مرکز مطالعات سیاست‌گذاری عمومی دانشگاه تهران
398 subscribers
137 photos
7 videos
2 files
107 links
مرکز مطالعات سیاست‌گذاری عمومی مرکزی پژوهشی واقع در دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.

تارنمای مرکز:
cpps.ut.ac.ir
صفحه اینستاگرام مرکز:
@cpps.ut
Download Telegram
اولین دوره رقابت ملی «ره نامه نویسی» در انجمن علوم سیاسی ایران- مهلت ارسال آثار 31 مرداد 1397
تهاجم به زبان ملی از جایگاه نمایندگی ملت
🖋 مقاله مردم‌سالاری آنلاین،29-تیر-97

چندروزپیش، وزیر آموزش و پرورش، محمد بطحایی، در نشست معاونان آموزش ابتدایی و مسئولان آموزش و پرورش عشایر سراسر کشور، گفت: «آموزش دانش‌آموزان به ادبیات و تکلم فارسی خط قرمز ما است و در مناطق دوزبانه معلم برای ارتباط بهتر با دانش‌آموز از زبان محلی استفاده می‌کند درحالی‌که زبان فارسی به‌عنوان خط وحدت کشورمان باید در مدارس استفاده شود»
♨️ این سخنان وزیر آموزش و پرورش که آموزش دانش‌آموزان باید به زبان فارسی ـکه خط وحدت کشورمان استـ باشد نه‌تنها برپایه‌ی تاریخ و فرهنگ و زبان ایرانیان در درازای تاریخ کهنسالشان هست که برپایه‌ی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز هست.

▪️اصل ۱۵ قانون اساسی به روشنی تصریح می‌کند: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی ا‌ست. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‏‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی، آزاد است». این اصل به صراحت می‌گوید که نه تنها زبان و خط رسمی و مشترک ایرانیان فارسی است که اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید به زبان فارسی باشد و استفاده از زبانهای دیگر «در کنار» زبان فارسی، نه «به جای» آن، آزاد است.
▪️زبان فارسی یکی از انگشت‌شمار زبانهای کهنِ جهان است که تنها پیشینه‌ی نوشتاریِ آن دستِ کم به بیش از ۲۶۰۰ سال می‌رسد. این زبان که دنباله‌ی زبان پارسی باستان و پارسی میانه است در درازای تاریخ کهن ایران نه تنها زبان رسمی، دیوانی، ملی، آموزشی و فرهنگی ایرانیان بوده که مهم‌ترین مولفه‌ی هویت‌بخش و رکن رکین ملیت ایرانی نیز بوده است. این زبان که نه زبانی قومی است و نه زبانی دینی، ازآنِ همه‌ی ایرانیان است وهمه‌ی ایرانیان، نه به زور سرنیزه که به طور طبیعی،در سراسر تاریخ کهنسالشان در آفرینش و پرورش و بالش آن نقش داشته‌اند و در هر گوشه‌ای از این سرزمین بدان کتابها نوشته و دیوانها سروده و برپایه‌ی آن میراث تاریخی و فرهنگی‌شان را شکل داده‌اند.
▪️هزاران فرزانه از اوحدی مراغه‌ای و شمس و قطران تبریزی و مستوره‌ی کردستانی تا نظامی گنجه‌ای و خاقانی شروانی تا عین‌القضات همدانی و عبید زاکانی قزوینی و هاتف اصفهانی و محتشم و کلیم‌کاشانی تا اقبال‌لاهوری و بیدل دهلوی هندی تا رودکی سمرقندی و سیف فرغانه‌ای و مولانای‌بلخی و خواجه عبدالله انصاری هراتی وعطار نیشابوری و فردوسی و اسدی‌توسی و جامی و بسیارانی دیگر از جای‌جای ایران بزرگ آن را یگانه زبان تاریخی و تمدنی و هستی خویشدانسته‌اند.

⛔️بدبختانه امروز شاهد آنیم که برخی از کسانی که در جایگاههای رسمی این مملکت تکیه زده‌اند، آگاهانه یا ناآگاهانه، پیاده نظام دشمنان ایران و نظام شده‌اند. برای نمونه، در پی سخنان وزیر آموزش و پرورش، ولی ملکی، نماینده‌ی مشکین‌شهر، که گویا نه تنها از تاریخ و فرهنگ ایران و نقش زبان فارسی در این سرزمین ناآگاه است که حتی از قانون اساسی نظامی که در مجلسش نشسته نیز آگاهی ندارد، گفته است: «زبانی که بیشتر دراز شود و به فرهنگ عمومی و زبان مادری ما توهین کند یا در جهت محدودیت آن برآید ما آن زبان را قطع می‌کنیم». آری! خواب نیستیم و این سخنان نه از زبان دشمنان برون‌مرز،که از درون‌مرز و آن‌هم از زبان یکی از نمایندگان مجلس ایران شنیده می‌شود که خواهان قطع زبان فارسی،یعنی قطع مهم‌ترین ریشه‌ی درخت تناوری که ایران نامیده می‌شود،شده است. همانا که دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف تبریزی، درست می‌گوید که همه چیز متولی دارد جز ایران. اکنون باید زبان فارسی را هم کنار ایران گذاشت که چنین مظلوم در سرزمین تاریخی خودش خواهان قلع و قمع آن هستند. بر مظلومیت و بی‌متولی بودن فارسی همین بس که اگر این گفته درباره‌ی زبانی دیگر بود اکنون بسیاری فریاد واحقوق بشرا و... سرداده بودند.
⛔️این نماینده، در این سخنان که ازسوی محافل تجزیه‌طلب و بیگانه‌گرا با استقبال مواجه شده است،همچنین گفته:«تمامی نمایندگان...این مسئله را به عنوان یک تعدی و تجاوزِ بدون حساب و کتاب از سوی وزیر آموزش‌وپرورش می‌دانند و این هشدار جدی را به ایشان داده و خواهند داد که در حد و اندازه خود سخن بگوید. به وزیر آموزش‌وپرورش هشدار می‌دهم که جایگاه خود را بشناسد و بیش از وظایف و اندازه خود حرف نزند.» اینکه چه کسی در وظایف و اندازه‌های خود سخن می‌گوید برخواننده‌ی آگاه روشن است؛ولی اینکه کسی در جایگاه نمایندگی از ملت ایران بنشیند و این سخن قانونی وزیر را که آموزش به دانش‌آموزان باید به فارسی باشد به عنوان «تعدی و تجاوز بدون حساب و کتاب» تلقی کند، نه‌تنها باید ازسوی همه‌ی ایرانیان مورد بازخواست قرار گیرد که باید این پرسش را مطرح کرد که این کسان با این درجه از دشمنی با زبان ملی چگونه بر صندلی نمایندگی از ملت ایران تکیه زده‌اند⁉️/
/(بخش دوم):
@cppstehran
⛔️نماینده‌ی دیگری که گفتار و کردارش آشنای اهالی رسانه است، در توهینی به وزیر آموزش و پرورش گفته: «چنین اظهاراتی که بر خلاف مبانی اصولی و قانون اساسی است نوعی کم‌عقلی است». نماینده‌ای دیگر، محمد وحدتی هلان، که روشن است خود قانون اساسی و اصل ۱۵ آن را نخوانده که به صراحت بر آموزش به زبان فارسی در همه‌ی مدارس تاکید می‌کند با فرار به جلو گفته است: «اظهارات بطحایی در رابطه با این موضوع کاملا بی‌اساس و ناپخته می‌باشد و نشان می‌دهد از قانون اساسی بی‌اطلاع است که در این صورت ضروری است قانون اساسی را یک بار برای خود مرور و مطالعه کند».

