Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گفتگوی ایکنا با داوری اردکانی، قسمت چهارم
برخی غلطهای نگارشی کتاب آزادی، قانون و سازمان
ص۱۴-س۲۲ «بتوان» - «نتوان»
ص۶۷-س۲۲- «کنند»-«میکنند»
ص۸۰-س۱۰- «ژنولوژی»- «ژنیالوژی» (Genealogy)-پانوشت هم غلط است
ص۱۰۴-س۱- «میپرسند»- «بپرسند»
ص۱۰۹-س۱۹- «فیلسوف-«کانت»
ص۱۱۵-س۲۰- «به شرط»- «که شرط»
ص۱۳۴- ابتدای پاراگراف آخر- «میبینم»-«میبینیم»
ص۱۴۲-س۳- «آزادی با تحسین ...» - «آزادی نه با تحسین»
ص۱۷۲-س۷- «رفتن حکومت عریان»- «مسلم شدنِ حکومتِ عریانِ»
ص۱۴-س۲۲ «بتوان» - «نتوان»
ص۶۷-س۲۲- «کنند»-«میکنند»
ص۸۰-س۱۰- «ژنولوژی»- «ژنیالوژی» (Genealogy)-پانوشت هم غلط است
ص۱۰۴-س۱- «میپرسند»- «بپرسند»
ص۱۰۹-س۱۹- «فیلسوف-«کانت»
ص۱۱۵-س۲۰- «به شرط»- «که شرط»
ص۱۳۴- ابتدای پاراگراف آخر- «میبینم»-«میبینیم»
ص۱۴۲-س۳- «آزادی با تحسین ...» - «آزادی نه با تحسین»
ص۱۷۲-س۷- «رفتن حکومت عریان»- «مسلم شدنِ حکومتِ عریانِ»
در نظر داریم نمایهای اینترنتی برای آثار دکتر داوری تدوین کنیم که اولاً شامل مشخصاتِ دقیقِ تمام آثار باشد و ثانیاً بتوان با استفاده از آن، هر کلمه یا مفهومی را در تمام آثار داوری بهراحتی جستجو کرد. در واقع، همان نمایهای که در پایان هر کتاب مشخص میکند که در کدام صفحات، راجع به یک موضوع مشخص صحبت شدهاست، حالا بهصورت اینترنتی و بهصورت یکپارچه برای تمام آثار و با قابلیت جستجو برای همهٔ کلمات در دسترس خواهد بود (البته تهیهٔ این نمایهها برای متفکرانِ غربی کاملاً رایج است: مثلاً نمایهٔ کانت).
برای این کار نیازمند کمک مالی و در درجهٔ دوم، مشارکت در تدوین نمایه هستیم. دوستانی که تمایل به کمک دارند، با یوزرنیم زیر تماس بگیرند. اگر این پروژه موفق باشد، میتوان پروژههای مشابهی را برای سایر متفکران ایرانی نیز آغاز کرد.
@pirhayati2
برای این کار نیازمند کمک مالی و در درجهٔ دوم، مشارکت در تدوین نمایه هستیم. دوستانی که تمایل به کمک دارند، با یوزرنیم زیر تماس بگیرند. اگر این پروژه موفق باشد، میتوان پروژههای مشابهی را برای سایر متفکران ایرانی نیز آغاز کرد.
@pirhayati2
نگاهی به آثار رضا داوری اردکانی
در نظر داریم نمایهای اینترنتی برای آثار دکتر داوری تدوین کنیم که اولاً شامل مشخصاتِ دقیقِ تمام آثار باشد و ثانیاً بتوان با استفاده از آن، هر کلمه یا مفهومی را در تمام آثار داوری بهراحتی جستجو کرد. در واقع، همان نمایهای که در پایان هر کتاب مشخص میکند که…
دوستانی که تمایل دارند در فرایند تبدیلِ پیدیاف مقالات به فایل وورد یا نمونهخوانیِ متنهای تبدیلشده مشارکت کنند، اعلام کنند تا در گروه مربوطه کارها را هماهنگ کنیم.
