This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال۱۳۹۶ پنجشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۱
dastannevis.com
dastannevis.com
توصیه پدرم به من این بود: زیاد بنویس، زیاد دور بریز و برای چاپ شدن نوشتهات اصلا عجله نکن. کتاب اولم در حقیقت کتاب سومم بود. من دو کتاب دیگر هم نوشتم، اما آنها را دور انداختم. این رویه من در نوشتن شد.
بورخس
📚گفتگو با بورخس
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
بورخس
📚گفتگو با بورخس
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
تابهحال هیچ دفتر خاطراتی نخواندهام که داستانی شگفت در آن نباشد. همۀ ما داستان خود را داریم: همهمان سختیهایی در زندگی داریم، همه لحظاتی سرشار از خوشی داریم. آدم فکر میکند در جهان تنهاست، اما اینگونه نیست.
مکنامارا
شکارچی خاطرات: زندگی آدمهای معمولی چه هیجانی میتواند داشته باشد؟
منبع : ترجمان
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
مکنامارا
شکارچی خاطرات: زندگی آدمهای معمولی چه هیجانی میتواند داشته باشد؟
منبع : ترجمان
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
میشود رمان نویسی را آموخت ولی راه دارد. مثلا من رمان «مادام بوآری» را میخوانم و میبینم که فلوبر با قهرمان داستانش چه میکند. این میشود آموزش دیدن من! به نظر من یک نویسنده باید ۱۰۰ صفحه بخواند و یک صفحه بنویسد. شما تا ادبیات جهان و ادبیات کشورت را نشناسی، نمیتوانی نویسنده خوبی باشی! باید فرهنگت را بشناسی. اینها همه وقت میخواهد و نمیشود فقط کاغذ را جلوی خودت بگذاری و داستان بنویسی. نمیتوانی بگویی من نیاز به خواندن ندارم. ما بقال نیستیم که ماست خودمان را بخریم و ماست دیگران را نخریم.
محمد قاسمزاده
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
محمد قاسمزاده
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
نوشتن خاطرات روزانه یا ماجراجویی شخصی شما
خاطره نویسی بهطور مستمر، موجب پیشرفت تدریجی شما را در نوشتن میشود و پختهشدن قلمتان را بهوضوح حس میکنید. بهتر است، روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه را صرف نوشتن بكنید. بسیاری از كسانی كه خاطرات یا یادداشتهای روزانه مینویسند بیشتر به جای توجه به ادراك و برداشت خودشان از حوادث، به درج خود حادثه اكتفا میكنند. اما اگر به نوشتن ادامه دهید، مطالب بیشتری مینویسید و به جنبههای شخصتیی بیشتری از خود میرسید.
بهترین زمان برای شروع، همین لحظهای است که در آن قرار گرفتهاید، از همین لحظات که در آن قرار دارید بنویسید! موضوع اصلی یادداشتهای روزانه هم نظرهای شخصی و خصوصی درباره موضوعاتی که به آن علاقه دارید همچون غذا؛ سفر؛ مدرسه؛ رؤیاها؛ دوستان؛خانواده است.
اما بهترین خاطره نویسیها آن هایی هستند كه محرمانه تلقی میشوند. با آن كه شیوه خاصی برای نوشتن خاطرات وجود ندارد، معیارهایی هست كه میتواند به شما كمك كند :
۱. برای شروع نوشتن خاطرات روزانه میتوانید با پرسشی شروع كنید. مثلاً امروز من چگونه بود و چگونه گذشت؟ یا در حال حاضر چه اندیشهای در سر دارم؟
۲. تاریخ نوشتههای خود را مشخص كنید. هر یك از نوشتههای خود را با تاریخ روز و ماه و سال مشخص نمایید.
۳.سانسور نكنید. آن چه را به ذهنتان میرسد، بدون ویرایش اندیشه به روی كاغذ بیاورید. ذهنیات خود را سانسور نكنید، بگذارید به همان شكلی كه هستند از نوك قلم شما به روی كاغذ بیایند.