🔔روشن است که دستگاههای نظارتی نه تنها باید بر این عملکرد وگفته‌های ناصواب و خلاف مصلحت کشور و تاریخ ایران نظارت کنند و به این نمایندگان گوشزد دهند که پیش از انتخاب شدن نمایندگان یک دوره کلاس آموزشی قانون اساسی برای آنان نیز بگذارند تا چنین به ناروا افکار عمومی را ملتهب نکنند و سخنان خلاف واقع بر زبان نرانند.
از سخنان این نمایندگان شگفت‌تر، سخنان حجت الاسلام والمسلمین سید محمدعلی آل‌هاشم، امام جمعه تبریز و نماینده‌ی ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی، است که گفته: «جناب آقای وزیر محترم آموزش و پرورش مردم تازه انتظار دارند با زبان مادری برخی دروس در دانشگاهها تدریس شود و ما نیز عشق و علاقه خود را به آذربایجان فراموش نخواهیم کرد.» جدا از اینکه، هر کسی که عاشق ایران است بی‌گمان عاشق آذربایجان هم هست که تاج سر ایران است، و جدا از اینکه آیا آموزش درسهای دانشگاهی‌ای همچون فیزیک و شیمی و ریاضی و فلسفه به دهها زبان بومی سراسر ایران اصلا شدنی یا عقلانی است یا نه، سخنان ایشان برخلاف نص صریح اصل ۱۵ قانون اساسی است. جایگاه نماینده‌ی ولی فقیه در استان همانگونه که از عنوانش پیدا است باید روشنگر اندیشه‌ها و دیدگاههای مقام معظم رهبری باشد نه آنکه واژگونه‌ی دیدگاههای ایشان سخن بگوید. گفته‌های ایشان نه مطابق با قانون اساسی کشور است، که در بالا آمد، و نه برآمده از سیاستهای کشور و نظام جمهوری اسلامی و نه همخوان با دیدگاههای رهبری در زمینه‌ی زبان فارسی است. ایشان اگر یک بار دیگر به فیشهای رهبری درباره‌ی «مرجعیت زبان فارسی» بنگرند، قطعا بر سخنان خویش تامل خواهند کرد.

♨️به هر روی، در زمانه‌ای که سنگ فتنه از همه‌سو بر ایران باریدن گرفته است و ایرانیان بیش از هر زمان دیگر به مولفه‌های وحدت‌آفرینشان نیاز بنیادین دارند، چنین سخنانی تنها آب به آسیاب دشمنان ایران و بدخواهان نظام می‌ریزد و ایرانیان را از مسئولانشان جدا و دلسرد می‌‌کند.

📌(این مقاله در مردم‌سالاری آنلاین به آدرس زیر منتشر شده است: https://bit.ly/2NCgfk9 )

@cppstehran
🖋 مسخ در مسلخ
🔸 یادداشت از دکتر مجید وحید
@cppstehran
زمان زیادی است که همه در مسلخ یا در نوبت مسلخ هستیم. مسلخ که فقط برای کشتن نیست. مردن که فقط از دست دادن جان و در قبر گذاشته شدن نیست. اگرچه شامل آن هم می­شود و ما از آن هم بی­نصیب نبوده­ایم. مسلخ­هایی را که ما یک­جا به آن سرازیر شدیم هیچ انسانی در جهان تجربه نکرده است. هیچ آزاده­ای نمی­تواند به آن تن دهد. هیچ انسان سالمی زیر بار آن نمی­رود .

شماری از آن­ها را که در تاریخمان بی­شمارند به یادتان می­آورم. بیکاری جوانان، فساد و دزدی کارگزاران، فرو ریختن ارزش پول کشور و به یک باره توانایی خرید خود را کمتر از نصف دیدن، در خودروهایی نشستن که در هیچ جای دنیا تردد ندارند و جان ما و بهترین­های زندگی ما را می­گیرند، خوردوهایی که به یک باره آتش گرفته و سرنشینان را سوخته راهی قبر کرده­اند، قطع برق در تابستان گرم را تجربه کردن، آب برای نوشیدن نداشتن، در سلامتِ آب خانه­ها تردید داشتن، در شهرهای بزرگ هوای سالم نداشتن، در سرزمین­های پهناور از گرد و غبار و ریزگرد رنج بردن، دریای آلوده داشتن، دریاچه و تالاب خشک دیدن، مواد غذایی که دستکاری ژنتیک شده­اند را به اجبار خوردن، سرنوشت خود را در دستان انسان­های ناتوان دیدن، فرصت­ها را در اختیار نزدیکان به حکومت­گران یافتن، در دام اعتیاد گرفتار شدن، آرزوی خانه، خودرو و حتی لباس خوب را به دل داشتن، سر به پیش بیگانگان فرود آوردن، در هواپیمایی نشستن که سقوط می­کند، در کشتی­ای کار­کردن که می­سوزد و راه فرار نمی­گذارد، در ساختمانی فعالیت داشتن که فرو می­ریزد، با قاضی و کارمندی سروکار داشتن که رشوه می­گیرد،... حتما شما هم نمونه­های بسیار دیگری به این سیاهه می­افزایید. پس همه را به یاد آورید. پرندگان از سرزمینی که شرایط مناسب زیست ندارد مهاجرت می­کنند، دیگر حیوانات هم می­روند. ما، اما، در مسلخ­های غیر قابل زیست می­مانیم و تحمل می­کنیم. چرا چنین است؟ چون مسخ شده­ایم. هیچ حیوانی به دلیل فطرت مسخ نیست، ما ولی مدتی طولانی است که به دلیل کرده­ و ناکرده­های خود، مسخ­ شده­ایم.

انسان مسخ شده کیست؟ مسخ شده کسی است که جز به خود نمی­اندیشد، کسی که از درد دیگران آزرده نمی­شود، کسی که آن­چه بر خود نمی­پسندد بر دیگران روا می­دارد. مسخ شده کسی است که مهم­ترین چیزها در زندگی او خواسته­های جسمانی هستند: خوردن، سقف داشتن، شهوت راندن. کسی که عقل و قلب خود را به نسبت شکم و شهوت کم­اهمیت­تر می­داند، کسی که دین دارد ولی کتاب دینش را نمی­خواند، کسی که پیامبر و امام دارد و کتاب­های آن­ها را نمی­خواند و از واقعیت زندگی آن­ها بی­خبر است، کسی که گریه می­کند ولی عمل نمی­کند، کسی که بزرگان ادب و فرهنگ و تمدن خود را فراموش کرده و به همین دلیل خوار می­دارد، کسی که برای مصالح خود دروغ می­گوید، کسی که برای آسایش خود رشوه می­گیرد، کسی که برای لقمه­ای بیشتر سر به زیر می­افکند، کسی که جانش را برای هیچ هدف اجتماعی فدا نمی­کند، کسی که چاپلوسی می­کند، کسی که ضعیف را مورد ظلم قرار می­دهد و به ظلمِ قوی تن می­دهد، کسی که از دانستن و آگاهی طفره می­رود. چطور می­توان چنین مسخ بود و چنان در مسلخ و صف مسلخ نبود؟

اکنون خود را در مقابل پرسشی قرار دهید. اگر شما و عزیزترین موجود زندگی شما ( معشوق، پدر، مادر، فرزند...) همراه با فرد دیگری با عزیزترین موجود زندگی­اش در جایی باشید، مثلاً یک برج، یک کشتی؛ آن­گاه کسی یا موجودی وارد شود و به شما و آن فرد بفهماند که برای زنده ماندنِ همه، از میان عزیز شما و آن فرد یکی باید فدا شود؛ مثلاً به دریا افکنده شود، یا از برج به زیر انداخته شود؛ سپس از شما در غیاب آن فرد دیگر نظر بخواهد، چه می­گویید؟ اگر بخواهید عزیز فرد دیگر فدا شود بدانید که مسخ­اید. اگر کار را به قرعه واگذار کنید انسانید و اگر خود پیش قدم شوید، بدانید که جهان در تسخیر شما خواهد بود. چنانچه در جامعه­ای زندگی می­کنید که راه اول را انتخاب می­کند، تردید نکنید که نوبت نابودی همه خواهد رسید و سرزمینتان نیست خواهد شد و خدا و جهان شما را فراموش و خوار خواهند کرد. خودپرستان، مسخ­شدگان و روان­شدگان به مسلخ اند.

