#disapproval

معنی: ناخرسندی ، نارضایتی

کدینگ: رفت توو اتاق پرو، ناراضی اومد بیرون. گفت (this ) از پرو all, اینم از پرو تمام لباسها😢

🔸 @coding_toefl 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021

11) #disapproval /ˌdɪsəˈpruːvəl/
(n.) the act of disagreeing, not giving approval 
(syn.) objection /əbˈdʒekʃən/ 

(v.) disapprove 
(adv.) disapprovingly 

a. Their disapproval of the plan caused the experiment to be abandoned.

b. The students disapproved of the plan of study. 

🔶 @coding_TOEFL 🔶

آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل:

برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021

کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses

#disapproval

معنی: ناخرسندی ، نارضایتی

کدینگ: رفت توو اتاق پرو، ناراضی اومد بیرون. گفت (this ) از پرو all, اینم از پرو تمام لباسها😢

🔸 @coding_toefl 🔸

#disapproval

معنی: ناخرسندی ، نارضایتی

کدینگ: رفت توو اتاق پرو، ناراضی اومد بیرون. گفت (this ) از پرو all, اینم از پرو تمام لباسها😢

🔸 @coding_toefl 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021

12) #disruptive /dɪsˈrʌptɪv/
(adj.) causing confusion and interruption 
(syn.) disturbing 

(v.) disrupt 
(n.) disruption 
(adv.) disruptively 

مثال👇👇
b. Frequent questions during lectures can be disruptive.

b. The storm caused a disruption in bus service.

🔸 @coding_TOEFL 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021

#disruptive
معنی: مخل ، مختل کننده، بر هم زننده
کدینگ: میتونی بپزی یه دیس رب تیپت بهم نخوره
🔸 @coding_toefl 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021

#disruptive (adj)
معنی :مختل کننده

کدینگ: کلوپ دیس راپ تیو نظم عمومی رو مختل کرده
🔸 @coding_TOEFL 🔸

13) #haphazardly /ˌhæpˈhæzərdli/
(adj.) having no order or pattern; by chance 
(syn.) arbitrarily; carelessly 

(n.) haphazardness 
(adj.) haphazard 

مثال👇👇
a. It was obvious that the house was built haphazardly.

b. Susan completed the assignment in ahaphazard way.

🔸 @coding_toefl 🔸

#haphazardly
معنی: تصادفی ، بی نظمی
کدینگ: با بی نظمی خرج کردی که فقط هفت تا هزار ریالی پس انداز کردی
🔸 @coding_toefl 🔸

برای تهیه ی مجموعه کامل لغات تافل با تدریس استاد یکتا عدد 8 را به ادمین ثبتنام ارسال نمایید👇👇
🆔 T.me/O2021

14) #persistent /pərˈsɪstənt/
(adj.) (1) continuous; (2) refusing to give up; firm in action or decision 
(syn.) constant /ˈkɑːnstənt/ 

(v.) persist 
(n.) persistence 
(adv.) persistently 

مثال👇👇
a. The attorney's persistent questioning weakened the witness.

b. Her persistence earned her a spot on the team.

🔸 @coding_toefl 🔸