Forwarded from تعلیق
پرویز عماد، مترجمِ ایرانیِ آثار هایدگر به انگلیسی، هفتهٔ گذشته (۱۶ فوریه) درگذشت. این احتمالاً تنها تصویر از او (نفر شمارهٔ ۲۷) در اینترنت است که به همایش حلقهٔ هایدگر در سال ۱۹۸۵ در دانشگاه لویولا مربوط میشود.
هوالباقی
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
درگذشت استاد سیدجواد طباطبایی ماتمی بزرگ برای علم و اندیشه تاریخی و سیاسی ایران است.
دانایی با مرگ سخت نمیگیرد، اما مرگ کسی که در دیارِ نهچندان قدردان دانایی و نظر، دهها سال همواره انیس مطالعه و تحقیق و تأمل بوده و درک و فهمی تازه از تاریخ و سیاست آورده است، حادثهای کوچک نیست.
طباطبایی دانشمند و صاحبنظری ممتاز بود و اگر گاهی تلخی و تندی در زبانش میبینیم من آن را بر غیرتی که نسبت به دانایی و تفکر داشت حمل میکنم.
بیتردید او تأثیرگذارترین محقق معاصر در علم و فلسفه سیاسی ایران معاصر بود و آثار خوبی نوشت که ماندگار خواهد بود. این ماتم را به خانواده و بازماندگان و دوستان و همکاران و شاگردان ایشان تسلیت میگویم و از خدای بزرگ برای درگذشتهٔ گرامی طلب رحمت میکنم.
رضا داوری اردکانی
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
درگذشت استاد سیدجواد طباطبایی ماتمی بزرگ برای علم و اندیشه تاریخی و سیاسی ایران است.
دانایی با مرگ سخت نمیگیرد، اما مرگ کسی که در دیارِ نهچندان قدردان دانایی و نظر، دهها سال همواره انیس مطالعه و تحقیق و تأمل بوده و درک و فهمی تازه از تاریخ و سیاست آورده است، حادثهای کوچک نیست.
طباطبایی دانشمند و صاحبنظری ممتاز بود و اگر گاهی تلخی و تندی در زبانش میبینیم من آن را بر غیرتی که نسبت به دانایی و تفکر داشت حمل میکنم.
بیتردید او تأثیرگذارترین محقق معاصر در علم و فلسفه سیاسی ایران معاصر بود و آثار خوبی نوشت که ماندگار خواهد بود. این ماتم را به خانواده و بازماندگان و دوستان و همکاران و شاگردان ایشان تسلیت میگویم و از خدای بزرگ برای درگذشتهٔ گرامی طلب رحمت میکنم.
رضا داوری اردکانی
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
اگر بخواهیم وضع خود را در آغاز دورهٔ اسلامی با وضع جدیدِ اقتباس تمدن غربی قیاس کنیم به نظر میرسد که این قیاس چندان مورد نداشته باشد، زیرا مسلمین در آغازِ تاریخ و تفکر خود صرفاً بعضی از مواد تمدن خود را از خارج گرفتند، نهآنکه فلسفه صورتِ تمدن اسلامی شده باشد و حالآنکه ما در پایان دورهٔ تفکر و فرهنگ و تمدن خود میبایست با توجه و تذکر نسبت به گذشته و مآثر تاریخی، به اقتباس صورت تمدن جدید بپردازیم. اما چنین نشد و راهگشایانِ طریقِ فرنگیمآبی در دورهٔ قاجاریه تصور کردند که با قطع تعلق و علاقه به گذشته است که میتوان زودتر و بهتر و بیشتر در تمدن غربی سهیم شد.
