روایت و درایت
1.08K subscribers
34 photos
34 files
234 links
حدیث و جستارهای وابسته/محمدباقر ملکیان
Download Telegram
«پژوهشی در علم رجال»،نگاشته مرحوم استاد ترابی شهرضایی از جدیدترین نگاشته ها در مباحث کلیات علم رجال به زبان فارسی است.
این کتاب شباهت های فراوانی با کتاب «کلیات فی علم الرجال» آیت الله سبحانی دارد، البته با تلخیصی استادانه، و همین طور افزوده هایی مفید.

استاد ترابی دیشب بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. خداوند روح ایشان را غریق رحمت کند.

امشب که ایشان در بستر خاک آرمیده اند، نماز لیله الدفن هدیه کوچکی است به روح ایشان.
فهرستی از یادداشت‌های کانال (1)


آموزش علم رجال
https://t.me/derasatfielmrejal/9

شیوه فهرستی
https://t.me/derasatfielmrejal/28
و
https://t.me/derasatfielmrejal/43
و
https://t.me/derasatfielmrejal/52
و
https://t.me/derasatfielmrejal/112
و
https://t.me/derasatfielmrejal/115
و
https://t.me/derasatfielmrejal/121
و
https://t.me/derasatfielmrejal/121
و
https://t.me/derasatfielmrejal/127
و
https://t.me/derasatfielmrejal/133
و
https://t.me/derasatfielmrejal/133
و
https://t.me/derasatfielmrejal/171
و
https://t.me/derasatfielmrejal/220
و
https://t.me/derasatfielmrejal/221
و
https://t.me/derasatfielmrejal/222
و
https://t.me/derasatfielmrejal/223
و
https://t.me/derasatfielmrejal/224
و
https://t.me/derasatfielmrejal/225
و
https://t.me/derasatfielmrejal/226
و
https://t.me/derasatfielmrejal/227
و
https://t.me/derasatfielmrejal/228
و
https://t.me/derasatfielmrejal/229
و
https://t.me/derasatfielmrejal/230
و
https://t.me/derasatfielmrejal/231
و
https://t.me/derasatfielmrejal/232
و
https://t.me/derasatfielmrejal/233
و
https://t.me/derasatfielmrejal/234
و
https://t.me/derasatfielmrejal/237
و
https://t.me/derasatfielmrejal/238
و
https://t.me/derasatfielmrejal/239
و
https://t.me/derasatfielmrejal/240
و
https://t.me/derasatfielmrejal/241
و
https://t.me/derasatfielmrejal/242
و
https://t.me/derasatfielmrejal/250
و
https://t.me/derasatfielmrejal/251

علم انساب و رابطه آن با علم رجال
https://t.me/derasatfielmrejal/235

تعلیق در رجال کشی
https://t.me/derasatfielmrejal/185

فهرست شیخ و نجاشی به عنوان مصادر کلامی، تاریخی و فرقه شناسانه
https://t.me/derasatfielmrejal/194

از بین رفتن مصادر روایی
https://t.me/derasatfielmrejal/182

ضرورت مراجعه به مصادر رجالی اهل سنت
https://t.me/derasatfielmrejal/183
و
https://t.me/derasatfielmrejal/185

اعتبار سنجی روایات ابو الخطاب
https://t.me/derasatfielmrejal/185

فهرست شیخ صدوق و مشیخه اش
https://t.me/derasatfielmrejal/133

مشیخه ابن محبوب، کتاب رجالی نیست
https://t.me/derasatfielmrejal/42

نقش علم کلام و مبانی اعتقادی در مباحث رجالی
https://t.me/derasatfielmrejal/51

فوائد مصادر رجالی
https://t.me/derasatfielmrejal/53

نقل از مصادر رجالی شیعه در لسان المیزان
https://t.me/derasatfielmrejal/54

مسأله سند و تاریخ آن
https://t.me/derasatfielmrejal/59

تأملاتی در مورد کتاب طب الائمة
https://t.me/derasatfielmrejal/72

تأملاتی در مورد کتاب طب النبی
https://t.me/derasatfielmrejal/115

امام صادق علیه السلام و کتاب های ساختگی
https://t.me/derasatfielmrejal/90

منهج حدیثی شیخ صدوق
https://t.me/derasatfielmrejal/100

مصادری برای کلیات علم رجال و درایه
https://t.me/derasatfielmrejal/107
و
https://t.me/derasatfielmrejal/107