۴.بگذارید افكارتان آزادانه به هر سمت كه میخواهند جاری شوند. مجبور نیستید كه همیشه عبارات خود را به شكل جملات كامل و بندهای مشخص بنویسید. آن چه را در ذهن دارید به روی كاغذ بیاورید و بعد آنها را به هر شكلی كه میخواهید، دربیاورید.
۵. مكان خلوت. به لحاظ نظری مطالب دفترچه خاطرات را میتوانید در هر جایی بنویسید. اما داشتن مكان دنج و خلوت، سببی است تا خودافشایی بیشتری بكنید. مكانی بیابید كه بتوانید آن جا را مكان ویژه خود در نظر بگیرید. فضاهای باز نیز فرصتی است تا ذهن انبساط پیدا كند. اگر هوا به گونه ای است كه می توانید مدتی در فضای بیرون بنشینید، درختی پیدا كنید ساحلی، دامنه ی كوهی، روی چمن ها و علف ها بد نیست. این مكان را از آن خود بدانید. در مواقعی می توانید این مكان را با موسیقی درمانی تركیب كنید. این گونه ذهن آزادتری پیدا می كنید.
توجه داشته باشید كه درج خاطرات روزانه اقدامی به منظور تقویت رابطه شما با خود شماست و هر رابطهای معمولا با مقدمه، اطلاعات پس زمینه و پرسش و پاسخ شروع می شود.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
خاطره نویسی بهطور مستمر، موجب پیشرفت تدریجی شما را در نوشتن میشود و پختهشدن قلمتان را بهوضوح حس میکنید. بهتر است، روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه را صرف نوشتن بكنید. بسیاری از كسانی كه خاطرات یا یادداشتهای روزانه مینویسند بیشتر به جای توجه به ادراك و برداشت خودشان از حوادث، به درج خود حادثه اكتفا میكنند. اما اگر به نوشتن ادامه دهید، مطالب بیشتری مینویسید و به جنبههای شخصتیی بیشتری از خود میرسید.
بهترین زمان برای شروع، همین لحظهای است که در آن قرار گرفتهاید، از همین لحظات که در آن قرار دارید بنویسید! موضوع اصلی یادداشتهای روزانه هم نظرهای شخصی و خصوصی درباره موضوعاتی که به آن علاقه دارید همچون غذا؛ سفر؛ مدرسه؛ رؤیاها؛ دوستان؛خانواده است.
اما بهترین خاطره نویسیها آن هایی هستند كه محرمانه تلقی میشوند. با آن كه شیوه خاصی برای نوشتن خاطرات وجود ندارد، معیارهایی هست كه میتواند به شما كمك كند :
۱. برای شروع نوشتن خاطرات روزانه میتوانید با پرسشی شروع كنید. مثلاً امروز من چگونه بود و چگونه گذشت؟ یا در حال حاضر چه اندیشهای در سر دارم؟
۲. تاریخ نوشتههای خود را مشخص كنید. هر یك از نوشتههای خود را با تاریخ روز و ماه و سال مشخص نمایید.
۳.سانسور نكنید. آن چه را به ذهنتان میرسد، بدون ویرایش اندیشه به روی كاغذ بیاورید. ذهنیات خود را سانسور نكنید، بگذارید به همان شكلی كه هستند از نوك قلم شما به روی كاغذ بیایند.
۴.بگذارید افكارتان آزادانه به هر سمت كه میخواهند جاری شوند. مجبور نیستید كه همیشه عبارات خود را به شكل جملات كامل و بندهای مشخص بنویسید. آن چه را در ذهن دارید به روی كاغذ بیاورید و بعد آنها را به هر شكلی كه میخواهید، دربیاورید.
