Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت دوم سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part4
🎞 Hector goes shopping 4⃣
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @extra_en
🎞 Hector goes shopping 4⃣
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @extra_en
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت سوم سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part1
🎞 Hector has a date
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @extra_en
🎞 Hector has a date
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @extra_en
93. #security :
freedom from danger, care, or fear, feeling or condition of being safe
عاری از خطر، مراقبت یا ترس، احساس یا حالت امنیت
a. Our janitor likes the security of having all doors locked at nights.
سرایدار ما دوست دارد برای امنیت، تمام در ها را هنگام شب قفل کند
b. When the president travels, strict security measures are taken.
وقتی رئیس جمهور مسافرت میکند، اقدامات امنیتی شدیدی اتخاذ می شود
c. Pablo wanted to preserve the security of his life style.
"پابلو" می خواست امنیت شیوه زندگی اش را حفظ کند
🍂 @coding_504 🍂
freedom from danger, care, or fear, feeling or condition of being safe
عاری از خطر، مراقبت یا ترس، احساس یا حالت امنیت
a. Our janitor likes the security of having all doors locked at nights.
سرایدار ما دوست دارد برای امنیت، تمام در ها را هنگام شب قفل کند
b. When the president travels, strict security measures are taken.
وقتی رئیس جمهور مسافرت میکند، اقدامات امنیتی شدیدی اتخاذ می شود
c. Pablo wanted to preserve the security of his life style.
"پابلو" می خواست امنیت شیوه زندگی اش را حفظ کند
🍂 @coding_504 🍂
#security
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
#security
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
#security
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
#security
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
امنیت-اسایش-اطمینان خاطر
کدینگ: برای امنیت و سلامتی بیشتر سیکار و تی کمتر مصرف کنید
🍂 @coding_504 🍂
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت سوم سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part2
🎞 Hector has a date
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🎞 Hector has a date
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
94. #bulky : ˈbəlki
taking up much space, large
فضای زیادی می گیرد(جاگیر)، بزرگ، حجیم
a. Charley and Morty removed the bulky package from the car.
چارلی و مورتی بسته بزرگ را از ماشین خارج کردند.
b. The massive desk was quite bulky and impossible to carry.
آن میز بزرگ بسیار سنگین و حملش غیرممکن بود.
c. His client wanted an item that wasn't so bulky, Olsen told us.
آلسن به ما گفت که مشتری او چیزی میخواهد که خیلی بزرگ نباشد.
🍂 @coding_504 🍂
taking up much space, large
فضای زیادی می گیرد(جاگیر)، بزرگ، حجیم
a. Charley and Morty removed the bulky package from the car.
چارلی و مورتی بسته بزرگ را از ماشین خارج کردند.
b. The massive desk was quite bulky and impossible to carry.
آن میز بزرگ بسیار سنگین و حملش غیرممکن بود.
c. His client wanted an item that wasn't so bulky, Olsen told us.
آلسن به ما گفت که مشتری او چیزی میخواهد که خیلی بزرگ نباشد.
🍂 @coding_504 🍂