یه جوری زندگی کنید که دو سال دیگه حسرت این روزاتونو نخورید.
لحظه‌هاتونو پوچ نکنید؛ مهمونی برید؛ برقصید و دیوونه‌بازی در بیارید!
روی لبه‌های جدول راه برید و آواز بخونید!
با دوستاتون توی خیابون زیر بارون دیوونه‌بازی در بیارید و بخندید!
چیزایی عجیب و هیجان انگیز رو امتحان کنید.
دنبال علایقتون برید؛ با ترساتون رو به رو بشید.
خوشحال باشین و اطرافیانتون رو خوشحال کنید.
حسرت رفتن کسی رو نخورید؛ یه جوری خوشحال باشید که انگار
فردا وجود نداره.


ladyL
@daneshjucity I دانشجوسیتی

نام زن ایرانی در فهرست ناسا از زنان داوطلب اعزام به ماه

🔹ناسا فهرستی از ۹ زن را ارائه داده است که احتمالا فضانورد ماموریت ماه، از میان آنها انتخاب خواهد شد که نام "یاسمین مقبلی"، فضانورد ایرانی نیز در میان آنها دیده می‌شود.

🔹او در ماه مارس، به عنوان فرمانده مأموریت "کرو۷" (Crew-۷) به ایستگاه فضایی بین‌المللی انتخاب شد.

🔹انتظار می‌رود این ماموریت زودتر از سال ۲۰۲۳ و با موشک فالکون ۹ شرکت اسپیس ایکس از مجتمع پرتاب ۳۹A در مرکز فضایی کندی ناسا در فلوریدا پرتاب شود.

🔹این نخستین پرواز فضایی برای مقبلی خواهد بود که در سال ۲۰۱۷ فضانورد ناسا شد./ایسنا

@daneshjucity I دانشجوسیتی

هجوم عجیب برای دیدن محمدرضا گلزار

@daneshjucity I دانشجوسیتی

‏حرف دل همه رو شاملو گفته، اونجا که میگه:

‏"برای تو، برای چشمهایت
‏برای من، برای دردهایم
‏برای ما، برای این همه تنهایی
‏ای کاش خدا کاری کند..."

@daneshjucity I دانشجوسیتی

توییتر: ابزار مورد استفاده ایلان ماسک برای بررسی بات‌ها، حساب خودش را فیک تشخیص داده بود!

توییتر مدعی شده ابزار Botometer که ماسک از آن برای زیرسوال بردن تعداد کاربران واقعی این شبکه اجتماعی استفاده کرده، عملکرد دقیقی ندارد.

Digiato
@daneshjucity I دانشجوسیتی

‏وقتی به مامانم میگم که فلانی هم اینکارو کرده‌ها :


- Nahaal
@Daneshjucity I دانشجوسیتی

وزارت خارجه تایوان در توییتی نوشته: ما در محاصره نیروهای چینی هستیم، از متحدان غربی خود کمک می خواهیم.

زلنسکی براشون در کامنت نوشته: ‎تایوان، ما با شما هستیم!
وزارت خارجه تایوان جواب داده: شما کی هستید؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌@daneshjucity I دانشجوسیتی

نماینده زابل و زهر :
🔷 سیل طالبان را مجبور کرد حقابه هیرمند را بدهد
🔷افغانستان امسال حتی یک درصد سهم ایران را نداده
🔷حجم آبی که امروز رها شدبه یک میلیون مترمکعب هم نمیرسد این در حالی است که طالبان سال گذشته عمدا حدود یک میلیارد مترمکعب را به سمت شوره زا رها کرد.

*رکنا*

@daneshjucity I دانشجوسیتی

برای من ماجرای مردی را نقل کرده‌اند که دوستش به زندان افتاده بود و او شب‌ها بر کف اتاق می‌خوابید تا از آسایشی لذت نبرد که رفیقش از آن محروم شده بود.
چه‌کسی آقای عزیز،
چه‌کسی برای ما بر زمین خواهد خفت؟


📚سقوط
👤آلبر کامو

@daneshjucity I دانشجوسیتی

‏سلاماً على من أجبرتنا الحياة أن نمضي بدونهم، وهم في القلب اجمل حكاية

سلام بر آنان که زندگی مجبورمان کرد بی‌آن‌ها روزگار بگذرانیم، حال‌آن‌که آن‌ها‌، در قلبمان، زیباترین داستان‌ها بودند.


orjjorwel
@daneshjucity I دانشجوسیتی

مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذلّت است

👤 امام حسین(ع)

@daneshjucity I دانشجوسیتی

ز کودکی خادم این تبار محترمم🖤

ببینید،کیف کنید و لذت ببرید و اما تاسف بخوریم به حال قشنگ اینها...


banoyshahr
@daneshjucity I دانشجوسیتی

رودبار، گیلان جان

Mnik
@daneshjucity I دانشجوسیتی

امروز تو داروخونه یه آقایی بود که از تیپش معلوم بود کارگره، دارو‌هاش رو که گرفت به مسئول داروخانه گفت دیروز ده تا چسب کمر خواستم ۱۲تا دادین، اون دوتا رو با این داروهام حساب کن،
گفتم الهی درد و بلای تو کارگر حلال‌خور بخوره تو سر اون مسئول بیت‌المال‌خور !))


baran
@daneshjucity I دانشجوسیتی

‏در مترو منیریه دیده شد. لباس این مردان را چادر پنداشته‌اند و این سخن را کنار این عکس گذاشته‌اند.



-farhadghorbanza-

@daneshjucity I دانشجوسیتی

یه دسته ی عزاداری بی ریا

A.m
@daneshjucity I دانشجوسیتی

یکی از نخستین اتفاقاتی که بعد از عاشق شدن رخ می‌دهد، تغییر شدید در خودآگاهی انسان است:
«محبوب» شما به قول روان شناسان «معنایی خاص» پیدا می‌کند و به موجودی بدیع، منحصر به فرد و بسیار مهم بدل می‌شود.

به قول یکی از مردان دلباخته: تمام دنیایم تغییر یافته و محور جدیدی پیدا کرده بود به نام مرلین!
توصیف رومئوی شکسپیر از محبوبش موجزتر و پربارتر است: ژولیت خورشید است ...


📚 چرا عاشق می‌شویم
👤 هلن فیشر

@daneshjucity I دانشجوسیتی

‏مراسم روضه محرم در یک منزل در دوره قاجار



alimalihi
@daneshjucity I دانشجوسیتی

چجوری واستون نذری میارن دم خونه؟ تو محل ما واسه نذری باید جنگید، رقابت کرد، اعمال نفوذ کرد


@daneshjucity I دانشجوسیتی

می‌گوید این همه اذیتت کردم، باز رهایم نکردی؟
گفتم یکبار دیر به مدرسه رسیدم. هیچ کس در حیاط نبود. آقایِ ناظم به سمتم آمد و ترکه‌اش را بالا گرفت. بعد با ابرو اشاره کرد که دستم را جلو بیاورم. ترکه‌یِ اول، ترکه‌ی دوم، ترکه‌ی سوم...
گریه‌ام گرفت. هیچ کس نبود، پاهایِ ناظم را بغل کردم. کسی را بغل کرده بودم که داشت آزارم می‌داد.


Hamid
@daneshjucity I دانشجوسیتی