فارغ‌التحصیلی #ادریس_اردشیر_لاریجانی فرزند باقر لاریجانی و برادرزاده روسای قوای مقننه و قضاییه از دبیرستان پاتیسن کانادا پیش از ورود وی به دانشگاه بریتیش‌کلمبیا کانادا
🔗 goo.gl/TVwAQ6
🔗 goo.gl/TVwAQ6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 یا در مسائل #موشکی و #منطقه_ای مذاکره کنید یا به خاطر ترامپ برجام از بین خواهد رفت
📌 پیام سفر وزیرخارجه فرانسه به ایران برای شروع #برجام_موشکی!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
📌 پیام سفر وزیرخارجه فرانسه به ایران برای شروع #برجام_موشکی!
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ویدئو بالا میتوانید درباره سخن امروز رهبر انقلاب اطلاعات بیشتری کسب کنید
🎥 رهبرانقلاب:شنیده‌اید که تعداد قابل توجهی از بانوان صاحب‌مقام غربی اعلام کردندکه مورد سوءاستفاده قرار گرفتند!
🎥 رهبرانقلاب:شنیده‌اید که تعداد قابل توجهی از بانوان صاحب‌مقام غربی اعلام کردندکه مورد سوءاستفاده قرار گرفتند!
اشرف پهلوی ملعون با تجارت مواد مخدر جوانان ایران رو بدبخت میکرد ، فائزه هاشمی ملعون با تجارت حیا و شرف دختران ایرانی برای سالنهای مدلینگ خودش و رفقاش مشتری تور میکنه
t.me/didebane_enghelab
t.me/didebane_enghelab
مشکل ازآنجا شروع شد که شعارِ «مخالفِ هاشمی، دشمنِ پیغمبرست» باعث ایجاد «تقدس دروغین» برای مسئولین(کارگزاران) شد
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
حتی اگرفردا درب استادیوم ها به روی زنان بازشود وحجاب هم اختیاری شود!
#زنان_خیابان_یاسر برایتان یک نیاز پوشالی دیگررا عَلَم میکنند تاسرگرم شویم واز نیازهای اساسی مثل مسکن ورفاه غافل شویم
#زنان_خیابان_یاسر برایتان یک نیاز پوشالی دیگررا عَلَم میکنند تاسرگرم شویم واز نیازهای اساسی مثل مسکن ورفاه غافل شویم
🔺مقام معظم رهبری:
برای حضور در #منطقه با آمریکا مذاکره نمیکنیم، اینجا منطقه‌ی ماست؛ هروقت خواستیم در آمریکا حضور پیدا کنیم با شما #مذاکره میکنیم... (۹۶/۱۲/۱۷)
@didebane_enghelab
برای حضور در #منطقه با آمریکا مذاکره نمیکنیم، اینجا منطقه‌ی ماست؛ هروقت خواستیم در آمریکا حضور پیدا کنیم با شما #مذاکره میکنیم... (۹۶/۱۲/۱۷)
@didebane_enghelab
⚡️دو پسر کاووس سیدامامی جاسوس محیط زیست شب گذشته ایران را به مقصد کانادا ترک کردند.
#دست_مزد_وطن_فروشی
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
#دست_مزد_وطن_فروشی
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚡️فراماسونها در این فیلم شیطان و جن پرستی و دشمنی با ایران و شیعه را کامل نشان میدهند.
تحلیل فیلم جوخه انتحار
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
تحلیل فیلم جوخه انتحار
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
⚡️تلگراف (رسانه‌ی غربی): یک سوم از دانشجویان دختر انگلیسی، در محوطه دانشگاه مورد آزار و اذیت جنسی قرار می گیرند!
#دختران_خیابان_انقلاب
#زنان_خیابان_یاسر
#مهناز_افشار
@didebane_enghelab
#دختران_خیابان_انقلاب
#زنان_خیابان_یاسر
#مهناز_افشار
@didebane_enghelab
🐐 سرگردان همچون بزغاله
📝پیامبر اسلام(ص) می فرماید: «منافق همچون بزغاله ای است که میان دو گله سرگردان است»
(نهج الفصاحه، ص537).
