محمد درویش
15.5K subscribers
5.65K photos
1.33K videos
141 files
4.15K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🔻گزارش قرن؛ مادرِ تحلیل‌ها - ۲🔻

🇮🇷: @darvishnameh

🔴نقش کارتل‌های نفتی در انکار #جهان‌گرمایی!🔴

🖋چرا ما عمل نكرديم؟ امروزه يك لولو‌خورخوره رايج صنعت، سوخت فسيلي است كه در دهه‌هاي اخير نقش خود را با لاف و گزاف مانند يك كاراكتر شرور كُميك برعهده داشته است. يك زيرمجموعه كامل از ادبيات اقليمي، زد و بندها و دسيسه‌هاي لابي‌گران اين صنعت، فساد دانشمندان و كمپين‌هاي تبليغاتي را بازگو کرده كه حتي اكنون هم- یعنی مدتها پس از آنكه بزرگترين كمپانيهاي نفت و گاز از نمايش احمقانه انكار خود دست برداشتند- به كم‌ارزش جلوه‌دادن مباحث در این حوزه ادامه مي‌دهند که نمایندگی امروز این انکارِ حماقت‌آمیز را #دانالد_ترامپ برعهده دارد. اما واقعیت این است که تلاش‌هاي سازماندهي شده براي گمراه‌كردن اذهان عمومي تا پايان سال ١٩٨٩ آغاز نشده بود. حتی در طول دهه هشتاد، برخي از بزرگ‌ترين كمپانيهاي نفتي، مثل اكسون و شِل، تلاشهاي صادقانه‌اي براي درك ابعاد بحران و پرداختن به راه‌حلهاي ممكن هم انجام دادند. رهبران #حزب_جمهوري‌خواه در آن زمان را هم نمي‌شود سرزنش كرد. دقت کنید امروز تنها ٤٢٪؜ از جمهوري‌خواهان مي‌دانند كه "اكثريت دانشمندان به وقوع تغييرات اقليم معتقدند" و اين درصد در حال كاهش است! اما در طول سال‌هاي دهه ٨٠ میلادی، بسياري از جمهوريخواهان سرشناس در قضاوت در زمينه تغييرات اقليمي به دموكراتها پيوسته‌ بودند. چرا آنها پیش نرفتند؟ این معمای بزرگ است! در ميان پیشگامان جمهوری‌خواه باید به سناتورهایی چون جان چَفي، رابرت استافورد و ديويد دارن برگر اشاره کرد. حتی مالكوم فوربز بالدوين، مدير شوراي كيفيت محيط زيست دفتر رياست جمهوري #رونالد_ریگان، در سال ١٩٨١ خطاب به دنياي صنعت گفت: "هيچ دغدغه‌ مهم‌تر و محافظه‌كارانه‌تر ديگري وجود ندارد، مگر حفاظت از كره زمين." اين نكته درك شده بود كه مي‌بايست سريع اقدام كرد. در آغاز سالهاي ١٩٨٠ دانشمندان دولت فدرال پيش‌بيني كردند كه شواهد جامع از جهان‌گرمایی به صورت دماي بی‌سابقه در اواخر دهه نمودار خواهد شد، زماني كه ديگر براي پيش‌گيري از فاجعه دير خواهد بود. بيش از ٣٠٪؜ از جمعيت دنيا به برق دسترسي نداشت. ميلياردها نفر نيازي به دستيابي به سبک زندگي امريكايي نداشتند تا انتشار شديد كربن افزايش یابد؛ يك لامپ روشنایی هم در روستا كفايت مي‌كرد. درهمان زمان، گزارش تهيه شده از جانب آكادمي علوم بنا به درخواست #كاخ_سفيد توصيه مي‌كرد كه "موضوع دي‌اكسيدكربن بايست در دستور كار بين‌المللي قرارگیرد؛ به صورتي كه همكاري و ايجاد توافق را به بیشینه و مخدوش‌سازي، مشاجره و نفاق سياسي را به کمینه برساند." اگر كه دنيا اين پيشنهاد را در سطح گسترده‌اي تا آخر سالهاي ٨٠ تأييد مي‌كرد-توقف انتشار كربن با كاهشي تا ٢٠٪؜ تا سال ٢٠٠٥- خطر افزایش میانگین دمای کره زمین را مي‌توانست به كمتر از ١٬٥درجه برساند؛ دستاورد بزرگی که هرگز تحقق نیافت! آغاز يكپارچه شدن اين ايده در اوايل فوريه ١٩٧٩، در نخستين كنفرانس اقليمي جهاني در ژنو انجام گرفت، زماني كه دانشمندان از ٥٠ كشور به اتفاق آراء توافق كردند كه نياز به اقدام سريع وجود دارد. ٤ماه بعد، در جريان ملاقات گروه ٧ در توكيو، سران هفت كشور ثروتمند دنيا بيانيه‌اي را براي تصويب كاهش انتشار كربن امضاء كردند. ١٠ سال بعد، نخستين ملاقات اصلي ديپلماتيك به منظور تأييد چهارچوب براي يك معاهده الزام‌آور در هلند انجام شد. نمايندگان از بيش از ٦٠ كشور، با هدف برپايي يك نشست جهاني براي يكسال بعد، شركت داشتند. در ميان دانشمندان و رهبران جهان تمايل مشتركي بود: اقدامات بايست صورت بگيرند و نياز به رهبري ايالات متحده (در اين زمينه) وجود دارد. چيزي كه هرگز صورت نگرفت! اما چرا؟
هيچ امكان ديگري براي درك مخمصه ما در زمان حال و آينده نيست، مگر آنكه بفهميم چرا در حل اين مشكل، زماني كه شانس آن را داشتيم، شكست خورديم؟ اينكه ما به عنوان يك دنياي متمدن توانستيم به قطع پيمان خودكشي خود با سوخت‌هاي فسيلي نزديك شويم، به اعتبار تلاش‌هاي شمار ناچيزي از كساني است كه درميان آنها يك لابي‌گر بيش‌فعال و يك فيزيكدان اقلیم‌شناس بي‌ريا وجود دارند كه با پرداخت هزينه شخصي سنگين، كوشش كردند تا به بشريت از آنچه كه در راه است، هشدار دهند. آنها در پويشي دردآور و گسترده براي حل مشكل، مسير شغلي خود را به خطر انداختند؛ نخست در گزارش‌هاي علمي، سپس از طريق راه‌هاي متداول متقاعد كردن سياسي و در آخر با راهبرد محكوم كردن عمومي. تلاش‌هاي آنها رندانه، پرشور و محكم بود اما با شكست روبرو شد. آنچه كه در ادامه خواهیم گفت، داستان آنها و ما و دلایل این شکست تلخ است. آیا عبرت می‌گیریم؟

