👌هرروز چند #نکته مهم برای حقوقی ها...👇👇👇
✅👈اجرای حکم غیابی منوط به معرفی #ضامن_معتبر یا #اخذ_تامین متناسب خواهد بود مگر #ابلاغ_واقعی شده و #نامبرده_واخواهی_نکرده باشد
✅👈رای دادگاه باید #ظرف_5روز پاکنویس شود و به #امضای_دادرس برسد
✅👈ایداع دستمزد #کارشناس با متقاضی است و اگر ظرف #1هفته از تاریخ ابلاغ پرداخت نشود از اعداد دلایل خارج میشود.
✅👈نصاب شهود:
✳1_اصل طلاق رجوع و دعاوی غیر مالی 2مرد
✳2_دعاوی مالی 2مرد 1مرد+۲زن
✳3_دعاوی که اطلاع بر انها در اختیار زنان است 4زن/2مرد/1مرد+ 2زن
4_اصل نکاح 2مرد / 1 مردو 2زن
🔴قرار #قبول یا #رد تامین قابل تجدید نظر نیست
🔵درمواردزیردادگاه مکلف به دریافت تامین است👇👇
✳1_در مواردی که دعوا مستند به سند رسمی باشد
✳2_خواسته در معرض تضیع باشد
✳3_اوراق تجاری واخواست شده پرداخت خسارت به صندوق دادگستری
https://t.me/joinchat/AAAAADxfPbQKjaXd-nMIJw
✅👈اجرای حکم غیابی منوط به معرفی #ضامن_معتبر یا #اخذ_تامین متناسب خواهد بود مگر #ابلاغ_واقعی شده و #نامبرده_واخواهی_نکرده باشد
✅👈رای دادگاه باید #ظرف_5روز پاکنویس شود و به #امضای_دادرس برسد
✅👈ایداع دستمزد #کارشناس با متقاضی است و اگر ظرف #1هفته از تاریخ ابلاغ پرداخت نشود از اعداد دلایل خارج میشود.
✅👈نصاب شهود:
✳1_اصل طلاق رجوع و دعاوی غیر مالی 2مرد
✳2_دعاوی مالی 2مرد 1مرد+۲زن
✳3_دعاوی که اطلاع بر انها در اختیار زنان است 4زن/2مرد/1مرد+ 2زن
4_اصل نکاح 2مرد / 1 مردو 2زن
🔴قرار #قبول یا #رد تامین قابل تجدید نظر نیست
🔵درمواردزیردادگاه مکلف به دریافت تامین است👇👇
✳1_در مواردی که دعوا مستند به سند رسمی باشد
✳2_خواسته در معرض تضیع باشد
✳3_اوراق تجاری واخواست شده پرداخت خسارت به صندوق دادگستری
https://t.me/joinchat/AAAAADxfPbQKjaXd-nMIJw
✴️اداره ومدیریت شرکت درهرحال باشریک #ضامن است
✴️درصورت تعددشرکای ضامن
رابطه آنهاباطلبکاران مسئولیت #تضامنی است
رابطه آنهابایکدیگر(روابط شرکای ضامن)مسئولیت #نسبی است
✴️شریک ضامن مسئول #کلیه قروضی است که ممکن است علاوه بردارایی شرکت پیداشود
✴️شرکاضامن باید #کلیه سهم الشرکه خودرااعم از نقدی+غیرنقدی بپردازند
✴️سهم الشرکه شرکاضامن تابع مقرارت شرکت #تضامنی است
✴️انتقال سهم الشرکه⬅️موافقت تمام شرکا
♦️شرکابامسئولیت محدودبدون رضایت سایرشرکا #نمیتوانند سهم الشرکه خودرابه غیرمنتقل کنند
♦️انتقال سهم الشرکه شریک بامسئولیت محدود🔚 رضایت سایرشرکا
♦️اگر #بدون اجازه سایرشرکاحق خودراکلاًیابعضاًبه شخص #ثالثی واگذارنمایند
شخص ثالث حق
🔺دخالت دراداره
🔻تفتیش درامورشرکت را ندارد