📎روزنامه قانون، 5 مرداد 1397

https://bit.ly/2JZAPbP

@cppstehran
🔴 شرط اول تحقق شفافیت، آزادسازی است

🎤 گفتگوی موسی غنی‌نژاد با #تجارت_فردا درباره جایگاه شفافیت در اقتصاد دولتی

🔺آنچه به طور جدی و موثر می‌تواند به شکل‌گیری شفافیت در بعد سیاسی و اجتماعی کمک کند «آزادی مطبوعات» و «آزادی خبرنگاری تحقیقی» است؛ یعنی خبرنگاران باید در موضوعاتی که تحقیق می‌کنند، از مصونیت برخوردار باشند و مورد مواخذه قرار نگیرند. متاسفانه در ایران این مصونیت وجود ندارد. بنابراین، مهم‌ترین اقدامی که دولت می‌تواند انجام دهد که البته در این لایحه نیز مورد اشاره قرار گرفته، این است که مانند همه کشورهای پیشرفته دموکراتیک، زمینه فعالیت آزادانه خبرنگاری تحقیقی را فراهم کند. به این ترتیب که اصحاب رسانه این مصونیت را احساس کرده، گزارش‌های تحقیقی خود را منتشر کنند و مورد آزار و اذیت و تعقیب قرار نگیرند.

🔺اقتصادهای دولتی، روی هدف «کنترل همه امور» متمرکز هستند و تحقق این مراقبه سرسختانه، شکل‌گیری انواع مجوزها و نهادهای مربوطه بسیار پیچیده‌ای را توجیه می‌کند. در فضای کسب‌وکار اگر بنگاه‌ها، طبق ضوابط ساده و به صورت شفاف، مجوز دریافت کرده و با هم به رقابت بپردازند، بانک یا بنگاهی که مطابق با منطق اقتصادی و اصول فضای کسب‌وکار فعالیت نکند به خودی خود حذف می‌شود و بنگاهی که این اصول را رعایت کند در صحنه باقی می‌ماند و توسعه می‌یابد. اما در اقتصاد ایران، افرادی که به صورت غیرشفاف مجوزی را دریافت می‌کنند، از نوعی پشتیبانی فراقانونی نیز برخوردار می‌شوند.

🔺ورود قدرت سیاسی به اقتصاد، فساد ایجاد می‌کند. همان‌گونه که نهادهای نظامی و انتظامی وارد بخش‌های مختلف اقتصاد از جمله بانکداری و بنگاهداری شدند و به مسائلی دامن زدند. درحالی که در هیچ کشور پیشرفته‌ای، نهادهای نظامی اجازه ورود به فعالیت‌های اقتصادی را ندارند. بودجه نهاد نظامی، انتظامی، ارتش، سپاه و هر ارگانی که در بخش امنیت داخلی و خارجی مسوولیت دارد از بودجه عمومی باید تامین شود. بنابراین آنها نباید در بخش‌های اقتصادی فعال شوند.

🔺در حوزه اقتصاد، شرط اول دستیابی به شفافیت «آزادسازی اقتصادی» است و البته در کنار آن «مطبوعات آزاد» و «آزادی خبرنگاری تحقیقی» هم لازم است. تا وقتی که آزادسازی به معنای واقعی تحقق نیابد و اقتصاد ما همچنان در چنبره خصولتی‌ها و نیمه‌دولتی‌ها باشد، شکل‌گیری فساد نیز ادامه خواهد داشت. در این صورت امیدی هم به لوایح و قوانین موجود یا جدید نیز نخواهد بود.

🔺وقتی دولت نهم بر سر کار آمد، اولاً همه بانک‌های خصوصی را تحت ضوابط دولتی درآورد؛ نرخ سپرده‌ها و تسهیلاتشان را تعیین کرده و در نهایت شفافیت را ذبح کرد. یعنی تا آن زمان، بانک‌های خصوصی شفاف عمل می‌کردند و تسهیلاتی که می‌پرداختند، بیشتر با عقود مبادله‌ای و مطابق با نرخ توافقی آزاد بود. بر این اساس، فعالیت آنها شفاف بود و نرخ تسهیلات هم در بازار تعیین می‌شد؛ یعنی از یک‌سو، با نرخ توافقی سپرده دریافت می‌کردند و از سوی دیگر تسهیلات می‌پرداختند.

🔺از سال 84 به این‌سو، یک جریان بسیار سودآوری در نظام مالی و پولی کشور شکل گرفت و همه نسبت به تاسیس بانک یا موسسه اعتباری ترغیب شدند. هر کسی که بانک تاسیس می‌کرد، از یک‌سو به آب کُر یعنی منابع بانک مرکزی متصل بود و منابع را از آنجا می‌گرفت و از طرف دیگر به اعوان، انصار و دوستان خود وام می‌پرداخت. این تسهیلات با نرخ‌های پایین، فساد گسترده‌ای را ایجاد کرد که نتایج آن اکنون نمایان شده است. نتیجه آن شد که منابعی از بانک مرکزی و نظام پولی وارد جامعه و اقتصاد شده و حیف و میل شد. وقتی سیاستگذاری غلط باشد، چنین نتایجی به بار می‌آورد.

👈🏻 متن کامل این گفت و گو را در شماره 278 تجارت فردا مطالعه کنید.

@tejaratefarda
@cppstehran
📰🗞 روزنامه دنیای اقتصاد

شماره ۴۳۹۸ یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۷

نئولیبرالیسم یا نئوچیز‌دیگر؟
دکتر مرتضی مردیها

@mardihamorteza

▶️ @cppstehran

هر چند در این زمانه که تنگنای معیشت، سنگینی نفس‌سوز خود را روی ذهن و احساس مردم یله داده است، صحبت از مناقشه‌های ایدئولوژیک بسا که از سر بی‌دردی و ناهمدلی دیده و دانسته شود؛ باری، از آب گل‌آلود ماهی گرفتن بعضی و تشخیص‌های درد و دوای طبیبان قلابی هم در این والذاریات دردی مازاد بر تحمل است‌. گفته می‌شود که علت یا یکی از علل وضعیت ناگوار اقتصادی فعلی، سیاست‌های نئولیبرال دولت است.

در پرانتز اشاره کنم که زمانی در میان ما واژه «لیبرال» همچون ناسزا به‌کار می‌رفت. اینک که گویا دیگر زمینه برای چنان کاربردی خیلی فراهم نیست؛ ولی البته انگیزه آن برای شماری هنوز به‌قوت باقی است، لیبرال با نئولیبرال عوض شده و اینک وقتی به کسی گفته می‌شود نئو‌لیبرال معنایش این است که دیگر نیازی به توضیح و نقد و تشخیص کردار و پندار او نیست: کنسانتره انبوهی از مفاهیم منفی از بی‌رحمی و خودخواهی تا استثمار و چپاول در آن کپسوله شده است. بنابراین شاید اصلا بشود نادیده‌اش گرفت؛ عقلا که به اهانت و بدزبانی اعتنایی نمی‌کنند. ولی مشکل اینجاست که ممکن است برخی واقعا باور کنند.‌ به‌ویژه که در این دوران، بسیاری از سر عصبانیت دربه‌در دنبال مقصر می‌گردند، بد نیست کسی و چیزی را دراز کنند تا لااقل سرریز خشم روی آن ریخته شود.

اینکه مشکلات اقتصادی ما در اصل ریشه سیاسی دارد، عجالتا به کنار؛ بیایید ببینیم از منظر الگوی اقتصادی پیرو و کارگزار چه شیوه‌ای بوده‌ایم.

