو در سمت نمایندگی عملا دلیل غیر قابل استناد و نظریه آبکی است.
تشریفات اجرای ملی شدن جنگل ها که قانونگذار در قبل و بعد از انقلاب برای توجه به رعایت حقوق اشخاص ! تا کنون چندین بار نسبت به اصلاح زمان تصرف در سنوات ۴۶ و ۴۸ و ۶۵ در قوانین مختلف بازنگری داشته و برای رسیدگی به اعتراض اشخاص ماده واحده تعیین تکلیف اراضی اختلافی تصویب کرده است و در قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی - قانون افزایش بهره وری و قانون رفع موانع تولید بر رفع تداخلات تمرکز نموده است، این پرسش ساده قابل بحث و بررسی است:
تشخیص بستر رودخانه و حریم آن که توسط مامورین مربوط انجام می شود، در چه زمانی آگهی شده و چه مدت زمانی مهلت اعتراض داشته و مراحل رسیدگی به اعتراض در آندستگاه و رای صادره کمیسیون مرتبط ! در کدام مرجع قضایی مورد بررسی قرار گرفته و قطعی شده است که برای صدور سند به سازمان ثبت اسناد و املاک ارسال و سند بستر و حریم رودخانه به نام وزارت نیرو صادر می شود، طبعاً با توجه به عدم وجود چنان فرایند تشریفات اجرایی صدور سند اراضی بستر و حریم رودخانه ها آبکی است.
هر یک از قوانین جاری مرتبط با منابع طبیعی احصا شده در اصل ۴۵ قانون اساسی با رعایت حقوق عرفی و تصرفات اشخاص ملی شده است، آنگاه که آب منطقه ای در استان ها تشریفات اجرایی را بدون توجه به حق عرف و تصرفات در بهره برداری، جریان اجرایی قوانین ماراءالذکر ! طی می کند، قطعیت چنین اسنادی کلا آبکی است.
کنشگران اجتماعی توجه کنند فساد اداری و اقتصادی از چند ۱۰۰ میلیون تومان به ۳،۷ میلیارد دلار ارتقا یافت، لطفا کمی تغییر کنید و از مطالبات اجتماعی سطح پایینی حمایت از... به موازات توسعه و تحول در فساد، سطح مطالبات اجتماعی خود را ارتقا داده و یک تشکل حقوقی تشکیل دهید و به مانند نظر آبکی ارائه شده در این یادداشت، نظرات آبکی مؤثر در حل مسئله ارائه دهید.
دیده‌بان زیستبوم ایران pinned «صدور سند بستر و حریم رودخانه ها آبکی است ✍️بهزادانگورج فرایند صدور سند بستر و حریم رودخانه ها به نام وزارت نیرو به قدری آبکی است که سازمان ثبت اسناد و املاک کشور حداقل در یک مورد از سند صادره در یکی از استان ها، بیش از ۱۶مورد مشخص ، اراضی اشخاص واقع در روستاها…»