⭕️با شخصیت های منفعل در داستان چه کنیم؟
شخصیت دیگری خلق کنید تا سد راه شخصیت اصلی شود و بین آن دو درگیری پیش بیاید. حتی پرسش و پاسخ دو شخصیت که در یک موضع قرار دارند، باید با تنش همراه باشد. در غیر این صورت صحنهای بی روح و ملال آور شکل میگیرد. راههایی پیدا کنید تا در هر صحنه درگیری و تنش لازم را بین شخصیتها به وجود بیاورید. بهتر است شخصیت در هر صحنه به هدفش نرسد. او در برابر موانع، عکسالعمل نشان میدهد و داستان رو به جلو حرکت میکند.
dastannevis.com
شخصیت دیگری خلق کنید تا سد راه شخصیت اصلی شود و بین آن دو درگیری پیش بیاید. حتی پرسش و پاسخ دو شخصیت که در یک موضع قرار دارند، باید با تنش همراه باشد. در غیر این صورت صحنهای بی روح و ملال آور شکل میگیرد. راههایی پیدا کنید تا در هر صحنه درگیری و تنش لازم را بین شخصیتها به وجود بیاورید. بهتر است شخصیت در هر صحنه به هدفش نرسد. او در برابر موانع، عکسالعمل نشان میدهد و داستان رو به جلو حرکت میکند.
dastannevis.com
تمام راز این است که در انگیزه، هیجان و در لحظه بنویسید ، همه چیز را بدون فکر کردن بنویسید ، بدون نگرانی در مورد سبک، بدون انتظار برای زمان یا مکان مناسب. من همیشه این کار را انجام دادهام. اولین تکه کاغذی که بهش رسیدم رو گرفتم، روی چهارچوب در، پشت هر میزی و نوشتم، نوشتم، نوشتم... وقتی تحت تاثیر لحظه مینویسی، موفق میشوی تا تک تک تپش قلبت را برسانی. مثل زندگی.
© والت ویتمن
dastannevis.com
© والت ویتمن
dastannevis.com
خلاقیت میتواند در هر زمانی به وجود آید و باید فرصتهای مختلفی برای رشد و تحول خلاقیت در دوران مختلف زندگی فرد فراهم شود.
dastannevis.com
dastannevis.com
⚛️ بیاموزیم: مصاحبه ....
نکاتی را که برای انجام یک مصاحبه خوب و مفید باید در نظر داشته باشید عبارتتد از :
۱- قبل از انجام مصاحبه سوالات را آماده کنید.
۲- سوالات را طوری تتظیم کنید که بتوانید اطلاعات مورد نظر را از دل پاسخ های آن استخراج کنید.
۳- قبلا از کسی که می خواهید با او مصاحبه کنید وقت بگیرید و هدف مصاحبه را برای او روشن کنید.
۴- هنگام مصاحبه اخلاق و ادب را رعایت کنید و به حرف های مصاحبه شونده با احترام گوش دهید.
۵- مصاحبه را ابتدا در برگه پیش نویس بنویسید و پس از اصلاح پاک نویس کنید.
۶- از طرح سوالات بی اهمیت و جزیی بپرهیزید.
۷- در ضمن مصاحبه با طرح برخی از مباحث و عباراتی که مورد علاقه مصاحبه شونده است انگیزه او را در جواب دادن به سوالات بیش تر کنید.
۸- در پایان مصاحبه مراتب تشکر و تقدیر را به جا آورید.
۹- پس از انجام مصاحبه، نام مصاحبه گر و مصاحبه شونده را با ذکر هدف مصاحبه و موضوع و زمان آن ذکر کنید.
۱۰- سعی کنید در نوشتن امانت دار باشید و صحبت های مصاحبه شونده را تغییر ندهید و فقط به اصلاح و ویرایش نوشته ها اکتفا کنید.
@dastannevisenojavan
نکاتی را که برای انجام یک مصاحبه خوب و مفید باید در نظر داشته باشید عبارتتد از :
۱- قبل از انجام مصاحبه سوالات را آماده کنید.