#نوید_محمدزاده
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
📝پیامبر اسلام(ص) می فرماید: «منافق همچون بزغاله ای است که میان دو گله سرگردان است»
(نهج الفصاحه، ص537).
#نوید_محمدزاده
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
⚡️همکاری های مولاوردی و جاسوس نزار زکا برای اجرایی کردن سند استعماری توسعه پایدار!
#زنان_خیابان_یاسر
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
#زنان_خیابان_یاسر
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🌹شهید همت:به جوانان بگویید:
امروز چشم شهیدان به شماست.
بپاخیزید، اسلام و خود را دریابید...
#هفده اسفند سالروز آسمانی شدنت مبارک
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
امروز چشم شهیدان به شماست.
بپاخیزید، اسلام و خود را دریابید...
#هفده اسفند سالروز آسمانی شدنت مبارک
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
🔻رهبرانقلاب، امروز: بعضی خواص در جهت #تلاش_عقیم دشمن، مسئله «حجاب اجباری» را مطرح میکنند
⚠️حکومت اسلامی موظف است مقابل #حرام_اجتماعی بایستد
⚠️حکومت اسلامی موظف است مقابل #حرام_اجتماعی بایستد
مادر بودن و اولاد تربیت کردن بزرگترین خدمتی است که انسان به انسان می کند. این را کوچکش کردند. این را منحطش کردند. این خیانت را به جامعه ما کردند. مادر بودن را در نظر مادرها منحط کردند. در صورتی که اشرف کارها در عالم مادر بودن است و تربیت اولاد. همه منافع کشور ما از دامن شما مادرها تأمین می شود. و اینها نمی خواستند بشود.
(صحیفه امام خمینی ره )
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
(صحیفه امام خمینی ره )
t.me/joinchat/AAAAADvhhZYvrpKUO5XpTQ
Telegram
دیده بان انقلاب
تو روزهایی که تشخیص حق و باطل سخته اومدیم یکم روشنگری کنیم
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
کانال حکمت ها
@hekmat_ha
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
ربات ارتباط با ما
@didebanenghelabbot
دیده بان انقلاب در تلگرام، بله، ایتا ،سروش ،توئیتر :
@didebane_enghelab
کانال حکمت ها
@hekmat_ha
اینستاگرام
https://www.instagram.com/didebane_enghelab
بخشی از هشدار عجیب رهبر انقلاب در #اولین دیدار با دولت آقای احمدی نژاد در تاریخ ۸۴/۸/۶:
➕عدالتی که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوی عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکاری و دروغ و انحراف و ظاهرسازی و تصنع تبدیل خواهد شد.
➕خیلی وقتها نیت‌هایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد می شویم؛ اما نمی‌توانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثنای راه به موانعی برخورد می‌کند؛ سایش پیدا می‌کند؛ کمرنگ و ضعیف می‌شود و احیاناً یک جاذبه‌ی قوی معارضی دل را -که جایگاه نیت، دل است- به سوی خودش جذب می‌کند؛ یک وقت نگاه می‌کنید، می‌بینید اصلاً #نیت_رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت #راه_انسان_عوض_می‌شود.
➕اگر می بینید بعضی ها «ربّنا اللَّه» را گفتند، اما امروز به‌جای کعبه رو به #بتکده دارند؛ #شعار_خوب را دادند، اما امروز ۱۸۰ درجه #در_جهت_عکس آن شعار حرکت میکنند، عاملش این است؛ نتوانستند نگه دارند. چرا نتوانستند؟ چون در اثنای راه، جاذبه‌ها پیدا می‌شود.
لابد شنیده‌اید که کسی نیت کرد چهل روز ریاضت بکشد؛ اما روز دوم، روز پنجم، روز بیستم ناگهان عوامل شیطانی شروع به دخالت کردند... نتوانست خودش را نگه دارد؛ بنابراین تسلیم شد و زحمات آن بیست روز و سی روزی هم که قبلاً کشیده بود، #باطل شد.»
➕عدالتی که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوی عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکاری و دروغ و انحراف و ظاهرسازی و تصنع تبدیل خواهد شد.
