داستان نویس نوجوان
1.35K subscribers
11.2K photos
789 videos
42 files
15.7K links
تجربه خوب نوشتن!
کانال رسمی داستان نویس نوجوان
آموزش آنلاین داستان نویسی، قابلیت ارسال داستان، برگزار کننده مسابقات داستان نویسی

آدرس وب‌سایت:
dastannevis.com
آدرس ایمیل پشتیبانی:
support@dastannevis.com
ارتباط با ما و تبلیغات:
@ashkanhasebi
@firouzirad
Download Telegram
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶
یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

dastannevis.com
بهترین روش برای شروع نوشتن این است که شروع کنید! با شروع کردن و تجربه کردن، با گذشت زمان، شما بهتر و ماهرتر در نوشتن خواهید شد.

dastannevis.com
برای فضاسازی داستان و ایجاد تخیلات و بشقاب پرنده‌ها می‌توانید از روش‌ها و تکنیک‌های مختلف استفاده کنید. در زیر چند راهنمایی برای شما آورده شده است:

توصیف محیط: توصیف دقیق محیط‌ها و مناظر طبیعی می‌تواند به خواننده کمک کند تا در دنیای داستان شما غرق شود. شرح جزئیات مانند آسمان آبی، ابرها، کوه‌ها، درختان و رودخانه‌ها می‌تواند تصویرسازی فضا را برای خواننده بهبود بخشد.

توصیف بشقاب پرنده‌ها: برای ایجاد بشقاب پرنده‌ها در داستان، می‌توانید از توصیفات دقیقی از ظاهر و عملکرد آن‌ها استفاده کنید. شرح فناوری‌ها و قابلیت‌های بشقاب‌ها، سرعت حرکت آن‌ها و نحوه کنترل واحد‌های پروازی می‌تواند تصورات خواننده را به واقعیت نزدیک کند.

استفاده از تکنولوژی: از توصیفاتی از تکنولوژی‌های پیشرفته و فضایی مانند مواد سوخته، موتورها، کنترل‌های پروازی و سایر تجهیزات فضایی استفاده کنید تا داستان را واقعی‌تر به نظر بیاورید.

ایجاد رویدادهای داستانی: وقایع و رویدادهای جذابی را در داستان ایجاد کنید که باعث شود بشقاب پرنده‌ها و تخیلات فضایی به دلخواهتان در داستان جا بیافتد.

توصیف شخصیت‌ها و تعاملاتشان با بشقاب‌ها: شرح عملکرد شخصیت‌های داستان با بشقاب‌ها، رفتارهایشان در فضا و تعاملاتشان با این وسایل پرنده می‌تواند جذابیت داستان را افزایش دهد.

با استفاده از این راهنمایی‌ها و توصیفات جذاب، می‌توانید تخیلات و بشقاب پرنده‌ها را به شکلی زیبا و جذاب در داستان خود فضاسازی کنید.

dastannevis.com
قهرمانان ورزشهای رزمی می‌توانند نقش‌های بسیار جذاب و متنوعی در داستانها برعهده بگیرند. این نوع شخصیت‌ها معمولاً دارای ویژگی‌هایی همچون استعداد فیزیکی بالا، استقامت، انضباط و تمرکز بالا هستند که این ویژگی‌ها می‌توانند به شخصیت‌های داستانی اعتبار و جذابیت بخشد.

در داستان‌ها، قهرمانان ورزشهای رزمی می‌توانند از طریق مواجهه با مخاطرات فیزیکی و روانی، توسعه پیدا کنند و از این تجارب برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. آن‌ها می‌توانند به عنوان قهرمانان اصلی داستان باشند که در مسابقات ورزشی شرکت می‌کنند و در مواجهه با چالش‌ها و رقبا به دنبال پیروزی هستند.

همچنین، قهرمانان ورزشهای رزمی می‌توانند به عنوان مربیان یا مشاوران شخصیت‌های دیگر داستان عمل کنند و از تجربیات و دانش خود برای راهنمایی و انگیزه بخشی به دیگران استفاده کنند. آن‌ها می‌توانند نقش مهمی در توسعه و رشد شخصیت‌های دیگر داستان ایفا کنند.

