شاد باشیم
#گابور_ماته
بزرگترین هدیهای که پدر و مادر میتوانند به فرزندانشان بدهند، خوشحال بودن خودشان است. مراقب سلامت روان خود باشیم، چون بچهها تمام احساسات ما را دریافت میکنند و آنها را به احساسات خود تبدیل میکنند.
اگر استرس داریم، ناراحت هستیم، افسرده یا معتاد هستیم، بچهها همهی اینها را جذب میکنند و فکر میکنند مشکل از خودشان است. پس مراقب خود باشیم، زیاد سخت نگیریم و طوری زندگی کنیم که فشار در زندگی به حداقل برسد.
فشارهای اقتصادی و تنشهای اجتماعی تا حد زیادی قابل درک هستند. اما گاهی ما بی هیچ دلیلی به تنشهای غیرضروری و قابل پیشگیری دامن میزنیم. تا جایی که میتوانیم، شاد باشیم و گذشت داشته باشیم.
فرزند در هر سن و وضعیتی که باشد، با دیدن شادی پدر و مادری که با هم رابطهی خوبی دارند، به پرواز در میآید و غم و غصه را مدیریت میکند. همینطور، در هر سن و وضعیتی نیز با دیدن غم و تنشهای بین پدر و مادر، از پا در میآید.
#تربیت
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#گابور_ماته
بزرگترین هدیهای که پدر و مادر میتوانند به فرزندانشان بدهند، خوشحال بودن خودشان است. مراقب سلامت روان خود باشیم، چون بچهها تمام احساسات ما را دریافت میکنند و آنها را به احساسات خود تبدیل میکنند.
اگر استرس داریم، ناراحت هستیم، افسرده یا معتاد هستیم، بچهها همهی اینها را جذب میکنند و فکر میکنند مشکل از خودشان است. پس مراقب خود باشیم، زیاد سخت نگیریم و طوری زندگی کنیم که فشار در زندگی به حداقل برسد.
فشارهای اقتصادی و تنشهای اجتماعی تا حد زیادی قابل درک هستند. اما گاهی ما بی هیچ دلیلی به تنشهای غیرضروری و قابل پیشگیری دامن میزنیم. تا جایی که میتوانیم، شاد باشیم و گذشت داشته باشیم.
فرزند در هر سن و وضعیتی که باشد، با دیدن شادی پدر و مادری که با هم رابطهی خوبی دارند، به پرواز در میآید و غم و غصه را مدیریت میکند. همینطور، در هر سن و وضعیتی نیز با دیدن غم و تنشهای بین پدر و مادر، از پا در میآید.
#تربیت
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍49❤11👏6😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زندگی
نمونهای از آموزش زندگی در جهان توسعهیافته را در این ویدئو میبینیم. کودکی که در این کلاس حضور دارد، هم خودش زندگی را یاد میگیرد و هم به دیگران فرصت زندگی میدهد.
او خواهد آموخت که دیگران حق دارند هرطور دوست دارند زندگی کنند، هرچند او آن سبک زندگی را دوست نداشته باشد. یاد میگیرد به تفاوتها احترام بگذارد. او میآموزد که دیگران را بپذیرد و از حق خود و آنها مراقبت میکند.
#آموزش
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
نمونهای از آموزش زندگی در جهان توسعهیافته را در این ویدئو میبینیم. کودکی که در این کلاس حضور دارد، هم خودش زندگی را یاد میگیرد و هم به دیگران فرصت زندگی میدهد.
او خواهد آموخت که دیگران حق دارند هرطور دوست دارند زندگی کنند، هرچند او آن سبک زندگی را دوست نداشته باشد. یاد میگیرد به تفاوتها احترام بگذارد. او میآموزد که دیگران را بپذیرد و از حق خود و آنها مراقبت میکند.
#آموزش
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍42❤17👏4🕊4
کاری بکن!
زمانی که دبیرستان بودم، معلم ریاضیمان، آقای «پک وود» همیشه میگفت: "اگر در مسئلهای گیر کردید، بنشینید به آن فکر کنید. شروع کنید روی آن کار کنید، حتی اگر نمیدانید چه کار دارید میکنید. خودِ این کار کردن، در نهایت باعث میشود افکار درستی در ذهن شما پیدا بشود."
اگر میخواهید کاری انجام دهید اما احساس میکنید انگیزه یا الهامی برای آن ندارید، آنگاه پیش خودتان فکر میکنید دخلتان آمده است. کاری نیست که بتوانید برایش انجام دهید مگر اینکه یک رویداد مهم اساسی در زندگیتان رخ دهد که باعث شود انگیزه پیدا کنید، از روی کاناپه بلند شوید و کاری کنید.
اگر برای ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگیتان انگیزه کافی ندارید کاری بکنید، هرکاری. سپس از پیامدهای ناشی از آن کار به عنوان عاملی برای ایجاد انگیزه در خودتان استفاده کنید. من به این میگویم اصل "کاری بکن".
تیم فریس، نویسنده آمریکایی، داستانی را نقل می کرد درباره نویسندهای که بیش از ۷۰ رمان نوشته بود. کسی از آن رماننویس پرسیده بود چگونه توانسته اینقدر پیگیر و مداوم بنویسد و همچنان انگیزه و خلاقیتش را حفظ کند. او در پاسخ گفته بود: "روزی ۲۰۰ کلمه ناقابل، همین!".
نکته این بود که اگر خودش را وادار می کرد روزی ۲۰۰ کلمه بنویسد در مقایسه با حالتی که هیچ چیز نمینوشت، انگیزه و الهام خیلی بیشتری داشت و سپس یک روز چشم باز می کرد و میدید هزاران کلمه روی کاغذ دارد.
اگر از اصل "کاری بکن" پیروی کنیم، آنگاه شکست، بیاهمیت جلوه میکند. وقتی معیار موفقیت صرفاً «عمل کردن» باشد، وقتی هر نتیجهای نوعی پیشرفت به حساب آید و مهم باشد، وقتی الهام را نوعی پاداش بدانیم و نه پیشنیاز، خود را به جلو راندهایم؛ ما با شکست مشکلی نخواهیم داشت زیرا شکست ما را پیش خواهد برد.
از کتاب «هنر ظریف بیخیالی»
اثر «مارک منسون»
#امید
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
زمانی که دبیرستان بودم، معلم ریاضیمان، آقای «پک وود» همیشه میگفت: "اگر در مسئلهای گیر کردید، بنشینید به آن فکر کنید. شروع کنید روی آن کار کنید، حتی اگر نمیدانید چه کار دارید میکنید. خودِ این کار کردن، در نهایت باعث میشود افکار درستی در ذهن شما پیدا بشود."
اگر میخواهید کاری انجام دهید اما احساس میکنید انگیزه یا الهامی برای آن ندارید، آنگاه پیش خودتان فکر میکنید دخلتان آمده است. کاری نیست که بتوانید برایش انجام دهید مگر اینکه یک رویداد مهم اساسی در زندگیتان رخ دهد که باعث شود انگیزه پیدا کنید، از روی کاناپه بلند شوید و کاری کنید.
اگر برای ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگیتان انگیزه کافی ندارید کاری بکنید، هرکاری. سپس از پیامدهای ناشی از آن کار به عنوان عاملی برای ایجاد انگیزه در خودتان استفاده کنید. من به این میگویم اصل "کاری بکن".