➕خیلی وقتها نیت‌هایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد می شویم؛ اما نمی‌توانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثنای راه به موانعی برخورد می‌کند؛ سایش پیدا می‌کند؛ کمرنگ و ضعیف می‌شود و احیاناً یک جاذبه‌ی قوی معارضی دل را -که جایگاه نیت، دل است- به سوی خودش جذب می‌کند؛ یک وقت نگاه می‌کنید، می‌بینید اصلاً #نیت_رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت #راه_انسان_عوض_می‌شود.
➕اگر می بینید بعضی ها «ربّنا اللَّه» را گفتند، اما امروز به‌جای کعبه رو به #بتکده دارند؛ #شعار_خوب را دادند، اما امروز ۱۸۰ درجه #در_جهت_عکس آن شعار حرکت میکنند، عاملش این است؛ نتوانستند نگه دارند. چرا نتوانستند؟ چون در اثنای راه، جاذبه‌ها پیدا می‌شود.
لابد شنیده‌اید که کسی نیت کرد چهل روز ریاضت بکشد؛ اما روز دوم، روز پنجم، روز بیستم ناگهان عوامل شیطانی شروع به دخالت کردند... نتوانست خودش را نگه دارد؛ بنابراین تسلیم شد و زحمات آن بیست روز و سی روزی هم که قبلاً کشیده بود، #باطل شد.»
✴️ [ منتظر #اسنپ بودم. فهمیدم اشتباهی رفته یه سمت دیگه دانشگاه. پیداش کردم و همدیگه رو دیدیم. وقتی صندلی عقب ماشین سوار شدم، فهمیدم چند دقیقه ای معطل شده، اونم بخاطر اینکه نگهبانِ درِ ورودیِ دانشگاه، نشانی رو غلط داده.]
🔹 گفت: برسیم دم در، بهش اعتراض می کنم.
🔸 گفتم: لطفاً چیزی نگین، ما اینجا همکاریم. شاید جلوی من چیزی بهش بگین، سبک بشه. من بیشتر با شما حساب می کنم.
🔺 نگاهی از تو آینه کرد و گفت: نه بابا، به خاطر پولش نگفتم. من از تو نقشه می دونستم شما کجائید. بیخودی هی این آقا اصرار کرد که نه، یه جای دیگس؛ شما هم معطل شدین. پس عذر من رو بپذیرین!
🔺 [همین خُلق غیر متعارف، زمینۀ صحبت رو باز کرد. همیشه وقتی کار عجله ای ندارم، تو ماشین با راننده شروع می کنم به گپ زدن و پرسیدن. اینا بیشتر از هر کسی می دونن چه خبره و کی به کیه. یادمه یکی از همکارا می گفت: می خوام مجوز تاکسی فرودگاه بگیرم و هر وقت حال داشتم مسافر بزنم و ببینم دنیا دست کیه و چه خبره، اما دخترام باهام مخالفت کردن و گفتن: بده بابا، ما خوشمون نمیاد.]
🔺 [القصه، راننده اسنپ ما، با ماشین پراید و شلوار لی رنگ و رو رفته و پیراهن چروکش، شد رفیق جدید ما.]
🔹 گفت: مدیریت بازرگانی خونده ام!
🔸 گفتم: کار اصلی تون چیه؟
🔹 گفت: فعلاً، همین. البته تا دو سه سال پیش سرپرست یه #کارخونه_خصوصی بودم، با هفتصد نفر زیر دست. با یه تصمیم بورسی دولت، #ورشکست شدم و رفتم زیر بار بدهی میلیاردی.
🔺 [همین اولِ فیلم، شخصیت اصلی داستان، پتکش رو کوبید تو سرم. هاج و واج موندم و یکه خوردم.]
🔸 گفتم :جدی میگین؟ پس چرا اینقدر راحت تعریف می کنین؟
🔹 گفت: دیگه تصمیم شون رو گرفتن و ما را بدبخت کردن. هر چقدر هم مراجعه کردیم و گفتیم و نامه نوشتیم اثری نکرد. دیگه نه آبرویی موند و نه حال و حوصله‌ای. اومدم تا اقلاً زندگیم رو تأمین کنم.