🔸ادامه دارد🔸

#مادر_تحلیل‌ها
#گزارش_قرن
#سی‌سال_غفلت_درنابودی_یک_دشمن_مشترک

https://t.me/darvishnameh/7510
🔺گزارش قرن، مادرِ تحلیل‌ها - ۱۱🔻

🇮🇷: @darvishnameh

🔴 شباهت عجیب ترامپ به ریگان در ضدیت با محیط‌زیست! 🔴

پومرنس به اندازه کافی صبر کرده بود. یک استراتژی بر پایه اجماع، بدون رهبری امریکا، کار نمی کرد. و ایالات متحده به چنین اقدامی دست نمی‌زد مگر یک رهبر قوی متقاعد به انجام آن می‌شد؛ کسی که می‌توانست با صلاحیت درباره دانش سخن بگوید، از کسانی که قدرت دراختیار داشتند خواستار عملکرد شود و متقبل هر خطری برای رسیدن به عدالت باشد. پومرنس می‌دانست که خود او نمی‌تواند چنین کسی باشد: او یک سازمان‌دهنده بود؛ یک استراتژیست. کار او سامان‌دادنِ یک جنبش بود. و هر جنبش، حتی آنکه از پشتیبانی و توافق گسترده‌ای برخوردار باشد، نیاز به یک قهرمان می‌داشت. او فقط می‌بایست چنین کسی را پیدا کند.