تیم فریس، نویسنده آمریکایی، داستانی را نقل می کرد درباره نویسندهای که بیش از ۷۰ رمان نوشته بود. کسی از آن رماننویس پرسیده بود چگونه توانسته اینقدر پیگیر و مداوم بنویسد و همچنان انگیزه و خلاقیتش را حفظ کند. او در پاسخ گفته بود: "روزی ۲۰۰ کلمه ناقابل، همین!".
نکته این بود که اگر خودش را وادار می کرد روزی ۲۰۰ کلمه بنویسد در مقایسه با حالتی که هیچ چیز نمینوشت، انگیزه و الهام خیلی بیشتری داشت و سپس یک روز چشم باز می کرد و میدید هزاران کلمه روی کاغذ دارد.
اگر از اصل "کاری بکن" پیروی کنیم، آنگاه شکست، بیاهمیت جلوه میکند. وقتی معیار موفقیت صرفاً «عمل کردن» باشد، وقتی هر نتیجهای نوعی پیشرفت به حساب آید و مهم باشد، وقتی الهام را نوعی پاداش بدانیم و نه پیشنیاز، خود را به جلو راندهایم؛ ما با شکست مشکلی نخواهیم داشت زیرا شکست ما را پیش خواهد برد.
از کتاب «هنر ظریف بیخیالی»
اثر «مارک منسون»
#امید
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍39❤13
عجب سیرکی!
#چارلز_بوکوفسکی
ما همه خواهیم مرد؛ همهی ما. عجب سیرکی! همین به تنهایی باید کافی باشد تا همدیگر را دوست داشته باشیم.
#مهربانی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#چارلز_بوکوفسکی
ما همه خواهیم مرد؛ همهی ما. عجب سیرکی! همین به تنهایی باید کافی باشد تا همدیگر را دوست داشته باشیم.
#مهربانی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤49👍10🕊3😍3
دورههای زندگی
محققان دانشگاه میشیگان، زندگی انسان در سنین مختلف بر اساس تجارب زندگی در کشورهای مختلف را به شکل زیر طبقهبندی کردهاند:
✔️ بیست سال اول زندگی (آموزش)
در این دوره ما فقط آموزش میبینیم.
✔️ بیستسالگی تا چهلسالگی (تحقیق و تجربه)
در این بیست سال، ما در مورد ابعاد مختلف زندگی مثل روابط، شغل و سبک زندگی، تحقیق میکنیم. این دوره، با تحقیق، مشاهده، تفکر، تجربه و آموختن از تجربهها سپری میشود. ما بیشترین اشتباهات را در این دوره انجام میدهیم و در زمینههای مختلف زندگی مثل شغل و روابط، شکست میخوریم و مدام در حال فکر کردن یا پریدن به شاخههای مختلف هستیم. ممکن است بازهای طولانیمدت از این دوره را منفعل باشیم و فقط جهان و تحولات آن را مشاهده کنیم و به آنها فکر کنیم. سردرگمی، بیقراری، ترس، تنش، هیجان و پاسخ فوری به احساسات، در این دوره از زندگی نسبت به سایر دورهها بسیار بیشتر است. ما جهان را در این دوره، سیاه و سفید میبینیم و رفتار ما الگوی افراط و تفریط دارد.
✔️ چهلسالگی تا شصتسالگی (ساختن)
ما در این دوره از زندگی، به ساختن زندگی بر اساس آموختهها، تحقیقات و تجربههای قبلی میپردازیم. منظور از ساختن، ایجاد ثبات در شغل، روابط، احساسات، رفتار و سبک زندگی است. در این دوره، به مرور معنای زندگی خود را میسازیم و جهانبینی ما شکل میگیرد. به تدریج، نقش و جایگاه خودمان در جهان را درک خواهیم کرد. نسبت خود با محیط را میفهمیم و آرامش ما هر روز بیشتر میشود. در این دوره، درک بسیار بهتری از جهان پیدا میکنیم و واقعیتها را بهتر تشخیص داده و میپذیریم. در این دوره، جهان در نگاه ما خاکستری هست و رفتار ما متعادل میشود.
✔️ شصتسالگی به بعد (لذت بردن و بهره بردن)
بسیاری از ما به اشتباه، لذت بردن از زندگی را مختص دوران بیست تا شصتسالگی میدانیم. اما لذت بردن از هر چیز، نیازمند درک حقیقت آن چیز است. لذت بردن از زندگی، نیازمند درک حقیقتی از زندگی است که معمولا تا قبل از شصت سالگی فاقد آن هستیم. در دوران بیست تا شصت سالگی، لذتها ناپایدار، لحظهای و سطحی هستند. ضمن اینکه در این دوره، لذتها معمولا با نوعی حس پوچی همراه میشوند. دلیلش هم درک ناقص ما از حقیقت زندگی است.
از شصتسالگی به بعد، لذتها برای فرار از حقایق و فراموشی رنجها نیست. ما درک درستی از حقایق خواهیم داشت، نسبت لذت و رنج را درک میکنیم و یاد میگیریم چطور بدون احساس پوچی، لذت ببریم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
محققان دانشگاه میشیگان، زندگی انسان در سنین مختلف بر اساس تجارب زندگی در کشورهای مختلف را به شکل زیر طبقهبندی کردهاند:
✔️ بیست سال اول زندگی (آموزش)
در این دوره ما فقط آموزش میبینیم.
✔️ بیستسالگی تا چهلسالگی (تحقیق و تجربه)
در این بیست سال، ما در مورد ابعاد مختلف زندگی مثل روابط، شغل و سبک زندگی، تحقیق میکنیم. این دوره، با تحقیق، مشاهده، تفکر، تجربه و آموختن از تجربهها سپری میشود. ما بیشترین اشتباهات را در این دوره انجام میدهیم و در زمینههای مختلف زندگی مثل شغل و روابط، شکست میخوریم و مدام در حال فکر کردن یا پریدن به شاخههای مختلف هستیم. ممکن است بازهای طولانیمدت از این دوره را منفعل باشیم و فقط جهان و تحولات آن را مشاهده کنیم و به آنها فکر کنیم. سردرگمی، بیقراری، ترس، تنش، هیجان و پاسخ فوری به احساسات، در این دوره از زندگی نسبت به سایر دورهها بسیار بیشتر است. ما جهان را در این دوره، سیاه و سفید میبینیم و رفتار ما الگوی افراط و تفریط دارد.
✔️ چهلسالگی تا شصتسالگی (ساختن)
ما در این دوره از زندگی، به ساختن زندگی بر اساس آموختهها، تحقیقات و تجربههای قبلی میپردازیم. منظور از ساختن، ایجاد ثبات در شغل، روابط، احساسات، رفتار و سبک زندگی است. در این دوره، به مرور معنای زندگی خود را میسازیم و جهانبینی ما شکل میگیرد. به تدریج، نقش و جایگاه خودمان در جهان را درک خواهیم کرد. نسبت خود با محیط را میفهمیم و آرامش ما هر روز بیشتر میشود. در این دوره، درک بسیار بهتری از جهان پیدا میکنیم و واقعیتها را بهتر تشخیص داده و میپذیریم. در این دوره، جهان در نگاه ما خاکستری هست و رفتار ما متعادل میشود.