🔸گفتم: حالا چه جوری دارین بدهی‌ها رو میدین؟
🔹 گفت: خونه خوبی داشتم تو فرشته، فروختمش، ماشین خوب هم داشتم، اونم فروختم. بقیه ش رو دارم قسطی می‌دم. خودم هم دو روز و یه شب پشت سر هم کار می کنم و یه شب در میون میرم خونه.
🔸 گفتم:خیلی سخته که...
🔹 گفت: تازه از هفته گذشته هم، مادرم، حالش بد شد و سکته کرد، الآن همون یه شب در میون هم میرم بیمارستان، مراقبت از مادرم.
🔸 گفتم: خانومتون، بچه هاتون...؟
🔹 [حرفم رو قطع کرد و] گفت: همه دار و ندارم این خانم و دختر و پسرمه. از یه زندگی مرفه، تبدیل شدیم به یه آس و پاس تمام عیار. ولی یه آه و آخ نگفتن. من حتی روز عاشورا هم مجبورم کار کنم تا بدهیم رو بدم ولی کوچکترین گلایه ای ازشون نشنیدم.
🔸 گفتم: چه جالب، چه با وفا.
🔹 گفت: آره.... دلیلش رو هم می دونم. من پسرم و دخترم رو جوری بار آوردم که نماز صبح جمعه شون هم قضا نشه...[ برام جالب تر شد. اصلاً این تیپ آدما تو ذهن من، خیلی مقید به نظر نمیان، حالا دارم می شنوم که...] بعدش ادامه داد: یعنی می‌گن خدا یه روز ما رو اون طور می‌خواست ببینه، حالا این طور... پس چرا ناراحت باشیم...
🔸 گفتم: بابا دمشون گرم.
🔹 گفت: البته می دونم هرچی دارم از #روضه_حضرت_زهرا و توسل به اون بانوست.
🔸 گفتم: چطور...؟
🔹 گفت: بخاطر کار زیاد و خواب کم، مشکلات بینایی دارم یه روز کنار خیابون، پشت رول داشتم فکر می کردم اگه این چشمام از کار بیفته چه جوری نون در بیارم. تو فکرش بودم که خوابم برد. تو خواب حضرت رو دیدم، اومد دست کشید رو چشام از خواب پریدم ... هم کیف زیاد کرده بودم و هم مبهوت بودم. دیدم چشام بدون هیچ دردیه... سلامتش برگشته بود. قربونش برم. نه ویزیتی داره، نه نوبتی، نه دوایی، دست می‌کشه و درمون میکنه. من تا اینو دارم، هیچ گلایه‌ای ندارم. با همین بزرگوار پیش میرم...
🔸 گفتم: خوش بحالت، خوش به حالتون... چه توفیقی دارین شماها. راستی تو وضعیت جدید، چیزی بوده ناراحتتون بکنه؟
🔹گفت: راستش فهمیدم خانمم می‌خواد بره خونه مردم کار کنه. برای ماها که دستمون تو جیب خودمون بوده و تو کار خیر، خیلی سخته... اصلا
👇👇 #ادامه_مطلب 👇👇
🔹 گفت: برسیم دم در، بهش اعتراض می کنم.
🔸 گفتم: لطفاً چیزی نگین، ما اینجا همکاریم. شاید جلوی من چیزی بهش بگین، سبک بشه. من بیشتر با شما حساب می کنم.
🔺 نگاهی از تو آینه کرد و گفت: نه بابا، به خاطر پولش نگفتم. من از تو نقشه می دونستم شما کجائید. بیخودی هی این آقا اصرار کرد که نه، یه جای دیگس؛ شما هم معطل شدین. پس عذر من رو بپذیرین!
🔺 [همین خُلق غیر متعارف، زمینۀ صحبت رو باز کرد. همیشه وقتی کار عجله ای ندارم، تو ماشین با راننده شروع می کنم به گپ زدن و پرسیدن. اینا بیشتر از هر کسی می دونن چه خبره و کی به کیه. یادمه یکی از همکارا می گفت: می خوام مجوز تاکسی فرودگاه بگیرم و هر وقت حال داشتم مسافر بزنم و ببینم دنیا دست کیه و چه خبره، اما دخترام باهام مخالفت کردن و گفتن: بده بابا، ما خوشمون نمیاد.]
