🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
57.6K subscribers
5.27K photos
2.82K videos
367 files
5.42K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
هيچوقت فراموش نكن که کی کمکت کرد وقتى همه داشتن بهونه میاوردن.

@OfficialEnglishTwitter
The Best Practice Ever
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح پیش متوسط Pre-Intermediate)

Shannon loves basketball. She loves everything about basketball. Shannon always looks forward to basketball practice. She enjoys the workout. She enjoys the competition. She enjoys the time with her teammates.
شانون عاشق بسکتبال است. او همه چیز راجع به بسکتبال را دوست دارد. شانون همیشه چشم انتظار تمرین بسکتبال است. او عاشق تمرین کردن است. او از رقابت کردن لذت می برد. او از وقتگذرانی با هم تیمی هایش لذت می برد.


Coach always starts practice the same way. They run ten laps around the gym and then stretch out. They then practice shots. (Shannon usually sinks most of hers!)
مربی همیشه تمرین را یک مدل شروع می کند. آنها ده بار دور سالن ورزشی می دوند و بعد تمرین کششی انجام می دهند. بعد شروع به تمرین پرتاب می کنند. (شانون همیشه بیشتر پرتاب هایش را به درون سبد می اندازد!)

Then the coach introduces new drills. Then they practice the plays they use in games.
بعد مربی تمرین های جدیدی به آنها یاد می دهد. بعد آنها تکنیک هایی که در بازی ها استفاده می کنند تمرین می کنند.

Shannon concentrates and does her best. She works hard, and her teammates appreciate her for it. She always has a positive attitude and encourages her teammates to work harder and do their best.
شانون تمرکز می کند و بهترینش را ارائه می دهد. او سخت تلاش می کند و هم تیمی هایش قدردان تلاش هایش هستند. او همیشه نگاه مثبتی دارد و هم تیمی هایش را تشویق می کند تا سخت تلاش کنند و بهترین شان را ارائه دهند.

But today, Shannon twists her ankle and falls down. She cries out in pain, which is unusual for Shannon. She rarely cries. Everyone rushes over to see if she is okay.
اما امروز، شانون مچ پایش پیچ می خورد و زمین می خورد. او از درد فریاد می زند، کاری که از شانون بعدی به نظر میرسید. او به ندرت گریه می کند. همه با عجله به سمتش می روند تا ببینند حالش خوب است یا نه.

One of her teammates runs to get ice for her ankle. (Ice helps with the swelling.) The others help her off the court and she sits down to rest.
یکی از هم تیمی هایش می دود تا برای مچ پایش یخ بیاورد. (یخ به خوابیدن ورم کمک می کند.) بقیه کمک می کنند و او را از زمین بازی خارج می کنند و می نشانند تا استراحت کند.

The coach asks Shannon if she is okay. She says, “I am fine. Ankles heal.”
مربی از شانون می پرسد حالش خوب است یا نه. او می گوید:« من خوبم. مچ پا خوب می شود.»

The coach shakes her head. “Shannon,” she says, “As usual, I am impressed with your attitude and team spirit. In honor of Shannon, we should all go get ice cream!”
مربی سرش را تکان می دهد و می گوید:« شانون، طبق معمول من تحت تاثیر دید مثبت و روحیه ی تیمی تو هستم. به افتخار شانون، همگی برویم و بستنی بخوریم!»


So, the whole team climbs aboard the school bus and the coach takes them all out for ice cream.
پس تمام تیم سوار اتوبوس مدرسه می شوند و مربی آنها را برای بستنی خوردن بیرون می برد.

As she licks her mint chocolate chip ice cream cone, Shannon says, “Today, I love basketball practice more than ever!”
شانون همانطور که دارد بستنی قیفی نعنایی با تکه شکلاتی اش را می خورد می گوید:« امروز من بیشتر از هر روز دیگر تمرین بسکتبال را دوست دارم!»

#Short_story_17
🏀 @coding_504 🏀
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

@coding_504
شانس در میزنه
دوستانی که در جمله سازی انگلیسی و مکالمه روان نیستید!
این کانال معجزه میکنه
کتابی استاندارد چاپ آکسفورد
حرف زدن انگلیسی رویا نیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 با خوب خوابیدن می توانیم بهتر با مشکلات و درگیری های روزمره کنار آمده و یا آنها را حل کنیم.