فارابی: فیلسوف فرهنگ
فارابی: فیلسوف فرهنگ
Forwarded from P.Vatankhah
سوءتفاهم دیگر در فهم جملۀ «صدر تاریخ تجدد ما ذیل تاریخ غرب است» روی داده است. این جمله را چندین سال پیش به این صورت نقل کردند که: «صدر تاریخ ما ذیل تاریخ غربی است» و هرچه گفته میشد که این جمله بیمعنی و تمحل محض است میگفتند نه جمله به همین صورت گفته شده است که ما میگوییم؛ بعد هم که پذیرفتند اشتباه شنیدهاند تفسیرهای عجیب و غریب کردند و مثلاً بیتوجه به معنای صدر و ذیل تاریخ، گمان کردند که تاریخ ما، تاریخ غربی و محل بسط اندیشههای نیچهای شده است؛ ولی فهم معنی سخن مشکل نیست و اگر گوش باز داشته باشیم و فهممان پس از سالها تحصیل هنوز معتاد به سخنهای مشهور نباشد معنی آن را به آسانی درمییابیم. معنی جمله این است که ما در زمانی به تجدد رو کردیم که اروپا به دوران پایانی تجدد رسیده بود. در این گفته هرچه باشد ایران و تاریخ ایران به هیچ وجه ناچیز شمرده نشده است؛ اصلاً بحث دربارۀ تاریخ ایران نیست بلکه به حادثۀ رویکرد به تجدد و آنچه واقع شده است نظر دارد؛ البته اگر از آن استنباط شود که راه و کار تجدد در ایران دشوار است حرف راه به جایی میبرد.
آزادی، قانون و سازمان؛ صص 14-15
آزادی، قانون و سازمان؛ صص 14-15
Forwarded from مشق فلسفه
.
⚖ «داوری» در ترازوی داوری: نگاهی به آثار و آراء دکتر رضا داوری اردکانی
📌 برنامه پیشرو به مناسبت نودمین سالروز تولد دکتر داوری اردکانی، با حضور اساتید مختلف، برگزار خواهد شد. امکان حضور به دو صورت حضوری (در سالن حکمت) و مجازی فراهم است.
📆 شنبه و یکشنبه، ۶ و ۷ خرداد ۱۴۰۲
⏰ ساعت ۱۹ - ۹
🔗 لینک شرکت در نشست مجازی
.
@mashghe_falsafe
⚖ «داوری» در ترازوی داوری: نگاهی به آثار و آراء دکتر رضا داوری اردکانی
📌 برنامه پیشرو به مناسبت نودمین سالروز تولد دکتر داوری اردکانی، با حضور اساتید مختلف، برگزار خواهد شد. امکان حضور به دو صورت حضوری (در سالن حکمت) و مجازی فراهم است.
📆 شنبه و یکشنبه، ۶ و ۷ خرداد ۱۴۰۲
⏰ ساعت ۱۹ - ۹
🔗 لینک شرکت در نشست مجازی
.
@mashghe_falsafe
دو کتاب جدید از داوری اخیراً از سوی انتشارات نقد فرهنگ منتشر شدهاست:
۱. نقدِ تجدد و دردِ توسعهنیافتگی
۲. بلای بیتاریخی و جهان بیآینده
۱. نقدِ تجدد و دردِ توسعهنیافتگی
۲. بلای بیتاریخی و جهان بیآینده
Abstracts_of_Congress_on_Revisiting_Reza_Davari's_Philosophy_and.pdf
1.3 MB
چکیدههای همایش «داوری در ترازوی داوری»
Davari Congress.pdf
163.8 KB
برنامهٔ همایش «داوری در ترازوی داوری»، شنبه و یکشنبه، ۶ و ۷ خرداد
Forwarded from روحالامین
💠 جلسه هماندیشی و متنخوانی کتاب "هنر و حقیقت" اثر دکتر داوری اردکانی
▪️ جلسه اول
⏱ پنجشنبه ۴ خرداد ساعت ۱۷
📍قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید، طبقه چهارم، سالن نشستها
موقعیت در نشان:
https://nshn.ir/Qbsj1Mex7r6E
👈🏻 جهت شرکت در جلسه با آیدی @alirooholamin هماهنگی کنید.
▪️ @SohaQom
💠 جلسه هماندیشی و متنخوانی کتاب "هنر و حقیقت" اثر دکتر داوری اردکانی
▪️ جلسه اول
⏱ پنجشنبه ۴ خرداد ساعت ۱۷
📍قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید، طبقه چهارم، سالن نشستها
موقعیت در نشان:
https://nshn.ir/Qbsj1Mex7r6E
👈🏻 جهت شرکت در جلسه با آیدی @alirooholamin هماهنگی کنید.
