91. #weird :
mysterious, unearthly
اسرار آمیز، غیر دنیوی
a. She looked weird with that horrible make-up on her face.
او با آن آرایش افتضاح روص صورتش ترسناک به نظر میرسید
b. Alien felt that weird things were starting to happen when he entered the haunted house.
"الین" وقتی وارد خانه ی جن زد شد، احساس کرد چیز های عجیب و غریبی دارد اتفاق میفتد
c. Becky had a weird feeling after swallowing the pills.
"بکی" پس از خوردن قرص ها احساس عجیبی داشت
🍂 @coding_504 🍂
mysterious, unearthly
اسرار آمیز، غیر دنیوی
a. She looked weird with that horrible make-up on her face.
او با آن آرایش افتضاح روص صورتش ترسناک به نظر میرسید
b. Alien felt that weird things were starting to happen when he entered the haunted house.
"الین" وقتی وارد خانه ی جن زد شد، احساس کرد چیز های عجیب و غریبی دارد اتفاق میفتد
c. Becky had a weird feeling after swallowing the pills.
"بکی" پس از خوردن قرص ها احساس عجیبی داشت
🍂 @coding_504 🍂
👍1
#weird
عجیب-خارق العاده
کدینگ: شعبده باز هندی، یه وردی خوند و عملش خیلی خارق العاده بود.
🍂 @coding_504 🍂
عجیب-خارق العاده
کدینگ: شعبده باز هندی، یه وردی خوند و عملش خیلی خارق العاده بود.
🍂 @coding_504 🍂
👍8
95. #reluctant : rəˈləktənt
unwilling
بی میل
a. It was easy to see that Herman was reluctant to go out and find a job.
به آسانی می توان فهمید که هرمان از بیرون رفتن و پیدا کردن شغل ناراضی بود
b. The patient was reluctant to tell the nurse the whole gloomy
truth.
بیمار مایل نبود تمام حقیقت غم انگیز را به پرستار بگوید
c. I was reluctant to give up the security of my family life.
مایل نبودم امنیت زندگی خانواده ام را به خطر بیندازم
🍂 @coding_504 🍂
unwilling
بی میل
a. It was easy to see that Herman was reluctant to go out and find a job.
به آسانی می توان فهمید که هرمان از بیرون رفتن و پیدا کردن شغل ناراضی بود
b. The patient was reluctant to tell the nurse the whole gloomy
truth.
بیمار مایل نبود تمام حقیقت غم انگیز را به پرستار بگوید
c. I was reluctant to give up the security of my family life.
مایل نبودم امنیت زندگی خانواده ام را به خطر بیندازم
🍂 @coding_504 🍂
👍4
96. #obvious :
easily seen or understood, clear to the eye or mind, not to be doubted, plain
به راحتی درک یا دیده می شود، در آن تردیدی نیست، آشکار، واضح، بدیهی
a. It was obvious that the lumberjack was tired after his day's work.
روشن بود که چوب بر بعد از کار روزانه اش خسته شده بود
b. The fact that Darcy was a popular boy was obvious to all.
این واقعیت که دارسی پسری دوست داشتنی است برای همه آشکار است
c. The detective missed the clue because it was too obvious.
کاراگاه سر نخ را از دست داد زیرا خیلی بدیهی بود
🍂 @coding_504 🍂
easily seen or understood, clear to the eye or mind, not to be doubted, plain
به راحتی درک یا دیده می شود، در آن تردیدی نیست، آشکار، واضح، بدیهی
a. It was obvious that the lumberjack was tired after his day's work.
روشن بود که چوب بر بعد از کار روزانه اش خسته شده بود
b. The fact that Darcy was a popular boy was obvious to all.
این واقعیت که دارسی پسری دوست داشتنی است برای همه آشکار است
c. The detective missed the clue because it was too obvious.
کاراگاه سر نخ را از دست داد زیرا خیلی بدیهی بود
🍂 @coding_504 🍂
برای تهیه پک کامل لغات ۵۰۴ به روش کدینگ عدد ۱ رو برای ادمین بفرستید👇
@O2021
@O2021
Forwarded from سریال فرندز با دو زیرنویس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 شنبه های چندلر
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
👍6