🔴 با زیرنویس فارسی

🌀 @coding_504 🌀
هر چه کمتر جواب منفی نگر ها را بدهيد، زندگی آرامتری خواهيد داشت.

@OfficialEnglishTwitter
😍😍 5 قانون مکالمه انگلیسی که شما نیاز دارید آنها را بدانید.
#قوانین_مکالمه

1⃣ گرامر را مطالعه نکنید

این قانون ممکن است برای خیلی از دانش آموزان ESL ناآشنا باشد، اما این یکی از مهمترین قوانین میباشد. اگر شما میخواهید که امتحانات خود را بدهید، پس گرامر را مطالعه کنید. هرچند، اگر میخواهید که در زبان انگلیسی روان شوید بایستی تلاش کنید زبان انگلیسی را بدون مطالعه گرامر یاد بگیرید.

🎗مطالعه گرامر فقط شما را کند کرده و گیج خواهد نمود. شما هنگام ساختن جملات به جای اینکه به طور طبیعی یک جمله را همانند یک بومی بیان کنید، در مورد قوانین گرامری فکر خواهید نمود. به خاطر داشته باشید که فقط یک عده اندکی از صحبت کنندگان به زبان انگلیسی بیشتر از 20% از تمامی قوانین گرامری را میدانند. بسیاری از دانش آموزان ESL بیشتر از افراد بومی دستور زبان میدانند. با توجه به تجربیاتم میتوانم این را به جرأت بگویم. من یک بومی هستم، در ادبیات زبان انگلیسی تخصص گرفته ام و زبان انگلیسی را برای بیش از 10 سال تدریس نموده ام. با وجود این خیلی از دانش آموزانم نسبت به من جزئیات بیشتری را درباره گرامر زبان انگلیسی میدانند. من به آسانی تعریف را در ذهنم جستجو کرده و به کار میبرم، اما من آنرا در مورد آن در ذهن خود فکر نمیکنم..

👌من اغلب اوقات از دوستان بومی خود بعضی از سؤالات گرامری را میپرسم و فقط عده اندکی از آنها جواب صحیح را میدانند. اگرچه آنها در زبان انگلیسی روان هستند و میتوانند به راحتی بخوانند، صحبت کنند، گوش کنند و ارتباط برقرار کنند. 

🔸آیا میخواهید که بتوانید تعریف یک فعل متعدی را به طور رسا بگویید یا میخواهید قادر باشید که به طور روان به انگلیسی صحبت کنید؟

🔺 @coding_504 🔻
A Secret Talent
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح پیش متوسط Pre-Intermediate)

Eve is excited to go to her first Dylan Wyman concert in New York. Dylan Wyman is Eve’s favorite singer. In fact, Eve tells her mother Jeannine, Dylan Wyman is her favorite person!
ایو به خاطر رفتن به اولین کنسرت “دیلن وایمن” در نیویورک هیجانزده است. دیلن وایمن خواننده ی مورد علاقه ی ایو است. راستش، ایو به مادرش جینین می گوید که دیلن وایمن فرد مورد علاقه اش است!

When they are about halfway to New York, Jeannine hears a weird noise. “Oh no,” she says, realizing that they have a flat tire.
وقتی آنها تا نیمه راه نیویورک آمدند جینین صدای عجیبی شنید. او وقتی متوجه شد که لاستیک شان پنچر شده است گفت:«اوه نه.»

There isn’t much room on the side of the road, but Jeannine pulls the car over and climbs out. Sure enough, their right rear tire is completely flat.
جای زیادی کنار جاده وجود ندارد اما جینین ماشین را کنار جاده نگه می دارد و از ماشین بیرون می آید. همانطور که انتظار می رفت لاستیک عقب سمت راست کامل پنچر شده بود.

Jeanine opens the trunk to get the jack and the spare tire. Traffic continues to whiz by at seventy miles per hour.
جینین صندوق عقب را باز می کند تا جک و لاستیک یدک را بیاورد. ماشین های دیگر با سرعت هفتاد مایل بر ساعت از کنارشان با سرعت عبور می کنند.

“Mom, are we going to die?” Eve asks. She is really scared.
ایو می پرسد:« مامان، ما قرار است بمیریم؟» او واقعا ترسیده است.

“Don’t worry honey, I’ll be quick,” Jeannine says as she starts to jack up the car.
جینین همانطور که شروع می کند بالا بردن ماشین با جک می گوید:« نگران نباش عزیزم، سریع انجامش میدهم.»

