کافینت پرویزی
216 subscribers
312 photos
103 videos
4 files
45 links
ارائه دهنده متنوع ترین خدمات اینترنتی

09383787721
05152752165
09159287721
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهی!
فطرمان را فاطر،
ایمانمان را فاخر
و روحمان را طاهر بفرما

عید فطر فرخنده و مبارک باد
#عیدفطرمبارک

                        🎉🌺🌙عید
                   🎉🌺🌙سعید
               🎉🌺🌙فطر
          🎉🌺🌙بر شما
      🎉🌺🌙دوستان
   🎉🌺🌙عزيز
🎉🌺🌙و
🎉🌺🌙خانواده
   🎉🌺🌙محترمتان
      🎉🌺🌙مبـــارک
          🎉🌺🌙و فرخنده
                   🎉🌺🌙بــــــاد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
لبخند به لبهای شماحک باشد

غمهای شما همیشه اندک باشد

این عید که سرشار ز لبخند خداست

بر وسعت جانتان مبارک باشد

#عید_سعید_فطر_بر
#مهمانان_ضیافت_الهی_مبارک
༻‌༻‌🦋༺༺
🔺️ تعطیلات عید فطر در کشورهای مسلمان
عیدی کودکان غزه.....!
🔺تاریخ و شرایط جدید حج عمره اعلام شد

سازمان حج و زیارت:
🔹اعزام زائران عمره از سوم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ آغاز می‌شود.
🔹با توجه به نزدیکی مناسک حج تمتع، بازه زمانی درنظر گرفته‌شده برای سفر عمره حدود ۱۰ روز در نظر گرفته شده است.
🔹هزینه این سفر ۱۰ روزه با توجه به گروه قیمتی ۴۰ میلیون و ۶۰۰ هزار تا ۴۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان اعلام شده است.
سلطان محمود غزنوی و بادنجان:

سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادنجان بورانی آوردند. خوشش آمد. گفت: بادنجان طعامی است خوش.
ندیمی در مدح بادنجان فصلی پرداخت.
چون سیر شد، گفت: بادنجان سخت مضر است.
ندیم باز در مضرت بادنجان مبالغتی تمام کرد.
سلطان گفت: ای مردک نه آن زمان که مدحش می‌گفتی نه حال که مضرتش باز می‌گویی؟!
مرد گفت: من ندیم توام نه ندیم بادنجان. مرا چیزی باید گفت که تو را خوش آید نه بادنجان را.
#خودرو

📣 فعلا خبری از فروش ایران‌خودرو برای محصولات پر تقاضا نیست.

🫥 شنیده ها حاکی از آن است که شرکت ایران‌خودرو برنامه فروش نزدیکی ندارد و فعلا خبری از عرضه خودروهای پر تقاضای این شرکت نیست.

🫥 با وجود اینکه فعلا خبری از عرضه خودروهای پرتقاضای ایران خودرو نیست، عرضه محصولات کم تقاضا تر همچنان ادامه دارد. در روزهای گذشته طرح فروش آریسان را داشتیم و پیش بینی می شود عرضه خودروهای هایما هم طبق روال گذشته انجام پذیرد. همچنین فروش دانگ فنگ شاین مکس هم در سامانه انجام می‌شود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بنی‌آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند

با دیدن این کلیپ حتما اشکاتون سرازیر. میشه👌
نانوایی شلوغ بود و چوپان،
مدام این ‌پا و آن ‌پا می‌کرد....

نانوا به او گفت :
چرا اینقدر نگرانی؟
گفت: گوسفندانم را رها کرده‌ام و
آمده‌ام نان بخرم،
می‌ترسم گرگ‌ها شکمشان را پاره کنند!
نانوا گفت :
چرا گوسفندانت را به خدا نسپرده‌ای؟
چوپان گفت : سپرده‌ام...،
اما او خدای «گرگها» هم هست👌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💐🍃🌿🌸🍃🌾
🍃🌺🍂
🌿
فاصله نگیرید ؛
اِنزوا ، عمر را کوتاه می کند !
قضاوت نکنید ؛
مردم از شما متنفر می شوند !
دیگران را درک کنید و کاری کنید کنارِ شما حالشان خوب باشد ،
به همه لبخند تعارف کنید ،
این همان هوش و نبوغِ اجتماعیست ،
چیزی که لازمه ی روابطی سالم و پایدار و رمزِ محبوبیتِ شماست
قبول دارم !
تحملِ تفاوت ها گاهی واقعا سخت می شود
من خودم هرازگاهی کم می آورم از این پیچیدگیِ عجیب
اما باید این را پذیرفت و هضم کرد که هم انسان ها و هم شرایط و مشکلاتشان با هم فرق دارد
نمی شود از همه توقعِ سازگاری و همراهی داشت
اما می توان این تفاوت ها را درک کرد و روابطِ بهتری داشت
باید با ناملایمتی ها مدارا کرد
باید کمی همدل بود ،
این مردم حتی شادترینشان هم مشکلاتِ خودش را دارد
اینقدر انگشتِ تقصیر به سمتِ هم نگیریم ...
باور کن که آدم ها نمی خواهند بد باشند ...
آدم ها متفاوتند ، همین !
می توان با وجودِ تمامِ تفاوت ها کنارِ هم شاد بود
می توان جامعه ی بهتری داشت ...

