مخالفت پانفارسهای سکولار و نژادپرست با نامزدی دکتر پزشکیان برای ریاست جمهوری...!
٢٩ خرداد ١۴٠٣
در صف مقدم مخالفان پزشکیان، گروهها، شخصیتها، رسانهها و تلویزیونهای فارسیزبان ناسیونالیست افراطی و پانفارسهای سکولار قرار دارند.
این گروهها خواهان ادامهی سلطهی زبان، فرهنگ و حاکمیت مطلق اتنیک فارس بر کل جامعه چند زبانی و چند فرهنگی ایران و نابودی دیگر زبانها و فرهنگها، بخصوص زبان و فرهنگ تورکهای کشور هستند و به کمتر از آن هم رضایت نمی دهند!
ایدئولوژی اینان ملغمهای از نژادپرستی پانفارسی، در قالب بزک شده «پان ایرانیسم» است و تمام کسانی را که مخالف نژادپرستی باشند، مخصوصا هر کسی که خود را تورک بداند و مدافع بر آورده شدن حقوق زبانی-فرهنگی قید شده در اصل پانزده قانون اساسی باشد را قومیتگرا و پانتورک و تجزیهطلب مینامند، از آن جمله است:
- تشکیلات پانایرانیستی «جبههی ملی ایران» در اعلامیهای که به مناسبت انتخابات صادر و از جمله در سایت اخبار روز، منتسب به جریان چپ ایرانی منتشر شده، پزشکیان را دارای «نظریات قومگرایانه و افکاری که واگرایی اجتماعی را ترغیب و تشویق میکند و برای وحدت ملی و یکپارچگی کشور خطرناک» است و کسی که «پاک دست، وطن دوست، آزادیخواه و مورد وثوق مردم نیست» توصیف کرده است!
- تحلیلگر پانایرانیست، امیر طاهری در مقالهی «٦ لعبت و لعبتباز تورانی» در بارهی انتخابات، با بازی با کلماتِ «توران» و «تورانی» نفرت ضد تورکی خود را آشکارا بیان می کند!
- حسین دهباشی دشمن مواضع و اظهارات عدالت خواهانه پزشکیان است!
- تورج اتابکی که قبلا هم با تشکیل فراکسیون تورکزبانان مخالفت کرده بود و آن را تلویحا متهم به ایجاد تقابل تورک و فارس و تجزیهطلبی مینمود، مخالف نامزدی پزشکیان است!
- یک پانایرانیست نژادپرست با نام «فریبا» که اخراج همهی افغانستانیها چه مجاز و چه غیر مجاز را یک مطالبهی ملی میخواند، میگوید:
«پزشکیان یک پانترکیست ایرانستیز است که تایید صلاحیت وی از جانب شورای نگهبان، خطر امنیتی و گسلهای قومی را در ایران فعال میکند، او همان فردیست که پیشنهاد تشکیل فراکسیون قومی در مجلس را داد مجلسی که باید برای ایران قانون وضع کند و ملی بیاندیشد.»
- یک هزارهی فارسزده که به دامن پانفارسیسم افتاده و در تخریب پزشکیان کاسهی داغتر از آش شده است میگوید: «پزشکیان را بهتر بشناسیم: یک قومگرا!»
با توجه به ضدیت های تورک ستیزانه این قبیل تشکیلات و افراد، آیا با تحریم انتخابات و رای ندادن به دکتر پزشکیان میتوان آینده روشنی را برای تورکان ایران ترسیم کرد؟!
#حسن_راشدی
#تورکان
#توران
#دکتر_پزشکیان
#ایران
#پانفارسیسم
@dedekatib
٢٩ خرداد ١۴٠٣
در صف مقدم مخالفان پزشکیان، گروهها، شخصیتها، رسانهها و تلویزیونهای فارسیزبان ناسیونالیست افراطی و پانفارسهای سکولار قرار دارند.
این گروهها خواهان ادامهی سلطهی زبان، فرهنگ و حاکمیت مطلق اتنیک فارس بر کل جامعه چند زبانی و چند فرهنگی ایران و نابودی دیگر زبانها و فرهنگها، بخصوص زبان و فرهنگ تورکهای کشور هستند و به کمتر از آن هم رضایت نمی دهند!
ایدئولوژی اینان ملغمهای از نژادپرستی پانفارسی، در قالب بزک شده «پان ایرانیسم» است و تمام کسانی را که مخالف نژادپرستی باشند، مخصوصا هر کسی که خود را تورک بداند و مدافع بر آورده شدن حقوق زبانی-فرهنگی قید شده در اصل پانزده قانون اساسی باشد را قومیتگرا و پانتورک و تجزیهطلب مینامند، از آن جمله است:
- تشکیلات پانایرانیستی «جبههی ملی ایران» در اعلامیهای که به مناسبت انتخابات صادر و از جمله در سایت اخبار روز، منتسب به جریان چپ ایرانی منتشر شده، پزشکیان را دارای «نظریات قومگرایانه و افکاری که واگرایی اجتماعی را ترغیب و تشویق میکند و برای وحدت ملی و یکپارچگی کشور خطرناک» است و کسی که «پاک دست، وطن دوست، آزادیخواه و مورد وثوق مردم نیست» توصیف کرده است!
- تحلیلگر پانایرانیست، امیر طاهری در مقالهی «٦ لعبت و لعبتباز تورانی» در بارهی انتخابات، با بازی با کلماتِ «توران» و «تورانی» نفرت ضد تورکی خود را آشکارا بیان می کند!
- حسین دهباشی دشمن مواضع و اظهارات عدالت خواهانه پزشکیان است!
- تورج اتابکی که قبلا هم با تشکیل فراکسیون تورکزبانان مخالفت کرده بود و آن را تلویحا متهم به ایجاد تقابل تورک و فارس و تجزیهطلبی مینمود، مخالف نامزدی پزشکیان است!
- یک پانایرانیست نژادپرست با نام «فریبا» که اخراج همهی افغانستانیها چه مجاز و چه غیر مجاز را یک مطالبهی ملی میخواند، میگوید:
«پزشکیان یک پانترکیست ایرانستیز است که تایید صلاحیت وی از جانب شورای نگهبان، خطر امنیتی و گسلهای قومی را در ایران فعال میکند، او همان فردیست که پیشنهاد تشکیل فراکسیون قومی در مجلس را داد مجلسی که باید برای ایران قانون وضع کند و ملی بیاندیشد.»
- یک هزارهی فارسزده که به دامن پانفارسیسم افتاده و در تخریب پزشکیان کاسهی داغتر از آش شده است میگوید: «پزشکیان را بهتر بشناسیم: یک قومگرا!»
با توجه به ضدیت های تورک ستیزانه این قبیل تشکیلات و افراد، آیا با تحریم انتخابات و رای ندادن به دکتر پزشکیان میتوان آینده روشنی را برای تورکان ایران ترسیم کرد؟!