✔️ شصتسالگی به بعد (لذت بردن و بهره بردن)
بسیاری از ما به اشتباه، لذت بردن از زندگی را مختص دوران بیست تا شصتسالگی میدانیم. اما لذت بردن از هر چیز، نیازمند درک حقیقت آن چیز است. لذت بردن از زندگی، نیازمند درک حقیقتی از زندگی است که معمولا تا قبل از شصت سالگی فاقد آن هستیم. در دوران بیست تا شصت سالگی، لذتها ناپایدار، لحظهای و سطحی هستند. ضمن اینکه در این دوره، لذتها معمولا با نوعی حس پوچی همراه میشوند. دلیلش هم درک ناقص ما از حقیقت زندگی است.
از شصتسالگی به بعد، لذتها برای فرار از حقایق و فراموشی رنجها نیست. ما درک درستی از حقایق خواهیم داشت، نسبت لذت و رنج را درک میکنیم و یاد میگیریم چطور بدون احساس پوچی، لذت ببریم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍38🤷♂4🙏4❤2👎2🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق: احساس یا مهارت؟
#آلن_دوباتن
آموزش دیدن برای عشق، رمانتیک به نظر نمیرسد. نکته همینجاست. نگاه رمانتیک به عشق، از آن یک تصویر غیرواقعی میسازد؛ تصویری که مهارت عشق ورزیدن را نابود میکند.
عشق، پیش از آنکه احساس باشد، مهارتی است که باید آن را فراگرفت.
#عشق
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#آلن_دوباتن
آموزش دیدن برای عشق، رمانتیک به نظر نمیرسد. نکته همینجاست. نگاه رمانتیک به عشق، از آن یک تصویر غیرواقعی میسازد؛ تصویری که مهارت عشق ورزیدن را نابود میکند.
عشق، پیش از آنکه احساس باشد، مهارتی است که باید آن را فراگرفت.
#عشق
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍32❤7👏4👎2
به دایرهی ذهن خود اعتماد نکنید!
#رابرت_گرین
مشکلی که امروزه بسیاری از مردم با آن مواجه هستند، قفل بودن ذهن است. به این معنی که آنها فقط یک راه را برای فکر کردن به همه چیز در نظر گرفتهاند. قصد سرزنش و قضاوت کردن ندارم. خودم هم همین مشکل را دارم.
ما تکلیف همهچیز را در ذهن خود برای همیشه روشن کردهایم. در مورد چگونگی جهان، درست و غلط، معنا و هدف، عشق، روابط، سبک زندگی، ارزشها و همهی امور زندگی، افکار خود را به طور دقیق کدگذاری کردهایم.
ذهن ما مثل دایرهای محدود شده است که اجازهی ورود و خروج هیچ چیز را به آن نمیدهیم. نتیجه آن است که مدام در زندگی با اتفاقات و رفتارهایی مواجه میشویم که با دایرهی ذهنی ما همخوانی ندارند و در نتیجه، مدام پریشان، مضطرب و افسرده میشویم.
اگر دایره را باز کنیم، خواهیم دید که جهان فقط آنچه ما میبینیم، نیست. اگر شهامت شکستن قفل ذهن خود را داشته باشیم، آنگاه درمییابیم که قرار نیست همهچیز در جهان با ذهن ما سازگار باشد.
اگر دایره را باز کنیم، خواهیم فهمید که بیش از آنکه انتظار داشته باشیم جهان با ما سازگار باشد، این ما هستیم که باید با جهان سازگار شویم. این ماییم که حق داریم بسیاری از امور پیچیدهی جهان را اصلا درک نکنیم.
#واقعبینی_رهاییبخش
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#رابرت_گرین
مشکلی که امروزه بسیاری از مردم با آن مواجه هستند، قفل بودن ذهن است. به این معنی که آنها فقط یک راه را برای فکر کردن به همه چیز در نظر گرفتهاند. قصد سرزنش و قضاوت کردن ندارم. خودم هم همین مشکل را دارم.
ما تکلیف همهچیز را در ذهن خود برای همیشه روشن کردهایم. در مورد چگونگی جهان، درست و غلط، معنا و هدف، عشق، روابط، سبک زندگی، ارزشها و همهی امور زندگی، افکار خود را به طور دقیق کدگذاری کردهایم.
ذهن ما مثل دایرهای محدود شده است که اجازهی ورود و خروج هیچ چیز را به آن نمیدهیم. نتیجه آن است که مدام در زندگی با اتفاقات و رفتارهایی مواجه میشویم که با دایرهی ذهنی ما همخوانی ندارند و در نتیجه، مدام پریشان، مضطرب و افسرده میشویم.
اگر دایره را باز کنیم، خواهیم دید که جهان فقط آنچه ما میبینیم، نیست. اگر شهامت شکستن قفل ذهن خود را داشته باشیم، آنگاه درمییابیم که قرار نیست همهچیز در جهان با ذهن ما سازگار باشد.
اگر دایره را باز کنیم، خواهیم فهمید که بیش از آنکه انتظار داشته باشیم جهان با ما سازگار باشد، این ما هستیم که باید با جهان سازگار شویم. این ماییم که حق داریم بسیاری از امور پیچیدهی جهان را اصلا درک نکنیم.
#واقعبینی_رهاییبخش
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍42🕊4🤷♂2🤔2❤1
هدیهی شگفتانگیز
کتاب، تنها هدیهای است که میتوانیم بارها آن را باز کنیم و هر بار، شگفتزده شویم!
#کتاب
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
کتاب، تنها هدیهای است که میتوانیم بارها آن را باز کنیم و هر بار، شگفتزده شویم!
#کتاب
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤32👍5😍3🤷♂2
ما بزرگترها باید تغییر کنیم!
#محسن_رنانی🎤
🎧 لطفا فایل صوتی پیوست را بشنوید!
اگر به دنبال تنشهای خانوادگی و اجتماعی کمتری در فرآیند توسعه هستیم، بزرگترها باید خود را برای تغییر آماده کنند. تا الان میتوانستیم بچهها را مجبور کنیم خود را با ما سازگار کنند، دیگر نمیتوانیم. اگر میخواهیم گفتگو، همکاری، مدارا، رواداری، صبر و گذشت را به کودکانمان بیاموزیم، باید اینها را ابتدا خودمان یاد بگیریم. اگر در خانه با همسرمان گفتگو نکنیم، تقسیم کار نکنیم، احترام اعضای خانواده را حفظ نکنیم و در مقابل افکار مخالف خود، نقدپذیر و صبور نباشیم، بچههای ما در آینده افرادی خواهند بود که ابزار قدرت دارند ولی اخلاق نخواهند داشت.
ما چون در خانه قدرت داشتیم و به میل خود رفتار کردیم، امروز هم فرزندمان وقتی سوار ماشین است، نسبت به عابر پیاده احساس قدرت میکند و حقوق او را نادیده میگیرد. ما بلد نبودیم که بزرگی انسان در این است که وقتی قدرت دارد، ظلم نکند. چون در خانه قدرت داشتیم، داد زدیم. حالا فرزندمان هم وقتی قدرت پیدا میکند، داد میزند و ظلم میکند. ما توانایی گفتگو نداشتیم. امروز هم میبینیم که فرزندمان، دارد در فضای مجازی تباه میشود، اما حاضر نیست که در مورد موبایل و آسیبهای آن با ما گفتگو کند.