۵. مكان خلوت. به لحاظ نظری مطالب دفترچه خاطرات را میتوانید در هر جایی بنویسید. اما داشتن مكان دنج و خلوت، سببی است تا خودافشایی بیشتری بكنید. مكانی بیابید كه بتوانید آن جا را مكان ویژه خود در نظر بگیرید. فضاهای باز نیز فرصتی است تا ذهن انبساط پیدا كند. اگر هوا به گونه ای است كه می توانید مدتی در فضای بیرون بنشینید، درختی پیدا كنید ساحلی، دامنه ی كوهی، روی چمن ها و علف ها بد نیست. این مكان را از آن خود بدانید. در مواقعی می توانید این مكان را با موسیقی درمانی تركیب كنید. این گونه ذهن آزادتری پیدا می كنید.
توجه داشته باشید كه درج خاطرات روزانه اقدامی به منظور تقویت رابطه شما با خود شماست و هر رابطهای معمولا با مقدمه، اطلاعات پس زمینه و پرسش و پاسخ شروع می شود.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
تجربههای کتابخوانی یک نویسنده
اولین تجربه کتابخوانی من به زمانی برمیگردد که یک کتاب کودک با عنوان "داستان های یک جادوگر شرور" نوشته هانا کرن را خواندم. کتابهای این نویسنده در من حس امنیت ایجاد کرد. به این ترتیب من "روزنامه جادوگران" خودم را نوشتم و آنرا برای دوستانم میفرستادم.
سالها بعد "هری پاتر و سنگ جادو" را از کتاب خانه قرض گرفتم و آن قدر شیفته اش شدم که تمام کتاب را در رایانه ام تایپ کردم. فکر می کنم از این طریق بود که نوشتن را آموختم.
اما آنچه تأثیر فوق العادهای بر جریان نوشتن من داشت شعر بود. شعرهای آنا انکوئیست طرز فکر مرا تغییر داد. هنگامی که خواندن آثار این شاعر هلندی که دخترش را در یک تصادف از دست داده بود شروع کردم بسیار جوان بودم. من اولین بار نحوه بیان و شرح عزاداری و غم را نه در انجیل یا کتاب کودکان بلکه از شعرها آموختم و این شاعر بود که الهام بخش من برای نوشتن آثار خودم شد.
ماریکه لوکاس رینه فلت
برنده جایزه بوکر
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
اولین تجربه کتابخوانی من به زمانی برمیگردد که یک کتاب کودک با عنوان "داستان های یک جادوگر شرور" نوشته هانا کرن را خواندم. کتابهای این نویسنده در من حس امنیت ایجاد کرد. به این ترتیب من "روزنامه جادوگران" خودم را نوشتم و آنرا برای دوستانم میفرستادم.
سالها بعد "هری پاتر و سنگ جادو" را از کتاب خانه قرض گرفتم و آن قدر شیفته اش شدم که تمام کتاب را در رایانه ام تایپ کردم. فکر می کنم از این طریق بود که نوشتن را آموختم.
اما آنچه تأثیر فوق العادهای بر جریان نوشتن من داشت شعر بود. شعرهای آنا انکوئیست طرز فکر مرا تغییر داد. هنگامی که خواندن آثار این شاعر هلندی که دخترش را در یک تصادف از دست داده بود شروع کردم بسیار جوان بودم. من اولین بار نحوه بیان و شرح عزاداری و غم را نه در انجیل یا کتاب کودکان بلکه از شعرها آموختم و این شاعر بود که الهام بخش من برای نوشتن آثار خودم شد.