#حسن_راشدی
#تورکان
#توران
#دکتر_پزشکیان
#ایران
#پانفارسیسم
@dedekatib
🌲🌲🌲🌲🌲
ریشه لر سورموشم ، آنا توپراغا
بیر ، تایسیز گولشانین ، سرو آغاجیام
بوداقلاریم باخیر ، اوجا داغلارا
من وطن عشقینن ، باش اوجادمیشام
🌲🌲🌲🌲🌲
بوکولمز قامتیم ، یئلده ، دوماندا
سارالماز شاختادا ، سولماز خزاندا
اولدوزلار سایارام ، دوشمن یاتاندا
من آسیمانلارا ، کؤپرو آتمیشام
🌲🌲🌲🌲🌲
باخیشیمنان قاچار ، اوزگه باخیشلار
بسلئنیب کولگه مده ، وطن یولداشلار
بیل ، یاراشماز منه ، باطل خیال لار
خائن لر بوینونا ، کمند سالمیشام
🌲🌲🌲🌲🌲
مرد اولان رحیمی ، ساتماز توپراغین
بویانیب قانیما ، وطن بایراغین
عالمه وئرمم ، تکجه یاپراغین
من سرو آغاجیام ، وطن اوغلویام
🌲🌲🌲🌲🌲
عبدالله رحیمی قولونجو
@dedekatib
ریشه لر سورموشم ، آنا توپراغا
بیر ، تایسیز گولشانین ، سرو آغاجیام
بوداقلاریم باخیر ، اوجا داغلارا
من وطن عشقینن ، باش اوجادمیشام
🌲🌲🌲🌲🌲
بوکولمز قامتیم ، یئلده ، دوماندا
سارالماز شاختادا ، سولماز خزاندا
اولدوزلار سایارام ، دوشمن یاتاندا
من آسیمانلارا ، کؤپرو آتمیشام
🌲🌲🌲🌲🌲
باخیشیمنان قاچار ، اوزگه باخیشلار
بسلئنیب کولگه مده ، وطن یولداشلار
بیل ، یاراشماز منه ، باطل خیال لار
خائن لر بوینونا ، کمند سالمیشام
🌲🌲🌲🌲🌲
مرد اولان رحیمی ، ساتماز توپراغین
بویانیب قانیما ، وطن بایراغین
عالمه وئرمم ، تکجه یاپراغین
من سرو آغاجیام ، وطن اوغلویام
🌲🌲🌲🌲🌲
عبدالله رحیمی قولونجو
@dedekatib
همایش هویت گرایان اورمیه
حامی دکتر مسعود پزشکیان
زمان: دوشنبه ۴ تیر ساعت ۲۰
مکان: شیخ تپه کوی ۱۱ جنب بانک صادرات
#همه_دعوتید
@dedekatib
حامی دکتر مسعود پزشکیان
زمان: دوشنبه ۴ تیر ساعت ۲۰
مکان: شیخ تپه کوی ۱۱ جنب بانک صادرات
#همه_دعوتید
@dedekatib
✅زری رقاص
عطاء الله مهاجرانی که وزیر ارشاد دولت خاتمی بود. زادهٔ روستای "مهاجران" از توابع اراک است و کتابی دارد به نام
*" زری رقاص"*
که گوشه ای از خاطرات دوران کودکی و نوجوانی زری رقاص قبل انقلاب هست
و اینک خاطره ای از کتاب "زری رقاص " با عنوان
"خدایِ مملی":
"زری رقاص " از لحاظ سواد وفهم چیز دیگری بود!
خوش سخن و با سواد ،
ادیب و نکته دان
بانویی شاد که خانقاهی نداشت.
دست هایش بسیار نیرومند بود و زندگیش از دسترنج خود و باغِ انگورش میگذشت.
آقای "اخوان"، هم مدیر مدرسهٔ ما بود و هم معلم ما ؛ خوب درس میداد.
تا اینکه "یَرَقان" گرفت و در خانه ما بستری شد
و از "زری رقاص " خواهش کرد طبق شرایط و ضوابط بجایش درس بدهد.
"زری رقاص" روز اول حضور در کلاس گفت:
بچه ها! امروز ما میخواهیم درباره "خدا" صحبت کنیم.
فرقی ندارد "ارمنی" باشید و یا "مسلمان".
همه ی ما از هر دین و مسلکی با "خدا" حرف
میزنیم.
حالا خیال کنید خودتان تنها نشستهاید و میخواهید با "خدا" حرف بزنید.
از هر کلاسی از اول تا ششم ؛ یکنفر بیاید برای ما تعریف کند چطوری با خدا حرف میزند؟
و از خدا چه میخواهد؟
در همین حال "مَملی" دستش را بالا گرفت و گفت : اجازه من بگم؟
زری گفت: بگو پسرم!
"مملی" گالشهای پدرش را پوشیده بود.
هوا که خوب بود پابرهنه به مدرسه میآمد.
"مملی" چشمانش را بست و گفت :
خدا جان!
همه زمینهای دنیا مال خودته ؛
پس چرا به پدر من ندادی؟
این همه خانه توی شهر و دِه هست؛
چرا ما خانه نداریم؟
خدا جان!
تو خودت میدانی ما در خانهمان بعضی شبها "نانِ خالی" میخوریم.
شیر مادرم خشک شده ، حالا برای خواهرِ کوچکم "افسانه"، دیگر شیر ندارد.
خداجان !
گاو و گوسفندم نداریم.
اگر "جهان خانم" به ما شیر نمیداد، خواهرم گرسنه میماند و میمرد!
خدا جان!
ما هیچ وقت عید نداریم. تا حالا هیچ کدام از ما لباسِ نو نپوشیدهایم
و اگر موقع عید "مادرِ هاسمیک"، به مادرم تخم مرغ رنگی نمیداد، توی خانه ما عید نمیشد!
کلاس ساکتِ ساکت بود. "مَملی" انگار یادش رفته بود توی کلاس است.
"زری رقاص" روبروی پنجره ایستاده بود. داشت از آنجا به افق نگاه میکرد.
بعضی بچهها گریه میکردند.
" زری رقاص" آهسته گفت :
حرف بزن پسرم!
با خدا حرف بزن، بیشتر حرف بزن!
"مملی" گفت:
اجازه بانو ! حرفم تمام شد.
"زری رقاص" برگشت و "مملی" را بغل کرد وگفت :
بارک الله پسرم !
با "خدا" باید همین جور حرف زد.
کلاس تمام شد
و "زری رقاص" به خانه خود رفت و همان شب با خط خودش نامه ای نوشت که "باغِ پدری اش را که بهترین باغ انگور در "روستای مارون" بود،
به خانوادهٔ "مملی" بخشید!
و حالا چشمان خود را ببندید تا چند دعا به سبکِ "مملی" با هم بخوانیم:
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان جوانان از دست رفتند، انحصار در فهم دین،کمرِ "اندیشه ورزی" را شکسته!
خدای من و مملی ها شر مسئولین بی کفایت و بی لیاقت را از سر ما کم کن
🌍خدای مملی
انسانیت را بار دیگر به امام جمعه ها و برخی علمای ما یادآوری کن!
🌍خدای مملی
به "اختلاسگران' بفهمان این ملت دیگر رَمق ندارد، لطفا انصاف داشته باشید!
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان که کارگر و معلم ما نمیتوانند با این حقوق زندگی کنند، چه رسد تولید کنند و "رونقِ اقتصادی" بیافرینند!
🌍خدای مملی
به مسئولین ما یادآوری کن "عدالت در بینِ مردم" کم ارزش تر از آزادی از دست "مستکبر خارجی" نیست!
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان که اختلاس و غارت و چپاول مردم، با "بگیر ببند" درست نمیشود، بلکه با "آزادیِ نقد" و "اقتصادی شفاف"
و بدون "رانت" حل میشود!
🌍خدای مملی
بار دیگر به مسئولین ما بگو "قانون اساسی" را یک بار از اول تا آخر بخوانند و علیرغم نواقص آن حداقل به همین قانون پایبند باشند !
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان کسی که "معاش" ندارد، "معاد" هم ندارد!
*🌍 خدای مملی*
*به "مملی ها" بیاموز که تقصیر "خدای آسمان" نیست، بلکه مقصر "خدایان زمین" هستند که پدرت "کار" ندارد ، زمین و گاو ندارد؛*
@dedekatib
عطاء الله مهاجرانی که وزیر ارشاد دولت خاتمی بود. زادهٔ روستای "مهاجران" از توابع اراک است و کتابی دارد به نام
*" زری رقاص"*
که گوشه ای از خاطرات دوران کودکی و نوجوانی زری رقاص قبل انقلاب هست
و اینک خاطره ای از کتاب "زری رقاص " با عنوان
"خدایِ مملی":
"زری رقاص " از لحاظ سواد وفهم چیز دیگری بود!
خوش سخن و با سواد ،
ادیب و نکته دان
بانویی شاد که خانقاهی نداشت.
دست هایش بسیار نیرومند بود و زندگیش از دسترنج خود و باغِ انگورش میگذشت.
آقای "اخوان"، هم مدیر مدرسهٔ ما بود و هم معلم ما ؛ خوب درس میداد.
تا اینکه "یَرَقان" گرفت و در خانه ما بستری شد
و از "زری رقاص " خواهش کرد طبق شرایط و ضوابط بجایش درس بدهد.
"زری رقاص" روز اول حضور در کلاس گفت:
بچه ها! امروز ما میخواهیم درباره "خدا" صحبت کنیم.
فرقی ندارد "ارمنی" باشید و یا "مسلمان".
همه ی ما از هر دین و مسلکی با "خدا" حرف
میزنیم.
حالا خیال کنید خودتان تنها نشستهاید و میخواهید با "خدا" حرف بزنید.
از هر کلاسی از اول تا ششم ؛ یکنفر بیاید برای ما تعریف کند چطوری با خدا حرف میزند؟
و از خدا چه میخواهد؟
در همین حال "مَملی" دستش را بالا گرفت و گفت : اجازه من بگم؟
زری گفت: بگو پسرم!
"مملی" گالشهای پدرش را پوشیده بود.
هوا که خوب بود پابرهنه به مدرسه میآمد.