🔅درصورت ورشکستگی شرکت،طلبکار #شریک حقی برآن ندارد
🔅دارایی شرکت بین طلبکاران #شرکت تقسیم میشود
🔅درتقسیم دارایی شرکت سهم الشرکه شرکای بامسئولیت نیزجزءدارایی شرکت محسوب میشود
🔅درصورت عدم کفایت دارایی شرکت پس ازانحلال،طلبکاران شرکت میتوانندبرای استیفابقیه طلب خودبه دارایی #شریک مراجعه کنند
تفاوتی بین طلبکاران شریک وطلبکاران شریک نمیباشد
انحلال شرکت🔻👇
🔹وقتی شرکت به مقصودی که برای انجام دادن آن تشکیل شده،برسد
یاانجام دادن آن مقصود غیرممکن شود
مثال:شرکتی برای واردات کالایی خاص تشکیل شود
اماپس ازمدتی واردات این کالاممنوع اعلام شود
🔹وقتی شرکت برای مدت معینی تشکیل شده ومدت آن منقضی شود
🔹توافق #تمام شرکا
🔹درصورت منتفی شدن تعددشرکا؛
اگربه هردلیلی درشرکت بیش ازیک شریک باقی نمانددیگرشراکتی باقی نخواهدماند
🔹درصورتی که یکی ازشرکابه دلایلی انحلال شرکت راازدادگاه درخواست کند
دادگاه این دلایل راموجه دانسته
حکم به انحلال دهد
🔹درصورت فسخ یکی ازشرکا
🔹ورشکستگی یکی ازشرکای ضامن
🔹فوت ومحجوریت یکی ازشرکای ضامن
https://t.me/joinchat/AAAAADxfPbQKjaXd-nMIJw
✴️درصورت تعددشرکای ضامن
رابطه آنهاباطلبکاران مسئولیت #تضامنی است
رابطه آنهابایکدیگر(روابط شرکای ضامن)مسئولیت #نسبی است
✴️شریک ضامن مسئول #کلیه قروضی است که ممکن است علاوه بردارایی شرکت پیداشود
✴️شرکاضامن باید #کلیه سهم الشرکه خودرااعم از نقدی+غیرنقدی بپردازند
✴️سهم الشرکه شرکاضامن تابع مقرارت شرکت #تضامنی است
✴️انتقال سهم الشرکه⬅️موافقت تمام شرکا
♦️شرکابامسئولیت محدودبدون رضایت سایرشرکا #نمیتوانند سهم الشرکه خودرابه غیرمنتقل کنند
♦️انتقال سهم الشرکه شریک بامسئولیت محدود🔚 رضایت سایرشرکا
♦️اگر #بدون اجازه سایرشرکاحق خودراکلاًیابعضاًبه شخص #ثالثی واگذارنمایند
شخص ثالث حق
🔺دخالت دراداره
🔻تفتیش درامورشرکت را ندارد
🔅درصورت ورشکستگی شرکت،طلبکار #شریک حقی برآن ندارد
🔅دارایی شرکت بین طلبکاران #شرکت تقسیم میشود
🔅درتقسیم دارایی شرکت سهم الشرکه شرکای بامسئولیت نیزجزءدارایی شرکت محسوب میشود
🔅درصورت عدم کفایت دارایی شرکت پس ازانحلال،طلبکاران شرکت میتوانندبرای استیفابقیه طلب خودبه دارایی #شریک مراجعه کنند
تفاوتی بین طلبکاران شریک وطلبکاران شریک نمیباشد
انحلال شرکت🔻👇
🔹وقتی شرکت به مقصودی که برای انجام دادن آن تشکیل شده،برسد
یاانجام دادن آن مقصود غیرممکن شود
مثال:شرکتی برای واردات کالایی خاص تشکیل شود
اماپس ازمدتی واردات این کالاممنوع اعلام شود
🔹وقتی شرکت برای مدت معینی تشکیل شده ومدت آن منقضی شود
🔹توافق #تمام شرکا
🔹درصورت منتفی شدن تعددشرکا؛