🔸نوامبر ۱۹۸۰ ـ سپتامبر ۱۹۸۱
همایش صبح جمعه به‌پایان رسید. ۴ روز بعد #رونالد_ریگان به ریاست جمهوری انتخاب شد. و پومرنس با ناباوری و تاسف از خود پرسید آنچه که به‌نظر می‌رسید یک آغاز باشد، آیا در واقع یک پایان بود؟ پس از انتخابات ریگان در نظر گرفت تا وزارت نیرو را تعطیل کند، به افزایش تولیدات زغال سنگ در محدوده زمین‌های دولتی بپردازد و قوانین استخراج معادن زغال سنگ روباز را منحل کند. او با رسیدن به دفتر ریاست جمهوری، جیمز وات، مدیر شرکتی که در راه گشودن زمین‌های دولتی به‌منظور معدنکاوی و حفاری مبارزه می‌کرد، به مقام وزیر کشور برگزید. و رئیس انجمن ملی زغال سنگ ابراز کرد: «ما بیش از اندازه خوشحال هستیم.» ریگان آژانس حفاظت از محیط زیست امریکا را نگه داشت، اما گرداننده آن‌را خانم آن گورساچ، یک فرد متعصب و خشک انتخاب کرد که در همان آغاز به کاهش یک‌چهارم از کارمندان و بودجه آژانس پرداخت. در میان این سلاخی، شورای ناظر بر کیفیت محیط زیست گزارشی به کاخ سفید ارایه کرد و هشدار داد که سوخت‌های فسیلی می‌توانند «بطور دایم و خطرناکی» جو زمین را تغییر دهند و به «گرمایش سیاره با تبعات احتمالی بسیار جدی» منجر شوند. ریگان به گوشزدهای این شورا عمل نکرد. بجای آن دولتش در نظر گرفت تا شورا را منحل کند - درست مثل رفتار احمدی‌نژاد با شورای عالی محیط‌زیست!
در کاخ صورتی، آنتونی اسکوویل گفته بود که مشکل، مشکلی سیاسی است و نه جوی. پومرنس پیش خود فکر کرد که تنها نیمی از این گفته صحیح است. در پشت هر مشکل سیاسی یک مشکل تبلیغاتی وجود دارد. و بحران اقلیمی یک کابوس تبلیغاتی داشت. گردهمایی فلوریدا در رسیدن به یک بیانیه منسجم شکست خورده بود، چه رسد به وضع یک قانون و اکنون همه چیز در حال پسروی بود. رئیس پیشگام‌ترین آژانس ملی تحقیقات در زمینه انرژی خورشیدی، پس از آنکه از او تقاضای استعفا شده بود، اعلام کرد که «ریگان به انرژی خورشیدی علنا اعلام جنگ داده.») به نظر می‌رسید که ریگان مصمم است تا همه دستاوردهای محیط زیستی جیمی کارتر را لغو کند - درست مثل کاری که اینک ترامپ در مورد اوباما می‌کند - پیش از آنکه به جان قوانین از دوران نیکسون، لیندون جانسون و جان اف کندی بیفتد و اگر کارش با آنها انجام می‌شد به دوران تئودور روزولت برسد. آسیب‌های ریگان به قوانین محیط زیستی حتی موجب نگرانی اعضای حزب او هم شد. زمانی که ریگان در نظر گرفت تا شورای نظارت بر کیفیت محیط زیست را تعطیل کند، رئیس این شورا، مالکوم فوربز بالدوین، نامه‌ای به معاون رئیس‌جمهور و رئیس ستاد کاخ سفید نوشت و از آنها تقاضا کرد تا درمورد این تصمیم تجدید نظر شود. در طول همان هفته در یک سخنرانی مهم تحت عنوان «یک برنامه محافظه‌کارانه»، بالدوین گفت: «زمان آن فرا رسیده که محافظه‌کاران کنونی صریحاً به استقبال محیط‌زیست‌گرایی بروند.»
حفاظت از محیط زیست نه تنها درست و منطقی بود، بلکه یک کاسب و کار خوب هم محسوب می‌شد. در این میان گزارش چارنی به لرزاندن حاشیه آگاهی عمومی ادامه می‌داد. نتایج آن توسط بررسی‌های پژوهشی از اندیشکده غیرانتفاعی اسپن-Aspenـ، موسسه بین‌المللی برای تحلیل سیستم‌های کاربردی در نزدیکی وین و انجمن پیشبرد علوم امریکا تایید شد. حدودا هر ماه، مقالات هشداردهنده متعددی منتشر می‌شدند که از به آخر رسیدنِ دنیا می‌گفتند؛ «یک هشدار دیگر در زمینه تاثیر گازهای گلخانه‌ای»؛ «روند گرمایش جهان فراتر از تجربیات انسانی»؛ «روند گرمایش می‌تواند ملتی را به جان ملتی دیگر بیندازد.» اما چرا آن هشدارها عملاً نتوانست سیاستمداران را سر عقل آورد تا اینکه ما به دوران خجلت‌بارِ #دانالد_ترامپ برسیم؟!

🔸ادامه دارد ...🔸

#مادر_تحلیل‌ها
#گزارش_قرن
#سی‌سال_غفلت_درنابودی_یک_دشمن_مشترک

https://t.me/darvishnameh/7510