بریده ای از غزل مثنوی
@ddrreamm
سفارش پدر در قدردانی از مادر
#تقدیم_به_مادر_عزیزتر_از_جانم🙏🌹❤️
گفت : قدرِ مادرِ خود را بدان
شعر او گو ، تا شوی سویم روان
بناچاری بسانِ آن غزل گو
کلاه بر سر کشیدم تا به ابرو
بگفتم این غزل بر مادر خویش
سرا پا گوش بود ، بیگانه و خویش
'''''''
الا ای که در خانه افسرده ای
خور و خواب خود از چه بربوده ای
خیالت که ما را کسی یار نیست
کمان ابروان را بر افروخته ای
شب و روز خود بهر گم کرده ات
بدانم خدا را که بر سجده ای
هزاران مکافات و سختی کشی
نگاهت نشان است که شرمنده ای
تو که معدنِ مهر را صاحبی
غلط اینکه گویند که ، بنده ای
تمامِ جهان را بکف ، یک طرف
خوشا آنکه بینم که در خنده ای
در این کنج عزلت تو ای مومنی
بفکرش فتادی نخوابیده ای
'''''
گفت: که ، از مادرت کم گفته ای
گفته ای اما یک از صد گفته ای
رنجهایی را که از بهرت کشید
دستمزدش را بدین سان میدهید ؟؟
او جوانی خودش بر باد داد
تا شما را هستی و بنیاد داد
#امیر_مومنی
@ddrreamm
سفارش پدر در قدردانی از مادر
#تقدیم_به_مادر_عزیزتر_از_جانم🙏🌹❤️
گفت : قدرِ مادرِ خود را بدان
شعر او گو ، تا شوی سویم روان
بناچاری بسانِ آن غزل گو
کلاه بر سر کشیدم تا به ابرو
بگفتم این غزل بر مادر خویش
سرا پا گوش بود ، بیگانه و خویش
'''''''
الا ای که در خانه افسرده ای
خور و خواب خود از چه بربوده ای
خیالت که ما را کسی یار نیست
کمان ابروان را بر افروخته ای
شب و روز خود بهر گم کرده ات
بدانم خدا را که بر سجده ای
هزاران مکافات و سختی کشی
نگاهت نشان است که شرمنده ای
تو که معدنِ مهر را صاحبی
غلط اینکه گویند که ، بنده ای
تمامِ جهان را بکف ، یک طرف
خوشا آنکه بینم که در خنده ای
در این کنج عزلت تو ای مومنی
بفکرش فتادی نخوابیده ای
'''''
گفت: که ، از مادرت کم گفته ای
گفته ای اما یک از صد گفته ای
رنجهایی را که از بهرت کشید
دستمزدش را بدین سان میدهید ؟؟
او جوانی خودش بر باد داد
تا شما را هستی و بنیاد داد
#امیر_مومنی
👏2
@ddrreamm
تا لحظه ای که پا به ثریا گذاشتید
بر شانه های چند نفر پا گذاشتید؟
از لطف تان کمال تشکر، که لااقل
خلق گرسنه را به خدا واگذاشتید
در شهر مصر، پیرهن هر که پاره بود
انگشت روی زخم زلیخا گذاشتید!
بابا شبیه «آ»ی بدون کلاه شد
از بس کلاه بر سر بابا گذاشتید!
فعلا که زنده ایم ولی فکر می کنم
ما را برای روز مبادا گذاشتید
«باشد که از خزانه غیبم دوا کنند»
دیگر مگر خزانه شما جا گذاشتید؟
#حسین_شاهی
تا لحظه ای که پا به ثریا گذاشتید
بر شانه های چند نفر پا گذاشتید؟
از لطف تان کمال تشکر، که لااقل
خلق گرسنه را به خدا واگذاشتید
در شهر مصر، پیرهن هر که پاره بود
انگشت روی زخم زلیخا گذاشتید!
بابا شبیه «آ»ی بدون کلاه شد
از بس کلاه بر سر بابا گذاشتید!
فعلا که زنده ایم ولی فکر می کنم
ما را برای روز مبادا گذاشتید
«باشد که از خزانه غیبم دوا کنند»
دیگر مگر خزانه شما جا گذاشتید؟
#حسین_شاهی
👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
نام «ایران» در سنگنبشتهها و نسکهای زیادی موجود است؛ و آنانکه میخواهند این نام را رد کنند، هیچ بویی از دانش نبردهاند .
نام «ایران» در سنگنبشتهها و نسکهای زیادی موجود است؛ و آنانکه میخواهند این نام را رد کنند، هیچ بویی از دانش نبردهاند .
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
ای لولی بربط زن، تو مســتتری یا من؟!
ای پیشِ چو تو مستی، افسونِ من افسانه
از خانه برون رفتم، مســتیم به پیش آمد
در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه
چون کشتی بیلنگر کژ میشد و مَژ میشد
وز حســـرتِ او مرده، صـــد عاقل و فرزانه
گفتم ز کجایی تو، تَسخَر زد و گفت ای جان
نیمیم ز ترکستان، نیمیم ز فرغانه
نیمیم ز آب و گل، نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا، نیمی همه دردانه
گفتم که رفیقی کن با من که منم خویشت
گفتا که بنشـناسـم من خویش ز بیگانه
#مولانا
ای لولی بربط زن، تو مســتتری یا من؟!
ای پیشِ چو تو مستی، افسونِ من افسانه
از خانه برون رفتم، مســتیم به پیش آمد
در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه
چون کشتی بیلنگر کژ میشد و مَژ میشد
وز حســـرتِ او مرده، صـــد عاقل و فرزانه
گفتم ز کجایی تو، تَسخَر زد و گفت ای جان
نیمیم ز ترکستان، نیمیم ز فرغانه
نیمیم ز آب و گل، نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا، نیمی همه دردانه
گفتم که رفیقی کن با من که منم خویشت
گفتا که بنشـناسـم من خویش ز بیگانه
#مولانا
❤2👍1👌1
@ddrreamm
#حزین_لاهیجی
گریبان پاره میآیم به کویت هر سحر، ترسم
که مستم محتسب پندارد و انکار نتوانم
#حزین_لاهیجی
گریبان پاره میآیم به کویت هر سحر، ترسم
که مستم محتسب پندارد و انکار نتوانم
👍2
🕊3
@ddrreamm
#مولانا
#فیه__فی_ما_فیه
تن، همچون مریم است
و هر یک عیسیایی در درون داریم.
اگر ما را دردش پیدا شود،
عیسی ما متولد شود
و اگر درد نباشد،
عیسی هم از آن راه نهانی که آمد،
باز به اصل خود بازگردد ...
#مولانا
#فیه__فی_ما_فیه
تن، همچون مریم است
و هر یک عیسیایی در درون داریم.
اگر ما را دردش پیدا شود،
عیسی ما متولد شود
و اگر درد نباشد،
عیسی هم از آن راه نهانی که آمد،
باز به اصل خود بازگردد ...
👍2
@ddrreamm
شهر آرام
خانه ها خاموش
جلوه گاه سکوت و زیبایی
نیمه شب
زیر این سپهر کبود
من و آغوش باز تنهایی ...
#فریدون_مشیری
شهر آرام
خانه ها خاموش
جلوه گاه سکوت و زیبایی
نیمه شب
زیر این سپهر کبود
من و آغوش باز تنهایی ...
#فریدون_مشیری
👍1