“Wow Mom, how do you know how to do this?” Eve is shocked at her mother’s secret talent.
« وای مامان، چطور یاد گرفتی این کار را بکنی؟» ایو از استعداد پنهان مادرش شوکه شده است.

Then Jeannine takes off the flat tire.
بعد جینین لاستیک پنچر شده را در می آورد.

“Wow Mom, how do you know how to do that?” Eve asks in wonder.
ایو با تعجب پرسید:« وای مامان، آن کار را چطور یاد گرفتی انجام دهی؟»

Jeannine just laughs. Then she puts the spare tire on. Eve says, “Mom, who are you?”
جینین فقط می خندد. بعدش لاستیک یدک را نصب می کند. ایو می گوید:« مامان، تو دیگر که هستی؟»

The entire tire change takes only 10 minutes. They both climb back into the car and Jeannine says, “I’m so sorry honey, but we can’t drive all the way to Albany on this spare tire. We’re going to have to stop and buy a new tire. We might be late for your concert.”
تمام پروسه عوض کردن لاستیک تنها ده دقیقه طول می کشد. آنها هر دو بر می گردند به ماشین و جینین می گوید:« متاسفم عزیزم ولی ما نمی توانیم تمام راه تا آلبانی را با این لاستیک یدک برانیم. ما باید توقف کنیم و یک لاستیک جدید بخریم. ممکن است دیر به کنسرت برسیم.»

“That’s okay, Mom,” Eve says, “You’re my favorite person now!”
ایو می گوید:« اشکالی ندارد مامان، تو الان فرد مورد علاقه من هستی!»

#Short_story_18
🚘 @coding_504 🚙
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ۱۱ روش کاربردی و آسان برای بالا بردن تمرکز حین انجام کار یا مطالعه

🔴 با زیرنویس فارسی

🌀 @coding_504 🌀
بهترین جا برای گم شدن
چشمهای همون کسیه که دلتنگشی.
@OfficialEnglishTwitter
😍😍 5 قانون مکالمه انگلیسی که شما نیاز دارید آنها را بدانید.
#قوانین_مکالمه

2⃣ عبارات را یاد بگیرید و مطالعه کنید

خیلی از دانش آموزان لغات را یاد میگیرند و تلاش میکنند که برای ساختن یک جمله صحیح تعداد زیادی از کلمات را کنار یکدیگر بگذارند. این موضوع مرا شگفت زده میکند که بعضی از دانش آموزانم چقدر کلمات زیادی میدانند اما نمیتوانند یک جمله درست بسازند. دلیل این مسئله اینست که آنها عبارات را مطالعه نکرده اند. هنگامیکه بچه ها یک زبان را یاد میگیرند، آنها کلمات و عبارات را با هم یاد میگیرند. به همین ترتیب شما هم نیاز دارید عبارات را مطالعه کرده و یاد بگیرید.

🎗اگر شما 1000 کلمه بدانید ممکن است حتی نتوانید یک جمله صحیح بگویید. اما اگر شما 1 عبارت بدانید میتوانید صدها جمله درست بسازید. اگر 100 عبارت بدانید از اینکه قادر خواهید بود چقدر جملات صحیح زیادی بیان کنید متعجب خواهید شد. سرانجام، وقتی فقط 1000 عبارت را بدانید شما تقریبا یک صحبت کننده روان به زبان انگلیسی خواهید بود.

👌بخش صحبت کردن به زبان انگلیسی یک مثال عالی از ساختن چندین جمله با استفاده از یک عبارت میباشد. بنابراین ساعت ها و ساعت ها وقت خود را برای یادگیری کلمات مختلف بسیاری تلف نکنید. در عوض آن ساعت ها را برای مطالعه عبارت ها استفاده کنید و شما به روان شدن در انگلیسی نزدیک تر خواهید شد.

🔸ترجمه نکنید🔸
هنگامی که میخواهید یک جمله انگلیسی بسازید، کلمات را از زبان مادری خودتان ترجمه نکنید. احتمالا ترتیب کلمات به طور کامل متفاوت خواهد بود و شما با انجام این کار هم کند خواهید بود و هم نادرست. در عوض، عبارات و جملات را یاد بگیرید بنابراین مجبور نیستید در مورد کلماتی که میخواهید بگویید فکر کنید. این موضوع بایستی به طور خودکار باشد.