۲- سوالات را طوری تتظیم کنید که بتوانید اطلاعات مورد نظر را از دل پاسخ های آن استخراج کنید.
۳- قبلا از کسی که می خواهید با او مصاحبه کنید وقت بگیرید و هدف مصاحبه را برای او روشن کنید.
۴- هنگام مصاحبه اخلاق و ادب را رعایت کنید و به حرف های مصاحبه شونده با احترام گوش دهید.
۵- مصاحبه را ابتدا در برگه پیش نویس بنویسید و پس از اصلاح پاک نویس کنید.
۶- از طرح سوالات بی اهمیت و جزیی بپرهیزید.
۷- در ضمن مصاحبه با طرح برخی از مباحث و عباراتی که مورد علاقه مصاحبه شونده است انگیزه او را در جواب دادن به سوالات بیش تر کنید.
۸- در پایان مصاحبه مراتب تشکر و تقدیر را به جا آورید.
۹- پس از انجام مصاحبه، نام مصاحبه گر و مصاحبه شونده را با ذکر هدف مصاحبه و موضوع و زمان آن ذکر کنید.
۱۰- سعی کنید در نوشتن امانت دار باشید و صحبت های مصاحبه شونده را تغییر ندهید و فقط به اصلاح و ویرایش نوشته ها اکتفا کنید.
@dastannevisenojavan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
dastannevis.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
«یک مکان ساکت: روز اول» داستان خود را با سمیرا آغاز میکند، یک زن با بیماری لاعلاج که در آسایشگاهی در حومهی شهر نیویورک با گربهاش فرودو زندگی آرامی دارد. اما وقتی که سم به همراه دیگر بیماران از آسایشگاه و پرستارش امیر (الکس ولف از فیلم «موروثی» و «خوک») پایش را به منهتن میگذارد، این زندگی آرام از این رو به آن رو شده و اشیای عجیب و غریبی سروکلهاشان در آسمان شهر پیدا میشود که به نظر میرسد کشتیهای موجوداتی بیگانه باشند. آنها به ساختمانها میخورند، شهر را به نابودی کشانده و مردم را، که وحشت بر آنها چیره شده، شکار میکنند؛ با این مقدمه، ناگهان آخرالزمان آغاز میشود.
هرج و مرج حملهی هیولاها، سم را از گروه آسایشگاه جدا میکند. او داخل تئاتری با فرودو و تعداد انگشت شماری از بازماندگان دیگر، از جمله مرد جوانی به نام اریک، بیدار میشود. در این میان کسی به نام هنری، که زودتر از بقیه به واقعیت ماجرا پی برده، به سم و اریک توضیح میدهد که کوچکترین صدایی میتواند این هیولاها را به سمت طعمهاشان جذب کند و بیشک مرگ وحشتناکی در انتظار هر کسی خواهد بود که نمیتواند ساکت بماند. گروهی که در محل تئاتر گیر افتادهاند به سرعت با این واقعیت ترسناک کنار آمده و میکوشند خود را با شرایط وفق دهند؛ آن هم در حالی که تهدید دائمی هیولاها مدام پشت گوششان است.
در ابتدای امر چیزی که از این هیولاها دستگیرمان میشود این است که این بیگانگان یا فرشتگان مرگ، هرچه که میخواهید صدایشان کنید، جثهی بزرگی دارند و روی چهار دست و پا میدوند. آنها روی سر خود چشم ندارند، در عوض با آروارههای بزرگ و دندانهای تیز به شکار طعمههایشان میروند و حسگرهای قویاشان به آنها اجازه میدهد تا صدای اطراف را دریافت میکند. در نتیجهی این توانایی، آنها به کابوسهای چهارپایی میمانند که به محض شنیدن صدای کسی، دمار از روزگار او درمیآورند.