"مملی" چشمانش را بست و گفت :
خدا جان!
همه زمینهای دنیا مال خودته ؛
پس چرا به پدر من ندادی؟
این همه خانه توی شهر و دِه هست؛
چرا ما خانه نداریم؟
خدا جان!
تو خودت میدانی ما در خانهمان بعضی شبها "نانِ خالی" میخوریم.
شیر مادرم خشک شده ، حالا برای خواهرِ کوچکم "افسانه"، دیگر شیر ندارد.
خداجان !
گاو و گوسفندم نداریم.
اگر "جهان خانم" به ما شیر نمیداد، خواهرم گرسنه میماند و میمرد!
خدا جان!
ما هیچ وقت عید نداریم. تا حالا هیچ کدام از ما لباسِ نو نپوشیدهایم
و اگر موقع عید "مادرِ هاسمیک"، به مادرم تخم مرغ رنگی نمیداد، توی خانه ما عید نمیشد!
کلاس ساکتِ ساکت بود. "مَملی" انگار یادش رفته بود توی کلاس است.
"زری رقاص" روبروی پنجره ایستاده بود. داشت از آنجا به افق نگاه میکرد.
بعضی بچهها گریه میکردند.
" زری رقاص" آهسته گفت :
حرف بزن پسرم!
با خدا حرف بزن، بیشتر حرف بزن!
"مملی" گفت:
اجازه بانو ! حرفم تمام شد.
"زری رقاص" برگشت و "مملی" را بغل کرد وگفت :
بارک الله پسرم !
با "خدا" باید همین جور حرف زد.
کلاس تمام شد
و "زری رقاص" به خانه خود رفت و همان شب با خط خودش نامه ای نوشت که "باغِ پدری اش را که بهترین باغ انگور در "روستای مارون" بود،
به خانوادهٔ "مملی" بخشید!
و حالا چشمان خود را ببندید تا چند دعا به سبکِ "مملی" با هم بخوانیم:
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان جوانان از دست رفتند، انحصار در فهم دین،کمرِ "اندیشه ورزی" را شکسته!
خدای من و مملی ها شر مسئولین بی کفایت و بی لیاقت را از سر ما کم کن
🌍خدای مملی
انسانیت را بار دیگر به امام جمعه ها و برخی علمای ما یادآوری کن!
🌍خدای مملی
به "اختلاسگران' بفهمان این ملت دیگر رَمق ندارد، لطفا انصاف داشته باشید!
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان که کارگر و معلم ما نمیتوانند با این حقوق زندگی کنند، چه رسد تولید کنند و "رونقِ اقتصادی" بیافرینند!
🌍خدای مملی
به مسئولین ما یادآوری کن "عدالت در بینِ مردم" کم ارزش تر از آزادی از دست "مستکبر خارجی" نیست!
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان که اختلاس و غارت و چپاول مردم، با "بگیر ببند" درست نمیشود، بلکه با "آزادیِ نقد" و "اقتصادی شفاف"
و بدون "رانت" حل میشود!
🌍خدای مملی
بار دیگر به مسئولین ما بگو "قانون اساسی" را یک بار از اول تا آخر بخوانند و علیرغم نواقص آن حداقل به همین قانون پایبند باشند !
🌍خدای مملی
به مسئولین ما بفهمان کسی که "معاش" ندارد، "معاد" هم ندارد!
*🌍 خدای مملی*
*به "مملی ها" بیاموز که تقصیر "خدای آسمان" نیست، بلکه مقصر "خدایان زمین" هستند که پدرت "کار" ندارد ، زمین و گاو ندارد؛*
@dedekatib
🔺الفباهایی که تورکها در طول تاریخ بکار برده اند اینها هستند.
۱-الفبای اورخونی (گوکترکی)
۲-الفبای اویغوری
۳-الفبای مانی
۴-الفبای براهمی
۵-الفبای سغدی
۶-الفبای تبتی
۷-الفبای سریانی
۸-الفبای عبری
۹-الفبای گریگوریانی
۱۰-الفبای یونانی
۱۱-الفبای عربی
۱۲-الفبای سیریلیک
۱۳-الفبای لاتین
و غیره
قدیمیترین الفبایی که تورکها بکار برده اند الفبای تورکی اورخون و یا گوکتورکی است. که بر گرفته از تمغاهای ملی تورکها است و حدود ۷۰۰ متن به این الفبا موجود می باشد.
سوال: آیا الفبایی که برای نوشتن فارسی به کار برده می شود عربی نیست!؟
@dedekatib
۱-الفبای اورخونی (گوکترکی)
۲-الفبای اویغوری
۳-الفبای مانی
۴-الفبای براهمی
۵-الفبای سغدی
۶-الفبای تبتی
۷-الفبای سریانی
۸-الفبای عبری
۹-الفبای گریگوریانی
۱۰-الفبای یونانی
۱۱-الفبای عربی
۱۲-الفبای سیریلیک
۱۳-الفبای لاتین
و غیره
قدیمیترین الفبایی که تورکها بکار برده اند الفبای تورکی اورخون و یا گوکتورکی است. که بر گرفته از تمغاهای ملی تورکها است و حدود ۷۰۰ متن به این الفبا موجود می باشد.
سوال: آیا الفبایی که برای نوشتن فارسی به کار برده می شود عربی نیست!؟
@dedekatib
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همایش هویتگرایان اورمیه در حمایت از پزشکیان
هویت گرایان اورمیه دیروز ۴ تیرماه طی همایشی، حمایت خود را از دکتر پزشکیان در انتخابات آتی ریاستجمهوری اعلام کردند.
این همایش که با حضور خواهر پزشکیان، هوشنگ جعفری شاعر مطرح آذربایجان و فعالان مدنی و فرهنگی، شاعران و نویسندگان آذربایجان برگزار شد، حاضرین حمایت رسمی خود را از پزشکیان اعلام و وی را مسیری برای ایجاد جامعه برابر برای تمام شهروندان فارغ از تنوع زبانی، نژادی و فرهنگی مبتنی بر دمکراسی و همچنین خروج از وضعیت بغرنج اقتصادی و معیشتی دانستند
@dedekatib
هویت گرایان اورمیه دیروز ۴ تیرماه طی همایشی، حمایت خود را از دکتر پزشکیان در انتخابات آتی ریاستجمهوری اعلام کردند.
این همایش که با حضور خواهر پزشکیان، هوشنگ جعفری شاعر مطرح آذربایجان و فعالان مدنی و فرهنگی، شاعران و نویسندگان آذربایجان برگزار شد، حاضرین حمایت رسمی خود را از پزشکیان اعلام و وی را مسیری برای ایجاد جامعه برابر برای تمام شهروندان فارغ از تنوع زبانی، نژادی و فرهنگی مبتنی بر دمکراسی و همچنین خروج از وضعیت بغرنج اقتصادی و معیشتی دانستند
@dedekatib
💢انگ تجزیه طلبی خوب می چسبد!
✍️علی مرادی مراغه ای
انگ تجزیه طلبی به اقوام ایرانی خوب می چسبد، یعنی هر کسی از اقوام ایرانی که از مادر زاده می شود از همان زمان تولد، در نظرِ مرکزگرایانی افراطی، مستعدِ تجزیه طلبی است! مگر آنکه باید با تمام توان بکوشد تا خلاف آنرا اثبات کند و در این کوشش، باید بارها زبان مادری خود و اهمیت آنرا انکار کرده و حتی افراطی تر از خود مرکزگرایان چنان باید هویت و فرهنگ قومی خود را انکار کند تا بلکه از طرف مرکزگرایان مقبول واقع گردد...!
کمتر جنبشی یا حرکت اعتراضی در تاریخ معاصر ایران می شناسم که دور از مرکز رخ داده باشد و مخالفان مرکزی به آن انگِ تجزیه طلبی نزده باشند از جنبش خیابانی بگیرید بیایید تا حتی نهضت میرزا کوچک خان که چون از مرکز شروع نشده بود در نتیجه به آن نیز انگ تجزیه طلبی زدند...!
در رقابتهای انتخاباتی که اکنون در جریان است بارها از سوی مخالفان آقای پزشکیان به او انگِ تجزیه طلبی زده اند!
اصلا مهم نیست که در چهل سال کارنامه ی سیاسی او هیچ موردی و شائبه ای برای تجزیه طلبی دیده نمی شود، تنها سخن و یا جمله ای از او کافی خواهد بود تا مرکزگرایان، آن انگِ ابدی و داغِ لعنتی را را بچسبانند!
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم...
