15) #postpone /poʊsˈpoʊn/
adj.) reschedule at a later time; put off
(syn.) delay /dɪˈleɪ/
(n.) postponement
مثال👇👇
a. The teacher postponed the lab experiment.
b. The postponement of the fight for three hours was unavoidable.
🔸 @coding_toefl 🔸
adj.) reschedule at a later time; put off
(syn.) delay /dɪˈleɪ/
(n.) postponement
مثال👇👇
a. The teacher postponed the lab experiment.
b. The postponement of the fight for three hours was unavoidable.
🔸 @coding_toefl 🔸
#postpone
به تاخیر انداختن-تعویق انداختن
کدینگ: پست بان برای به تاخیر انداختن نامه ها شرمنده بود
🔸 @Coding_toefl 🔸
به تاخیر انداختن-تعویق انداختن
کدینگ: پست بان برای به تاخیر انداختن نامه ها شرمنده بود
🔸 @Coding_toefl 🔸
برای شرکت در کلاس تلگرامی ۵۰۴ واژه و تافل استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین👇
@O2021
@O2021
با سه ترم داستانک دوستانتون حرف میزنن، تو کلاسهای زبان این فرصت تکرار و تمرین و رفع اشکال رو به یه نفر نمیدن، سر بزن تلاش دوستاتو ببین👇
@Yekta_YET_PRACTICE
کلاسهای مکالمه ی خانم استاد یکتا رو از دست ندین
نمونه👇👇👇روی تک تک لینک ها بزنین
https://t.me/YektaEnglishclass/28592
https://t.me/YektaEnglishclass/28786
https://t.me/en_courses/382
https://t.me/en_courses/454
https://t.me/YET_4000/31
ثبتنام
t.me/silvermoon1000
@Yekta_YET_PRACTICE
کلاسهای مکالمه ی خانم استاد یکتا رو از دست ندین
نمونه👇👇👇روی تک تک لینک ها بزنین
https://t.me/YektaEnglishclass/28592
https://t.me/YektaEnglishclass/28786
https://t.me/en_courses/382
https://t.me/en_courses/454
https://t.me/YET_4000/31
ثبتنام
t.me/silvermoon1000
🎙🎙🎙🎙🎙👩🏫
ویس راهنمای دوره ی مکالمه با داستانک با تدریس خانم یکتا
#Guide_4
#Guide_Dastanak
ادمین ثبتنام داستانک های یکتا👇
t.me/silvermoon1000
@yektaenglishclass
ویس راهنمای دوره ی مکالمه با داستانک با تدریس خانم یکتا
#Guide_4
#Guide_Dastanak
ادمین ثبتنام داستانک های یکتا👇
t.me/silvermoon1000
@yektaenglishclass
16) #valid /ˈvæləd, ˈvælɪd/
(adj.) producing a desired result based on truths or facts
(syn.) convincing
(n.) validity /vəˈlɪdəti, vəˈlɪdɪti/
(adv.) validly
مثال👇👇
a. The students had a valid reason for missing class.
b. The professor questioned the validity of the test results.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) producing a desired result based on truths or facts
(syn.) convincing
(n.) validity /vəˈlɪdəti, vəˈlɪdɪti/
(adv.) validly
مثال👇👇
a. The students had a valid reason for missing class.
b. The professor questioned the validity of the test results.
🔸 @coding_toefl 🔸
#valid
معنی: معتبر، موثق، موجه
کدینگ: شریفی نیا برای انتخاب نقش ولید دلیلی موجه داشت.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: معتبر، موثق، موجه
کدینگ: شریفی نیا برای انتخاب نقش ولید دلیلی موجه داشت.
🔸 @coding_toefl 🔸
🍂coding TOEFL | کدینگ تافل 🍂
Voice message
🔸️یادگیری زبان با تکنیک های بسیار جذاب.