با ساختار عجیب این هیولاها، ساکت ماندن دیگر مساوی با نجات جان افراد است. جوزف کویین در گفتگو با کمیکبوکس (ComicBook) توضیح داده که چگونه «یک مکان ساکت: روز اول» از اصلیترین عنصر فیلمهای سابق، یعنی کمترین میزان دیالوگ استفاده میکند تا فیلم شبیه به قسمتهای اول و دوم شده و همزمان سناریوی آخرالزمانی خود را حفظ کند. این بازیگر در ادامه به دیالوگهایی که در فیلم وجود دارند اشاره کرده و تأکید میکند اگر جملهای در فیلم به زبان میآید، حتما به خال میزند و هدفی پشت آن است و تنها در مواقع خاص و برای ارائهی اطلاعات مهم از ارتباط کلامی استفاده میشود.
کوئین دربارهی دیالوگها اینطور توضیح داده است: «قرار گرفتن در چنین موقعیتی [استفاده از کمترین دیالوگ] بسیار مؤثر بود و هر جمله بار معنایی زیادی داشت. ارتباط از این طریق به اضطراری بودن لحظه اشاره دارد؛ به خاطر اینکه تنها یک دلیل ممکن است موجب شود کسی در چنین محیطی بخواهد حرف بزند. در چنین محیطی که هر گونه صدایی خطرناک است، تنها زمانی صحبت کردن قابل توجیه میشود که در موقعیت اضطراری قرار گرفته باشید. بقیهی فیلم دیگر بر دوش خودمان بود که به هر طریق لازم آن را پر کنیم.»
dastannevis.com
هرج و مرج حملهی هیولاها، سم را از گروه آسایشگاه جدا میکند. او داخل تئاتری با فرودو و تعداد انگشت شماری از بازماندگان دیگر، از جمله مرد جوانی به نام اریک، بیدار میشود. در این میان کسی به نام هنری، که زودتر از بقیه به واقعیت ماجرا پی برده، به سم و اریک توضیح میدهد که کوچکترین صدایی میتواند این هیولاها را به سمت طعمهاشان جذب کند و بیشک مرگ وحشتناکی در انتظار هر کسی خواهد بود که نمیتواند ساکت بماند. گروهی که در محل تئاتر گیر افتادهاند به سرعت با این واقعیت ترسناک کنار آمده و میکوشند خود را با شرایط وفق دهند؛ آن هم در حالی که تهدید دائمی هیولاها مدام پشت گوششان است.
در ابتدای امر چیزی که از این هیولاها دستگیرمان میشود این است که این بیگانگان یا فرشتگان مرگ، هرچه که میخواهید صدایشان کنید، جثهی بزرگی دارند و روی چهار دست و پا میدوند. آنها روی سر خود چشم ندارند، در عوض با آروارههای بزرگ و دندانهای تیز به شکار طعمههایشان میروند و حسگرهای قویاشان به آنها اجازه میدهد تا صدای اطراف را دریافت میکند. در نتیجهی این توانایی، آنها به کابوسهای چهارپایی میمانند که به محض شنیدن صدای کسی، دمار از روزگار او درمیآورند.
با ساختار عجیب این هیولاها، ساکت ماندن دیگر مساوی با نجات جان افراد است. جوزف کویین در گفتگو با کمیکبوکس (ComicBook) توضیح داده که چگونه «یک مکان ساکت: روز اول» از اصلیترین عنصر فیلمهای سابق، یعنی کمترین میزان دیالوگ استفاده میکند تا فیلم شبیه به قسمتهای اول و دوم شده و همزمان سناریوی آخرالزمانی خود را حفظ کند. این بازیگر در ادامه به دیالوگهایی که در فیلم وجود دارند اشاره کرده و تأکید میکند اگر جملهای در فیلم به زبان میآید، حتما به خال میزند و هدفی پشت آن است و تنها در مواقع خاص و برای ارائهی اطلاعات مهم از ارتباط کلامی استفاده میشود.