لیبرالیسم در ساده‌ترین معنای آن فراهم کردن آزادی و امنیت برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی بوده است. از آنجا که در طول قرن بیستم با پدیده‌ای به‌نام دولت رفاه مواجه بوده‌ایم که آن هم به‌نام لیبرالیسم شناخته می‌شده، کسانی که در دهه‌های انتهایی قرن قبل (به سبب ورشکستگی عملی و نظری دولت-خدایگان)، به لیبرالیسم کلاسیک توسل جستند، به نام نئولیبرال شناخته شدند؛ یعنی کسانی که به میزان بیشتری از امنیت و آزادی برای فعالیت اقتصادی بخش خصوصی (یعنی مردم) باور داشتند.

اینک این پرسش پیش می‌آید که آیا آنچه در مجموعه اقتصاد ایران در جریان بوده است، کمترین نسبتی با چنان توصیفی دارد. مجموعه اقتصاد ایران (یعنی نه‌فقط آن قسمی که زیر نظارت بخش انتخابی است) بیشترین شباهت را شاید با اقتصاد روسیه داشته باشد. این هردو مصداق بارز الیگارشی است: امکانات و تسهیلات اقتصادی تقریبا در انحصار معدودی افراد وابسته به جریان اصلی قدرت است. این هردو کشور در پی عبور از اقتصاد دولتی (که شکست آن قطعی بود) قرار بود به اقتصاد رقابتی برسند؛ ولی از آنجا که این اقتصاد متوقف بر ثبات و اعتدال قانون است و با فراهم شدن امنیت و آزادی برای فعالیت اقتصادی، بخش مهمی از قدرت در طرف مردم قرار می‌گیرد، مدیران پساانقلابی این دو کشور علاقه چندانی به آن نشان ندادند. به این ترتیب، کارخانه‌ها، هتل‌ها، بانک‌ها که در اختیار دولت بود، به‌همراه امکانات وام‌های بزرگ، مجوز صادرات و واردات مهم، انحصارها و هرچیزی از این قبیل در اختیار معدودی اعوان و انصار قرار گرفت. من نمی‌دانم بر چنین وضعیت اقتصادی چه نامی باید گذاشت، ولی مطمئنم که هرچه باشد نئولیبرالیسم نیست. با توجه به نظام سوسیالیستی روسیه (در زمان شوروی) و نظام تقریبا سوسیالیستی ایران (در دهه شصت)، شاید نزدیک‌تر به واقعیت این باشد که آن را نئوسوسیالیسم بنامیم.

این هم البته افزودنی است که پندار باطلی است اگر گمان بریم که چاره‌ این بی‌چارگی فعلی به‌کاربستن این یا آن الگوی اقتصادی است. در مقام تمثیل، شبیه این است که به موجودی که نه دست دارد نه پا، بخواهیم توصیه کنیم که روی دوپا راه برود یا روی چهار دست‌وپا. ابتدا دستی و پایی باید، تا سپس نوبت به چنان توصیه‌هایی برسد.
گاهی که می‌بینم برخی تلویزیون‌های فارسی‌زبان متخصصان رده‌بالایی را از دانشکده‌های اقتصاد دعوت می‌کنند تا تحلیلی از اوضاع اقتصاد ایران بدهند و علل ابتلا و راه‌های برون‌رفت را برشمارند، دچار رقت می‌شوم؛ شبیه وقتی که کسی مصر است که دو ضرب‌در دو می‌شود چهل و هفت، و ما یک ریاضیدان را بیاوریم تا بگوید مشکل کجاست.

@mardihamorteza

https://donya-e-eqtesad.com/بخش-یادداشت-68/3425971-نئولیبرالیسم-ی
💢طرح‌هاي احيا و مرمت مجموعه آرامگاه فردوسي گرفتار رفتارهاي سليقه‌اي

گزارش از روزنامه قانون

❗️چند ماهی است که اخبار منطقه توس در خراسان رضوی حکایت از ساماندهی و حفاظت از میراث فرهنگی و معنوی توس از سوی شورای شهر و شهرداری مشهد در کنار مردم و دوستداران میراث فرهنگی این منطقه دارد اما مثل همیشه نقش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از نظر حمایت‌های مادی و معنوی کمرنگ به نظر می‌رسد.


❗️از گفته‌های نمایندگان سازمان میراث فرهنگی در این جلسه به خوبی آشکار بود که متاسفانه هیچ شناختی از شخصیت فردوسی و کار ارزشمند او در ادبیات ایران زمین نداشتند.

متن کامل:
http://www.ghanoondaily.ir/fa/news/main/107792


❇️ @ghanoonnewspaper

▶️@cppstehran
🖋 گفتاری درباره جدالی نامتعارف بر سر سیاست آموزشی و زبانی کشور

شترسواری دولادولا نمی‌شود، عباس سلیمی آنگیل (1)
🖇برگرفته از هفته‌نامه امرداد
@cppstehran
رئوس مطلب:

📌 آنچه در ادامه می‌آید، بررسی مختصر تغییر گفتمان در مجلس شورای اسلامی و پاسخی گذرا به آن است. در ۲۳ تیرماه ۱۳۹۷، وزیر آموزش‌وپرورش در اصفهان گفت: «آموزش زبان فارسی در تمام مدارس و با هر زبان محلی که دارند خط قرمز آموزش و پرورش است، زیرا زبان فارسی نشانه‌ای از وحدت به حساب می‌آید. متأسفانه در برخی مناطق که با زبان محلی صحبت می‌کنند در مدارس‌شان نیز با زبان محلی مورد آموزش قرار می‌گیرند که این کاملا اشتباه است. بنده دیده‌ام که بچه سوم ابتدایی به سختی می‌تواند فارسی را صحبت کند. همه‌ی شما باید بدانید که آموزش به زبان فارسی برای ما بسیار اهمیت دارد.» (کد خبر: ۹۷۰۴۲۳۱۲۳۳۰)

📌پاسخ چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به سخنان وزیر فراتر از سطح گفت‌وگوها و جدال‌های درون‌مرزی و ملی بود. ولی ملکی، نماینده‌ی مشکین‌شهر، گفته است: «زبانی که بیشتر دراز شود و به فرهنگ عمومی و زبان مادری ما توهین کند یا در جهت محدودیت آن برآید ما آن زبان را قطع می‌کنیم.»

📌در آغاز باید ببینیم آیا زبان فارسی واقعاً دراز شده است و دارد به زبان‌های دیگر توهین می‌کند! یا اتفاق دیگری افتاده است. اصل پانزدهم قانون اساسی می‌گوید: «زبان و خطِ رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آن‌ها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»

📌هرطور که این کلمات را بخوانیم و تفسیر کنیم، از آن چنین برنمی‌آید که دبیران ریاضی و علوم و جغرافی و فارسی و … باید این درس‌ها را به زبان محلی خود به دانش‌آموزان بیاموزانند. اگر تدریس به زبان محلی باشد، عملاً جمله‌ی نخست اصل پانزدهم پایمال شده است. این اتفاقی است که چنددهه‌ای در ایران رخ داده است. مشکلات این نوع تدریس بسیار است و مجالی دیگر می‌طلبد. برای نمونه عرض می‌کنم: در برخی از شهرهای استان آذربایجان غربی دانش‌آموزان کردزبان سه‌چهار سال آغازین تدریس را صرف یادگیری زبان ترکی آذربایجانی می‌کنند و اگر آموزش خانواده‌ها در منزل نباشد، از درس چیزی متوجه نمی‌شوند. در دیگر استان‌های شمال‌غرب ایران هم گویشوران زبان‌های تاتی و تالشی (بازماندگان زبان آذری) با چنین معضلی روبه‌رویند. ...
@cppstehran
(ادامه پیام قبل)

🖋شترسواری دولادولا نمی‌شود، (2)
@cppstehran
رئوس مطلب:

💢دو نظم دگرسان
📌کشورها و ملت‌های کهنسال و غیراروپایی دست‌کم در صد سال اخیر با معضل چندزبانی روبه‌رو بوده‌اند. در شرق نظمی شکل گرفته بود که «زبان» برایش معضل نبود. زبانی دیوانی و هنری وجود داشت که در مکتب‌خانه‌ها تدریس می‌شد و باسوادان با آن شعر می‌گفتند و کتاب می‌نوشتند. زبان‌های دیگر هم اگرچه زبان مکتب‌خانه‌ای یا دیوانی نبودند، گویشوران‌شان گاهی به آن‌ها شعر می‌گفتند و چیزی می‌نوشتند. در اروپا دولت‌ملت‌ها برآمده از مناسباتی دیگر بودند، از قرن هجدهم تا میانه‌های قرن بیستم ده‌ها زبان در قاره‌ی اروپا نابود شد. اروپاییان حتی بیشتر زبان‌های سه قاره‌ی آمریکا و استرالیا و آفریقا را از بین بردند. انگلیسی‌ها علاوه بر نابودی زبان‌های بومی آمریکای شمالی، زبان‌های مهاجران دیگر کشورهای اروپایی آن دیار را هم برنتابیدند؛ زبان‌هایی که مانند زبان انگلیسی به زور سرنیزه حاکم شده بودند. همه‌ی این‌ها یک دلیل داشت: نظمی که از غرب برآمده بود، به «یک ملت، یک زبان» اعتقاد داشت.