آنچه در این اوضاع عجیب می نماید اینست که نه تنها رقیبان و مخالفان آقای پزشکیان بلکه حتی برخی کسانی که اصلا به جناحین اصولگرایی وابسته نیستند در این انگ زدن به آقای پزشکیان، سر از پا نمی شناسند!
یکی از اینها که گوی سبقت را از دیگران ربوده، آقای حسین دهباشی است، او چندین بار بر پزشکیان تاخته که در پی ایرانستان است...
او به ملی گرایان(بخوانید مرکزگرایان) هشدار می دهد که در مقابل پزشکیان «بجنبد در برابر این واگراییهای ویرانگر و این قومپرستیهای میهنستیز...»!
مثلا به این نوشته او بنگرید...
آیا آقای دهباشی نمی داند که در این اوضاع، چنین کوششهای او چه خدمتی به رقیبانِ آقای پزشکیان می کند؟!
او بدون شک می داند، اما این از رگِ غیرتِ مرکزگرایی افراطی او برمی خیزد که با شنیدن کوچکترین سخن از هویت، فرهنگ، زبان مادری و مطالبات اقوام ایرانی، بلافاصله بدنشان کهیر می زند...!
در پایان به آقای دهباشی توصیه می کنم علیرغم اینکه در این چند روز، چندین نوشته به تجزیه طلبیِ پزشکیان اختصاص داده بازهم جای کار دارد! چون آقای پزشکیان علاوه بر ترک بودن، متولد مهاباد است و زبان کردی نیز می داند یعنی دو بار تجزیه طلب است!
یاد دعوای بروجردی و خرم آبادی می افتم که این دو شهر نیز مثل اکثر شهرها که با شهرِ همجوار خود رقابت و کشمکش داشتند، در اوایل انقلاب بین یک بروجردیِ مسلمان با یک خرم آبادیِ کمونیست بحث در می گیرد، بروجردی وقتی کم می آورد عصبانی شده همشهریهای بروجردی خود را به کمک فرا میخواند.
وقتی میرسند و علت اختلاف را می پرسند می گوید:
«این پدرسوخته کمونیست است و نه تنها کمونیست، بلکه خرم آبادی نیز می باشد!»...
@dedekatib
✍️علی مرادی مراغه ای
انگ تجزیه طلبی به اقوام ایرانی خوب می چسبد، یعنی هر کسی از اقوام ایرانی که از مادر زاده می شود از همان زمان تولد، در نظرِ مرکزگرایانی افراطی، مستعدِ تجزیه طلبی است! مگر آنکه باید با تمام توان بکوشد تا خلاف آنرا اثبات کند و در این کوشش، باید بارها زبان مادری خود و اهمیت آنرا انکار کرده و حتی افراطی تر از خود مرکزگرایان چنان باید هویت و فرهنگ قومی خود را انکار کند تا بلکه از طرف مرکزگرایان مقبول واقع گردد...!
کمتر جنبشی یا حرکت اعتراضی در تاریخ معاصر ایران می شناسم که دور از مرکز رخ داده باشد و مخالفان مرکزی به آن انگِ تجزیه طلبی نزده باشند از جنبش خیابانی بگیرید بیایید تا حتی نهضت میرزا کوچک خان که چون از مرکز شروع نشده بود در نتیجه به آن نیز انگ تجزیه طلبی زدند...!
در رقابتهای انتخاباتی که اکنون در جریان است بارها از سوی مخالفان آقای پزشکیان به او انگِ تجزیه طلبی زده اند!
اصلا مهم نیست که در چهل سال کارنامه ی سیاسی او هیچ موردی و شائبه ای برای تجزیه طلبی دیده نمی شود، تنها سخن و یا جمله ای از او کافی خواهد بود تا مرکزگرایان، آن انگِ ابدی و داغِ لعنتی را را بچسبانند!
ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم...
آنچه در این اوضاع عجیب می نماید اینست که نه تنها رقیبان و مخالفان آقای پزشکیان بلکه حتی برخی کسانی که اصلا به جناحین اصولگرایی وابسته نیستند در این انگ زدن به آقای پزشکیان، سر از پا نمی شناسند!
یکی از اینها که گوی سبقت را از دیگران ربوده، آقای حسین دهباشی است، او چندین بار بر پزشکیان تاخته که در پی ایرانستان است...
او به ملی گرایان(بخوانید مرکزگرایان) هشدار می دهد که در مقابل پزشکیان «بجنبد در برابر این واگراییهای ویرانگر و این قومپرستیهای میهنستیز...»!
مثلا به این نوشته او بنگرید...
آیا آقای دهباشی نمی داند که در این اوضاع، چنین کوششهای او چه خدمتی به رقیبانِ آقای پزشکیان می کند؟!
او بدون شک می داند، اما این از رگِ غیرتِ مرکزگرایی افراطی او برمی خیزد که با شنیدن کوچکترین سخن از هویت، فرهنگ، زبان مادری و مطالبات اقوام ایرانی، بلافاصله بدنشان کهیر می زند...!
در پایان به آقای دهباشی توصیه می کنم علیرغم اینکه در این چند روز، چندین نوشته به تجزیه طلبیِ پزشکیان اختصاص داده بازهم جای کار دارد! چون آقای پزشکیان علاوه بر ترک بودن، متولد مهاباد است و زبان کردی نیز می داند یعنی دو بار تجزیه طلب است!
یاد دعوای بروجردی و خرم آبادی می افتم که این دو شهر نیز مثل اکثر شهرها که با شهرِ همجوار خود رقابت و کشمکش داشتند، در اوایل انقلاب بین یک بروجردیِ مسلمان با یک خرم آبادیِ کمونیست بحث در می گیرد، بروجردی وقتی کم می آورد عصبانی شده همشهریهای بروجردی خود را به کمک فرا میخواند.
وقتی میرسند و علت اختلاف را می پرسند می گوید:
«این پدرسوخته کمونیست است و نه تنها کمونیست، بلکه خرم آبادی نیز می باشد!»...
@dedekatib
یوردوموزون آدلاری :
۱ ) خزر دنیزی - دریای مازندران ،
Xəzər dənizi
۲ ) قاراداغ - ارسباران ، qaradağ
۲ ) خیاو - مشکین شهر ، xiyav
۳ ) قاراآغاج - قدس ، qara ağac
۴ ) سرایسکند- هشترود ،
Sərəskənd
۵ ) توفارقان - آذرشهر ، tufarqan
۶ ) اوجان- بستان آباد ، ocan
۷ ) قوچ کندی- پارس آباد ( مرکز محال موغان ) ، qoç kəndi
۸ ) آجی چای - تلخه رود ، acı çay
۹ ) آراز - ارس ، araz
۱۰ ) ساوالان - سبلان ، savalan
۱۱ ) ساری قایا - سارقیه ، sarı qaya
۱۲ ) میدان چای - مهران رود ، meydan çay
۱۳ ) قیزیل اوزن- سفید رود ، qızıl üzən
۱۴ ) قارا گؤل - سیاه استخر ، qaragöl
۱۵ ) سو باتان - تازه ده ، subatan
۱۶ ) قالاجیک- عزیز آباد ، qalacık
۱۷ ) باخچاجیق - سردارآباد ، baxçacıq
۱۸ ) قاراخاچ - علی آباد ، qara xaç
۱۹ ) ساووج - ساوه ، savuc, savıc
۲۰ ) تورکان اووا- فرزانه آباد ، türkan ova
۲۱ ) قاراوول داغی - شیرکوه ، qaravul dağı
۲۲ ) میشو- میشاب ، mişo
۲۳ ) آخما قایا - احمقیه ، axma qaya
۲۴ ) جِیرانلی - جاریحانی ، ceyranlı
۲۵ ) اسکی شهر - اسک شهر ، əski şəhər
۲۶ ) باش بولاق - سرچشمه ، baş bulaq
۲۷ ) قره سو- سیه چشمه ، qərə su
۲۸ ) کیوی - کوثر ، kivi
۲۹ ) قره تپه - سیاه کوه ، qərə təpə
۳۰ ) کؤشک سارای- کشکسرای ، küşək saray
۳۱ ) گون دوغان -کندوان ، gün doğan
۳۲ ) داش آتان - دانش آباد ، daşatan
۳۳ ) یام - پیام ، yam
۳۴ ) هلاکو- هرزند ، holaku
۳۵ ) انه مه- انانق ، ənəmə
۳۶ ) گلن بَی- گل انبر ، gələn bəy
۳۷ ) قازان خان - غازیان ، qazan xan
۳۸ ) طارم- آب بر ،
Tarım
۳۹ ) زنگان - زنجان ، zənqan
۴۰ ) قافلانتی - قافلانکوه ، qaflantı, qaflanlı
۴۱ حاجی بَی کندی - حاجی بکنده ،
۴۲ ) گؤووز کندی- گاوخُس ،
Gövuz kəndi
۴۳ ) ملک کندی- ملکان ، məlik kəndı
۴۴ ) باتی آذربایجان - آذربایجان غربیbatı azərbaycan
۴۵ ) تیکان تپه - تکاب ، tikan təpə
۴۶ ) سایین قالا - شاهین دژ ، sayın qala
۴۷ ) سویوق بولاق- مهاباد ، soyuq bulaq
۴۸ ) خانا - پیرانشهر ، xana
۴۹ ) ساری داش - سردشت ،
Sarı daş
۵۰ ) عربلر - پلدشت ، ərəblər
۵۱ ) اوچ نووا - اشنویه ، üç nova
۵۲ ) قاراعینی - سیه چشمه ، qara eyni
۵۳ ) اورمو - رضائیه و ارومیه ، urmu
۵۴ ) گروس- بیجار ، gərus
۵۵ ) قویون داغی- کبودان ، qoyun dağı
۵۶ ) ائشک داغی- جزیره اَشک ، eşşək dağı
۵۷ ) جیغاتی- زرینه رود ، cığatı
۵۸ ) دیلمقان یا سلماس - شاپور ،
۵۹ ) تاتائو چای - سیمینه رود ، tatau, tətovu
۶۰ ) قوشاچای- میاندوآب ، qoşaçay
۶۲ ) گادار چای - قادر رود ، gədar çaya
۶۳ ) یئددی گؤز - هفت چشمه ، yeddi göz
۶۴ ) داش دورگه - درگه سنگ ،
Daş dürgə?
