#Vision:
قدرت دیدن، حس بینایی
کدینگ: میتونیم اینطوری تصور کنیم :یه هویجی اختراع شده ورژن جدیدیه که قدرت دیدن رو بالا میبره
❄️ @coding_504 ❄️
قدرت دیدن، حس بینایی
کدینگ: میتونیم اینطوری تصور کنیم :یه هویجی اختراع شده ورژن جدیدیه که قدرت دیدن رو بالا میبره
❄️ @coding_504 ❄️
برای دوستانی که جا موندن ، تخفیف پکیج لغات ضروری زبان انگلیسی ۵۰۴ به روش کدینگ تا جمعه تمدید شد 😍
برای ثبتنام عدد ۱ را برای ادمین ارسال کنید👇🏻
T.me/O2021
برای ثبتنام عدد ۱ را برای ادمین ارسال کنید👇🏻
T.me/O2021
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 One of phoebe’s amazing skill
Catching flying pan cakes🤣🤣
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای داشتن آرشیو کامل فرندز 👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 One of phoebe’s amazing skill
Catching flying pan cakes🤣🤣
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای داشتن آرشیو کامل فرندز 👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 Chandler’s dancing😂
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای داشتن آرشیو کامل فرندز 👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 Chandler’s dancing😂
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای داشتن آرشیو کامل فرندز 👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Friends_en
124. #frequent :ˈfriːkwənt
happening often, occurring repeatedly
اغلب اتفاق می افتد، مرتب رخ میدهد، مکرر
a. We made frequent visits to the hospital to see our grandfather.
ما برای دیدن پدربزرگمان مکرر به بیمارستان سر میزدیم
b. On frequent occasions Sam fell asleep in class.
سام بار ها در کلاس به خواب رفت
c. Dr. Bonner gave me some pills for my frequent headaches.
دکتر بونر برای سردرد های همیشگی ام تعدادی قرص به من داد
❄️ @coding_504 ❄️
happening often, occurring repeatedly
اغلب اتفاق می افتد، مرتب رخ میدهد، مکرر
a. We made frequent visits to the hospital to see our grandfather.
ما برای دیدن پدربزرگمان مکرر به بیمارستان سر میزدیم
b. On frequent occasions Sam fell asleep in class.
سام بار ها در کلاس به خواب رفت
c. Dr. Bonner gave me some pills for my frequent headaches.
دکتر بونر برای سردرد های همیشگی ام تعدادی قرص به من داد
❄️ @coding_504 ❄️
👍1