#disruptive
معنی: مختل کننده، بر هم زننده
کدینگ: میتونی بپزی یه دیس رب disruptive عمل نکنه و اون تیپو قیافت بهم نخوره
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: مختل کننده، بر هم زننده
کدینگ: میتونی بپزی یه دیس رب disruptive عمل نکنه و اون تیپو قیافت بهم نخوره
🔸 @coding_toefl 🔸
🍂coding TOEFL | کدینگ تافل 🍂
Voice message
🔔♣️ فردا شروع جدید کلاسه
#تخفیف 4 دوره طلایی رو از دست ندید♣️🔔
💛چهار دوره فشرده و کاملا استثنایی با تخفیف به مناسبت تولد امام رضا (ع)👇🏿
✔️504 واژه ضروری + کدینگ
✔️450 واژه ضروری TOEFL +کدینگ
✔️ده فصل کامل سریال فرندز + مجموعه آموزش فرندز
✔️ سریال اکسترا انگلیش
🎁 مجموعه انیمیشن های دو زبانه ی انگلیسی
👈🏿برای دریافت نمونه تدریس و نحوه ثبت نام عدد 4 رو به آیدی زیر ارسال کنید 👇🏿
👉 T.me/O2021
#تخفیف 4 دوره طلایی رو از دست ندید♣️🔔
💛چهار دوره فشرده و کاملا استثنایی با تخفیف به مناسبت تولد امام رضا (ع)👇🏿
✔️504 واژه ضروری + کدینگ
✔️450 واژه ضروری TOEFL +کدینگ
✔️ده فصل کامل سریال فرندز + مجموعه آموزش فرندز
✔️ سریال اکسترا انگلیش
🎁 مجموعه انیمیشن های دو زبانه ی انگلیسی
👈🏿برای دریافت نمونه تدریس و نحوه ثبت نام عدد 4 رو به آیدی زیر ارسال کنید 👇🏿
👉 T.me/O2021
13) #haphazardly /ˌhæpˈhæzərdli/
(adj.) having no order or pattern; by chance
(syn.) arbitrarily; carelessly
(n.) haphazardness
(adj.) haphazard
مثال👇👇
a. It was obvious that the house was built haphazardly.
b. Susan completed the assignment in ahaphazard way.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) having no order or pattern; by chance
(syn.) arbitrarily; carelessly
(n.) haphazardness
(adj.) haphazard
مثال👇👇
a. It was obvious that the house was built haphazardly.
b. Susan completed the assignment in ahaphazard way.
🔸 @coding_toefl 🔸
#haphazardly
معنی: تصادفی ، بی نظمی
کدینگ: با بی نظمی خرج کردی که فقط هفت تا هزار ریالی پس انداز کردی
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: تصادفی ، بی نظمی
کدینگ: با بی نظمی خرج کردی که فقط هفت تا هزار ریالی پس انداز کردی
🔸 @coding_toefl 🔸
🍂coding TOEFL | کدینگ تافل 🍂
Voice message
🔔♣️ فردا شروع جدید کلاسه
#تخفیف 4 دوره طلایی رو از دست ندید♣️🔔
💛چهار دوره فشرده و کاملا استثنایی با تخفیف به مناسبت تولد امام رضا (ع)👇🏿
✔️504 واژه ضروری + کدینگ
✔️450 واژه ضروری TOEFL +کدینگ
✔️ده فصل کامل سریال فرندز + مجموعه آموزش فرندز
✔️ سریال اکسترا انگلیش
🎁 مجموعه انیمیشن های دو زبانه ی انگلیسی
👈🏿برای دریافت نمونه تدریس و نحوه ثبت نام عدد 4 رو به آیدی زیر ارسال کنید 👇🏿
👉 T.me/O2021
#تخفیف 4 دوره طلایی رو از دست ندید♣️🔔
💛چهار دوره فشرده و کاملا استثنایی با تخفیف به مناسبت تولد امام رضا (ع)👇🏿
✔️504 واژه ضروری + کدینگ
✔️450 واژه ضروری TOEFL +کدینگ
✔️ده فصل کامل سریال فرندز + مجموعه آموزش فرندز
✔️ سریال اکسترا انگلیش
🎁 مجموعه انیمیشن های دو زبانه ی انگلیسی
👈🏿برای دریافت نمونه تدریس و نحوه ثبت نام عدد 4 رو به آیدی زیر ارسال کنید 👇🏿
👉 T.me/O2021
14) #persistent /pərˈsɪstənt/
(adj.) (1) continuous; (2) refusing to give up; firm in action or decision
(syn.) constant /ˈkɑːnstənt/
(v.) persist
(n.) persistence
(adv.) persistently
مثال👇👇
a. The attorney's persistent questioning weakened the witness.
b. Her persistence earned her a spot on the team.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) (1) continuous; (2) refusing to give up; firm in action or decision
(syn.) constant /ˈkɑːnstənt/
(v.) persist
(n.) persistence
(adv.) persistently
مثال👇👇
a. The attorney's persistent questioning weakened the witness.
b. Her persistence earned her a spot on the team.
🔸 @coding_toefl 🔸
#persistent
معنی: پایدار، ماندگار، مدام، قاطع در تصمیمات
کدینگ: هر چند شرکت پرسی فکر میکرد دائم و ماندگار بمونه، ولی با لوله کشی گاز ورشکسته شد.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: پایدار، ماندگار، مدام، قاطع در تصمیمات
کدینگ: هر چند شرکت پرسی فکر میکرد دائم و ماندگار بمونه، ولی با لوله کشی گاز ورشکسته شد.
🔸 @coding_toefl 🔸
آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
#persistent (adj)
معنی : مقاوم،ماندگار، سمج، لجوج
کدینگ: پری سیستانی دختر مقاوم و لجوجیه
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی : مقاوم،ماندگار، سمج، لجوج
کدینگ: پری سیستانی دختر مقاوم و لجوجیه
🔸 @coding_toefl 🔸
15) #postpone /poʊsˈpoʊn/
adj.) reschedule at a later time; put off
(syn.) delay /dɪˈleɪ/
(n.) postponement
مثال👇👇
a. The teacher postponed the lab experiment.
b. The postponement of the fight for three hours was unavoidable.
🔸 @coding_toefl 🔸
adj.) reschedule at a later time; put off
(syn.) delay /dɪˈleɪ/
(n.) postponement
مثال👇👇
a. The teacher postponed the lab experiment.
b. The postponement of the fight for three hours was unavoidable.
🔸 @coding_toefl 🔸