This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داشتن دفتر یادداشت روزانه، کاری مفید و ضروری است. برای یک فرد دوستدار نویسندگی، این دفتر یادداشت گنجینه بزرگی خواهد بود؛ زیرا در آن مطالب مهم و اتفاقاتی که برای یک فرد رخ میدهد، نوشته میشود.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
از چه بنویسیم؟
از جایی که سوالها و تردیدهایتان شروع میشود، چیزهایی که درست درکشان نمیکنید و نمایانگر شما هستند. از جایی که هستید شروع کنید. جایی که واقعا هستید حتی اگر بنظرتان ارزش نوشتن ندارد. جستارهای خوب درباره چیزهای کوچک است: ماهی قرمز. نان تست سوخته. زانوی خیلی استخوانی.
چه چیزی شبها بیدار نگهتان میدارد؟ نگران چه هستید؟ چه چیزی را نمیفهمید و میخواهید بفهمید؟ جمله ترسناکی که واقعیت دارد و بلند گفتنش شما را میترساند چیست؟ اینها جاهای خوبی برای شروع جستار است.
حتی یک جمله مناسب فضا و امکانی را باز میکند که قبلا وجود نداشت. همین الان امتحان کنید و بعد با صداقت ظالمانه ادامه دهید. یک پاراگراف بنویسید. چیزی را که مینویسید فعلا نخوانید. فقط ادامه دهید.
گشادهدست باشید. این به اختیار شماست که تصور کنید آن صحنه قدیمی اهمیت دارد یا نه. با آرامش بنویسید و تنها به این هدف ساده که به درک عمیقتری برسید. مثل هر نوشته دیگری، جستار طی بازنویسیهای مکرر تغییرات زیادی میکند.
از جایی شروع کنید. متن بی ارزش اولیهتان را تهیه کنید. در بازنویسیها به کشفهای تازهای خواهید رسید. یک جستار شخصی خوب اغلب زادهٔ کنجکاوی نویسنده درباره چیزی است که درست نفهمیده یا نمیداند.
آدایر لارا
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
از جایی که سوالها و تردیدهایتان شروع میشود، چیزهایی که درست درکشان نمیکنید و نمایانگر شما هستند. از جایی که هستید شروع کنید. جایی که واقعا هستید حتی اگر بنظرتان ارزش نوشتن ندارد. جستارهای خوب درباره چیزهای کوچک است: ماهی قرمز. نان تست سوخته. زانوی خیلی استخوانی.
چه چیزی شبها بیدار نگهتان میدارد؟ نگران چه هستید؟ چه چیزی را نمیفهمید و میخواهید بفهمید؟ جمله ترسناکی که واقعیت دارد و بلند گفتنش شما را میترساند چیست؟ اینها جاهای خوبی برای شروع جستار است.
حتی یک جمله مناسب فضا و امکانی را باز میکند که قبلا وجود نداشت. همین الان امتحان کنید و بعد با صداقت ظالمانه ادامه دهید. یک پاراگراف بنویسید. چیزی را که مینویسید فعلا نخوانید. فقط ادامه دهید.
گشادهدست باشید. این به اختیار شماست که تصور کنید آن صحنه قدیمی اهمیت دارد یا نه. با آرامش بنویسید و تنها به این هدف ساده که به درک عمیقتری برسید. مثل هر نوشته دیگری، جستار طی بازنویسیهای مکرر تغییرات زیادی میکند.
از جایی شروع کنید. متن بی ارزش اولیهتان را تهیه کنید. در بازنویسیها به کشفهای تازهای خواهید رسید. یک جستار شخصی خوب اغلب زادهٔ کنجکاوی نویسنده درباره چیزی است که درست نفهمیده یا نمیداند.
آدایر لارا
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
💫
وقتی خدا اَمر کند 🌹
زن فقیری که با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بیایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش میداد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشیاش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: «وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.»
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و مشغول بردن خوراکیها به داخل خانه کوچکش شد. منشی از او پرسید: «نمیخواهی بدانی چه کسی این خوراکیها را فرستاده؟»
زن جواب داد: «نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان میبرد.»
dastannevis.com
وقتی خدا اَمر کند 🌹
زن فقیری که با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بیایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش میداد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشیاش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: «وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.»
