131: #Minority : maɪˈnɔːrəti
Smaller number or part; less than helf
تعداد یا بخش کوچکتر، کمتر از نصف، اقلیت
a. Only a small minority of the neighborhood didn't want a new park.
تنها تعداد کمی از همسایگان پارک جدید نمی خواستند.
b. A minority of our athletes who competed in the Olympics were victorious.
تعداد کمی از ورزشکاران ما که در مسابقات المپیک رقابت کردند، پیروز شدند.
c. Blacks are a minority group in the United States.
در ایالات متحده سیاهان گروه اقلیت هستند.
❄️ @coding_504 ❄️
Smaller number or part; less than helf
تعداد یا بخش کوچکتر، کمتر از نصف، اقلیت
a. Only a small minority of the neighborhood didn't want a new park.
تنها تعداد کمی از همسایگان پارک جدید نمی خواستند.
b. A minority of our athletes who competed in the Olympics were victorious.
تعداد کمی از ورزشکاران ما که در مسابقات المپیک رقابت کردند، پیروز شدند.
c. Blacks are a minority group in the United States.
در ایالات متحده سیاهان گروه اقلیت هستند.
❄️ @coding_504 ❄️
تخفیف ویژه به مناسبت بازگشایی مدارس و دانشگاه ها و آغاز سال تحصیلی جدید دوره ۵۰۴ واژه ضروری انگلیسی به روش کدینگ با تدریس استاد یکتا👇🏻
T.me/O2021
ارسال عدد ۱ به ادمین 👆
T.me/O2021
ارسال عدد ۱ به ادمین 👆
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 پول باد آورده
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
معجزهی یادگیری زبان با سریالهای دو زبانه، تخفیف ویژه عدد ۵۵ را به ایدی زیر ارسال کنید👇🏻
🆔 @O2021
عضویت در کانال VIP سریالهای دو زبانه 👆🏻
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
معجزهی یادگیری زبان با سریالهای دو زبانه، تخفیف ویژه عدد ۵۵ را به ایدی زیر ارسال کنید👇🏻
🆔 @O2021
عضویت در کانال VIP سریالهای دو زبانه 👆🏻
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
132: #Fiction : ˈfɪkʃn̩
That which is imagined or made up
آنچه که تصور یا ساخته می شود، داستان، خیالبافی
a. The story that the president had died was a fiction.
این داستان که رئیس جمهور مرده بود ساختگی بود.
b. We hardly ever believed Vinny because what he said was usually fiction.
ما بندرت حرفهای «وینی» را باور می کردیم، چون آنچه می گفت معمولاً بی اساس بود.
c.Marge enjoys reading works of fiction rather that true stories.
«مارج» از خواندن آثار تخیلی بیشتر از داستان های واقعی لذت می برد.
❄️ @coding_504 ❄️
That which is imagined or made up
آنچه که تصور یا ساخته می شود، داستان، خیالبافی
a. The story that the president had died was a fiction.
این داستان که رئیس جمهور مرده بود ساختگی بود.
b. We hardly ever believed Vinny because what he said was usually fiction.
ما بندرت حرفهای «وینی» را باور می کردیم، چون آنچه می گفت معمولاً بی اساس بود.
c.Marge enjoys reading works of fiction rather that true stories.
«مارج» از خواندن آثار تخیلی بیشتر از داستان های واقعی لذت می برد.
❄️ @coding_504 ❄️