کوئین دربارهی دیالوگها اینطور توضیح داده است: «قرار گرفتن در چنین موقعیتی [استفاده از کمترین دیالوگ] بسیار مؤثر بود و هر جمله بار معنایی زیادی داشت. ارتباط از این طریق به اضطراری بودن لحظه اشاره دارد؛ به خاطر اینکه تنها یک دلیل ممکن است موجب شود کسی در چنین محیطی بخواهد حرف بزند. در چنین محیطی که هر گونه صدایی خطرناک است، تنها زمانی صحبت کردن قابل توجیه میشود که در موقعیت اضطراری قرار گرفته باشید. بقیهی فیلم دیگر بر دوش خودمان بود که به هر طریق لازم آن را پر کنیم.»
dastannevis.com
داستان نویس نوجوان
هیجدهم تیرماه، سالگرد درگذشت مهدی آذریزدی (۱۳۰۰-۱۳۸۸) dastannevis.com
۱۸ تیر سالروز درگذشت #مهدی_آذریزدی
(زاده ۲۷ اسفند ۱۳۰۰ یزد - درگذشته ۱۸ تیر ۱۳۸۸ تهران) نویسنده کودک و نوجوان
آذر یزدی هیچگاه ازدواج نکرد و به کار دولتی مشغول نشد. در واقع، تنها لذت زندگیاش، کتاب خواندن بود.
معروفترین اثر او مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» نام دارد. او جایزه یونسکو و نیز جایزه سلطنتی کتاب سال را پیش از انقلاب دریافت کرده بود و سه کتاب او توسط شورای کتاب کودک بهعنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده بودند. آذریزدی که او را پرتیراژترین نویسنده تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران میدانند، در مجموع بیش از ۲۰ عنوان کتاب برای بچهها نوشته است.
چند جلد «قصههای خوب برای بچههای خوب» نوشته و «قصههای تازه از کتابهای کهن» را از «قند و عسل» شعر گفته و از «گربهی ناقلا» و «گربهی تنبل» داستان.
برای «بچه خوب» «مثنوی» سروده و «مجموعه قصههای ساده» را نوشته و البته برای بزرگترها هم «مثنوی» مولوی را تصحیح کرده است که میگفت، برایش ادعای زیادی هم دارد.
مهدی آذر یزدی در ۸۸ سالگی درگذشت.
dastannevis.com
(زاده ۲۷ اسفند ۱۳۰۰ یزد - درگذشته ۱۸ تیر ۱۳۸۸ تهران) نویسنده کودک و نوجوان
آذر یزدی هیچگاه ازدواج نکرد و به کار دولتی مشغول نشد. در واقع، تنها لذت زندگیاش، کتاب خواندن بود.
معروفترین اثر او مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» نام دارد. او جایزه یونسکو و نیز جایزه سلطنتی کتاب سال را پیش از انقلاب دریافت کرده بود و سه کتاب او توسط شورای کتاب کودک بهعنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شده بودند. آذریزدی که او را پرتیراژترین نویسنده تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران میدانند، در مجموع بیش از ۲۰ عنوان کتاب برای بچهها نوشته است.
چند جلد «قصههای خوب برای بچههای خوب» نوشته و «قصههای تازه از کتابهای کهن» را از «قند و عسل» شعر گفته و از «گربهی ناقلا» و «گربهی تنبل» داستان.
برای «بچه خوب» «مثنوی» سروده و «مجموعه قصههای ساده» را نوشته و البته برای بزرگترها هم «مثنوی» مولوی را تصحیح کرده است که میگفت، برایش ادعای زیادی هم دارد.
مهدی آذر یزدی در ۸۸ سالگی درگذشت.
dastannevis.com
بچهها امروز، روزِ ادبیات کودکو نوجوانه! 😍
و ما این روز رو به همهی دوستداران و فعالانِ این حوزه صمیمانه تبریک میگیم.☺️ 💐
دوستتون داریم و باید بگیم ما تمامِ تلاشمون اینه که دستبهدستِ هم بدیم و شما را به نوشتن علاقمند کنیم. ضمنِ اینکه کتابهایی با محتوای عالی به دستتون برسونیم.🤩
شما بهترین مخاطبهای دنیا هستید.❤️
داستان نویس نوجوان😎
dastannevis.com
و ما این روز رو به همهی دوستداران و فعالانِ این حوزه صمیمانه تبریک میگیم.