ماریکه لوکاس رینه فلت
برنده جایزه بوکر
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داستان فیلم Baymax
عجوبه رباتیک هیرو (رایان پاتر) در شهر سن فرانسوکیو زندگی می کند. در کنار برادر بزرگترش، تاداشی، نزدیکترین همراه هیرو، بِیمکس (اسکات ادسیت) است، روباتی که تنها هدفش مراقبت از مردم است. آنها به گروهی از قهرمانان با فناوری پیشرفته تبدیل شدند.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
عجوبه رباتیک هیرو (رایان پاتر) در شهر سن فرانسوکیو زندگی می کند. در کنار برادر بزرگترش، تاداشی، نزدیکترین همراه هیرو، بِیمکس (اسکات ادسیت) است، روباتی که تنها هدفش مراقبت از مردم است. آنها به گروهی از قهرمانان با فناوری پیشرفته تبدیل شدند.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
کتاب آبنبات هل دار، داستانی که از خنده منفجرتان می کند
کتاب آبنبات هل دار توسط نوجوانی دهه شصتی به اسم محسن روایت می شود. پسری به نام محسن که فرزند دوم یک خانواده پنج نفری است و در بجنورد زندگی میکند. داستان این کتاب سراسر از ماجراهای خندهدار و نوستالژیک، خصوصا برای دهه شصتیهاست. داستانی طنز از حال و هوای پشت جبهه در دوران دفاع مقدس که شما را پای کتاب میخکوب می کند.
موقع خواندن این کتاب باید سعی کنید آهسته بخندید، چون صدای خنده تان می تواند همسایه ها را بیدار کند. پس مراقب باشید.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
کتاب آبنبات هل دار توسط نوجوانی دهه شصتی به اسم محسن روایت می شود. پسری به نام محسن که فرزند دوم یک خانواده پنج نفری است و در بجنورد زندگی میکند. داستان این کتاب سراسر از ماجراهای خندهدار و نوستالژیک، خصوصا برای دهه شصتیهاست. داستانی طنز از حال و هوای پشت جبهه در دوران دفاع مقدس که شما را پای کتاب میخکوب می کند.
موقع خواندن این کتاب باید سعی کنید آهسته بخندید، چون صدای خنده تان می تواند همسایه ها را بیدار کند. پس مراقب باشید.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
رالف والدو امرسون گفته است:
«برای به کار انداختن تخیل و در اختیار گرفتن مسیر آن، فهرست های ساده ای از کلمه ها کافی است.»
در روز، هر روز ، هزار کلمه بنویسید، میز کارتان را دور از چشم اندازهای اغوا کننده قرار دهید، درباره داستانتان صحبت نکنید، آن را بنویسید و ادامه بدهید.
ایدهٔ فلانری اوکانر درباره نوشتن بسیار الهام بخش است. او میگوید:
«کار نویسنده نفوذ در معانی و آشکار کردن حقایق نهفته در لایههای زیرین آن است. او در کتاب «راز و روش» مینویسد: «نویسنده باید دیدگاهی متعالی داشته باشد ؛ نوعی دیدگاه که قادر است در یک تصویر یا موقعیت، لایههای مختلف واقعیت را ببیند.»
پس سعی کنید آن چیز مرموز نهفته، در زیر سطح واقعیت که نمیتوان به راحتی توضیحش داد یا فهمید، را ببینید و به تصویر بکشید.
منبع: کتاب «حرفه داستان نویس»
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
«برای به کار انداختن تخیل و در اختیار گرفتن مسیر آن، فهرست های ساده ای از کلمه ها کافی است.»
در روز، هر روز ، هزار کلمه بنویسید، میز کارتان را دور از چشم اندازهای اغوا کننده قرار دهید، درباره داستانتان صحبت نکنید، آن را بنویسید و ادامه بدهید.
ایدهٔ فلانری اوکانر درباره نوشتن بسیار الهام بخش است. او میگوید:
«کار نویسنده نفوذ در معانی و آشکار کردن حقایق نهفته در لایههای زیرین آن است. او در کتاب «راز و روش» مینویسد: «نویسنده باید دیدگاهی متعالی داشته باشد ؛ نوعی دیدگاه که قادر است در یک تصویر یا موقعیت، لایههای مختلف واقعیت را ببیند.»
پس سعی کنید آن چیز مرموز نهفته، در زیر سطح واقعیت که نمیتوان به راحتی توضیحش داد یا فهمید، را ببینید و به تصویر بکشید.
