🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
57.3K subscribers
5.27K photos
2.83K videos
367 files
5.43K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
The lion and the mouse
شیر و موش
#داستان_کوتاه_انگلیسی

A lion was asleep in the sun one day. A little mouse came out to play. The little mouse ran up the lion’s neck and slid down his back. The lion caught him with a great big smack!
روزی شیری زیر آفتاب خوابیده بود. موش کوچولویی بیرون آمد تا بازی کند. موش کوچولو از گردن شیر بالا رفت و از کمرش سُر خورد. شیر با ضربه‌ی محکمی او را گرفت.

“I’m going to eat you!” the lion roared, his mouth open wide.
شیر غرید و با دهان گشادش گفت: «می‌خواهم تو را بخورم!»

“No, no, please don’t!” the little mouse cried. “Be kind to me, and one day I’ll help you.”
موش کوچولو با ناله گفت: «نه، نه لطفاً منو نخور! به من رحم کن. روزی به تو کمک خواهم کرد.»

“I’m a lion! You’re a mouse! What can you do?” The lion laughed, very hard, and the mouse ran away.
شیر با صدای بلند خنده‌ای کرد و گفت: «من یک شیرم! و تو تنها یک موشی! تو چه کمکی می‌توانی به من بکنی؟» و موش از آنجا فرار کرد.

But the mouse was out walking the very next day. He heard a big roar, and squeaked when he saw the king of the jungle tied to a tree. But the mouse had a plan to set him free. The mouse worked quickly, and chewed through the rope.
فردای آن روز موش کوچولو مشغول قدم زدن در آنجا بود که صدای غرش بلندی را شنید و جیغ کشید. او دید که سلطان جنگل را به یک درخت طناب‌پیچ کرده‌اند. اما موش کوچولو نقشه‌ای برای آزاد کردن او کشید. موش به‌سرعت دست‌به‌کار شد و طناب‌ها را جوید.

شیر به موش کوچولو گفت: «آه موش کوچولو من ناامید شده بودم، تو درست می‌گفتی. ازت ممنونم. حالا من آزادم. تو بهترین دوست دنیا هستی!»

The lion said, “Oh little mouse, I had no hope. You were right, little mouse - thank you, I’m free. You’re the best friend there ever could be!”
شیر به موش کوچولو گفت: «آه موش کوچولو من ناامید شده بودم، تو درست می‌گفتی. ازت ممنونم. حالا من آزادم. تو بهترین دوست دنیا هستی!»


🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_27
🦁 @coding_504 🐀
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part1

🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English

👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ

برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
Rufus Rooaar!
غرش روفوس
#داستان_کوتاه_انگلیسی

روفوس هیولا برای برقراری ارتباط با دیگران، هیچ راهی به‌جز غرش نداشت. اما او نمی‌خواست کسی را اذیت کند. فقط گرسنه بود. بنابراین، برای یافتن یک بستنی، به جستجوی شهر (و در حقیقت لگدکوب کردن آن) پرداخت. این شهر نوردی باعث می‌شود که مشکلات زیادی برای وی و بقیه‌ی مردم ایجاد شود…

🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_26
🍦 @coding_504 🍦

💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
📢 قبولی EPT ❤️❤️

✍🏻 نظر دکتر B. B. Z عزیز یکی از اعضای دوره های آموزش لغات ۵۰۴ استاد یکتا

برای شرکت در دوره لغات ۵۰۴ استاد یکتا عدد 1 را به ایدی زیر ارسال نمایید.👇👇
🆔 t.me/O2021
✍🏻 عالی تا اینجا کم نقص بوده

نظر یکی از اعضای دوره ی لغات ۵۰۴ استاد یکتا❤️💜

جهت ثبت نام در دوره اینترنتی ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 1 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
✍🏻 504 شما رو گرفتم خیلی عالی توضیح میدین.