دوستتون داریم و باید بگیم ما تمامِ تلاشمون اینه که دستبهدستِ هم بدیم و شما را به نوشتن علاقمند کنیم. ضمنِ اینکه کتابهایی با محتوای عالی به دستتون برسونیم.
شما بهترین مخاطبهای دنیا هستید.
داستان نویس نوجوان
dastannevis.com
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داستان نویس نوجوان pinned «#اطلاعیه به دلیل انجام تغییرات اساسی در وبسایت داستان نویس نوجوان، از تاریخ ۲۰ تیر ماه امکان ارسال نوشته غیرفعال خواهد شد و نوشته جدیدی از این تاریخ تا اطلاع ثانوی منتشر نخواهد شد. بررسی و انتشار نوشته هایی که تا قبل از این تاریخ ارسال شده اند به زودی انجام…»
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال ۱۳۹۶
سهشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳
dastannevis.com
سهشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳
dastannevis.com
چیزی که مردم از آن خجالت میکشند معمولاً میتواند یک داستان خوب بسازد.
فرانسیس اسکات فیتزجرالد
dastannevis.com
فرانسیس اسکات فیتزجرالد
dastannevis.com
فضاسازی تنهایی در داستان نیازمند توجه به جزئیات محیطی، روانی و احساسی است. نویسنده میتواند از تکنیکهای مختلفی برای ایجاد حس تنهایی در داستان استفاده کند. در ادامه، به برخی از این تکنیکها اشاره میکنم:
۱. توصیف محیط
فضاهای خالی و سکوت:
نویسنده میتواند از محیطهای خالی و ساکت برای نشان دادن تنهایی استفاده کند. اتاقهای بزرگ و خالی، خیابانهای بیروح، و مکانهای بیصدا میتوانند حس تنهایی را تقویت کنند.
تضاد با جمعیت:
در مقابل، نویسنده میتواند شخصیت خود را در محیطهای شلوغ قرار دهد تا تنهایی او در مقابل جمعیت بیشتر به چشم بیاید. مثلاً، فردی تنها در یک مهمانی بزرگ یا در خیابانهای شلوغ شهر.
۲. توصیف احوالات درونی
درونیات و افکار:
نوشتن از افکار و احساسات درونی شخصیت میتواند به خواننده کمک کند تا به تنهایی او پی ببرد. افکار منفی، خاطرات تلخ، و مرور اتفاقات گذشته میتوانند حس تنهایی را بیشتر کنند.
مکالمات درونی:
استفاده از مکالمات درونی میتواند نشاندهنده عدم وجود فردی برای صحبت کردن باشد. این مکالمات میتوانند پر از تردید، نگرانی و اندوه باشند.
۳. استفاده از جزئیات
اشیا و نمادها:
اشیایی مانند یک صندلی خالی، یک تلفن بیصدا، یا یک تقویم بدون قرار میتوانند نمادهای تنهایی باشند. نویسنده میتواند این اشیا را به گونهای توصیف کند که حس تنهایی را منتقل کنند.
توصیف زمان:
استفاده از زمانهای طولانی بدون اتفاقات مهم میتواند نشاندهنده گذر بیهدف زمان باشد. روزهای تکراری و یکنواخت میتوانند حس تنهایی و بیمعنایی را القا کنند.
۴. روابط شخصیتها
عدم ارتباط:
شخصیتهای داستان میتوانند در کنار یکدیگر باشند اما ارتباط واقعی با هم نداشته باشند. مثلاً، زوجی که کنار هم زندگی میکنند اما حرفی برای گفتن به هم ندارند.
جدایی:
نشان دادن جداییها، چه فیزیکی و چه احساسی، میتواند حس تنهایی را تقویت کند. مثلاً، فردی که از دوستان یا خانوادهاش دور افتاده است.