▪️ @SohaQom
📣 فایلهای صوتی سخنرانیهای سمینار دو روزه "داوری در ترازوی داوری" در بخش چندرسانهای وبگاه پژوهشگاه
«داوری» در ترازوی داوری/۶خردادماه/۴۰۲
https://www.ihcs.ac.ir/fa/news/23892
«داوری» در ترازوی داوری/۷خردادماه/۴۰۲
https://www.ihcs.ac.ir/fa/news/23896
#فایل_صوتی #داوری
🍀🍀
@ihcss
@seyedjavadmiri
«داوری» در ترازوی داوری/۶خردادماه/۴۰۲
https://www.ihcs.ac.ir/fa/news/23892
«داوری» در ترازوی داوری/۷خردادماه/۴۰۲
https://www.ihcs.ac.ir/fa/news/23896
#فایل_صوتی #داوری
🍀🍀
@ihcss
@seyedjavadmiri
در همین سالها بود که جنگهای ایران و روس درگرفت و مصیبتهای بزرگ به بار آورد. میتوان اندیشید که شاید این جنگها مقدمه و آغاز گسست تاریخی در کشور ما و مایهٔ تعویق و تأخیر اروپایی شدن روسیه شده باشد. امپراطوری تزار در سایهٔ پیروزی در این جنگها نهضتهای سیاسی و اجتماعی روسیه را آسانتر خاموش کرد، اما این جنگها برای ما جز درد و نکبت و مصیبت چیزی نداشت و شاید به همین جهت است که سعی کردهایم آن را از یاد و خاطرهٔ خود حذف کنیم و حتی مورخان چنانکه باید به آن اعتنا نکنند. در بعضی کتابهای تاریخ دورهٔ قاجار حتی ذکری از مصیبتبارترین و اثرگذارترین حادثهٔ این دوران نشده است. مورخان باید بیندیشند و پاسخ دهند که چرا دربارهٔ جنگی که کمنظیر و از جهاتی غریب بود کمتر گفتند و نوشتند. اکنون هم وقتی تنها تعبیر بازمانده از آن یعنی «قرارداد ترکمانچای» را به زبان میآورند کاری به اصل قضیه ندارند و از حقیقت آن بیخبرند و به آن نمیاندیشند و صرفاً پیمان و اقدامی را که دوست نمیدارند با آن قیاس میکنند تا بر زشتیاش تأکید کنند و دریغا که در این ایام یکی از ضروریترین و دشوارترین و مهمترین توافقهای سیاسی را با قرارداد ترکمانچای قیاس کردند.
شرقشناسی و گسست تاریخی، نشر نقد فرهنگ، ۱۴۰۰
شرقشناسی و گسست تاریخی، نشر نقد فرهنگ، ۱۴۰۰
بعضی از زبانشناسان و ادیبان که به زبان فارسی علاقه دارند، در راه اصلاح و رفع غلطهای املایی و انشایی که کمکم شایع و رایج میشود، کوششی را آغاز کردهاند. قدر این کوشش و کوشندگان را باید دانست، اما این غلطنویسیها و حتی تصرفاتی که از همه سو در زبان میشود، ریشهٔ تاریخی دارد و با علاج موضعی درمان نمیشود. زبان از همانجا که پریشان شده است، باید به سامان آید. زبان را قلمها آشفته کردهاند و قلم باید آن را به صلاح آورد.
نامهٔ فرهنگ، ۱۳۷۵، شماره ۱۷
نامهٔ فرهنگ، ۱۳۷۵، شماره ۱۷
Forwarded from کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
دکتر داوری:
هوالباقی
با شنیدن خبر درگذشت دوست دانشمند استاد دکتر باقر پرهام دچار اندوهی سخت شدم.
پرهام دانشمندی جامع و دارای اطلاعات وسیع و برخوردار از وسعت نظر و درک سیاسی اجتماعی بود و تنها به اسم و رسم و بر حسب ادعا جامعه شناس نبود و شاید به همین جهت در دهه های پایان عمر هر جا که بود خود را غریب حس می کرد.