اگربه هردلیلی درشرکت بیش ازیک شریک باقی نمانددیگرشراکتی باقی نخواهدماند
🔹درصورتی که یکی ازشرکابه دلایلی انحلال شرکت راازدادگاه درخواست کند
دادگاه این دلایل راموجه دانسته
حکم به انحلال دهد
🔹درصورت فسخ یکی ازشرکا
🔹ورشکستگی یکی ازشرکای ضامن
🔹فوت ومحجوریت یکی ازشرکای ضامن
https://t.me/joinchat/AAAAADxfPbQKjaXd-nMIJw
✴️اداره ومدیریت شرکت درهرحال باشریک #ضامن است
✴️درصورت تعددشرکای ضامن
رابطه آنهاباطلبکاران مسئولیت #تضامنی است
رابطه آنهابایکدیگر(روابط شرکای ضامن)مسئولیت #نسبی است
✴️شریک ضامن مسئول #کلیه قروضی است که ممکن است علاوه بردارایی شرکت پیداشود
✴️شرکاضامن باید #کلیه سهم الشرکه خودرااعم از نقدی+غیرنقدی بپردازند
✴️سهم الشرکه شرکاضامن تابع مقرارت شرکت #تضامنی است
✴️انتقال سهم الشرکه⬅️موافقت تمام شرکا
♦️شرکابامسئولیت محدودبدون رضایت سایرشرکا #نمیتوانند سهم الشرکه خودرابه غیرمنتقل کنند
♦️انتقال سهم الشرکه شریک بامسئولیت محدود🔚 رضایت سایرشرکا
♦️اگر #بدون اجازه سایرشرکاحق خودراکلاًیابعضاًبه شخص #ثالثی واگذارنمایند
شخص ثالث حق
🔺دخالت دراداره
🔻تفتیش درامورشرکت را ندارد
🔅درصورت ورشکستگی شرکت،طلبکار #شریک حقی برآن ندارد
🔅دارایی شرکت بین طلبکاران #شرکت تقسیم میشود
🔅درتقسیم دارایی شرکت سهم الشرکه شرکای بامسئولیت نیزجزءدارایی شرکت محسوب میشود
🔅درصورت عدم کفایت دارایی شرکت پس ازانحلال،طلبکاران شرکت میتوانندبرای استیفابقیه طلب خودبه دارایی #شریک مراجعه کنند
تفاوتی بین طلبکاران شریک وطلبکاران شریک نمیباشد
انحلال شرکت🔻👇
🔹وقتی شرکت به مقصودی که برای انجام دادن آن تشکیل شده،برسد
یاانجام دادن آن مقصود غیرممکن شود
مثال:شرکتی برای واردات کالایی خاص تشکیل شود
اماپس ازمدتی واردات این کالاممنوع اعلام شود
🔹وقتی شرکت برای مدت معینی تشکیل شده ومدت آن منقضی شود
🔹توافق #تمام شرکا
🔹درصورت منتفی شدن تعددشرکا؛
اگربه هردلیلی درشرکت بیش ازیک شریک باقی نمانددیگرشراکتی باقی نخواهدماند
🔹درصورتی که یکی ازشرکابه دلایلی انحلال شرکت راازدادگاه درخواست کند
دادگاه این دلایل راموجه دانسته
حکم به انحلال دهد
🔹درصورت فسخ یکی ازشرکا
🔹ورشکستگی یکی ازشرکای ضامن
🔹فوت ومحجوریت یکی ازشرکای ضامن
https://t.me/joinchat/AAAAADxfPbQKjaXd-nMIJw
✴️درصورت تعددشرکای ضامن
رابطه آنهاباطلبکاران مسئولیت #تضامنی است
رابطه آنهابایکدیگر(روابط شرکای ضامن)مسئولیت #نسبی است
✴️شریک ضامن مسئول #کلیه قروضی است که ممکن است علاوه بردارایی شرکت پیداشود
✴️شرکاضامن باید #کلیه سهم الشرکه خودرااعم از نقدی+غیرنقدی بپردازند
