17) #worthwhile /ˌwɜːrθˈwaɪl◂/
(adj.) value in doing something
(syn.) rewarding /rɪˈwɔːrdɪŋ/
مثال👇👇
a. It was worthwhile waiting 10 hours in line for the tickets.
b. It's worthwhile to prepare for the TOEFL.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) value in doing something
(syn.) rewarding /rɪˈwɔːrdɪŋ/
مثال👇👇
a. It was worthwhile waiting 10 hours in line for the tickets.
b. It's worthwhile to prepare for the TOEFL.
🔸 @coding_toefl 🔸
آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل:
برای شرکت در کلاس های 504و تافل استاد یکتا در تلگرام به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
برای شرکت در دوره های گرامر، مکالمه، اصطلاحات و شنیدار لیسنینگ به👇👇👇
@silvermoon1000
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های 504و تافل استاد یکتا در تلگرام به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
برای شرکت در دوره های گرامر، مکالمه، اصطلاحات و شنیدار لیسنینگ به👇👇👇
@silvermoon1000
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیست کلمات #درس_3 کتاب لغات ضروری تافل
🔸1) alter تغییر دادن، تغییرکردن
🔸2) analyze تجزیه تحلیل/بررسی کردن،
🔸3) ancient باستانی،کهن، قدیمی
🔸4) annoying آزاردهنده،ناراحت کننده
🔸5) anticipate انتظارداشتن، پیشگویی کردن
🔸6) ascertainپی بردن، معین کردن
🔸7) conform تطابق داشتن، هماهنگ بودن
🔸8) enrich غنی ساختن، افزایش دادن
🔸9) intensify تشدید کردن
🔸10) intolerable غیر قابل تحمل
🔸11) ongoing جاری، فعلی
🔸12) potential بالقوه، ممکن
🔸13) propose پیشنهادکردن،مطرح کردن
🔸14) restore احیاء کردن، بازگرداندن
🔸15) staple کالای اساسی ، اصلی، ضروری
🔸16) turbulent آشفته، نابسامان
🔸17) vital حیاتی، ضروری، اصلی
🔸 @coding_toefl 🔸
🔸1) alter تغییر دادن، تغییرکردن
🔸2) analyze تجزیه تحلیل/بررسی کردن،
🔸3) ancient باستانی،کهن، قدیمی
🔸4) annoying آزاردهنده،ناراحت کننده
🔸5) anticipate انتظارداشتن، پیشگویی کردن
🔸6) ascertainپی بردن، معین کردن
🔸7) conform تطابق داشتن، هماهنگ بودن
🔸8) enrich غنی ساختن، افزایش دادن
🔸9) intensify تشدید کردن
🔸10) intolerable غیر قابل تحمل
🔸11) ongoing جاری، فعلی
🔸12) potential بالقوه، ممکن
🔸13) propose پیشنهادکردن،مطرح کردن
🔸14) restore احیاء کردن، بازگرداندن
🔸15) staple کالای اساسی ، اصلی، ضروری
🔸16) turbulent آشفته، نابسامان
🔸17) vital حیاتی، ضروری، اصلی
🔸 @coding_toefl 🔸
نمونه تدریس دوره 4000 واژه
نمونه تدریس دوره 504 واژه4⃣0⃣5⃣
نمونه تدریس دوره لغات ضروری TOEFL
یک قسمت سریال فرندز با زیرنویس
نمونه تدریس از لیسنینگ تاکتیکس یک👂
نمونه تدریس از لیسنینگ تاکتیکس دو👂
نمونه تدریس داستانک1 قرمز 📕can u believe it؟1
نمونه تدریس داستانک 2 نارنجی📙
نمونه تدریس دوره داستانک 3 آبی📘
نمونه تدریس دوره مکالمه فانکشنز
نمونه تدریس های دوره گرامر✍
سبد کانالهای آموزش رایگان خود را تکمیل کنید
نمونه سریال های VOA برای تقویت شنیدار📺
نمونه تدریس دوره 504 واژه4⃣0⃣5⃣
نمونه تدریس دوره لغات ضروری TOEFL
یک قسمت سریال فرندز با زیرنویس
نمونه تدریس از لیسنینگ تاکتیکس یک👂
نمونه تدریس از لیسنینگ تاکتیکس دو👂
نمونه تدریس داستانک1 قرمز 📕can u believe it؟1
نمونه تدریس داستانک 2 نارنجی📙
نمونه تدریس دوره داستانک 3 آبی📘
نمونه تدریس دوره مکالمه فانکشنز
نمونه تدریس های دوره گرامر✍
سبد کانالهای آموزش رایگان خود را تکمیل کنید
نمونه سریال های VOA برای تقویت شنیدار📺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
1) #alter /ˈɒːltər/
(v.) to change or make different
(syn.) modify
(n.) alteration
(adj.) altered; alterable
(adv.) alterably
تغییر دادن، تعویض کردن
مثال👇👇
a. Will the starlit alter its course and miss the coast?
b. Gloria hasn't altered her plans to return to school.
🔸 @coding_toefl 🔸
(v.) to change or make different
(syn.) modify
(n.) alteration
(adj.) altered; alterable
(adv.) alterably
تغییر دادن، تعویض کردن
مثال👇👇
a. Will the starlit alter its course and miss the coast?
b. Gloria hasn't altered her plans to return to school.
🔸 @coding_toefl 🔸
سلام دوستان، درس یک کتاب تاکتیکس فور لیستینگ سبز در کانال نمونه ها کامل چیده شده میتونین استفاده کنید و چنانچه به گذراندن دوره های تقویت مهارت لیسنینگ با ما علاقمند شدید ثبتنام شوید.
👇👇👇👇
https://t.me/en_courses/656
👇👇👇👇
https://t.me/en_courses/656
Telegram
دوره ها و بسته های آموزشی ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2) #analyze /ˈænəl-aɪz/
(v.) to study something carefully; to separate into parts for study
(syn.) examine
(n.) analysis /əˈnæləsəs, əˈnælɪsəs/
(adj.) analyzed
تجزیه تحلیل کردن
مثال 👇👇
a. Scientists must analyze problems thoroughly.
b. Analysis of the substance confirms the presence of nitrogen.
🔸 @coding_toefl 🔸
(v.) to study something carefully; to separate into parts for study
(syn.) examine
(n.) analysis /əˈnæləsəs, əˈnælɪsəs/
(adj.) analyzed
تجزیه تحلیل کردن
مثال 👇👇
a. Scientists must analyze problems thoroughly.
b. Analysis of the substance confirms the presence of nitrogen.
🔸 @coding_toefl 🔸
#analyze
معنی: تجزیه تحلیل کردن
کدینگ: بعد از تجزیه و تحلیل کردن محل حادثه، مشخص شد که ماشین آنا، لیز خورده.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: تجزیه تحلیل کردن
کدینگ: بعد از تجزیه و تحلیل کردن محل حادثه، مشخص شد که ماشین آنا، لیز خورده.
🔸 @coding_toefl 🔸