⁉️استعمال لفظ در کدام مورد مجازی است؟
1⃣ استعمال لفظ «مرجع قضایی» نسبت به شورای حل اختلاف.
2⃣ استعمال لفظ «نماینده» نسبت به قیم.
3⃣ استعمال لفظ «امین» نسبت به متولی.
4⃣ استعمال لفظ «فسخ» نسبت به اقاله.
@lawgram
✅گزینه 4⃣ صحیح است.
🔴 استعمال مجازی عبارت است از بکار بردن لفظ در غیر معنای موضوع له خودش بهشرط وجود علاقه مجوّزه و قرینه. چنانچه در عرف جامعه به اقاله مجازاً فسخ گفته میشود.
🆔 @lawgram
1⃣ استعمال لفظ «مرجع قضایی» نسبت به شورای حل اختلاف.
2⃣ استعمال لفظ «نماینده» نسبت به قیم.
3⃣ استعمال لفظ «امین» نسبت به متولی.
4⃣ استعمال لفظ «فسخ» نسبت به اقاله.
@lawgram
✅گزینه 4⃣ صحیح است.
🔴 استعمال مجازی عبارت است از بکار بردن لفظ در غیر معنای موضوع له خودش بهشرط وجود علاقه مجوّزه و قرینه. چنانچه در عرف جامعه به اقاله مجازاً فسخ گفته میشود.
🆔 @lawgram
⁉️تبصره 3 ماده 348 ق.آ.د.ک که بیان داشته: «تقاضای تغییر وکیل تسخیری از سوی متهم فقط برای یکبار قابل پذیرش است.» بیانگر کدام یک از اقسام مفهوم مخالف میباشد؟
1⃣مفهوم مخالف شرط
2⃣مفهوم مخالف حصر
3⃣مفهوم مخالف وصف
4⃣ مفهوم مخالف غایت
@lawgram
✅گزینه 2⃣صحیح است.
🔴نكته: حصر در لغت به معنای محدود و مضیّق کردن امری است و در اصطلاح فقه و اصول، منظور از حصر این است که دایرۀ حکم را به فرد یا افراد خاص محدود و منحصر نماییم. الفاظ و کلماتی مانند “تنها»، “فقط» و “صرفاً» دلالت بر حصر مینمایند. بنابراین مفهوم مخالف تبصره 3 ماده 348 ق.آ.د.ک این است که: “تقاضای تغییر وکیل تسخیری از سوی متهم بیش از برای یکبار قابل پذیرش نیست»
🆔 @lawgram
1⃣مفهوم مخالف شرط
2⃣مفهوم مخالف حصر
3⃣مفهوم مخالف وصف
4⃣ مفهوم مخالف غایت
@lawgram
✅گزینه 2⃣صحیح است.
🔴نكته: حصر در لغت به معنای محدود و مضیّق کردن امری است و در اصطلاح فقه و اصول، منظور از حصر این است که دایرۀ حکم را به فرد یا افراد خاص محدود و منحصر نماییم. الفاظ و کلماتی مانند “تنها»، “فقط» و “صرفاً» دلالت بر حصر مینمایند. بنابراین مفهوم مخالف تبصره 3 ماده 348 ق.آ.د.ک این است که: “تقاضای تغییر وکیل تسخیری از سوی متهم بیش از برای یکبار قابل پذیرش نیست»
🆔 @lawgram
⁉️کدام گزینه صحیح میباشد؟
@lawgram
1⃣ به دلیل سیره و روش علماء خبر واحد میتواند مخصّص یا مقیّد قرآن باشد
2⃣هر دلیل قطعی از جمله خبر واحد میتواند ناسخ قرآن باشد.
3⃣اجماع نمیتواند مخصّص یا مقیّد قرآن باشد.
4⃣ گزینه 1 و 2 صحیح است.
@lawgram
✅گزینه 1⃣صحیح است.
🔴خبر واحد یک دلیل ظنّی محسوب میگردد ازاینرو نمیتواند ناسخ قرآن باشد، چرا که فقط دلایل قطعی میتوانند ناسخ قرآن باشند. همچنین اجماع میتواند مخصّص یا مقیّد قرآن باشد.
🆔 @lawgram
@lawgram
1⃣ به دلیل سیره و روش علماء خبر واحد میتواند مخصّص یا مقیّد قرآن باشد
2⃣هر دلیل قطعی از جمله خبر واحد میتواند ناسخ قرآن باشد.