باید خود را تغییر دهیم، چون با دورهای طولانی از تنشها و بیثباتی اخلاقی روبرو هستیم و نسل جدید، ما را قبول ندارد. چارهای نیست جز اینکه خودمان را تغییر دهیم و گفتگو، مدارا و صبر را تمرین کنیم.
#تغییر
زمان= ۰۴:۵۶
حجم= ۵ مگابایت
#آوای_توسعه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#محسن_رنانی🎤
🎧 لطفا فایل صوتی پیوست را بشنوید!
اگر به دنبال تنشهای خانوادگی و اجتماعی کمتری در فرآیند توسعه هستیم، بزرگترها باید خود را برای تغییر آماده کنند. تا الان میتوانستیم بچهها را مجبور کنیم خود را با ما سازگار کنند، دیگر نمیتوانیم. اگر میخواهیم گفتگو، همکاری، مدارا، رواداری، صبر و گذشت را به کودکانمان بیاموزیم، باید اینها را ابتدا خودمان یاد بگیریم. اگر در خانه با همسرمان گفتگو نکنیم، تقسیم کار نکنیم، احترام اعضای خانواده را حفظ نکنیم و در مقابل افکار مخالف خود، نقدپذیر و صبور نباشیم، بچههای ما در آینده افرادی خواهند بود که ابزار قدرت دارند ولی اخلاق نخواهند داشت.
ما چون در خانه قدرت داشتیم و به میل خود رفتار کردیم، امروز هم فرزندمان وقتی سوار ماشین است، نسبت به عابر پیاده احساس قدرت میکند و حقوق او را نادیده میگیرد. ما بلد نبودیم که بزرگی انسان در این است که وقتی قدرت دارد، ظلم نکند. چون در خانه قدرت داشتیم، داد زدیم. حالا فرزندمان هم وقتی قدرت پیدا میکند، داد میزند و ظلم میکند. ما توانایی گفتگو نداشتیم. امروز هم میبینیم که فرزندمان، دارد در فضای مجازی تباه میشود، اما حاضر نیست که در مورد موبایل و آسیبهای آن با ما گفتگو کند.
باید خود را تغییر دهیم، چون با دورهای طولانی از تنشها و بیثباتی اخلاقی روبرو هستیم و نسل جدید، ما را قبول ندارد. چارهای نیست جز اینکه خودمان را تغییر دهیم و گفتگو، مدارا و صبر را تمرین کنیم.
#تغییر
زمان= ۰۴:۵۶
حجم= ۵ مگابایت
#آوای_توسعه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
Telegram
attach 📎
👏34👍14❤2
اگر کمالگرا هستید...
کمالگرایی به عنوان یک ضعف شخصیتی، باعث میشود که ما کارهایمان را انجام ندهیم، چون از ناقص انجام دادن آن میترسیم.
متخصصان شناختدرمانی معتقدند که اگر از چیزی میترسید، خود را مدام در معرض آن قرار دهید. در این صورت، متوجه میشوید که هیچ اتفاق بدی رخ نخواهد داد و در نهایت، ذهنتان درک میکند که موقعیت خطرناکی وجود ندارد و همه چیز امن است.
در واقع، با این روش خود را در مقابل درد کاذب، بی.حس خواهید کرد و به مرور درمییابید که اصلا دردی وجود نداشته است.
بنابراین، اگر کمالگرا هستید، خود را مدام در معرض نقص قرار دهید:
✔️ برای ارسال پیام، آن را بیش از یک بار چک نکنید.
✔️ فقط با یک نگاه ساده به آینه، از خانه بیرون بزنید.
✔️ بگذارید مدتی قاب یا ساعت روی دیوار دقیقا صاف نباشند.
✔️ اجازه دهید مدتی لبههای دو قالی نسبت به هم دقیقا موازی نباشند.
✔️ بگذارید مدتی دو مبل، دقیقا رو به روی هم نباشند.
✔️ پس از فقط یک بار بازبینی پروژه، آن را برای همکارتان ارسال کنید.
✔️ یک بار، بدون دوربین به سفر بروید تا مجبور نشوید از تمام ثانیهها عکس بگیرید.
✔️ برای مهمانی فقط یک بار برنامهریزی کنید و جزئیات آن را ننویسید.
✔️ وقت مشخصی را برای کار بگذارید و پس از آن مدت، با هر کیفیتی آن کار را تمام کنید.
✔️ بدون چک کردن تمام جزئیاتِ دستور پخت، آشپزی کنید.
✔️ بدون آمادگی، دعوت دوست خود را قبول کنید.
✔️ در مهمانی، چند لیوان متفاوت با لیوانهای یکدست را سر سفره بگذارید.
✔️ در جمع، شروع کنید بیمقدمه در مورد موضوعی حرف بزنید.
وقتی مواردی مثل این کارها را مدام انجام دهیم، متوجه میشویم که اتفاق بدی نمیافتد و زندگی همچنان جریان دارد.
زندگی کامل وجود ندارد. همهچیز در جهان، از جمله ما و کارهایمان، نقص و ضعف دارند. باید یاد بگیریم که با وجود نقصها چطور زندگی کنیم و عمر خود را در انتظار روزی که همه چیز کامل خواهد شد، تلف نکنیم.
#کمالگرایی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
کمالگرایی به عنوان یک ضعف شخصیتی، باعث میشود که ما کارهایمان را انجام ندهیم، چون از ناقص انجام دادن آن میترسیم.
متخصصان شناختدرمانی معتقدند که اگر از چیزی میترسید، خود را مدام در معرض آن قرار دهید. در این صورت، متوجه میشوید که هیچ اتفاق بدی رخ نخواهد داد و در نهایت، ذهنتان درک میکند که موقعیت خطرناکی وجود ندارد و همه چیز امن است.
در واقع، با این روش خود را در مقابل درد کاذب، بی.حس خواهید کرد و به مرور درمییابید که اصلا دردی وجود نداشته است.
بنابراین، اگر کمالگرا هستید، خود را مدام در معرض نقص قرار دهید:
✔️ برای ارسال پیام، آن را بیش از یک بار چک نکنید.
✔️ فقط با یک نگاه ساده به آینه، از خانه بیرون بزنید.
✔️ بگذارید مدتی قاب یا ساعت روی دیوار دقیقا صاف نباشند.
✔️ اجازه دهید مدتی لبههای دو قالی نسبت به هم دقیقا موازی نباشند.
✔️ بگذارید مدتی دو مبل، دقیقا رو به روی هم نباشند.
✔️ پس از فقط یک بار بازبینی پروژه، آن را برای همکارتان ارسال کنید.
✔️ یک بار، بدون دوربین به سفر بروید تا مجبور نشوید از تمام ثانیهها عکس بگیرید.
✔️ برای مهمانی فقط یک بار برنامهریزی کنید و جزئیات آن را ننویسید.
✔️ وقت مشخصی را برای کار بگذارید و پس از آن مدت، با هر کیفیتی آن کار را تمام کنید.
✔️ بدون چک کردن تمام جزئیاتِ دستور پخت، آشپزی کنید.
✔️ بدون آمادگی، دعوت دوست خود را قبول کنید.
✔️ در مهمانی، چند لیوان متفاوت با لیوانهای یکدست را سر سفره بگذارید.
✔️ در جمع، شروع کنید بیمقدمه در مورد موضوعی حرف بزنید.