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و مشغول بردن خوراکیها به داخل خانه کوچکش شد. منشی از او پرسید: «نمیخواهی بدانی چه کسی این خوراکیها را فرستاده؟»
زن جواب داد: «نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان میبرد.»
dastannevis.com
باید خود را با مسیر رودخانهٔ داستانمان هم طراز کنیم، با بستر رودخانه ضمیر ناخوداگاهمان، خاطراتمان و احساساتمان و زندگی شخصیتهای داستانمان که میتوانند در ما جریان یابند. زمانی که ما برخلاف جریان آب در تلاشیم، باید بنشینیم، نفس عمیق بکشیم و خود را آرام کرده، آستینها را بالا بزنیم و دوباره آغاز کنیم.
آنلموت
📚پرنده به پرنده
dastannevis.com
آنلموت
📚پرنده به پرنده
dastannevis.com
تجربه خواندن
زمانی کتابی تصوراتم از نوشتن را تغییر داد و به من کمک کرد تا در نوشتن دست از محافظهکاری بردارم. این کتاب «پستچی» چیستا یثربی بود. روزی که خواندن آن را به پایان رساندم داستانهایی درباره آدمهای پیرامونم نوشتم و با جسارت بیشتری از آنها حرف زدم.
به گفتهٔ مری هیگینز کلارک:
«اگر کسی با من غیر دوستانه رفتار کند، من فقط او را در کتاب بعدیام قربانی میکنم.»
خواندن این کتاب یک آموزه مهم برای نویسنده دارد: برای نوشتن لازم است دست از محافظهکاری برداریم و به آدمها و رفتارهایشان از وجهی دیگر نگاه کنیم. چنانکه استیون کینگ زمانی گفته بود: «اگر میخواهید به صادقانهترین شکل ممکن بنویسید، بدانید که دیگر عضویت شما در جامعه آدابدانان به پایان رسیده است.»
*نکته این است که کتاب پستچی زمانی باعث تغییر نگرش من شد؛ کتاب متحول کننده هر فرد با دیگری فرق دارد. بنابراین بهسفر در جهان کتابها بپردازید و کتابهای کلیدی خودتان را پیدا کنید؛ کتابیهایی که باعث وسعت دیدتان بشود و تجربه های تازه در اختیارتان قرار بدهد.
✍️ معصومه حامیدوست
dastannevis.com
زمانی کتابی تصوراتم از نوشتن را تغییر داد و به من کمک کرد تا در نوشتن دست از محافظهکاری بردارم. این کتاب «پستچی» چیستا یثربی بود. روزی که خواندن آن را به پایان رساندم داستانهایی درباره آدمهای پیرامونم نوشتم و با جسارت بیشتری از آنها حرف زدم.
به گفتهٔ مری هیگینز کلارک:
«اگر کسی با من غیر دوستانه رفتار کند، من فقط او را در کتاب بعدیام قربانی میکنم.»
خواندن این کتاب یک آموزه مهم برای نویسنده دارد: برای نوشتن لازم است دست از محافظهکاری برداریم و به آدمها و رفتارهایشان از وجهی دیگر نگاه کنیم. چنانکه استیون کینگ زمانی گفته بود: «اگر میخواهید به صادقانهترین شکل ممکن بنویسید، بدانید که دیگر عضویت شما در جامعه آدابدانان به پایان رسیده است.»
*نکته این است که کتاب پستچی زمانی باعث تغییر نگرش من شد؛ کتاب متحول کننده هر فرد با دیگری فرق دارد. بنابراین بهسفر در جهان کتابها بپردازید و کتابهای کلیدی خودتان را پیدا کنید؛ کتابیهایی که باعث وسعت دیدتان بشود و تجربه های تازه در اختیارتان قرار بدهد.
✍️ معصومه حامیدوست
dastannevis.com
شازده کوچولو پرسید :
دوست داشتن بهتره یا دوست داشته شدن ؟
روباه جواب داد :
کدوم یکی برای پرنده مهمتره ؟ بال چپ یا بال راست ؟!
dastannevis.com
دوست داشتن بهتره یا دوست داشته شدن ؟
روباه جواب داد :
کدوم یکی برای پرنده مهمتره ؟ بال چپ یا بال راست ؟!
dastannevis.com
📕 آراستن بیش از اندازۀ کلام، خالی از خطر نیست. این کار ممکن است به بهای غیرطبیعی شدن اثر تمام شود.
نوشتۀ خوب معمولاً به قدری روان است که خواننده احساس نمیکند که نویسنده در نگارش آن زحمتی به خود داده باشد.