3⃣اجماع نمیتواند مخصّص یا مقیّد قرآن باشد.
4⃣ گزینه 1 و 2 صحیح است.
@lawgram
✅گزینه 1⃣صحیح است.
🔴خبر واحد یک دلیل ظنّی محسوب میگردد ازاینرو نمیتواند ناسخ قرآن باشد، چرا که فقط دلایل قطعی میتوانند ناسخ قرآن باشند. همچنین اجماع میتواند مخصّص یا مقیّد قرآن باشد.
🆔 @lawgram
⁉️مطابق ماده 317 ق.ا.ح: «در صورتی كه مالی اعم از منقول یا غیرمنقول قابل تقسیم و تعدیل نباشد ممكن است فروخته شده، بهای آن تقسیم شود.» این ماده متضمن چه دلالتی است؟
1⃣اقتضاء
2⃣تضمنی
3⃣ تنبیه یا ایماء
4⃣ اشاره
@lawgram
✅گزینه 3⃣ صحیح است.
🔴نكته مهم آزموني: دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانونگذار میباشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانونگذار میباشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر میرسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر میرسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.
🆔 @lawgram
1⃣اقتضاء
2⃣تضمنی
3⃣ تنبیه یا ایماء
4⃣ اشاره
@lawgram
✅گزینه 3⃣ صحیح است.
🔴نكته مهم آزموني: دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانونگذار میباشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانونگذار میباشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر میرسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر میرسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.
🆔 @lawgram
⁉️بهموجب ماده 249 ق.ت: «برات دهنده و کسی که برات را قبول کرده و ظهرنویس هادر مقابل دارنده برات مسئولیت تضامنی دارند... ». بنابراین لفظ «ظهرنویس»در ماده فوق از مصادیق کدام یک از گزینههای ذیل است؟
1⃣مجمل
2⃣ نَص
3⃣مُبیَّن
4⃣ ظاهر
@lawgram
✅گزینه1⃣صحیح است.
🔴نكته: «مجمل» لفظ یا عبارتی است که معنای آن ظاهر و روشن نباشد؛ درصورتیکه “مبیَّن» لفظ یا عبارتی است که معنای آن روشن باشد و ابهامی در آن وجود نداشته باشد. لذا، لفظ «ظهرنویس» مذکور در ماده 249 ق.ت احتمال دارد که به معنای مصطلح آن در حقوق تجارت نباشد و معنای لغوی و عرفی آن مورد نظر قانونگذار باشد. بنابراین، ضامنی هم که پشت سند امضاء میکند، به نوعی ظهرنویس به شمار میآید. البته باید توجه داشت که، مبیّن قابل تقسیم به «نص»و «ظاهر» است و بدین جهت، گزینههای 1، 2 و 4 نمیتواند صحیح باشد.
🆔 @lawgram
1⃣مجمل
2⃣ نَص
3⃣مُبیَّن
4⃣ ظاهر
@lawgram
✅گزینه1⃣صحیح است.
🔴نكته: «مجمل» لفظ یا عبارتی است که معنای آن ظاهر و روشن نباشد؛ درصورتیکه “مبیَّن» لفظ یا عبارتی است که معنای آن روشن باشد و ابهامی در آن وجود نداشته باشد. لذا، لفظ «ظهرنویس» مذکور در ماده 249 ق.ت احتمال دارد که به معنای مصطلح آن در حقوق تجارت نباشد و معنای لغوی و عرفی آن مورد نظر قانونگذار باشد. بنابراین، ضامنی هم که پشت سند امضاء میکند، به نوعی ظهرنویس به شمار میآید. البته باید توجه داشت که، مبیّن قابل تقسیم به «نص»و «ظاهر» است و بدین جهت، گزینههای 1، 2 و 4 نمیتواند صحیح باشد.
🆔 @lawgram
⁉️ماده 83 ق.م مقرّر داشته است: «متولی نمیتواند تولیت را به دیگری تفویض کند مگر آنکه واقف در ضمن وقف به او اذن داده باشد...» حال اگر با توجه به این ماده گفته شود که وصی نیز نمیتواند وصایت را به غیر واگذار نماید مگر در صورت اذن، قیاس فوق از مصادیق ................ است.
1⃣قیاس مستنبط العله
2⃣ قیاس منصوص العله
3⃣ قیاس اولویت
4⃣قیاس معالفارق
@lawgram
✅گزینه1⃣صحیح است.
