103. #resist :
act against, strive against, oppose
عمل کردن برخلاف، مخالفت کردن با، مقاومت کردن
a. Totie could not resist eating the chocolate sundae.
توتی نمیتوانست در برابر خوردن معجون شکلاتی مقاومت کند
b. Tight security measures resisted Jimmy's entrance into the bank.
اقدامات امنیتی شدید از ورود جیمی به داخل بانک جلوگیری کرد، یا مانع ورود جیمی به بانک شد.
c. Harold resisted the opportunity to poke fun at the weird man.
هارولد در این مورد جلوی خودش را برای مسخره کردن مرد عجیب گرفت.
🍂 @coding_504 🍂
act against, strive against, oppose
عمل کردن برخلاف، مخالفت کردن با، مقاومت کردن
a. Totie could not resist eating the chocolate sundae.
توتی نمیتوانست در برابر خوردن معجون شکلاتی مقاومت کند
b. Tight security measures resisted Jimmy's entrance into the bank.
اقدامات امنیتی شدید از ورود جیمی به داخل بانک جلوگیری کرد، یا مانع ورود جیمی به بانک شد.
c. Harold resisted the opportunity to poke fun at the weird man.
هارولد در این مورد جلوی خودش را برای مسخره کردن مرد عجیب گرفت.
🍂 @coding_504 🍂
برای تهیه پک کامل لغات ۵۰۴ به روش کدینگ عدد ۱ رو برای ادمین بفرستید👇
@O2021
@O2021
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 راس و ازدواج پنهانی 😂😬🤔
"قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای تهیه آرشیو کامل فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی به آیدی زیر پیام دهید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
"قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
مناسب برای تقویت لیسنینگ
برای تهیه آرشیو کامل فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی به آیدی زیر پیام دهید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
👍1
104. #lack :
be entirely without something, have not enough
کاملا فاقد چیزی بودن، به اندازه کافی نداشتن، کمبود داشتن، نداشتن
a. your daily diet should not lack fruits and vegetables.
رژیم روزانه شما نباید فاقد میوه ها و سبزیجات باشد.
b. His problem was that he lacked a variety of talents.
مشکل او این بود که فاقد استعداد های مختلف بود.
c. As an amateur dancer, Vincent knew that he lacked the professional touch.
به عنوان یک رقصنده ی تازه کار، وین سنت میدانست که مهارت حرفه ای ندارد.
🍂 @coding_504 🍂
be entirely without something, have not enough
کاملا فاقد چیزی بودن، به اندازه کافی نداشتن، کمبود داشتن، نداشتن
a. your daily diet should not lack fruits and vegetables.
رژیم روزانه شما نباید فاقد میوه ها و سبزیجات باشد.
b. His problem was that he lacked a variety of talents.
مشکل او این بود که فاقد استعداد های مختلف بود.
c. As an amateur dancer, Vincent knew that he lacked the professional touch.
به عنوان یک رقصنده ی تازه کار، وین سنت میدانست که مهارت حرفه ای ندارد.
🍂 @coding_504 🍂