۶۵ ) دلمه - اسلام آباد ، dələmə
۶۶ ) قالالار - قلات ، qalalar
۶۷ ) سولدوز - نقده ، sulduz
۶۸ ) گؤز آیران- کوزه گران ، göz ayıran
۶۹ ) ایراق دهنه- راهدانه ، ıraq dəhnə
۷۰ ) خیل خانا- خلخانه ، xilxana
۷۱ ) شیطان اووا- طالقان ،şeytan ova
72) پامبولو:فامنین pambolu
73) کؤورنگ یا کؤورانگ:کبودراهنگ یا کبوترآهنگ kövrəng
74)باهار:بهارbahar
75)لالون یا للین:لالجینlalon, ləlin
76)دینگیر اووا:دینار آبادdingir ova
77)قووروه درگزین:قروه درجزینqurva dərgəzin
78)قصابلار بولاغی:چشمه قصابانqəssablar bulağı
79)یئنگی اووا یئیین اووا:یکن آبادyengi ova
80)تازه کند:حسام آباد
Təzə kənd
81)قار قالان:کلاغ لان qar qalan
82)توخن اووا:طاعون آباد toxən ova
83)هشتپر:تالش
84)درین کوهول:دراین کبود
85)امیر بئی کندی:امیر بکنده
86) قوشا چای : میاندوآب
@dedekatib
۱ ) خزر دنیزی - دریای مازندران ،
Xəzər dənizi
۲ ) قاراداغ - ارسباران ، qaradağ
۲ ) خیاو - مشکین شهر ، xiyav
۳ ) قاراآغاج - قدس ، qara ağac
۴ ) سرایسکند- هشترود ،
Sərəskənd
۵ ) توفارقان - آذرشهر ، tufarqan
۶ ) اوجان- بستان آباد ، ocan
۷ ) قوچ کندی- پارس آباد ( مرکز محال موغان ) ، qoç kəndi
۸ ) آجی چای - تلخه رود ، acı çay
۹ ) آراز - ارس ، araz
۱۰ ) ساوالان - سبلان ، savalan
۱۱ ) ساری قایا - سارقیه ، sarı qaya
۱۲ ) میدان چای - مهران رود ، meydan çay
۱۳ ) قیزیل اوزن- سفید رود ، qızıl üzən
۱۴ ) قارا گؤل - سیاه استخر ، qaragöl
۱۵ ) سو باتان - تازه ده ، subatan
۱۶ ) قالاجیک- عزیز آباد ، qalacık
۱۷ ) باخچاجیق - سردارآباد ، baxçacıq
۱۸ ) قاراخاچ - علی آباد ، qara xaç
۱۹ ) ساووج - ساوه ، savuc, savıc
۲۰ ) تورکان اووا- فرزانه آباد ، türkan ova
۲۱ ) قاراوول داغی - شیرکوه ، qaravul dağı
۲۲ ) میشو- میشاب ، mişo
۲۳ ) آخما قایا - احمقیه ، axma qaya
۲۴ ) جِیرانلی - جاریحانی ، ceyranlı
۲۵ ) اسکی شهر - اسک شهر ، əski şəhər
۲۶ ) باش بولاق - سرچشمه ، baş bulaq
۲۷ ) قره سو- سیه چشمه ، qərə su
۲۸ ) کیوی - کوثر ، kivi
۲۹ ) قره تپه - سیاه کوه ، qərə təpə
۳۰ ) کؤشک سارای- کشکسرای ، küşək saray
۳۱ ) گون دوغان -کندوان ، gün doğan
۳۲ ) داش آتان - دانش آباد ، daşatan
۳۳ ) یام - پیام ، yam
۳۴ ) هلاکو- هرزند ، holaku
۳۵ ) انه مه- انانق ، ənəmə
۳۶ ) گلن بَی- گل انبر ، gələn bəy
۳۷ ) قازان خان - غازیان ، qazan xan
۳۸ ) طارم- آب بر ،
Tarım
۳۹ ) زنگان - زنجان ، zənqan
۴۰ ) قافلانتی - قافلانکوه ، qaflantı, qaflanlı
۴۱ حاجی بَی کندی - حاجی بکنده ،
۴۲ ) گؤووز کندی- گاوخُس ،
Gövuz kəndi
۴۳ ) ملک کندی- ملکان ، məlik kəndı
۴۴ ) باتی آذربایجان - آذربایجان غربیbatı azərbaycan
۴۵ ) تیکان تپه - تکاب ، tikan təpə
۴۶ ) سایین قالا - شاهین دژ ، sayın qala
۴۷ ) سویوق بولاق- مهاباد ، soyuq bulaq
۴۸ ) خانا - پیرانشهر ، xana
۴۹ ) ساری داش - سردشت ،
Sarı daş
۵۰ ) عربلر - پلدشت ، ərəblər
۵۱ ) اوچ نووا - اشنویه ، üç nova
۵۲ ) قاراعینی - سیه چشمه ، qara eyni
۵۳ ) اورمو - رضائیه و ارومیه ، urmu
۵۴ ) گروس- بیجار ، gərus
۵۵ ) قویون داغی- کبودان ، qoyun dağı
۵۶ ) ائشک داغی- جزیره اَشک ، eşşək dağı
۵۷ ) جیغاتی- زرینه رود ، cığatı
۵۸ ) دیلمقان یا سلماس - شاپور ،
۵۹ ) تاتائو چای - سیمینه رود ، tatau, tətovu
۶۰ ) قوشاچای- میاندوآب ، qoşaçay
۶۲ ) گادار چای - قادر رود ، gədar çaya
۶۳ ) یئددی گؤز - هفت چشمه ، yeddi göz
۶۴ ) داش دورگه - درگه سنگ ،
Daş dürgə?
۶۵ ) دلمه - اسلام آباد ، dələmə
۶۶ ) قالالار - قلات ، qalalar
۶۷ ) سولدوز - نقده ، sulduz
۶۸ ) گؤز آیران- کوزه گران ، göz ayıran
۶۹ ) ایراق دهنه- راهدانه ، ıraq dəhnə
۷۰ ) خیل خانا- خلخانه ، xilxana
۷۱ ) شیطان اووا- طالقان ،şeytan ova
72) پامبولو:فامنین pambolu
73) کؤورنگ یا کؤورانگ:کبودراهنگ یا کبوترآهنگ kövrəng
74)باهار:بهارbahar
75)لالون یا للین:لالجینlalon, ləlin
76)دینگیر اووا:دینار آبادdingir ova
77)قووروه درگزین:قروه درجزینqurva dərgəzin
78)قصابلار بولاغی:چشمه قصابانqəssablar bulağı
79)یئنگی اووا یئیین اووا:یکن آبادyengi ova
80)تازه کند:حسام آباد
Təzə kənd
81)قار قالان:کلاغ لان qar qalan
82)توخن اووا:طاعون آباد toxən ova
83)هشتپر:تالش
84)درین کوهول:دراین کبود
85)امیر بئی کندی:امیر بکنده
86) قوشا چای : میاندوآب
@dedekatib
✅ چرا باید رای دهیم؟
◀️ حیدربابا گؤیلر بۆتۆن دۇماندۇ
🟢 Heydər baba, göylər bütün dumandu
(حیدربابا آسمانها را تماما مه گرفته است)
◀️ گۆنلریمیز بیر بیریندن یاماندی
🟢 Günlərimiz bir birindən yamandı
(روزگارمان روز به روز بدتر میشود)
◀️ بیر بیریزدن آیریلمایین آماندی!
