#disapproval

معنی: ناخرسندی ، نارضایتی

کدینگ: رفت توو اتاق پرو، ناراضی اومد بیرون. گفت (this ) از پرو all, اینم از پرو تمام لباسها😢

🔸 @coding_toefl 🔸

#disapproval

معنی: ناخرسندی ، نارضایتی

کدینگ: رفت توو اتاق پرو، ناراضی اومد بیرون. گفت (this ) از پرو all, اینم از پرو تمام لباسها😢

🔸 @coding_toefl 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021
از فرصت تکرار نشدنی پاییز 97 استفاده کن، در یک ماه روزی یک درس یا در دو ماه روزی نیم درس بخونی کل لغا تافل تموم.📣👌

#autonomous (adj)
معنی: مستقل

کدینگ: اگه مستقل شدید اُتو ناموسن این جوری نزنین
🔸 @coding_toefl 🔸

جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌

دوره ی گرامر و لیسنینگ میخوای؟ مکالمت ضعیفه؟ ثبتنام در دوره های فوق با تدریس استاد یکتا❗️❗️❗️👇👇🏾
t.me/silvermoon1000

12) #disruptive /dɪsˈrʌptɪv/
(adj.) causing confusion and interruption 
(syn.) disturbing 

(v.) disrupt 
(n.) disruption 
(adv.) disruptively 

مثال👇👇
b. Frequent questions during lectures can be disruptive.

b. The storm caused a disruption in bus service.

🔸 @coding_TOEFL 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021

#disruptive
معنی: مخل ، مختل کننده، بر هم زننده
کدینگ: میتونی بپزی یه دیس رب تیپت بهم نخوره
🔸 @coding_toefl 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021

#disruptive
معنی: مختل کننده، بر هم زننده
کدینگ: میتونی بپزی یه دیس رب disruptive عمل نکنه و اون تیپو قیافت بهم نخوره
🔸 @coding_toefl 🔸

#disruptive (adj)
معنی :مختل کننده

کدینگ: کلوپ دیس راپ تیو نظم عمومی رو مختل کرده
🔸 @coding_TOEFL 🔸

ادمین ثبتنام آموزش لغات تافل👇
@O2021

در کانال خصوصی،1بار برای همیشه تلخی☕️گرامرو برات شیرین کردیم🍭
با تدریس عالی و توپ مدرس"خانم یکتا" شبی یک درس یادبگیر و غول زبان رو به زانو درآر. 👇 وقت طلاست.
منسجم یه جا بمون و یاد بگیر

برای دریافت کل سی درس کتاب لغات تافل به روش کدینگ و با ویس و تلفظ استاد یکتا و تصاویر برای به خاطر سپاری سریع و حفظ آسان لغات تافل در کوتاهترین مدت 👇
همین امروز ثبتنام میکنم
t.me/o2021

توضیح کلی پکیج های ما و اینکه در کانال های ما چه میگذرد.
شاید سوال شما عزیز و عضو قدیمی یا تازه وارد نیز باشد.

13) #haphazardly /ˌhæpˈhæzərdli/
(adj.) having no order or pattern; by chance 
(syn.) arbitrarily; carelessly 

(n.) haphazardness 
(adj.) haphazard 

مثال👇👇
a. It was obvious that the house was built haphazardly.

b. Susan completed the assignment in ahaphazard way.

🔸 @coding_toefl 🔸

#haphazardly
معنی: تصادفی ، بی نظمی
کدینگ: با بی نظمی خرج کردی که فقط هفت تا هزار ریالی پس انداز کردی
🔸 @coding_toefl 🔸