توجه به تاریخ در ارزیابی حدیث
https://t.me/derasatfielmrejal/110
و
https://t.me/derasatfielmrejal/111
و
https://t.me/derasatfielmrejal/213

https://t.me/derasatfielmrejal
فهرستی از یادداشت های کانال 2

سند پژوهی
https://t.me/derasatfielmrejal/283
و
https://t.me/derasatfielmrejal/284
و
https://t.me/derasatfielmrejal/285
و
https://t.me/derasatfielmrejal/286
و
https://t.me/derasatfielmrejal/287
و
https://t.me/derasatfielmrejal/288
و
https://t.me/derasatfielmrejal/289
و
https://t.me/derasatfielmrejal/290
و
https://t.me/derasatfielmrejal/291
و
https://t.me/derasatfielmrejal/292
و
https://t.me/derasatfielmrejal/293
و
https://t.me/derasatfielmrejal/294
و
https://t.me/derasatfielmrejal/295
و
https://t.me/derasatfielmrejal/296

طب به اصطلاح اسلامی و مشکلات پیش رو
https://t.me/derasatfielmrejal/302
و
https://t.me/derasatfielmrejal/303
و
https://t.me/derasatfielmrejal/304
و
https://t.me/derasatfielmrejal/384

فوائد رجالی مشیخه
https://t.me/derasatfielmrejal/312

شیوه فهرستی
https://t.me/derasatfielmrejal/315
و
https://t.me/derasatfielmrejal/382

عیون اخبار الرضا علیه السلام
https://t.me/derasatfielmrejal/327

تاثیرات اخباریون در علوم حدیث
https://t.me/derasatfielmrejal/377
و
https://t.me/derasatfielmrejal/378

وسایل الشیعة
https://t.me/derasatfielmrejal/334
و
https://t.me/derasatfielmrejal/369

بحار الانوار
https://t.me/derasatfielmrejal/353

طبقات روات
https://t.me/derasatfielmrejal/362

پژوهش هایی بر اساس رجال کشی
https://t.me/derasatfielmrejal/343

لزوم نقل از مصادر اصلی
https://t.me/derasatfielmrejal/350

مراجعه به تاریخ در ارزیابی حدیث
https://t.me/derasatfielmrejal/364

توجه به عناوین ابواب کتب روایی در فهم روایات
https://t.me/derasatfielmrejal/388

مراجعه به تاریخ در فهم روایات
https://t.me/derasatfielmrejal/350
و
https://t.me/derasatfielmrejal/369
1_310642227.mp3
39.9 MB
🔺 کتب روایی و چالش‌های پیش‌رو

🔹ارائه: استاد محمدباقر ملکیان (مدت زمان: 1:39)

🔸برخی از مباحث استاد:
1- اعتبار کتب روایی
الف:صحت انتساب کتاب به مؤلف
ب: جایگاه و شأن علمی مؤلف
2- ضعف ابن ادریس حلی در مبانی حدیثی
3- طرح مباحثی پیرامون کتب اربعه
4- نکاتی مهم درباره کتاب «الکافی» کلینی
5- نقل روایات شیخ صدوق از کلینی و تفاوت فاحش با «الکافی»
6- عدم تطابق برخی روایات در ساختار «الکافی»
7- شهید ثانی و توصیف کتاب «الکافی»
8- «الکافی» نسخه‌های قبل از قرن دهم را ندارد
9- حاشیه‌هایی که وارد متن روایت می‌شود!
10- نکاتی مهم درباره کتاب «من لایحضره الفقیه» شیخ صدوق
11- «من لایحضره الفقیه» و مشکلاتی که با آن مواجه هستیم
12- امکان تغییر و تصرفات شیخ صدوق در روایات
13- نمونه‌هایی از تصرفات شیخ صدوق در سند روایات
14- مشیخه «من لا یحضره الفقیه»
15- آیه قرآن به جای حدیث نبوی در «من لا یحضر» و تکرار در کتب روایی
16-نکاتی مهم درباره «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی
17-محدث بحرانی و اشکالاتی به «تهذیب الاحکام»
18-پاسخ آیت‌الله سیستانی به برخی اشکالات
19-نمونه‌هایی از اضافات در سند روایات