🧐مشکل دیگر ترجمه کردن اینست که شما سعی خواهید نمود قوانین گرامری را که آموخته اید وارد کنید. ترجمه کردن و فکر کردن درباره گرامر به منظور ساختن جملات انگلیسی غلط است و بایستی از آن اجتناب نمود.

🔺 @coding_504 🔻
#Opposition
معنی: مخالفت، ضدیت، مقاومت

کدینگ: مادرش در مقابل خرید سگ مقاومت میکنه، مخالفه، بخاطر آب پوزشون، آپزیشن نشون میده، مخالفت میکنه.
🔸 @Coding_toefl 🔸
عزیزانی که میخواهند در دوره ی کدینگ لغات تافل شرکت کنند👇👇👇
@silvermoon1000
The lump of gold
تکه ی طلا
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح پیش متوسط Pre-Intermediate)

Paul was a very rich man, but he never spent any of his money.
He was scared that someone would steal it.
He pretended to be poor and wore dirty old clothes.
People laughed at him, but he didn’t care.
He only cared about his money.
پاول مرد بسیار ثروتمندی بود اما هیچ وقت از پولهایش خرج نمی کرد.
او می ترسید که کسی آن را بدزدد.
وانمود می کرد فقیر است و لباسهای کثیف و کهنه می پوشید.
مردم به او می خندیدند ولی او اهمیتی نمی داد.
او فقط به پولهایش اهمیت می داد.

One day, he bought a big lump of gold.
He hid it in a hole by a tree.
Every night, he went to the hole to look at his treasure.
He sat and he looked.
‘No one will ever find my gold!’ he said.
روزی یک تکه بزرگ طلا خرید.
آن را در چاله ای نزدیک یک درخت مخفی کرد.
هر شب کنار چاله می رفت تا به گنجش نگاه کند.
می نشست و نگاه می کرد.
می گفت: «هیچکس نمی تونه طلای منو پیدا کنه!»

But one night, a thief saw Paul looking at his gold.
And when Paul went home, the thief picked up the lump of gold, slipped it into his bag and ran away!
اما یک شب دزدی پاول را هنگام نگاه به طلایش دید.
و وقتی پاول به خانه رفت دزد تکه ی طلا را برداشت، آن را درون کیسه اش انداخت و فرار کرد!

The next day, Paul went to look at his gold, but it wasn’t there.
It had disappeared!
Paul cried and cried!
He cried so loud that a wise old man heard him.
He came to help.
Paul told him the sad tale of the stolen lump of gold.
روز بعد، پاول رفت تا طلایش را نگاه کند اما طلا آنجا نبود.
ناپدید شده بود!
پاول شروع به داد و بیداد و گریه و زاری کرد!
صدایش آنقدر بلند بود که پیرمرد دانایی آن را شنید.
او برای کمک آمد.
پاول ماجرای غم انگیز تکه طلای به سرقت رفته را برایش تعریف کرد.

‘Don’t worry,’ he said.
‘Get a big stone and put it in the hole by the tree.’
او گفت: «نگران نباش.»
«سنگ بزرگی بیار و توی چاله ی نزدیک درخت بذار.»

‘What?’ said Paul.
‘Why?’
پاول گفت: «چی؟»
«چرا؟»

‘What did you do with your lump of gold?’
«با تیکه طلات چیکار می کردی؟»

‘I sat and looked at it every day,’ said Paul.
پاول گفت: «هر روز میشستم و نیگاش می کردم.»

‘Exactly,’ said the wise old man.
‘You can do exactly the same with a stone.’
پیرمرد دانا گفت: «دقیقا».
«می تونی دقیقا همین کارو با یه سنگ هم بکنی.»

Paul listened, thought for a moment and then said, ‘Yes, you’re right. I’ve been very silly. I don’t need a lump of gold to be happy!’
پاول گوش داد و کمی فکر کرد و بعد گفت: «آره راست میگی. چقدر نادون بودم. من واسه خوشحال بودن نیازی به تیکه طلا ندارم که!»

#Short_story_19
@coding_504 💫

💠فایل ویدیویی این داستان در زیر ضمیمه 📎 شده است.👇
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
اگر چند سال کلاس زبان رفتی و حس میکنی بی فایده بوده، در کانال YET بهت ثابت میشه که هنوز امیدی هست. جوین شو و در90روز نتیجه شگفت زدتون میکنه
حرف زدن انگلیسی رویا نیست👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g