۵. زبان و سبک نوشتاری
جملات کوتاه و تککلمهای:
استفاده از جملات کوتاه و تککلمهای میتواند حس انزوا و قطع ارتباط را نشان دهد. این جملات میتوانند به صورت پراکنده در متن ظاهر شوند تا حس قطع ارتباط را منتقل کنند.
فضای خاموشی:
استفاده از لحظات خاموشی و بیحرکتی در داستان میتواند حس تنهایی را افزایش دهد. این لحظات میتوانند نشاندهنده لحظاتی باشند که شخصیت به فکر فرو میرود و از محیط اطراف جدا میشود.
با استفاده از این تکنیکها، نویسنده میتواند به طور مؤثری حس تنهایی را در داستان خود فضاسازی کند و خواننده را به دنیای داخلی شخصیتها نزدیکتر کند.
dastannevis.com
۱. توصیف محیط
فضاهای خالی و سکوت:
نویسنده میتواند از محیطهای خالی و ساکت برای نشان دادن تنهایی استفاده کند. اتاقهای بزرگ و خالی، خیابانهای بیروح، و مکانهای بیصدا میتوانند حس تنهایی را تقویت کنند.
تضاد با جمعیت:
در مقابل، نویسنده میتواند شخصیت خود را در محیطهای شلوغ قرار دهد تا تنهایی او در مقابل جمعیت بیشتر به چشم بیاید. مثلاً، فردی تنها در یک مهمانی بزرگ یا در خیابانهای شلوغ شهر.
۲. توصیف احوالات درونی
درونیات و افکار:
نوشتن از افکار و احساسات درونی شخصیت میتواند به خواننده کمک کند تا به تنهایی او پی ببرد. افکار منفی، خاطرات تلخ، و مرور اتفاقات گذشته میتوانند حس تنهایی را بیشتر کنند.
مکالمات درونی:
استفاده از مکالمات درونی میتواند نشاندهنده عدم وجود فردی برای صحبت کردن باشد. این مکالمات میتوانند پر از تردید، نگرانی و اندوه باشند.
۳. استفاده از جزئیات
اشیا و نمادها:
اشیایی مانند یک صندلی خالی، یک تلفن بیصدا، یا یک تقویم بدون قرار میتوانند نمادهای تنهایی باشند. نویسنده میتواند این اشیا را به گونهای توصیف کند که حس تنهایی را منتقل کنند.
توصیف زمان:
استفاده از زمانهای طولانی بدون اتفاقات مهم میتواند نشاندهنده گذر بیهدف زمان باشد. روزهای تکراری و یکنواخت میتوانند حس تنهایی و بیمعنایی را القا کنند.
۴. روابط شخصیتها
عدم ارتباط:
شخصیتهای داستان میتوانند در کنار یکدیگر باشند اما ارتباط واقعی با هم نداشته باشند. مثلاً، زوجی که کنار هم زندگی میکنند اما حرفی برای گفتن به هم ندارند.
جدایی:
نشان دادن جداییها، چه فیزیکی و چه احساسی، میتواند حس تنهایی را تقویت کند. مثلاً، فردی که از دوستان یا خانوادهاش دور افتاده است.
۵. زبان و سبک نوشتاری
جملات کوتاه و تککلمهای:
استفاده از جملات کوتاه و تککلمهای میتواند حس انزوا و قطع ارتباط را نشان دهد. این جملات میتوانند به صورت پراکنده در متن ظاهر شوند تا حس قطع ارتباط را منتقل کنند.
فضای خاموشی:
استفاده از لحظات خاموشی و بیحرکتی در داستان میتواند حس تنهایی را افزایش دهد. این لحظات میتوانند نشاندهنده لحظاتی باشند که شخصیت به فکر فرو میرود و از محیط اطراف جدا میشود.
با استفاده از این تکنیکها، نویسنده میتواند به طور مؤثری حس تنهایی را در داستان خود فضاسازی کند و خواننده را به دنیای داخلی شخصیتها نزدیکتر کند.
dastannevis.com
همه کتابها این سوال را مطرح میکنند : "چه شکلی است؟" برای شما، یک پسر جوان، در طول جنگ جهانی دوم چگونه بود؟ برای اولین بار در زندگی خود به عنوان یک زن چه احساسی داشتی؟ سیاه یا سفید بودن چگونه است؟ داستانهای شما باید از چگونگی این رازهای کوچک و گاهي پیچیده به ما بگوید.