مصیبت درگذشت او را به همه دانشگاهیان و دانشمندان کشور و بخصوص به خانواده گرامیش تسلیت می گویم و از خداوند غفران و رحمت برای او طلب می کنم.
رضا داوری اردکانی
۱۴۰۲/۰۳/۰۹
هوالباقی
با شنیدن خبر درگذشت دوست دانشمند استاد دکتر باقر پرهام دچار اندوهی سخت شدم.
پرهام دانشمندی جامع و دارای اطلاعات وسیع و برخوردار از وسعت نظر و درک سیاسی اجتماعی بود و تنها به اسم و رسم و بر حسب ادعا جامعه شناس نبود و شاید به همین جهت در دهه های پایان عمر هر جا که بود خود را غریب حس می کرد.
مصیبت درگذشت او را به همه دانشگاهیان و دانشمندان کشور و بخصوص به خانواده گرامیش تسلیت می گویم و از خداوند غفران و رحمت برای او طلب می کنم.
رضا داوری اردکانی
۱۴۰۲/۰۳/۰۹
Forwarded from تعلیق
واژهنامهٔ آنلاینِ فلسفه (فیلود) بهصورت آزمایشی راهاندازی شدهاست:
philod.ir
طرحِ این واژهنامه را حدود شش ماه پیش، با دستی خالی و دلی پرامید، آغاز کردیم و حالا فیلود شامل بیش از ۱۵ هزار مدخل و معادلهای بیش از ۴۰ کتاب است. بخش عمدهٔ مدخلها انگلیسی است، اما کلماتِ آلمانی و فرانسوی هم تعداد قابلتوجهی از مدخلها را تشکیل میدهند. این واژهنامه همزمان میتواند برای جستجوی کلمات فارسی به کار رود و بنابراین دوسویه است. همین حالا که این پیام منتشر میشود، تعداد مدخلها در حال افزایش است. امیدواریم با کمک مخاطبان بتوانیم اشکالات را هرچه زودتر رفع کنیم تا این واژهنامه بتواند نقشی عمدهتر در فهم و ترجمهٔ متون فلسفی داشته باشد.
philod.ir
طرحِ این واژهنامه را حدود شش ماه پیش، با دستی خالی و دلی پرامید، آغاز کردیم و حالا فیلود شامل بیش از ۱۵ هزار مدخل و معادلهای بیش از ۴۰ کتاب است. بخش عمدهٔ مدخلها انگلیسی است، اما کلماتِ آلمانی و فرانسوی هم تعداد قابلتوجهی از مدخلها را تشکیل میدهند. این واژهنامه همزمان میتواند برای جستجوی کلمات فارسی به کار رود و بنابراین دوسویه است. همین حالا که این پیام منتشر میشود، تعداد مدخلها در حال افزایش است. امیدواریم با کمک مخاطبان بتوانیم اشکالات را هرچه زودتر رفع کنیم تا این واژهنامه بتواند نقشی عمدهتر در فهم و ترجمهٔ متون فلسفی داشته باشد.
Forwarded from تعلیق
🟢 گوییا باور نمیدارند روزِ داوری
استاد بزرگوار، جناب دکتر عبدالکریم سروش، یادداشتی کوتاه راجع به همایش «داوری در ترازوی داوری» نوشتهاست و ضمن نکوهش داوری و داوریدوستان، از بنده بهعنوان «تنها» کسی که در آن میان، جرئتِ نقد داشتهام یاد کردهاست. چند روز پیش، با شنیدن سخنانِ از سر احترامِ دکتر سروش پس از مرگ دکتر طباطبایی امیدوار شده بودم که دعوای سروش و داوری هم به مرور زمان به همین سمت و سو میل کند، اما چه توان کرد که خیالِ من و دل باطل بود! در هر حال، با احترام فراوانی که برای دکتر سروش قائلم، از لحن و تعابیری که در این سالها به کار میگیرد، در حیرتم و لازم دیدم یکی دو نکته را در این مورد ذکر کنم، هرچند پس از نامهٔ بلندبالایی که استادم، بیژن عبدالکریمی، نزدیک به ده سال پیش در همین موضوع، در پاسخ به ایشان نوشت، دیگر حرف چندانی در این مورد باقی نماندهاست.