وقتی مواردی مثل این کارها را مدام انجام دهیم، متوجه میشویم که اتفاق بدی نمیافتد و زندگی همچنان جریان دارد.
زندگی کامل وجود ندارد. همهچیز در جهان، از جمله ما و کارهایمان، نقص و ضعف دارند. باید یاد بگیریم که با وجود نقصها چطور زندگی کنیم و عمر خود را در انتظار روزی که همه چیز کامل خواهد شد، تلف نکنیم.
#کمالگرایی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍43👏8❤7
این تمام تو نیست...
شاید اصرار به دیدن از همان نگاه همیشگی هست که نمیگذارد تمام خودمان را ببینیم.
#عزت_نفس
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
شاید اصرار به دیدن از همان نگاه همیشگی هست که نمیگذارد تمام خودمان را ببینیم.
#عزت_نفس
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍37❤10👏7👀1
آزمون عشق
#آلن_دوباتن
آیا مرا آنقدر دوست داری تا بتوانم کنارت ضعیف باشم؟ همه نقاط قوت را دوست دارند، اما آیا تو میتوانی مرا برای ضعفهایم دوست داشته باشی؟ این، آزمونِ واقعی است.
#عشق
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#آلن_دوباتن
آیا مرا آنقدر دوست داری تا بتوانم کنارت ضعیف باشم؟ همه نقاط قوت را دوست دارند، اما آیا تو میتوانی مرا برای ضعفهایم دوست داشته باشی؟ این، آزمونِ واقعی است.
#عشق
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤55👍11🤔3🕊3👏2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
احترام یعنی...
مجری: آیا خود فروید شما را روانکاوی کرد؟
یونگ: بله من بسیاری از رویاهایم را برای فروید تعریف کردم.
مجری: و همینطور فروید؟
یونگ: بله
مجری: آیا اکنون ویژگیهای اصلی رویاهای فروید را به خاطر دارید؟
یونگ: خب این بین من و فروید محرمانه است.
مجری: اما فروید سالهاست که از دنیا رفته است.
یونگ: بله اما احترام، عمری طولانیتر از زندگی آدمها دارد.
#احترام
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
مجری: آیا خود فروید شما را روانکاوی کرد؟
یونگ: بله من بسیاری از رویاهایم را برای فروید تعریف کردم.
مجری: و همینطور فروید؟
یونگ: بله
مجری: آیا اکنون ویژگیهای اصلی رویاهای فروید را به خاطر دارید؟
یونگ: خب این بین من و فروید محرمانه است.
مجری: اما فروید سالهاست که از دنیا رفته است.
یونگ: بله اما احترام، عمری طولانیتر از زندگی آدمها دارد.
#احترام
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤71👍19👏14🙏2👎1
حریم خصوصی مردم را ندرید!
#محمد_فاضلی
یک روحانی در قم از مادری که حجاب بر سر نداشته و بچهای در بغل داشته، در محل درمانگاه، با موبایل عکس گرفته؛ زن نیز پاسخی از سر استیصال و تند داده است. هممسلکان این روحانی تلاش میکنند ماجرا را سادهسازی کنند. من هم در این متن تلاش میکنم عمق ماجرا را نشان دهم. این گونه کارها، درافتادن با جوهره زندگی مدرن است.
مفهوم «بیتفاوتی مدنی» را جامعهشناسان برای معرفی یکی از ویژگیهای زندگی در دنیای جدید بهکار میبرند. آدمهای دنیای جدید در خیابان – حتی بسیار شلوغ – یا هر جای دیگری، سعی میکنند هیچ نگاهی که نشان دهد به دیگران خیره شدهاند، از خود بروز ندهند. برای مثال، در خیابانها هر چند لحظه یک بار، نگاهی به روبهرو میکنند تا به افرادی که به آنها نزدیک میشوند نشان دهند حضور آنها را درک کردهاند، اما با دزدیدن نگاهشان و خیره نشدن به آنها، دوباره نشان میدهند که قصد ندارند در حریم شخصی آنها وارد شوند.
آدمها در دنیای مدرن، با خیره نشدن به یکدیگر نشان میدهند که قصد ندارند با نگاهشان حریم شخصی دیگران را سوراخ کنند. این رفتار را «بیتفاوتی مدنی» میگویند. رفتاری که نشان میدهد حضور دیگران را درک کرده و به رسمیت میشناسند، به آنها احترام هم میگذارند، اما از سر احترام به حضورشان و حریم خصوصیشان، بیتفاوتی پیشه میکنند. (این بحث را در مبحثی درباره مفاهیم بنیادین جامعهشناسی به تفصیل توضیح دادهام)
انسان بهطور کلی، و انسان مدرن بهطور خاص، حریم خصوصی خود را محترم میشمارد و از پاره شدن حریم خصوصی خود برمیآشوبد. انسان مدرن، بپسندید یا نپسندید، نوع پوشش را بخشی از حریم خصوصی خود میداند. وقتی حکومت، و به تبع آن بخشهای همراه با ایدئولوژی حکومت، تلاش میکنند به این حریم خصوصی وارد شوند، عمیقترین لایه زندگی فرد مدرن را نشانه گرفتهاند.
حکومت در چهار دهه گذشته بر سر مسائل مختلف – از ممنوعیت ویدئو و ماهواره، تا به امروز که این گونه بر مسأله حجاب اجباری پافشاری میکند – حمله به این لایه عمیق از زیست انسان مدرن را هدف قرار داده است. حکومت با اصرار بر رویههای ناقض حریم شخصی افراد، در قامت بیرقدار یک ایدئولوژی ضدمدرن با اکثریت جامعه ایرانی درافتاده است.
بخشی از روحانیت، تندروهای مذهبی، و حاکمانی که حجاب را پرچم حکمرانی خود میدانند، ظاهراً هیچ فهمی ندارند از عمق زخمی که این رویه بر جان ایرانیان وارد میکند، و خسارتی که به همبستگی اجتماعی و حتی دینداری میزند. همبستگی اجتماعی، بنیان زیست مسالمتآمیز است و به قربانگاه بردن چنین سرمایه گرانبهایی، کار نابخردان است.
بفهمید که «بیتفاوتی مدنی» هنجار و شیوه زیست حاصل از عقلانیت بشری برای کنار آمدن با تنوعها و تکثرهاست. خرد بشری گرانبهایی در ژرفای کنش ساده «بیتفاوتی مدنی» نهفته است. ستیز با خرد برآمده از تجربه بشری، به هر نام که باشد - به نام قانون یا دین – جز خسران و خشونتپروری نیست.
حریم خصوصی مردم را ندرید، بر طبل زوال همبستگی اجتماعی نکوبید، عقل و خرد انباشته بشری را ارج نهید، و از پیشینه سیاه دوره پیوند قدرت و دین در کلیسای مسیحی، از قرون تاریک، درس بگیرید.
جامعهای مستأصل و دراُفتاده به فقر، در برابر هیولای تحریم، برآمده بر قله تورم ۴۰ درصد، در انتظار برآمدن ترامپ، در فردای انتخاباتی که هیچ چسبی به شکافهای اجتماعی و سیاسی نزده، و در پس یک دهه رشد اقتصادی صفر و سه برهه اعتراض اجتماعی شدید، تاب و تحمل این نابخردیها را ندارد. این گونه کردارهایتان درافتادن با سادهترین و در عین حال عمیقترین لایههای زندگی مدرن است که آدمیان را به خشم میآورد.