🔴نكته مهم آزموني: چنانچه شخص با اجتهاد و نظر خود علت حکم را استنباط کند بدون آنکه در کلام شارع یا قانونگذار بیان شده باشد، آن را قیاس مستنبط العله میگویند. در مسأله مذکور ماده 83 ق.م مقرّر میدارد: «متولی نمیتواند تولیت را به دیگری تفویض نماید، مگر آن که واقف در ضمن وقف به او اذن داده باشد...» حال اگر با توجه به این ماده گفته شود که وصی نیز نمیتواند وصایت را به غیر واگذار نماید، مگر آن که موصی در ضمن وصیت به او اذن داده باشد، تسری حکم ماده 83 ق.م به وصیت عهدی، با توجه به عدم تصریح علت در ماده 83 ق.م از سوی قانونگذار و کشف علت (اعتماد واقف به شخصیت و صلاحیت متولی) با استنباط ظنّی، از باب قیاس مستنبط العله محسوب میشود.
🆔 @lawgram
1⃣قیاس مستنبط العله
2⃣ قیاس منصوص العله
3⃣ قیاس اولویت
4⃣قیاس معالفارق
@lawgram
✅گزینه1⃣صحیح است.
🔴نكته مهم آزموني: چنانچه شخص با اجتهاد و نظر خود علت حکم را استنباط کند بدون آنکه در کلام شارع یا قانونگذار بیان شده باشد، آن را قیاس مستنبط العله میگویند. در مسأله مذکور ماده 83 ق.م مقرّر میدارد: «متولی نمیتواند تولیت را به دیگری تفویض نماید، مگر آن که واقف در ضمن وقف به او اذن داده باشد...» حال اگر با توجه به این ماده گفته شود که وصی نیز نمیتواند وصایت را به غیر واگذار نماید، مگر آن که موصی در ضمن وصیت به او اذن داده باشد، تسری حکم ماده 83 ق.م به وصیت عهدی، با توجه به عدم تصریح علت در ماده 83 ق.م از سوی قانونگذار و کشف علت (اعتماد واقف به شخصیت و صلاحیت متولی) با استنباط ظنّی، از باب قیاس مستنبط العله محسوب میشود.
🆔 @lawgram
⁉️مستفاد از مواد 502 و 503 ق.آ.د.م: «هیچ نوع هزینه دادرسی از اصحاب دعوا دریافت نمیشود؛ مگر به حکم قانون» لذا اگر پرداخت هزینهای که در قانون به آن تصریح نشده است، مورد شک واقع گردد، در این صورت چه اصل عملی باید جاری شود؟
1⃣اصل احتیاط
2⃣اصل برائت
3⃣اصل تخییر
4⃣ اصل استصحاب
@lawgram
✅گزینه2⃣صحیح است.
🔴نكته آزموني: گاهی در خصوص ثبوت تکلیف و الزام قانونی شک میشود که در چنین مواردی، بهموجب اصل برائت، حکم به عدم تکلیف داده میشود. چنانچه مستفاد از مواد 502 و 503 ق.آ.د.م: «هیچ نوع هزینه دادرسی از اصحاب دعوا دریافت نمیشود؛ مگر به حکم قانون» لذا چنانچه پرداخت هزینه خاصی که در قانون ذکر نشده است، مشکوک باشد، با استناد به اصل برائت حکم به عدم مشغولیت ذمه شخص به پرداخت آن داده میشود (شک در تکلیف وجوبی).
🆔 @lawgram
1⃣اصل احتیاط
2⃣اصل برائت
3⃣اصل تخییر
4⃣ اصل استصحاب
@lawgram
✅گزینه2⃣صحیح است.
🔴نكته آزموني: گاهی در خصوص ثبوت تکلیف و الزام قانونی شک میشود که در چنین مواردی، بهموجب اصل برائت، حکم به عدم تکلیف داده میشود. چنانچه مستفاد از مواد 502 و 503 ق.آ.د.م: «هیچ نوع هزینه دادرسی از اصحاب دعوا دریافت نمیشود؛ مگر به حکم قانون» لذا چنانچه پرداخت هزینه خاصی که در قانون ذکر نشده است، مشکوک باشد، با استناد به اصل برائت حکم به عدم مشغولیت ذمه شخص به پرداخت آن داده میشود (شک در تکلیف وجوبی).
