#relinquish
معنی: از دست دادن، رها ساختن
کدینگ: اگه به یادگیری انگلیسی علاقمندی، ولی کارها رله نیست، هی نگو کوو، هی نگو ایییش، ریلینکواییش، حس منفی رو رها کن بیا کانال کدینگ
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: از دست دادن، رها ساختن
کدینگ: اگه به یادگیری انگلیسی علاقمندی، ولی کارها رله نیست، هی نگو کوو، هی نگو ایییش، ریلینکواییش، حس منفی رو رها کن بیا کانال کدینگ
🔸 @coding_toefl 🔸
#relinquish
معنی: از دست دادن، رها ساختن
کدینگ: رها کن تمریناتت رو دیگه رالی نیس تو کیش
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: از دست دادن، رها ساختن
کدینگ: رها کن تمریناتت رو دیگه رالی نیس تو کیش
🔸 @coding_toefl 🔸
دوستانی که در جمله سازی انگلیسی و مکالمه روان نیستید!
این کانال معجزه میکنه.
کتابی استاندارد چاپ آکسفورد
حرف زدن انگلیسی رویا نیست👇
https://telegram.me/joinchat/BGp6Dj43D8BTbHaEWs4UNA
کانال دوم ماست لطفا حمایت کنید👆👆
این کانال معجزه میکنه.
کتابی استاندارد چاپ آکسفورد
حرف زدن انگلیسی رویا نیست👇
https://telegram.me/joinchat/BGp6Dj43D8BTbHaEWs4UNA
کانال دوم ماست لطفا حمایت کنید👆👆
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
16) #resilient /rɪˈzɪliənt/
(adj.) strong enough to recover from difficulty or disease
(syn.) tenacious /təˈneɪʃəs, tɪˈneɪʃəs/
(n.) resilience
(adv.) resiliently
مثال👇👇
a. She has a resilient personality and will soon feel better.
b. The doctor was surprised by his patient's resilience.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) strong enough to recover from difficulty or disease
(syn.) tenacious /təˈneɪʃəs, tɪˈneɪʃəs/
(n.) resilience
(adv.) resiliently
مثال👇👇
a. She has a resilient personality and will soon feel better.
b. The doctor was surprised by his patient's resilience.
🔸 @coding_toefl 🔸
#resilient
معنی: سرسخت، کله شق، مقاوم
لنتهای ترمز=break shoes/pads
کدینگ: به ریزی لنت ترمز نگاه نکن خیلی سرسخته، مقاومه.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: سرسخت، کله شق، مقاوم
لنتهای ترمز=break shoes/pads
کدینگ: به ریزی لنت ترمز نگاه نکن خیلی سرسخته، مقاومه.
🔸 @coding_toefl 🔸
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
شما مسئولِ شادي خودتان هستيد.
اگر از ديگران انتظار داشته باشيد که شما را شاد کنند ، همیشه نا اميد خواهيد بود.
@OfficialEnglishTwitter
اگر از ديگران انتظار داشته باشيد که شما را شاد کنند ، همیشه نا اميد خواهيد بود.
@OfficialEnglishTwitter
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
17) #tempt /tempt/
(v.) to make it attractive to do something, usually something not good
(syn.) entice /ɪnˈtaɪs/
(n.) temptation
(adj.) tempting
(adv.) temptingly
مثال👇👇
a. The idea of getting rich quickly tempted him to invest his life savings.
b. Desserts are more tempting when one is on a diet.
🔸 @coding_toefl 🔸
(v.) to make it attractive to do something, usually something not good
(syn.) entice /ɪnˈtaɪs/
(n.) temptation
(adj.) tempting
(adv.) temptingly
مثال👇👇
a. The idea of getting rich quickly tempted him to invest his life savings.
b. Desserts are more tempting when one is on a diet.
🔸 @coding_toefl 🔸
#tempt
معنی: وسوسه کردن، تحریک کردن، جذب کردن
کدینگ: تِم گوشی زیبا مشتری رو جذب میکنه.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: وسوسه کردن، تحریک کردن، جذب کردن
کدینگ: تِم گوشی زیبا مشتری رو جذب میکنه.
🔸 @coding_toefl 🔸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیست کلمات #درس_5 کتاب لغات ضروری تافل
🔸1) baffle مبهوت ساختن، گیج کردن
🔸2) bear محصول دادن، تحمل کردن، ثمر دادن
🔸3) blur تار و مبهم ساختن
🔸4) brilliant روشن،درخشان، بااستعداد
🔸5) caution هشدا ر دادن، اخطار دادن
🔸6) delicate ظریف،شکننده، ضعیف، حساس
🔸7) enhance تقویت کردن، افزایش دادن
🔸8) facilitate تسهیل کردن، کمک کردن
🔸9) incessant مدام،بی وقفه، دائم
🔸10) in conjunction with
توأم با،در کنارِ، به علاوه
🔸11) intrigue مجذوب ساختن
🔸12) obstruct
مسدود کردن، بندآوردن، متوقف کردن
🔸13) persuade قانع ساختن، متقاعد کردن
🔸14) recompense
خسارت،پاداش، تاوان، غرامت
🔸15) shed انداختن،کنارگذاشتن
🔸16) unique خاص،تک، کمیاب، نادر
🔸17) well-suited هماهنگ، متناسب، جور
🔶 @coding_toefl 🔶
🔸1) baffle مبهوت ساختن، گیج کردن
🔸2) bear محصول دادن، تحمل کردن، ثمر دادن
🔸3) blur تار و مبهم ساختن
🔸4) brilliant روشن،درخشان، بااستعداد
🔸5) caution هشدا ر دادن، اخطار دادن
🔸6) delicate ظریف،شکننده، ضعیف، حساس
🔸7) enhance تقویت کردن، افزایش دادن
🔸8) facilitate تسهیل کردن، کمک کردن
🔸9) incessant مدام،بی وقفه، دائم
🔸10) in conjunction with
توأم با،در کنارِ، به علاوه
🔸11) intrigue مجذوب ساختن
🔸12) obstruct
مسدود کردن، بندآوردن، متوقف کردن
🔸13) persuade قانع ساختن، متقاعد کردن
🔸14) recompense
خسارت،پاداش، تاوان، غرامت
🔸15) shed انداختن،کنارگذاشتن
🔸16) unique خاص،تک، کمیاب، نادر
🔸17) well-suited هماهنگ، متناسب، جور
🔶 @coding_toefl 🔶