نویسنده باید به زبان و سبک زمان خود بنویسد. زبان عصر او زبانی است زنده و دائماً در حال تغییر. چنانچه بخواهد به زبان و سبک پیشینیان بنویسد، نوشتۀ خود را از قیافه طبیعی خارج میکند. نویسنده نباید در استعمال زبان توده مردم تردید کند و اصطلاحات عامیانه را فقط به این دلیل که ممکن است عمری کوتاه داشته و زودگذر باشند و پس از چندی از جریان زبان خارج شوند، به کار نبرد. اگر به روشنی و جنبش نوشتهاش کمک میکنند باید که آنها را به کار گیرد.
#ابراهیم_یونسی | هنر داستان نویسی
dastannevis.com
نوشتۀ خوب معمولاً به قدری روان است که خواننده احساس نمیکند که نویسنده در نگارش آن زحمتی به خود داده باشد.
نویسنده باید به زبان و سبک زمان خود بنویسد. زبان عصر او زبانی است زنده و دائماً در حال تغییر. چنانچه بخواهد به زبان و سبک پیشینیان بنویسد، نوشتۀ خود را از قیافه طبیعی خارج میکند. نویسنده نباید در استعمال زبان توده مردم تردید کند و اصطلاحات عامیانه را فقط به این دلیل که ممکن است عمری کوتاه داشته و زودگذر باشند و پس از چندی از جریان زبان خارج شوند، به کار نبرد. اگر به روشنی و جنبش نوشتهاش کمک میکنند باید که آنها را به کار گیرد.
#ابراهیم_یونسی | هنر داستان نویسی
dastannevis.com
رایج ترین اشتباه در گفتگوی شخصیتها افراط در رفتار آنهاست.
پل لاگتین
اولین اشتباه در پرداخت شخصیت پردازی «شخصیتهای ربات» هستند و آن به معنای انفعال و عدم حرکت شخصیتها در مقابل محرکهای خارجی است.
گفتگوی دو شخصیت را تصور کنید:
- سانی میدانی شارن معاون شده؟
- چی؟ او که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده!
- هشت سال از این ماجرا گذشته.
- واقعاً! انگار دیروز بود. پیر شدیم!
بدون هیچ احساس و تحرکی!
البته خواننده میتواند حدس بزند که شخصیتها چه حسی را تجربه میکنند، اما ما نویسنده هستیم و باید نشان بدهیم. این گفتگو، ارزش افزودن پاسخ جسمی را دارد.
- سانی، می دانی شارن معاون شده؟
- چی؟ سانی با تعجب سیگارش را پایین میآورد: او که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده!
- هشت سال از این ماجرا گذشته!
- واقعاً! انگار دیروز بود. خب! و سرش را تکان میدهد: پس ما پیر شدیم.
علاوه بر این، آخرین گفتهٔ سانی را میتوان با یک پاسخ متفاوت آورد:
- واقعاً! انگار دیروز بود! او پوزخندی زد و دستش را تکان داد: پس ما پیر شدیم.
ما ضمن نشان دادن واکنش متفاوتی از شخصیتها، اطلاعاتی را از آنها بیان کردیم. در حالت اول، او ناراحت است، در حالت دوم، با طعنه حرف زده است و حتی به سخره گرفته است.
اما استفاده از حالات و حرکات بدن، بسیار مهم است، البته استفاده بیش از حد از آن هم فاجعه بار است. در این حالت میتواند منجر به شخصیتهایی با سندرم «تیک عصبی» شود.
شخصیتها مرتب چشمک میزنند، لب و لوچهشان را تکان میدهند، آه میکشند، پوزخند میزنند ، سرشان را تکان میدهند، خر خر میکنند، ابروهایشان را در هم میکشند.
و این اتفاق فارغ از هر مسئلهای رخ میدهد. شخصیتها در یک خلاء با هم ارتباط برقرار میکنند و میتوانند جدا از دنیای اطراف وجود داشته باشند. در اطرافشان هیچ چمنی جوانه نمیزند، اما همه آنها با لبشان دور دهانشان را خیس میکنند ، چشم میچرخانند و گوشههای دهانشان را بالا میبرند. اگرچه اینها هم زبان بدن است و جنبهٔ مهمی از شخصیت قهرمان را نشان میدهند چنانکه قدم زدن سریع میتواند نشانهٔ تنش و فکر کردن باشد یا لرزیدن دست که نشانهٔ هیجان است.
من قبلاً علائم غیر کلامی را فراموش میکردم، یا برعکس همه چیزها را افراطی بیان میکردم. شخصیتهای من مثل شامپانزهها دور خود میپیچیدند و مانند عروسکهای بدون احساس بودند.