📌با آغاز عصر استعمار، «ملت‌سازی» و «کشورسازی» در شرق ترویج شد و رونق گرفت. شرقیان عموماً دو رویکرد متضاد داشته‌اند. رویکرد نخست: کشورهای نوساخته‌ی آسیایی و آفریقایی به پیروی از دولت‌ملت‌های غربی منکر وجود هر زبانی جز زبان رسمی شدند. کشور ترکیه نمونه‌ی چنین رویکردی است. دولت ترکیه به پیروی از نظریه‌ی «یک ملت، یک زبان» میلیون‌ها ارمن و یونانی و آشوری را غیب کرد و هنوز هم بر پایه‌ی قانون اساسی این کشور سخن گفتن به زبانی جز ترکی جرم است. اگر به شهرهای کردستان ترکیه سری بزنید، می‌بینید که حتی مادر و فرزند در خیابان به ترکی حرف می‌زنند. طبیعی بود و هست که در آن کشورها برای تببین چنین وضعیتی از عباراتی نظیر «همگون‌سازی» و «نسل‌کشی» و «فاشیسم» و «زبان مادری» و … استفاده شود. برای هرکدام در ترکیه مصداقی می‌توان نشان داد.

📌رویکرد دوم: ایران نمونه‌ی مناسبی برای بررسی رویکرد دوم است. هنگامی که «آموزش‌ وپرورش» رسمی راه‌اندازی شد، زبان فارسی در ایران دست‌کم هزار سال زبان مکتب‌خانه‌ای و دیوانی بود. وقتی دانش‌آموزان ایرانی در مدرسه فارسی آموختند، نه کسی تعجب کرد، نه قرار بود کسی تعجب کند. همان دانش‌آموزی که کتاب اول دبستان را به فارسی می‌خوانْد، پدر و پدربزرگش در مکتب‌خانه گلستان سعدی خوانده بودند. برای او فارسی‌آموزی امری بدیهی بود. این نظم نظمی نبود که با سرنیزه حاکم شده باشد. نظمی طبیعی بود و حاصل سیری طبیعی. هیچ قدرتی، هیچ حکومتی در هیچ جای سنت ما زبان فارسی را بر کسی تحمیل نکرد. اصلاً حکومت در دست ایرانیان نبود که بخواهند کاری کنند. نظامی و خاقانی به فارسی می‌سرودند چون «طبیعی» بود که به فارسی بسرایند، چون فارسی‌نویسی و فارسی‌آموزی سیری طبیعی طی کرده بود. در سال‌های پایانی حکومت ساسانیان زبان فارسی میانه چنین نقشی داشت و پس از اسلام هم فارسی (دری). اقوام ایرانی در تمام این سده‌ها به فارسی خواندند و نوشتند و کسی برنیاشفت تا آغاز عصر استعمار. آنچه در ایران تازگی داشت و دارد، و آنچه «عجیب» است، مخالفت با زبان فارسی است.

📌در نظمی که از آن سخن می‌گوییم، هیچ زبانی ممنوع نشد، هیچ زبانی سرکوب نشد، و این لزوماً به دلیل خوب بودن ما نیست. سرودن و نوشتن به زبان‌های دیگر در کنار زبان فارسی، هرچند به تفنن، وجود داشت و دارد. این نظمی نیست که حاصل استعمار و برپایه‌ی منافع ملت‌های دیگر باشد. این نظمی بود که به طور طبیعی شکل گرفت. هم‌اکنون صدها ناشر در ایران به زبان‌های اقوام مختلف کتاب منتشر می‌کنند، ده‌ها مجله و روزنامه و شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی دارند.

📌آنچه در این‌جا غیرطبیعی است و حاصل نظمی خارج از چارچوب اقلیمی این ناحیه است، پدیده‌ای است به نام «قوم‌گرایی». قوم‌گرایی و تجزیه‌طلبی پدیده‌هایی نوخاسته‌اند که نتیجه‌ی سیری طبیعی نبوده‌اند و عمری به قدمت استعمار دارند. ... قوم‌گرایی هم تولید نیاز استعمار است. قوم‌گرایی در سرزمینی که هیچ‌گاه مردمانش در پی حدف تنوع و گونه‌‌گونی نبوده‌اند و هیچ‌گاه قانونی برای حذف هیچ زبانی تصویب نکرده‌اند، امر عجیبی است. آن هم در جایی که همیشه زبانی دیوانی و مکتب‌خانه‌ای داشته‌ است و رسمیت این زبان حاصل دولت‌ملت‌سازی نبوده است.
@cppstehran
🖇متن کامل این مقاله بسیار خوب را آدرس زیر بخوانید
http://parsianjoman.org/?p=6421
🔴قلب شکسته ارج
هفته‌نامه تجارت فردا

سیاوش ارجمند، آخرین مدیر کارخانه ارج در دوره پیش از انقلاب، درگذشت.

🖋علی‌اصغر سعیدی، جامعه‌شناس، پژوهشگر کارآفرینی و عضو شورای سیاست‌گذاری تجارت فردا، با اعلام خبر درگذشت سیاوش ارجمند در گزارشی از زندگی او می‌نویسد:

🔻مهندس سیاوش ارجمند (دوم مرداد 1307 - دوم مرداد 1397)، آخرین مدیر کارخانه ارج تا سال 1357 و برادر کوچک خلیل ارجمند بنیانگذار شرکت ارج، دوم مرداد سال جاری درگذشت.
سیاوش در دوم مرداد سال 1307 در تهران در خانواده‌ای بوروکرات به دنیا آمد. او تحت تاثیر برادرش خلیل بود. وقتی خلیل ارجمند، کارخانه ارج را تاسیس کرد سیاوش به دبستان تربیت می‌رفت. اما هر روز برای دیدن کار کارگاه برادرش از مدرسه به کارخانه می‌رفت و از کودکی به سه کار اصلی این کارخانه یعنی آهنگری، ریخته‌گری و جوشکاری علاقه و آشنایی پیدا کرده بود. از همان کودکی برادرش الگویی برای او بود. مانند برادرش رشته مهندسی مکانیک خواند و دانشجوی ممتاز دانشکده فنی دانشگاه تهران شد.