🆔 @lawgram
⁉️در کدام یک از موارد زیر مفهوم مخالف عدد حجّت نمیباشد؟
1⃣نسبت به دعوی خسارت علیه متصدی حملونقل مدت مرور زمان یک سال است.
2⃣خواهان مكلف است ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، نواقص اعلامشده را تكمیل نماید.
3⃣برای ایجاد حق شفعه، مال غیرمنقول قابل تقسیم باید بین دو نفر مشترک باشد.
4⃣ واقف میتواند یک نفر را جهت اداره امور موقوفه معین کند.
@lawgram
✅گزینه 4⃣ صحیح است.
🔴نكته مهم آزموني: علیالاصول عدد فاقد مفهوم مخالف است (مفهوم مخالف آن حجّت نیست). البته مفهوم مخالف نداشتن عدد ناظر بهجایی است که هیچگونه قرینه و اوضاع و احوالی مبنی بر مفهوم داشتن عدد وجود نداشته باشد؛ در غیر این صورت، قید عدد در عبارت و جمله بهمنظور تحدید حکم و بیان حدود قلمرو حکم یا موضوع میباشد و از همین روی با انتفای عدد حکم مقرر در جمله نسبت به مقدار کمتر یا بیشتر از آن منتفی میشود. امّا اگر عددی که در متون قانونی آمده برای تعیین حد و مرز حکم نباشد؛ بلکه فقط ناظر به مورد غالب باشد، در این صورت مفهوم مخالف آن حجّت نیست. چنانچه در گزینه چهارم، عدد مذکور (یک نفر) به جهت اینکه ناظر به مورد غالب میباشد مفهوم مخالف آن حجّت نیست. بنابراین «متولی بر وقف» میتواند بیش از یک نفر هم باشد.
🆔 @lawgram
1⃣نسبت به دعوی خسارت علیه متصدی حملونقل مدت مرور زمان یک سال است.
2⃣خواهان مكلف است ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، نواقص اعلامشده را تكمیل نماید.
3⃣برای ایجاد حق شفعه، مال غیرمنقول قابل تقسیم باید بین دو نفر مشترک باشد.
4⃣ واقف میتواند یک نفر را جهت اداره امور موقوفه معین کند.
@lawgram
✅گزینه 4⃣ صحیح است.
🔴نكته مهم آزموني: علیالاصول عدد فاقد مفهوم مخالف است (مفهوم مخالف آن حجّت نیست). البته مفهوم مخالف نداشتن عدد ناظر بهجایی است که هیچگونه قرینه و اوضاع و احوالی مبنی بر مفهوم داشتن عدد وجود نداشته باشد؛ در غیر این صورت، قید عدد در عبارت و جمله بهمنظور تحدید حکم و بیان حدود قلمرو حکم یا موضوع میباشد و از همین روی با انتفای عدد حکم مقرر در جمله نسبت به مقدار کمتر یا بیشتر از آن منتفی میشود. امّا اگر عددی که در متون قانونی آمده برای تعیین حد و مرز حکم نباشد؛ بلکه فقط ناظر به مورد غالب باشد، در این صورت مفهوم مخالف آن حجّت نیست. چنانچه در گزینه چهارم، عدد مذکور (یک نفر) به جهت اینکه ناظر به مورد غالب میباشد مفهوم مخالف آن حجّت نیست. بنابراین «متولی بر وقف» میتواند بیش از یک نفر هم باشد.
🆔 @lawgram
🔴نكته:
حصر در لغت به معنای محدود و مضیّق کردن امری است و در اصطلاح فقه و اصول، منظور از حصر این است که دایرۀ حکم را به فرد یا افراد خاص محدود و منحصر نماییم. الفاظ و کلماتی مانند “تنها»، “فقط» و “صرفاً» دلالت بر حصر مینمایند. بنابراین مفهوم مخالف تبصره 3 ماده 348 ق.آ.د.ک این است که: “تقاضای تغییر وکیل تسخیری از سوی متهم بیش از برای یکبار قابل پذیرش نیست».
#اصول_فقه
@lawgram
حصر در لغت به معنای محدود و مضیّق کردن امری است و در اصطلاح فقه و اصول، منظور از حصر این است که دایرۀ حکم را به فرد یا افراد خاص محدود و منحصر نماییم. الفاظ و کلماتی مانند “تنها»، “فقط» و “صرفاً» دلالت بر حصر مینمایند. بنابراین مفهوم مخالف تبصره 3 ماده 348 ق.آ.د.ک این است که: “تقاضای تغییر وکیل تسخیری از سوی متهم بیش از برای یکبار قابل پذیرش نیست».