مهم است که به عنوان یک نویسنده یاد بگیریم واکنش افراد را مشاهده کنیم و درک کنیم که توصیف هر واکنش روی صورت ضروری نیست. همچنین مهم است که قهرمانان نسبت به هر وضعیت واکنش متفاوتی نشان دهند. میتوانید با شخصیتی که همه چیز را به سخره میگیرد اطلاعات را انتقال دهید، یا یک فرد هیجانی را نشان دهید. اینها همه اشخاصی هستند با خلق و خو، شخصیت، ترس عاطفی و ... بنابراین نشان دادن رفتار او مهم است.
در رفتار مردم و خودتان دقت کنید. هنگام صحبت کردن چه احساسی را تجربه میکنید و چه کارهایی انجام میدهید. میتوانید واکنشهای منحصربهفرد و غیر منتظره داشته باشید. مثلا بسیاری از مردم متوجه نمیشوند که لبهایشان را گاز میگیرند یا سیم تلفن را در دستان خود پیچ میدهند. شخصی با انگشتانش ضرب میزند یا لبه های آستین را تا می کند. یا کسی دستش را در جیبش قرار میدهد. مردم اغلب در حین مکالمه حرکاتی انجام میدهند و با هم صحبت میکنند. وقتی شخصی دروغ میگوید، به نقطهای دورنگاه میکند. پس اینها را درک کنید و استفاده از آن را فراموش نکنید. بعلاوه، میتوانید به کتابهایی راجع به «زبان بدن و ارتباطات غیر کلامی» مراجعه کنید.
این توجه برای نویسنده مهم است چون چنین چیزهای شخصیتها را زنده میکنند. اما همه چیز باید در اعتدال باشد و برای دست یافتن به این مهارت، باید بنویسید، بنویسید و بنویسید.
dastannevis.com
پل لاگتین
اولین اشتباه در پرداخت شخصیت پردازی «شخصیتهای ربات» هستند و آن به معنای انفعال و عدم حرکت شخصیتها در مقابل محرکهای خارجی است.
گفتگوی دو شخصیت را تصور کنید:
- سانی میدانی شارن معاون شده؟
- چی؟ او که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده!
- هشت سال از این ماجرا گذشته.
- واقعاً! انگار دیروز بود. پیر شدیم!
بدون هیچ احساس و تحرکی!
البته خواننده میتواند حدس بزند که شخصیتها چه حسی را تجربه میکنند، اما ما نویسنده هستیم و باید نشان بدهیم. این گفتگو، ارزش افزودن پاسخ جسمی را دارد.
- سانی، می دانی شارن معاون شده؟
- چی؟ سانی با تعجب سیگارش را پایین میآورد: او که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده!
- هشت سال از این ماجرا گذشته!
- واقعاً! انگار دیروز بود. خب! و سرش را تکان میدهد: پس ما پیر شدیم.
علاوه بر این، آخرین گفتهٔ سانی را میتوان با یک پاسخ متفاوت آورد:
- واقعاً! انگار دیروز بود! او پوزخندی زد و دستش را تکان داد: پس ما پیر شدیم.
ما ضمن نشان دادن واکنش متفاوتی از شخصیتها، اطلاعاتی را از آنها بیان کردیم. در حالت اول، او ناراحت است، در حالت دوم، با طعنه حرف زده است و حتی به سخره گرفته است.
اما استفاده از حالات و حرکات بدن، بسیار مهم است، البته استفاده بیش از حد از آن هم فاجعه بار است. در این حالت میتواند منجر به شخصیتهایی با سندرم «تیک عصبی» شود.
شخصیتها مرتب چشمک میزنند، لب و لوچهشان را تکان میدهند، آه میکشند، پوزخند میزنند ، سرشان را تکان میدهند، خر خر میکنند، ابروهایشان را در هم میکشند.
و این اتفاق فارغ از هر مسئلهای رخ میدهد. شخصیتها در یک خلاء با هم ارتباط برقرار میکنند و میتوانند جدا از دنیای اطراف وجود داشته باشند. در اطرافشان هیچ چمنی جوانه نمیزند، اما همه آنها با لبشان دور دهانشان را خیس میکنند ، چشم میچرخانند و گوشههای دهانشان را بالا میبرند. اگرچه اینها هم زبان بدن است و جنبهٔ مهمی از شخصیت قهرمان را نشان میدهند چنانکه قدم زدن سریع میتواند نشانهٔ تنش و فکر کردن باشد یا لرزیدن دست که نشانهٔ هیجان است.
