ĐŔĖĄM$
212 subscribers
9.21K photos
2.44K videos
21 files
129 links
باده از ما مست شد ؛ نی ما از او

قالب از ما هست شد؛ نی ما از او

#مولانا
@ddrreamm
Download Telegram
@ddrreamm


سال‌ها کنج قفس آواز خوش سر داده‌ام
تا نداند هیچ‌کس زندانی «بی‌بالی» ام

شادم از عمری که زخمم منتِ مرهم نبُرد
گفت هرکس: « حال و روزت چیست؟
گفتم: عالی‌ام

#سجاد_رشیدی‌پور
💔3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بی‌گمان برسد

شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟

چه می‌کنی اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد

رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوست‌ترش داشته؛ به آن برسد

رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد

گلایه‌ای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد

خدا کند که ؛ نه! نفرین نمی‌کنم که مباد
به او که عاشق او بوده‌ام زیان برسد

خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد

#نجمه_زارع
📕مجموعه_یک_سرنوشت_سه_حرفی
🔥2👏1
@ddrreamm

یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چه‌ها شنید

اینش سزا نبود دل حق گزار من
کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید

محروم اگر شدم ز سر کوی او چه شد
از گلشن زمانه که بوی وفا شنید

ساقی بیا که عشق ندا می‌کند بلند
کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنید

#حافظ
1👍1👌1
@ddrreamm


چون نیست مقام ما در این دهر مقیم،
پس بی می و معشوق خطائیست عظیم.

تا کی ز قدیم و محدث امیدم و بیم؟
چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم!

#خیام
👍1👏1
خرم آن روز که بازآیی و سعدی گوید

آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم

#سعدی
@ddrreamm
👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۷۹۰


@ddrreamm
عطار » دیوان اشعار » غزلیات

جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی
نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی
آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی
در آرزوی رویت ای آرزوی جانم
دل نوحه کنان تا چند، جان نعره‌زنان تا کی
بشکن به سر زلفت این بند گران از دل
بر پای دل مسکین این بند گران تا کی
دل بردن مشتاقان از غیرت خود تا چند
خون خوردن و خاموشی زین دلشدگان تا کی
ای پیر مناجاتی در میکده رو بنشین
درباز دو عالم را این سود و زیان تا کی
اندر حرم معنی از کس نخرند دعوی
پس خرقه بر آتش نه زین مدعیان تا کی
گر طالب دلداری از کون و مکان بگذر
هست او ز مکان برتر از کون و مکان تا کی
گر عاشق دلداری ور سوختهٔ یاری
بی نام و نشان می‌رو زین نام و نشان تا کی
گفتی به امید تو بارت بکشم از جان
پس بارکش ار مردی این بانگ و فغان تا کی
عطار همی بیند کز بار غم عشقش
عمر ابدی یابد عمر گذران تا کی
👍2
@ddrreamm


گويي به خواب بود
جواني مان گذشت
گاهي چه زود
فرصتمان دير ميشود

کاري ندارمت كه 
کجايي چه ميکني
بي عشق سر مکن که
دلت پير ميشود

#قیصر_امين_پور
👏2
@ddrreamm
آخِر به چه گویم هست،
         از خود خبرم چون نیست؟!

وز بهرِ چه گویم نیست،
        با وی نظرم چون هست؟!


#حافظ
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm


نومید مشو امید می دار ای دل
در غیب عجایب است بسیار ای دل

گر جمله جهان قصد به جان تو کنند
تو دامن دوست را نه بگذار ای دل

#مــولــانــا
👍3
@ddrreamm

خونِ من ریز و میندیش ز دیوانِ حساب

کآنچه در هیچ حسابی نبود خون من است

#یغمای_جندقی
👍2
@ddrreamm
صبح  امروز  کسے  گفت  به  من..؟؟
تو  چقدر  تنهایی..!!
گفتمش  در  پاسخ:
تو  چقدر  حساسی...؛
تن  من  گر  تنهاست
دل  من  با  دلهاست...!!

#سهراب_سپهری
1👍1
@ddrreamm

همه قبیله من عالمان دین بودند

مرا معلم عشق تو شاعری آموخت

#سعدی
👌3
گیرم که من نگویم لطف تو خود نگوید:

کین خسته چند نالد هر شب بر آستانم؟




#عراقی
@ddrreamm 👈
👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm

نريز باده که دستی به زلف يار ندارم
دلم گرفته و کاری به روزگار ندارم

کدام کوچه‌ی تنگی کدام کافه‌ی دنجی
که هيچ جای جهان با کسی قرار ندارم

نشسته گَرد به خانه، نگير خرده که من هم
مسافری که بگيرد مرا به کار ندارم

ببند پنجره‌ها را ببند پنجره‌ها را
به روی من که اميدی به انتظار ندارم

بگو به مرگ بگيرد تمام هستیِ من را
به جز فراق که چيزی در اختيار ندارم

اگر به خانه‌ی من آمدی چراغ بياور
که هيچ صبح سپيدی به شام تار ندارم

#میترا_سادات_دهقانی
👏2😢1
@ddrreamm

من از کجا پند از کجا،
باده بگردان ساقیا

آن جامِ جان‌افزای را،
برریز بر جان ساقیا

#مولانا
👌3
@ddrreamm

نقاشی غم‌انگیز مرگ #داریوش_سوم_هخامنشی

نقاشی کمیاب فوق توسط یک نقاش اروپایی حدود ۱۳۰ سال پیش، ماجرای غم‌انگیز مرگ آخرین پادشاه هخامنشی به تصویر کشیده است و هم‌اکنون در آرشیو کتابخانه نیویورک آمریکا نگهداری میشود. در این نقاشی اسکندر بهمراه ارتش متجاوزش بر بالای پیکر بی‌جان داریوش سوم (۳۳۰ پیش ازمیلاد) ایستاده‌اند‌ و نظاره‌گر جسد شاه ایران هستند.

در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، داریوش با وجود شکستهایی که از اسکندر متحمل شد هنوز مأیوس نشد و درصدد بود قشون جدیدی در ماد تجهیز کند و به جنگ برود اما با خیانت یک ایرانی به سرانجام‌ نرسید و کشته شد. این شخص خائن بسوس ساتراپ باختر نام داشت که برادرزاده داریوش سوم محسوب می‌شد. در منطقه دامغان امروزی بسوس، که از تعیقب اسکندر مطلع شده بود، داریوش سوم را به قتل رساند و خود را بعنوان اردشیر پنجم، شاه ایران معرفی کرد. اسکندر وقتی به بالین آخرین پادشاه هخامنشی رسید با احترام جسد او را به پارس فرستاد و پس از تعقیب و گریزی طولانی بسوس را نیز یافته و به قتل رساند
💯3