به طور کلی، قهرمانان ورزشهای رزمی می‌توانند به عنوان نمادهای قدرت، اراده و تلاش برای دستیابی به هدف در داستانها ظاهر شوند و برای خوانندگان الهام بخش باشند.

dastannevis.com
---

در دهه‌ی ۱۹۴۰، در روستایی دورافتاده‌ در ایرلند، یک صومعه کوچک با نور کم و آواز آرام خواهران روحانی، به مثابه پناهگاهی برای افرادی که تنها و بدون خانواده بودند، خدمت می‌کرد. در آنجا، برخی از خواهران روحانی برای مراقبت از این کودکان یتیم، تلاش می‌کردند تا زندگی آنها را بهتر کنند. این کودکان، مانند گل‌های کوچکی بودند که در تنهایی و گرفتاری رشد می‌کردند.

اما یکی از این کودکان به نام "آنا" استعداد خاصی داشت. او دلیلی نداشت که یتیم شود. مادرش او را در سنین کودکی به دلیل فقر و ناتوانی به صومعه سپرده بود و او هرگز فرصتی برای دیدن چهره مادر خود را نداشت. اما با وجود همه‌ این مشکلات، آنا دارای یک استعداد بزرگ برای یادگیری هنر و موسیقی بود. وقتی بیشتر بچه‌ها در صومعه به بازی و تحصیل مشغول بودند، او به تنهایی در کنار پیانو نشسته، آهنگ‌های زیبا را اجرا می‌کرد.

روزی، یک مربی موسیقی به نام "رُز" به صومعه آمد و به طور اتفاقی آنا را در حال نواختن پیانو دید. او زیبایی صدا و استعداد وی را تشخیص داد و تصمیم گرفت تا به او کمک کند. این اتفاق، شروع یک ماجرای جذاب و پر از امید برای آنا بود که تمام زندگی خود را در جستجوی عشق و پذیرش برای به سر میبرد.

آیا رُز می‌تواند به آنا کمک کند تا استعدادش را پرورش دهد؟ و آیا آنا می‌تواند با وجود گذشته‌ی دردناکش، به عشق و رفاقتی که همیشه می‌خواست برسد؟ این داستان ماجرایی پر از امید، تلاش و پذیرش است که دل‌ها را می‌لرزاند و به ما یادآوری می‌کند که هرکسی می‌تواند به عنوان یک قهرمان در دنیا ظاهر شود.

---

شما می‌توانید این داستان را با توجه به شخصیت های داستانی و ایده‌های خودتان تکمیل کنید....

dastannevis.com
اصولاً فراگیری فنون داستان نویسی بدون مطالعه نمونه های موفق داستانی کارساز نخواهد بود. گاهی جرقه فکر اولیه در ذهن نویسنده از طریق مطالعه داستانی از نویسنده دیگر ایجاد می شود.

dastannevis.com
تولد فکر اولیه قابل کنترل و پیش بینی نیست

سیر مراحل تولد فکر اولیه، از برخورد با نشانه به حس و از حس به تولد فکر اولیه، فرایندی قابل پیش بینی، ارادی و قانونمند نیست. بسیاری از هنرمندان با نشانه های بسیاری مواجه می شوند، اما حسی در آنها برانگیخته نمی شود، یا می شود اما آن را در ذهنشان دنبال نمی کنند، یا حتی با شکل گیری فکر اولیه مراحل بعدی طی نمی شود و نطفه به کمال نمی رسد.

dastannevis.com
به گردآوری اخبار ماجراهایی بپرداز که نظرت را جلب می‌کنند. ماجرایی را انتخاب کن که با مواد داستانی تو موضوع‌ها و چیزهای‌فوق‌ العاده‌ای که در زندگی خود جذب آنها شده‌ای مرتبط باشند. ببین چگونه می‌توانی مادهٔ داستانی خود را بر بدنهٔ ماجرایی از آن دست پیوند بزنی.