🔺 [القصه، راننده اسنپ ما، با ماشین پراید و شلوار لی رنگ و رو رفته و پیراهن چروکش، شد رفیق جدید ما.]
🔹 گفت: مدیریت بازرگانی خونده ام!
🔸 گفتم: کار اصلی تون چیه؟
🔹 گفت: فعلاً، همین. البته تا دو سه سال پیش سرپرست یه #کارخونه_خصوصی بودم، با هفتصد نفر زیر دست. با یه تصمیم بورسی دولت، #ورشکست شدم و رفتم زیر بار بدهی میلیاردی.
🔺 [همین اولِ فیلم، شخصیت اصلی داستان، پتکش رو کوبید تو سرم. هاج و واج موندم و یکه خوردم.]
🔸 گفتم :جدی میگین؟ پس چرا اینقدر راحت تعریف می کنین؟
🔹 گفت: دیگه تصمیم شون رو گرفتن و ما را بدبخت کردن. هر چقدر هم مراجعه کردیم و گفتیم و نامه نوشتیم اثری نکرد. دیگه نه آبرویی موند و نه حال و حوصله‌ای. اومدم تا اقلاً زندگیم رو تأمین کنم.
🔸گفتم: حالا چه جوری دارین بدهی‌ها رو میدین؟
🔹 گفت: خونه خوبی داشتم تو فرشته، فروختمش، ماشین خوب هم داشتم، اونم فروختم. بقیه ش رو دارم قسطی می‌دم. خودم هم دو روز و یه شب پشت سر هم کار می کنم و یه شب در میون میرم خونه.
🔸 گفتم:خیلی سخته که...
🔹 گفت: تازه از هفته گذشته هم، مادرم، حالش بد شد و سکته کرد، الآن همون یه شب در میون هم میرم بیمارستان، مراقبت از مادرم.
🔸 گفتم: خانومتون، بچه هاتون...؟
🔹 [حرفم رو قطع کرد و] گفت: همه دار و ندارم این خانم و دختر و پسرمه. از یه زندگی مرفه، تبدیل شدیم به یه آس و پاس تمام عیار. ولی یه آه و آخ نگفتن. من حتی روز عاشورا هم مجبورم کار کنم تا بدهیم رو بدم ولی کوچکترین گلایه ای ازشون نشنیدم.
🔸 گفتم: چه جالب، چه با وفا.
🔹 گفت: آره.... دلیلش رو هم می دونم. من پسرم و دخترم رو جوری بار آوردم که نماز صبح جمعه شون هم قضا نشه...[ برام جالب تر شد. اصلاً این تیپ آدما تو ذهن من، خیلی مقید به نظر نمیان، حالا دارم می شنوم که...] بعدش ادامه داد: یعنی می‌گن خدا یه روز ما رو اون طور می‌خواست ببینه، حالا این طور... پس چرا ناراحت باشیم...
🔸 گفتم: بابا دمشون گرم.
🔹 گفت: البته می دونم هرچی دارم از #روضه_حضرت_زهرا و توسل به اون بانوست.
🔸 گفتم: چطور...؟
🔹 گفت: بخاطر کار زیاد و خواب کم، مشکلات بینایی دارم یه روز کنار خیابون، پشت رول داشتم فکر می کردم اگه این چشمام از کار بیفته چه جوری نون در بیارم. تو فکرش بودم که خوابم برد. تو خواب حضرت رو دیدم، اومد دست کشید رو چشام از خواب پریدم ... هم کیف زیاد کرده بودم و هم مبهوت بودم. دیدم چشام بدون هیچ دردیه... سلامتش برگشته بود. قربونش برم. نه ویزیتی داره، نه نوبتی، نه دوایی، دست می‌کشه و درمون میکنه. من تا اینو دارم، هیچ گلایه‌ای ندارم. با همین بزرگوار پیش میرم...