🟢 Bir birizdən ayrılmayın amandı
(مبادا از یکدیگر جدا شوید)
◀️ یاخشیلیغی الیمیزدن آلیبلار
🟢 Yaxşılığı əlimizdən alıblar
(خوبیها را از ما گرفتهاند)
◀️ یاخشی بیزی یامان گۆنه سالیبلار...
🟢 Yaxşı bizi yaman günə salıblar...
(چه خوب ما را به روزگار سیاه نشاندهاند)
◀️ بیر اۇچایدیم بۇ چیرپینان یئلاینن!
🟢 Bir uçaydım bu çırpınan yel ilə
(ای کاش میتوانستم با این تندباد کوبنده پرواز کنم)
◀️ باغلاشایدیم داغدان آشان سئلاینن
🟢 Bağlaşaydım dağdan aşan sel ilə
(ای کاش میتوانستم با سیل خروشانی که از کوه به پایین میتازد ممزوج شوم)
◀️ آغلاشایدیم اۇزاق دۆشن ائلینن
🟢 Ağlaşaydım uzaq düşən el ilə
(ای کاش میتوانستم با ملتی که از سرزمین خود دور مانده است بگریم)
◀️ بیر گؤریدیم آیریلیغی کیم سالدی
🟢 Bir görəydim ayrılığı kim salıb
(تا میفهمیدم مسبب این جداییها کیست)
◀️ اؤلکهمیزده کیم قیریلدی کیم قالدی
🟢 Ölkəmizdə kim qırıldı kim qaldı
(و پی میبردم که در سرزمین من چه کسی در حیات است وچه کسی در ممات)
◀️ من سنین تک داغا سالدیم نفسی
🟢 Mən sənin tək dağa saldım nəfəsi
(حیدر بابا من نیز همانند تو نفسم را بر کوهها افکندم)
◀️ سنده قایتار گؤیلره سال بۇ سسی
🟢 Sən də qaytar göylərə sal bu səsi
(تو نیز پژواک صدایم را بر آسمانها برگردان)
◀️ بایقۇشۇندا دار اوْلماسین قفسی
🟢 Bayquşunda dar olmasın qəfəsi
(که مبادا قفس جغد نیز تنگ شود)
◀️ بۇردا بیر شیر داردا قالیب باغیریر
🟢 Burda bir şir darda qalıb bağırır
(اینجا شیری در دام افتاده است و نعره میکشد)
◀️ مروتسیز اینسانلاری چاغیریر
🟢 Mürüvvətsiz insanları çağırır
(انسانهای بیمروت را به مدد طلب میکند)
جمعه ۸ تیرماه
همه باهم
پزشکیان
🙏🙏🙏🙏🙏
🌴🌴🌴🌴
◀️ حیدربابا گؤیلر بۆتۆن دۇماندۇ
🟢 Heydər baba, göylər bütün dumandu
(حیدربابا آسمانها را تماما مه گرفته است)
◀️ گۆنلریمیز بیر بیریندن یاماندی
🟢 Günlərimiz bir birindən yamandı
(روزگارمان روز به روز بدتر میشود)
◀️ بیر بیریزدن آیریلمایین آماندی!
🟢 Bir birizdən ayrılmayın amandı
(مبادا از یکدیگر جدا شوید)
◀️ یاخشیلیغی الیمیزدن آلیبلار
🟢 Yaxşılığı əlimizdən alıblar
(خوبیها را از ما گرفتهاند)
◀️ یاخشی بیزی یامان گۆنه سالیبلار...
🟢 Yaxşı bizi yaman günə salıblar...
(چه خوب ما را به روزگار سیاه نشاندهاند)
◀️ بیر اۇچایدیم بۇ چیرپینان یئلاینن!
🟢 Bir uçaydım bu çırpınan yel ilə
(ای کاش میتوانستم با این تندباد کوبنده پرواز کنم)
◀️ باغلاشایدیم داغدان آشان سئلاینن
🟢 Bağlaşaydım dağdan aşan sel ilə
(ای کاش میتوانستم با سیل خروشانی که از کوه به پایین میتازد ممزوج شوم)
◀️ آغلاشایدیم اۇزاق دۆشن ائلینن
🟢 Ağlaşaydım uzaq düşən el ilə
(ای کاش میتوانستم با ملتی که از سرزمین خود دور مانده است بگریم)
◀️ بیر گؤریدیم آیریلیغی کیم سالدی
🟢 Bir görəydim ayrılığı kim salıb
(تا میفهمیدم مسبب این جداییها کیست)
◀️ اؤلکهمیزده کیم قیریلدی کیم قالدی
🟢 Ölkəmizdə kim qırıldı kim qaldı
(و پی میبردم که در سرزمین من چه کسی در حیات است وچه کسی در ممات)
◀️ من سنین تک داغا سالدیم نفسی
🟢 Mən sənin tək dağa saldım nəfəsi
(حیدر بابا من نیز همانند تو نفسم را بر کوهها افکندم)
◀️ سنده قایتار گؤیلره سال بۇ سسی
🟢 Sən də qaytar göylərə sal bu səsi
(تو نیز پژواک صدایم را بر آسمانها برگردان)
◀️ بایقۇشۇندا دار اوْلماسین قفسی
🟢 Bayquşunda dar olmasın qəfəsi
(که مبادا قفس جغد نیز تنگ شود)
◀️ بۇردا بیر شیر داردا قالیب باغیریر
🟢 Burda bir şir darda qalıb bağırır
(اینجا شیری در دام افتاده است و نعره میکشد)
◀️ مروتسیز اینسانلاری چاغیریر
🟢 Mürüvvətsiz insanları çağırır
(انسانهای بیمروت را به مدد طلب میکند)
جمعه ۸ تیرماه
همه باهم
پزشکیان
🙏🙏🙏🙏🙏
🌴🌴🌴🌴
دور دوم انتخابات ریاستجمهوری و چگونگی رای ما...؟!
#حسن_راشدی
چهارشنبه ١٣ تیر ١۴٠٣
دور دوم انتخابات و رقابت بین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی با شدت بیشتر از دور اول، ادامه دارد.
در این مرحله، سلطنت طلبها، پان ایرانیستها و ایرانشهریهای داخل و خارج در کنار اصولگرایان طرفدار جلیلی، بر علیه پزشکیان فعالیت شانه به شانه میکنند!
کار بجایی رسیده که نماینده ستاد جلیلی در آذربایجان و شهر مرند، گستاخانه و بی شرمانه، هفتاد و پنج هزار نفر از میان نود هزار نفری که به #پزشکیان رای دادند را «خ... ر» خطاب می کند...؟!
از طرف دیگر، عده ای از دوستان ملی-مدنی ما هم تحریم انتخابات را توصیه میکنند!
در شرایط کنونی و در موقعیت استثنایی پیش آمده که در طول این چهل و پنج سال بعد از انقلاب هرگز پیش نیامده بود، تحریم چه مشکلی از ما را حل میکند که رای به #پزشکیان حل نمی کند؟!
در صورت شرکت نکردن در دور دوم، در انتخابات روز جمعه پانزدهم تیر ماه، روزنه امید را از دست میدهیم،این موقعیت همیشه پیش نمی آید که نامزد ریاست جمهوری بر تورک بودن خود افتخار کند و از تبعیضها و فاصلههای مرکز و پیرامون و از حقوق غیر فارسها و اقلیتها سخن بر زبان آورد!
با تحریم انتخابات و رای ندادن به #پزشکیان، نه دریاچه اورمیهامان احیا خواهد شد، نه جلو غارت معدن سونگون گرفته خواهد شد، نه کتابهای مجوز نگرفته امان مجوز خواهد گرفت و نه اصل پانزده اجرا خواهد شد که حداقل درسی به زبان تورکی خود در مدارسمان تدریس شود و نه های بسیار...!
در رای دادن به پزشکیان روزنه امیدی هست، ولی با تحریم، تمام روزنه ها را به روی خود می بندیم!