🔻مرکز تحقیقات اسلامی
@m_tahghighateislami
Audio
🎙اعتبار کتب روایی، از صحت انتساب کتاب به مؤلف تا شأن علمی آن/ استاد محمدباقر ملکیان (بخش اول)

🔻مرکز تحقیقات اسلامی مشهد مقدس
@m_tahghighateislami
1_310659668.mp3
12.3 MB
🎙طرح مباحثی پیرامون کتب اربعه؛ نکاتی مهم درباره کتاب «الکافی» کلینی/ استاد محمدباقر ملکیان (بخش دوم)

🔻مرکز تحقیقات اسلامی مشهد مقدس
@m_tahghighateislami
1_310666573.mp3
10.2 MB
🎙«من لایحضره الفقیه» شیخ صدوق و چالش‌هایی که با آن مواجه هستیم/ استاد محمدباقر ملکیان (بخش سوم)

🔻مرکز تحقیقات اسلامی مشهد مقدس
@m_tahghighateislami
Audio
🎙اشکالات محدث بحرانی به «تهذیب الاحکام» شیخ طوسی/ استاد محمدباقر ملکیان (بخش چهارم)

🔻مرکز تحقیقات اسلامی مشهد مقدس
@m_tahghighateislami
دعوت «نامۀ محقق» از محققان و نویسندگان.

@mtiforg
روایت و درایت
1_310642227.mp3
مطالعات تاریخی و به تبعش رجال و حدیث، سال‌هاست که مشغله اصلی من است.
اصلا بسیاری از مباحث را - چه فقه، چه اصول، چه اعتقادات- در پرتو همین تاریخ و گزارش‌های تاریخی می‌فهمم و تفسیر می‌کنم، درست و غلط این شیوه بماند برای وقتی دیگر.
اما آنچه برای من مهم است نه تاریخ است و نه رجال و نه... تعهد من به خودم این است که سعی کنم سخن امام صادق علیه السلام را درست بفهمم، و در این میان، بدفهمی‌های خودم و دیگران را به نام امام صادق علیه السلام و مذهب جعفری جا نزنم؛ ما همه بنده و این قوم خداوندانند.

در این سالیان، خبط و خطای بسیاری از بزرگان را گفته‌ام و گاه در مقاله‌ای بلند و یا یادداشتی کوتاه آنها را قلمی کرده‌ام. این را می‌دانم که آنچه ما از فقه و روایت و... داریم همه‌اش زحمات جانکاه این اساطین است، و پاسداشت میراث و حرمت آنها وظیفه هر طلبه ابجدخانی مثل من است.
اما از روز اول به خودم قول داده‌ام (البته نمی‌دانم تا چه اندازه از عهده اش برآمده ام) که هیچ گاه حرمت امام صادق علیه السلام را با چیزی دیگر و حرمتی دیگر همپایه نکنم؛ من رعیت این اربابم، همین و بس.

پ.ن: برخی از کسانی که صوت جلسه «کتب روایی و چالش‌های پیش‌رو» را گوش داده‌اند، از برخی کلمات من، بی حرمتی به بزرگان را استشمام کرده‌اند، و دوستانه تذکراتی داده‌اند (و البته برخی دیگر با تندی مرا مورد عنایت قرار داده‌اند).
البته من چنین قصدی نداشته‌ام، بلکه همیشه سعی کرده‌ام تا دامن عالمان دین را از آلودگی‌ها پاک کنم، اما: «افلاطون برایم عزیز است، اما حقیقت برایم از او هم عزیزتر است».

