محمد درویش
14.9K subscribers
5.43K photos
1.19K videos
137 files
3.81K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🔴ننگ با رنگ پاک نمی شه!🔴

آن گروه از خوانندگان عزیز درویش نامه که به هم نسلان نگارنده نزدیک هستند، خوب یادشان هست که عنوانی که بر پیشانی این یادداشت نقش بسته است، در جریان تظاهرات مردمی بر علیه رژیم پهلوی و در خطاب به عوامل ساواک که می کوشیدند، دیوارنویسی بر علیه خاندان پادشاهی را شبانه با رنگ پاک کنند؛ به صورت یک شعار مردمی بارها و بارها شنیده می شد.
اینک البته انقلاب پیروز شده، اما مصداق آن شعار هنوز از بین نرفته! رفته؟

⚡️ اخیرا پدیده ویرانگر نشست زمین تا ورودی مشهورترین و پربازدیدترین کهن زادبوم ایرانی، یعنی تخت جمشید هم رسیده و مسوولین این میراث جهانی مجبور شده اند با ریختن چند کامیون خاک، فعلا صورت مساله را پاک کنند! غافل از اینکه ننگ با رنگ پاک نمی شه! ماجرا این است که متاسفانه مرگ دشتی که تخت جمشید بر روی آن بناشده، به دلیل برداشتهای بیش از حد به بهانه خودکفایی در گندم، قطعی است و دیگر هیچ نیرویی نمی تواند در برابر فرآیند ویرانگر نشست زمین بایستد.
آقایان باید آن زمان که تعداد سدهای حوضه آبخیز کر و سیوند را سه برابر می کردند و علاوه بر درودزن، ملاصدرا و سیوند را هم ساختند و بختگان را نابود کردند، به فکر این بحران می افتادند! آنها باید زمانی که وسعت شالیکاری ها در کام فیروز از سی هزار هکتار به بیش از ۱۳۰ هزار هکتار افزایش می یافت؛ در اندیشه این درد بی درمان فرو می رفتند!
آنها باید وقتی به فکر می افتادند که ۲۵ سال با قرار گرفتن در رکورد بزرگترین تولیدکننده گندم در بین ۳۱ استان کشور، خنده های مستانه سرنمی داده و آن را نشانه مدیریت توانمند خود نمی پنداشتند!
آنها باید آن هنگام به فکر چاره جویی می افتادند که هنوز حدود سی هزار چاه غیر مجاز در سطح استان حفر نشده بود!
و آنها باید زمانی کمربندها را سفت می کردند که هنوز رکورد نشست زمین در کره زمین که با ۳۶ سانتی متر در سال در اختیار تهران بود، توسط دشت فسا به جهرم به میزان ۵۶ سانتی متر در سال، یعنی ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی در جهان شکسته نمی شد!

🔴 راست آن است که بروز پدیده نشست زمین، نشانه فاجعه مدیریتی در بخش آب کشور است. زیرا آنها نخواستند یا نتوانستند به موقع بحران را هشدار داده و ترمز توسعه ناپایدار را بکشند! حتی کاش به همین اندازه بسنده می کردند! چرا که همچنان هم بر ساخت سدهای بیشتر و طرح های انتقال آب تاکید می کنند تا همچنان بر طبل بیشتر وابستگی معیشتی به سرزمین کوبیده و روند بدهکاری اکولوژیکی کشور از مرز ورشکستگی غیرقابل جبران هم عبور کند!

🔴 اما سدسازها، تنها متهمان این فاجعه بزرگ نیستند! وزارت جهاد کشاورزی هم مقصر است که تن به این بازی مرگبار داد و قواعد ویرانگرش را پذیرفت. سازمان حفاظت محیط زیست هم مقصر است که چرا از اهرم های نظارتی خویش استفاده نکرده و اخطار قانون اساسی نداد؟! نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم مقصر هستند که نه تنها از قدرت خود برای مهار این بحران سود نبردند، بلکه خود با وضع قوانینی ضد محیط زیستی، سرعت این روند مرگبار را شتاب بخشیدند، مثل قانونی که در سال ۱۳۸۹ تصویب کرده و دولت را واداشتند تا برای چاه های غیرمجازی که پیش از سال ۸۵ حفر شده بودند، پروانه قانونی صادر کند!

🔴 اینک البته دیگر کار از کار گذشته و عاقبتی که امروز گریبان مردم دردمند میناب را گرفته و پیشروی فروچاله ها از دشت های مجاور و مناطق اطراف چلوگاومیشی به درون خانه های مسکونی در مرکز شهر نزدیک شده؛ فرجام نامیمون آنهایی است که بی مهابای فرداها، با افتخار به تداوم کاشت محصولات پرمصرف در ایران مرکزی ادامه دادند و متاسفانه ادامه هم می دهند!
استان فارس باید سریعا فرمان تعطیلی هر نوع برداشت از سفره های آب را صادر کرده و میزان استحصال از اندوخته های اندک موجودش را در حد بیست درصد کل ظرفیت سالانه کاهش دهد. استان فارس باید به سرعت با چرخش مدیریتی، در اندیشه رونق بخشیدن به کسب و کارهایی برآید که به منابع آب و خاکش وابسته نباشند.
بازار استحصال انرژی های نو، بازاری با یک میلیون شغل جدید است؛ افزون بر آن، حوزه بومگردی و گردشگری تاریخی و فرهنگی هم از چنین پتانسیلی برخوردار است. حتی مدارس طبیعت می توانند دورنمای ایجاد ۲۰۰ هزار شغل را در کشور بیافرینند، ...

🔴 پرسش اصلی اما این است:
چرا به سرعت نمی ایستیم، از بزرگراه خارج نشده و دور نمی زنیم؟! چرا همچنان فکر می کنیم با کاهش سرعت می توانیم خطر را مدیریت کنیم! در حالیکه اینک بر همه روشن شده که بیش از نیم قرن است در مسیری اشتباه بر پدال گاز فشار آورده ایم!
شجاعت مدیریتی این نیست که همیشه سرنیزه بیاویزیم و بر طبل جنگ بکوبیم؛ گاه شجاع ترین مدیران آنهایی هستند که بپذیرند اشتباه کرده، از مردم خویش عذرخواهی کنند و با تقویت سرمایه اجتماعی، بکوشند درایت مدارانه، مشکلات را مهار کنند.

#نشست_زمین
#فاجعه_مدیریت_آب
#تخت_جمشید

@darvishnameh