🔻سیاوش ارجمند تعریف می‌کرد که سخت‌ترین لحظه زندگی‌اش در نوجوانی، مرگ زودهنگام برادرش بوده است. مهندس خلیل ارجمند در مهرماه سال ۱۳۲۳ هنگام بازدید از نحوه کار پمپ‌های آبی که به امید کشیدن آب در چاهی در جنوب تهران گذاشته بود درون چاه افتاد و درگذشت.
سیاوش با مرگ خلیل احساس می‌کرد اداره کارخانه بر عهده اوست و به کارهای کارخانه سرکشی می‌کرد. در سال ۱۳۳۰ مهندس اسکندر ارجمند، برادر بزرگ‌ترش به کارخانه پیوست اما در سال ۱۳۳۲ این مسوولیت را به مهندس سیاوش ارجمند داد که بعد از ادامه تحصیل مهندسی الکترونیک، در رشته فشارقوی از آلمان و گذراندن دوره یک‌ساله کارآموزی‌اش در شرکت زیمنس به ایران برگشته بود.
با شروع مدیریت سیاوش دوره توسعه سریع و مدرن کارخانه ارج شروع شد. او خط تولید محصولات شرکت را تغییر داد و به تولید محصولات خانگی پرداخت. او کارخانه ارج را در مسیر توسعه قرار داد تا آنجا که ارج بزرگ‌ترین کارخانه لوازم خانگی ایران و خاورمیانه شد.

🔻در دهه ۱۳۳۰ تولیدات مختلفی از جمله بخاری ارج از تولیدات اولیه و ماندگار بود. مهندس سیاوش ارجمند تعریف می‌کرد که اولین محصول خانگی ارج به معنای تولید انبوه در سال ۱۳۳۸ تولید شد. بعد از آن تولید کولر ارج بود. او در مسافرتی که به آریزونای آمریکا کرد به کالایی برخورد که به سادگی می‌توانست درجه حرارت را تا بیش از 10 درجه کم کند. کولر آبی ارج بر اساس این محصول ساخته شد.

🔻یک سال بعد از تولید کولر ارج، آبگرمکن برقی ۵۰گالنی ساخته ارج به بازار آمد. اگرچه مهندس رهنما در کارخانه پلار اصفهان قبلاً آن را می‌ساخت اما تولید آن توسط ارج به توسعه بهداشت شخصی مردم و افول خزینه و حمام‌های عمومی که عامل شیوع بسیاری بیماری‌ها بود کمک شایانی کرد.
کارخانه ارج در دوران مدیریت سیاوش ارجمند اولین شرکت ایرانی بود که شروع به تولید یخچال برقی کرد.

🔻برخلاف اظهارنظرهای رایج و ساده‌انگارانه برخی محققان و روشنفکران، محصولات این کارخانه مونتاژ و کار کارگران سرهم‌بندی کردن قطعات وارداتی نبود بلکه مهندسان شرکت برای تولید هر محصول ماه‌ها مطالعه می‌کردند.
صادرات محصولات ارج به کشورهای اروپای شرقی و کشورهای خلیج‌فارس نشان داد که با وجود محصولات خارجی ارج توانسته بود سهم قابل توجهی از بازار مصرف این کشورها را به دست آورد.
ارج در سال ۱۳۵۸ مشمول قانون حفاظت از صنایع نشد اما بعداً با ناآرامی‌های کارگری که نیروهای سیاسی چپ تندرو در آن ایجاد کردند تحت مدیریت سازمان صنایع قرار گرفت و دوره افول خود را آغاز کرد.

🔻وقتی در سال 1395 خبر بسته شدن کامل شرکت ارج در رسانه‌ها منتشر شد، سیاوش ارجمند نوشت: خبر بسته شدن شرکت صنعتی ارج قلبم را شکست و شوکی بود برای من و بسیاری از مهندسان و کارگرانی که سال‌ها برای ساختن این شرکت سخت کار کرده بودند. او می‌گفت صاحبان فعلی کارخانه ارج گویا مشتری برای فروش ارج پیدا نکردند و با او تماس گرفتند و حاضر شدند کارخانه‌اش را با تخفیف مخصوص به خودش بفروشند. با اینکه هنوز علاقه‌مند به کار در ایران بود اما کهولت سن دیگر اجازه چنین کاری را به او نمی‌داد و سرانجام دوم مرداد سال جاری در 90سالگی در شهر نیویورک درگذشت.

👈متن كامل اين گزارش را در شماره 281 هفته نامه تجارت فردا بخوانيد.

@tejaratefarda
@cppstehran
⚡️ماهنامه «كارخانه‌دار» به مديرمسئولي قاسم خرمي منتشر شد⚡️

🖌 اين نشريه ويژه صاحبان سرمايه، كارآفرينان و مديران صنعتي است كه در 64 صفحه رنگي و به دو زبان فارسي و انگليسي و با مديرمسئولي و سردبيري دكتر قاسم خرمي منتشر شده است.

🖌 «كارخانه‌دار» بنا دارد تا با رويكري نهادگرايانه و با تاكيد بر اقتصاد سياسي به تحليل و بيان مسائل صنعت و توسعه صنعتي ايران بپردازد و به تقويت و تسهيل روابط و مناسبات بخش خصوصي با جامعه و حكومت، كمك نمايد.

🖌 در بخش‌هايي از سرمقاله شماره نخست اين نشريه آمده است: «صنعتي شدن در جامعه امروز ايران، مستلزم بازتعريف الگويي از توسعه با بن‌مايه وطن‌خواهي و ملت‌دوستي و مبتني بر ائتلاف و همكاري ميان دولت، بخش خصوصي و نيروهاي اجتماعي تحول‌خواه و موثر بر توسعه صنعتي، اعم از روشنفكران، هنرمندان، بازاريان، بانكداران، كارگران و احزاب و رسانه، حول دفاع از منطق توليدي و بنيادهاي كارآفريني است. حمايت از توليد ملي بدون حمايت از سرمايه‌دار، سرمايه‌گذار و كارفرماي واقعي ايراني، ممكن نخواهد بود...».

🖌 عكس جلد و تيتر اول مجله، به بررسي زندگي حرفه‌اي و تجربه كارآفريني مهندس "تقي توكلي" مدير و مالك كارخانه كبريت‌سازي توكلي اختصاص يافته است. اين اقدام به مناسبت يكصدمين سال تاسيس كارخانه كبريت‌سازي توكلي صورت گرفته كه از قديمي‌‌ترين كارخانه‌هاي بخش خصوصي ايران است.

🖌 مطالب اين نشريه شامل تركيبي از مباحث نظري و تاريخي و مسائل روز صنعت ايران است كه در قالب گزارش، مقاله، گفت‌وگو، يادداشت و غيره... تدوين و درج شده است. برخي از عناوين و تيترهاي شماره اول ماهنامه «كارخانه‌دار» عبارتند از:


⭕️گفت‌وگو با دكتر عباس میلانی:
سرمايه‌داران در سقوط شاه نقشي نداشتند

⭕️ موانع توسعه در اندیشه جواد طباطبایی

⭕️گفت‌وگوي انتقادي با حسين هدايتي:
سرمايه‌دار رانتي نيستم!
«كودك كار» بودم تا كارخانه‌دار شدم

⭕️دولت و کارآفرینان چه كنند تا از تحريم‌ها آسيب كمتري ببینند؟
پيشنهادهاي بخش خصوصي براي عبور از شرايط سخت اقتصادي

⭕️ گفت‌وگو با دكتر هوشنگ اميراحمدي:
طبقه متوسط، اگر حمايت كند، ضعف‌هاي اقتصادي دولت پوشيده مي‌ماند!


⭕️ خاطرات ناصرالدین شاه قاجار در بازدید از اماكن صنعتي اروپا؛
توي كارخانه‌هاي فرنگ، یک زن خوشگل پيدا نكردم

⭕️روابط و مخاصمات
سرمایه‌داری صنعتی و جریان‌های سیاسی در ایران

⭕️گفت‌وگو با علی‌اصغر سعیدی:
چرا روشنفكران با صنعتگران «چپ» افتادند؟

⭕️اندوه «بيك»
اين خودكار محبوب چگونه آمد و چرا رفت؟

⭕️گفت‌وگو با محمدرضا نعمت‌زاده:
با تهدید ترامپ ديوانه، ترمز بخش خصوصی را نکشید!