محمدباقر ملکیان
رمضان المبارک 1441
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

🗒 اندر حکايت کاريکاتوری به نام طب اسلامی

در بين محدّثان و علمای شيعی ـ به غير از دو پسر بسطام ـ شيخ طوسی و نجاشی برای چهارده نفر کتابی با عنوان «کتاب الطبّ» ذکر کرده اند (نک: رجال النجاشی، رقم: 182؛ 192؛ 223؛ 573؛ 640؛ 676؛ 684؛ 920؛ 939؛ 947؛ 1078؛ الفهرست، رقم: 33؛ 70؛ 164؛ 392؛ 393؛ 440؛ 605.) متأسّفانه هيچ نسخه ای از اين کتاب ها امروزه در دسترس نيست، و تعجّب آور آن که در مصادر ديگر نيز هيچ نقلی از اين کتاب ها گزارش نشده است.
در پاسخ به اين سؤال اساسی که آيا بر اساس روايات طبی می توان نظام پزشکی کاملی به عنوان نظام پزشکی شيعی ترسيم نمود، بايد به تحليل اين روايات پرداخت:
1. بسياری از اين روايات از لحاظ سندی ضعيف السند است، بلکه به تعبير سيدنا الأستاد مددی ـ که سايه اش مستدام باد ـ روايات برخی از مصادر طبی (مثل طب الأئمه ، وطب النبی مستغفری)، من الباب إلی المحراب ضعيف است.
2. بخشی از اين روايات خطاب به شخص خاص است. به عبارت ساده تر، در اين گونه روايات، امام معصوم ـ عليه السلام ـ در صدد القای يک اصل و قاعده در درمان آن بيماری خاصّ نيست، بلکه در صدد معالجه همان شخص مخاطب بيمار است.
به نظر می رسد به همين خاطر است که بزرگان حديثی شيعه در هر دوره ـ مثل کلينی، شيخ صدوق، شيخ طوسی، يونس بن عبد الرحمن، صفوان بن يحيی، ابن أبی عمير، احمد بن محمّد بن أبی نصر بزنطی، زراره، محمّد بن مسلم و.... ـ دست به تأليف روايات طبّی نزده اند، بلکه حتّی کمتر به نقل روايات طبّی نيز پرداخته اند.
مسلماً کسانی مثل محمّد بن مسلم که بسيار نزد ائمه ـ عليهم السلام ـ رفت و آمد داشته اند، با بيماران زيادی مواجه شده اند که از بيماری خود به امام معصوم شکايت برده اند و از آنها کمک خواسته اند. با اين حال بنا بر شمّ فقاهتی ای که داشته اند از اين گونه روايات، حکم کلّی ای برداشت نکرده اند، از اين رو کمتر به بيان روايات پزشکی پرداخته اند.
به همين سبب، در مصادر روايی موجود، از فقهای بزرگ ـ مثل محمّد بن مسلم ـ کمتر روايات پزشکی به چشم می خورد، که در قياس با سائر روايات آنها اصلاً به شمار نمی آيد.
شاهد ديگر بر خاصّ بودن بسياری از روايات پزشکی، اين است که در اين گونه روايات، برای بيماری هايی ـ مثل صداع و يا بواسير و يا درد شکم ـ که اقسام گوناگون ـ و بالتبع شيوه های درمانی متفاوتی ـ دارد، بدون هيچ پرس و جو، تنها يک نسخه تجويز شده است. اين نشانگر آن است که امام معصوم ـ عليه السلام ـ بر اساس تشخيص خود، مزاج بيمار و نوع بيماری را تشخيص داده اند و برای درمان آن دارويی تجويز کرده اند. و يا قرائن و شواهدی دالّ بر نوع بيماری وجود داشته که در متن روايتی که امروزه به دست ما رسيده، نشانی از آن قرائن و شواهد ديده نمی شود.
3. بخشی از اين روايات به تجويز و توصيه در به کار گيری تعويذات در درمان برخی از امراض اختصاص دارد.
4. بخش مهمی از اين روايات به بيان خواص برخی از مواد خوراکی (ميوه، گوشت، شير و...) اختصاص دارد.
5. بسياری از اين روايات پيرامون بهداشت فردی و يا عمومی و حفظ الصحّه است.
6. برخی از اين روايات پيرامون آداب و شيوه های درمان، و مسائل مرتبط با آن است.
7. تعداد زيادی از اين روايات پيرامون مستحبات (مثل فضيلت تهليل) و توصيه های معنوی (مثل توصيه به شکر گذاری برای سلامتی ) است.
8. عدم ورود روايات طبی به بسياری از مباحث ضروری در يک نظام پزشکی مطلوب
مباحثی مانند تشريح (آناتومی)، فعل و انفعالات طبيعی بدن (فيزيولوژی)، اقسام بيماری ها و اسباب وعلل آن ها (فيزيوپاتولوژی)، شناخت مفردات داروئی، کيفيت ساخت داروهای ترکيبی، و.... از جمله مباحث ضروری در يک نظام پزشکی است. اين مباحث هم در پزشکی امروز مورد توجه است، وهم در انواع مکاتب طبی کهن (طب چينی، هندی، يونانی، و...). اما بسياری از اين مباحث ـ حتی در حد اشاره ـ در روايات نيامده است.