🔸 گفتم: خوش بحالت، خوش به حالتون... چه توفیقی دارین شماها. راستی تو وضعیت جدید، چیزی بوده ناراحتتون بکنه؟
🔹گفت: راستش فهمیدم خانمم می‌خواد بره خونه مردم کار کنه. برای ماها که دستمون تو جیب خودمون بوده و تو کار خیر، خیلی سخته... اصلا
👇👇 #ادامه_مطلب 👇👇
👆👆 #ادامه_مطلب 👇👇
▪️ به خانمم گفتم: نه! راضی نیستم.
▫️ اون گفت: ببین، من می‌گردم هر جا #روضه_حضرت_زهرا بود، پیدا می کنم و می رم اونجا خدمت. اگه چیزی دادن، می گیرم. اگه هم ندادن، چه بهتر، از خود حضرتشون می گیرم.
▪️بهش گفتم رگ خواب منو پیدا کردی ها...
راستیتش ،حالا هر روضه‌ای که میره و خدمت میکنه یه گرهی باز میشه... البته بگما ،ما دنبال گره باز شدن نیستیما، ما بدنبال کیف خودمونیم... حالا اون بزرگوار لطف میکنه، می شه نور علی نور.
🔸 گفتم: آقا، یه چن نفس از این حال خوبت به ما می‌دی؟
🔹گفت : روزت را با روضه زهرا شروع کن و با سلام بر ایشون تموم... اینقدر حالت خوب میشه که همه دردات رو فراموش می‌کنی...
🔺 [رسیدم مقصد... برام جالب بود و عجیب... اطراف مون چقدر حالشون خوبه با همه گرفتاری‌های ریز و درشت... احساس کردم با یه عارف سر و کار دارم....]
🔸التماس دعا گفتم و حساب کردم و پیاده شدم.... در رو که می‌بستم گفتم: یا علی...
🔹 گفت:یا زهرا...خدا بهمرات!
✍️ #مصباح_الهدی_باقری پژوهشگر مرکز رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
▪️ به خانمم گفتم: نه! راضی نیستم.
▫️ اون گفت: ببین، من می‌گردم هر جا #روضه_حضرت_زهرا بود، پیدا می کنم و می رم اونجا خدمت. اگه چیزی دادن، می گیرم. اگه هم ندادن، چه بهتر، از خود حضرتشون می گیرم.
▪️بهش گفتم رگ خواب منو پیدا کردی ها...
راستیتش ،حالا هر روضه‌ای که میره و خدمت میکنه یه گرهی باز میشه... البته بگما ،ما دنبال گره باز شدن نیستیما، ما بدنبال کیف خودمونیم... حالا اون بزرگوار لطف میکنه، می شه نور علی نور.
🔸 گفتم: آقا، یه چن نفس از این حال خوبت به ما می‌دی؟
🔹گفت : روزت را با روضه زهرا شروع کن و با سلام بر ایشون تموم... اینقدر حالت خوب میشه که همه دردات رو فراموش می‌کنی...
🔺 [رسیدم مقصد... برام جالب بود و عجیب... اطراف مون چقدر حالشون خوبه با همه گرفتاری‌های ریز و درشت... احساس کردم با یه عارف سر و کار دارم....]
🔸التماس دعا گفتم و حساب کردم و پیاده شدم.... در رو که می‌بستم گفتم: یا علی...
🔹 گفت:یا زهرا...خدا بهمرات!
✍️ #مصباح_الهدی_باقری پژوهشگر مرکز رشد
➖➖➖➖➖
✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
⭕️ تیم های لابی وزیر کار در مجلس فعال شدند
اکبری، نماینده بجنورد و عضو کمیسیون کشاورزی:
مشاوران ربیعی با دادن وعده سراغ من آمدند اما قبول نکردم
نمایندگان فریب وعده های توخالی وزیر کار را نخورند
مدیریت ضعیف او بر همگان روشن شده است.
@didebane_enghelab
اکبری، نماینده بجنورد و عضو کمیسیون کشاورزی:
مشاوران ربیعی با دادن وعده سراغ من آمدند اما قبول نکردم
نمایندگان فریب وعده های توخالی وزیر کار را نخورند
مدیریت ضعیف او بر همگان روشن شده است.
@didebane_enghelab