✴️سهم الشرکه شرکاضامن تابع مقرارت شرکت #تضامنی است
✴️انتقال سهم الشرکه⬅️موافقت تمام شرکا
♦️شرکابامسئولیت محدودبدون رضایت سایرشرکا #نمیتوانند سهم الشرکه خودرابه غیرمنتقل کنند
♦️انتقال سهم الشرکه شریک بامسئولیت محدود🔚 رضایت سایرشرکا
♦️اگر #بدون اجازه سایرشرکاحق خودراکلاًیابعضاًبه شخص #ثالثی واگذارنمایند
شخص ثالث حق
🔺دخالت دراداره
🔻تفتیش درامورشرکت را ندارد
🔅درصورت ورشکستگی شرکت،طلبکار #شریک حقی برآن ندارد
🔅دارایی شرکت بین طلبکاران #شرکت تقسیم میشود
🔅درتقسیم دارایی شرکت سهم الشرکه شرکای بامسئولیت نیزجزءدارایی شرکت محسوب میشود
🔅درصورت عدم کفایت دارایی شرکت پس ازانحلال،طلبکاران شرکت میتوانندبرای استیفابقیه طلب خودبه دارایی #شریک مراجعه کنند
تفاوتی بین طلبکاران شریک وطلبکاران شریک نمیباشد
انحلال شرکت🔻👇
🔹وقتی شرکت به مقصودی که برای انجام دادن آن تشکیل شده،برسد
یاانجام دادن آن مقصود غیرممکن شود
مثال:شرکتی برای واردات کالایی خاص تشکیل شود
اماپس ازمدتی واردات این کالاممنوع اعلام شود
🔹وقتی شرکت برای مدت معینی تشکیل شده ومدت آن منقضی شود
🔹توافق #تمام شرکا
🔹درصورت منتفی شدن تعددشرکا؛
اگربه هردلیلی درشرکت بیش ازیک شریک باقی نمانددیگرشراکتی باقی نخواهدماند
🔹درصورتی که یکی ازشرکابه دلایلی انحلال شرکت راازدادگاه درخواست کند
دادگاه این دلایل راموجه دانسته
حکم به انحلال دهد
🔹درصورت فسخ یکی ازشرکا
🔹ورشکستگی یکی ازشرکای ضامن
🔹فوت ومحجوریت یکی ازشرکای ضامن
https://t.me/joinchat/AAAAADxfPbQKjaXd-nMIJw
🔴برخے اصطلاحات حقوقی
#انفساخ: انحلال قهرے عقد را گویند.
#مهایات: تقسیم منافع بر حسب زمان.
#مجازات ترذیلی: مجازاتے ڪہ لطمہ بہ افتخار و شئون اجتماعے مجرم بزند.محرومیت از حقوق اجتماعے
#تقاص: بہ این معنا است ڪہ داین حق خود را از اموال مدیون بدون مراجعہ بہ قاضے استیفا ڪند.
#جعاله: التزام شخص بہ اداے اجرت معلوم در مقابل عملے اعم از این ڪہ طرف معین باشد یا غیر معین.
#اخذ بہ السوم: یڪ نفر مالے را مے گیرد ڪہ معاینہ ڪند ڪہ اگر خوب باشد بخرد و اگر بد باشد نخرد.
#ایلاء: سوگندے است ڪہ زوج یاد ڪند ڪہ همیشہ یا بیش از ۴ ماہ با زوجہ دائم خود مقاربت نڪند.
#استفسار: تفسیر و توضیح خواستن.
#معافیت : عفو از حق بہ معنے چشم پوشے از حق خود بہ نفع طرف است.
#معاوضه: عقدے است ڪہ بہ موجب آن یڪے از طرفین مالے مے دهد بہ عوض مال دیگر ڪہ از طرف دیگر اخذ مے ڪند.
#معوض: در عقد معوض مالے ڪہ از طرف ایجاب ڪنندہ دادہ مے شود معوض نام دارد
#سازش: تراضے (توافق) طرفین دعوے بر فیصلہ نزاع معین در دادگاہ و با دخالت دادرس.
