5) #astute /əˈstuːt/
(adj.) very intelligent, smart, clever 
(syn.) perceptive 

(n.) astuteness 
(adv.) astutely 

مثال👇👇
a. He was an astute worker, finishing in half the time it took the others to finish.

b. They astutely determined that there would be no chance to finish on time.

🔸 @coding_toefl 🔸

#astute
معنی: تیز، زیرک، باهوش
کدینگ: چینی ها خیلی زبل هستن از توت حسابی پول درمیارن.
🔸 @coding_toefl 🔸

جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 450 لغت تافل ، به این آی دی پیام بدین

برای ثبتنام در این دوره عدد 450 را به ایدی زیر بفرستید
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌

6) #concur /kənˈkɜːr/
(v.) to have the same opinion or draw the same conclusion 
(syn.) agree 

(n.) concurrence /kənˈkʌrəns $ -ˈkɜːr-/ 

مثال👇👇
a. The director concurred with the conclusions of the committee's report.

b. Do you concur with the details of the business plan?

🔸 @coding_toefl 🔸

#concur
معنی: موافق بودن ، هم رای بودن
کدینگ: شما هم موافق هستید کنکور حذف بشه.
@coding_toefl

جهت ثبتنام در کلاس تلگرام،آموزش لغات ضروری تافل به همراه کدینگ صوتی ، به این آی دی پیام بدین
Admin👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021

7) #deceptively /dɪˈseptɪvli/
(adv.) making something appear true or good when it is false or bad 
(syn.) misleadingly 

(v.) deceive 
(n.) deception 
(adj.) deceptive 

مثال👇👇
a. The magician deceptively made the rabbit disappear.

b. Richard deceived Joe about the cost of the coat. 

🔸@coding_toefl 🔸

گوش کنید اگه یاد گرفتید آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل اینه👇
@O2021


کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses

#deceptively
معنی: به طرز گول زننده
کدینگ: با قلیون دوسیب تیپِ لی هم زدی تا دوستت رو گول بزنی.
@coding_toefl

🌀جدی بگیرید 🌀

یادگیری زبان انگلیسی یکی ازضروری ترین کارهایی هست که درجامعه امروز لازمه!امروزه شما انگلیسی بلدنباشی عملا بیسوادی

موفق ترین وبزرگترین کانال آموزش زبان کشور

دارابودن بزرگترین سوپرگروه چت انگلیسی و...

اعضای آن به شدت درحال افزایش است حدودا روزی 2000 نفر 😳
اینم لینکش 👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADyh_iFwykHx10URVw

8) #designate /ˈdezɪɡneɪt/
(v.) (1) to specify, name, or select to do a task; (2) to indicate 
(syn.) assign 

(n.) designation; designator 

مثال👇👇
a. The president designated the vice president to represent him at the meeting.

b. The designated driver drove every one home after the party.

🔸 @coding_toefl 🔸

#designate
معنی: مشخص کردن، منصوب کردن، گماشتن، نامزد کردن
کدینگ: دِ سگ نِت اومده عکسش رو گذاشته و آدرسش رو هم مشخص کرده.
@coding_toefl