چنانکه سابقهٔ بحثهایی که بنده در آن مشارکت داشتهام، نشان میدهد، چند بار در فضای تلگرام در بحث با افرادی چون دکتر حسن محدثی به دفاع از داوری پرداختهام. در این سخنرانیِ آخر هم تصریح کردم که ضمن موافقت با کلیتِ دیدگاههای داوری، پرسشهایی هم دربارهٔ آنها دارم و خصوصاً با نظرش راجع به روشنفکران دینی به هیچ وجه موافق نیستم. شاید لحنم تا حدی تند بود؛ در این مورد، نوعی تعمد هم در کار بود، چون به زعم خود، گمان میکردم در فضایی علمی و فارغ از تعارف بحث میکنم و حرفهای له و علیه داوری در پسزمینهای سیاسی تفسیر نخواهد شد. این نقدها را پیش از این نیز در فضایی دوستانه با خود داوری هم در میان گذاشته بودم. طرفه اینکه در ادامه میخواستم به اشتراکات داوری و روشنفکری دینی اشاره کنم که فرصت نشد. غرض از این همه اینکه نقد من بر داوری از جنس مخالفتِ دکتر سروش نیست که بدون همدلی با تفکر داوری و یادآور خصومتهای شخصی و سیاسی باشد، کمااینکه معتقدم نظر داوری راجع به روشنفکری دینی هم دچار همین مشکلات است.
دیگر اینکه اتفاقاً برخلاف آنچه دکتر سروش نوشتهاند، تنها من نبودم که در آن سخنرانیها به نقد داوری پرداختم، و بسیاری از افراد فاضل، نقدهای جدیتر و عمیقتر و گزندهتری به داوری وارد کردند، از جمله: احمد بستانی (استادیار علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی) که همین کتاب «سیری در فلسفهٔ کارل پوپر» را بهعنوان کتابی کاملاً ایدئولوژیک [و کمارزش] با خود به جلسه آورده بود (و من گمان میکردم عنقریب است که آن را آتش بزند!)، محمدحسین بادامچی (عضو هیئت علمی مؤسسهٔ مطالعات فرهنگی و اجتماعی) که داوری را به بدفهمی و سوءتفسیر فارابی متهم کرد و حتی تمام آثار او را بخشی از پروژهٔ حکومتیِ بزرگداشت شرق (هم در دورهٔ پهلوی و هم بعد از انقلاب) دانست، و احسان پویافر (دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمی) که داوری را غرقِ سیاست و بیخبر از دنیای بیرون توصیف کرد. صحبتهای افراد سرشناستری مثل حمید طالبزاده و بیژن عبدالکریمی هم بهصورت پنهانتر یا احترامآمیزتر به نقد داوری اختصاص داشت، تازه اگر از صحبت کسانی مثل حسن محدثی و رحیم محمدی بگذریم که با لحنی شبیه به لحن خود دکتر سروش، داوری را دچار نوعی هپروتاندیشی تعریف کردهاند. پس در آن همایش، هیچیک از سخنرانان «ملزم به حفظ ظاهر» نبود و خود دکتر میری (مدیر همایش) هم تأکید میکرد که این همایش قرار است در نقد داوری و نه در مدح او باشد.
ضمن ادای احترام مجدد به دکتر سروش، باز در انتظارِ روزی مینشینم که متفکران دیار ما بتوانند فارغ از غوغای سیاست در گفتگویی حقیقی مشارکت داشته باشند، هرچند آن روز بسیار دیر باشد.
علی پیرحیاتی
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
استاد بزرگوار، جناب دکتر عبدالکریم سروش، یادداشتی کوتاه راجع به همایش «داوری در ترازوی داوری» نوشتهاست و ضمن نکوهش داوری و داوریدوستان، از بنده بهعنوان «تنها» کسی که در آن میان، جرئتِ نقد داشتهام یاد کردهاست. چند روز پیش، با شنیدن سخنانِ از سر احترامِ دکتر سروش پس از مرگ دکتر طباطبایی امیدوار شده بودم که دعوای سروش و داوری هم به مرور زمان به همین سمت و سو میل کند، اما چه توان کرد که خیالِ من و دل باطل بود! در هر حال، با احترام فراوانی که برای دکتر سروش قائلم، از لحن و تعابیری که در این سالها به کار میگیرد، در حیرتم و لازم دیدم یکی دو نکته را در این مورد ذکر کنم، هرچند پس از نامهٔ بلندبالایی که استادم، بیژن عبدالکریمی، نزدیک به ده سال پیش در همین موضوع، در پاسخ به ایشان نوشت، دیگر حرف چندانی در این مورد باقی نماندهاست.