#سبب: خویشاوندے است بین دو نفر ڪہ بر اثر رابطہ زناشویے بہ وجود مے آید.
#سفیه: ڪسے است ڪہ تصرفات او در اموال و حقوق مالے خود عقلایے نباشد.
#سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را گویند.
#سڪنی: حق انتفاع هرگاہ بہ صورت سڪونت منتفع در مسڪن متعلق بہ غیر باشد، آن را سڪنے نامند.
#سلطه: عبارت است از اختیار قانونے شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر.
#شخص حقوقی: عبارت است از گروهے از افراد انسان با منفعتے از منافع عمومے.
#شخص حقیقی: بہ معناے شخص طبیعے است.
#شخص طبیعی: اشخاص انسانے را گویند ڪہ موضوع حق و تڪلیف هستند.
#صداق: مهر.
#صغیر: ڪسے ڪہ بہ سن ۱۸ سال تمام نرسیدہ باشد.
#صلح: عقدے است ڪہ در آن طرفین، توافق بر امرے از امور ڪنند؛ بدون اینڪہ توافق آنها بہ عنوان یڪے از عناوین معروف عقود باشد.
#صیغه: در عقود و ایقاعات تشریفاتے الفاظ معین را گویند ڪہ عقد یا ایقاع بدون آن الفاظ صحیح نیست.
#ضامن: متعهد در عقد ضمان را گویند.
#ضمان: بہ معنے عقد ضمان است و عبارت است از اینڪہ شخصے مالے را ڪہ بر ذمہ دیگرے است، بہ عهدہ بگیرد.
#طلب: تعهدے ڪہ بر ذمہ شخصے بہ نفع ڪسے وجود دارد.
#عرف: چیزے ڪہ در ذهن شناختہ شدہ و مأنوس و مقبول خردمندان است.
#عطف قانون بہ ماسبق: یعنے حڪومت قانون نسبت بہ وقایعے قبل از تاریخ وضع و نشر آن.
$عقد: تعهد یڪ طرف بر قبول امرے ڪہ مورد قبول طرف دیگر باشد.
#علت: امرے است ڪہ بہ محض وقوع آن چیز دیگرے بدون اینڪہ تأخیرے رخ دهد بہ دنبال آن واقع شود.
#عوض: در معاملات معوض هر یڪ از دو موضوع مورد معاملہ را گویند.
#عین: اشیاء مادے مستقل.
#غش: از جرایم مربوط بہ تقلب در ڪسب است.
#غصب: تصرف در مال غیر بہ نحو عدوان.
#غیرمنقول: مالے ڪہ از جایے بہ جایے قابل انتقال نباشد مانند زمین و معدن.
#قرض: عقدے است ڪہ بہ موجب آن یڪے از طرفین عقد مقدار معینے از مال خود را بہ طرف دیگر تملیڪ مے ڪند و طرف او مثل آن را از حیث مقدار، جنس و وصف رد ڪند.
#شاهد: ڪسے ڪہ شهادت بر امرے مے دهد.
#شبہ عقد: عبارت است از یڪ عمل ارادے ڪہ قانون آن را منع نڪردہ و بدون اینڪہ عقدے منعقد شود، ایجاد تعهد در مقابل غیر ڪند.
#شخص: ڪسے ڪہ موضع حق قرار گیرد، مانند انسان و شرڪت تجارے.
#شرط: امرے است محتمل الوقوع در آیندہ ڪہ طرفین عقد یا ایقاع ڪنندہ، حدوث اثر حقوقے عقد یا ایقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع ڪنند.
#قسم: گواہ گرفتن یڪے از مقدسات بر صدق اظهار خود.
#قصد: مصمم شدن بہ انجام یڪ عمل حقوقے از قبیل اقرار، بیع و غیرہ.
#قولنامه: نوشتہ اے غالباً عادے حاڪے از توافق بر واقع ساختن عقدے درمورد معینے ڪہ ضمانت اجراے تخلف از آن، مشخص است.