@fazeli_mohammad
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#محمد_فاضلی
یک روحانی در قم از مادری که حجاب بر سر نداشته و بچهای در بغل داشته، در محل درمانگاه، با موبایل عکس گرفته؛ زن نیز پاسخی از سر استیصال و تند داده است. هممسلکان این روحانی تلاش میکنند ماجرا را سادهسازی کنند. من هم در این متن تلاش میکنم عمق ماجرا را نشان دهم. این گونه کارها، درافتادن با جوهره زندگی مدرن است.
مفهوم «بیتفاوتی مدنی» را جامعهشناسان برای معرفی یکی از ویژگیهای زندگی در دنیای جدید بهکار میبرند. آدمهای دنیای جدید در خیابان – حتی بسیار شلوغ – یا هر جای دیگری، سعی میکنند هیچ نگاهی که نشان دهد به دیگران خیره شدهاند، از خود بروز ندهند. برای مثال، در خیابانها هر چند لحظه یک بار، نگاهی به روبهرو میکنند تا به افرادی که به آنها نزدیک میشوند نشان دهند حضور آنها را درک کردهاند، اما با دزدیدن نگاهشان و خیره نشدن به آنها، دوباره نشان میدهند که قصد ندارند در حریم شخصی آنها وارد شوند.
آدمها در دنیای مدرن، با خیره نشدن به یکدیگر نشان میدهند که قصد ندارند با نگاهشان حریم شخصی دیگران را سوراخ کنند. این رفتار را «بیتفاوتی مدنی» میگویند. رفتاری که نشان میدهد حضور دیگران را درک کرده و به رسمیت میشناسند، به آنها احترام هم میگذارند، اما از سر احترام به حضورشان و حریم خصوصیشان، بیتفاوتی پیشه میکنند. (این بحث را در مبحثی درباره مفاهیم بنیادین جامعهشناسی به تفصیل توضیح دادهام)
انسان بهطور کلی، و انسان مدرن بهطور خاص، حریم خصوصی خود را محترم میشمارد و از پاره شدن حریم خصوصی خود برمیآشوبد. انسان مدرن، بپسندید یا نپسندید، نوع پوشش را بخشی از حریم خصوصی خود میداند. وقتی حکومت، و به تبع آن بخشهای همراه با ایدئولوژی حکومت، تلاش میکنند به این حریم خصوصی وارد شوند، عمیقترین لایه زندگی فرد مدرن را نشانه گرفتهاند.
حکومت در چهار دهه گذشته بر سر مسائل مختلف – از ممنوعیت ویدئو و ماهواره، تا به امروز که این گونه بر مسأله حجاب اجباری پافشاری میکند – حمله به این لایه عمیق از زیست انسان مدرن را هدف قرار داده است. حکومت با اصرار بر رویههای ناقض حریم شخصی افراد، در قامت بیرقدار یک ایدئولوژی ضدمدرن با اکثریت جامعه ایرانی درافتاده است.
بخشی از روحانیت، تندروهای مذهبی، و حاکمانی که حجاب را پرچم حکمرانی خود میدانند، ظاهراً هیچ فهمی ندارند از عمق زخمی که این رویه بر جان ایرانیان وارد میکند، و خسارتی که به همبستگی اجتماعی و حتی دینداری میزند. همبستگی اجتماعی، بنیان زیست مسالمتآمیز است و به قربانگاه بردن چنین سرمایه گرانبهایی، کار نابخردان است.
بفهمید که «بیتفاوتی مدنی» هنجار و شیوه زیست حاصل از عقلانیت بشری برای کنار آمدن با تنوعها و تکثرهاست. خرد بشری گرانبهایی در ژرفای کنش ساده «بیتفاوتی مدنی» نهفته است. ستیز با خرد برآمده از تجربه بشری، به هر نام که باشد - به نام قانون یا دین – جز خسران و خشونتپروری نیست.
حریم خصوصی مردم را ندرید، بر طبل زوال همبستگی اجتماعی نکوبید، عقل و خرد انباشته بشری را ارج نهید، و از پیشینه سیاه دوره پیوند قدرت و دین در کلیسای مسیحی، از قرون تاریک، درس بگیرید.
جامعهای مستأصل و دراُفتاده به فقر، در برابر هیولای تحریم، برآمده بر قله تورم ۴۰ درصد، در انتظار برآمدن ترامپ، در فردای انتخاباتی که هیچ چسبی به شکافهای اجتماعی و سیاسی نزده، و در پس یک دهه رشد اقتصادی صفر و سه برهه اعتراض اجتماعی شدید، تاب و تحمل این نابخردیها را ندارد. این گونه کردارهایتان درافتادن با سادهترین و در عین حال عمیقترین لایههای زندگی مدرن است که آدمیان را به خشم میآورد.
@fazeli_mohammad
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏55👍26❤6🤷♀3👎2
چرا مُراقبِ آنچه میگوییم نیستیم؟
#محمود_سریعالقلم
۱) چون کتاب نمیخوانیم؛
۲) چون اهمیتِ رشد شخصیت، حتی ده درصدِ نظام آموزشی نیست؛
۳) چون نظام آموزشی بر حفظ کردن استوار است تا فکر کردن؛
۴) چون تربیتِ خانوادگی بیشتر بر احساسات استوار است تا رشد فردی؛
۵) چون نیاموختهایم حرف زدن، مسئولیت دارد؛
۶) چون وقتی به پول میرسیم احساسِ قدرت میکنیم؛
۷) چون وقتی به قدرت میرسیم احساسِ برتری میکنیم؛
۸) چون عموماً دو هدفِ کلیدی را در زندگی دنبال میکنیم: پول و شهرت؛
۹) چون منافع شخصی بر رفتار اخلاقی غلبه دارد؛
۱۰) چون اصلِ نگاه به انسانهای دیگر ابزاری است؛
۱۱) چون افراد، یک دفعه به جایگاهی غیرمنتظره میرسند؛
۱۲) چون بیاحترامی به انسانها در جهان سوم خیلی پیامد ندارد؛
۱۳) چون نیروهای احساسی بر عقلِ محاسبهگر غلبۀ نود درصدی دارند؛
۱۴) چون فکرِ قبل از سخن، فرصتِ تمرین ندارد؛
۱۵) چون افراد، جوگیر میشوند؛
۱۶) چون تعداد فالوور به مراتب مهمتر از داشتنِ پِرنسیپ است؛
۱۷) چون معلوم نیست مسئول تربیتِ مدنی کیست؛
۱۸) چون تربیت، از خانواده و کلاسِ درس به جهان مجازی منتقل شده است؛
۱۹) چون عنصر "زمان" در سخن گفتن تعطیل است؛
۲۰) چون بیثباتی اقتصادی، تعادل رفتاری را مختل کرده است؛
۲۱) چون آشنایی با ادبیات فارسی به شدت ضعیف شده است؛
۲۲) چون درناخودآگاهِ افراد، بخشِ رعایتِ حقوقِ دیگران قفل است؛
۲۳) چون گروههای مرجع فرهنگی در جامعه تغییر کردهاند؛
۲۴) چون روانشناسی فهم دیگران در بسیاری ازافراد ضعیف است؛
۲۵) چون زرنگیهای دمِ دست مهمتر از میراثِ شخصیتی است؛
۲۶) چون تصور میکنیم دیگران متوجه نیات ما نمیشوند؛
۲۷) چون احساسِ تعلق به یک جامعۀ سالم، خیلی ضعیف است؛
۲۸) چون زندگی امری جدی نیست؛
۲۹) چون به دوامِ واژههای منفی در ذهن انسان واقف نیستیم؛
۳۰) چون بسیاری، حتی پنج صفحه درمورد خودشان نمیتوانند بنویسند.