چنانکه سابقهٔ بحثهایی که بنده در آن مشارکت داشتهام، نشان میدهد، چند بار در فضای تلگرام در بحث با افرادی چون دکتر حسن محدثی به دفاع از داوری پرداختهام. در این سخنرانیِ آخر هم تصریح کردم که ضمن موافقت با کلیتِ دیدگاههای داوری، پرسشهایی هم دربارهٔ آنها دارم و خصوصاً با نظرش راجع به روشنفکران دینی به هیچ وجه موافق نیستم. شاید لحنم تا حدی تند بود؛ در این مورد، نوعی تعمد هم در کار بود، چون به زعم خود، گمان میکردم در فضایی علمی و فارغ از تعارف بحث میکنم و حرفهای له و علیه داوری در پسزمینهای سیاسی تفسیر نخواهد شد. این نقدها را پیش از این نیز در فضایی دوستانه با خود داوری هم در میان گذاشته بودم. طرفه اینکه در ادامه میخواستم به اشتراکات داوری و روشنفکری دینی اشاره کنم که فرصت نشد. غرض از این همه اینکه نقد من بر داوری از جنس مخالفتِ دکتر سروش نیست که بدون همدلی با تفکر داوری و یادآور خصومتهای شخصی و سیاسی باشد، کمااینکه معتقدم نظر داوری راجع به روشنفکری دینی هم دچار همین مشکلات است.
دیگر اینکه اتفاقاً برخلاف آنچه دکتر سروش نوشتهاند، تنها من نبودم که در آن سخنرانیها به نقد داوری پرداختم، و بسیاری از افراد فاضل، نقدهای جدیتر و عمیقتر و گزندهتری به داوری وارد کردند، از جمله: احمد بستانی (استادیار علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی) که همین کتاب «سیری در فلسفهٔ کارل پوپر» را بهعنوان کتابی کاملاً ایدئولوژیک [و کمارزش] با خود به جلسه آورده بود (و من گمان میکردم عنقریب است که آن را آتش بزند!)، محمدحسین بادامچی (عضو هیئت علمی مؤسسهٔ مطالعات فرهنگی و اجتماعی) که داوری را به بدفهمی و سوءتفسیر فارابی متهم کرد و حتی تمام آثار او را بخشی از پروژهٔ حکومتیِ بزرگداشت شرق (هم در دورهٔ پهلوی و هم بعد از انقلاب) دانست، و احسان پویافر (دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمی) که داوری را غرقِ سیاست و بیخبر از دنیای بیرون توصیف کرد. صحبتهای افراد سرشناستری مثل حمید طالبزاده و بیژن عبدالکریمی هم بهصورت پنهانتر یا احترامآمیزتر به نقد داوری اختصاص داشت، تازه اگر از صحبت کسانی مثل حسن محدثی و رحیم محمدی بگذریم که با لحنی شبیه به لحن خود دکتر سروش، داوری را دچار نوعی هپروتاندیشی تعریف کردهاند. پس در آن همایش، هیچیک از سخنرانان «ملزم به حفظ ظاهر» نبود و خود دکتر میری (مدیر همایش) هم تأکید میکرد که این همایش قرار است در نقد داوری و نه در مدح او باشد.
ضمن ادای احترام مجدد به دکتر سروش، باز در انتظارِ روزی مینشینم که متفکران دیار ما بتوانند فارغ از غوغای سیاست در گفتگویی حقیقی مشارکت داشته باشند، هرچند آن روز بسیار دیر باشد.
علی پیرحیاتی
۲۰ خرداد ۱۴۰۲