🏷 محبوب ترین روش آموزش زبان در کشور
🔥 آموزش صفر تا صد لغات تافل بطور فشرده
☑️برای دریافت بسته های VIP عدد 8 را ارسال کنید
T.me/O2021
🏷 محبوب ترین روش آموزش زبان در کشور
🔥 آموزش صفر تا صد لغات تافل بطور فشرده
☑️برای دریافت بسته های VIP عدد 8 را ارسال کنید
T.me/O2021
17) #withdraw /wəðˈdrɒ/
(n.) withdrawal
(syn.) extract
(v.) to remove, take out, or take back
مثال👇👇
a. The player withdrew from the competition.
b. Gloria had to make a withdrawal from her savings to pay tuition.
🔸 @coding_toefl 🔸
(n.) withdrawal
(syn.) extract
(v.) to remove, take out, or take back
مثال👇👇
a. The player withdrew from the competition.
b. Gloria had to make a withdrawal from her savings to pay tuition.
🔸 @coding_toefl 🔸
#withdraw
معنی: کنار کشیدن، برداشت کردن، خارج کردن
کدینگ: ویس درو کنار کشیدو وارد شد.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: کنار کشیدن، برداشت کردن، خارج کردن
کدینگ: ویس درو کنار کشیدو وارد شد.
🔸 @coding_toefl 🔸
🍂coding TOEFL | کدینگ تافل 🍂
Voice message
🔸️یادگیری زبان با تکنیک های بسیار جذاب.
🏷 محبوب ترین روش آموزش زبان در کشور
🔥 آموزش صفر تا صد لغات تافل بطور فشرده
☑️برای دریافت بسته های VIP عدد 8 را ارسال کنید
T.me/O2021
🏷 محبوب ترین روش آموزش زبان در کشور
🔥 آموزش صفر تا صد لغات تافل بطور فشرده
☑️برای دریافت بسته های VIP عدد 8 را ارسال کنید
T.me/O2021
لیست کلمات #درس_2 کتاب لغات ضروری تافل
🔸1) advantage مزیت،امتیاز
🔸2) advent ورود،پیدایش، ظهور
🔸3) agile چابک،فرز، چالاک
🔸4) albeit گرچه، اگرچه
🔸5) appealing جذاب، جالب
🔸6) celebrated معروف،مشهور
🔸7) circumvent
غلبه کردن، فرارکردن، پرهیز کردن
🔸8) collide برخورد کردن، اصابت کردن
🔸9) contemporary جاری، معاصر
🔸10) distribute توزیع کردن، پخش کردن
🔸11) encourage تشویق کردن، برانگیختن
🔸12) energeticباطروات، پرانرژی
🔸13) frailظریف،ضعیف، شکننده
🔸14) heydayاوج،قله، اوج رونق
🔸15) myth اقگفسانه،اسطوره
🔸16) refine تصفیه کردن، کامل کردن
🔸17) worthwhile مفید، ارزشمند
🔶 @coding_toefl 🔶
🔸1) advantage مزیت،امتیاز
🔸2) advent ورود،پیدایش، ظهور
🔸3) agile چابک،فرز، چالاک
🔸4) albeit گرچه، اگرچه
🔸5) appealing جذاب، جالب
🔸6) celebrated معروف،مشهور
🔸7) circumvent
غلبه کردن، فرارکردن، پرهیز کردن
🔸8) collide برخورد کردن، اصابت کردن
🔸9) contemporary جاری، معاصر
🔸10) distribute توزیع کردن، پخش کردن
🔸11) encourage تشویق کردن، برانگیختن
🔸12) energeticباطروات، پرانرژی
🔸13) frailظریف،ضعیف، شکننده
🔸14) heydayاوج،قله، اوج رونق
🔸15) myth اقگفسانه،اسطوره
🔸16) refine تصفیه کردن، کامل کردن
🔸17) worthwhile مفید، ارزشمند
🔶 @coding_toefl 🔶