پ.ن: کوبيدن بر طبل طب روائی، طب اهل بيت و... چوب حراج زدن بر آبروی اهل بيت (عليهم السلام) است. باور بفرماييد ارائه کاريکاتوری به اسم طب اسلامی در اين دنيای وانفسای پر از شبهه، بازی کردن با آبروی امام صادق (عليه السلام) است، چه کسی چنين اجازه ای به ما داده است؟! زبانم لال و دستم شکسته باد اگر با بيان و بنانم، امام صادق (عليه السلام) را خجل کنم؛ يا رب نوشته بد از يار ما بگردان.

https://t.me/derasatfielmrejal
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

🗒 اندر فوائد روايات طبی

روايات طبی ومصادر اين گونه روايات (از جمله طب الأئمه) ـ علی رغم آن که در مسأله دارو ودرمان شايد چندان به کار نيايد، امّا اين رويات ومصادر به عنوان ميراث روايی برجای مانده شيعه، از لحاظ حديثی ورجالی قابل بررسی وپژوهشی مستقلّ است.
از سوی ديگر بايد بگوييم: از مجموع روايات پزشکی می توان چند مطلب اساسی ومهمّ در موضوع پزشکی را استخراج کرد:
1. آنچه در رويات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بيش از مسأله درمان بر آن تأکيد شده مسأله حفظ الصحّه وبهداشت فردی وعمومی است.
روايات بسياری که در مدح حمّام رفتن (الكافي: ‏6/496)، ناخن گرفتن (الكافي: ‏6/490)، کوتاه کردن شارب (الكافي: ‏6/487)، نوره کشيدن (الكافي: ‏6/505)، مسواک کردن (الكافي: ‏3/22)، شانه کردن (الكافي: ‏6/488)، و.... آمده، همه در راستای همين مسأله است.
توصيه به پرهيزهای غذائی وتأثير آن درمان بيماری ها (تصحيح اعتقادات الإمامية : 144)، نهی از پرخوری (الكافي: ‏6/268)، وتوصيه به کم خوراکی (تحف العقول: 172)، فضيلت تحمّل گرسنگی (الجعفريات: 165)، تأکيد بر صبحانه (الأمالي: 666) وشام (المحاسن: ‏2/420)، بيان شيوه غذا خوردن ـ همانند شستن دست قبل وبعد از غذا (الكافي: ‏6/290)، کندن کفش قبل از خوردن غذا (الأمالي: 311)، شروع کردن با غذاهای سبک وسريع الهضم (بحار الأنوار: ‏59/311)، برداشتن لقمه های کوچک (الكافي: ‏6/303)، تأکيد بر زياد جويدن غذا (الخصال: 2/485)، نخوردن آب پس از غذاهای چرب (المحاسن: ‏2/572)، نهی از خوردن غذای داغ (الكافي: ‏6/321)، خلال کردن بعد از غذا (الكافي: ‏6/376) ـ، پرهيز از غذا خوردن در هنگام سيری (وسائل الشيعة: ‏24/433)، دست کشيدن از غذا قبل از سيری کامل (بحار الأنوار: ‏59/ 290)، و.... که در بسياری از روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ آمده است، بيان کننده بخشی از نگاه اسلام به مسأله بهداشت است.
2. بر اساس روايات اسلامی می توان مدّعی شد که نگاه اسلام به مساله دارو ودرمان، بيشتر مبتنی بر غذا درمانی است. از اين رو حجم وسيعی از روايات طبّی در برگيرنده خواصّ غذاها ونقش آنها در درمان برخی از بيماری هاست.
خواصّ انگور (الكافي: ‏6/350)، کشمش (الكافي: ‏6/351)، انار (المحاسن: ‏2/539)، سيب (الكافي: ‏6/355)، انجير (المحاسن: ‏2/554)، آلو (الكافي: ‏6/359)، خربزه (الخصال: ‏2/443)، کرفس (الكافي: ‏6/366)، کاهو (المحاسن: ‏2/514)، و... تنها بخشی از انبوه روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ پيرامون خواص خوراکی هاست.
نکته قابل توجه آن که مقايسه رواياتی که پيرامون خواصّ خوراکی ها نقل شده با رواياتی که در آن ها دارو ـ به معنای واقعی آن ـ نقل شده، حاکی از حجم بيشتر رواياتی است که پيرامون خواصّ خوراکی ها نقل شده است.