⭕️«شريعت» در تنگناي صنعت
چالش‌هاي حكمراني در وزارت صنعت، معدن و تجارت

✔️و با نوشته‌ها و نظراتي از دكتر مجيد وحيد، دكتر روح‌الله اسلامي، دكتر بهزاد عطارزاده، مهندس رضا رضايي مديرعامل آذين خودرو، تیرداد بنکدار، مهدی نایبی مدیرعامل الوپيك، مهندس سعيد افشار مديرعامل هوراند و ديگران...

@cppstehran

👈برای دریافت نسخه چاپی نشریه، نام و نشان پستی خود را به شماره ۰۹۳۸۵۶۵۷۰۹۲ پیامک کنید.

عکس جلد و تیتر اول "کارخانه دار" 👇
⚡️ماهنامه «كارخانه‌دار» به مديرمسئولي قاسم خرمي منتشر شد‍⚡️

♨️گفتگوی ویژه شماره نخست با مهندس تقی توکلی؛ کار‌خانه‌دار و تکنوکرات برجسته ایرانی، به مناسبت صدسالگی کبریت توکلی

@cppstehran
▪️مرگ آن خواجه نه کاری‌ست خُرد

احسان یارشاطر(1299-1397)، ایران‌شناس و بنیانگذار دانشنامه ایرانیکا
🔹بحران آب در ایران
@cppstehran
🖋محسن رنجبر

♨️هزاران سال پیش از آنکه مفهوم «توسعه پایدار» در مغرب زمین متولد شده و در محافل آکادمیک و بین‌المللی فراگیر و به پارادایمی مسلط، مبدل شود، ایرانیان در زمینه مدیریت و بهره‌برداری از  منابع آب، اصول و الزامات آن را بخوبی دریافته و درعمل رعایت می‌کردند و بجای زور گفتن به طبیعت، خود را با آن وفق داده بودند. ابداع سیستم قنات که سازگارترین و پایدارترین روش استحصال و بهره‌برداری از منابع آب و مبتنی بر مشارکت فعال ذینفعان در مدیریت و بهره برداری از منابع آب بوده است، نمونه عینی آن «پایداری محوری» می‌باشد.

🔴اما متاسفانه امروزه به دلایلی، آن مشکل دیرینۀ «کمبود آب» در ایران، مبدل به «بحران آب» شده است؛ بحرانی که موجودیت این تمدن کهن را بشدت تهدید می‌کند.کشوری که خود مهد توسعه پایدار بوده است،امروزه به وضعیتی ناپایدار دچار گشته که حیرت و عبرت جهانیان را برانگیخته است.

🔴خشکیدن رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و تالاب‌ها، همزمان از دست رفتن بخش عمده ذخایر استراتژیک آب زیر زمینی کشور، بحران‌های گرد و غبار، فرونشست زمین و فروچاله‌ها در اقصی نقاط کشور و... همگی شواهدی هستند بر وجود مشکلات جدی سیاستگذاری‌های منابع آب و غلبه رویکرد توسعه ناپایدار در کشوری که علیرغم سابقه درخشان خود در زمینه مدیریت آب، در آخرین رتبه‌بندی جهانی مدیریت منابع آب، جایگاه  ماقبل آخر را به خود اختصاص داده و رتبه محیط زیستی آن نیز در یک بازه زمانی  10 ساله(1385 - 1395) پنجاه پله سقوط کرده است و علاوه بر اینها هم اکنون در رتبه چهاردهم استرس آبی در جهان قرار دارد.

🔴بسیاری از ژئوپليتيسين‌ها قرن بیست و یکم را «قرن هيدروپلیتيك» دانسته اند و معتقدند كه اغلب درگيری‌ها و جنگ‌های منطقه‌‌‌‌ای در جهان( بخصوص در منطقه خاورمیانه) بر سر منابع آب خواهد بود و کشمکش‌هایی از این جنس، در تمام سطوح محلی، ملی، منطقه‌ای و جهانی شدت خواهد گرفت.

🔴 در ایران نیز بحران آب که در ابتدا بصورت عوارض زیست محیطی مانند خشکیدن روان‌آب‌ها و دریاچه‌ها و تالاب‌های کشور و مرگ تدریجی و خاموش آبخوان‌های زیرزمینی ظاهر شد، امروزه از فاز زیست محیطی عبور نموده و وارد فاز امنیتی شده است. شواهد حاکیست که در گوشه و کنار کشور، کشمکش‌ها و درگیری‌ها میان بهره‌برداران و ذینفعان بر سر منابع کمیاب آب، بسرعت حالتی عیان و حادتری به خود می‌گیرد.به‌عنوان نمونه می‌توان به رقابت‌ها و اختلافات دامنه دار و رو به خشونتی که در بین بهره برداران و ذینفعان منابع آب در استان‌ها و شهرهای مختلف حوضۀ آبریز زاینده رود در
جریان است، اشاره نمود.

@cppstehran

🖇متن کامل در این نشانی:
https://bit.ly/2wC2xrn
‏تبعیض قومی در ایران کلیشه ای است که فقط به درد نفرت‌پراکنی قومی میخورد وگرنه نشانه‌ای وجود ندارد که دولت در ایران عامل قومیت را در سیاست‌گذاری لحاظ کرده باشد.نمودار زیر تعداد خانه‌های بهداشت به ازای هر 10000نفر را در استانها نشان می‌دهد.آیا میتوان تبعیض قومی را از این نمودار برداشت کرد؟ خیر. https://t.co/lBUgLgqygO

پیمان اسدزاده

@cppstehran

https://twitter.com/PeymanAsadzade/status/1043753631424466944?s=19
🔴نگاه ويرانگر برخي مديران انقلابي به صنعت و توسعه صنعتي در سال 58

🔷دكتر هوشنگ اميراحمدي به ماهنامه #كارخانه_دار مي‌گويد:
@Karkhanedar_Mag

✔️ من در دوران جواني و در سال‌هاي قبل از پيروزي انقلاب، در كارخانه قند ياسوج، رئيس بخش كشاورزي بودم. نظام شاهنشاهی مقرر کرده بود که «روسای دولتی» عضو حزب رستاخیز بشوند و یا استعفا بدهند که من دومی را انتخاب کردم و از کشور رفتم. با پيروزي انقلاب مجددا به كشور برگشتم.

✔️در تابستان 1358 در جلسه‌ای در سازمان برنامه و بودجه شاهد گفت‌وگویی بودم درباره اینكه «با صنعت وابسته کشور چه باید کرد؟». آن خاطره را هیچوقت فراموش نکرده‌ام. اکثریت، در آن جلسه اعتقاد داشتند که تنها راه رهایی از این «وابستگی»{ يعني كارخانه هاي به جاي مانده از رژيم شاه } نابود کردن این صنایع است. یک نفر حتی پیشنهاد کرد که این صنایع بولدوزر زده شوند!

✔️خاطره دوم من هم در همان روزها در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، یعنی سازمان خود من بود. از آمریکا برگشته بودم و به دیدار مدیرعامل جدید سازمان رفتم. زمان دولت موقت بود. به مدیرعامل جوان گفتم که کارمند اینجا بودم و فوق‌لیسانس مدیریت صنعتی از آمریکا گرفته‌ام و علاقمندم به سازمان کمک کنم. این فرد جوان و نادان بدون مکث گفت که «آقای امیراحمدی برگردید به همان آمریکا چون ما به تحصیل کرده آنجا نیاز نداریم!»

📝📝بخش هاي ديگر اين گفت‌وگوي تحليلي و تفصيلي را در كانال #كارخانه_دار پيگيري نماييد!
👇👇👇👇
@Karkhanedar_Mag
🔴🔴نحوه مراقبت حقوقي از مالكيت معنوي براي طرح شكايت درباره كپي‌سازي اختراعات و برندهاي صنعتي و تجاري از كجا شروع كنيم؟
@Karkhanedar_Mag

✔️در دنياي امروز صاحبان سرمايه و صنعت با چالش هاي حقوقي نسبتا جديدي مواجه شده‌اند كه شرط موفقيت‌هاي حرفه‌اي آنان در عرصه كسب و كار روزانه، تا حد زيادي بستگي به ميزان آگاهي و نوع مواجهه و گذر از اين مسائل دارد. يكي از اين دست چالش‌ها، خطرات و آسيب‌هايي است كه از ناحيه مالكيت فكر و ايده متوجه آنها مي شود:

1️⃣ حقوق مالکیت فکری در معنای وسیع شامل آفرینش ها و خلاقیت های فکری در زمینه‌های علمی، صنعتی، ادبی و هنری است، اما در يك تقسيم‌بندي جزئي‌تر در دو بخش شامل حقوق مالکیت صنعتی و حقوق مالکیت ادبی و هنری یا همان مالکیت معنوی که کپی رایت هم ناميده مي شود، از هم تفكيك مي‌شوند.