تا بحال در بسیاری از انتخابات شرکت نکرده و رای ندادیم، هیچ نتیجه مثبت هم نگرفتیم، بگذار یک دفعه هم رای به #پزشکیان همزبان بدهیم و نتیجه نگیریم...!
#دکتر_پزشکیان
#مرحله_دوم
@dedekatib
#حسن_راشدی
چهارشنبه ١٣ تیر ١۴٠٣
دور دوم انتخابات و رقابت بین مسعود پزشکیان و سعید جلیلی با شدت بیشتر از دور اول، ادامه دارد.
در این مرحله، سلطنت طلبها، پان ایرانیستها و ایرانشهریهای داخل و خارج در کنار اصولگرایان طرفدار جلیلی، بر علیه پزشکیان فعالیت شانه به شانه میکنند!
کار بجایی رسیده که نماینده ستاد جلیلی در آذربایجان و شهر مرند، گستاخانه و بی شرمانه، هفتاد و پنج هزار نفر از میان نود هزار نفری که به #پزشکیان رای دادند را «خ... ر» خطاب می کند...؟!
از طرف دیگر، عده ای از دوستان ملی-مدنی ما هم تحریم انتخابات را توصیه میکنند!
در شرایط کنونی و در موقعیت استثنایی پیش آمده که در طول این چهل و پنج سال بعد از انقلاب هرگز پیش نیامده بود، تحریم چه مشکلی از ما را حل میکند که رای به #پزشکیان حل نمی کند؟!
در صورت شرکت نکردن در دور دوم، در انتخابات روز جمعه پانزدهم تیر ماه، روزنه امید را از دست میدهیم،این موقعیت همیشه پیش نمی آید که نامزد ریاست جمهوری بر تورک بودن خود افتخار کند و از تبعیضها و فاصلههای مرکز و پیرامون و از حقوق غیر فارسها و اقلیتها سخن بر زبان آورد!
با تحریم انتخابات و رای ندادن به #پزشکیان، نه دریاچه اورمیهامان احیا خواهد شد، نه جلو غارت معدن سونگون گرفته خواهد شد، نه کتابهای مجوز نگرفته امان مجوز خواهد گرفت و نه اصل پانزده اجرا خواهد شد که حداقل درسی به زبان تورکی خود در مدارسمان تدریس شود و نه های بسیار...!
در رای دادن به پزشکیان روزنه امیدی هست، ولی با تحریم، تمام روزنه ها را به روی خود می بندیم!
تا بحال در بسیاری از انتخابات شرکت نکرده و رای ندادیم، هیچ نتیجه مثبت هم نگرفتیم، بگذار یک دفعه هم رای به #پزشکیان همزبان بدهیم و نتیجه نگیریم...!
#دکتر_پزشکیان
#مرحله_دوم
@dedekatib
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برای اولین بار در مستند مسعود پزشکیان مطرح شد:
✅ کنارهگیری از سیاست در صورت کارشکنی هایی که مانع از عدم تحقق خواست مردم شود.
✅ انتقاد صریح از پیامک وزارت کشور
✅ نظارت منتخبین مورد وثوق مردم بر عملکرد دولت آینده در قالب کمیته مردمی نظارت بر دولت ( کمند )
#بازگشت_زندگی
#برای_ایران
#دکتر_مسعود_پزشکیان
┄┅═✧❁✧═┅┄
بزگترین گروه رسمی دکتر40Kرا رد کرد!!!👇
🆔 @pezeshkian_for_iran
┄┅═✧❁✧═┅┄
#خاتمی #ترامپ #جلیلی #جمعه_قهر_نکنیم
✅ کنارهگیری از سیاست در صورت کارشکنی هایی که مانع از عدم تحقق خواست مردم شود.
✅ انتقاد صریح از پیامک وزارت کشور
✅ نظارت منتخبین مورد وثوق مردم بر عملکرد دولت آینده در قالب کمیته مردمی نظارت بر دولت ( کمند )
#بازگشت_زندگی
#برای_ایران
#دکتر_مسعود_پزشکیان
┄┅═✧❁✧═┅┄
بزگترین گروه رسمی دکتر40Kرا رد کرد!!!👇
🆔 @pezeshkian_for_iran
┄┅═✧❁✧═┅┄
#خاتمی #ترامپ #جلیلی #جمعه_قهر_نکنیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺اولین صحبت های مسعود پزشکیان بعد از پیروزی در انتخابات
🔹️پزشکیان: ما به همه دست دوستی خواهیم داد و از همه برای اعتلای کشور استفاده خواهیم کرد.
🔸️رقبا هم برادران ما هستند.
@dedekatib
🔹️پزشکیان: ما به همه دست دوستی خواهیم داد و از همه برای اعتلای کشور استفاده خواهیم کرد.
🔸️رقبا هم برادران ما هستند.
@dedekatib
انتظارتمان از آقای دکتر پزشکیان
در مقابل این همه تلاش و پیروزی پزشکیان و جهت ادامه حمایت از او انتظاراتمان چیست؟
▪ گروهی که با عنوان هویت طلبان تورک آذربایجان در یکماه گذشته بطور مداوم برای انتخاب پزشکیان شب و روز تلاش نمودند وزن و تاثیرشان غیرقابل انکار است در حالیکه در دوره قبل انتخابات مجلس، مشارکت طبق آمار رسمی هرچند حدود 40 درصد بود ولی طبق بعضی نوشتهها در حد 7-8 درصد بود که با وارد شدن آنها به میدان، در دور اول نزدیک 40 درصد و در دور دوم نزدیک به 50 درصد مشارکت حاصل گردید، این در حالی است گه این گروه عقیده دارند نباید فکر کنیم کارمان تمام شده است، تازه در آغاز راهیم، هم باید از پزشکیان در برابر انواع موانع و مشکلات پیش رو حمایت کنیم و هم خواسته های بر حقمان را به میان بگذاریم.
▪ ما در چارچوب قانون اساسی چه می خواهیم؟ در این چارچوب اولویت خواسته هایمان برای تبدیل شدن از شهروند درجه 2 به شهروند درجه یک و برابری با دیگر ملل ایران می باشد.در اینجا در واقع ما جهت حرکتمان را می خواهیم بروشنی بیان کنیم.
1-آزادی احزاب و انجمن ها و مطبوعات: بدون احزاب قوی، و آزادی بیان نه آگاه نمودن واقعی مردم ممکن است و نه امکان حمایت ازکاندیداهای مجلس و ریاست جمهور و نه امکان نظارت بر آرای ریخته شده به صندوقها ممکن خواهد بود.اگر در این انتخابات، فعالین، از خود مایه گذاشته برای پزشکیان فعالیت کردند، این فعالیت بصورت فردی در دراز مدت ممکن نخواهد بود و تنها در قالب تشکلهای قانونی احزاب و انجمنها ممکن خواهد بود.احزاب آزاد در عین حال اهرم توقف رانت خواری و اختلاس، و تضمین خدمات صادقانه افراد و خصوصا اعضا می باشند.
هویت طلبان درصد آرا را در بین دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، حداقل 20-30 درصد افزایش دادند، در حالی که در آذربایجان هنوز بخشی از طرفداران حرکت ملی بعد از دو دهه سکوت برای مشارکت قانع نشده اند مطمئنا در صورت اقدامات عملی از طرف حاکمیت، و همراهی بقیه، تعداد رای دهندگان به همین مقدار افزونتر خواهد بود، در عین حال این خواسته در واقع کلید ورود انسان ایرانی به دنیای مدرن و پیشرفته خواهد بود.
2-تدریس زبان مادری ترکی در کنار زبان فارسی در آذربایجان و در میان تورکان ایران.
3-رفع بایکوت سیاسی اقتصادی از آذربایجان و تورکان ایران، جهت توسعه صنعتی و توسعه کشاورزی مدرن آذربایجان.
4-احیا دریاچه اورمیه و توجه به مسائل زیست محیطی در توسعه معادن مس سونگون و طلای آذربایجان و منابع جنگلی و منابع طبیعی آذربایجان.
▪ خواسته های فوق همگی در اصول 48، 19 و 15 قانون اساسی ایران آمده است این خواستهها به ترتیب اولویت ذکر شده است، اولین اولویت یعنی آزادی احزاب آزاد و قانونی، تنها تضمین پایداری هر نوع خواسته و دستاورد بوده و بدون احزاب آزاد، این دستاوردها گذرا بوده و در یک روز وبا یک بیانیه ای باد شده به هوا می رود.در عین حال به این مورد نیز باید توجه نمود که اقوام غیر تورک خصوصاَ فارس ها عملا دارای انواع احزاب قانونی و نیمه قانونی هستند و فقط تورکان محروم هستند.در هر حال جهت مداومت کارهای پزشکیان و ادامه راهش تنها چاره ایجاد احزاب آزاد مردمی خواهد بود.