من قبلاً علائم غیر کلامی را فراموش میکردم، یا برعکس همه چیزها را افراطی بیان میکردم. شخصیتهای من مثل شامپانزهها دور خود میپیچیدند و مانند عروسکهای بدون احساس بودند.
مهم است که به عنوان یک نویسنده یاد بگیریم واکنش افراد را مشاهده کنیم و درک کنیم که توصیف هر واکنش روی صورت ضروری نیست. همچنین مهم است که قهرمانان نسبت به هر وضعیت واکنش متفاوتی نشان دهند. میتوانید با شخصیتی که همه چیز را به سخره میگیرد اطلاعات را انتقال دهید، یا یک فرد هیجانی را نشان دهید. اینها همه اشخاصی هستند با خلق و خو، شخصیت، ترس عاطفی و ... بنابراین نشان دادن رفتار او مهم است.
در رفتار مردم و خودتان دقت کنید. هنگام صحبت کردن چه احساسی را تجربه میکنید و چه کارهایی انجام میدهید. میتوانید واکنشهای منحصربهفرد و غیر منتظره داشته باشید. مثلا بسیاری از مردم متوجه نمیشوند که لبهایشان را گاز میگیرند یا سیم تلفن را در دستان خود پیچ میدهند. شخصی با انگشتانش ضرب میزند یا لبه های آستین را تا می کند. یا کسی دستش را در جیبش قرار میدهد. مردم اغلب در حین مکالمه حرکاتی انجام میدهند و با هم صحبت میکنند. وقتی شخصی دروغ میگوید، به نقطهای دورنگاه میکند. پس اینها را درک کنید و استفاده از آن را فراموش نکنید. بعلاوه، میتوانید به کتابهایی راجع به «زبان بدن و ارتباطات غیر کلامی» مراجعه کنید.
این توجه برای نویسنده مهم است چون چنین چیزهای شخصیتها را زنده میکنند. اما همه چیز باید در اعتدال باشد و برای دست یافتن به این مهارت، باید بنویسید، بنویسید و بنویسید.
dastannevis.com
نويسنده صد صفحه میخواند و يک صفحه مینويسد. او نياز به تربيت کردن ذهنش دارد؛ برای داستانی ديدن همه چيز.
عباس معروفی
dastannevis.com
عباس معروفی
dastannevis.com
چطور نویسنده خلاقتری باشیم؟
لفظ از ابزار اصلی کار نویسنده است. گاه تلاش برای به کاربردن لفظ به جا و مناسب در داستان، میتواند مسیرهای جدیدی برای روایت یک داستان، در اختیار شما بگذارد. استفاده از جملات با الفاظ مناسب، میتواند یک متن کلیشهای را به روایتی تازه و باطراوت تبدیل کند. به شرطی که برای تقویت این مهارت، وقت صرف کنید و به شیوهٔ به کار رفتن جملات و ترکیبات در رمانها و داستانها دقیق شوید؛ در این صورت خودتان هم هنگام نوشتن، باحساسیت بیشتری با واژهها و جملات برخورد میکنید و فرصت خلق روایتهای خلاقانهتری را پیدا خواهید کرد.
dastannevis.com
لفظ از ابزار اصلی کار نویسنده است. گاه تلاش برای به کاربردن لفظ به جا و مناسب در داستان، میتواند مسیرهای جدیدی برای روایت یک داستان، در اختیار شما بگذارد. استفاده از جملات با الفاظ مناسب، میتواند یک متن کلیشهای را به روایتی تازه و باطراوت تبدیل کند. به شرطی که برای تقویت این مهارت، وقت صرف کنید و به شیوهٔ به کار رفتن جملات و ترکیبات در رمانها و داستانها دقیق شوید؛ در این صورت خودتان هم هنگام نوشتن، باحساسیت بیشتری با واژهها و جملات برخورد میکنید و فرصت خلق روایتهای خلاقانهتری را پیدا خواهید کرد.
dastannevis.com
ساعت حوالی سه صبح بود.تب بالایی داشتم و به خود میلرزیدم.با هزار زحمت از جایم بلند شدم و این طرف و آن طرف را نگاه کردم.مادرم را ندیدم اینقدر حالم بد بود که یادم رفته بود مادرم رفته مشهد.یک تشت آب ولرم آوردم و پایم را داخلش گذاشتم کمی حالم جا آمد اما همچنان چهار ستون بدنم میلرزید. روی مبل کنار خانه دراز کشیدم.خوابم نمیبرد دیگر حتی نمیتوانستم از جایم بلند شوم.به اطرافم نگاه کردم چادر مادرم را دیدم که کنار مبل افتاده.برداشتم و رویم کشیدم.چه حس خوبی داشت.انگار مادرم بالای سرم نشسته بود و برایم لالایی میخواند.خوابم برد. حوالی ساعت نه صبح از خواب بلند شدم. دیگر نه تب داشتم؛ نه میلرزیدم و نه دردی را احساس میکردم.
