61. #approach :
come near or nearer to
نزیدک شدن به
a. The Lawyers in the Simpson trial were often asked to approach the bench.
در دادگاه سیمسون اغلب از وکلا خواسته میشد تا به قاضی نزدیک شوند
b. Her beau kissed Sylvia when he approached her.
عاشق سیلویا وقتی به اون نزدیک شد، بوسیدش
c. Ben approached the burden
of getting a job with a new spirit.
بن وظیفه پیدا کردن شغل با روحیه ای جدید را برعهده داشت
🍂 @coding_504 🍂
come near or nearer to
نزیدک شدن به
a. The Lawyers in the Simpson trial were often asked to approach the bench.
در دادگاه سیمسون اغلب از وکلا خواسته میشد تا به قاضی نزدیک شوند
b. Her beau kissed Sylvia when he approached her.
عاشق سیلویا وقتی به اون نزدیک شد، بوسیدش
c. Ben approached the burden
of getting a job with a new spirit.
بن وظیفه پیدا کردن شغل با روحیه ای جدید را برعهده داشت
🍂 @coding_504 🍂
👍1
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
«اینکه جایی خوب فیت شی الزاماً بهمعنای جای درست بودن نیست.»
👍8
Forwarded from سریال فرندز با دو زیرنویس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 تلفن اشتباهی 😂😂
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
معجزه ی یادگیری زبان با فرندز، فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
معجزه ی یادگیری زبان با فرندز، فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
62. #detect : dəˈtekt
find out
پی بردن، کشف کردن
a. Sam Spade detected that the important papers had vanished.
"سم اسپید" پی برد که اسناد مهم ناپدید شده اند
b. From her voice it was easy to detect the Ellen was frightened.
از صدای "الن" به راحتی میشد فهمیده که ترسیده است
c. We detected from the messy room that a large group of people had assembled there.
ما از اتاق بهم ریخته فهمیدیم که افراد زیادی آن جا دور هم جمع شده بودند
🍂 @coding_504 🍂
find out
پی بردن، کشف کردن
a. Sam Spade detected that the important papers had vanished.
"سم اسپید" پی برد که اسناد مهم ناپدید شده اند
b. From her voice it was easy to detect the Ellen was frightened.
از صدای "الن" به راحتی میشد فهمیده که ترسیده است
c. We detected from the messy room that a large group of people had assembled there.
ما از اتاق بهم ریخته فهمیدیم که افراد زیادی آن جا دور هم جمع شده بودند
🍂 @coding_504 🍂
👍3
#Detect
کشف کردن/پیدا کردن
➖➖➖➖➖➖➖➖
🎁 برای تهیه پکیج کامل آموزش لغات ضروری انگلیسی 504 به همراه کدینگ ، عدد 1 رو به ادمین ارسال کن😍👇
T.me/O2021
کشف کردن/پیدا کردن
➖➖➖➖➖➖➖➖
🎁 برای تهیه پکیج کامل آموزش لغات ضروری انگلیسی 504 به همراه کدینگ ، عدد 1 رو به ادمین ارسال کن😍👇
T.me/O2021
👍1