#قیم: نمایندہ قانونے محجور ڪہ از طرف مقامات صلاحیتدار قضایے در صورت نبودن ولے قهرے و وصے او تعیین مے شود.
#گرو : مترادف رهن است. گرودهندہ، راهن و گروگیر، مرتهن است و گروگان عین مرهونہ را گویند.
#مؤجل: تعهدے ڪہ انجام دادن آن، مشروط بہ رسیدن اجل معین باشد.
#مأجور: بہ معناے عین مستأجرہ استعمال شدہ است.
#ماترڪ: مالے ڪہ با فوت مالڪ آن و بہ حڪم قانون بہ وارث تعلق گیرد.
#مالڪ: صاحب ملڪ، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضے و صاحب سرمایہ در عقد مضاربہ.
#مالڪیت: حق ا ستعمال، بهر ہ بردارے و انتقال یڪ چیز بہ هر صورت مگر در مواردے ڪہ قانون استثناء ڪردہ باشد.
#مایملڪ: قسمت مثبت از دارایے شخص را گویند.
#متصالح: قبول ڪنندہ را در عقد صلح گویند.
#مثمن: معوض را در عقد بیع گویند.
#مجنون: ڪسے ڪہ فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است.
#انفساخ: انحلال قهرے عقد را گویند.
#مهایات: تقسیم منافع بر حسب زمان.
#مجازات ترذیلی: مجازاتے ڪہ لطمہ بہ افتخار و شئون اجتماعے مجرم بزند.محرومیت از حقوق اجتماعے
#تقاص: بہ این معنا است ڪہ داین حق خود را از اموال مدیون بدون مراجعہ بہ قاضے استیفا ڪند.
#جعاله: التزام شخص بہ اداے اجرت معلوم در مقابل عملے اعم از این ڪہ طرف معین باشد یا غیر معین.
#اخذ بہ السوم: یڪ نفر مالے را مے گیرد ڪہ معاینہ ڪند ڪہ اگر خوب باشد بخرد و اگر بد باشد نخرد.
#ایلاء: سوگندے است ڪہ زوج یاد ڪند ڪہ همیشہ یا بیش از ۴ ماہ با زوجہ دائم خود مقاربت نڪند.
#استفسار: تفسیر و توضیح خواستن.
#معافیت : عفو از حق بہ معنے چشم پوشے از حق خود بہ نفع طرف است.
#معاوضه: عقدے است ڪہ بہ موجب آن یڪے از طرفین مالے مے دهد بہ عوض مال دیگر ڪہ از طرف دیگر اخذ مے ڪند.
#معوض: در عقد معوض مالے ڪہ از طرف ایجاب ڪنندہ دادہ مے شود معوض نام دارد
#سازش: تراضے (توافق) طرفین دعوے بر فیصلہ نزاع معین در دادگاہ و با دخالت دادرس.
#سبب: خویشاوندے است بین دو نفر ڪہ بر اثر رابطہ زناشویے بہ وجود مے آید.
#سفیه: ڪسے است ڪہ تصرفات او در اموال و حقوق مالے خود عقلایے نباشد.
#سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را گویند.
#سڪنی: حق انتفاع هرگاہ بہ صورت سڪونت منتفع در مسڪن متعلق بہ غیر باشد، آن را سڪنے نامند.
#سلطه: عبارت است از اختیار قانونے شخص بر اشیاء یا اموال یا اشخاص دیگر.
#شخص حقوقی: عبارت است از گروهے از افراد انسان با منفعتے از منافع عمومے.
#شخص حقیقی: بہ معناے شخص طبیعے است.
#شخص طبیعی: اشخاص انسانے را گویند ڪہ موضوع حق و تڪلیف هستند.
#صداق: مهر.
#صغیر: ڪسے ڪہ بہ سن ۱۸ سال تمام نرسیدہ باشد.
#صلح: عقدے است ڪہ در آن طرفین، توافق بر امرے از امور ڪنند؛ بدون اینڪہ توافق آنها بہ عنوان یڪے از عناوین معروف عقود باشد.
#صیغه: در عقود و ایقاعات تشریفاتے الفاظ معین را گویند ڪہ عقد یا ایقاع بدون آن الفاظ صحیح نیست.
