9) #determined /dɪˈtɜːrmənd, dɪˈtɜːrmɪnd/
(adj.) strong in one's opinion; firm in conviction;
to find out 
(syn.) resolute /ˈrezəluːt/ 

(v.) determine /dɪˈtɜːmən, dɪˈtɜːmɪn $ -ɜːr-/ 
(n.) determination 

مثال👇👇
a. They were determined to go to graduate school.

b. The judge determined that the man was lying.

🔸 @coding_toefl 🔸

#determined
معنی: مصمم، قطعی
کدینگ: اگر مبحث دترمینان ریاضی رو بلدی مصمم بیا امتحان بده.
🔸 @coding_toefl 🔸

جهت ثبتنام در کلاس تلگرام،آموزش لغات ضروری 504 به همراه کدینگ صوتی ، به این آی دی پیام بدین
Admin👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021

👇لیست دوره های ما👇
1. کدینگ 504
2. گرامر
3. داستانک
4. چهارهزار واژه
5. سریال فرندز
6. مکالمه فانکشن
7. فیلم VOA
8. کدینگ تافل
9. لیسنینگ
10. سریال اکسترا
دوره ها👈 @en_courses
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
برای شرکت در هر کدام از دوره ها عدد دوره مورد نظر را ارسال کنید.👇
🆔 @silvermoon1000
گرامر ،لیسنینگ، مکالمه و 4000لغت👆👆👆

🆔 @O2021 👈تافل ، 504و فرندز

10) #elicit /ɪˈlɪsət, ɪˈlɪsɪt/
(v.) to get the facts or draw out the truth 
(syn.) extract 

(n.) elicitation /ɪˌlɪsəˈteɪʃən, ɪˌlɪsɪˈteɪʃən/ 

a. A lawyer will elicit all the facts necessary to prove her case.

b. Elicitation of the truth can be difficult at times.

🔸 @coding_toefl 🔸

#elicit
معنی: بیرون کشیدن، استخراج کردن
کدینگ: اِلسید با خوانندگی گلیمش رو از آب بیرون کشید.
@coding_toefl

#elicit
معنی: بیرون کشیدن، استخراج کردن
کدینگ: اِ! لیستت،لیست مواد استخراج شده رو بده ببینم.
@coding_toefl

دنبال راهی برای تقویت زبان انگلیسی و مکالمه هستی⁉️
پیشنهاد ما سریال معروف و طنز آمریکای فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی هستش❗️
〽️هم انگلیسی یاد بگیر و هم از دیدن سریال لذت ببر〽️

11) #embody /ɪmˈbɑːdi/
(v.) to be a good example of a concept or idea 
(syn.) exemplify /ɪɡˈzempləfaɪ, ɪɡˈzemplɪfaɪ/ 

(n.) embodiment /ɪmˈbɑːdimənt/ 

مثال👇👇
a. The constitution is an embodiment ofAmerican life.

b. Charlotte embodies all the qualities of a good leader.

🔸 @coding_toefl

#embody
معنی: مظهر بودن ، تجلی
کدینگ: جمله ی "حالا هم بودی" مظهر تعارف در فرهنگ ما ایرانی هاست.
@coding_toefl

ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
👇👇👇
t.me/O2021

12) #instigate /ˈɪnstəɡeɪt, ˈɪnstɪɡeɪt/
(v.) to cause a conflict or argument 
(syn.) intiate 

(n.) instigator 
(adj.) instigative 
(adv.) instigatively 

مثال👇👇
a. No one knew who had instigated the demonstration.

b. Dissatisfaction with goverment policies instigated the revolution. 

🔸 @coding_504 🔸

جهت ثبت نام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021