#اصول_فقه
@lawgram
🔴نكته مهم آزموني:
دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانونگذار میباشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانونگذار میباشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر میرسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر میرسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.
#اصول_فقه
@lawgram
دلالت تنبیه یا ایماء، دلالت التزامی است که عرفاً مقصود قانونگذار میباشد ولو اینکه صحت کلام وی متوقف بر آن نیست، ولی لازمۀ عقلی یا شرعی یا عرفی کلام قانونگذار میباشد. به بیان دیگر، دلالت تنبیه یا ایماء، دلالتی است که عرفاً مقصود و مراد متکلم بوده و کلام دارای قیدی است که به نظر میرسد آن قید علت حکم است. چنانچه در ماده 317 ق.ا.ح قید "قابل تقسیم و تعدیل نباشد" به نظر میرسد علت حکم ماده (فروختن مال و تقسیم بهای آن) باشد.
#اصول_فقه
@lawgram
#نڪات_بسیار_مهم_آزمونها
⬇️⬇️⬇️
🔴نکته۱: مواردي از قبيل نظريه کارشناس، معاينه محل، تحقيقات محلي، اظهارات مطلع، گزارش ضابطان و ساير قرائن و امارات كه نوعاً علمآور باشند ميتواند مستند علم قاضي قرار گيرد.
@Lawgram
🔴نکته۲: مجرّد علم استنباطي كه نوعاً موجب يقين قاضي نميشود، نميتواند ملاك صدور حكم باشد.
🔴نکته۳: در صورتي که علم قاضي با ادله قانوني ديگر در تعارض باشد اگر علم، بيّن باقي بماند، آن ادله براي قاضي معتبر نيست و قاضي با ذكر مستندات علم خود و جهات رد ادله ديگر، رأي صادر ميكند. چنانچه براي قاضي علم حاصل نشود، ادله قانوني معتبر است و بر اساس آنها رأي صادر ميشود.
@Lawgram
🔴نکته۴: در تعارض ساير ادله با يکديگر، اقرار بر شهادت شرعي، قسامه و سوگند مقدم است. همچنين شهادت شرعي بر قسامه و سوگند تقدم دارد.
🔴نکته۵: عین اظهارات مفید اقرار در صورت مجلس درج میشود و متن آن قرائت میشود، به امضاء یا اثر انگشت اقرارکننده میرسد و هرگاه اقرارکننده از امضاء یا اثر انگشت امتناع ورزد، تأثیری در اعتبار اقرار ندارد، مراتب امتناع یا عجز از امضاء یا اثر انگشت، باید در صورت مجلس قید شود و به امضاء و مهر قاضی و منشی برسد.
🆔 @lawgram
⬇️⬇️⬇️
🔴نکته۱: مواردي از قبيل نظريه کارشناس، معاينه محل، تحقيقات محلي، اظهارات مطلع، گزارش ضابطان و ساير قرائن و امارات كه نوعاً علمآور باشند ميتواند مستند علم قاضي قرار گيرد.
@Lawgram
🔴نکته۲: مجرّد علم استنباطي كه نوعاً موجب يقين قاضي نميشود، نميتواند ملاك صدور حكم باشد.
🔴نکته۳: در صورتي که علم قاضي با ادله قانوني ديگر در تعارض باشد اگر علم، بيّن باقي بماند، آن ادله براي قاضي معتبر نيست و قاضي با ذكر مستندات علم خود و جهات رد ادله ديگر، رأي صادر ميكند. چنانچه براي قاضي علم حاصل نشود، ادله قانوني معتبر است و بر اساس آنها رأي صادر ميشود.
@Lawgram
🔴نکته۴: در تعارض ساير ادله با يکديگر، اقرار بر شهادت شرعي، قسامه و سوگند مقدم است. همچنين شهادت شرعي بر قسامه و سوگند تقدم دارد.
🔴نکته۵: عین اظهارات مفید اقرار در صورت مجلس درج میشود و متن آن قرائت میشود، به امضاء یا اثر انگشت اقرارکننده میرسد و هرگاه اقرارکننده از امضاء یا اثر انگشت امتناع ورزد، تأثیری در اعتبار اقرار ندارد، مراتب امتناع یا عجز از امضاء یا اثر انگشت، باید در صورت مجلس قید شود و به امضاء و مهر قاضی و منشی برسد.
🆔 @lawgram