#ضامن: متعهد در عقد ضمان را گویند.
#ضمان: بہ معنے عقد ضمان است و عبارت است از اینڪہ شخصے مالے را ڪہ بر ذمہ دیگرے است، بہ عهدہ بگیرد.
#طلب: تعهدے ڪہ بر ذمہ شخصے بہ نفع ڪسے وجود دارد.
#عرف: چیزے ڪہ در ذهن شناختہ شدہ و مأنوس و مقبول خردمندان است.
#عطف قانون بہ ماسبق: یعنے حڪومت قانون نسبت بہ وقایعے قبل از تاریخ وضع و نشر آن.
$عقد: تعهد یڪ طرف بر قبول امرے ڪہ مورد قبول طرف دیگر باشد.
#علت: امرے است ڪہ بہ محض وقوع آن چیز دیگرے بدون اینڪہ تأخیرے رخ دهد بہ دنبال آن واقع شود.
#عوض: در معاملات معوض هر یڪ از دو موضوع مورد معاملہ را گویند.
#عین: اشیاء مادے مستقل.
#غش: از جرایم مربوط بہ تقلب در ڪسب است.
#غصب: تصرف در مال غیر بہ نحو عدوان.
#غیرمنقول: مالے ڪہ از جایے بہ جایے قابل انتقال نباشد مانند زمین و معدن.
#قرض: عقدے است ڪہ بہ موجب آن یڪے از طرفین عقد مقدار معینے از مال خود را بہ طرف دیگر تملیڪ مے ڪند و طرف او مثل آن را از حیث مقدار، جنس و وصف رد ڪند.
#شاهد: ڪسے ڪہ شهادت بر امرے مے دهد.
#شبہ عقد: عبارت است از یڪ عمل ارادے ڪہ قانون آن را منع نڪردہ و بدون اینڪہ عقدے منعقد شود، ایجاد تعهد در مقابل غیر ڪند.
#شخص: ڪسے ڪہ موضع حق قرار گیرد، مانند انسان و شرڪت تجارے.
#شرط: امرے است محتمل الوقوع در آیندہ ڪہ طرفین عقد یا ایقاع ڪنندہ، حدوث اثر حقوقے عقد یا ایقاع را متوقف بر حدوث آن امر محتمل الوقوع ڪنند.
#قسم: گواہ گرفتن یڪے از مقدسات بر صدق اظهار خود.
#قصد: مصمم شدن بہ انجام یڪ عمل حقوقے از قبیل اقرار، بیع و غیرہ.
#قولنامه: نوشتہ اے غالباً عادے حاڪے از توافق بر واقع ساختن عقدے درمورد معینے ڪہ ضمانت اجراے تخلف از آن، مشخص است.
#قیم: نمایندہ قانونے محجور ڪہ از طرف مقامات صلاحیتدار قضایے در صورت نبودن ولے قهرے و وصے او تعیین مے شود.
#گرو : مترادف رهن است. گرودهندہ، راهن و گروگیر، مرتهن است و گروگان عین مرهونہ را گویند.
#مؤجل: تعهدے ڪہ انجام دادن آن، مشروط بہ رسیدن اجل معین باشد.
#مأجور: بہ معناے عین مستأجرہ استعمال شدہ است.
#ماترڪ: مالے ڪہ با فوت مالڪ آن و بہ حڪم قانون بہ وارث تعلق گیرد.
#مالڪ: صاحب ملڪ، صاحب مال غیرمنقول، صاحب اراضے و صاحب سرمایہ در عقد مضاربہ.
#مالڪیت: حق ا ستعمال، بهر ہ بردارے و انتقال یڪ چیز بہ هر صورت مگر در مواردے ڪہ قانون استثناء ڪردہ باشد.
#مایملڪ: قسمت مثبت از دارایے شخص را گویند.
#متصالح: قبول ڪنندہ را در عقد صلح گویند.
#مثمن: معوض را در عقد بیع گویند.
#مجنون: ڪسے ڪہ فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است.