چند لحظهای گذشت.زمزمهای را شنیدم.زمزمهای آشنا! آن طرفتر روی زمین چادر را دیدم که مثل بید به خود میلرزید.
#دژم
dastannevis.com
چند لحظهای گذشت.زمزمهای را شنیدم.زمزمهای آشنا! آن طرفتر روی زمین چادر را دیدم که مثل بید به خود میلرزید.
#دژم
dastannevis.com
داستان اثر
انیمیشن درباره دنیایی است که هیولاها، ورزشکاران کشتیاند و ورزش کشتی به مسابقات جهانی تبدیل شده است. ریبرن قهرمان این ورزش است که توانسته با بردهای پیدرپیاش باعث معروفی شهر استوکر شود اما بعد از مدتی قهرمانش را در حادثهای از دست میدهد و از هیاهوی مسابقات دور میشود. حالا بعد از گذشت چند سال شاخکی قهرمان جدید استوکر است که شور و شوق مسابقات را به شهر برمیگرداند و صاحب کمربند طلا میشود اما بعد از پیروزی قصد دارد استوکر را ترک کند و در مسابقات دیگر شهرها شرکت کند. همین اتفاق باعث میشود تا دوباره رونق ورزشگاه جیمبو از بین برود و شهردار به این فکر بیفتد تا آن را به پارکینگ تبدیل کند. وینی کیل، دختر جیمبو که علاقه زیادی به این ورزش و ورزشگاه دارد به فکر میافتد تا با کمک کتاب آموزشی پدرش، مربی بشود و قهرمان جدیدی برای شهر پیدا کند. وینی بعد از جستوجو بسیار پسر ریبرن را پیدا میکند و از او میخواهد تا مربیاش بشود و او را به مسابقات ببرد اما استیو علاقهای به مسابقات ندارد و بهخاطر بدهیای که دارد و نیازش به پول، درخواست وینی را میپذیرد. وینی و استیو بعد تمرینهای بسیار وارد مسابقات شده و موفق میشوند رقیبان خود را شکست دهند و در نهایت با شاخکی که قهرمان کشتی جهان است، مسابقه دهند. در مسابقه نهایی، استیو شاخکی را هم شکست میدهد و ورزشگاه را از تخریب نجات دهد.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
انیمیشن درباره دنیایی است که هیولاها، ورزشکاران کشتیاند و ورزش کشتی به مسابقات جهانی تبدیل شده است. ریبرن قهرمان این ورزش است که توانسته با بردهای پیدرپیاش باعث معروفی شهر استوکر شود اما بعد از مدتی قهرمانش را در حادثهای از دست میدهد و از هیاهوی مسابقات دور میشود. حالا بعد از گذشت چند سال شاخکی قهرمان جدید استوکر است که شور و شوق مسابقات را به شهر برمیگرداند و صاحب کمربند طلا میشود اما بعد از پیروزی قصد دارد استوکر را ترک کند و در مسابقات دیگر شهرها شرکت کند. همین اتفاق باعث میشود تا دوباره رونق ورزشگاه جیمبو از بین برود و شهردار به این فکر بیفتد تا آن را به پارکینگ تبدیل کند. وینی کیل، دختر جیمبو که علاقه زیادی به این ورزش و ورزشگاه دارد به فکر میافتد تا با کمک کتاب آموزشی پدرش، مربی بشود و قهرمان جدیدی برای شهر پیدا کند. وینی بعد از جستوجو بسیار پسر ریبرن را پیدا میکند و از او میخواهد تا مربیاش بشود و او را به مسابقات ببرد اما استیو علاقهای به مسابقات ندارد و بهخاطر بدهیای که دارد و نیازش به پول، درخواست وینی را میپذیرد. وینی و استیو بعد تمرینهای بسیار وارد مسابقات شده و موفق میشوند رقیبان خود را شکست دهند و در نهایت با شاخکی که قهرمان کشتی جهان است، مسابقه دهند. در مسابقه نهایی، استیو شاخکی را هم شکست میدهد و ورزشگاه را از تخریب نجات دهد.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
#داستان_نویس_نوجوان اولین رسانه اطلاع رسانی آموزش داستان نوجوان از سال۱۳۹۶ پنجشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۱
dastannevis.com
dastannevis.com
📚🖌
🌷 نوشتن مثل مجسمه سازی است. با گذشت زمان آن را می تراشی و بالاخره چیزی از آن در می آوری.
