Daily English practice
920 subscribers
328 photos
407 videos
1 file
Don't hesitate to ask question

@missino


https://t.me/dailyEnglish2024/3
Download Telegram
#grammar

Do vs. Make

وقتی از Do و Make را با عبارات اسمی استفاده می‌کنیم، Do تاکید بر اقدام یا عمل دارد و Make تاکید بر نتیجه یا عملکرد یک اقدام.

I do the shopping on Fridays usually.

Could you do a job for me next week?

Who does the cooking in your house?
_______

They made me an interesting offer of a job in Warsaw.

Not many building firms will make a profit this year.

I have to make a phone call.

@dailyenglish2024
#goodnight

“The night is a sanctuary for reflection, a chance to understand ourselves better.”


"شب پناهگاهی برای تفکر است، فرصتی برای درک بهتر خودمان."


@dailyenglish2024
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#positive_thoughts

10 سال طول کشید تا این را یاد گرفتم، اما در یک دقیقه به شما یاد خواهم داد.


1. زندگی منتظر هیچکس نمی‌ماند. هر روز از خواب بیدار شوید و بدون توجه به هر اتفاقی به تلاش خود ادامه دهید.

2. مطمئن شوید که به خوبی از خود مراقبت می کنید. اگر اتفاقی برای شما بیفتد، دنیا پیش خواهد رفت و شما عقب خواهید ماند.

3. اگر برای ساختن زندگی رویایی خود کار نکنید، کسی شما را استخدام می کند تا زندگی او را بسازید.

4. در سکوت کار کنید، در خلوت جشن بگیرید. مردم دوست دارند چیزها را خراب کنند.

5- از گذشته خود پشیمان نشوید. فقط از آن درس بگیرید و ادامه دهید.

6. توصیه های هر کسی را که آنطور که شما می خواهید زندگی نمی کند، نادیده بگیرید.

7. بر احساسات خود حاکم باشید. ذهن آرام می تواند هر موقعیتی را مدیریت کند.

8. اگر کسی را بهتر از خود پیدا کردید، متنفر نباشید، از او راهنمایی بخواهید و با او همکاری کنید.

@dailyenglish2024
#goodnight

 “In the night’s silence, we can hear the whispers of our true desires.”

"در سکوت شبانه، ما می توانیم زمزمه آرزوهای واقعی خود را بشنویم."


@dailyenglish2024
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#positive_thoughts

4 نفر هستند که باید آنها را ببخشید، اگر واقعاً در مورد تغییر زندگی خود و یادگیری نحوه زندگی در زمان حال جدی هستید.

اولین افرادی که باید ببخشید والدین شما هستند. زنده یا مرده باید آنها را به خاطر هر اشتباهی که در تربیت شما مرتکب شده اند، کاملا ببخشید.
شما باید از آنها سپاسگزار باشید که به شما زندگی می‌بخشند‌.

دومین افرادی که باید آنها را ببخشید افرادی هستند که در ازدواج یا روابط شما موفق نبوده‌اند.

سومین نفری که باید ببخشید هر کس دیگری در زندگی شماست که به هر طریقی به شما صدمه زده است.

وقایع را پاک کن و ببخش و فراموش کن.

چهارمین و آخرین نفری که باید ببخشید خودتان هستید. این اشتباهات گذشته را با خود حمل نکنید، آن زمان گذشته بود و اکنون حال است.

@dailyenglish2024
#vocabulary

#درس_لغت از کتاب
4000 Essential English Words

جلد ۱، درس ۱۴
Unit14: A Magical Book


درس ۱۴: کتاب جادویی

@dailyenglish2024
coach [kəʊtʃ] n.
A coach is a person who teaches sports.
مربی، هدایت کننده، رهبری کننده
→ My coach gets very excited during games.
<<<<<<<<

control [kənˈtrəʊl] v.
To control something is to make it do what you want.
کنترل کردن
→ To control the TV, just push the buttons.
<<<<<<<<<<

description [dɪˈskrɪpʃ(ə)n] n.
A description of someone or something says what they are like.
شرح، توصیف، تعریف
→ I gave a description of the man with the gun and hat to the police.
<<<<<<<<

direct [dɪˈrɛkt] adj.
If something is direct, it goes straight between two places.
مستقیم، راست
→ The green path is a direct route to my house.
<<<<<<<<<

exam [ɪɡˈzam] n.
An exam is a test.
آزمون، امتحان
→ I did some practice questions for the math exam on the board.


@dailyenglish2024
Coach
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Coach
Control
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Control
Description
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Description
Direct
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Direct
Exam
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Exam
example [ɪɡˈzɑːmp(ə)l] n.
An example of something is a thing that is typical of it.
مثال، نمونه
→ Cola is an example of a soft drink.
<<<<<<<<<

limit [ˈlɪmɪt] n.
A limit is the largest or smallest amount of something that you allow.
حد، محدود کردن، محدودیت
→ My mother put a limit on how much I could use the phone.
<<<<<<<<<

local [ˈləʊk(ə)l] adj.
If something is local, it is nearby.
محلی، موضعی، نقطه‌ای
→ The local market in my neighborhood sells all the food we need.
<<<<<<<<

magical [ˈmadʒɪk(ə)l] adj.
Magical describes a quality that makes someone or something special.
جادویی
→ The fireworks made the night sky look so magical.
<<<<<<<<

mail [meɪl] n.
Mail is letters and other things sent to people.
پست، مرسوله پستی
→ I get a lot of mail because I have friends all over the world.

@dailyenglish2024
Example
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Example
Limit
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Limit
Local
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Local
Magical
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Magical
Mail
@PronounciationBot_bot
Pronouncation for: Mail