#نرگس_صرافیان_طوفان

#برای_مهربانتر_کردن_جهان_گام_برداریم
🔹♨️ زمان برگزاری آزمون های استخدامی سه ماهه اول ۱۴۰۳


🔣🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩
#کنکور

🔹 زمان دریافت کارت ورود به جلسه کنکور نوبت اول از ۳ تا ۵ اردیبهشت خواهد بود. 🔹
🍃
🌱زن و شوهری می خواستند به دیدار دوستی بروند که در چند کیلومتری خانه ی آنها زندگی می کرد.
در راه به یاد آوردند، باید از پلی قدیمی بگذرند که ایمن به نظر نمی رسید. با یادآوری این موضوع زن دچار تشویش و نگرانی شد و از شوهرش پرسید: با آن پل چه کنیم؟ من نمی خواهم از روی آن بگذرم. قایقی هم در آنجا نیست که ما را به آن سوی رودخانه ببرد.

مرد گفت: آه، من به فکر این پل نبودم. به راستی این پل برای عبور خطرناک است. فکرش را بکن، ممکن است وقتی ما از روی آن عبور می کنیم، فرو بریزد و ما در رودخانه غرق شویم.
زن ادامه داد: یا فکرش را بکن، روی تخته ی پوسیده ای قدم بگذاری و پایت بشکند. در آن صورت چه کسی از من و بچه ها مراقبت خواهد کرد؟

مرد با وحشت گفت: نمی دانم اگر پای من بشکند چه بر سر ما خواهد آمد؛ شاید از گرسنگی بمیریم. این گفت و گو همچنان ادامه داشت. زن و شوهر، هر دو نگران بودند و انواع بلاها و حوادث ناگواری را که ممکن بود برای آنها پیش بیاید، تصور می کردند، تا سرانجام به پل رسیدند. اما در اوج نا باوری دیدند که پل جدیدی به جای پل قبلی ساخته شده است و به سلامت از آن عبور کردند!

🌱نتیجه اخلاقی:
نگذار موریانه ی نگرانی بنای زندگی ات را ویران کند.
#پدرانه
جوانی می گوید: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت.
از هم جداشدیم. شب به تخت خوابم رفتم
به خدا قسم اندوه  قلب و عقلم را فرا گرفته بود...
مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم...

روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.

در آن نوشتم:شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است.
آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟

به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست...
پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی ‼️
ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام.
وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم.
اشک از چشمانم سرازیر شد...

یک روز  پدرتان از این دنیا می رود ... قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید...
اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید.❤️
یار
 
چه خبر یار؟ شنیدم که گرفتار شدی
دل سپردی و برای دگری یار شدی

بعدِ دل کندنت از من دلت آرام گرفت؟
خوب شد زندگی ات؟ یا که بدهکار شدی؟

بی تو اینجا خبری نیست به جز غصه و درد
حال خوش بودی و رفتی و دل آزار شدی

بودنت, پنجره ای باز به رویاها بود
ناگهان پنجره را بستی و دیوار شدی

عشق را با طمعِ منطق خود تاخت زدی
تا نهایت به دلت سخت بدهکار شدی

تو خودت خواستی از قصه ی من پر بکشی
پس نگو کار خدا بوده و ناچار شدی

حسرت یارِ تو بودن به دلم ماند که ماند
آخرین خواسته ام, قسمت اغیار شدی

من که در حد پرستش به تو دلبسته شدم
من چه کردم که تو اینگونه جفاکار شدی؟

پشت کردی به من ای ناز غزالِ غزلم
شیر را پس زدی و طعمه ی کفتار شدی

مرگِ دل, نقطه ی آغاز فروپاشی هاست
حیف و صد حیف که تو دیر خبردار شدی

حمیدرضا گلشن


@coffenet_Parvizi