لحظه های نوشتن، لحظه های با ارزشی است.🌺
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
🌷 نوشتن مثل مجسمه سازی است. با گذشت زمان آن را می تراشی و بالاخره چیزی از آن در می آوری.
لحظه های نوشتن، لحظه های با ارزشی است.🌺
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
حتما شنیدهاید: نویسندهها میگویند باورشان نمیشود که واقعا نویسنده شدهاند، تا وقتی که مثلا در هواپیما کسی را ببینند که دارد کتابشان را میخواند. این اتفاق همین چند روز پیش در سالن ورزش برای خودم رخ داد. زنی که روی دوچرخه کناریام نشسته بود، کتابم در دستش بود و داشت میخواند. از او پرسیدم آیا از آن خوشش آمده یا نه. گفت بله و من هم تصمیم گرفتم به او بگویم که نویسندهاش من هستم.
کارولینا گارسیا
dastannevis.com
کارولینا گارسیا
dastannevis.com
📙 تکنیکهای افزایش تمرکز در حین مطالعه
✔️ایجاد رغبت : با ارائه اطلاعات کافی درباره مطلبی که فرد مطالعه میکند و کاربرد آن میتواند در وی ایجاد انگیزه کند و او را به سوی تمرکز سوق دهد.
✔️تعیین زمان مطالعه : زمان مطالعه با توجه به کارهای ضروری و غیرضروری تعیین میشود و بهتر است فرد در فواصل بین مطالعه به استراحت نیز بپردازد.
✔️تعیین مکان مطالعه : مکان مطالعه بهتر است از قبل تعیین شود تا حالتی را در فرد ایجاد کند که بداند آن مکان فقط مختص به مطالعه بوده و بهتر است آنجا بههم ریخته و آشفته نباشد و از نورکافی برخوردار باشد.
✔️تکرار جمله تاکیدی: لازم است فرد بارها به خود متذکر شود که الان زمان مطالعه است و قرار نیست به مطلب دیگری فکر کند. جملههای اینچنینی میتواند بارها از سوی فرد تکرار شود.
✔️خواندن اجمالی : فرد ابتدا به صورت اجمالی مطلب را میخواند و با این کار درک اولیه از مطلب پیدا میکند و سپس شروع به خواندن جزئیات میکند.
✔️سریع خواندن : ذهن انسان این توانایی را دارد که در یک زمان به چند مطلب مختلف فکر کند. بنابراین برای افزایش تمرکز لازم است سریعخوانی صورت بگیرد تا ذهن فرصت پرداختن به چند مساله را نداشته باشد.
✔️تقسیم انرژی : بهتر است مطالب سخت و دشوار در زمانی خوانده شود که فرد در اوج انرژی است.
✔️خط کشیدن زیر مطالب مهم : این روش ذهن فرد را درگیر تمرکز بیشتر و دقت کردن و پیدا کردن مطالب مهم و از حواسپرتی جلوگیری میکند.
✔️استفاده از راهنما و ابزار : بهعنوان مثال استفاده از مداد یا انگشت هنگام مطالعه میتواند تمرکز را افزایش دهد و به نوعی ذهن به سوی نگاه کردن و توجه کردن به مطلب موردنظر هدایت میشود.
✔️یادداشتبرداری و نکتهبرداری : این روش کمک میکند مطالب مهم تر و عناوین کلیتر از سوی فرد دوبارهنویسی شود و برای مرور، دسترسی بهتری به نکات داشته باشد.
✔️کنترل افکار مزاحم : بسیاری از افکار، مانع تمرکز ما میشود. توصیه میشود فرد، افکار مزاحم تکرار شونده خود را یادداشت کند. سپس برای این افکار و پرداختن به آنها زمان در نظر بگیرد. یعنی در طول روز زمان مشخصی را در نظر داشته باشند که به این افکار نیز بپردازند و این روش باعث میشود کنترل افکار در اختیارش قرار گیرد.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
✔️ایجاد رغبت : با ارائه اطلاعات کافی درباره مطلبی که فرد مطالعه میکند و کاربرد آن میتواند در وی ایجاد انگیزه کند و او را به سوی تمرکز سوق دهد.