نظر یکی از اعضای دوره ی لغات 504 استاد یکتا❤️💜

جهت ثبت نام در دوره اینترنتی لغات ضروری تافل و ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 1 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part2

🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English

👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ

برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @extra_en
Jack and the Beanstalk
جک و لوبیای سحرآمیز
#داستان_کوتاه_انگلیسی

جک از دوشیدن شیر گاوشان خسته شده است. بنابراین تصمیم می‌گیرد که در بازار آن را بفروشد. در راه بازار دست‌فروشی وی را می‌بیند و جک را متقاعد می‌کند که گاو را به تعدادی لوبیای جادویی بفروشد. جک قبول می‌کند اما وقتی برمی‌گردد،مادرش عصبانی می‌شود و لوبیاها را از پنجره‌ی اتاق به بیرون پرت می‌کند. اما فردای آن روز …

🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_25
🌱 @coding_504 🌱

💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part3

🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English

👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ

برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part3 🇺🇸 A short movie . Listen to it If you wanna improve your English 👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش…
مجموعه ویدیویی آموزش زبان انگلیسی Extra، یک سریال طنز آموزش زبان است که در قالب نمایشی جذاب با لهجه بریتیش ارائه می گردد.این بسته آموزشی دارای فایل PDF ، work book و Teachers Bookاست و برای زبان آموزان در سطح متوسط پایین تا پیشرفته قابل استفاده می باشد. داشتن زیر نویس انگلیسی SRT به جذابیت بیشتر و کارایی بیشتر این مجموعه می افزاید. در سریال Extra با اصطلاحات مدرن و اصطلاحات منسوخ شده ، طریقه نامه نگاری بصورت ایمیل و کاغذی آشنا خواهید شد. اکسترا ضمن تقویت گفتار و شنیدار، دومهارت دیگر یعنی نوشتار و خواندن شما را نیز بهبود می بخشد و در خلال نمایش، گرامر نیز تقویت خواهد شد. در این مجموعه نمایشی، با نحوه ادای صحیح کلمات، اصطلاحات و مکان استفاده آنها بیشتر آشنا خواهید شد.

🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 @O2021 👈🏻 ارسال عدد 10 برای ثبتنام
The Tortoise and the Hare
لاک‌پشت و خرگوش
#داستان_کوتاه_انگلیسی

A speedy hare lived in the woods. She was always bragging to the other animals about how fast she could run.
خرگوشی چابک در جنگل زندگی می‌کرد. او همیشه درباره سرعت دویدنش برای حیوانات دیگر لاف می‌زد.

The animals grew tired of listening to the hare. So one day, the tortoise walked slowly up to her and challenged her to a race. The hare howled with laughter.
حیوانات از گوش دادن به حرف‌های خرگوش خسته شده بودند. به همین خاطر روزی از روزها لاک‌پشت آرام‌آرام پیش او رفت و او را به مسابقه دعوت کرد. خرگوش با خنده‌ای فریاد زد.

“Race you? I can run circles around you!” the hare said. But the tortoise didn’t budge. “OK, Tortoise. You want a race? You’ve got it! This will be a piece of cake.” The animals gathered to watch the big race.
خرگوش گفت: «با تو مسابقه بدم؟ من تو رو به‌راحتی می‌برم!» اما نظر لاک‌پشت عوض نشد. «باشه لاک‌پشته. پس تو می خوای مسابقه بدی؟ باشه قبوله. این واسه من مثه آب خوردنه.» حیوانات برای تماشای مسابقه بزرگ جمع شدند.

A whistle blew, and they were off. The hare sprinted down the road while the tortoise crawled away from the starting line.
سوتی زدند و آن‌ها مسابقه را شروع کردند. خرگوش مسیر را با حداکثر سرعت می‌دوید درحالی‌که لاک‌پشت به‌کندی از خط شروع مسابقه دور می‌شد.

The hare ran for a while and looked back. She could barely see the tortoise on the path behind her. Certain she’d win the race, the hare decided to rest under a shady tree.
خرگوش مدتی دوید و به عقب نگاه کرد. او دیگر نمی‌توانست لاک‌پشت را پشت سرش در مسیر ببیند. خرگوش که از برنده شدن خود مطمئن بود تصمیم گرفت در سایه‌ی یک درخت کمی استراحت کند.

The tortoise came plodding down the road at his usual slow pace. He saw the hare, who had fallen asleep against a tree trunk. The tortoise crawled right on by.
لاک‌پشت با سرعت همیشگی‌اش آهسته‌آهسته از راه رسید. او خرگوش را دید که کنار تنه‌ی درختی به خواب رفته است. لاک‌پشت درست از کنارش رد شد.

The hare woke up and stretched her legs. She looked down the path and saw no sign of the tortoise. “I might as well go win this race,” she thought.
خرگوش از خواب بیدار شد و پاهایش را کش‌وقوسی داد. مسیر را نگاه کرد و اثری از لاک‌پشت ندید. با خودش فکر کرد «من باید برم و این مسابقه رو هم برنده بشم.»