تئودور ویسنر

تمرین‌های رمان‌نویسی

از کتاب
📚اندیشه‌های نو در رمان‌نویسی


dastannevis.com
همواره به آینده فکر کن،
هنوز کتاب‌هایی برای خواندن،
غروب‌هایی برای تماشا کردن
و دوستانی برای دیدن وجود دارند ...

dastannevis.com
نو بودن فکر اولیه

مسئله ای که جای تأمل دارد این است که ملاک نو بودن فکر اولیه چیست؟ یعنی فکر اولیه تا چه حد مجاز به مایه گرفتن از فکر اولیه دیگر است. این سؤال از آنجا ناشی می شود که گاه مشاهده می کنیم یک داستان از جهاتی همچون فکر اولیه، طرح، نثر، درون مایه، یا پیام با داستانی دیگر شباهتی انکارناپذیر دارد. چنین شباهت هایی بسیار مشاهده می شود. به خصوص با گذشت زمان و خلق داستانهای بی شماری که هر روز پا  به عرصه ادبیات می گذارند گویی احساس می شود که فکر اولیه به کالایی نایاب بدل شده و همچون ماده ای معدنی، مصرفی و کمیاب به تدریج رو به اتمام است.
ابتدا باید گفت که تکراری بودن مضمون و پیام به خودی خود اشکالی ندارد؛ یعنی این طبیعی است که اثری هنری درصدد بیان مضمون و پیام تازه ای نباشد، بلکه پیام های گفته شده را به شیوه ای ارائه کند که نو و تازه جلوه کنند. عده ای بر این عقیده اند که اساساً در دنیا سخن و حرف تازه ای برای گفتن باقی نمانده است، بلکه می توان شیوه هایی نو در انتقال این گفته ها به کار گرفت. پس تکرار درون مایه یا پیام یک داستان (با فن و شیوه ای متفاوت) را نمی توان تقلید نامید. اما از مضمون و پیام که بگذریم، شباهت یک اثر به اثر دیگر از نظر فکر اولیه، طرح و نثر محل تأمل است. البته در اینجا نیز وجود شباهت خود به خود دلیل بر تقلیدی یا تکراری بودن اثر دوم نیست. باید دید آیا مطالعه اثر اول خواننده را از مطالعه اثر دوم بی نیاز می کند یا خیر. اگر بی نیاز کند، در آن صورت باید اثر دوم را کاری تکراری قلمداد کرد. اما در صورتی که اثر دوم در عین تأثیرپذیری از اثر اول خود نیز شخصیت مستقلی داشته و از برجستگی ها و ارزش هایی برخوردار باشد، در آن صورت نمی توان آن را تکراری و بی ارزش قلمداد نمود.

dastannevis.com
هفتاد ميليون آدم هر جا می‌رسند می‌گويند: ايرانی‌ها کتاب نمی‌خوانند! تيراژ کتاب از سه هزار تجاوز نمی‌کند. شوخی است که هشتاد هزار شاعر ثبت شده‌اند، اما تيراژ کتاب شعر هشتصد نسخه هم نيست، يعنی چی؟ يعنی اينکه ما کتاب نمی‌خوانيم چون فکر می‌کنیم همه چيز را می‌دانيم. يعنی اينکه ما سئوال نمی‌کنيم چون جواب همه چيز را داريم.

عباس معروفی

dastannevis.com
نیل گیمن گفته :«تالکین برای نوشتن هابیت و ارباب‌حلقه‌ها، کتابهای سبک‌ فانتزی نمی‌خواند، او کتاب های ریشه شناسی زبان فنلاندی می‌خواند. چیزی غیر منتظره را بخوانید.»

نویسندگی فقط نوشتن نیست، برای نوشتن یک شاهکار شنیدن موسیقی‌های درجه یک، دیدن فیلم‌های ارزشمند، رقص، درست زندگی کردن، خواندن کتاب‌های خوب و دانستن دربارهٔ انواع و اقسام رشته‌ها تاریخ، روانشناسی، اسطوره‌شناسی و... ضروری است.

dastannevis.com
راههایی که می توان شوق خواننده داستان را برای خواندن بیشتر کرد:

۱- پرداختن به اینکه چگونه (چرا) چنین شد؟ به جای اینکه بعدش چه شد؟ به عبارت دیگر روشن ساختن علت و چرایی حادثه ای که در ابتدای داستان اتفاق افتاده یا گرهی که همان ابتدا گشوده شده است.

