Forwarded from سریال فرندز با دو زیرنویس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قضیه ی ساندویچ راس 🙏
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
معجزه ی یادگیری زبان با فرندز، فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
معجزه ی یادگیری زبان با فرندز، فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
👍1
T.me/O2021
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
149. #Observant: əbˈzɜːrvənt
Quick to notice; watchful
نگاه کوتاه و سریع
a. We were observant of the conflict between the husband and his wife.
ناظر درگیری بین زن و شوهر بودیم.
b. Because Cato was observant, he was able to reveal the thief's name.
چون «کاتو» مراقب بود ، توانست نام سارق را فاش کند.
c. Milt used his excellent vision to be observant of everything in his vicinity.
«میلت» برای نظارت بر همه چیز در نزدیکی اش از بینش عالی استفاده کرد.
❄️ @coding_504 ❄️
Quick to notice; watchful
نگاه کوتاه و سریع
a. We were observant of the conflict between the husband and his wife.
ناظر درگیری بین زن و شوهر بودیم.
b. Because Cato was observant, he was able to reveal the thief's name.
چون «کاتو» مراقب بود ، توانست نام سارق را فاش کند.
c. Milt used his excellent vision to be observant of everything in his vicinity.
«میلت» برای نظارت بر همه چیز در نزدیکی اش از بینش عالی استفاده کرد.
❄️ @coding_504 ❄️
👍2
#observant
مراقب-هوشیار
کدینگ: آب زیر وانت بود و ما مراقب بودیم و به سرعت متوجه شدیم
❄️ @coding_504 ❄️
مراقب-هوشیار
کدینگ: آب زیر وانت بود و ما مراقب بودیم و به سرعت متوجه شدیم
❄️ @coding_504 ❄️
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باشگاهی که هر شنبه به شنبهی بعدی موکول میکنی، مطالعهای که هر شب به شبِ بعدی معوق میکنی ، یادگیری زبانی که هر ماه به ماه بعد موکول میکنی و تغییرات مهمی که هر سال به سالِ بعد معوق میکنی، همهشون اون معجزهای هستن که زندگیت بیش از همه بهشون نیاز داره و تو بیشاز همیشه از انجامشون اجتناب میکنی.
@Coding_504
@Coding_504
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 ریچل و قرار ملاقاتش
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part1
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
150. #Identify: aɪˈdentəˌfaɪ
Recognize as being, or show to be, a certain person or thing; prove to be the same
شناسایی کردن، تشخیص دادن
a. Numerous witnesses identified the butcher as the thief.
شاهدان زیادی قصاب را به عنوان دزد تشخیص دادند.
b. Mrs. Shaw was able to identify the painting as being hers.
خانم «شاو» توانست تشخیص دهد که نقاشی متعلق به اوست.
c. With only a quick glimpse, Reggie was able to identify his wife in the crowd.
« رجی » با یک نگاه اجمالی توانست همسرش را در جمعیت تشخیص دهد.
❄️ @coding_504 ❄️
Recognize as being, or show to be, a certain person or thing; prove to be the same
شناسایی کردن، تشخیص دادن
a. Numerous witnesses identified the butcher as the thief.
شاهدان زیادی قصاب را به عنوان دزد تشخیص دادند.
b. Mrs. Shaw was able to identify the painting as being hers.
خانم «شاو» توانست تشخیص دهد که نقاشی متعلق به اوست.
c. With only a quick glimpse, Reggie was able to identify his wife in the crowd.
« رجی » با یک نگاه اجمالی توانست همسرش را در جمعیت تشخیص دهد.
❄️ @coding_504 ❄️