2️⃣ هر محصولي كه در يك شركت يا كارخانه توليد مي‌شود، ممكن است در معرض دو خطر قرار بگيرد: یا ممکن است اين محصول شبیه سازی و کپی از محصولات دیگران باشد که در اين صورت در معرض خطر اقدام و شکایت قضایی و جلوگیری از تولید و حتی دریافت خسارت خواهد بود و یا ممكن است اين محصول تولیدی به علت جذابیت بازار توسط تولید کنندگان بی ایده و آماده خور کپی سازی شود و به قیمت پایین تر در بازار عرضه شود که در اینصورت هزینه های زيادي متوجه شركت خواهد كرد و چه بسا ادامه فعاليت را با مشكل جدي مواجه سازد.

3️⃣ صرف نظر از کلیات نحوه ثبت و اختراع ویا طرح صنعتی و برند و نام تجاری در کشور های مختلف و یا در سطح بین المللی، لازم به ياد آوري است كه در كشور خود ما قانون ثبت علائم تجاری و اختراعات در سال۱۳۱۰ به تصویب رسيد، آخرین قانون حاکم بر این حیطه در سال ۱۳۸۶ با عنوان قانون ثبت اختراع طرح های صنعتی و علائم تجاری برای مدت ۵ سال به تصویب رسید و البته از سال ۱۳۹۱ تاکنون هر ساله مجددا تمدید می گردد.
@Karkhanedar_Mag

4️⃣ قانون ثبت اختراع طرح های صنعتی و علائم تجاری شامل 66 ماده است كه ضروري است همه كارآفرينان آنرا به همراه آئين نامه هاي اجرايي آن به دقت مطالعه كنند و يا از حقوقدانان متخصص در اين زمينه استفاده كنند

5️⃣ لازم به ذکر است که بدانیم کلیه اقدامات قانونی و قضایی در رابطه با ثبت یک ایده و یا طرح و اختراع و همچنین دعاوی مربوط به آن صرفا در تهران انجام ‌می پذيرد. به این‌شرح که برای به ثبت رسانیدن اختراع یا طرح یک محصول و اخذ گواهی ثبت آن صرفا توسط «اداره ثبت اختراعات طرح های صنعتی و علائم‌ تجاری» واقع در ضلع شمالی پارک شهر تهران انجام مي پذيرد و هیچ اداره و یا نهاد و سازمان دیگری چنین اختیارات قانونی را دارا نمی باشد.

6️⃣ همچنين مسئول رسيدگي به طرح شکایت در خصوص نقض حقوق انحصاری ناشی از گواهی های ثبتی، صرفا در تهران قرار دارد. اين شعب ویژه شامل یک شعبه حقوقی اختصاصی واقع در مجتمع قضایی شهید بهشتی (شعبه سوم حقوقی) و دادسرای ویژه در امور کیفری ( دادسرای ناحیه ۱۹) است.

⭕️ این بدین معناست که چنانچه فرد یا افرادی در خصوص نقض حقوق انحصاری گواهی های ثبتی ناشی از اختراع و یا طرح صنعتی و یا علائم تجاری ادعایی علیه یکدیگر داشته باشند، حتی اگر یک طرف و یا هر دو طرف دعوی در شهری به غیر از تهران مستقر باشند، باز هم تمامی دعاوی مربوطه در تهران مورد رسیدگی و حکم واقع خواهند شد.

📝📝بخش هايي از يادداشت مهران خزايي (كارشناس ارشد حقوق بين‌الملل و وكيل پايه يك دادگستري) در ماهنامه #كارخانه_دار

👇👇👇👇
@Karkhanedar_Mag
🔴با تشديد تحريم‌هاي امريكا؛
آينده صنعت خودروسازي ايران چه مي‌شود؟

📌آمريكا به اهميت خودرو در اقتصاد ايران واقف است، بنابراين بصورت هدفمند اين صنعت را تحت تحريم و فشار قرار خواهد داد.
@Karkhanedar_Mag

👈 رضا رضايي، رئيس انجمن قطعه‌سازان ايران در گفت‌وگو با ماهنامه #كارخانه_دار ، ضمن اشاره به دستاورد مثبت برجام بر صنعت قطعه‌سازي و خودروسازي ايران، عواقب خروج آمريكا از اين توافقنامه و تبعات آن بر آينده اين صنعت را تحليل كرده است كه مهمترين نكات آن در ذيل فهرست شده است:

👈براساس قرارداد خودوريي پسابرجام حدود70 تا 80 قطعه‌ساز ايراني توسط خودروسازان خارجي انتخاب شدند و مراحلی هم از انتقال فناوری، تجهیز و آموزش انجام شد. به‌عنوان‌مثال شرکت ایکاپ برای 3 خودروی301، 208 و 2008 توافق‌نامه‌هایي امضاء كرد و براي ساخت قالب‌ها كار را شروع كرد.
@Karkhanedar_Mag
👈طی دوران پسا برجام در صنعت قطعه‌سازی ایران حدود 1000 میلیارد تومان سرمایه‌گذاری داخلي صورت گرفته است كه اگر هزينه توسعه کارگاه، خرید زمین، احداث انبار و کارگاه به آن اضافه شود، رقم سرمايه‌گذاري داخلي بيش از اين خواهد بود. بايد به تبعات زيان احتمالي اين سرمايه‌گذاري‌ها هم بينديشيم.


👈آمريكا به اهميت خودروسازي در اقتصاد ايران واقف بود. بنابراين برخلاف تحريم‌هاي پيشين اين بار بصورت هدفمند اين صنعت را هدف قرار داد و متلاطم كرد. چون يكي از صنايعي كه بيشترين تاثير را از برجام پذيرفته بود همين خودروسازي بود. بنابراين با اعمال تحریم‌های خودرویی اثرات تحریم در اقتصاد ایران بیشتر خودنمایی کرد.

👈خودروسازان اروپايي فعال در ايران توان مقابله با فشارهاي آمريكا را ندارند. جرايمي نقدي هم كه اينها بايد در قبال خروج از ايران پرداخت كنند نسبت به جرايم خزانه‌داري آمريكا بسيار ناچيز است. ضمن اينكه آمريكا همكاري با ايران را همكاري با تروريسم اعلام خواهد كرد و اين شركت‌ها اجازه مخدوش شدن اعتبار خودشان را نخواهند داد.


👈صنعت خودروسازي ما براي مصمون ماندن از زيان‌هاي بيشتر بايد براي هر شرايطي كه بعد از اين اتفاق مي‌افتد، اعم از لغو و يا افزايش تحريم‌ها و حتي حمله به ايران برنامه‌هاي مشخص و جايگزين داشته باشد. به‌عنوان‌مثال اگر اروپايي‌ها بطور کامل از ایران خارج شدند چکار کنیم؟ اصلاً اگر دوباره ایران مورد تهاجم قرار گرفت چگونه صنایع و پتانسیل‌های موجود را بکار گیریم؟

💬 با ما در كانال ماهنامه #كارخانه_دار همراه باشيد:
👇👇👇👇
@Karkhanedar_Mag
👥 هم‌نشيني فيلسوف و كارخانه‌دار

👌نقطه شروع توسعه صنعتي، اينجاست!

#كارخانه_دار
@Karkhanedar_Mag