3. در داروهايی که در روايات اسلامی آمده ـ اعمّ از غذا ويا دارو به معنای واقعی آن ـ با داروهای کمياب وغير قابل دسترس مواجه نمی شويم.
4. آنچه در رويات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به عنوان دارو برای برخی از بيماری ها معرفی شده، داروهايی ساده وبا تعداد مفردات اندک است.
تا آنجا که نگارنده در روايات طبّی جستجو کرده است پيچيده ترين نسخه دارويی ای که در روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به چشم می خورد در رساله طبّی امام رضا ـ عليه السلام ـ وخطاب به مأمون عباسی آمده است (الرسالة الذهبية: 40ـ41.) که ـ علاوه بر ترديدهايی که در نسبت اين رساله به امام رضا (عليه السلام) وجود دارد ـ دسترسی مأمون به مفردات اين نسخه وهمچنين ساختن آن برای او کار بسيار آسانی بوده است. امّا در خطاب با مردمانی که دسترسی آنها به اين گونه داروها ونيز ساختن داروهای پيچيده به راحتی امکان پذير نبوده، هرگز با چنين نسخه های ترکيبی ای روبه رو نمی شويم.
5. در روايات پزشکی اهل بيت ـ عليهم السلام ـ تأکيد فراوان بر حفظ قوانين شرعی شده است.
از اين رو در روايات بسياری از درمان با شراب (الكافي: ‏6/413؛ تهذيب الأحكام: 9/114)، گوشت خوک (طبّ الأئمه، حديث: 160) وبه طور کلّی هر چيز حرامی منع شده است، بلکه در رواياتی آمده است که خداوند شفائی در حرام قرار نداده است.
6. آنچه از روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ پيرامون نظام بهداشی به دست می آيد اهتمام اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به معنويت درمانی است.
توجه به دعا در درمان بيماری ها، درمان با صدقه (قرب الإسناد: 117؛ المحاسن: ‏1/294؛ الكافي: ‏4/3؛ من لا يحضره الفقيه: 2/66)، ونيز تعويذهای فراوانی که در روايات برای درمان برخی از بيماری ها بيان شده است بيان گر اين مطلب است که حجم وسيعی از نظام بهداشت اسلامی به امور ما ورائی اختصاص دارد.
پ.ن: 1. پس از يادداشت «اندر حکايت کاريکاتوری به نام طب اسلامی» برخی گمان کرده اند که من روايات طبی را همسنگِ مهملات بی فائده می دانم وچه بسا آرزويم اين باشد که ای کاش می شد با تيغ وقيچی ای آنها را از کتب روايی جدا کرد ودور ريخت. يادداشت حاضر، پاسخی است کوتاه به اين گمان.
2. اين فوائد طبی هرگز نشانگر يک نظام مستقل طبی (با عنوان طب اسلامی، طب روايی و...) نيست؛ بلکه اين فوائد را می توان تنها حاشيه ای بر نظام های پزشکی دانست؛ والسلام علی من اتبع الهدی.
https://t.me/derasatfielmrejal
Forwarded from بزم قدسیان
🔸29 اردیبهشت سالروز رحلت اسوه اعلای زهد و تحقیق، حضرت آیة الله علامه شیخ محمد تقی شوشتری صاحب مهم ترین کتاب رجالی شیعه «قاموس الرجال» در 14 ج، مهم ترین شرح موضوعی نهج البلاغة موسوم به «بهج الصباغة» در 12 ج، اثر کم مانند «الاخبار الدخیلة» در احادیث ساختگی و تحریف شده در 3 ج، کتاب فقهی ارجمند «النجعة فی شرح اللمعة» در 10 جلد، الأوائل، البدائع، قضاء أمیرالمؤمنین (ع)، «آیات بینات فی حقیقة بعض المنامات» و حواشی المصحف.
(شادی روحش صلوات)
@bazmeghodsian
Forwarded from بزم قدسیان
🔸علامه شوشتری در این کتاب حدود 1200 روایت را مورد بررسی قرار داده است؛ از این تعداد حدود 200 روایت، تنها از جنبه «سند» مورد بررسی قرار گرفته اند و نه از جنبه «متن». و از این 1000 روایت باقیمانده، در مورد 40 حدیث حکم به جعلی بودن نموده است.
یادی از #علامه_مجلسی