▪ خواسته دوم با عنوان تدریس زبان ترکی در مدارس، خواسته یکصد ساله ما تورکان ایران و خصوصا آذربایجان می باشد، متاسفانه در یکصد سال اخیر ایرانشهریها و شعوبیه مانع برآورد این خواسته قانونی تورکان شده اند و عملا آنها را از حقوق اولیه انسانی محروم کرده و به شهروندان درجه 2 تبدیل کرده است.
▪ بایکوت سیاسی اقتصادی و فرهنگی تورکان آذربایجان به اذعان بسیاری از مقامات و خصوصا استاندار قبلی منطقه، سبب شده که هر خواسته اقتصادی، صنفی و زیست محیطی به عنوان یک مسئله امنیتی تلقی شود، صرفا در همین راستا افرادی محبوس گردیده اند، رفع این بایکوتها و محدودیتها برای توسعه فرهنگی و اقتصادی منطقه ضروری است.در عین حال توقف این بایکوتها باید همراه با توقف پروژه های استعماری تغییر جمعتی و ائتنیکی منطقه آذربایجان باشد.
▪ احیای دریاچه اورمیه در گرو اجرای بند سوم می باشد با رفع بایکوتها احیا دریاچه که شاهرگ حیاتی منطقه است ممکن خواهد بود، رهاسازی حقابه قانونی دریاچه اورمیه به میزان حداقل 50 درصد آورد رودخانهها طبق قوانین زیست محیطی بین المللی و فائو و شاخص كميسيون توسعه پايدار سازمان ملل که ایران نیز عضو آنها می باشد، برای احیا دریاچه ضروری می باشد، همچنین نظارت درست بر پروژه های انتقال آب از زاب به دریاچه، جلوگیری از آب دزدی در مسیر رودخانهها با اجرای پروژه های اشتغال زایی در این مناطق و اجرای کشت محصولات کم مصرف خصوصا در محدوده حریم قانونی و حریم فنی رودخانه ها، و توسعه کشاورزی مدرن در منطقه می تواند کمک اساسی به احیای دریاچه بنماید (ا.جفرلی.1403/4/17)
@dedekatib
در مقابل این همه تلاش و پیروزی پزشکیان و جهت ادامه حمایت از او انتظاراتمان چیست؟
▪ گروهی که با عنوان هویت طلبان تورک آذربایجان در یکماه گذشته بطور مداوم برای انتخاب پزشکیان شب و روز تلاش نمودند وزن و تاثیرشان غیرقابل انکار است در حالیکه در دوره قبل انتخابات مجلس، مشارکت طبق آمار رسمی هرچند حدود 40 درصد بود ولی طبق بعضی نوشتهها در حد 7-8 درصد بود که با وارد شدن آنها به میدان، در دور اول نزدیک 40 درصد و در دور دوم نزدیک به 50 درصد مشارکت حاصل گردید، این در حالی است گه این گروه عقیده دارند نباید فکر کنیم کارمان تمام شده است، تازه در آغاز راهیم، هم باید از پزشکیان در برابر انواع موانع و مشکلات پیش رو حمایت کنیم و هم خواسته های بر حقمان را به میان بگذاریم.
▪ ما در چارچوب قانون اساسی چه می خواهیم؟ در این چارچوب اولویت خواسته هایمان برای تبدیل شدن از شهروند درجه 2 به شهروند درجه یک و برابری با دیگر ملل ایران می باشد.در اینجا در واقع ما جهت حرکتمان را می خواهیم بروشنی بیان کنیم.
1-آزادی احزاب و انجمن ها و مطبوعات: بدون احزاب قوی، و آزادی بیان نه آگاه نمودن واقعی مردم ممکن است و نه امکان حمایت ازکاندیداهای مجلس و ریاست جمهور و نه امکان نظارت بر آرای ریخته شده به صندوقها ممکن خواهد بود.اگر در این انتخابات، فعالین، از خود مایه گذاشته برای پزشکیان فعالیت کردند، این فعالیت بصورت فردی در دراز مدت ممکن نخواهد بود و تنها در قالب تشکلهای قانونی احزاب و انجمنها ممکن خواهد بود.احزاب آزاد در عین حال اهرم توقف رانت خواری و اختلاس، و تضمین خدمات صادقانه افراد و خصوصا اعضا می باشند.
هویت طلبان درصد آرا را در بین دو انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، حداقل 20-30 درصد افزایش دادند، در حالی که در آذربایجان هنوز بخشی از طرفداران حرکت ملی بعد از دو دهه سکوت برای مشارکت قانع نشده اند مطمئنا در صورت اقدامات عملی از طرف حاکمیت، و همراهی بقیه، تعداد رای دهندگان به همین مقدار افزونتر خواهد بود، در عین حال این خواسته در واقع کلید ورود انسان ایرانی به دنیای مدرن و پیشرفته خواهد بود.
2-تدریس زبان مادری ترکی در کنار زبان فارسی در آذربایجان و در میان تورکان ایران.
3-رفع بایکوت سیاسی اقتصادی از آذربایجان و تورکان ایران، جهت توسعه صنعتی و توسعه کشاورزی مدرن آذربایجان.
4-احیا دریاچه اورمیه و توجه به مسائل زیست محیطی در توسعه معادن مس سونگون و طلای آذربایجان و منابع جنگلی و منابع طبیعی آذربایجان.
▪ خواسته های فوق همگی در اصول 48، 19 و 15 قانون اساسی ایران آمده است این خواستهها به ترتیب اولویت ذکر شده است، اولین اولویت یعنی آزادی احزاب آزاد و قانونی، تنها تضمین پایداری هر نوع خواسته و دستاورد بوده و بدون احزاب آزاد، این دستاوردها گذرا بوده و در یک روز وبا یک بیانیه ای باد شده به هوا می رود.در عین حال به این مورد نیز باید توجه نمود که اقوام غیر تورک خصوصاَ فارس ها عملا دارای انواع احزاب قانونی و نیمه قانونی هستند و فقط تورکان محروم هستند.در هر حال جهت مداومت کارهای پزشکیان و ادامه راهش تنها چاره ایجاد احزاب آزاد مردمی خواهد بود.
▪ خواسته دوم با عنوان تدریس زبان ترکی در مدارس، خواسته یکصد ساله ما تورکان ایران و خصوصا آذربایجان می باشد، متاسفانه در یکصد سال اخیر ایرانشهریها و شعوبیه مانع برآورد این خواسته قانونی تورکان شده اند و عملا آنها را از حقوق اولیه انسانی محروم کرده و به شهروندان درجه 2 تبدیل کرده است.
▪ بایکوت سیاسی اقتصادی و فرهنگی تورکان آذربایجان به اذعان بسیاری از مقامات و خصوصا استاندار قبلی منطقه، سبب شده که هر خواسته اقتصادی، صنفی و زیست محیطی به عنوان یک مسئله امنیتی تلقی شود، صرفا در همین راستا افرادی محبوس گردیده اند، رفع این بایکوتها و محدودیتها برای توسعه فرهنگی و اقتصادی منطقه ضروری است.در عین حال توقف این بایکوتها باید همراه با توقف پروژه های استعماری تغییر جمعتی و ائتنیکی منطقه آذربایجان باشد.
▪ احیای دریاچه اورمیه در گرو اجرای بند سوم می باشد با رفع بایکوتها احیا دریاچه که شاهرگ حیاتی منطقه است ممکن خواهد بود، رهاسازی حقابه قانونی دریاچه اورمیه به میزان حداقل 50 درصد آورد رودخانهها طبق قوانین زیست محیطی بین المللی و فائو و شاخص كميسيون توسعه پايدار سازمان ملل که ایران نیز عضو آنها می باشد، برای احیا دریاچه ضروری می باشد، همچنین نظارت درست بر پروژه های انتقال آب از زاب به دریاچه، جلوگیری از آب دزدی در مسیر رودخانهها با اجرای پروژه های اشتغال زایی در این مناطق و اجرای کشت محصولات کم مصرف خصوصا در محدوده حریم قانونی و حریم فنی رودخانه ها، و توسعه کشاورزی مدرن در منطقه می تواند کمک اساسی به احیای دریاچه بنماید (ا.جفرلی.1403/4/17)
@dedekatib