منبع: کتاب «حرفه داستان نویس»
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
نامههای خصوصی یک کتابخوان
«این من هستم که مینویسم، من که نمیتوانم دستم را از روی زانویم بلند کنم. این من هستم که فکر میکنم، فقط آنقدر که بتوانم بنویسم.»
آیا این جملهها برایت آشنا نیست؟ رمان «نام ناپذیر» ساموئل بکت را میخوانم. تا الان از بکت فقط داستانهای کوتاهش را خواندهام. این کتاب این روزها مرا تعقیب میکرد. بازی در نمیآورم این کتاب چند روزی بود که به هر طرف میرفتم، با من بود و جملات و کلماتش را به دنبالم میفرستاد.
میگفت :«پس داری کتاب داستانهای ملال انگیز را میخوانی؟ عجب!»
و من بیتوجه به او ادامه داستانم را میخواندم. بعد جملهای از آن، مرا به دام میانداخت و متوجه میشدم دارم هوسبازانه به «نام ناپذیر» فکر میکنم واین موضوع که نمیتوانستم آن را اکنون بخوانم باعث میشد تا بیشتر دربارهاش خیالبافی کنم. به قول آن نویسنده معروف که میگوید:
وقتی متنی را انتخاب میکنیم، احضار میشویم: احضار متون خاص را لبیک میگوییم یا سایر متون طردمان میکنند.
بنابراین تصمیم گرفتم بخوانمش و باید اعتراف کنم این من بودم که گوشه چشمی به او داشتم و گرنه او داشت کار خودش را انجام میداد: گشت وگذار در جهان واژگان؛ واژگانی که در جهان میگردند و به راه خویش میروند. پس این منم که به قلمرو او پا گذاشتهام. بله بگذار این امکان را هم تخیل کنیم! تخیل اینکه قدرت اراده من، او را به کانون توجهام کشانده و باعث شده تا از آن برایت بنویسم.با اینهمه فکر میکنم باید هرچه زودتر این کتاب را دستگیر کرد.
آ.ن
باعشق و احترام بینهایت
از کتاب نامههای خصوصی یک کتابخوان
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
«این من هستم که مینویسم، من که نمیتوانم دستم را از روی زانویم بلند کنم. این من هستم که فکر میکنم، فقط آنقدر که بتوانم بنویسم.»
آیا این جملهها برایت آشنا نیست؟ رمان «نام ناپذیر» ساموئل بکت را میخوانم. تا الان از بکت فقط داستانهای کوتاهش را خواندهام. این کتاب این روزها مرا تعقیب میکرد. بازی در نمیآورم این کتاب چند روزی بود که به هر طرف میرفتم، با من بود و جملات و کلماتش را به دنبالم میفرستاد.
میگفت :«پس داری کتاب داستانهای ملال انگیز را میخوانی؟ عجب!»
و من بیتوجه به او ادامه داستانم را میخواندم. بعد جملهای از آن، مرا به دام میانداخت و متوجه میشدم دارم هوسبازانه به «نام ناپذیر» فکر میکنم واین موضوع که نمیتوانستم آن را اکنون بخوانم باعث میشد تا بیشتر دربارهاش خیالبافی کنم. به قول آن نویسنده معروف که میگوید:
وقتی متنی را انتخاب میکنیم، احضار میشویم: احضار متون خاص را لبیک میگوییم یا سایر متون طردمان میکنند.
بنابراین تصمیم گرفتم بخوانمش و باید اعتراف کنم این من بودم که گوشه چشمی به او داشتم و گرنه او داشت کار خودش را انجام میداد: گشت وگذار در جهان واژگان؛ واژگانی که در جهان میگردند و به راه خویش میروند. پس این منم که به قلمرو او پا گذاشتهام. بله بگذار این امکان را هم تخیل کنیم! تخیل اینکه قدرت اراده من، او را به کانون توجهام کشانده و باعث شده تا از آن برایت بنویسم.با اینهمه فکر میکنم باید هرچه زودتر این کتاب را دستگیر کرد.