@sariolghalam
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#محمود_سریعالقلم
۱) چون کتاب نمیخوانیم؛
۲) چون اهمیتِ رشد شخصیت، حتی ده درصدِ نظام آموزشی نیست؛
۳) چون نظام آموزشی بر حفظ کردن استوار است تا فکر کردن؛
۴) چون تربیتِ خانوادگی بیشتر بر احساسات استوار است تا رشد فردی؛
۵) چون نیاموختهایم حرف زدن، مسئولیت دارد؛
۶) چون وقتی به پول میرسیم احساسِ قدرت میکنیم؛
۷) چون وقتی به قدرت میرسیم احساسِ برتری میکنیم؛
۸) چون عموماً دو هدفِ کلیدی را در زندگی دنبال میکنیم: پول و شهرت؛
۹) چون منافع شخصی بر رفتار اخلاقی غلبه دارد؛
۱۰) چون اصلِ نگاه به انسانهای دیگر ابزاری است؛
۱۱) چون افراد، یک دفعه به جایگاهی غیرمنتظره میرسند؛
۱۲) چون بیاحترامی به انسانها در جهان سوم خیلی پیامد ندارد؛
۱۳) چون نیروهای احساسی بر عقلِ محاسبهگر غلبۀ نود درصدی دارند؛
۱۴) چون فکرِ قبل از سخن، فرصتِ تمرین ندارد؛
۱۵) چون افراد، جوگیر میشوند؛
۱۶) چون تعداد فالوور به مراتب مهمتر از داشتنِ پِرنسیپ است؛
۱۷) چون معلوم نیست مسئول تربیتِ مدنی کیست؛
۱۸) چون تربیت، از خانواده و کلاسِ درس به جهان مجازی منتقل شده است؛
۱۹) چون عنصر "زمان" در سخن گفتن تعطیل است؛
۲۰) چون بیثباتی اقتصادی، تعادل رفتاری را مختل کرده است؛
۲۱) چون آشنایی با ادبیات فارسی به شدت ضعیف شده است؛
۲۲) چون درناخودآگاهِ افراد، بخشِ رعایتِ حقوقِ دیگران قفل است؛
۲۳) چون گروههای مرجع فرهنگی در جامعه تغییر کردهاند؛
۲۴) چون روانشناسی فهم دیگران در بسیاری ازافراد ضعیف است؛
۲۵) چون زرنگیهای دمِ دست مهمتر از میراثِ شخصیتی است؛
۲۶) چون تصور میکنیم دیگران متوجه نیات ما نمیشوند؛
۲۷) چون احساسِ تعلق به یک جامعۀ سالم، خیلی ضعیف است؛
۲۸) چون زندگی امری جدی نیست؛
۲۹) چون به دوامِ واژههای منفی در ذهن انسان واقف نیستیم؛
۳۰) چون بسیاری، حتی پنج صفحه درمورد خودشان نمیتوانند بنویسند.
@sariolghalam
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍58👏11❤7😢2
سرشت پاک
همدردی با رنجها و خشنودی از موفقیتهای دیگری...
@yaser_arab57
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
همدردی با رنجها و خشنودی از موفقیتهای دیگری...
@yaser_arab57
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤46👍12👏3😍1
سرگرم بازی خودت باش!
پدر: فوتبال چطور بود؟ خوش گذشت؟
پسر: نه
پدر: چرا؟
پسر: چون دو تا گل زدیم
پدر: خیلی خوبه که. هم بازی کردی و هم بازی رو بردی
پسر: ولی کمتر گل زدیم
پدر: کمتر از چی؟
پسر: تیم پیتر دیروز بیست تا گل زده بود. ولی ما فقط دو تا
پدر: بیست تا؟ چجوری؟ مگه میشه توی یه بازی فوتبال، بیست تا گل زد؟
پسر: اونا هندبال بازی میکردن
در نگاه اول ممکن است قضاوت پسر، بچگانه به نظر برسد. اما همهی ما در بازی زندگی این خطای شناختی را داریم که بدون در نظر گرفتن شرایط منحصربهفرد هر انسان، مدام مسیر زندگی و دستاوردهای خود را با دیگران مقایسه میکنیم.
هر کدام از ما بازی زندگی خودمان را داریم که با بازی همهی انسانهای دیگر تفاوت دارد. درست است که شباهتهایی هم میان بازیها هست، اما این شباهتها صرفا ظاهر ماجراست و آنقدر هم زیاد و دقیق نیست که بتوانیم دو بازی را مقایسه کنیم. مثلا گل زدن در فوتبال و هندبال یک معیار مشابه است. اما آیا این شباهت به ما اجازه میدهد که یک بازیکن فوتبال را با یک بازیکن هندبال مقایسه کنیم؟ حتی در دو بازی مشابه فوتبال نیز همه چیز با هم برابر نیست (کیفیت زمین چمن، مربی، سرمایهی باشگاه، کیفیت بازی همتیمیها و ...)
بازی زندگی هر کدام از ما، قواعد، شرایط، معیارها، اهداف و ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد. مقایسهی زندگی خود با زندگی دیگران باعث میشود سرخورده شویم و با تماشای بازی متفاوت دیگران، از بازی خود لذت نبریم.
#مقایسه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
پدر: فوتبال چطور بود؟ خوش گذشت؟
پسر: نه
پدر: چرا؟
پسر: چون دو تا گل زدیم
پدر: خیلی خوبه که. هم بازی کردی و هم بازی رو بردی
پسر: ولی کمتر گل زدیم
پدر: کمتر از چی؟
پسر: تیم پیتر دیروز بیست تا گل زده بود. ولی ما فقط دو تا
پدر: بیست تا؟ چجوری؟ مگه میشه توی یه بازی فوتبال، بیست تا گل زد؟
پسر: اونا هندبال بازی میکردن
در نگاه اول ممکن است قضاوت پسر، بچگانه به نظر برسد. اما همهی ما در بازی زندگی این خطای شناختی را داریم که بدون در نظر گرفتن شرایط منحصربهفرد هر انسان، مدام مسیر زندگی و دستاوردهای خود را با دیگران مقایسه میکنیم.
هر کدام از ما بازی زندگی خودمان را داریم که با بازی همهی انسانهای دیگر تفاوت دارد. درست است که شباهتهایی هم میان بازیها هست، اما این شباهتها صرفا ظاهر ماجراست و آنقدر هم زیاد و دقیق نیست که بتوانیم دو بازی را مقایسه کنیم. مثلا گل زدن در فوتبال و هندبال یک معیار مشابه است. اما آیا این شباهت به ما اجازه میدهد که یک بازیکن فوتبال را با یک بازیکن هندبال مقایسه کنیم؟ حتی در دو بازی مشابه فوتبال نیز همه چیز با هم برابر نیست (کیفیت زمین چمن، مربی، سرمایهی باشگاه، کیفیت بازی همتیمیها و ...)