سال پیش و در چنین ایامی، یادداشتی حاوی دو نکته در مورد کتاب بحار الانوار را در همین کانال منتشر ساختم.

امسال، آن یادداشت را با افزودن دو نکته دیگر بر آن، در آدرس زیر منتشر ساختم؛ ان شاءالله که خالی از لطف نباشد.

https://malekian.kateban.com/post/4476
کلّ الصيد في جوف الفرا؛ جامع‌انگاری کتاب تهذيب الأحکام

شيخ طوسی در ابتدای مشيخه تهذيب الأحکام، عبارتی دارد که باعث ايجاد اين باور در بسياری از فقهاء شده که «کل الصيد في جوف الفرا».
برخی ـ چنان که عباراتشان می‌آيد ـ به اين باور تصريح کرده‌اند، و برخی ديگر هر چند تصريح نکرده‌اند، اما در عمل بدين باور ملتزم‌اند. از اين روست که در مختلف الشيعة علامه حلی، علی رغم چندين هزار استناد به تهذيب، ارجاعات و استنادات به ديگر کتب روائی انگشت‌شمار است. و همين گونه است کتاب منتهی المطلب علامه، و إيضاح الفوائد فخر المحققين و...

ادامه این یادداشت را در کاتبان بخوانید:
https://malekian.kateban.com/post/4474
اصالت عدالت در علم رجال

گاه توثیقات بعضی از رجالیون پذیرفته نمی شود، چرا که گمان شده آنها قائل به اصالت عدالت اند، یعنی اصل بر عدالت هر مسلمان است مادامی که فسق او ثابت نشده است.

تفصیل این مطلب را در این یادداشت بیان کرده ام:
https://malekian.kateban.com/post/4507
#یادداشت
#محمدباقر_ملکیان

🗒 استفاده از طرق فهرست در تصحیح مرسلات شیخ طوسی

گاهی شیخ طوسی در خلاف یا مصباح المتهجد، روایتی را بدون سند، از راوی ای نقل می کند. با توجه به صحت طریق شیخ طوسی در فهرست به این راوی، آیا می شود این روایت را صحیح دانست؟

از روزگار صفویه به امروز، پاسخ بسیاری به این سؤال مثبت است. ( معالم الدین، ج1، ص321؛ مشارق، ج3، ص387؛ الحدائق، ج10، ص479؛ مقابس الانوار، ص80؛ طهارت شیخ انصاری، ج1، ص 322؛ مصباح الفقیه، ج1، ص307؛ مصباح الهدی، ج1 ، ص223؛ مستمسک العروه، ج1 ، ص231؛ المعالم الماثوره، ج1، ص275؛ سند العروه، ج1، ص296و...).

و البته پاسخ عده ای منفی است (موسوعه الامام الخویی، ج2، ص314؛ مبانی منهاج الصالحین، ج1، ص230؛ بحوث في شرح العروه شهید صدر، ج2، ص166 و...)

