بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن ، عادت کم حوصله هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
#فاضل_نظری
آه بی تاب شدن ، عادت کم حوصله هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
#فاضل_نظری
همچو مجنون اگر از عشق پریشان باشی
این همه صبر به لیلا شدنش می ارزد
زشتی نامه ی اعمال اگر از عشق تو شد
کفر زلف تو به زیبا شدنش می ارزد....
#فاضل_نظری
این همه صبر به لیلا شدنش می ارزد
زشتی نامه ی اعمال اگر از عشق تو شد
کفر زلف تو به زیبا شدنش می ارزد....
#فاضل_نظری
بگير از من اين هر دو فرمانده را
دل عاشق و عقل درمانده را
اگر عشق با ماست اين عقل چيست
بكش هم پدر هم پدرخوانده را
#فاضل_نظری
دل عاشق و عقل درمانده را
اگر عشق با ماست اين عقل چيست
بكش هم پدر هم پدرخوانده را
#فاضل_نظری
باز هم باغچه از غنچه پژمرده پر است
شهر از مردم دلتنگ و دل آزرده پر است
گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست!چه غم
خاک این میکده از مست زمین خورده پر است
#فاضل_نظری
شهر از مردم دلتنگ و دل آزرده پر است
گر زمین خوردم و برخاستم ای دوست!چه غم
خاک این میکده از مست زمین خورده پر است
#فاضل_نظری
بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم
بر شانه ی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست
ناراضی ام، امّا گله ای از تو ندارم
#فاضل_نظری
بر شانه ی تنهایی خود سر بگذارم
از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست
ناراضی ام، امّا گله ای از تو ندارم
#فاضل_نظری
امکان رستگاری من گر نبوده است
بیـهوده آزمــوده مـرا بــارهـا خــدا
ای دل، خـلاف هروله ی حاجیان مرو
کافی است هر چه عقل در افتاد با خدا
#فاضل_نظری
بیـهوده آزمــوده مـرا بــارهـا خــدا
ای دل، خـلاف هروله ی حاجیان مرو
کافی است هر چه عقل در افتاد با خدا
#فاضل_نظری
دیگر بهار در سبد روزگار نیست
دیگر «قرار» نیست نه! دیگر قرار نیست
شادم که زود میگذرد شادیام، ولی
غم میخورم که هیچ غمی ماندگار نیست
#فاضل_نظری
دیگر «قرار» نیست نه! دیگر قرار نیست
شادم که زود میگذرد شادیام، ولی
غم میخورم که هیچ غمی ماندگار نیست
#فاضل_نظری
آن روز اگر خود بال خود را می شکستم
اکنون نمی گفتم بمانم یا نمانم؟!
قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست ! آیا می توانم ؟!
#فاضل_نظری
اکنون نمی گفتم بمانم یا نمانم؟!
قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست ! آیا می توانم ؟!
#فاضل_نظری
ای پاسخ بی چون و چرای همه ی ما
اکنون تویی و مساله های همه ی ما
کو آن که، در این خاک سفر کرده ندارد
سخت است فراق تو برای همه ی ما
#فاضل_نظری
اکنون تویی و مساله های همه ی ما
کو آن که، در این خاک سفر کرده ندارد
سخت است فراق تو برای همه ی ما
#فاضل_نظری
مغرور،ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم،تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی» ، «بی مهری و آزار»
ای عشق،ببین من چه کشیدم تو چه کردی
#فاضل_نظری
رسوا شدم و طعنه شنیدم،تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی» ، «بی مهری و آزار»
ای عشق،ببین من چه کشیدم تو چه کردی
#فاضل_نظری
اسفند و فروردین ما فرقی نخواهد داشت
تقویم را بیهوده در تکرار میخواهی
پاداش حرف حق زدن جز سربلندی نیست
حق با من است اما مرا بر دار میخواهی
#فاضل_نظری
تقویم را بیهوده در تکرار میخواهی
پاداش حرف حق زدن جز سربلندی نیست
حق با من است اما مرا بر دار میخواهی
#فاضل_نظری
تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داری
تو سر فریب آری تو سر فریب داری
لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر که از این طبیب داری
#فاضل_نظری
تو سر فریب آری تو سر فریب داری
لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر که از این طبیب داری
#فاضل_نظری
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمیبینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمیبینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بیقیمت!
که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمیبینم
#فاضل_نظری
بر این تکرار در تکرار پایانی نمیبینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بیقیمت!
که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمیبینم
#فاضل_نظری
زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم؟!
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
#فاضل_نظری
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
#فاضل_نظری
ای عشق! ای شکنجهگر مهربان من
دلسوزی تو میزند آتش به جان من
کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز
خالیست جای بوسهء تو، بر لبان من
#فاضل_نظری
دلسوزی تو میزند آتش به جان من
کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز
خالیست جای بوسهء تو، بر لبان من
#فاضل_نظری
از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها
#فاضل_نظری
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها
#فاضل_نظری
گر نمی آمیخت با ظاهر پرستی دین ما
سایه ی نفرین نمی افتاد بر آمین ما
در تقلای عبادت غافل از مقصد شدیم
از سفر واداشت ما را توشه ی سنگین ما
#فاضل_نظری
سایه ی نفرین نمی افتاد بر آمین ما
در تقلای عبادت غافل از مقصد شدیم
از سفر واداشت ما را توشه ی سنگین ما
#فاضل_نظری
ای بی وفای سنگدل قدر ناشناس
از من همین که دست کشیدی تو را سپاس
با من که آسمان تو بودم روا نبود
چون ابر هر دقیقه درآیی به یک لباس
#فاضل_نظری
از من همین که دست کشیدی تو را سپاس
با من که آسمان تو بودم روا نبود
چون ابر هر دقیقه درآیی به یک لباس
#فاضل_نظری