1) #alter /ˈɒːltər/
(v.) to change or make different 
(syn.) modify 

(n.) alteration 
(adj.) altered; alterable 
(adv.) alterably 

تغییر دادن، تعویض کردن
مثال👇👇
a. Will the starlit alter its course and miss the coast?

b. Gloria hasn't altered her plans to return to school.

🔸 @coding_toefl 🔸

#alter
معنی: تغییر دادن، تعویض کردن
کدینگ: بهتره آلتر رو تعویض کنی والتر رو بذاری.
🔸 @coding_toefl 🔸

آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل اینه👇
@O2021

کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses

🔹عضویت در vip فرندز ( ۲۳۶قسمت با زیرنویس انگلسی و فارسی قابل غیرفعال سازی )

🔹 دو زیرنویس انگلیسی و فارسی همزمان
🔹 مجموعه ۲۳۶ قسمتی سریال فرندز ۱۰فصل کامل
🔹 مجموعه ۵۲ قسمتی Learn English with Friends
🔹هدیه مجموعه انیمیشن های داستانی دو زبانه
🔹مهلت طرح هدیه نوروزی فقط تا امشب تمدید شده

برای گرفتن هزینه عضویت به همراه هدیه پیام بدید 👇🏻
🆔 T.me/O2021

2) #analyze /ˈænəl-aɪz/
(v.) to study something carefully; to separate into parts for study 
(syn.) examine 

(n.) analysis /əˈnæləsəs, əˈnælɪsəs/ 
(adj.) analyzed 
تجزیه تحلیل کردن

مثال 👇👇
a. Scientists must analyze problems thoroughly.

b. Analysis of the substance confirms the presence of nitrogen.

🔸 @coding_toefl 🔸

#analyze
معنی: تجزیه تحلیل کردن
کدینگ: بعد از تجزیه و تحلیل کردن محل حادثه، مشخص شد که ماشین آنا، لیز خورده.
🔸 @coding_toefl 🔸

#analyze
معنی: تجزیه تحلیل کردن
کدینگ: بعد از تجزیه و تحلیل کردن محل حادثه، مشخص شد که آنا، لیز خورده.
🔸 @coding_toefl 🔸

#analyze
معنی: تجزیه تحلیل کردن
کدینگ: بعد از تجزیه و تحلیل کردن محل حادثه، مشخص شد که آنا، لیز خورده.
🔸 @coding_toefl 🔸

جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و 450 لغت تافل ، به این آی دی پیام بدین
Admin👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021

3) #ancient /ˈeɪnʃənt/
(adj.) something from a long time ago; very old 
(syn.) old 
باستانی، کهن، قدیمی

مثال👇👇
a. Archaeologists analyze ancient civilizations.

b. Dave found an ancient Roman coin.

🔸 @coding_toefl 🔸

#ancient
معنی: باستانی، کهن، قدیمی
کدینگ: انیشتن مسائل باستانی واسش جالب بود.
🔸 @coding_toefl 🔸

اگر به پک کامل تافل وردذ فکر میکنی، امروز ثبتنام کن, با ویس و ترجمه ی استاد یکتا، کدینگ های محشر و عالی، تصویر و صدا
@O2021

4) #annoying /əˈnɔɪ-ɪŋ/
(adj.) a slight bother; disturbing to a person 
(syn.) bothersome /ˈbɑːðərsəm/ 
آزار دهنده

(v.) annoy 
(n.) annoyance 
(adv.) annoyingly 

a. Mosquitoes can be an annoying part of a vacation at the beach.

b. She annoyed her parents by coming home late. 

🔸 @coding_toefl 🔸