لويیس ترکل
dastannevis.com
لويیس ترکل
dastannevis.com
ابوتراب خسروی و موانع نوشتن
یکبار ابوتراب خسروی، نویسنده موفق داستانهای کوتاه و رمان، حین نوشتن، دچار دندان درد شدیدی شد و مجبور شد نوشتن را رها کند و به مطب دندان پزشکی برود. در سالن انتظار، او از درد دندان شروع به ورق زدن مجلهای کرد و در همین حین ایدهای برای نوشتن رمان به ذهنش رسید.
سرانجام نویسنده به خانه برگشت و رمانِ موفقِ "رود راوی" را نوشت.
dastannevis.com
یکبار ابوتراب خسروی، نویسنده موفق داستانهای کوتاه و رمان، حین نوشتن، دچار دندان درد شدیدی شد و مجبور شد نوشتن را رها کند و به مطب دندان پزشکی برود. در سالن انتظار، او از درد دندان شروع به ورق زدن مجلهای کرد و در همین حین ایدهای برای نوشتن رمان به ذهنش رسید.
سرانجام نویسنده به خانه برگشت و رمانِ موفقِ "رود راوی" را نوشت.
dastannevis.com
«برای سرگرمی بنویس! اینطوری همیشه میتوانی آن را انجام دهی!» اگر از کار لذت نبرید، این موضوع در کتابهایتان احساس میشود، خواننده دوست دارد انگیزه و حس و حالی را که از صفحات میآید، احساس کند.
استیون کینگ
دفتر و خودکار را بردار و چند دقیقه به شکل آزادانه بنویس. در این روش به خودت اجازه میدهی، فکرهایی بیان شود که ممکن است سانسور شده باشند و یا سرکوب شدهاند.
با حواس پنجگانه همه چیز را شرح بده. چه چیز می شنوی؟ چه چیز می بینی؟ چه بویی میشنوی؟ اگر چیزی حواست را پرت میکند، درباره اش بنویس و ببین دنبالش چه میآید و چه چیز برایت تداعی میشود. مهم این است که نوشتن را ادامه دهی تا صدای ناخودآگاهت را بشنوی. صدایی که در حالت عادی به آن توجهی نداری.
dastannevis.com
استیون کینگ
دفتر و خودکار را بردار و چند دقیقه به شکل آزادانه بنویس. در این روش به خودت اجازه میدهی، فکرهایی بیان شود که ممکن است سانسور شده باشند و یا سرکوب شدهاند.
با حواس پنجگانه همه چیز را شرح بده. چه چیز می شنوی؟ چه چیز می بینی؟ چه بویی میشنوی؟ اگر چیزی حواست را پرت میکند، درباره اش بنویس و ببین دنبالش چه میآید و چه چیز برایت تداعی میشود. مهم این است که نوشتن را ادامه دهی تا صدای ناخودآگاهت را بشنوی. صدایی که در حالت عادی به آن توجهی نداری.
dastannevis.com
بنویس حتی اگر نمیخواهی، حتی اگر چیزی را که به دست میآوری دوست نداشته باشی، حتی اگر چیزی که مینویسی خوب نباشد.
© آگاتا کریستی
از موضوعهای کلی بگریزید و مضمونهایی که زندگی روزانۀ خودتان به شما میدهد، اختیار کنید. از غمها و آرزوهای خویش، از اندیشههایی که به شما روی میآورد و از صمیم دل، سخن بگویید.
dastannevis.com
© آگاتا کریستی
از موضوعهای کلی بگریزید و مضمونهایی که زندگی روزانۀ خودتان به شما میدهد، اختیار کنید. از غمها و آرزوهای خویش، از اندیشههایی که به شما روی میآورد و از صمیم دل، سخن بگویید.
dastannevis.com