۲- نثر شاعرانه و برخوردار از تصاویر ذهنی.

۳-شخصیت پردازی یا ارائه تجربیاتی دست اول، ناب و گرانبها از زندگی.

۴- صمیمیت.

۵- طنز، که می تواند، به خصوص در نوشته هایی که مخاطبانش بزرگسالان هستند، جای خالی صمیمیت را پر کند.

dastannevis.com
آن‌دم که شادی، شاداب نبود.

مادری، فرزند خردسالَش را به دستان جفا‌کار و بی‌مودت خاک سپرد؛ همان خاک که بهانه‌ایست از بهر سرد‌مهری آدمک‌های افسرده و نژند، دختران و بانوانی که از هراس شهوت مردان، اسیر چهار‌دیواری شده‌اند و پسران و مردانی که رعب‌ و‌ وحشت بر جانشان بود، اما از‌خاطر طعنه‌ی دیدگان دیگران برای اشک‌هایشان لالایی خواندند و گریه‌ و بغض را بر‌خاک کشیدند.
مردمانی که شوخی‌های شهر زندگی را بر خود چیستان و معما کرده‌اند و جهانی که بازی زندگی را پیچیده و درهم کرده‌است.
در آخر هم من، که ضجه‌های درد و رنج‌ روح‌ همه‌را در خاطر و ذهن دارم؛ آیا مقصر و خطاکار، هستم؟
من که وجدان خود را لبالب از عذاب کرده و دنیا‌یم را سیراب از مرداب‌سردرگمی...
اینک کیستم؟ اهل کدام دیارم؟ یکی مرا شهاب‌سنگ بیچارگی می‌داند و یکی مرا ملکه‌ی خباثت می‌خواند، اما روزگاری نامم شادمانی و رسم‌ام خشنودی بود و میهنم از گوشه‌ی قلب‌های غبارآلود آغاز و تا سرزمین‌های پرعشق گسترده‌بود...
هر پسین جایی پرسه می‌زدم؛ یک‌دم در قلب امیری تکیه می‌دادم و گاهی هم در خانه‌ی کنیزی مهمان می‌شدم، اما آن‌قدر از آنجابه‌اینجا، از آن‌ دل‌به‌ این‌دل پرید‌م که مرا بار‌ها نفرین کرده‌اند.
آخر، بشر رابطه‌ای خصمانه با مهمان‌های ناخوانده دارد، حتی اگر مهمان‌اش شادی باشد!...
هر چه زمان جلو‌تر می‌رفت ترس و نفرت از من بیشتر می‌شد.

- لعنتی!
روز‌ها خوب پیش می‌رود، معلوم نیست این شادیِ پلید چه نقشه‌ی خبیثانه‌ای برایم در سر دارد.
- چرا حالم خوب است؟ حتما اتفاقی ناگوار در راه‌ست!
- این شادمانی حتما از چشم‌هایم در می‌آید...

موجی از قبیل این حرف‌ها راه افتاد و آبشار بدبینی بر سر همه آوار شد. کسی نمی‌دید که غم همانند من گاهی باروبندیل جمع می‌کند، کسی نمی‌شنوید صدای فریاد مرا که می‌گفتم:

-کافی‌ست!
از افکارتان هراسید نه از من!

آنها تهمت ناروا به من زدند، سر زدن مرا در شب‌های تیره ندیده‌اند؛ ظلم و دشمنی از آن‌ها بود که مرا هیچ‌گاه پیدا نمی‌کردند.
پس من اکنون با‌وجود عذاب‌وجدان پنهان شده‌ام تا روزی که ناقوس‌ها به صدا در بیاید و مردم همراه‌ با آن بخوانند "ما همیشه تو را پیدا خواهیم کرد!
بدرود، تا روزی که مرا شهاب‌سنگ بیچارگی نخوانند و ندانند.
#عسل_خوبانی
#نقد

dastannevis.com
Audio
#داستان_شبانه 🌙
🔹 داستان امانت
🔸 گوینده: #گلنازتقوایی

داستان نویس نوجوان 😎
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶
دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

dastannevis.com