آ.ن
باعشق و احترام بینهایت
از کتاب نامههای خصوصی یک کتابخوان
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
✍️تمرین:
در این مورد آزادانه بنویسید:
همیشه فکر میکردم برای ستاره شدن به نور کافی نیاز داریم اما هیچ وقت فکر نکرده بودم ...
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
در این مورد آزادانه بنویسید:
همیشه فکر میکردم برای ستاره شدن به نور کافی نیاز داریم اما هیچ وقت فکر نکرده بودم ...
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
ملت عشق - قسمت هفدهم
داستان نویس نوجوان
#داستان_شبانه 🌙
🔹 ملت عشق ❤️
🔸 قسمت هفدهم (بخش اول: خاک - قسمت دوازدهم: اللا، بوستون، ۲۲ مه ۲۰۰۸)
📕 پرفروشترین کتاب رمان در ترکیه و ایران
تهیه اختصاصی در داستان نویس نوجوان
داستان نویس نوجوان 😎
🔹 ملت عشق ❤️
🔸 قسمت هفدهم (بخش اول: خاک - قسمت دوازدهم: اللا، بوستون، ۲۲ مه ۲۰۰۸)
📕 پرفروشترین کتاب رمان در ترکیه و ایران
تهیه اختصاصی در داستان نویس نوجوان
داستان نویس نوجوان 😎
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال۱۳۹۶ جمعه ۱۷ تیر ۱۴۰۱
dastannevis.com
dastannevis.com
نوشتن... واقعا سخت است، اما یکی از مهمترین گامها ادامه دادن است. تمام کاری که باید بکنید این است که نوشتن را ادامه دهید. تا زمانی که مرتب بنویسید هیچ چیز نمیتواند واقعا به شما آسیب بزند. به غیر از احساس گناه برای ننوشتن. پس به نوشتن ادامه دهید.
شرلی جکسن
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
شرلی جکسن
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
دنیای ژانر فانتزی چگونه است ؟
در دنیای تخیلی و غیر عادی، هیچ خبری از نوسانات قیمت ارز و اجاره بهای منازل نیست. در دنیای تخیل و فانتزی، ما می توانیم قوانین هرچیزی را بسته به فکر و ذهن خود، خودمان تعیین کنیم. در این دنیا انسان های کوچک می تواننند سوار بر اژدهاهای غول پیکر شده و آسمان ها را یکی پس از دیگری در نوردند. در دنیای تخیل، می توانیم تبدیل به پسرکی عینکی شویم که سوار بر عصای جادوگری خود، به مدرسه هاگوارت جی کی رولینگ وارد شده و توانایی های خود را برای مبارزه با لردهای سرزمین خود ، به ظهور می رساند. سرزمینی که هری پاتر در آن زندگی می کرد، سرزمینی بود فارغ از مادیات و مملو از تخیل و فانتزی های جالب زاییده ذهن خلاق نویسنده.
#فانتزی
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
در دنیای تخیلی و غیر عادی، هیچ خبری از نوسانات قیمت ارز و اجاره بهای منازل نیست. در دنیای تخیل و فانتزی، ما می توانیم قوانین هرچیزی را بسته به فکر و ذهن خود، خودمان تعیین کنیم. در این دنیا انسان های کوچک می تواننند سوار بر اژدهاهای غول پیکر شده و آسمان ها را یکی پس از دیگری در نوردند. در دنیای تخیل، می توانیم تبدیل به پسرکی عینکی شویم که سوار بر عصای جادوگری خود، به مدرسه هاگوارت جی کی رولینگ وارد شده و توانایی های خود را برای مبارزه با لردهای سرزمین خود ، به ظهور می رساند. سرزمینی که هری پاتر در آن زندگی می کرد، سرزمینی بود فارغ از مادیات و مملو از تخیل و فانتزی های جالب زاییده ذهن خلاق نویسنده.
#فانتزی
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