As the hare rounded the last curve, she was shocked by what she saw. The tortoise was crossing the finish line! The tortoise had won the race!
وقتی خرگوش آخرین پیچ را رد کرد، ازآنچه می‌دید تعجب کرد. لاک‌پشت داشت از خط پایان رد می‌شد! لاک‌پشت مسابقه را برد!

The confused hare crossed the finish line. “Wow, Tortoise,” the hare said, “I really thought there was no way you could beat me.” The tortoise smiled. “I know. That’s why I won.”
خرگوش سردرگم از خط پایان رد شد. خرگوش گفت: «وای لاک‌پشته، من واقعاً فکر نمی‌کردم تو بتونی منو ببری.» لاک‌پشت لبخندی زد و گفت: «می دونم. واسه همین بود که من برنده شدم.»

#Short_story_24
🐇 @coding_504 🐇
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت دوم سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part1

🎞 Hector goes shopping


🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English


برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 |@extra_en
The ugly duckling
جوجه اردک زشت
#داستان_کوتاه_انگلیسی

Mummy Duck lived on a farm. In her nest, she had five little eggs and one big egg. One day, the five little eggs started to crack. Tap, tap, tap! Five pretty, yellow baby ducklings came out.
اردکِ مادر در مزرعه ای زندگی می کرد. در لانه اش پنج تخم کوچک و یک تخم بزرگ داشت. یک روز، پنج تخم کوچک شروع به ترک خوردن کردند. ترق، ترق، ترق! پنج جوجه اردک کوچولوی زرد و زیبا از آنها بیرون آمدند.

Then the big egg started to crack. Bang, bang, bang! One big, ugly duckling came out. ‘That’s strange,’ thought Mummy Duck.
بعد تخم بزرگ شروع به ترک خوردن کرد. تلق، تلق، تلق! جوجه اردک بزرگ زشتی از آن بیرون آمد. اردکِ مادر با خودش فکر کرد: «عجیبه.»

Nobody wanted to play with him. ‘Go away,’ said his brothers and sisters. ‘You’re ugly!’
هیچ کس دوست نداشت با او بازی کند.
خواهر و برادرهایش به او می گفتند «از اینجا برو.» «تو زشتی!»

The ugly duckling was sad. So he went to find some new friends.
جوجه اردک زشت غمگین بود. پس رفت تا دوستان جدیدی پیدا کند.

‘Go away!’ said the pig. ‘Go away!’ said the shee. ‘Go away!’ said the cow. ‘Go away!’ said the horse.
گوسفندگفت: «از اینجا برو!»
گاوگفت: «از اینجا برو!»
اسب گفت: «از اینجا برو!»

No one wanted to be his friend. It started to get cold. It started to snow! The ugly duckling found an empty barn and lived there. He was cold, sad and alone.
هیچ کس نمی خواست با او دوست شود. کم کم هوا سرد شد. برف شروع به باریدن کرد. جوجه اردک زشت انباری خالی پیدا کرد و آنجا ماند. سردش شده بود و غمگین و تنها بود.

Then spring came. The ugly duckling left the barn and went back to the pond.
سپس بهار از راه رسید. جوجه اردک زشت از انبار بیرون رفت و به برکه برگشت.

He was very thirsty and put his beak into the water. He saw a beautiful, white bird! ‘Wow!’ he said. ‘Who’s that?’
خیلی تشنه بود و منقار خود را در آب فرو برد.او پرنده ای زیبا و سفید بود!
او گفت: «وای! اون کیه؟»

It’s you,’ said another beautiful, white bird.
‘Me? But I’m an ugly duckling.
پرنده سفید زیبای دیگری گفت: «اون تویی.»
«من؟ ولی من که یه جوجه اردک زشتم.»

‘Not any more. You’re a beautiful swan, like me. Do you want to be my friend?’
«دیگه نیستی. تو هم مثل من یه قوی زیبا هستی.»
دوست داری با من دوست بشی؟»

‘Yes,’ he smiled.
او لبخندی زد و گفت: «آره.»

All the other animals watched as the two swans flew away, friends forever.
همه حیوانات دیگر آنها را که تا همیشه با هم دوست ماندند، در حال پرواز و دور شدن از آنجا تماشا کردند.

#Short_story_23
🐥🦆 @coding_504 🐥🦆
💠 ابتدا می‌توانید یکی دو بار به‌صورت تفننی این داستان را به‌صورت صوتی یا تصویری ببینید.

💠 سپس استراتژی‌های گفته‌شده در نوشته‌ی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیاده‌سازی کنید.