قصد تفصیل در این زمینه را ندارم (یعنی این مسأله از جزئیات بحث تعویض سند است که برخی به تفصیل بدان پرداخته اند)، ولی کسانی که پاسخشان مثبت است باید اول اثبات کنند که شیخ طوسی، روایت مذکور را از کتاب همان راوی گرفته است، و أنی لنا إثبات ذلک.

https://t.me/derasatfielmrejal
Forwarded from کاتبان
🔸شناسائی مصدر يک روايت مشهور در تهذيب الأحکام
🔹محمد باقر ملکیان

🔺روايتی را شيخ طوسی مرسلاً از امام عسکری عليه السلام نقل کرده است واصلا اشاره‌ای به مصدر آن نکرده است. قبل از شيخ طوسی هم اين روايت ظاهراً در هيچ مصدری نيامده است.
روايت اين است:
روي عن أبي محمّد الحسن العسكري عليه السلام أنّه قال: علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسين، و زيارة الأربعين،‏ و التختم في اليمين، و تعفير الجبين، و الجهر ببسم الله الرحمن الرحيم.
اما حضينی در الهداية الکبری روايتی را آورده که با نقل شيخ طوسی شباهت دارد.
روايت حضينی اين است:
عيسى بن مهدي الجوهري عن أبي محمد العسكري عليه السلام: إنّ الله عز و جل أوحى إلى جدّي رسول الله (صلى الله عليه و آله) أنّي قد خصصتك و عليّاً و حججي منه ليوم القيامة و شيعتكم‏ بعشر خصال‏: صلاة الخميس ، و التختم باليمين، و تعفير الجبين، و الأذان و الإقامة مثنى ، و حي على خير العمل. و الجهر في‏ بسم الله الرحمن الرحيم، و الآيتين، و القنوت، و صلاة العصر و الشمس بيضاء نقية، و صلاة الفجر مغلسةً و اختضاب الرأس و اللحية، و الوشمة، فخالفنا من أخذ حقّنا و حزبه في الصلاة فجعل أصل التراويح في ليالي شهر رمضان عوضاً من صلاة الخميس كل يوم و ليلة، و كتف أيديهم على صدورهم عوضاً عن تعفير الجبين، و التختم باليسرى عوضاً عن التختم باليمين، و الفاتحة فرادى خلاف مثنى، و الصلاة خير من النوم خلاف حي على خير العمل، و الإخفاء عن القنوت، و صلاة العصر إذا اصفرت الشمس خلافاً على بيضاء نقية، و صلاة الفجر عند تلاحف بزوغ الشمس خلافاً على صلاتها مغلسةً، و هجر الخضاب و النهي خلاف على الأمر به و استعماله، الحديث.
به نظر می‌رسد مصدر شيخ طوسی کتاب الهداية الکبری حضينی است، اما بدنامی حضينی در مجامع شيعی از يک طرف ، واز طرفی مخالفت بعضی از فقرات اين روايت با ضرورت فقه شيعی سبب شده شيخ طوسی بدون تصريح به مصدر، روايت را تقطيع کند وتنها فقراتی از اين روايت را بياورد. البته اين که محدثی، در نقل يک روايت، آنچه را با اعتقادات او ناسازگار است حذف کند، امری رائج است، واختصاص به شيخ طوسی و اين روايت ندارد. نمونه‌اش روايت مفصل علل الأحکام فضل بن شاذان است.
شيخ صدوق اين روايت را در دو کتاب علل الشرائع وعيون أخبار الرضا عليه السلام نقل کرده است، اما با مقارنه روايت در اين دو کتاب می‌بينيم در علل الشرائع فقراتی در اين روايت ذکر شده که آنها را در عيون الأخبار نقل نکرده، چرا که شيخ صدوق در عيون أخبار الرضا عليه السلام ملتزم به نقل روايات صحاح است، پس فقراتی را که صحيح نمی‌بيند وآن را با فقه شيعی ناسازگاری می‌بيند در نقل کتاب عيون الأخبار حذف می‌کند.

لینک یادداشت: 👇

https://malekian.kateban.com/post/4520

@Kateban