بازی زندگی هر کدام از ما، قواعد، شرایط، معیارها، اهداف و ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد. مقایسهی زندگی خود با زندگی دیگران باعث میشود سرخورده شویم و با تماشای بازی متفاوت دیگران، از بازی خود لذت نبریم.
#مقایسه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍50👏12❤7👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شادی را خیلی جدی گرفتهایم!
بسیاری از انسانها از اینکه همیشه شاد نیستند، غمگین میشوند. ما انسانها میلیونها سال با هدف بقا زندگی کردهایم و شادی در ژنهای ما به عنوان هدف، تعریف نشده است.
شادی، هدف نیست؛ بلکه محصول جانبی رابطهی درست هر انسان با خودش است.
شادی واقعی، از به رسمیت شناختن حقیقت زندگی و رنجها و سختیهای گاه و بیگاه آن حاصل میشود.
#شادی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
بسیاری از انسانها از اینکه همیشه شاد نیستند، غمگین میشوند. ما انسانها میلیونها سال با هدف بقا زندگی کردهایم و شادی در ژنهای ما به عنوان هدف، تعریف نشده است.
شادی، هدف نیست؛ بلکه محصول جانبی رابطهی درست هر انسان با خودش است.
شادی واقعی، از به رسمیت شناختن حقیقت زندگی و رنجها و سختیهای گاه و بیگاه آن حاصل میشود.
#شادی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍38👏12🤷♀2
فریب زندگی اسلایسی را نخوریم!
یکنفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: «اگر میخواهید گاز بگیرید برید ته صف!»
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم شوور! میکنم، دوسه نفر نوشتهاند اصلا من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: «زندگی یعنی فتح قلهها!»
زنی در اینستاگرام عکسی از قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: «هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم که برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.»
دهها نفر نوشتهاند: «آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما ... حسودیم شد ... خوش به حال جفتتون ... دلم برای خودم سوخت و ...»
مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته: «بالاخره خریدمش!» جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
اینها همه بُرشهایی از زندگی هستند نه تمام آن (زندگی اسلایسی)! آن بخش از زندگی که دستچین میکنیم و بهواسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین اسلایس (برش یا قطعه) ما را قضاوت میکنند.
بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفهشب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ... بعید است هنوز فقط بهخاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شبهنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو. البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشته باشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دستچینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
فتح قلهها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوک کوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاولزدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک اسلایس لذتبخش!
مردی که عکسی از سوئیچ ماشینش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را "تمام" زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
زندگی اسلایسی میتواند آفت آرامشمان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
#مقایسه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
یکنفر عکسی از پاهای تُپل نوزادی را به اشتراک گذاشته و زیرش نوشته: «اگر میخواهید گاز بگیرید برید ته صف!»
صدها نفر برای این پاهای بامزه غش و ضعف رفتهاند. چند نفر نوشتهاند همین فردا میرم شوور! میکنم، دوسه نفر نوشتهاند اصلا من به عشق همین پاها میخوام بچهدار شم و ...
مردی روی نوک کوهی ایستاده و دستهایش را باز کرده و نوشته: «زندگی یعنی فتح قلهها!»
زنی در اینستاگرام عکسی از قورمهسبزی که پخته منتشر کرده و نوشته: «هرکی هرچی دلش میخواد بگه. من عاشق اینم که برای همسرم قورمهسبزی بپزم، اونم بیاد بشینه موهامو ببافه.»
دهها نفر نوشتهاند: «آره خوشبختی یعنی همین! خوشبختید شما ... حسودیم شد ... خوش به حال جفتتون ... دلم برای خودم سوخت و ...»
مردی عکسی از سوئیچ ماشینی که خریده را منتشر کرده و نوشته: «بالاخره خریدمش!» جماعتی لایک کردهاند که خوش به حالت و مبارکه و ...
اینها همه بُرشهایی از زندگی هستند نه تمام آن (زندگی اسلایسی)! آن بخش از زندگی که دستچین میکنیم و بهواسطه شبکههای مجازی به دیگران اجازه میدهیم آن را ببینید و بسیاری بر اساس همین اسلایس (برش یا قطعه) ما را قضاوت میکنند.
بسیاری از آنها که برای آن پاهای تپل دوستداشتنی غش و ضعف میروند اگر همان کودک را به آنها بدهید که ساعت سه نصفهشب بیدار میشود، زار میزند، نمیخوابد، پوشکش نیاز به تعویض دارد، شیر میخواهد، خواب را از آدم میگیرد و ... بعید است هنوز فقط بهخاطر گازگرفتن پاهایش به او وفادار بمانند و کماکان بچه بخواهند. کودک فقط گازگرفتن نمیخواهد، احساس مسئولیت و مراقبت دائمی هم میخواهد. میتوانید؟
این تصور که زندگی مشترک فقط آن لحظه است که بوی خوش قورمهسبزی در فضای خانه میپیچد یا مرد مینشیند به بافتن گیسوی زن، یک فانتزی زیباست اما وقتی عملی نمیشود بسیاری از همسران احساس ناکامی میکنند که پس چرا زن من قورمهسبزی نمیپزد؟ یا چون همسرم موهام رو نمیبافه پس دوستم نداره!
مردی که خسته از جدال در یک زندگی بیرحمانه به خانه میآید و هنوز ذهنش درگیر پرخاش رئیس و ضرر و زیان ناشی از معامله و ترافیک کُشنده و بیثباتی بازار و ... است دل و دماغی برایش نمیماند که شبهنگام وقتی میرسد بنشیند به بافتن گیسو. البته که اگر این کار را بکند عجب مرد نیکویی است اما اگر هم حال و حوصلهاش را نداشته باشد دلیل بر فقدان عشق و دوست نداشتن همسر نیست. آن یک عکس که دیدهاید هم نشان خوشبختی تمام وقت آن زوج نیست. فقط یک بُرش دستچینشده از یک زندگی است. یک اسلایس!
فتح قلهها لذتبخش است اما قبل از آنکه کسی روی نوک کوهی فاتحانه عکس یادگاری بگیرد، باید رنج بالارفتن از آن را به جان بخرد. عرقریختن، زمینخوردن، تحمل سرما و گرما، تاولزدن پا و ... آن عکس فقط یک بُرش است. فقط یک اسلایس لذتبخش!
مردی که عکسی از سوئیچ ماشینش را به اشتراک گذاشته هم دشواری خریدن آن را که علنی نکرده. غبطهخوردن به آن لحظه گرچه واکنشی طبیعی است اما شاید اگر رنج رسیدن به این موفقیت را میدانستیم هرگز غبطه نمیخوردیم. این تنها یک بُرش از زندگی مرد است. یک اسلایس نه تمام آن.
خلایق حق دارند هر اسلایسی از زندگی شان که دوستدارند را به نمایش بگذارند اما ما حق نداریم آن یک اسلایس را "تمام" زندگیشان فرض کنیم، دست به مقایسهاش با زندگی خودمان بزنیم و احساس ناکامی کنیم.
زندگی اسلایسی میتواند آفت آرامشمان باشد اگر باور نکنیم که بسیاری از عکسهایی که میبینیم و حرفهایی که میشنویم تنها بُرشهایی گزینش شدهاند، نه تمام آن!
#مقایسه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍64👏13❤7🙏1