37. #vapor :
moisture in the air that can be seen, fog, mist
بخار هوا که میتوان آن را دید، مه، غبار
a. Scientists have devised methods for trapping vapor in bottles so they can study its make-up.
دانشمندان روش هایی را برای نگه داشتن بخار در بطری ها اختراع کرده اند تا بتوانند ساختار آن را مطالعه کنند
b. He has gathered data on the amount of vapor rising from the swamp.
او اطلاعاتی را در مورد میزان بخاری که از باتلاق بالا می آید، جمع آوری کرده است
c. A vapor trail is the visible stream of moisture left by the engines of a jet flying at high altitudes.
خط سفید جریان قابل رویتی از رطوبت است که از موتور های یک جت در حال پرواز در ارتفاع بالا به جای می ماند
🍂 @coding_504 🍂
moisture in the air that can be seen, fog, mist
بخار هوا که میتوان آن را دید، مه، غبار
a. Scientists have devised methods for trapping vapor in bottles so they can study its make-up.
دانشمندان روش هایی را برای نگه داشتن بخار در بطری ها اختراع کرده اند تا بتوانند ساختار آن را مطالعه کنند
b. He has gathered data on the amount of vapor rising from the swamp.
او اطلاعاتی را در مورد میزان بخاری که از باتلاق بالا می آید، جمع آوری کرده است
c. A vapor trail is the visible stream of moisture left by the engines of a jet flying at high altitudes.
خط سفید جریان قابل رویتی از رطوبت است که از موتور های یک جت در حال پرواز در ارتفاع بالا به جای می ماند
🍂 @coding_504 🍂
#vapor
معنی: رطوبت قابل رویت در هوا، بخار آب، مه
کدینگ: واااااااایی پر از پوله قلکم. باورم نمیشه من از بخار آب پر کردم ولی پراز پول شده!!!!!!!!
🍂 @coding_504 🍂
معنی: رطوبت قابل رویت در هوا، بخار آب، مه
کدینگ: واااااااایی پر از پوله قلکم. باورم نمیشه من از بخار آب پر کردم ولی پراز پول شده!!!!!!!!
🍂 @coding_504 🍂
38. #eliminate :
get rid of, remove, omit
رها شدن از، برداشتن، حذف کردن
a. When the railroad tracks are raised, the danger of crossing will be eliminated.
وقتی خطوط راه آهن بالا آورده شوند، خطر عبور از آن از بین خواهد رفت
b. When figuring the cost of a car, don't eliminate such extras as air conditioning.
وقتی قیمت یک ماشین محاسبه میشود، سیستم تهویه مطبوع را کنار نمیگذارند
c. If we were to eliminate all reclining chairs, no one would fall asleep while watching television.
اگر ما تمام صندلی های با پشتی متحرک را دور بریزیم، هیچکس درحالی که تلویزیون نگاه میکند به خواب نمیرود
🍂 @coding_504 🍂
get rid of, remove, omit
رها شدن از، برداشتن، حذف کردن
a. When the railroad tracks are raised, the danger of crossing will be eliminated.
وقتی خطوط راه آهن بالا آورده شوند، خطر عبور از آن از بین خواهد رفت
b. When figuring the cost of a car, don't eliminate such extras as air conditioning.
وقتی قیمت یک ماشین محاسبه میشود، سیستم تهویه مطبوع را کنار نمیگذارند
c. If we were to eliminate all reclining chairs, no one would fall asleep while watching television.
اگر ما تمام صندلی های با پشتی متحرک را دور بریزیم، هیچکس درحالی که تلویزیون نگاه میکند به خواب نمیرود
🍂 @coding_504 🍂
#eliminate
معنی: خلاص شدن از چیزی، حذف کردن
کدینگ : علی منت رو که دید خیلی زود قرار دادرو حذف کرد💪💪💪💪💪
🍂 @coding_504 🍂
معنی: خلاص شدن از چیزی، حذف کردن
کدینگ : علی منت رو که دید خیلی زود قرار دادرو حذف کرد💪💪💪💪💪
🍂 @coding_504 🍂