✔️تعیین زمان مطالعه : زمان مطالعه با توجه به کارهای ضروری و غیرضروری تعیین میشود و بهتر است فرد در فواصل بین مطالعه به استراحت نیز بپردازد.
✔️تعیین مکان مطالعه : مکان مطالعه بهتر است از قبل تعیین شود تا حالتی را در فرد ایجاد کند که بداند آن مکان فقط مختص به مطالعه بوده و بهتر است آنجا بههم ریخته و آشفته نباشد و از نورکافی برخوردار باشد.
✔️تکرار جمله تاکیدی: لازم است فرد بارها به خود متذکر شود که الان زمان مطالعه است و قرار نیست به مطلب دیگری فکر کند. جملههای اینچنینی میتواند بارها از سوی فرد تکرار شود.
✔️خواندن اجمالی : فرد ابتدا به صورت اجمالی مطلب را میخواند و با این کار درک اولیه از مطلب پیدا میکند و سپس شروع به خواندن جزئیات میکند.
✔️سریع خواندن : ذهن انسان این توانایی را دارد که در یک زمان به چند مطلب مختلف فکر کند. بنابراین برای افزایش تمرکز لازم است سریعخوانی صورت بگیرد تا ذهن فرصت پرداختن به چند مساله را نداشته باشد.
✔️تقسیم انرژی : بهتر است مطالب سخت و دشوار در زمانی خوانده شود که فرد در اوج انرژی است.
✔️خط کشیدن زیر مطالب مهم : این روش ذهن فرد را درگیر تمرکز بیشتر و دقت کردن و پیدا کردن مطالب مهم و از حواسپرتی جلوگیری میکند.
✔️استفاده از راهنما و ابزار : بهعنوان مثال استفاده از مداد یا انگشت هنگام مطالعه میتواند تمرکز را افزایش دهد و به نوعی ذهن به سوی نگاه کردن و توجه کردن به مطلب موردنظر هدایت میشود.
✔️یادداشتبرداری و نکتهبرداری : این روش کمک میکند مطالب مهم تر و عناوین کلیتر از سوی فرد دوبارهنویسی شود و برای مرور، دسترسی بهتری به نکات داشته باشد.
✔️کنترل افکار مزاحم : بسیاری از افکار، مانع تمرکز ما میشود. توصیه میشود فرد، افکار مزاحم تکرار شونده خود را یادداشت کند. سپس برای این افکار و پرداختن به آنها زمان در نظر بگیرد. یعنی در طول روز زمان مشخصی را در نظر داشته باشند که به این افکار نیز بپردازند و این روش باعث میشود کنترل افکار در اختیارش قرار گیرد.
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
همیشه فکر می کردم اگر زمانی داستان
زندگی ام را بنویسم شروعی فوق العاده خواهد داشت، چیزی شاعرانه مثل خط اول ناباکوف:«لولیتا، فروغ زندگی من، آتش وجود من»؛ یا اگر نمی توانستم شاعرانه اش کنم، چیزی کلی مثل شروع تولستوی:« همه ی خانواده هایخوشبخت شبیه هم اند، اما هرخانواده بدبختی به طور خاص خودش بدبخت است.»
مردم حتی اگر همه چیز را درباره ی این کتاب ها فراموش کنند این کلمات را به خاطر خواهند داشت.
با این حال وقتی پای شروع قصه به میان
می آید به نظرم بهترین شروع، شروع سرباز خوب فورد مادوکس فورد است:« این غم بارترین قصه ای است که تا به حال شنیده ام.»
📚فرمین موش کتاب خوان
📝سم سَوِج
#برشی_از_کتاب
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇
زندگی ام را بنویسم شروعی فوق العاده خواهد داشت، چیزی شاعرانه مثل خط اول ناباکوف:«لولیتا، فروغ زندگی من، آتش وجود من»؛ یا اگر نمی توانستم شاعرانه اش کنم، چیزی کلی مثل شروع تولستوی:« همه ی خانواده هایخوشبخت شبیه هم اند، اما هرخانواده بدبختی به طور خاص خودش بدبخت است.»
مردم حتی اگر همه چیز را درباره ی این کتاب ها فراموش کنند این کلمات را به خاطر خواهند داشت.
با این حال وقتی پای شروع قصه به میان
می آید به نظرم بهترین شروع، شروع سرباز خوب فورد مادوکس فورد است:« این غم بارترین قصه ای است که تا به حال شنیده ام.»
📚فرمین موش کتاب خوان
📝سم سَوِج
#برشی_از_کتاب
dastannevis.com
نظرتان را برایمان کامنت کنید! 👇