درویش عبدالمجید طالقانی
732 subscribers
899 photos
19 videos
3 files
1 link
Download Telegram
بخشی از مرقعی بی نظیر از رنگه نویسیهای درویش عبدالمجید طالقانی رحمت الله علیه که علیرغم اظهار بدحالی ، دراوج زیبایی و قدرت قلم نگاشته شده... ( صفحه۱۹۹ کتاب احوال و آثار)
...اما چون تریاک نخورده بوده ام ، حال درستی نداشتم لهذا صاحب و قبله فقرا میرزااسمعیل خواهش کرده بایشان داده شد و اگر چه بجهت نخوردن تریاک ، بنده فقیر عبدالمجید، مطلق نمیتوانست نوشت، اما چون وعده های زیاده ازحد تحریر بمشارالیه داده بوده ام نتوانستم که عذر آورده ، با وجود نخوردن تریاک به تحریر بتضییع این چند سطر پرداخت ...
من یکروزه هجرانت نه آن کرد
که در صد سال شرح آن توان کرد.......
( تک بیتی زیبا از درویش عبدالمجید(ره) در بالای یک صفحه از رقیمه های بسیار زیبای استاد)
از مرقعات زیبای درویش علیه الرحمه
از مهر به من نظر نداری افسوس/ جز کینه سر دگر نداری افسوس/ گفتی عاشق کسی به روز تو مباد/از حال شبم خبر ندارى افسوس......
از مهر به من نظر نداری افسوس/ جز کینه سر دگر نداری افسوس/ گفتی عاشق کسی به روز تو مباد/از حال شبم خبر ندارى افسوس......
عشقم بكف ، مايه سودم وفا / تا که شود مشتری تا چه دهد در بها / ما و دل بی نصیب هردو فقیر و غریب/ تا که شود مهربان تا که شود آشنا....‌
چلیپایی فوق العاده زیبا
و دیدنی در صفحه ای از مرقعات درویش عبدالمجید رحمت الله علیه/ صفحه ۳۱۴ آثار و احوال)...ملامتگر که گاهی همچو ماه از روزنت بیند/شبی کاش آید و از روزن چشم منت بیند/ سمن را رعشه درتابد گر از باد سحرگاهی/ بر اندام چو گل لرزیدن پیراهنت بیند....(محتشم کاشانی )
محب صمیمی بعداز اظهار دوستی مشهود رای مؤالفت اقتضا ميدارد که قطعه فرزندی میرزا کوچک را به عزم آنکه آنچه ازو ریخته درست کند گرفته و این مطلب بجهت آن که قطعه به نظر شریف برسد لهذا ارسال خدمت آنصاحب نمود و دیگر در خصوص انگشتر، بنده در حضور هم عرض کردم که کمترین این انگشتر را بدست نخواهم کرد یکی آنکه بزرگ است و دیگر آنکه بجهت فقیران هر چند کوچک هم باشد خالی از مناسبت می نماید لهذا ارسال خدمت شد. باقی ایام بکام باد
صفحه پایانی دیوان حافظ به قلم درویش عبدالمجید در اوج زیبایی و ملاحت /
قطعه ای زیبا از درویش عبدالمجید/ کتابخانه مجلس
به یک نگاه بجویم کشید غمزه تو/ بزخم میکشدت دل دگر نگاه مکن / نگویمت به عتابی دلم کباب مکن/ گرت بگوش فغانی رسد عتاب مکن.....
دوبیت زیبا از یک مرقع دیدنی و شاهکار از درویش عبدالمجید طالقانی
رحمت الله علیه
کشور عالم اسیری از تو پر آوازه شد/
تا بکوی عشق از رندی علم افراشتی/
مزد عشقت نیست هرکو شد پی دنیا و دین / ورنه سود هر دو عالم را زیان پنداشتی...
موسم عید و بهار خرم و شاه جوان/
سایه بید و کنار سبزه و آب روان/
مطرب خوش لهجه را برلب نوای ارغنون/ساقی خوش چهره را بر کف شراب ارغوان(دو بیت زیبای بهاریه ، از صفحه ای از مرقعات زیبای درویش عبدالمجید طالقانی ، تقدیم به اساتید و هنرمندان ارجمند شکسته نویس در آستانه سال نو شمسی) 🌷🌷🌷🌷
جامی علیه الرحمة :
از خرابات نشینان چه نشان می طلبی/ بی نشان ناشده زیشان نتوان یافت نشان/ هر یک از ماهوَشان مظهر شأن دگرند / شأن آن شاهد جان ، جلوه‏ گرى از همه‏ شان ....
دوبیت زیبا ( که استفاده از صنعت واج آرایی در این دو بیت در تکرار حرف "ش" قابل توجه است) در مرقعی پرکار از نابغه شکسته نویسی ایران زمین ، درویش عبدالمجید طالقانی "ره"
زلیلی مرا هیچگه یاد ناید/ که بر محنت و درد مجنون نگریم / نه خون جگر ماند و نه آب دیده / نه از بی غمی دان گر اکنون نگریم ( دو بیت زیبا در یکی از مرقعات شاهکار و محشر درویش)
.تن را دوا کردم طلب ، آسوده شد از تاب و تب / دارم بدل دردی عجب ، آنرا مداوا چون کنم/ حاشا که من غیر از ترا سازم درون سینه جا / خود گو بجای آشنا ، بیگانه را جا چون کنم؟ (جامی علیه الرحمه)
مرهم سینه بی کینه آشفته دلان
مردم دیده غم دیده صاحبنظران
تا کی افتم برهت آه کشان اشک فشان
تاکی آیم بدرت نعره زنان جامه دران
(برشی از دو بیت از اشعار مرقع زیبای درویش عبدالمجید)