🎙🎙🎙🎙🎙👩‍🏫
ویس راهنمای دوره ی شنیدار انگلیسی، تقویت لیسنینگ با تدریس خانم یکتا
#Guide_6
#Guide_Listening
ادمین ثبتنام لیسنینگ شنیدار یکتا👇
t.me/silvermoon1000
@yektaenglishclass

14) #heyday /ˈheɪdeɪ/
(n.) a high point of success or abundance 
(syn.) pinnacle 
اوج،رونق، شکوفایی

مثال👇👇
b. Many settlers became rich during the heyday of the California gold rush of the 1800s.

a. We are living in the heyday of digital communications

🔸 @coding_toefl 🔸

#heyday
معنی : اوج، رونق، شکوفایی
کدینگ: عیدی امسال افتتاح کانال کدینگ تافله و واستون آرزوی رونق و شکوفایی داریم.
🔸 @coding_toefl 🔸

گوش کنید اگه یاد گرفتید آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل اینه👇
@O2021


کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses

#heyday
معنی : اوج، رونق، شکوفایی
کدینگ: اوج لذت نوشیدن با دلستر Heyday.
🔸 @coding_toefl 🔸

گوش کنید اگه یاد گرفتید آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل اینه👇
@O2021


کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses

نـمــونــه تـدریـس هاے آمــوزش لـغـات ضــرورے TOEFL درس بــه درس
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

🎙🎙🎙🎙🎙👩‍🏫
ویس راهنمای دوره ی لغات تافل ،
تافل وردز با تدریس خانم یکتا
#Guide_3
#Guide_Toefl
ادمین ثبتنام 450 لغت تافل واژه 👇
t.me/o2021
@yektaenglishclass

اون که پونصد تومن دوره ی لغاتو کلاس های بیرون هزینه کرده و آخرشم هیچ به هیچ، قدر این کلاس استاد یکتا رو میدونه. با یک تیر سه نشون بزن، الزایمر نگیر، لغات تافلو مجموعش داشته باش و حفظ کن، تلفظ درست رو تمرین کن
t.me/o2021

15) #myth /mɪθ/
(n.) an invented sroty or idea 
(syn.) legend 
اسطوره، داستان

(n.) mythology 
(adj.) mythological 

مثال 👇👇
a. Throughout history myths were created in an attempt to explain many common natural occurrences.

b. Mythology is the study of legends and fables.

🔸 @coding_toefl 🔸

#myth
معنی: افسانه ، اسطوره
کدینگ: رونمایی از مجسمه لیونل مسی اسطوره فوتبال از جنس مس.
@coding_toefl

آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل:

برای شرکت در کلاس های 504و تافل استاد یکتا در تلگرام به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021


برای شرکت در دوره های گرامر، مکالمه، اصطلاحات و شنیدار لیسنینگ به👇👇👇
@silvermoon1000
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses

16) #refine /rɪˈfaɪn/
(v.) to make pure; to improve 
(syn.) perfect (verb) 
کامل کردن، تصفیه کردن

(n.) refinement 
(adj.) refined 

مثال👇👇
a. Factories must to refine oil before it can be used as fuel.

b. A squirt of lime juice is the perfect refinement to cola.

🔸 @coding_toefl 🔸

#refine
معنی : تصفیه کردن
کدینگ: خودروی جک ریفاین فیلتر تصفیه کردن هوای داخل خودرو داره.
🔸 @coding_toefl 🔸